دلم را به بزم محبت کشیدی
دوباره مرا پای صحبت کشیدی
ز بی آبرویی من هم گذشتی
از این نوکر پست، منّت کشیدی
گناه مرا دیدی و گریه کردی
عزیزم بمیرم خجالت کشیدی
اگرچه یکی غصه ات را نخورده
تو جای همه، آهِ حسرت کشیدی
نشد خانه ام، خیمه گاه تو باشد
ز نا اهلی ام، درد غربت کشیدی
شنیدی که دلتنگ شهر حسینم
لب تشنه ام را به تربت کشیدی
گنهکارم اما نجف لازمم من
چرا روی پرونده ام خط کشیدی
اگر روضه دارم دعای تو بوده
اگر فاطمی ام، تو زحمت کشیدی
سحر در کنار مزارش نشستی
به اینجا مسیر زیارت کشیدی
سلام ای گل پرپر خانه مادر!
چرا پوشیه روی صورت کشیدی؟
الهی که دیگر مصیبت نبینی
تو از میخ در هم مصیبت کشیدی
دم کوچه افتاده بودی و گفتی؛
علی را چرا پای بیعت کشیدی
اگرچه لگد خوردی از حال رفتی...
کنارش نفس های راحت کشیدی
#مناجات_امام_زمان_عج
#فاطمیه
@reza_dinparvar101
با رفتنت بابا، در این پیکار ماندم
من پای دینم چون تو پای کار ماندم
از آن شبی که پر کشیدی مادرم دید
شبها کنار عکس تو بیدار ماندم
داری خبر از حال من! خیلی شکستم
دادی چه کاری با فراق خود به دستم
ای کاش می شد که ببینم بار دیگر
مثل همیشه بین آغوشت نشستم
کاری به کار مردم دنیا ندارم
موجم، اگر چه ساحل دریا ندارم
ای تکیه گاه شانه هایم، شانه ی تو
یکسال دارد می شود بابا ندارم
خواب تو را دیدم کنار حاج قاسم
دلتنگم و چشم انتظار حاج قاسم
دوران ما بعد شما دوران سختی است
ای کاش می آمد دوباره حاج قاسم
سردار! یار رهبرم بودی و رفتی
تو سایه ی روی سرم بودی و رفتی
گرچه یکی بودی ولیکن ای علمدار
همچون دژی دور حرم بودی و رفتی
ای مهربانی نگاهت یارِدل ها
رفتی، گره انداختی بر کارِ دل ها
از آن شبی که با شهیدان می نشینی
من دلخوشم با عکست ای سردار دل ها
ای دشمن خونخوار! سنگم را گرفتی
آن شب خودت پیغام جنگم را گرفتی
در پای قاسم، حاج قاسم ها زیادند
پس کور خواندی که تفنگم را گرفتی
ایران در این میدان جگر دارد برایت
این سرکشی ها دردسر دارد برایت
خون ابو مهدی و خون حاج قاسم
بیش از اتم هامان خطر دارد برایت
هرگز نگو در سینه ها آهی نمانده...
وقتِ بزن در روست، خونخواهی نمانده...
در کاخ شیطانید یا بین تل آویو؟
تا انتقام سخت ما راهی نمانده
دارم کفن برتن نه دشداشه، بترسید
از پادگان های پر از لاشه بترسید
از انتقام سخت مان آنجا که خوابید،
از دست ها که مانده بر ماشه بترسید
از نسل توحیدیم، از نسل معادیم
شیر غیور بیشه های اعتقادیم
این جنگ را آغاز کردید و بدانید
نامردها، ما مرد میدان جهادیم
تصویر روز فتح ما کوه جسدهاست
آماده تدفین تان سنگ لحدهاست
ای خیمه شب بازان موش صهیونیستی
واللهِ پیش رویتان عین الاسدهاست
ما اهل بالائیم و پائین ایستادیم
تا آخر از عهد نخستین ایستادیم
ننگ تمامی عرب ها صلح قرن است
ما یک تنه پای فلسطین ایستادیم
تاریخ شیعه در خودش تکرار دارد
هفتاد و دو ملت، دلی بیدار دارد
ایران، یمن، لبنان، عراق و نیجریه
سید علی در لشکرش عمار دارد
#حاج_قاسم_سلیمانی
#فرزندان_شهدای_مدافع_حرم
#فلسطین
@reza_dinparvar101
44.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دکلمه شعر؛ فرزند محترم شهید طارمی
عریضه(اشعار رضا دین پرور)
دکلمه شعر؛ فرزند محترم شهید طارمی
دکلمه شعر؛ فرزند محترم شهید طارمی
هدایت شده از کانال رسمی حاج منصور ارضی
45.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨 حتما ببینید🚨
📺فتوکلیپ | مرا دعای شهیدی به هیئت اورده
🇮🇷به یاد شهیدحاج قاسم سلیمانی
☑️ کانال رسمى
#حاج_منصور_ارضى
@hajmansourarzi
از غمت ویرانم امّا خانه آبادم حسین
می رسد با ناله اش زهرا به فریادم حسین
می روم آشفته و زخمی سرِ خاک بقیع
می رود تا کربلایت داد و بیدادم حسین
بسکه بین گریه هایم جلوه کرده اسم تو
اسم عباس خودم را بُردی از یادم حسین
آنقدر از خشکی لبهای تو شرمنده ام
یاد خشکی لب سقا نیفتادم حسین
مشک پاره دیدم و گفتم که بیچاره رباب
می زند بر سر رباب تو که نوزادم...حسین
مادرت زهرا به جایم رفت بین علقمه
ای فدای مادر تو چار اولادم حسین
ذره ذره آب شد عباس و آب مشک ریخت
قطعه قطعه ریخت آنجا شاخ شمشادم حسین
من شنیدم فاطمه تا بین آن گودال رفت...
سوخت از ذکر بُنیَّ عالم و آدم حسین
زیر پا ذکر لبت را بی وضو برهم زدند
ای فدای نالهء جدّ تو اجدادم حسین
روی نی با خواهرت رفتی ز کوفه بین شام
معجرش را پاره دیدی در میان ازدحام
#حضرت_ام_البنین_س
@reza_dinparvar101
ای مادر آب، آبرویت
ای علقمه، جامی از سبویت
ای زمزمِ اشک ما ز جویت
دریا، دو سه قطرهء وضویت
ای نام تو بهترین سرآغاز
یا ام بنین مرا بخر باز
ای خدمت دوست، سرنوشتت
ای گریه، انارِ فصلِ کشتت
ای خاکِ درِ علی، سرشتت
ای خانهء فاطمه بهشتت
اینگونه شدی عزیز زهرا
گفتی که منم کنیز زهرا
زینب بغلت بهار دارد
در بین مدینه یار دارد
در کوچه حسن قرار دارد
با اذن تو ذوالفقار دارد
عباس نه! پرچم تو بالاست
از بس که غمش حسین زهراست
در لشکر خود امیر داری
جنگندهء بی نظیر داری
شیری و چهار شیر داری
در کرببلا سفیر داری
روزی که عطش کنار دریاست
امیّد حرم به مشک سقاست
صد حیف که علقمه نبودی
در غربت و همهمه نبودی
تنها طرف همه نبودی
همنالهء فاطمه نبودی
آنجا که تبر روی نگین خورد
عباس در علقمه زمین خورد
گهوارهء ماه، تاب میخواست
آن چشم سیاه، خواب میخواست
نوزاد رباب، آب میخواست
حال همه را خراب می خواست
از داغ عمو که با خبر شد
سرباز حسین، تشنه تر شد
در معرکه آمد از عطش گفت...
از اینکه چطور کرده غش گفت...
از خشکی آن صدای خش گفت...
از حرمله و سه شعبه اش گفت...
آن روضهء مقتل مقرم،
باشد شب هفتم محرم!
#حضرت_ام_البنین_س
@reza_dinparvar101
باده میخواهم ولی از دست دوست
میروم هرجا که خاطر خواه اوست
در به در کن آخر عمری مرا
چونکه این عاشق نمی گنجد به پوست
میل ساقی بوده که ظرفم شکست
کوزهء صدتکه بهتر از سبوست
قرب من را غم میسّر می کند
درد اگر از سوی تو باشد نکوست
تو کنار ما و ما غافل ز تو
چشم نابینای ما در جستجوست
یوسفا از چاه، بیرونم بِکِش
گرگِ نفسم را بُکُش! درّنده خوست
عزّتی را که خودت دادی نگیر
سائل بی آبرو، با آبروست
دشمنانت، حرف پشتت می زنند
زودتر برگرد! وقت روبروست
کار من سخت است با بار گناه
مرقد کرببلایم آرزوست
ای نجف! جای ضریح مرتضی
پنجه های بغض من زیر گلوست
ای مدینه! زینب آمد بی حسین
آنکه بین کوچه گرم گفتگوست
خواهرانه پیش مادر گریه کرد
آب دید و گفت که وقت وضوست
گفت یا ام البنین، چشم رباب...
بعد اصغر در پی مشک عموست
#مناجات_امام_زمان_عج
#حضرت_ام_البنین_س
@reza_dinparvar101
بین میخانه باده محترم است
دل که مست خدا شود حرم است
دست ساقی پیالهء کرم است
جام کوثر دو دیدهء ترم است
شب قدر علی رسید از راه
آمده مادر رسول الله
مُهر تایید مصطفا آمد
سیبِ سوغاتی حرا آمد
ساکن عرش کبریا آمد
حال کفّار مکّه جا آمد
بین قرآن سه آیه کوثر ریخت
پَر دیوانگان ابتر ریخت
خوب شد از بهشت، یادی شد
مستی عاشقانش عادی شد
جبرئیل آمد و منادی شد
خانهء وحی، غرق شادی شد
از نذورات خود نتیجه گرفت
بوسه از فاطمه خدیجه گرفت
شرح داده حدیث لولاکش
فرق دارد مسیر افلاکش
خیر دیدیم ما که از خاکش
واله ایم از تب طربناکش
باید از اسم او دوا برداشت
فقط از ذکر او شفا برداشت
بوده زهرا خودش کنار خودش
سر او بوده گرم کار خودش
امتحان شد به اختیار خودش
خورده از دانهء انار خودش
آنکه خیرش بدون خاتمه است
آبرودار عرش، فاطمه است
فاطمه بوده و حضور خدا
اسم او بوده و ظهور خدا
نور او نیست غیر نور خدا
بوده در دست او امور خدا
حبل حبل المتین که با مولاست
نخ تسبیح حضرت زهراست
کار من را سپرده دست علی
با گدا بر زمین نشسته علی
زائرش شد خمار و مست علی
حرمش می رسد به بست علی
قسمتم شد از اینطرف بروم
کلب زهرا شدم نجف بروم
بهتر اینکه عوام، خوش باشند...
به دو انگشتری و گردن بند
تا عسل هست، لب نزن بر قند
برو در بین خانه با ترفند
چادرش را فقط بگیر و بمان
دور سجاده اش بمیر و بمان
کاش اگر خواست سرصدا باشد
پشت دیوار او گدا باشد
درِ خانه همیشه وا باشد
نه که داغش عزای ما باشد
هجمه بر دین مردم آوردند
دم این خانه هیزم آوردند
ضربه ها داشت بر جگر میخورد
لگد و مشت، روی در میخورد
سینه بر میخ شعله ور میخورد
یاس، آنجا به درد سر میخورد
سپر دیگر علی خم شد
همهء لشکر علی خم شد
#حضرت_زهرا_س
@reza_dinparvar101
مشق ما را قلم عشق شما می زد خط
غیر اسم تو اگر بود، نوشتید غلط
نمی از کوثر چشمان شما زمزم شد
چشمه اشک شما ساخته در جنت، شط
آسمان ها همه از روز ازل زیبا بود
ماه تان درسحر پنج تن افتاد وسط
رهگذار قدمت گرچه هزاران بودند
لب تان رهگذر نام علی بود فقط
تا می آیید ز شور ازلی میخوانم
دست من نیست فقط ناد علی میخوانم
ای نمک گیر دو دستان تو صدها مریم
ای فقیر تو و اولاد تو صدها حاتم
حرم محترم قرب شما را عشق است
ای به عشقت همه ء کون و مکان نامحرم
سرتفسیر حیای تو همه مات شدند
ای به کیش نظر لطف مدامت عالم
جای پای تو خدائیش، همان بالاهاست
آمدی تا متبرک بشود اینجا هم
آمدی آینه در آینه حیدر باشی
آمدی مادر آغوش پیمبر باشی
همه ازفلسفه ی بودن پنهانت، مات
از وقار تو لب آینه گردانت، مات
سطر در سطر نگاه تو امین الله است
مانده جبریل امین بر سر ایمانت، مات
خفته در، یای علی وسعت دریاهایت
بر لب ساحلم آری و زطوفانت، مات
تو مسلمان شدهءحضرت حیدر شده ای...
یا علی گشته ز چشمان مسلمانت، مات
صد و ده بار نوشتیم همه یا زهرا
پس سزاوار بهشتیم همه یا زهرا
اشک هایت شده سر رشتهء تسبیح خدا
مدح تو هست به والله که تشریح خدا
نام تو روی زبان همه در افلاک است
همه انگار که خوانند تواشیح خدا
کششی نیست که دستی به دعا بردارند
نام تو در دل عرش است مفاتیح خدا
گرچه در هاله انوار تلألؤ داری
آمدی تا بشود یکسره تصریح خدا
موقع معجزه در کار خدا نزدیک است
عاشقان لحظه دیدار خدا نزدیک است
چشم اگر از سر شوق تو شود، تر بهتر
دل اگر بشکند از عشق تو بدتر بهتر
قدمت را سر چشمان دل ما بگذار
فرش راه تو به مولا که لگدتر بهتر
نص قرآن کریم است نماز تو، بخوان!
قل هوالله احد، هرچه احدتر بهتر
در بهشتی که به دیدار خدا ختم شود
با شما گر بشوم راه بلدتر بهتر
مثل پروانه، پر و بال حرم می گردم
وسط غائله دنبال حرم می گردم
حرمت روی زمین نیست کنار عرش است
وکمی خاک مزار تو غبار عرش است
قدمت روی زمین با همه سر سنگین و
در سماوات خداوند، وقار عرش است
طاقت فرش نشینی تو را عرش نداشت
هرچه آورده به روزت، همه کار عرش است
من به ایمان درِ خانه تان شک دارم
خانه ات نیست که آنجاست، مزار عرش است
میخ آمد که شود محرمت و آزردی
عرش لرزید، تو وقتی که زمین می خوردی
آسمان بهر تو ای رکن کسا، دیواری
هوس پر زدنت بود و دعا، دیواری
خانه ات طور شد و محسن تو موسی شد
سخت شد کار به تو گشت عصا، دیواری
توکه آئینه قدّی امامت بودی
آمد و زود شکست آینه را، دیواری
این همه حرف دو پهلو زده ای با پهلو
اصلا ً انگار نه انگار که با دیواری
وسعت دیدن تو بیشتر از دنیا بود
سهم تو چند صباحی فقط از اینجا بود
#حضرت_زهرا_س
@reza_dinparvar101
می زنم باز چون کبوتر پر
دور و اطراف شهر پیغمبر
با خدیجه می آورند از عرش
سوره ای قدر وسعت کوثر
محشری در مدینه برپا شد
آمده بهر مصطفی مادر
بهر تبریک بر رسول خدا
چه کسی هست از علی بهتر
هدیهء چلّهء حرا آمد
آینه قدّی خدا آمد
آسمان خیر بیشمار آورد
شاخه طوبی دوباره بار آورد
یاس از دامن ملائک ریخت
چادر فاطمه بهار آورد
دست خالی سائلان پُر شد
جبرئیل از بهشت انار آورد
بدن دشمن علی لرزید
مصطفی تیغ ذوالفقار آورد
چقدر شاد شد علی امشب
از قدمهای مادر زینب
حانیه، حرّه، طاهره، حوراست
در طوافش عوالم بالاست
کوثر حوض ساقی کوثر
مادر آب، مادر دریاست
هرسه وعده علی خودش محو
لیله القدر صورت زهراست
ما که دادیم هدیه، جان را بر
بهترین مادری که در دنیاست
بسکه زهرا برو بیا دارد
بیت الاحمد همیشه جا دارد
ساحل امن موج شط زهراست
عصمت تام بی غلط زهراست
از حدیث کسا نفهمیدند
کیست در پنج تن وسط، زهراست
او که قرآن ناطق خود را
کرده تفسیر، خط به خط زهراست
پشت حیدر به فاطمه گرم است
رجز مرتضی فقط زهراست
نور رویش فقط سحر پیداست
در دعایش قضا قدر پیداست
همه عالم گدای او من هم
سر به حکمش نهاده گردن هم
رو گرفت از گدای نابینا
روگرفته است از ندیدن هم
او که شد برطرف به حرمت او
تشنگی های اُم ایمن هم
نشود جمع هرچه ادعیّه است
یک قنوت نماز این زن هم
زیر پاهای او که مست دعاست
بال های ملائکه پیداست
نشدند از درت گداها رد
نکند ذره را ثریّا رد
چقدر خوب شد برای زمین
که شدی از مسیر دنیا رد
فوق نور از علیَ الطّلوع تویی
که نداری چو نور، حتیّ رد
من کجا و سرودن از عشقت
تا حسین تو دوستت دارد
دست ما را دوباره خواندی که
باز ما را حرم کشاندی که
خانه ها غرق عطر جاری تو
ای جهاد تو خانه داری تو
یاعلی گفتی و همان اول
من علی گو شدم به یاری تو
مطمئنا که گریه بی معناست
پای این داغ بی مزاری تو
پدر خاکها تو را پوشاند
پس علی مست همجواری تو
چشمهء زیر خاکی مایی
مادر بی نشان سقایی
#حضرت_زهرا_س
@reza_dinparvar101