eitaa logo
رباعی_تک بیت
4.3هزار دنبال‌کننده
197 عکس
6 ویدیو
0 فایل
کانال اول ما @golchine_sher
مشاهده در ایتا
دانلود
گیسو به هم بریز و جهانی ز هم بپاش معشوقه بودن ست و بریز و بپاش‌ها @robaiiyat_takbait
کولی اِمروز کفِ دستِ مرا خواند و نوشت یک نفر داشت به چشمانِ تو عادت می‌کرد... @robaiiyat_takbait
جانم ملول گشت ز فرعون و ظلم او آن نورِ رویِ موسیِ عِمرانم آرزوست @robaiiyat_takbait
از هستی خویش تا پشیمان نشوی سر حلقهٔ عارفان و مستان نشوی تا در نظر خلق نگردی کافر در مذهب عاشقان مسلمان نشوی @robaiiyat_takbait
ديده رخسارِ تو را ديده و دل خواسته است حق گواه است در اين حادثه ما بى‌ گُنه ايم! @robaiiyat_takbait
دست از جهان نَشُسته مکن آرزوی عشق کاین نیست دامنی که توان بی وضو گرفت @robaiiyat_takbait
چه زود پیر شدیم و چه دیر فهمیدیم که عشق هرچه ز ما بُرد، ناگهانی بُرد... @robaiiyat_takbait
از حالتِ اضطراب بیرونم کن از حالِ بد و خراب بیرونم کن آلوده ی دنیا شده ام ، عشق بیا از پشتِ بُت نقاب بیرونم کن @robaiiyat_takbait
در دشتِ خیالمان تو اندوه نساز پشتِ سرِ هم چو برج انبوه نساز دندان به جگر بگیر و بس کن دیگر از کاه برای خودمان کوه نساز @robaiiyat_takbait
تو کیستی که من اینگونه بی تو بی تابم شب از هجوم خیالت نمی‌برد خوابم @robaiiyat_takbait
گویند چرا تو دل بدیشان دادی؟ والله که من ندادم ایشان بردند... @robaiiyat_takbait
باران شروع می شود اما تو نیستی این چتر بغض کرده چرا وا نمی شود؟ @robaiiyat_takbait
عمری به جز بیهوده بودن سر نکردیم تقویم‌ها گفتند و ما باور نکردیم @robaiiyat_takbait
با چون خودی درافکن اگر پنجه می‌کنی ما خود شکسته‌ایم چه باشد شکست ما @robaiiyat_takbait
ایمانِ من نماند به تو ، رفتی و منم پیغمبری که قصرِ یقینش خراب شُد @robaiiyat_takbait
شرمنده‌ام ز دوست که دل نیست قابلش باید برای هدیه سری دست و پا کنم @robaiiyat_takbait
وقتی که عمیق می شوی در چشمم مصداق رفیق می شوی در چشمم در کالبد نگاه من شعله نریز اسباب حریق می شوی در چشمم @robaiiyat_takbait
دلواپس یک قرار ماندیم و نشد هر سال به انتظار ماندیم و نشد با حکم زمین به آسمان چنگ زدیم در حسرت یک بهار ماندیم و نشد @robaiiyat_takbait
به محشر چون سرِ خجلت برآرم از کفن، گویم که یا رب داغِ هجران دیده‌ام، دیگر مسوزانم @robaiiyat_takbait
همین نجوای رفتن بر لبت ترسانده قلبم را همیشه شهر موشک خورده از آژیر میترسد.. @robaiiyat_takbait
ما را نرسیده وقت بدرود مرو! ای جاری عاشقانه، ای رود! مرو! یک عمر در انتظار تو سر کردم دیر آمده ای قرار من! زود مرو! @robaiiyat_takbait
ما را به جرم خوردن مِی حَد زدند و بعد دیدند در پیاله ی ما غیر آب نیست! @robaiiyat_takbait
چه کنم دل چو هوای تو کُند شب همه‌ شب سر اگر بی‌ تو به دیوارِ غریبی نزنم؟ @robaiiyat_takbait
ذرات من زِ مِهر تو خالی نمی‌شوند گر ذره ذره میکنی ای فتنه‌جو مرا @robaiiyat_takbait
آواره‌ی هوای تو دائم غریب بود چون باد، در قلمرو گیتی وطن نداشت... @robaiiyat_takbait