eitaa logo
فقه روز | محسن ابراهیمی
2.5هزار دنبال‌کننده
651 عکس
156 ویدیو
8 فایل
دروس و یادداشت‌های محسن ابراهیمی @ebrahimi845
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از المرسلات
🔉| شرح لمعه ج۱ (از ابتدای کتاب الصلاه) 🔰حجت الاسلام محسن ابراهیمی 🔊تدریس این کتاب به صورت از روز شنبه ۹۹/۱۲/۲ برگزار و صوت جلسات در کانال زیر با هشتگ بارگذاری می شود. 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1721434112C7e17979da1 📌کانال حجت‌الاسلام ابراهیمی @almorsalaat
هدایت شده از المرسلات
| شرح لمعه ج۱ (ادامه کتاب الصلاه از ص۱۵۰، اوقات نماز یومیه) 🔹با تدریس حجت الاسلام محسن ابراهیمی ▪️انشالله تدریس این مبحث که ادامه تدریس سال گذشته می باشد از روز شنبه (۳۰مرداد) آغاز می شود. سعی می شود که در ضمن تدریس، مباحث به صورت کاربردی و همچنین شهیدثانی بر اساس متن کتاب مطرح شود. ▪️به دلیل رعایت مسائل بهداشتی، این جلسات به صورت مجازی برگزار و صوت آنها در کانال المرسلات بارگزاری خواهد شد. 🌀کانال دروس مجازی المرسلات👇 https://eitaa.com/joinchat/1721434112C7e17979da1 @almorsalaat
هدایت شده از المرسلات
| عنایت ویژه شهید ثانی (ره) به «کتاب الصلاه» در آثار خود در بین آثار شهید ثانی (ره) موضوعی که به چشم می خورد این است که ایشان عنایت زیادی به «کتاب الصلاه» داشته اند و حجم معتنابهی از آثار خودشان را به این موضوع اختصاص داده اند. در ادامه فهرست آثاری از ایشان که در آن ها به موضوع صلاه پرداخته اند، ذکر می شود: 1- کتاب «الروضه البهیه» شرح کتاب «اللمعه الدمشقیه» اثر شهید اول (ره): کتاب لمعه یک دوره کامل فقه است که شهید ثانی (ره) آن را شرح کرده است. دومین کتاب آن «کتاب الصلاه» است و در واقع یکی از حجیم ترین بخشهای الروضه است. 2- کتاب «المقاصد العلیّه» شرح کتاب «الالفیه» اثر شهید اول (ره): کتاب الفیه در مورد واجبات نماز است که شهید ثانی (ره) به شرح آن پرداخته است. 3- کتاب «الفوائد الملیّه» شرح کتاب «النفلیّه» اثر شهید اول (ره): کتاب نفلیه در موضوع مستحبات نماز است که شهید ثانی (ره) به شرح ان پرداخته است. 4- کتاب «روض الجنان» در شرح «ارشاد الاذهان» علامه حلی (ره): کتاب ارشاد الاذهان یک دوره کامل فقه است که شهید ثانی (ره) کتاب الطهاره و کتاب الصلاه آن را شرح کرده است. 5- کتاب «حاشیه القوائد»: کتاب «قواعد الاحکام» اثر علامه حلی (ره) و یک دوره کامل فقهی است که شهید ثانی (ره) از ابتدا تا کتاب المتاجر را حاشیه زده است. یکی از این کتب، کتاب الصلاه است. 6- کتاب «مسالک الافهام» در شرح «شرائع الاسلام» اثر محقق حلی (ره): کتاب شرائع یک دوره کامل فقهی است که شهید ثانی آن را شرح کرده است و یکی از این کتب، کتاب الصلاه است. 7- کتاب «حاشیه الشرائع»: شهید ثانی (ره) علاوه بر شرح شرائع، حواشی ای هم بر آن دارد که به جداگانه چاپ شده است. یکی از کتبی که ایشان حاشیه زده است، کتاب الصلاه است. 8- کتاب «حاشیه مختصر النافع»: کتاب مختصر النافع اثر محقق حلی (ره) و یک دوره کامل فقه است که شهید (ره) آن را حاشیه زده است. یکی از کتبی که حاشیه زده شده، کتاب الصلاه است. 9- کتاب «التنبیهات العلیّه علی وظائف الصلاه القلبیّه»: این کتاب در موضوع آداب قلبی نماز است. 10- کتاب «صلاه الجمعه»: این رساله، بحثی فقهی در موضوع صلاه جمعه است که شهید (ره) آن را مستقلا نگاشته است. ✍️محسن ابراهیمی @almorsalaat
هدایت شده از المرسلات
|خلاصه ادله مشهور و شیخ انصاری (ره) در موضوع و حکم معاطات بر اساس کتاب مکاسب ▫️شیخ انصاری (ره) در کتاب البیع پس از بررسی معنای بیع، وارد در کتاب معاطات می شود. در ابتدای کتاب معاطات ایشان موضوع و حکم معاطات را از نگاه مشهور بیان و سپس قول مختار را تبیین می کنند. 🔹قول مشهور و شیخ در موضوع معاطات ▫️جناب شیخ (ره) معتقدند که خاصه و عامه، موضوع معاطات را «تعاطی به قصد تملیک» می دانند. خود ایشان نیز این دیدگاه را قبول می کنند. ایشان در تبیین این مدعا و رد قول صاحب جواهر که مدعی است که مشهور، قائل به قصد اباحه هستند، علاوه بر استشهاد به عبارات متعددی از فقها که دلالت بر قصد تملکیک در معاطات دارد بیان می کنند که انچه در بین عامه مردم وجود دارد، قصد تملیک است و فقها نیز همان موضوع رایج بین مردم را مورد بررسی قرار می داده اند. 🔹قول مشهور در حکم معاطات ▫️مشهور فقها معتقدند که معاطاتی که به قصد تملیک است، افاده اباحه تصرف می کند و با تلف یکی از ثمن و مثمن، معامله لازم می شود. شیخ این قول را نمی پذیرد. در مقابل مشهور محقق کرکی قائل به ملکیت متزلزل است و همچنین به دلیل ناسازگاری قول مشهور در «قصد تملیک» و «افاده اباحه»، ظاهر قول مشهور را تاویل می برد و می فرماید که ایشان نیز قائل به ملکیت متزلزل بوده اند. جناب شیخ در اثبات اینکه مشهور قائل به اباحه هستند، عبارات متعددی از فقها را بیان می کنند. ▫️از عباراتی که شیخ از فقها بیان می کند و همچنین از جمع بندی ای که شیخ در پایان بحث انجام می دهند، ادله و مبانی زیر را می توان برای قول مشهور بیان کرد: 🔸اسباب حصول ملک، توقیفی هستند و در چنین سببی در شریعت وجود ندارد. لذا کانّ عقدی وجود ندارد. اما افاده اباحه اجماعی است. 🔸در عقد بیع، ایجاب و قبول لازم است و از شروط صحت بیع، ایجاب و قبول است، در نتیجه ملکیت حاصل نمی شود. 🔸اجماع بر اینکه معاطات بیع نیست و به تبع افاده ملکیت ندارد. این نگاه استفاده از آیه احل الله البیع را منتفی می کند. 🔸شهره محققه تا زمان محقق ثانی بر قول به اباحه. 🔸اصالت عدم ملک. به این معنی که اگر شک داریم که ملک حاصل شده است یا نه، اصل (استصحاب) بر عدم حصول ملک است. ▫️یکی از اشکالاتی که به قول مشهور شده این است که برخی از تصرفات همچون وطی جاریه، نماء، توریث و ... متوقف بر ملک است و اباحه تصرف جائز نیست. شیخ جوابی را که به این اشکال بیان می کند این است که یا می توان گفت که ایشان این تصرفات را جائز نمی دانند و یا اینکه قائل به ملکیت آناًما قبل از تصرف هستند. جناب شیخ عباراتی از فقها را در تایید این جواب ذکر می کنند. البته خود شیخ ملکیت آناما را در تصحیح این تصرفات قبول ندارد. 🔹قول شیخ (ره) در حکم معاطات ▫️در مقابل مشهور، محقق ثانی (ره) اولین کسی است که قائل شده است که معاطات افاده ملکیت می کند. شیخ علاوه بر اینکه ادله قول مشهور را پاسخ می دهد، این قول را می پذیرد و ادله ای برای آن بیان می کند: 🔸آیه احل الله البیع: حلیت در این آیه به معنای صحت است و دلالت بر صحت بیع دارد. از انجایی که این آیه به معنای عرفی آن حمل می شود و معاطات نیز عرفا بیع است، در نتیجه بر اساس این آیه، معاطات صحیح است و در نتیجه افاده ملک می کند. 🔸سیره مستمره: ایشان یکبار این دلیل را در ابتدا بیان می دارند و سپس آن را رد می کنند. اما در نهایت در جمع بندی ادله دوباره آن را در ضمن ادله قول به ملک ذکر می کنند. 🔸اجماع مرکب: به این صورت که می توان با برخی ادله صحت معاطات در هبه و اجاره را اثبات کرد و سپس بگوییم که در بین فقها یا برخی قائلند که معاطات مطلقا صحیح نیست و اینکه قائلند مطلقا صحیح است و تفاوتی بین هبه و صلح با بیع وجود ندارد. 🔸اجماع: محقق ثانی با تاویل بردن «اباحه» در کلمات فقها به «ملک متزلزل»، ادعای اجماع بر این قول را بیان می کنند. ▫️مرحوم شیخ در نهایت، بر اساس مبنای تراکم ظنون، در وزن کشی ادله قائلین به اباحه و ادله حصول ملک، ادله ملک را ترجیح می دهند و حصول ملک را می پذیرند. ✍️محسن ابراهیمی @almorsalaat
هدایت شده از المرسلات
| خلاصه ادله شیخ انصاری در لزوم معاطات ▫️ایشان پس از اینکه مسئله صحت معاطات را به پایان می رسانند و قائل می شوند که معاطات افاده ملکیت می کند، وارد در بررسی لزوم معاطات می شوند. ▫️ایشان پس از بیان اقوال در مسئله می فرمایند که آنچه که با قواعد اوفق است، این است که معاطات افاده لزوم می کند. ایشان ادله زیر را به ترتیب بر لزوم معاطات بیان می کنند: 1- اصالت لزوم: به معنای استصحاب بقای ملکیت پس از رجوع مالک اول. به این معنا که پس از اینکه معاطات انجام شد، یقین داریم که ملکیت حاصل شده است. پس از رجوع مالک اول شک می کنیم که آیا ملکیت هنوز باقیت یا خیر؟ استصحاب می کنیم و حکم می کنیم که ملکیت باقیست. قابل توجه است که این استدلال مبتنی بر این است که لزوم و جواز، صفت ملک نیستند و ملک تقسیم به جائز و لازم نمی شود و الا اشکالاتی متوجه استدلال می شود. 2- روایت «الناس مسلطون علی اموالهم» 3-روایت «لا یحلّ مال امرئ الا عن طیب نفسه» 4- آیه «... ان تکون تجاره عن تراض» 5- آیه «لا تأکلوا اموالکم بینکم بالباطل» 6- روایاتی که دلالت بر لزوم خصوص بیع می کنند همانند «البیعان بالخیار ما لم یفترقا» بنا بر اینکه معاطات عرفاً بیع است. 7- آیه «أوفوا بالعقود» بنا بر اینکه مراد از عقد، مطلق عهد است و اختصاصی به وجود لفظ ندارد. ▫️ایشان پس اینکه ادله را بیان می کنند و نتیجه می گیرند که معاطات بر اساس این ادله افاده ملک لازم می کند، به وجود اجماع در مسئله می پردازند. می فرمایند که ظاهرا اجماع وجود دارد که معاطات افاده لزوم نمی کند و برخی از فقها نیز صریحاً ادعای اجماع کرده اند. همچنین شهرت محققه ای بر عدم لزوم معاطات وجود دارد که تقویت کننده اجماع است. ▫️ایشان به دو دلیل این اجماع را قبول نمی کنند: اولاً اینکه بر اساس برخی عبارات چنین اجماعی اساساَ وجود ندارد ثانیا بر فرض وجود اجماع، کاشف از قول معصوم (ع) نیست. چرا که عمده فقها تا زمان محقق کرکی، قائل به عدم ملکیت بوده اند و در نتیجه اصلا مسئله لزوم برای آنها مطرح نبوده است و قول به عدم لزوم سالبه به انتفای موضوع است. ▫️اما ایشان در ادامه می فرمایند که هرچند که قطع به وجود اجماع وجود ندارد، اما ظن به وجود اجماع بر عدم لزوم، در صورتی که لفظ دالّ بر انشاء تملیک وجود نداشته باشد، وجود دارد. آنگاه ایشان قول به «لزوم معاطات مع وجود لفظٍ دالٍّ علی انشاء تملیک» را با ادله زیر تقویت می کنند: 1- اجماع ظنی بر این قول 2- وجود سیره بر عدم اکتفاء به صرف تعاطی در معاملات خطیره در ایجاد لزوم 3- ظهور برخی روایات ▫️ایشان در اینجا بحث را پایان می دهند و در واقع قائل می شوند که برای لزوم معاطات نیاز به وجود لفظ دال بر انشاء تملیک است. ▫️در ادامه وارد بررسی روایات «انما یحلل الکلام و یحرم الکلام» می شوند. این روایت در مورد معاطات مورد بحث قرار گرفته است. ▫️پس از بررسی این روایت و تفسیر آن، این روایات قابلیت پیدا می کند که نه تنها لزوم معاطات، بلکه صحت آن را مورد خدشه قرار دهد. چون این روایت بیان می دارد که اگر در جایی، ایجاب وجود نداشته باشد، اصلا معامله ای محقق نمی شود. این مطلب تا آنجاست که برخی بر اساس این روایت قائل شده اند که معاطات حتی افاده اباحه نیز نمی کند. ▫️ایشان پس از بررسی این روایت، مبحث صحت و لزوم معاطات را بر اساس مختار خود در تفسیر روایت «انما یحلل» جمع بندی نمی کنند اما می توان چنین نتیجه گرفت که چون ادله محکمی بر صحت معاطات بیان شد، این روایت نمی تواند ملکیت معاطات را خراب کند. اما این توان را دارد که لزوم ان را تحت الشعاع قرار دهد. لذا می توان گفت که شیخ بر اساس این روایت و روایاتی مشابه، لزوم معاطات را نمی پذیرند. ▫️ در ضمن تنبیهات معاطات نیز قرائنی بر عدم لزوم معاطات در نظر شیخ وجود دارد. ▫️نکته قابل توجه این است که این نوع از جمع بندی ادله فقط با مسلک تراکم ظنون قابل توجیه است والا در نگاه قالبی به ادله، پس از بیان اصالت لزوم و ادله اجتهادی دال بر لزوم، جایی برای بررسی سایر ادله وجود ندارد و باید حکم به لزوم شود. ✍️محسن ابراهیمی @almorsalaat 🔊🔊در تفصیل این مطلب و تطبیق آن بر عبارات مکاسب، می توانید صوت زیر را بشنوید👇👇
هدایت شده از المرسلات
076-jambandi-didgahe-sheikh-dar-sahat-v-lozoome-moaatat@almorsalat.mp3
8.68M
| جمع بندی دیدگاه شیخ در صحت و لزوم معاطات 🎙استاد علی فرحانی 📌استاد در این صوت، بر اساس متن کتاب مکاسب، دیدگاه شیخ در مورد صحت معاطات و لزوم آن را جمع بندی می کنند. با دقت در مطالب این صوت نیز، جوانبی از روش استنباطی شیخ روشن می شود. @almorsalat
|از موارد نادر ایستادگی شیخ در مقابل مشهور امروز در ضمن مطالعه عبارت شیخ به مطلبی برخورد کردم که ذکر آن خالی از لطف نیست. در روش شناسی اجتهادی ایشان خصوصا در کتاب مکاسب معروف است که ایشان به قول مشهور قدمای از فقها بلکه حتی شهرتی که میان برخی از اعاظم متأخرین همچون شهید ثانی و محقق کرکی و علامه حاصل شود، اعتنای زیادی می کنند و حتی به خاطر شهرت، دست از ظاهر روایت بر می دارند کما اینکه در مسئله لزوم معاطات چنین کردند. اما در رسائل در بحث شبهه موضوعیه وجوبیه، پس از اینکه نظر خود را بر اساس ادله بیان می کنند که در اینجا هم برائت جاری است، یک مسئله فقهی را مورد بررسی قرار می دهند. ج2 ص170 آن مسئله فقهی دوران بین اقل و اکثر در قضاء فوائت است. ایشان می فرمایند که باید به اقل عمل کنیم اما در جانب اکثر چون از مصادیق شبهه موضوعیه وجوبیه است، برائت جاری می شود. ایشان پس از بیان ادله می فرمایند که مشهور بین الاصحاب بل المقطوع از زمان مفید (ره) الی الشهید الثانی (ره) این است که قائل به احتیاط (وجوبی در صورت تمکن و ظنی در صورت عدم تمکن و از باب رخصت) شده اند. اما شیخ با این وجود که چنین شهرت محکم و پرقدرتی وجود دارد، از نظر خود کوتاه نمی آیند و بر دیدگاه خود که برائت است، اصرار می ورزند و حتی توجیه قابل قبولی هم برای عبارات آنها بیان نمی کنند. به نظر می رسد که عملکرد شیخ در این مسئله، در شناخت روش اجتهادی ایشان قابل توجه باشد و باید ببینیم که آیا می توان توجیهی برای این رویکرد شیخ یافت یا خیر؟ ✍️محسن ابراهیمی 00/09/09 🌀فقه روز👇 https://eitaa.com/joinchat/1156972562C995b2572a2
هدایت شده از المرسلات
| بنده طرفدار اختصاص یافتن به مسئله اصول به عنوان یک علم مستقل نیستم و خیلی برای حوزه مفید نمیدانم؛ اصول باید در خدمت فقه باشد. 🔵آنچه مسلم است، این است که در حوزه، علم فقه و اصول - که دنبالة فقه است - مبنای کار حوزه است؛ اما بنده طرفدار اختصاص یافتن به مسئله اصول به عنوان یک علم مستقل نیستم و خیلی برای حوزه مفید نمیدانم؛ اصول باید در خدمت فقه باشد. خود فقها و اصولیین هم معترف‌اند که بعضی از مباحث اصولی هیچ خدمتی به فقه نمی‌کند، ارتباطی هم با فقه ندارد. اصول باید در کنار فقه باشد؛ آن وقت به رشته‌های مهم دیگر مثل فلسفه، تفسیر و کلام باید اهمیت داد. ما چقدر امروز به رشته کلام احتیاج داریم؛ همه این رشته‌ها لازم است. 🎙رهبر معظم انقلاب ۸۹/۸/۲ @almorsalaat
هدایت شده از المرسلات
📝| رسائل شیخ، اصولی برای فقه ▫️فلسفه وجودی علم اصول این است که نظام استنباطی ای طراحی کند که فقیه از آن در استنباطات فقهی خود استفاده کند. این نظام استنباطی چون می خواهد در فقه به کار رود، نباید به نحوی انتزاعی و مستقل از فقه بررسی و کار شود. ▫️متاسفانه از زمان مرحوم آخوند خراسانی به بعد، علم اصول و مسائل آن جنبه استقلالی پیدا کرد و به عنوان یک علم مستقل مورد بحث قرار گرفت. مسائل این علم، بدون در نظر گرفتن واقعیت فقه، به عنوان یک مسئله علمی مورد تحقیق قرار گرفت و جوانب مختلفی از آن را مورد کنکاش قرار دادند که بعضا به مواردی برمی خوریم که در فقه هیچ کارآیی ندارد. ▫️در این اتفاق عوامل متعددی دخیل هستند، اما عمده این مشکلات ناشی از مستقل دیدن این علم است. یکی از مسائلی که به استقلال این علم دامن زده است، مشکلی در نظام آموزشی است و آن مشکل، کم توجهی به فقه، در ضمن تحصیل اصول است. ▫️در تدریس های اصولی و یا در کتب اصولی، ارتباط مسائل با فقه دیده نمی شود و همچنین در سالیانی که طلاب مشغول تحصیل اصول هستند در کنار آن، کمتر به فقه و تحصیل عمیق آن می پردازند. 🤔برای حل این مشکل دو راهکار را می توان در آموزش رعایت کرد: 1️⃣در تدریس علم اصول از کتبی استفاده شود، که در آن، علم اصول و مسائل آن به نحو مستقل از فقه دیده نشده باشند. در این زمینه کتاب از بهترین کتب است. هر چند این کتاب، از برخی جهات آموزشی دچار نقص است اما در حین خواندن این کتاب، انسان حس می کند که اصول را در متن فقه می خواند و از متن فقه بیرون نرفته است. شیخ در عمده مسائل این کتاب، از کتب فقها و همچنین از مسائل فقهی بهره می برد و به حمل شایع کاربرد آن مسئله اصولی را در فقه بیان می کنند. این روش شیخ در کمتر کتاب اصولی دیگری دیده می شود. البته در برخی کتب اصولی متاخر پس از هر بحثی، بخشی را به عنوان تطبیقات ذکر کرده اند، اما این روش از جهت ثمره عملی با روش شیخ بسیار متفاوت است. 👈شاهد این نگاه به کتاب رسائل این است که برخی از کتب اصولی را بدون اینکه آن استاد و یا طلبه، اطلاعی از فقه داشته باشد، می تواند تدریس و یا تحصیل کند اما برای فهم کتاب رسائل حتما باید تسلطی بر فقه هم وجود داشته باشد. ♨️لذا می توان کتاب رسائل شیخ را در یک تدوین دوباره، به یک کتاب آموزشی تبدیل کرد، به نحوی که جهات ارتباط فقهی آن از بین نرود. 2️⃣در سالیانی که طلاب به تحصیل اصول مشغول هستند، همان مقدار که به تحصیل اصول بها داده می شود و بلکه بیشتر از آن، به تحصیل فقه طلاب اهمیت داده شود. تا آنها همراه با تحصیل اصول، بر فقه نیز مسلط باشند و تحصیل اصول به تنهایی سبب نشود که در ذهنشان، علم اصول مستقل شود. لذا لازم است که مثلا در تدریس لمعه دقت و اهتمام بیشتری به خرج داده شود تا طلاب تسط کافی بر فقه پیدا کنند و آن را صرفا با شرح و تلخیص و به عنوان یک رساله عملیه نخوانند و همچنین در تدریس موثر کتاب مکاسب، اهتمام بیشتری وجود داشته باشد. ▫️به نظر می رسد که اگر در حوزه های علمیه به فقه سنتی توجه بیشتری شود، برکات زیادی حاصل خواهد شد انشالله. ✍️محسن ابراهیمی 00/09/14 @almorsalaat
🔸اثبات وثاقت برخی از روات (سهل بن زیاد) ▫️هذا مع أنّ صحيحة أبي عبيدة و رواية الساباطي تدلّان على المقصود. و المناقشة في سند الاُولىٰ‌ في غير محلّها؛ فإنّ سهل بن زياد و إن ضُعّف لكنّ المتتبّع في رواياته يطمئنّ بوثاقته من كثرة رواياته و إتقانها و اعتناء المشايخ بها فوق ما يطمئنّ من توثيق أصحاب الرجال، كما رجّحنا بذلك وثاقة إبراهيم بن هاشم القمّي و محمّد بن إسماعيل النيسابوري راوية الفضل بن شاذان و غيرهما . و لا أستبعد كون الزبيري أيضاً من هذا القبيل. 📚کتاب الطهاره ج1 ص259 @rooz_fiq
🔹الشهرة التي هي في مثل تلك المسألة برأسها..... 📚کتاب الطهاره ج1 ص263 @rooz_fiq