eitaa logo
روزنه
6.3هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
2.2هزار ویدیو
260 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
مروری بر دیدار جنجالی با یکی از مراجع عظام تقلید @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 آبان‌ماه 57 به روزهای پایانی اش نزدیک شده بود که پهلوی همزمان با و به همراه مادر، دو فرزند و رئیس دفترش ٬ راهی شد. برای دیدار با او به محل اقامتش-قصر جادریه- رفت اما جهت گیری اخبار منتشره نشان داد که مقصود اصلی از سفر٬ دیدار با برخی مراجع تقلید و سوء استفاده از وجه مقدس آنان بوده است. رادیو و تلویزیون ایران اعلام می‌کنند که «شهبانو پس از زیارت و انجام نماز در جوار مرقد مطهر حضرت علی (ع) از کسالت حضرت آیتالله آقای حاج سید ابوالقاسم موسوی خویی مرجع عالیقدر جهان تشیع اطلاع حاصل کردند و از ایشان عیادت فرمودند. مرجع عالیقدر شیعیان جهان ...[ طی این دیدار ]... برای حفظ و بقای استقلال ایران و رفاه و آسایش مردم تنها کشور شیعه اثنی عشری  کردند.»  انعکاس جهت دار اخبار دیدار به مدت کوتاهی با خبری مبنی بر «اهدای یک انگشتر توسط آیت‌الله خوئی به همسر شاه» حکایت دارد. این ملاقات در اوج تنفر ملت از پهلوی و در حالی صورت می گیرد که با شهادت آیت الله سید مصطفی خمینی در اول آبان ۵۶ جرقه انقلاب اسلامی زده شده و به دنبال آن در مجالس چند هزار نفره مسجد اعظم قم و مسجد ارک تهران علنا نام امام با سلام و صلوات مطرح شده و به دنبال آن با انتشار مقاله موهن روزنامه اطلاعات علیه امام، تظاهرات ها و درگیری های خونین رخ داد و چهلم‌های سلسله وار را در شهرهای مختلف در پی داشت. حضور میلیونی مردم در نماز عید فطر تهران (سیزدهم شهریور)، کشتار خونین مردم در در میدان ژاله، اعتصاب کارکنان شرکت نفت و اعتصاب مطبوعات٬ رژیم را در آستانه سقوط قرار داده بود و شاه در نطق تلویزیونی 14 آبان گفته بود که صدای انقلاب مردم را شنیده است! در چنین شرایط پیچیده ای تئوری پردازان پهلوی به دنبال تمسک به چهره های دینی بودند تا ذهنیت مردم را تغییر داده٬ سقوط را به تاخیر اندازند.   انتشار خبر ملاقات فرح با آیت الله خویی، واکنش انقلابیون و خصوصا علمای انقلابی حوزه را در پی داشد. که در میان علمای بلاد چهره ای برجسته است و همگان او را به فضل و اخلاق می شناسند٬ یک روز پس از انتشار خبر دیدار، تلگرافی بسیار صریح و مختصر به مرجع بزرگ نجف ارسال می کند:  «حضرت آیت‌الله الخویی دامت بقائه قَد اَذهَبَت طَیّباتُکُم، ما هکذا الظّنُّ بکُم صدوقی 20/ذی‌الحجه/98» دو تن از مراجع مشهور ساکن در مشهد٬ آیات قمی و سید عبدالله شیرازی نیز نسبت به این دیدار واکنش منفی بروز دادند و همچنین علمای شیعه در برخی کشورهای اسلامی از جمله پاکستان (که آیت الله خویی در آنجا مقلدان زیادی داشتند) نیز با ارسال نامه به محضر ایشان توضیح خواستند. طلاب و روحانیون سراسر کشور نمایندگان آیت الله خویی را به شدت تحت فشار و سوال قرار دادند. اما از همه مهم تر بیانیه ای بود که با امضای فضلا و طلاب حوزه علمیه قم٬ ضمن بی سابقه دانستن چنین دیدارهایی٬ به شهریه آیت الله خویی پرداخته و چنین نوشتند: «به حکم وظیفه الهی و وجدانی خود تصمیم گرفته‌اند به عنوان ابراز مخالفت با این عمل و تا روشن شدن بیشتر جریان این دیدار، از گرفتن شهریه آقای خویی امتناع نمایند.»  برخورد متین آیت الله خویی از دامن زدن بیشتر به اختلافات پیشگیری کرد و ایشان در پاسخ مکتوب٬ تلفنی و با صدور اعلامیه٬ اعلام کرد که این دیدار بدون اطلاع قبلی صورت گرفته و ایشان در آن نسبت به کشتار مردم و تبعید علما توسط رژیم٬ تذکر داده است. مطالبی که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و انتشار اسناد ساواک٬ کاملا تایید شد. این ملاقات غیرمترقبه چالش برانگیز که در ادبیات رژیم شاه به عنوان دیدار معرفی شده بود٬ با اعتراض ها و پرسش گری های سازمان یافته علمای متعهد مواجه شد و دقیقا همین واکنش ها بود که به برخورد پدرانه و حکیمانه آیت الله خویی ضمیمه شد و امکان هر نوع سو استفاده و مانند فرح پهلوی را از بین برد. گرچه نمی توان و نباید وقایع تاریخی را به صورت بی ضابطه بر حوادث واقعه تطبیق کرد اما مطالعه تاریخ هایی را در پی خواهد داشت که از تکرار تجارب تاریخی تلخ درس بگیریم. @rozaneebefarda
چه کسانی را و می خواندند؟! پاسخ مقام معظم رهبری به شبهات دگراندیشان و 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔳مقام معظم رهبری در سخنرانی تاریخی خود در چهلمین سالگرد آغاز جنگ تحمیلی، در پاسخ به برخی تفسیرهای تحریف آمیز، پدیده دفاع مقدس را یکی از «عقلانی‌ترین و مدبرانه‌ترین حرکات ملت ایران» برشمرده، فرمودند: 🔻دفاع مقدّس یکی از عقلانی‌ترین حوادث ملّت ایران بود. بعضی‌ها با استناد به یک خطایی که در یک بخشی انجام گرفته یا یک جمعی انجام داده‌اند، مجموعه‌ی دفاع مقدّس را به بی‌تدبیری متّهم میکنند؛ ابداً این جور نیست؛ دفاع مقدّس از اوّل تا آخر مدبّرانه و عُقلائی بود. 🔻حتّی قبول قطعنامه هم در پایان کار، در آن شرایط که امام از آن تعبیر کردند به «نوشیدن جام زهر»، این هم مدبّرانه بود. در آن مقطع، این کار، کار مدبّرانه‌ای بود، باید انجام میگرفت. اگر مدبّرانه نبود، اگر عاقلانه نبود، امام انجام نمیداد. ما از نزدیک شاهد بودیم و میدیدیم که چه دارد میگذرد؛ کار، بسیار عاقلانه بود. بنابر‌این، از اوّل تا آخر، مسئله‌ی‌ دفاع مقدّس یک پدیده‌ی عُقلایی و یکی از عقلانی‌ترین حرکات ملّت ایران بود و تحریفها را در این مورد بایستی مراقب بود. ⚫️این سخنان در محافل سیاسی مختلف محل بحث و بررسی فراوان قرار گرفته و جالب آنکه برخی جریان های زاویه دار، در اقدامی شیطنت آمیز، تلاش دارند آن را مستمسکی برای و قرار دهند که این نیز حکایت از مضاعف دهه شصت دارد. 🔶پرسش اساسی پیرامون بیانات مذکور آنکه، چه کسانی در دوران جنگ تحمیلی، دفاع مقدس را زیر سؤال بردند و غیرعقلانی نامیدند؟!! 🔻پاسخ به این پرسش بنیادین، در رازگشایی از بیانات حکیمانه مقام معظم، بسیار راهگشاست. در این یادداشت به اختصار به ۵ طائفه از مخالفان دفاع مقدس می پردازیم: 1-نهضت آزادی نهضتی ها از جمله مخالفان نشان دار دفاع مقدس بودند که در کوران جنگ تمام عیار تحمیلی، به جای نقش آفرینی در عرصه جهاد و شهادت، مدام به نق زدن و کارشکنی و تخطئه و تشکیک روی آورده بودند و تلاش داشتند، از روحانیت و رهبری و انقلاب اسلامی به دلیل قطع رابطه با شیطان بزرگ (که استعفا و حذف آنان از رأس هرم قدرت سیاسی را به دنبال داشت) بگیرند. نامه ها و بیانیه های زهرآگین بازرگان و یارانش، بهترین سند برای اثبات مدعاست. اینها همان کسانی بودند که در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، در اقدامی خیانت بار، قصد داشتند انقلاب اسلامی را کنند که البته با روشنگری آیت الله خامنه ای، ناکام ماندند. آنان با سوءاستفاده از برخی رجال حوزوی منتقد انقلاب، برخی اظهارنظرهای خاص آنان را در رسانه های خود از جمله ، به طور گسترده بازنشر کردند. نهضت آزادی پرچمدار تشکیک در دفاع مقدس در میان جریان های سیاسی ایران بود. 2- به موازات سمپاشی ضدانقلاب خارج نشین و طعنه های گاه و بیگاه سیاسیون زاویه دار داخلی، انجمن حجتیه تشکیلاتی بود که پرچمدار مخالفت با جنگ تحمیلی در دل بود. مخالفت های این طیف که ابتدای نهضت امام تا پیروزی نیز برقرار بود، در منشور روحانیت، جگرسوز تر از گلوله دشمن تعبیر شده است. دامن زدن به گفتمان معاندین در پوشش ادبیات مذهبی و ژست دینی، خیانتی فراموش ناشدنی است. 3- اظهارات گاه و بیگاه منتظری و خصوصا سخنان رادیکال او در 22بهمن 67، از نظر قدرت تخریب ارزشهای دفاع مقدس، قابل مقایسه با هیچ جریان دیگری نبود؛ سوابق مبارزاتی، منصب قائم مقامی و مرجعیت دینی او(که به برکت انقلاب اسلامی، رونق گرفته بود) انتشار گسترده سخنانش را به دنبال داشت. امام خمینی در 5اسفند67 در حقیقت پاسخ به سخنان ضدجنگ منتظری بود و ایضا یکی از عوامل اصلی در نگارش نامه 1/6(که منتج به استعفای منتظری شد) نیز در همین چارچوب قابل تحلیل است. اعضا و سمپاتهای نهضت آزادی، سازمان منافقین و حجتیه، همزمان با سوء استفاده از نفوذپذیری منتظری، سهم مهمی در بیان مواضع رادیکال آقای منتظری داشتند. سخنانی که خون به دل امام، رزمندگان و خانواده های شهدا کرد. 4- جمعی از نمایندگان مجلس و در رأس آنان ، محفلی را با انگاره های ضدجنگ در دل مجلس تشکیل داده بودند که در نهایت با تشر شدید امام منحل شد!(شرحش را در بخوانید) 5- در شرایطی که و ، در شرایط خفقان عراق، به حمایت از انقلاب اسلامی پرداختند، برخی سکولارهای حوزوی بلندگوی و و شدند؛ از شیخ علی تهرانی و گنجه ای تا و دنباله های داخلی ، به سمپاشی علیه جنگ پرداختند. ۹۹/۷/۱ 🔘روزنه؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
روزنه
سخنرانی رهبر معظم انقلاب اسلامی در روز میلاد پیامبر(ص) در ۱۳ آبان 🔹حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای
دفاع از در ماجرای کاریکاتورها، روی دیگر سکه‌ی دفاع آن‌ها از و است/ اقدامات اخیر علیه چهره نورانی پیامبر اعظم(ص)، ذات ظلمانی و تمدن وحشی آن‌هاست! گزیده بیانات مقام معظم رهبری/بخش نخست @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔻 رهبر معظم انقلاب اسلامی، در بخشی از سخنرانی تلویزیونی به مناسبت ولادت پیامبر عظیم‌الشان اسلام(ص) چنین فرمودند: 🔹 آخرین نمایش معارضه و با اسلام همین چیزی است که هفته قبل در پاریس اتفاق افتاد. 🔹این قضیه صرفا این نیست که حالا یک هنرمندی دچار یک انحراف و فساد شده و یک غلطی انجام داده. 🔹پشت سر این حادثه دست هایی وجود دارد. دلیلش هم این است که ناگهان در دفاع از یک کار معمولی هنری، یک رئیس جمهور می‌ایستد و بعضی دولتهای دیگر هم از او حمایت میکنند. این نشان میدهد که تشکیلاتی پشت سر این قضیه است. 🔹خب البته امروز سرشار از و است. این نشان‌دهنده زنده بودن جوامع اسلامی است. 🔹یک عبرتی در این ماجرا وجود دارد: اینجا دولت فرانسه می‌آید ربط میدهد این قضیه را به و ؛ عبرت ماجرا اینجاست! حالا این دولت فرانسه چه جور دولتی است. این سیاست چه سیاستی است. این سیاست همون سیاستی است که خشن ترین و وحشی ترین تروریست های دنیا را در خودش جا داده و پناهگاه انها شده. 🔹 یعنی تروریست هایی که در کشور ما رئیس جمهور و نخست وزیر و رئیس قوه قضائیه را به شهادت رساندند. و 17 هزار از مردم عادی را طبق آماری که در اختیار است، مردم کوچه و بازار به شهادت رساندند. 🔹بنده اعتقادم این است که اینها دو روی یک سکه‌اند. یعنی دفاع از وحشیگری فرهنگی، از آن عمل جنایتکارانه یک کاریکاتوریست، دفاع از آن روی دیگر سکه دفاع از منافقین و دفاع از صدام و کمک به صدام است. اینها هر دو، دو روی یک سکه هستند و خب این حادثه در کشورهای اروپا و آمریکا در این چند سال تکرار شده. 🔻 چهره‌ی نورانی پیامبر رحمت با امثال این کارهایی که اخیراً انجام شد و قبلا هم انجام شده بود، خدشه دار نمیشود. بلکه روز به روز این آفتاب درخشان تر میشود. و همچنانی که رجاله‌های مکه و طائف در آن روز نتوانستند با آن همه تلاشی که کردند، نام پیامبر مقدس اسلام را پنهان کنند، امروز هم کار این حضرات شبیه همانهاست و اینها هم نخواهند توانست و اینها به پیغمبر صدمه نمیزنند. 🔹منتها یک نکته فهمیده میشود و آن این است که این کارها نشانه‌ی است؛ نشان دهنده‌ی این است که این تمدن و این فرهنگ و این ، در ذات خود، در حقیقت خود اینقدر ظلمانی است. 🔹بنابراین به اسلام و پیغمبر صدمه‌ای وارد نمی‌آید؛ اما وسیله است برای اینکه من و شما بیشتر بشناسیم این تمدن را. این تمدن واقعاً تمدن وحشی‌ای است. @rozaneebefarda
حجت‌الاسلام علی‌اکبر درگذشت. او از روحانیان مبارز فعال در نهضت امام خمینی بود که در دوران تبعید امام در نجف، عضو فعال حلقه یاران امام بود. در دهه شصت در جرگه جریان چپ فعالیت داشت و مسئولیت‌های مهمی را متکفل بود. مرزبندی با برخی جریان‌های انحرافی مانند نهضت آزادی، جزو نقاط مثبت کارنامه سیاسی او بود. موضع‌گیری صریح وی علیه ابراهیم یزدی و افشای برخی دروغ‌های تاریخی وی، از آن جمله است. مبارزه با صهیونیسم در لبنان که نهایتا به ترور وی انجامید، و نیز راه‌اندازی کمیته فلسطین در مجلس و مشارکت فعال در راه‌اندازی برخی مراکز مطالعاتی صهیونیسم‌پژوهی در ایران، نیز از جمله نقاط روشن کارنامه سیاسی اوست. در سال 1991 ميلادي مصادف با 1369، در جریان جمله رژیم بعث به ، آمریکایی‌ به دفاع تمام‌قد از کویت برخاست. همزمان در ايران برخی سیاسیون مانند آقای محتشمي پور، عضو شاخص مجمع روحانيون مبارز و نماينده مجلس سوم، ایده حمایت از صدام را مطرح کردند. محتشمی‌پور در نطق پيش از دستور مجلس در 30 دي ماه سال 1369 در جمع نمايندگان، را زمان و مستوجب حمايت و پشتيباني در تهاجم به كشور كويت دانست تا از اين باب در برابر آمريكا به عنوان استكبار جهانی قد علم كند! موضعی کاملا بی‌مبنا و عملگرایانه که به هیچ وجه با مبانی امام و رهبری سازگار نبود. همزمان با آغاز فرآیند دگردیسی سیاسی جریان چپ که نقطه اوج آن در عصر اصلاحات نمود یافت، آقای محتشمی‌پور نیز عملکرد و مواضع غیرقابل توجیهی از خود بروز داد که نقطه اوج آن در ماجرای تلخ و عبرت‌آموز ۸۸ و تشکیل کمیته جعلی صیانت از آرا و سایر اقدامات بعضا ساختارشکنانه نمود یافت. در سال‌های اخیر وی در نجف اشرف و به برخی امور حوزوی از جمله اداره یک حوزه علمیه اشتغال داشت و اغلب از تحولات سیاسی برکنار بود. امید است خداوند متعال عاقبت همه را ختم به خیر گرداند و باشد که سوابق جهاد و مبارزه، وسیله جلب رحمت و مغفرت الهی برای جبران برخی خطاهای سیاسی غیرقابل قبول و غلط، باشد. @rozaneebefarda
مروری بر دیدار جنجالی با آيت‌الله العظمی خوئی انتشار به مناسبت سالگرد شهادت آيت‌الله صدوقی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 آبان‌ماه 57 به روزهای پایانی اش نزدیک شده بود که پهلوی همزمان با و به همراه مادر، دو فرزند و رئیس دفترش ٬ راهی شد. برای دیدار با او به محل اقامتش-قصر جادریه- رفت اما جهت گیری اخبار منتشره نشان داد که مقصود اصلی از سفر٬ دیدار با برخی مراجع تقلید و سوء استفاده از وجه مقدس آنان بوده است. رادیو و تلویزیون ایران اعلام می‌کنند که «شهبانو پس از زیارت و انجام نماز در جوار مرقد مطهر حضرت علی (ع) از کسالت حضرت آیتالله آقای حاج سید ابوالقاسم موسوی خویی مرجع عالیقدر جهان تشیع اطلاع حاصل کردند و از ایشان عیادت فرمودند. مرجع عالیقدر شیعیان جهان ...[ طی این دیدار ]... برای حفظ و بقای استقلال ایران و رفاه و آسایش مردم تنها کشور شیعه اثنی عشری  کردند.»  انعکاس جهت دار اخبار دیدار به مدت کوتاهی با خبری مبنی بر «اهدای یک انگشتر توسط آیت‌الله خوئی به همسر شاه» حکایت دارد. این ملاقات در اوج تنفر ملت از پهلوی و در حالی صورت می گیرد که با شهادت آیت الله سید مصطفی خمینی در اول آبان ۵۶ جرقه انقلاب اسلامی زده شده و به دنبال آن در مجالس چند هزار نفره مسجد اعظم قم و مسجد ارک تهران علنا نام امام با سلام و صلوات مطرح شده و به دنبال آن با انتشار مقاله موهن روزنامه اطلاعات علیه امام، تظاهرات ها و درگیری های خونین رخ داد و چهلم‌های سلسله وار را در شهرهای مختلف در پی داشت. حضور میلیونی مردم در نماز عید فطر تهران (سیزدهم شهریور)، کشتار خونین مردم در در میدان ژاله، اعتصاب کارکنان شرکت نفت و اعتصاب مطبوعات٬ رژیم را در آستانه سقوط قرار داده بود و شاه در نطق تلویزیونی 14 آبان گفته بود که صدای انقلاب مردم را شنیده است! در چنین شرایط پیچیده ای تئوری پردازان پهلوی به دنبال تمسک به چهره های دینی بودند تا ذهنیت مردم را تغییر داده٬ سقوط را به تاخیر اندازند.   انتشار خبر ملاقات فرح با آیت الله خویی، واکنش انقلابیون و خصوصا علمای انقلابی حوزه را در پی داشد. که در میان علمای بلاد چهره ای برجسته است و همگان او را به فضل و اخلاق می شناسند٬ یک روز پس از انتشار خبر دیدار، تلگرافی بسیار صریح و مختصر به مرجع بزرگ نجف ارسال می کند:  «حضرت آیت‌الله الخویی دامت بقائه قَد اَذهَبَت طَیّباتُکُم، ما هکذا الظّنُّ بکُم صدوقی 20/ذی‌الحجه/98» دو تن از مراجع مشهور ساکن در مشهد٬ آیات قمی و سید عبدالله شیرازی نیز نسبت به این دیدار واکنش منفی بروز دادند و همچنین علمای شیعه در برخی کشورهای اسلامی از جمله پاکستان (که آیت الله خویی در آنجا مقلدان زیادی داشتند) نیز با ارسال نامه به محضر ایشان توضیح خواستند. طلاب و روحانیون سراسر کشور نمایندگان آیت الله خویی را به شدت تحت فشار و سوال قرار دادند. اما از همه مهم تر بیانیه ای بود که با امضای فضلا و طلاب حوزه علمیه قم٬ ضمن بی سابقه دانستن چنین دیدارهایی٬ به شهریه آیت الله خویی پرداخته و چنین نوشتند: «به حکم وظیفه الهی و وجدانی خود تصمیم گرفته‌اند به عنوان ابراز مخالفت با این عمل و تا روشن شدن بیشتر جریان این دیدار، از گرفتن شهریه آقای خویی امتناع نمایند.»  برخورد متین تبیین‌گرانه آیت الله خویی از دامن زدن بیشتر به اختلافات پیشگیری کرد و ایشان در پاسخ مکتوب و تلفنی و با صدور اعلامیه، اعلام کرد که این دیدار بدون اطلاع قبلی صورت گرفته و ایشان در آن نسبت به کشتار مردم و تبعید علما توسط رژیم، تذکر داده است. مطالبی که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و انتشار اسناد ساواک، کاملا تایید شد. البته ماجرای هدیه دادن انگشتر گرچه آن زمان تکذیب شد اما در سال‌های اخیر (که البته سابقه خلاف‌گويی فراوان دارد) دوباره آن را به طور قاطع مطرح کرد که توسط منتشر شد! و البته اطرافیان و شاگردان آیت‌الله العظمی خوئی نیز تا کنون آن را تکذیب نکرده‌اند! این ملاقات غیرمترقبه چالش برانگیز که در ادبیات رژیم شاه به عنوان دیدار معرفی شده بود، با اعتراض ها و پرسش گری های سازمان یافته علمای متعهد مواجه شد و دقیقا همین واکنش ها بود که به برخورد پدرانه و حکیمانه آیت الله خویی ضمیمه شد و امکان هر نوع سو استفاده و را از بین برد. گرچه نمی توان و نباید وقایع تاریخی را به صورت بی ضابطه بر حوادث واقعه تطبیق کرد اما مطالعه تاریخ هایی را در پی خواهد داشت که از تکرار تجارب تاریخی تلخ درس بگیریم. گذشته از کم و کیف واقعه دیدار فرح با آیت الله خوئی که هنوز جای تحقیق و بررسی تاریخی دارد، با این بسیار حائز اهمیت است! 🔘روزنه: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053