eitaa logo
روزنه
6.2هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
256 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
ماجرا چیست؟! چه کسانی در تیم رسانه‌ای دولت چنین طراحی کرده‌اند و چه شده که خبرنگارهای تیم روحانی هوس همراهی با امیرعبداللهیان به سرشان زده؟! اگر ماجرا واقعیت ندارد هم یک نفر مسئول تکذیب کند که ابهامات جریان انقلابی حل شود اگر رخنه‌های نفوذ را نشناسیم و نپوشانیم، نفوذی‌ها میان‌دار می‌شوند و این نقطه آغاز برای مسئولان عالی اجرایی است. طبیعی است در چنین فضایی، جریان سالم و مستقل و انقلابی کم‌کم فاصله می‌گیرد؛ البته اگر اساسا راهی داشته باشد به حلقه‌های بسته تصمیم‌سازی! پی‌افزود: گرچه این پیام موجب افشای ماهیت دوگانه عناصر برجامی شد اما نشر پیام‌های خصوصی همچنان و همیشه از نظر اخلاقی درست نیست و بازنشر آن به معنای تایید اقدام مزبور نیست. به جای آن، موضع‌گیری و مرزبندی علنی جریان انقلابی با عناصر بدسابقه غربگرا توصیه می‌شود. @rozaneebefarda
هدایت شده از وضعیت انقلابی
📱سه اشتباه امیرعبداللهیان در مصاحبه دیروز با شبکه خبر ١. تثبیت دوگانه حفظ سپاه-رفع تحریم: آقای وزیر خارجه اصل دوگانه را پذیرفتند ولی گفتند ما در این دو گانه طرف سپاه هستیم. ٢. تشویق طرف مقابل به حفظ مواضع خصمانه علیه سپاه: وقتی وزیر خارجه عنوان می‌کند که مجوز عبور از سپاه صادر شده اما من از این مجوز استفاده نمی‌کنم، یعنی اصل بند و بست بر سر سپاه از حیث ساختاری و حقوقی بلامانع شده و تنها موانع جزئی (مثلا مرام و معرفت آقای امیرعبداللهیان) در این زمینه وجود دارد. ٣. اساسی‌ترین اشتباه آقای وزیر خارجه و هرکس که مشغول تنفس مصنوعی دادن به میته برجام است این است که عمق اختلافات با غرب و آمریکا را نفهمیده‌اند و «هسته‌ای بهانه است» که رهبری بارها و بارها تذکر داده‌اند را نشنیده‌اند و «رابطه ما با آمریکا رابطه گرگ و میش استِ» امام را نخوانده‌اند. 📨وضعیت انقلابی از ما انتشار انقلابی با شما✌️
هدایت شده از وضعیت انقلابی
هدایت شده از وضعیت انقلابی
هدایت شده از وضعیت انقلابی
اخلاق و عقاید؛ ضرورت لشکرهای سایبری جریان انقلابی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 اصطلاح لشکر سایبری چند سالی است مدام شنیده می‌شود و منظور از آن ظاهرا جمعی از نیروهای انقلابی هستند که به صورت سازماندهی شده در فضای مجازی فعالیت دارند. از حق نباید گذشت که اصل این حرکت بسیار پربرکت بوده و در مقابله با تهاجم سایبری دشمن، بسیار موفق عمل کرده است و از این جهت اصل این پدیده را می‌توان یکی از ضرورت‌های خلل‌ناپذیر دوران جدید دانست. در کنار توجه به خدمات و مجاهدت‌های شبانه‌روزی این عزیزان، گاه و بی‌گاه اشکالات و ایراداتی به چشم می‌آید که قابل اغماض نیست و با هیچ ملاکی نمی‌توان آن اقدامات را در چارچوب انقلاب اسلامی به رسمیت شناخت! راه‌اندازی ، درگیری شدید و گسترده برخی از این لشکرها با همدیگر، حمله به مخالفان بدون لحاظ اخلاق و ادب، بیان مطالب اثبات نشده و... اگر عدالتخواهان را هم یک لشکر مجزا در داخل جریان انقلابی بدانیم، حداقل ۴ لشکر سایبری بزرگ هم‌اکنون مشغول فعالیت هستند که علیرغم خدمات و برکات شان، ایرادها و اشکالاتی متوجه کارهای آنان که با توجه به حجم اقدامات، این اشکالات ضریب پیدا می‌کند و کاملا به چشم می‌آید و اصلا زیبنده جریان انقلابی نیست. اما چرا چنین شده ‌و چه باید کرد؟! واقعیت آن است که شکل‌گیری لشکرهای سایبری بنا به ضرورت و اقتضائات زمانی، با نوعی شتاب‌زدگی همراه بوده و لذا نیروها و بعضا لیدرهای آن از حیث آشنایی و التزام به چارچوب‌های فقهی، اخلاقی و عقیدتی، چندان تجهیز نشده‌اند! این نقیصه بسیار بزرگی است که لازم است در اسرع وقت تدارک شود وگرنه هر روز باید جریان انقلابی در این مسیر هزینه بدهد یا آنکه برای کنترل و مقابله با یک جریان یا لشکر رسانه‌ای غیرملتزم به چهارچوب‌ها، دوستان مجبور می‌شوند یک لشکر جدید ایجاد کنند یا به یم جریان مأموریت بدهند که با دیگری مقابله کند! نتیجه این سوتدبیر هم معلوم است؛ جنگ سایبری داخلی! و البته تجربه هم نشان داده که این درگیری‌ها برنده هم ندارد؛ چنانکه در مورد خرده‌جریان موسوم به عدالتخواهی هم نتیجه نداد! نکته اصلی و اساسی البته به آنجا بازمی‌گردد که برخی از این فعالان مجازی یاد می‌گیرند به جای آنکه با کار کنند، با کار کنند! این امر بچه‌های ناب و نازنین را به مرور به آدم‌آهنی تبدیل می‌کند و لشکرهای سایبری را به مرور به لشکر آدم‌آهنی‌ها تبدیل می‌کند و آدم‌آهنی‌ها گاه از کنترل ممکن است خارج شوند! اگر نگوییم اساسا تبدیل آدم به رباط، عقلانی نیست. عمل‌زدگی و عملگرایی نیز مزید بر علت شده است؛ محاسبات غلط نیروهای عملگرای جبهه انقلاب موجب می‌شود تذکرات و نصایح را ناشنیده بگیرند و اشکالات اساسی برخی عناصر را نادیده بگیرند و نتیجه آنکه خرابکاری‌های آن عناصر فاسدالمسلک هم به پای کل جریان انقلابی نوشته می‌شود! به همین راحتی! اینکه امثال امید دانا و فرید مدرسی و محمد مهاجری و محمد قوچانی و هدایت‌الله بهبودی و عبدالرضا داوری و حسین دهباشی، گاه و بی‌گاه در دل جریان اصول‌گرایی سر در می‌آورند، نتیجه همین عملگرایی غیرعقلایی است! چه کسانی و با چه دیدگاهی به این عناصر می‌سپارند؟! وقتی پروژه سپرده می‌شود، بالاجبار باید هم از اقدامات شان دفاع کنند و هم از بودن آنها(لا اقل در آن مقطع همکاری)! بله این منطقی است که گاهی از ظرفیت مخالفان و عناصر بدسابقه نیز استفاده شود اما با کدام الگو؟ توسط چه کسی؟ در چه محدوده‌ای؟ حاج قاسم سلیمانی که الگوی خیلی در این زمینه بود؛ با حفظ حریم‌های عقیدتی و اخلاقی و مرزبندی شفاف سیاسی، افراد مختلف را به خدمت می‌گرفت و البته اجازه نمی‌داد آنها او را به بازی بگیرند یا محاسبات غلط القا کنند، یا نیروهای ناب جبهه انقلاب را با انگ و برچسب و طعنه، از میدان بیرون کنند یا آنکه بالانشین و پرچمدار باشند! این چالش البته امر جدیدی نیست؛ در دوران مبارزات علیه رژیم پهلوی نیز در جریان مبارز طرفدار امام، با دو طیف مواجه بودیم؛ طیفی معتقد بود با همه باید کار کرد؛ از جریان‌های غیرانقلابی مانند دارالتبلیغ تا جریان‌های انقلابی‌نمای التقاطی مثل مجاهدین خلق تا انقلابی‌های الحادی مانند توده‌ای‌ها و کمونیست‌ها! در قم مرحوم علامه مصباح یزدی دقیقا به دلیل صیانت از چارچوب‌های عقیدتی و سیاسی بود که از (که برخی کارگزاران آن به جریان دارالتبلیغ شریعتمداری وابسته بودند) جدا شد و را راه انداخت! در نجف هم پرچم‌دار مرزبندی‌های سیاسی و عقیدتی مرحوم آیت‌الله شهید آقا مصطفی خمینی بود. این دو عزیز البته به جرم آنکه بر و حرکت در چارچوب‌های فقهی و عقیدتی اصرار داشتند، در قم و نجف مظلوم واقع شدند! پیشنهاد مشخص آنکه ، و را جدی بگیریم. @rozaneebefarda
مرثیه‌سرایی آقای سید حسن مصطفوی(خمینی) برای مدیر مسئول روزنامه رادیکال و غربگرای آرمان ملی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 بسمه تعالی خبر درگذشت تأسف بار برادر عزیزمان جناب آقای حسین عبداللهی طاب ثراه بسیار غم انگیز بود. عبداللهی برای آنها که با صفا و صمیمیت او آشنا بودند و تعهد و عشق او را به راه و مرام خود می شناختند، همیشه عنصری توانمند و اثرگذار بود. ایستادگی بر سر آرمانهای امام و ارزش های انقلاب و نهراسیدن از ملامت ها و دشواری ها، او را در مسیر روزنامه نگاری خود ممتاز کرده بود. اینجانب ضمن تسلیت این فقدان تلخ به همسر و بستگان او و همه دوستانش در روزنامه آرمان ملی، برای او حشر با صالحان و پاکان را مسألت دارم. سید حسن خمینی 🔶حاشیه روزنه روزی‌نامه آرمان که به جریده خانوادگی آقای شهرت داشت، از رادیکال‌ترین و غربگراترین نشریات اخیر ایران بود که در تخریب جریان انقلابی و ترویج خرده‌گفتمان اعتدال(بخوانید ) پیشگام و پیشتاز بود! حالا از نظر آقای مصطفوی مدیرمسئول این روزنامه رادیکال (که البته اکنون دستش از دنیا کوتاه و نیازمند استغفار است) شده نماد ایستادگی بر سر آرمانهای امام و ارزش های انقلاب! به راستی این جماعت در کدام عالم سیر می کنند!؟ از کدام امام و کدام انقلاب سخن می‌گویند؟! اگر روزنامه آرمان نماد آرمان‌های امام و انقلاب است، پس رسانه‌های انقلابی واقعی (که مغضوب روزنامه‌های زنجیره‌ای چون آرمان بودند) از نظر حسن آقا چه جایگاهی دارند؟! این پیام تسلیت و پیام تسلیت فیرحی را مقایسه کنید با پیام تسلیت حسن آقا برای آیت‌الله یزدی، علامه مصباح، مرحوم ری‌شهری و سایر رجال خوشنام و انقلابی. صدالبته فرزندان معنوی امام خمینی و مردان مجاهد، نیازمند پیام تسلیت عناصر سیاست‌زده نیستند اما مرور هوشمندانه این پیام‌ها حقایق زیادی به دست می‌دهد ماهیت واقعی این مدعیان خط امام را بیش از پیش افشا می‌کند. پس لطفا تیم رسانه‌ای نامبرده از اینکه مؤسسه تنظیم و نشر و شخص حسن آقا به عنوان دنباله‌های جناح غربگرا(خاصه اعتدالی‌ها و اصلاحاتی‌ها) شناخته می‌شوند، ناراحت نشوند! ملاک قضاوت انقلابی‌ها، کارنامه و مواضع علنی است! نه شعارها و ژست‌ها و ادعاها یا نسبت‌های سببی و نسبی! این ملاک‌ها در عصر انقلاب اسلامی رنگ باخته‌اند! این است که مردم با تکیه بر رویکردهای فکری و عملکردهای سیاسی با دقت و فطانت می‌گفتند و گویند: نواده روح‌الله سیدحسن نصرالله! @rozaneebefarda
دهم فروردین، مصادف است با سالگرد ارتحال بزرگ‌مرجع عالیقدر جهان تشیع، حضرت آیت‌الله العظمی بروجردی(رضوان‌الله‌علیه). یاد و نام آن زعیم بزرگ تشیع را گرامی می‌داریم. @rozaneebefarda
خدا شاهد است که من برای امروزم کوچک ترین و مقدمه ای نکرده بودم‌. آیت الله بروجردی؛ درسی که فضلای قم نباید فراموش کنند. 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 آیت الله شیخ محسن حرم پناهی: طلبه نباید هدفش از تحصیل علوم دینیه٬ و باشد که می کند. استاد ما مرحوم رضوان الله تعالی علیه که در زمان خود تقریبا بود٬ در درس به ما فرمود: 🔻ای آقایان هرکس هدفش از درس خواندن این باشد که به موقعیت من برسد٬ در تردید نکنید. 🔻خدا شاهد است که من برای امروزم کوچک ترین و مقدمه ای نکرده بودم‌. (حقیقتی پنهان٬ ج۱ ص۴۶۵) @rozaneebefarda
امروز ٬ آیت الله اصفهانی است٬ بروجردی را رها کن! پرهیز از و ؛ درسی که فضلای قم نباید فراموش کنند. 💥مهم @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹مرحوم حاج محمدحسین احسن نقل می کند: در بروجرد بعد از نماز حضرت آیت الله العظمی بروجردی٬ از رساله آیت الله العظمی آقا سید ابوالحسن اصفهانی برای مردم مسأله می گفتم٬ ایشان هم در محراب بین دو نماز نشسته بودند. یک روز فقط یک مسأله را که گفتم در ضمن فتوای آیت الله العظمی بروجردی را نقل کردم٬ معظم له از محراب برگشتند و حرف مرا قیچی کردند و فرمودند: 🔻آقای حاج محمدحسین٬ امروز ٬ آیت الله العظمی اصفهانی است٬ حسین بروجردی را رها کن٬ در امت نیانداز! با خدا زندگی کردن همین است. 🔸وقتی حاشیه بر عروةالوققی آیت الله العظمی حاج سید محمدکاظم یزدی پخش شد٬ یکی از علمای تبریز به آقای بروجردی نوشت برای من ثابت شده٬ شما اعلمی و می خواهم آذربایجان را از تقلید دیگران برگردانم به شما؛ ایشان نوشتند: 🔻 راضی نیستم یک نفر را به تقلید من برگردانی٬ امروز آیت الله العظمی اصفهانی است٬ نیستم. برگرفته از سخنرانی جناب استاد حسین انصاریان در سالگرد زعیم عظمای قم در مسجد اعظم. ر.ک: حقیقتی پنهان٬ ج۱ ص ۴۱۰. 🔶حاشیه امروز کسانی را سراغ داریم که برای رسیدن به مقام ریاست دینی و مرجعیت٬ احترام بزرگان اقدم و اسن و اعلم را نگه نداشته٬ علم مرجعیت بلند کرده اند. امروز کیست؟ آیا اقدام برخی حضرات در تضعیف علمدار شیعه٬ منافی سیره قطعیه نیست؟؟! تجربه تاریخی شیعه ثابت کرده که و نه تنها مؤثر نیست که دارد! حکمت حفظ حریم و تقویت متقابل مرجعیت و زعامت آیات عظام خامنه ای و سیستانی را در همان سیره مستمره صلح صالح باید جست. تذکار سیره سلف صالح ما٬ در اصلاح رویه های غلط در برخی سطوح عالی حوزوی٬ بسیار بایسته است. آیا کسانی که برخلاف سیره قطعیه زعیم عظمای قم مشی می کنند٬ صلاحیت زعامت و یا حتی تفسیر سیره آن اسوه فقاهت را دارند؟! @rozaneebefarda
«جامعیت اسلام نسبت به امور سیاسی و اقتصادی» در بیان حضرت آیت‌الله بروجردی(ره) 💥اختصاصی/ @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹حتما به خاطر دارید از جانب یکی از منسوبین بیت زعیم عظمای قم، مطالبی مطرح شد که با برخی مبانی دینی در تنافی بود و از این رو موجب تعجب و واکنش متقابل فضلای گردید. فروکاهی جایگاه نبوت به ، نفی اقتصاد اسلامی و مطرح کردن اتهامات مختلف نسبت به برخی علمای مجاهد شیعی، از جمله مسائلی بود که مورد اعتراض علمی و نقد حوزویان قرار گرفت. بازخوانی دیدگاه های آیت‌الله العظمی بروجردی پیرامون برخی موضوعات سیاسی و اجتماعی، موجب روشن شدن هرچه بیشتر عمیق برخی منسوبین و مدعیان، با سیره و اندیشه آن مرجع جامع نگر و هویت اندیش خواهد شد. 🔹 (ره) در تبیین ولایت و حکومت فقیه در عصر غیبت ابتدا به ویژگی جامعیت اسلام نسبت امور دنیوی و أخروی، سیاسی و غیر سیاسی زندگی انسان انسان پرداخته‌اند و اسلام را عهده دار تبیین آنچه بشر در شئون مختلف زندگی دنیوی و أخروی دانسته‌اند. ایشان این را امتیاز اسلام نسبت به سایر ادیان آسمانی می‌دانند و اینکه در مقام مقایسه اسلام و مسیحیت چنین می‌فرمایند که در انجیل‌های مسیحیت فقط به امور اخلاقی پرداخته شده و به قوانین اجتماعی و سیاسی و اقتصادی پداخته نشده است. زعیم ففید قم در نهایت چنین می فرمایند که اسلام با یک که راه سعاد بشر در دنیا و آخرت است، آمده و دینی است که 《 و 》و 《عبادت و سیاست》را با هم ممزوج و یکی کرده است؛ به صورتی که برخی احکام اسلام در عین سیاست، عبادت و در عین عبادت، سیاست است! 🔻مرور بخش هایی از متن عبارات ایشان که در کرسی رسمی تدریس بیان شده، بسیار بایسته است: «بأن شرع الاسلام حيث تكون شريعة تامة و روعي فيه كل الجهات بحيث لم يبق شي‌ء من الأمور الدنيوية و الاخروية، سياسية و غير سياسية إلا و بيّن ما يحتاج إليه البشر و أمرهم من الأمور الدنيوية و الاخروية في . و ليس شرع الاسلام مثل ساير الشرائع الّتي لم يكن فيها ما يرفع احتياج البشر من كل الجهات، كما ترى من شرع المسيح فليس فيه، كما ترى، في أنا جيلهم إلّا بعض الأمور الاخلاقية مع ما فيها من الخرافات، بحيث ليس لهم قوانين في جهاتهم الاجتماعية و السياسية و و غير ذلك. بل إن مذهبنا جاء بجميع ما هو طريق سعادة البشر في الدنيا و الآخرة، و هو دين امتزجت السياسية بالعبادة، و العبادة بالسياسة، و لذا ترى أن بعض احكامها في عين السياسة عبادة، و في عين العبادة سياسة...» (ر.ک: تبيان الصلاة، ج‌1، صص 93 و 92) 🔹با وجود چنین تصریحاتی در دهه ۲۰ و ۳۰(حدود ۷۰ سال قبل)، اکنون برخی در قم به نفی شوون سیاسی/اجتماعی اسلام پرداخته و پیامبر اسلام(ص) را صرفا یک مرشد معنوی معرفی کرده‌اند؛ دیدگاهی که به انگاره های بسیار نزدیک است. رویکرد ناصحیح اخیر که از جهات مختلف قابل ردیابی و واکاوی است، بیش از هر چیز با منظومه فکری مرحوم آیت‌الله العظمی بروجردی در تنافر است. با وجود خطر و وارونه نمایی اندیشه و سیره بزرگانی چون آیت‌الله‌بروجردی، به نظر می رسد لازم است حوزه علمیه قم با استفاده از برخی فضلای متعهد، امر و نشر گسترده افکار آن زعیم عالیقدر را برعهده بگیرد تا امکان بایکوت یا تحریف از برخی جریان ها گرفته شود. پ.ن: تبيان الصلاة، تقریرات مرحوم آیت الله شیخ علی صافی گلپایگانی از درس آیت الله بروجردی است.(توسط گنج عرفان، در سال 1426ه‍ ق منتشر شده است.) @rozaneebefarda
مروری بر دیدگاه‌های صریح آیت‌الله العظمی بروجردی در موضوع اسلام و سیاست! 💥اختصاصی/ @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹حضرت آیت‌الله بروجردی درس صلاة خود را در تاریخ 28 فروردین 1327 (برابر با هفتم جمادى الثانى سال 1367)آغاز نمودند. اولین مبحث ایشان در این درس بحث «صلاة الجمعة» بود. از جمله تقریراتی که برای درس ایشان منتشر شده میتوان به «تبیان الصلاة» به قلم حضرت آیت‌الله شیخ علی و نیز «البدر الزاهر في صلاة الجمعة و المسافر» اشاره کرد که این تقریر دوم زمان حیات مرحوم بروجردی در تاریخ 5 اسفند 1337 (برابر با 15 شعبان 1378ق) منتشر شده است. در ذیل بخشی از دیدگاه‌های آیت‌الله بروجردی پیرامون تکفل امور سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و... توسط اسلام، از کتاب«البدر الزاهر» تقدیم مخاطبان ارجمند می‌گردد: 🔻«لا يبقى و ضوابطه في أنّه ، و المشروعة لتكميل الأفراد و ، بل يكون أكثر أحكامه مربوطة و و ، أو جامعة للحسنيين و مرتبطة بالنشأتين، و ذلك كأحكام المعاملات و السياسات من الحدود و القصاص و الديات و الأحكام القضائية المشروعة لفصل الخصومات و الأحكام الكثيرة الواردة لتأمين الماليات التي يتوقف عليها حفظ دولة الإسلام كالأخماس و الزكوات و نحوهما. 🔻و لأجل ذلك اتفق الخاصة و العامّة على أنّه يلزم في محيط الإسلام وجود و ، بل هو و إن اختلفوا في شرائطه و خصوصياته و أن تعيينه من قبل رسول الله صلّى الله عليه و آله أو بالانتخاب العمومي. 🔻الثالث: لا يخفى أنّ سياسة المدن و تأمين الجهات الاجتماعية في دين الإسلام لم تكن منحازة عن الجهات الروحانية و الشؤون المربوطة بتبليغ الأحكام و إرشاد المسلمين، بل كانت السياسة فيه من الصدر الأوّل مختلطة بالديانة و من شئونها، 🔻فكان صلّى الله عليه و آله و و يرجع إليه فصل الخصومات و ينصب الحكّام للولايات و يطلب منهم الأخماس و الزكوات و نحوهما من الماليات، و هكذا كان سيرة الخلفاء بعده من الراشدين و غيرهم، حتى أمير المؤمنين عليه السلام، فإنّه بعد ما تصدى للخلافة الظاهرية كان يقوم بأمور المسلمين و ينصب الحكّام و القضاء للولايات. 🔻و كانوا في بادئ الأمر يعملون بوظائف السياسة في مراكز الإرشاد و الهداية كالمساجد، فكان إمام المسجد بنفسه أميرا لهم، و بعد ذلك أيضا كانوا يبنون المسجد الجامع قرب دار الإمارة، و كان الخلفاء و الأمراء بأنفسهم يقيمون الجمعات و الأعياد بل و يدبّرون أمر الحج أيضا، حيث إنّ العبادات الثلاث مع كونها عبادات قد احتوت على فوائد سياسية لا يوجد نظيرها في غيرها، كما لا يخفى على من تدبّر. و هذا النحو من الخلط بين الجهات الروحية و الفوائد السياسية من خصائص دين الإسلام و امتيازاته.» (البدر الزاهر في صلاة الجمعة و المسافر، صص 75 و74) معلوم نیست با وجود چنین تصریحاتی آنهم در عصر خفقان یک رژیم طاغوتی وابسته به اجانب، چگونه برخی افراد از منسوبین ایشان دیدگاههای صد درصد متضاد با مرحوم بروجردی را مطرح می کنند و در عین حال داعیه دار میراث داری آن زعیم فقید هستند. طبعا هر فردی می تواند دیدگاه خاص خود را داشته باشد اما دیدگاه بزرگان شیعه، خطر بزرگی است که باید با تمام توان از آن پیشگیری کرد. طبعا تنها و مرحوم آیت‌الله العظمی بروجردی صلاحیت میراث داری فکری ایشان را دارند. آنان که از نظر فکری و سیاسی به ایشان نزدیک ترند و طبعاً امروز در خط ولایت فقیه و تقویت حکومت حق، مشغولِ خدمت به آرمان مهدویت و ولایت و مرجعیت هستند. @rozaneebefarda
نامه سرگشاده فضلای قم به آیت‌الله بروجردی در ماجرای تشکیل مجلس مؤسسان توسط پهلوی و پاسخ ایشان ▫️اختصاصی|| پست ویژه @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ماجرای مجلس مؤسسان بعد از ترور ناموفق شاه در ۱۵ بهمن ۲۷، او برای اعمال فضای خفقان سیاسی بهانه لازم را پیدا کرد و ضمن تبعید آیت‌الله کاشانی بعنوان یکی از اصلی‌ترین مخالفان سیاسی پهلوی، زمینه بازنگری در قانون اساسی و افزایش اختیارات و قدرت پادشاه را فراهم دید. بدین منظور در تاریخ ۸ اسفند ۱۳۲۷، مجلس در حمایت از لایحه شاه که خواستار تشکیل مجلس مؤسسان برای بازنگری قانون اساسی ۱۹۰۶ شده بود رأی داد و شاه در ۹ اسفند ۱۳۲۷ با پیشنهاد دولت محمد ساعد فرمان برگزاری انتخابات مجلس مؤسسان را صادر کرد. انتخابات فرمایشی در شرایط اضطراری و تحت قوانین حکومت نظامی در کشور برگزار گردید که نتایج آن با تردیدهای جدی همراه بود. سرانجام در نخستین روز اردیبهشت ماه ۱۳۲۸ این مجلس با سخنرانی شاه بازگشایی شد و مجلس مؤسسان آغاز به کار کرد، در حالی که اصل تشکیل و مصوبات آن، بدعت‌های خطرناک حقوقی را در پی داشت و شاه را بعنوان قدرت فائقه فراتر از همه قوا، خصوصا مجلس، قرار می‌داد. در چنین شرایطی امام و برخی دیگر از فضلای طراز اول حوزه قم، با مطرح شدن زمزمه‌ها و شایعاتی مبنی بر موافقت آیت‌الله بروجردی با تشکیل مجلس مؤسسان، اقدام به انتشار یک نامه سرگشاده خطاب به زعیم حوزه علمیه قم کردند. متن این نامه تاریخی و پاسخ آیت‌الله بروجردی در ذیل تقدیم می‌شود: متن نامه سرگشاده فضلای قم به آیت‌الله بروجردی ‏‏محضر مقدس حضرت مستطاب آیت الله العظمی آقای حاجی آقا حسین طباطبایی‏‎ ‎‏بروجردی ـ متع الله المسلمین بطول بقائه‏ چون منتشر است که راجع به تشکیل مجلس مؤسسان بین حضرت مستطاب عالی و‏‎ ‎‏بعض اولیای امور مذاکراتی شده و بالنتیجه با تشکیل مجلس مؤسسان موافقت‏‎ ‎‏فرموده‌اید، نظر به اینکه تشکیل مجلس مؤسسان مؤثر در مقدرات آیندۀ کشور و مصالح‏‎ ‎‏دینی و ملی و اجتماعی است، به علاوه حدود اختیارات نمایندگان و نتایجی که ممکن‏‎ ‎‏است این اقدام داشته باشد معلوم نیست، مستدعی است حقیقت این انتشار را برای روشن‏‎ ‎‏شدن تکلیف شرعی اعلام فرمایید.‏‎ روح‌الله[کمالوند] خرم آبادی‏ ـ مرتضی حائری ـ سید محمد یزدی‏[محقق داماد] ‏ ـ روح‌الله الموسوی‏ [خمینی] ‏ ـ‏ [سید] ‏محمدرضا موسوی گلپایگانی 22 جمادی الاولی 1368‏ / 3 فروردین 1328 پاسخ آیت‌الله بروجردی به نامه سرگشاده بسم اللّه الرحمن الرحیم اولاً، از علمای اعلام انتظار می رود مواقعی که این قسم انتشارات مخالف واقع می شوند خودشان دفاع کنند. البته علاقه مندی حقیر به حفظ دیانت و مصالح مملکت بر همه مشهود است و نهایت مقتضی نیست که هر اقدامی گوشزد عامه شود. ثانیاً، موقعی که فرمان همایونی صادر شد، برای اینکه مبادا تغییراتی در مواد مربوط به امور دینیه داده شود به وسیله اشخاصی به اعلیحضرت همایونی تذکراتی مکرراً دادم با آنکه اخیراً جناب آقای وزیر کشور و آقای رفیع از طرف اعلیحضرت ابلاغ نمودند که نه تنها در مواد مربوطه به دیانت تصرفی نخواهد شد بلکه در تحکیم و تشیید آن اهتمام خواهد شد، مع ذلک در تمام مجالسی که در اطراف این قضیه مذاکره می‌شده که در بعض آن مجالس، عده ای از علمای اعلام حضور داشتند، کلمه‌ای که دلالت یا اشعار به موافقت در این موضوع داشته باشد از حقیر صادر نشده، چگونه ممکن است در چنین امر مهمی اظهار نظر نمایم، با آنکه اطراف آن روشن نیست. حسین الطباطبایی. 🔶حاشیه روزنه ۱.روش نامه سرگشاده به عالی‌ترین مقام حوزوی، نشانگر اوج و سیره سلف صالح در انتقادپذیری و انتقاد به رؤسای معنوی است. در حال حاضر برخی افراد با فضاسازی کاذب، هر نوع پرسش‌گری و مطالبه‌گری از بزرگان حوزه را به معنای بی‌احترامی تلقی می‌کنند که واکنش‌های مربوط به نامه ناصحانه آیت‌الله یزدی یک نمونه از این فضاسازی‌هاست. ۲. ترکیب نویسندگان نامه سرگشاده جالب و از جهات مختلف قابل تحلیل است و نشان می‌دهد که مقدس‌ترین رجال مذهبی مانند آیات گلپایگانی و حائری و نیز برخی چهره‌های علمی مانند مرحوم محقق داماد(که تلاش شده از آنان چهره‌ای غیرسیاسی تصویر شود)، در حادترین مسائل سیاسی روز کنش‌گری سیاسی روشنی داشته‌اند. مرور این قبیل وقایع تاریخی، بافته‌های حوزوی را بر باد می‌دهد و مروجان اندیشه جدایی دین از سیاست را با بحران تئوریک مواجه می‌سازد. آنان در سال‌های گذشته بیشترین تلاش خود را برای بایکوت و سانسور این حقائق تاریخی به کار بسته‌اند! ۳. پاسخ صریح آیت‌الله بروجردی نشان می‌دهد که برخلاف روایت‌های دروغین برخی سکولارها، ایشان چهره‌ای کاملا سیاسی و مخالف رژیم پهلوی بوده‌اند و هرگز گامی در جهت همراهی با آن رژیم طاغوت برنداشته‌اند و بلکه مانع اصلاحات آمریکایی رژیم پهلوی‌ بودند. @rozaneebefarda
شوق شهادت در آیت الله العظمی بروجردی روایتی ازمرحوم آیت‌الله العظمی صافی گلپایگانی 💥پست ویژه @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ▫️روزى از روزهاى ماه مبارك رمضان در خدمت آن مرجع بزرگ مشرف بودم كه مرحوم آيت الله العظمى آقاى [سیدمحمدرضا] گلپايگانى قدس سره براى ديدار آن بزرگوار تشريف آوردند. ▫️مرحوم آيت الله العظمى گلپايگانى به ايشان علاقه خاص و احترامى به سزا داشتند. آقا هم ايشان را احترام مىكردند و با وجود كهولت سن، به احترام ايشان بر مى خاستند. 🔸بعد از تعارفات، آقا قريب به اين مضامين فرمودند كه من هر وقت اين آيه را مىخوانم از اين كه شهادت نصيبم نشده متأسف مىشوم: «يٰا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مٰا لَكُمْ إِذٰا قِيلَ لَكُمُ انْفِرُوا فِي سَبِيلِ اللّٰهِ اثّٰاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ أَ رَضِيتُمْ بِالْحَيٰاةِ الدُّنْيٰا مِنَ الْآخِرَةِ فَمٰا مَتٰاعُ الْحَيٰاةِ الدُّنْيٰا فِي الْآخِرَةِ إِلاّٰ قَلِيلٌ» ▫️و علّت تأسفشان را اينطور بيان كردند كه وقتى علماى اعلام به رياست مرحوم حاج آقا نورالله اصفهانى قدس سره در قم براى مخالفت با برنامه هاى ضد اسلامى رضاخان پهلوى- كه برخى را به صورتهاى فريبنده اظهار، و بخشهاى ديگرى را اظهار نكرده بود- اجتماع كرده بودند، و در واقع يك حركت قوى و مصمم براى حذف پهلوى يا كنترل او ايجاد شده بود، و مرحوم آيت الله حاج آقا نورالله شجاعانه آن را پيگيرى، رهبرى و تعقيب مىفرمود، توقع اين بود كه مراجع نجف اشرف به اين نهضت بپيوندند و آن را تأييد و يارى نمايند. ▫️مراجع نجف اشرف نيز چنان صلاح ديده بودند كه مرحوم آيت الله بروجردى - كه در آن وقت ظاهراً پس از مراجعت از سفر حج در نجف مشرف بودند و عازم ايران بودهاند- به عنوان حوزه نجف و ساير مراجع، به قم بروند و به آنها بپيوندند. 🔸وقتى به ايشان پيشنهاد مىنمايند، آقا به قرآن كريم استخاره نموده بودند كه اين آيه در جواب استخاره آمده بود و ايشان از اين آيه استفاده كرده بودند كه اين اقدام و حركت به اين عنوان، هم نفر و حركت فى سبيل الله است، و هم فى الجملة متضمن بشارت شهادت است. ▫️به همين خاطر قبول كردند، ولى به جهاتى، آقايان از اين اقدام منصرف شده بودند و آقا شخصاً به عنوان مراجعت به ايران و بروجرد و بعد از خاتمه نهضت قم و شهادت مرحوم حاج آقا نور الله از نجف حركت مىكنند، ولى به دستور رضاخان و دولت وقت، ايشان را در مرز، دستگير و به تهران مىبرند، و در آنجا تحت نظر نگاه مىدارند كه شرحى جداگانه دارد. ▪️به همين خاطر آقا كه ظاهراً همان روز اين آيه را تلاوت كرده بودند، غمشان از عدم نيل به فوز شهادت تازه شده بود. (فخر دوران، صص 23-25) @rozaneebefarda
روایت از @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 زمانی که آیت الله بروجردی در مشهد ساکن بودند، از نظر علمی کمتر از اقازاده و حاج آقا حسین قمی نبودند، ولی چون آنها در مشهد دارای موقف و جایگاه بودند، دستگاهی پهن نکردند تا به جایگاهشان ضربه ای وارد نشود. (جرعه ای از دریا، ج۳، ۴۹۴) @rozaneebefarda
💢 دیباج تحریف بر تن تاریخ حوزه علمیه نقدی بر روایت مخدوش جناب آقای از زندگانی آیت‌الله العظمی بروجردی/بخش اول 💥اختصاصی/پست ویژه @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔺کتاب دیباج که مجموعه برداشت های شخصی آقای (بروجردی) از زندگانی آیت‌الله العظمی بروجردی را به رشته تحریر در آورده، به روایت بخشی از دوران تقارن مرجعیت آیت الله بروجردی با آیت الله کاشانی پرداخته و وقایع مرتبط را تحت عنوان فصل "راهنمای حقایق " بیان کرده است. راوی گرچه خود را تحلیلگر مسلط بر وقایع قلمداد کرده اما در حقیقت کاملا یک سویه به تخریب می پردازد و با پوشاندن دیباج تحریف بر تن تاریخ، زعیم قم را -بر خلاف واقع- مخالف سیاست و آیت الله کاشانی می نمایاند. 🔻در بخشی از کتاب چنین آمده است: «آیت الله کاشانی به ریاست مجلس رسیده بود و از آنجا که برای حوزه علمیه و مدیریت آن نقشه می کشید...برگلوی حوزه پا گذاشته بود و حمایت های همه جانبه را طلب می کرد».(دیباج،ص189) عجیب اینکه توهم توطئه بیت آیت الله بروجردی آنقدر زیاد بود که همواره تصور می کردند که بناست نقشه ای برای تصاحب جایگاه ایشان تدارک دیده شود، حال آنکه قرائن فراوانی در رد این توهم و اتهام سنگین وجود دارد از جمله، مرحوم صادقی تهرانی در باب مرجعیت گریزی آیت الله کاشانی اینگونه نقل می کند: «پس از فوت آقاي بروجردي مردم در اين انديشه بودند از چه كسي تقليد كنند. چند نفر از علماي بزرگ بودند كه خودمان تشخيص‌هايي داشتيم و سؤالاتي هم كرديم و بعضي‌ جواب‌هايي دادند كه جواب آقاي كاشاني هيچ‌گاه از يادم نمي‌رود. وقتي خدمت آقاي كاشاني رسيدم و از ايشان درباره مرجع تقليد سؤال كردم، فرمود:«من چه بگويم؟» عرض كردم:«بايد از خود شما تقليد كنيم؟» فرمود:«مرجع مسلمين بايد يك عالم رباني باشد كه در مقابل اين استعمار، استكبار، استبداد و استضعاف استقامت كند». گفتم:«او )كيست؟ فرمود:«آقاي خمینی » »(www.javanonline.ir/fa/news/637723) مشابه چنین تعابیری در خاطرات دیگران همچون مرحوم عسکراولادی نیز وجود دارد و نشان می دهد که آیت‌الله کاشانی علی‌رغم برخورداری از بنیه علمی، پایگاه اجتماعی و امکانات مادی، هرگز تمایلی برای تصدی ریاست دینی نداشته است. 🔻در بداندیشی برخی اطرافیان و اعضای بیت زعیم قم همین بس که وقتی آیت‌الله کاشانی از می خواهند که واسطه شوند تا آیت الله بروجردی برای برگزاری کنگره اسلامی اجازه دهند تجار وجوهی را به ایشان بدهند، علی‌رغم موافقت اولیه آیت الله بروجردی، اطرافیان ایشان در پی سعایت و مذمت بر می آیند و چنین القا می‌کنند که پس از این اجازه، دیگر پول به قم نمی آید! لذا ایشان را به تردید انداخته و منع خیر کردند.(یادآور،ویژه نامه قیام30تیر،شماره2،ص108) اگر آیت‌الله کاشانی رو به سوی حوزه قم می نمود نه سودای تصاحب جایگاه کسی را داشت و نه برگلوی کسی پاگذاشته بود بلکه ایشان فقط از حوزه حمایت همه جانبه می خواست، چنانکه در دیدار با طلاب و اهالی قم میگوید: « اگر من کار بدی می کنم، چرا با من مخالفت نمی کنید؟ اگر درست قدم بر می دارم، چرا حمایت نمی کنید؟قطعا ایشان می دانستند این حرفها به گوش آیت الله بروجردی هم می رسد.(شهر و حوزه علمیه قم، نهضت ملی و 30تیر، گفتگو با حمید سیف زاده،ص106) تمام خواست آیت الله کاشانی در مخالفت با مطامع انگلیسی ها بود که این امر مقدس، خوشایند برخی از نفوذی های بیوت نبود! 🔺نویسنده دیباج در نقلی مدعی شده که «بزرگان نسل جدید حوزه از جمله آقایان روح الله خمینی، محمدتقی بهجت، سیدمحمدکاظم شریعتمداری، مرتضی حائری و مرتضی لنگرودی، در منزل آیت الله بروجردی جمع شده بودند..نزاع های آیت الله کاشانی و دکتر محمد مصدق بالا گرفته بود.آقایان آمده بودند تا زعیم حوزه اقدامی عاجل را در برابر این اتفاق ها انجام دهند..بعد از شنیدن صحبت ها،(آیت الله بروجردی) به چند جمله بسنده نمودند:«آقایان معلوم میشود مرعوب شده اند؛ اما من مرعوب نشده ام. من از وقتی خودم را شناختم مرعوب چیزی نشده ام..این آقایان در برابر خدا چه هستند؟ دست سیاست آنان را بالا برده و همین دست سیاست فردا زمین خواهد زد»(دیباج،ص190) 🔻راوی چنین القاء میکند که دعوای آیت‌الله کاشانی و دکتر مصدق نزاع سیاسی صرف است! گویی آیت الله کاشانی فقط بر سر تقلیل قدرت با مصدق درگیر است؛ حال اینکه زمینه های اختلاف آیت الله کاشانی با مصدق از بعد از سی تیر شروع شد جایی که ایشان به مصدق بابت انتصاب افراد نابخرد و خونخوار در راس کار وگم شدن هدف نهضت و منع تعقیب عاملان غائله سی تیر و قدرت طلبی با انحلال مجلس و حل نشدن مشکلات مردم و رفراندوم غیر قانونی اعتراض می کند ولی مصدق پس میزند! @rozaneebefarda
💢 دیباج تحریف بر تن تاریخ حوزه علمیه نقدی بر روایت مخدوش جناب آقای از زندگانی آیت‌الله العظمی بروجردی/بخش دوم 💥اختصاصی/پست ویژه @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔺تهیه کنندگان کتاب دیباج در پوشش دفاع از سلوک سیاسی زعیم قم، تلاش دارند به تخطئه مسلک و مرام سیاسی آیت‌الله کاشانی بپردازند و از آن جمله اصل ورود مرحوم کاشانی به عرصه سیاست و خصوصا عملکرد ایشان در ماجرای نهضت نفت را مورد خدشه قرار می‌دهند. حال آنکه کارنامه آیت‌الله کاشانی، این مجتهد مجاهد مظلوم، کاملا قابل دفاع و منطبق بر اصول اسلامی است و هرگز نمی توان آن جناب را متهم به آلودگی‌های رایج عرصه سیاست‌ورزی دانست. از آن جمله در ماجرای اختلاف نظر آیت الله کاشانی با دکتر مصدق، در اخلاص و وطن دوستی و آینده نگری آن فقیه سیاس، همین بس که ایشان یک روز قبل از کودتا با نگارش نامه ای ضمن پیش بینی احتمال وقوع کودتا، یک بار دیگر وی را نصیحت می کند: «.. گرچه امکانی برای عرایضم نمانده ولی صلاح دین و ملت برای این خادم اسلام بالاتر از احساسات شخصی است و علیرغم غرض ورزی ها..خودتان بهتر از هر کس می دانید که همّ و غمّم در نگهداری دولت جنابعالی است که خودتان به بقاء آن مایل نیستید..»(آیت الله کاشانی و نهضت ملی شدن صنعت نفت،ص405) عجیب آنکه در مواردی از کتاب، تلویحا مخالفت فضلای طراز اول حوزه قم با آیت‌الله کاشانی القا شده حال آنکه پذیرش مخالفت اساسی بزرگانی چون امام خمینی با آیت الله کاشانی، دشوار و مخالف قرائن است، البته سکوت ایشان در لواء آیت الله بروجردی مسأله دیگری است که به ولایت پذیری ایشان بازمیگردد، ولی ابدا بدین معنا نیست که امام مخالف کاشانی بوده باشد! چنانکه امام بعدها در این مورد می گوید «جرم( مثل) کاشانی چیست..اینها عقیده شان این بود که اسلام در ایران پیاده بشود آنها می گفتند احکام غربی مترقی است»(60/3/25) 🔻در بخشی از دیباج ادعا شده که: « آیت الله بروجردی در تمام دوران اختلاف های نظری با آیت الله کاشانی از حیث مالی وی را کمک می کرد. البته سبک سیاسی باعث نزدیکی آن ها نشد.»(دیباج،ص 192) عجیب که نه نویسنده و نه نقال خاطرات نمی داند که اعتبار آیت الله کاشانی آنقدر در بازار فراوان بوده است که نیاز به استمداد مالی از کسی نداشتند؛ لکن در اینجا اولا باید زمان و تاریخ کمک های آیت الله بروجردی- که البته به حق، نشان از ارادت ایشان به آیت الله کاشانی است- ذکر شود. ثانیا شخص آیت الله کاشانی چنین نبوده است که هر پولی را دریافت کنند ایشان تا منشا پولی معلوم نبود دریافت نمی کردند و بزرگترین دلیل بر رد ادعای دیباج نویسان که آیت الله کاشانی را سوداگر قدرت قلمداد می کنند، اینکه ایشان اگر دنبال دنیاطلبی بودند در همان دوران صدرات مجلس آبی برای خود گرم می کرد که اینگونه در نظر امثال شما حقیر در تاریخ ذکر نگردد، ضعیف بودن وضع مالی ایشان به جهت جفای مصدقی ها و بدنام کردن ایشان با دروغ هایی بود که منجر به انزوای سیاسی ایشان شده بود.(نهضت روحانیون،ج2، علی دوانی،ص510) 🔺تنظیم‌کننده دیباج که از باب "النقال کالبقال" افاضات جناب علوی بروجردی را چونان وحی منزل پنداشته و نقل کرده، برای معرفی آیت الله کاشانی به خاطرات دسته چندمی برخی افراد مانند سید رضا زنجانی از اعضای نهضت ملی و از مخالفان انقلاب و امام و آیت الله کاشانی و .. بسنده کرده و در موارد متعددی به نوشتجات سست مندرج در ویکی پدیا، ارجاع داده است. متاسفانه در فرازهای متعددی از کتاب دیباج سعی شده آیت الله کاشانی را العیاذبالله فردی شاه دوست معرفی کند! در حالیکه به شهادت تاریخ، ایشان تمام عمر شریف را خرج مبارزه با نظام استبدادی پهلوی نمود.(ناگفته‌هایی از مبارزات آیت‌الله کاشانی به روایت فرزندش، سایت موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی) همزمانی انتشار دیباج در قم با تخریب سازمان یافته آیت‌الله کاشانی توسط معاندین خارج نشین، موضوع را کمی پیچیده می‌کند و علاوه بر آنکه مصداق مظلومیت مضاعف ایشان است، امکان تأثیرپذیری دیباج نویسان از فضای کاشانی ستیزی بین‌المللی را به ذهن متبادر می سازد که جای فحص و بررسی دارد. در بخش سوم یادداشت، به نشانه‌هایی از احتمال اثرپذیری نویسندگان دیباج از آثار و افکار معاندین و ضدانقلاب خارج نشین ارائه خواهد شد. @rozaneebefarda
💢 دیباج تحریف بر تن تاریخ حوزه علمیه نقدی بر روایت مخدوش جناب آقای از زندگانی آیت‌الله العظمی بروجردی/بخش سوم 💥اختصاصی/پست ویژه @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔸جناب آقای علوی روجردی، متولد فروردین ۱۳۳۰ است یعنی در هنگام ارتحال آیت‌الله‌العظمی بروجردی بزرگ، تنها ۱۰ساله بوده است لذا طبیعی است که روایت او از سیره و اندیشه جد مادری اش، بازتکرار شنیده‌هایش از دیگران(اعضای بیت یا تاریخ نویسان) باشد. 🔺مع الاسف در جای جای کتاب دیباج (خصوصا در تبیین رابطه آیت‌الله العظمی بروجردی با آیت‌الله کاشانی) به شخص معلوم الحالی به نام _عنصر خارج نشین و ضد انقلاب_ استناد شده است که دم خروس تاثیر پذیری نویسنده و راوی از کتاب پر از دروغ و تحریف آمیز «نیروهای مذهبی بر بستر حرکت نهضت ملی» را بیرون می زند. 🔻نزدیکی تفکرات یک نویسنده معاند لندن نشین (رهنما) با بیت آیت الله العظمی بروجردی، مسأله مهمی است که نیازمند تأمل فراوان است! با مروری گذرا بر کتاب دیباج و اثر علی رهنما، بدون اغراق می توان ادعا کرد که فصل مربوط به آیت‌الله کاشانی خلاصه شده آرا و تفکرات پرغلط و تحریف شده ای است که رهنما در کتابش دنبال می‌کند! جالبتر آنکه در مرحله تدوین نیز تقریبا تمام پانویس های کتاب رهنما (از جمله کتاب های قلم و سیاست سفری، مصدق و تاریخ افراسیابی و..) عینا بعنوان مأخذ آمده و از برداشت های بی کم و کاست از کتاب علی رهنما نشان دارد. 🔻رهنما در کتابش برای اولین بار ادعای آیت‌الله کاشانی و نواب صفوی در جهت کنار زدن آیت‌الله بروجردی را مطرح می‌کند(نيروهاي مذهبي بر بستر...،ص12) وی در بخشی دیگر از کتاب خود می گوید: «در بيانيه‌اي كه به تاريخ 17اسفند 1326 صادر مي‌شود، كاشاني وظيفه ديني مسلمين را تعيين كرده و تيغ حمله خود را بار ديگر تلويحاً متوجه بروجردي مي‌كند...در اين اعلاميه كاشاني در واقع از اخطار به بروجردي فراتر مي‌رود و به نظر مي‌رسد كه استدلالي ارائه مي‌دهد براي عدم كفايت او به عنوان مرجعي كه به يكي از وظايف عمده‌اش كه بايستي كوششي در راه مصالح دنيوي مسلمين باشد، عمل نمي‌كند. از اين نوشته كاشاني چنين استنباط مي‌شود كه از نظر او، بروجردي الگوي مرجعيت نيست... اگرچه كاشاني از كلمه مرجع استفاده نمي‌كند اما ظاهراً نزد او تعريف رهبري ديني الگوبرداري شده از موضع‌گيريها و كنش اجتماعي- سياسي و مذهبي شخص او يعني « زير نظام كاشاني» است.»(همان ص 56-55) همان‌گونه كه ملاحظه مي‌شود، نويسنده با به كارگيري مكرر عباراتي مانند «تلويحاً»، «به نظر مي‌رسد»، «استنباط مي‌شود» و «ظاهراً» تلاش مي‌كند تا از انگيزه كاشاني براي كنار زدن آيت‌الله بروجردي از مقام مرجعيت تامه و جانشين ساختن خود در آن موقعيت، پرده‌برداري نمايد و اين در حالي است كه در سنت شيعي و حوزه‌هاي علميه هرگز سابقه كنار زده شدن مرجعيت تامه وجود نداشته و لذا به هيچ وجه زمينه‌اي براي به وجود آمدن چنين انگيزه‌اي نزد كاشاني نمي‌توان يافت و از سویی هیچ منبعی جز کتاب رهنما چنین برداشت سبکی را بیان نکرده است. 🔺تأثیر توهات تاریخی رهنما با روایت‌های مندرج در تابدان حد است که خط فکری آیت‌الله‌العظمی بروجردی از تاکتیک دوری از سیاست، به نظریه القا می‌شود(همان،ص156) به واقع رهنما هیچ ارادتي به آيت‌الله بروجردي ندارد، بلكه او به تفكري ارادت دارد كه آن تفكر قائل به جدايي دين از سياست است لذا وی بر خلاف آنچه که وی در کتابش ادعا مینماید و مدعی نگارش اثری پژوهشی و سند محور است،در واقع با تحلیل های ماست و دروازه ای که در مورد آیت الله کاشانی به کار می برد، هر پژوهشکر منصفی را متعجب و متأسف می‌سازد. 🔺علی رهنما در کتاب ممنوع‌الانتشارش، با کینه‌ورزی، آیت‌الله کاشانی را فردی غیرمهذب و به جاه‌طلبي سياسي محکوم می‌کند و نتيجه‌ میگیرد كه هر يك از روحانيوني كه پاي در سیاست گذارده‌اند يا خواهند گذارد، نيز داراي چنين خصائصي بوده یا خواهند بود؛ بدين ترتيب رهنما سعي دارد تا جدايي دين و دين‌مداران از سياست را به عنوان يك اصل مسلم مطرح سازد و تمامي روحانيوني را كه به هر نحو دخالتي در سياست كنند را يكسره محكوم سازد. بی شک ایستادگی روحانیت در برابر سلطه خوشایند استعمارگران نیست لذا «سرفرانسس شپرد» سفير وقت انگليس در تهران صریحا چنین می‌نویسد: «عقلائی و منطقی به نظر نمی‌رسد که برای برقراری روابط با اين شخصيت‌های مذهبی، وقتی صرف شود... البته اگر کوچک ترين احتمال نفوذ در کاشانی هم وجود داشته باشد، نبايد آن را از دست داد ولی من تنها اميدی که در مورد کاشانی دارم آن است که بتوانيم او را در افکار عمومی بی‌آبرو و متهم سازيم، تا نفوذ خود را از دست بدهد»(فصلنامه تاریخ و فرهنگ معاصر شماره 6 و 7، مرکز بررسی های اسلامی) @rozaneebefarda
یوم‌الله ۱۲ فروردین روز مبارک باد @rozaneebefarda
اعلامیه حضرت (۵۸/۱/۷) در دعوت از مردم انقلابی ایران برای رأی به 💥اختصاصی/پست ویژه @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔳حضرت آیت‌الله خوئی: رأی اینجانب این است که همگی نسبت به تشکیل حکومت جدید، را انتخاب نمایند. 🔶حاشیه چهار دهه این حقایق را کردند تا پشت تصویرسازی دروغین از بزرگان سنگر بگیرند و بودن خود را توجیه کنند. @rozaneebefarda
پیشنهاد آیت‌الله مرعشی نجفی برای قرار دادن اصل ولایت فقیه در قانون اساسی جمهوری اسلامی 💥پست ویژه‌/ به مناسبت سالگرد همه‌پرسی جمهوری اسلامی ایران @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔸 در بازبینی پیش‌نویس قانون اساسی، پیشنهاد اضافه کردن برخی اصول را داده اند که در صدر این پیشنهادات، بود. 🔶 با سوءاستفاده از فقدان حافظه تاریخی در طیفی از مردم و حوزویان، تلاش می‌کنند وارد کردن اصل ولایت فقیه در قانون اساسی را امری سیاسی جلوه دهند و خاستگاه دینی و حوزوی آن را سانسور کنند؛ در حالی که این مسئله، مطالبه مشترک و مورد اطباق و اتفاق بزرگان قم بوده است. در مواجهه با چنین اسنادی دچار بحران تئوریک می‌شوند و حرفی برای گفتن ندارند. 🔴اختصاصی روزنه @rozaneebefarda
حمایت آیت الله از و مرور یک نامه تاریخی در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی 💥اختصاصی 💥پست ویژه @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔥اشاره: تصویر پیوست٬ گزیده ای از نامه مفصل آیت الله وحید خراسانی است که در شهریور ۵۸ و در کوران بحث های مربوط به تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی٬ نگارش یافته است. ایشان در این متن بر ایده توسط در مقابل ایده حکومت مردم بر مردم٬ تاکید می ورزد. در بخشی از این سند چنین آمده است: 🔹مبنای حکومت بر اساس قانون کتاب و سنت است و از نظر اجرا٬ «من بیده الامر» بر طبق مقبوله و غیر آن از ادله . 🔹ولایت فقیه علت محدثه و مبقیه است. 🔸قیام به رهبری ٬ به عنوان و و این قیام[انقلاب اسلامی]٬ به عنوان اسلام مطلق و عدل حقیقی بود.... 🔶پی نوشت در چهار دهه گذشته برخی خناس ها و خصوصا تلاش کردند برای سنگر گرفتن در پشت برخی بزرگان دین٬ روایتی غیرانقلابی و العیاذ بالله سکولار از آنان به دست دهند. حال آنکه به شهادت اسناد تاریخی٬ اغلب بزرگان تشیع در طول تاریخ٬ حکومت اسلامی را به عنوان یک آرمان همیشگی در نظر داشته و به قدر وسع برای تحقق آن٬ به مبارزه سخت و نرم با طواغیت اقدام نموده اند. گرچه تلقی های تئوریک و میزان اقدام سیاسی و مبارزاتی به اقتضای شرایط٬ متفاوت بوده است. بازخوانی این قبیل اسناد تاریخی٬ سکولارهای عرفی و سکولارهای مقدس را به طور همزمان دچار بحران گفتمانی خواهد کرد. @rozaneebefarda