فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی دبیرکل گروهک #نهضت_آزادی مدعی مخالفت مراجع با #اصل_ولایت_فقیه میشود!
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
به راستی چه بر حوزه گذشته که یک ریش تراش کراواتی جرأت کرده در کسوت سخنگوی علمای قم و نجف ظاهر شود و به بزرگان تشیع چنین تهمت بزرگی روا دارد و خواستار کنار زدن اصل ولایت فقیه شود!
آیا نجف و بزرگانی چون حضرات آیات عظام آخوند خراسانی و نائینی و سیستانی مخالف اصل ولایت فقیه بودهاند؟!
چه کسانی این حرفهای خلاف واقع را در دهان این جماعت قدرتطلب نامحرم و وابسته به آمریکا گذاشتند؟
کدام جریان خزنده حوزوی در سالهای گذشته نجف و مراجع عصر مشروطه را مخالف اندیشه امام و انقلاب نشان داد؟
کدام ملاحظات موجب شد که پاسخ بهنگام و بیلکنت به این ادعاها داده نشود؟
چرا نهادهای پژوهشی، فکری و سیاسی حوزوی در مقابل این فضاسازیها ساکتند؟
مشخصا چرا #دفتر_تبلیغات و خصوصا پژوهشگاه علوم و فرهنگ(که داعیهدار نشر اندیشه سیاسی بزرگان تشیع است) در این موارد، روزه سکوت میگیرد؟
آیا خطر این قبیل تحریفات چندلایه که به دنبال ایجاد خط موازی در دل حوزه است، از برخی موضعگیریهای خصمانه و موسمی سیاسی، کمتر است؟
انتظار میرود #شورای_عالی، #مرکز_مدیریت و سایر مراکز عالی تصمیم گیری حوزه به این قبیل ادعاهای واهی، صراحتا پاسخ دهند.
▫ریشههای فاسد دوگانهسازی کاذب در حوزه و پیوند منحوس #سکولاریسم_عرفی با #سکولاریسم_حوزوی را بشناسیم!
🔶حاشیه
به فرموده امام خمینی، خطر نهضت آزادی از #منافقین_آدمکش نیز بیشتر است و آنان حق دخالت در امور را ندارند.
از گذشته #بیت_منتظری پایگاه نهضت آزادی در قم بوده است.
@rozaneebefarda
تصویر منتشر کنندگان اخبار تخریبی علیه حوزه با #سیدصادق_شیرازی در یک قاب!
پیوند #سکولاریسم_عرفی با #سکولاریسم_حوزوی امر مهم و قابل توجهی است...
@rozaneebefarda
حوزه انقلابی و جنگ شناختی!
#نکته
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
خطر #تولید_آنتیتز_انقلاب_اسلامی_در_قم و مسئله #نفوذ و پدیده #سکولاریسم_حوزوی، از تذکرهای تاریخی و صریح رهبری حکیم انقلاب اسلامی است.
موج نخست مقاومت در مقابل مطالبهگری و روشنگری پیرامون این پدیده شوم، موجب شده برخی جریانهای حوزوی که در مظان اتهام قرار دارند، به برخی شگردهای جدید در مواجهه با روشنگریها روی آورند:
برخی پدیده سکولاریسم حوزوی را از اساس منکر شدند که مصداق بارز #تحریف_مواضع_رهبری بود و اخیرا رهبری معظم دگر باره بر واقعیت و عینیت سکولاریسم مقدس صحه گذاردند و آن توطئه پیچیده شناختی ناکام ماند.
موج دوم با دستکاری در مفاهیم بنیادین و نعل وارونه زدن برخی طیفها شروع شده است!
معالاسف برخی خودیها نیز به طمع خام جذب این عناصر صاحب فکر و نوعا اعتدالی، یا با اغراض مقدس یا خدای ناکرده اهدافی دیگر که فعلا معلوم نیست، به تطهیر عناصر مشکوکالحال یا چهرههای اعتدالی روی آورده و تلاش دارند آنان را در قامت ایدئولوگ جریان انقلابی مطرح کنند!!
این قبیل اقدامات با هر هدفی که انجام شود، نتیجهای جز گم شدن سرنخها و انحراف در مواضع و ارائه تفسیرهای تحریفآمیز و بعضا انحرافی نخواهد داشت.
انقلابیگری در حوزه به سوابق بازمیگردد و لذا برخی مواضع موسمی نمیتواند بعضی سوابق قابل نقد را از حافظه تاریخی حوزویان پاک کند؛ مگر آنکه در واقعیت، با تغییر باور و رفتار مواجه شویم که امری دشوار است.
جذب قواعدی دارد، تنها از اهلش هم برمیآید؛ نکند برخی چهرهها بجای جذب شدن، تطهیر شوند و به همین واسطه میداندار حلقههای انقلابی حوزه واقع گردند و به مرور زمینه استحاله تفکر اسلام ناب در حوزه فراهم شود.
در نبود بزرگانی چون آیتالله یزدی و علامه مصباح، باید دقت بیشتری در زمینه مسئله انقلابیگری در حوزه صورت گیرد تا مبادا با نادیده گرفتن خیل عظیم بزرگان و فضلای انقلابی، پرچم انقلابیگری یا بلندگوی تفسیر انقلاب اسلامی و مواضع امام به برخی معدود نامحرمان سپرده شود. گرچه آن عزیزان در جای خود صاحب اندیشهاند و فکرشان برای خودشان محترم است اما تفسیر امام و تحریف امام حکایتی دیگر دارد و قابل تعارف و تسامح نیست.
امید است بزرگان انقلابی حوزه این خطرگاه بزرگ را دریابند، مبادا که دیر شود و مدیون امام و شهدا شویم....
@rozaneebefarda
▫️انا لله و انا الیه راجعون▫️
حجتالاسلام والمسلمین محمدرضا ضمیری، رئیس انجمن مطالعات اجتماعی حوزه علمیه قم دارفانی را وداع گفت.
ایشان از اساتید حوزه علمیه قم، عضو هیئت موسس رئیس انجمن مطالعات اجتماعی، حوزه دارفانی را وداع گفت.
🔹دغدغه پیرامون مسائل انقلابی و تقابل با جریان خزنده و خطرناک #سکولاریسم_حوزوی از شاخصههای برجسته ایشان بود که در مشارکت پنهان و آشکار در در تحرکات انقلابی قم نمود مییافت.
خداوند رحمتش کند و بر سر سفره سیدالشهدا علیهالسلام میهمان گرداند.
حمد و صلواتی به روح ایشان هدیه کنیم و در مجالس حسینی ایشان و همه یاری کنندگان جبهه حق را یاد کنیم.
@rozaneebefarda
فقه ستیزان مدعی فقاهت
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
بی شک یکی از مهم ترین مصادیق این دست از مدعیان فقاهت، جریان آقای #منتظری است و کسانی که در این زمینه مطلع اند، تصدیق می کنند که این جریان هوادار آقای منتظری هر ساله در زادگاه وی، تحت عناوین مختلف برای او سالگرد گرفته و با آوردن صفتی جدید برای واژه «فقیه»، عنوانی جدید را برای او جعل می نمایند.
بطور کلی جریان آقای منتظری پس از رحلت حضرت امام سعی نمود تا با ادعای فقاهت و مرجعیت، حوزه قدرت جدیدی را برای خود تعریف نماید و بگونه ای لطمات حذف خود از عرصه سیاست را جبران نماید، اما با این همه بخاطر رویکرد اپوزسیون مآبانه آنان علیه نظام اسلامی که همواره رویکرد فقاهتی داشته و دارد، باعث شد که به تدریج حتی با مهم ترین داشته مورد ادعای خود یعنی فقه و فقاهت نیز به ستیز برخیزند، مهم ترین شاهد این ماجرا مبنای غلط تساوی حقوق مومن و کافر بود که منتظری در آخرین سالهای عمر خود آن را مطرح کرد و از داخل آن مسائلی همچون حقوق بشر بهائیان استخراج شد، فارغ از اینکه این مبنای وی و فروع آن را اجتهاد مقابل نص بدانیم که با آیات مختلفی از قرآن در تضاد است، ولی به یقین با عملکرد گذشته منتظری در مبارزه با بهائیت و تحریم معامله با آنها حتی در فروش مایحتاج زندگی به آنان، در تضاد جدی است.(خاطرات منتظری، ص178-180)
البته هرچند که مرگ اجازه طی مسیر در این انحطاط را از شخص منتظری گرفت، ولی هوادارانش پس از او چهارنعل این مسیر ضد فقاهت را ادامه دادند، و البته در مقام علت یابی می توان ادعا کرد که مخالطه باند منتظری با جریان ضد فقاهتی، همچون نهضت آزادی در این انحطاط بی تاثیر نبوده است.
متاسفانه امروزه این مسیر تا بدانجا پیش رفته که جریان منتظری به طور رسمی از ظرفیت خود برای تبلیغ جریان ضد فقاهت هیچ ابایی ندارد، بطور مثال در چند روز گذشته و در ابتدای آبان در یکی از گروه های تلگرامی جریان منتظری (که البته همچون کانال توسط ادمین اداره می شود و غیر از ادمین کسی در آنجا مجاز به ارسال پیام نیست) بنر نشستی با عنوان «فقه شیعی، فقه سنی» در کلاب هاوس با حضور محمدجواد اکبرین(شاگرد خارج نشین منتظری) و صدیقه وسقمی منتشر شد که در واقع نشستی برای زیر سوال بردن کلیت فقاهت بوده است و در این نشست از هیچ هجمه ای به فقه و فقها دریغ نمی شود.
در ابتدا اکبرین ادعا می کند که: اگر نگوییم در مجموع فقه شیعی و سنی برای مسلمانان خسارت بار بوده، قطعا نفعی هم برای آنان نداشته است.
در ادامه هم صدیقه وسقمی صراحتا فقه را میراث عصر جاهلیت دانسته و چنین ادعا می کند که:
«فقه مبیّن احکام شرع نیست و دوره مسئولیت فقه پایان یافته است.... مساله این است که آن دوره ای که قانون گذاری توسط یک عده معدودی وضع می شد را سپری کردیم و امروز قانون گذاری مکانیزم اش فرق کرده؛ قانون باید برآمده از اراده عمومی و ملت ها باشد چرا که در غیر این صورت اعتبار ندارد، و در چنین شرایطی فقیهان در قوانین اجتماعی نباید دخالت کنند.....امروز دخالت فقه در جهان اسلام فقط چالش ها را افزایش داده، همانطوری که در جمهوری اسلامی چالش زنان و اقلیت های مذهبی با قوانین فقهی وجود دارد.....مسیر فقه اسلامی مسیر نادرستی بوده است، چرا که سنت ها را بعنوان احکام دین معرفی کردند.....فقه با تعریف غلط از شریعت این سنت ها را وارد دین کرده است»
بنابراین جا دارد هواداران آقای منتظری پاسخ دهند که چگونه به فقاهت مرادشان می نازند و در عین حال برای عناصری که صراحتا اصل فقاهت و تراث فقهای شیعه را زیر سوال می برند، تبلیغ کرده و سالهاست با آنها هم کاسه شده اند؟؟؟
#سکولاریسم_حوزوی
#سکولاریسم_عرفی
@shajartooba
@rozaneebefarda
نامه سرگشاده فضلای قم به آیتالله بروجردی در ماجرای تشکیل مجلس مؤسسان توسط پهلوی و پاسخ ایشان
▫️اختصاصی|| پست ویژه
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
ماجرای مجلس مؤسسان
بعد از ترور ناموفق شاه در ۱۵ بهمن ۲۷، او برای اعمال فضای خفقان سیاسی بهانه لازم را پیدا کرد و ضمن تبعید آیتالله کاشانی بعنوان یکی از اصلیترین مخالفان سیاسی پهلوی، زمینه بازنگری در قانون اساسی و افزایش اختیارات و قدرت پادشاه را فراهم دید.
بدین منظور در تاریخ ۸ اسفند ۱۳۲۷، مجلس در حمایت از لایحه شاه که خواستار تشکیل مجلس مؤسسان برای بازنگری قانون اساسی ۱۹۰۶ شده بود رأی داد و شاه در ۹ اسفند ۱۳۲۷ با پیشنهاد دولت محمد ساعد فرمان برگزاری انتخابات مجلس مؤسسان را صادر کرد. انتخابات فرمایشی در شرایط اضطراری و تحت قوانین حکومت نظامی در کشور برگزار گردید که نتایج آن با تردیدهای جدی همراه بود. سرانجام در نخستین روز اردیبهشت ماه ۱۳۲۸ این مجلس با سخنرانی شاه بازگشایی شد و مجلس مؤسسان آغاز به کار کرد، در حالی که اصل تشکیل و مصوبات آن، بدعتهای خطرناک حقوقی را در پی داشت و شاه را بعنوان قدرت فائقه فراتر از همه قوا، خصوصا مجلس، قرار میداد.
در چنین شرایطی امام و برخی دیگر از فضلای طراز اول حوزه قم، با مطرح شدن زمزمهها و شایعاتی مبنی بر موافقت آیتالله بروجردی با تشکیل مجلس مؤسسان، اقدام به انتشار یک نامه سرگشاده خطاب به زعیم حوزه علمیه قم کردند.
متن این نامه تاریخی و پاسخ آیتالله بروجردی در ذیل تقدیم میشود:
متن نامه سرگشاده فضلای قم به آیتالله بروجردی
محضر مقدس حضرت مستطاب آیت الله العظمی آقای حاجی آقا حسین طباطبایی بروجردی ـ متع الله المسلمین بطول بقائه
چون منتشر است که راجع به تشکیل مجلس مؤسسان بین حضرت مستطاب عالی و بعض اولیای امور مذاکراتی شده و بالنتیجه با تشکیل مجلس مؤسسان موافقت فرمودهاید، نظر به اینکه تشکیل مجلس مؤسسان مؤثر در مقدرات آیندۀ کشور و مصالح دینی و ملی و اجتماعی است، به علاوه حدود اختیارات نمایندگان و نتایجی که ممکن است این اقدام داشته باشد معلوم نیست، مستدعی است حقیقت این انتشار را برای روشن شدن تکلیف شرعی اعلام فرمایید.
روحالله[کمالوند] خرم آبادی ـ مرتضی حائری ـ سید محمد یزدی[محقق داماد] ـ روحالله الموسوی [خمینی] ـ [سید] محمدرضا موسوی گلپایگانی
22 جمادی الاولی 1368 / 3 فروردین 1328
پاسخ آیتالله بروجردی به نامه سرگشاده
بسم اللّه الرحمن الرحیم
اولاً، از علمای اعلام انتظار می رود مواقعی که این قسم انتشارات مخالف واقع می شوند خودشان دفاع کنند.
البته علاقه مندی حقیر به حفظ دیانت و مصالح مملکت بر همه مشهود است و نهایت مقتضی نیست که هر اقدامی گوشزد عامه شود.
ثانیاً، موقعی که فرمان همایونی صادر شد، برای اینکه مبادا تغییراتی در مواد مربوط به امور دینیه داده شود به وسیله اشخاصی به اعلیحضرت همایونی تذکراتی مکرراً دادم با آنکه اخیراً جناب آقای وزیر کشور و آقای رفیع از طرف اعلیحضرت ابلاغ نمودند که نه تنها در مواد مربوطه به دیانت تصرفی نخواهد شد بلکه در تحکیم و تشیید آن اهتمام خواهد شد، مع ذلک در تمام مجالسی که در اطراف این قضیه مذاکره میشده که در بعض آن مجالس، عده ای از علمای اعلام حضور داشتند، کلمهای که دلالت یا اشعار به موافقت در این موضوع داشته باشد از حقیر صادر نشده، چگونه ممکن است در چنین امر مهمی اظهار نظر نمایم، با آنکه اطراف آن روشن نیست.
حسین الطباطبایی.
🔶حاشیه روزنه
۱.روش نامه سرگشاده به عالیترین مقام حوزوی، نشانگر اوج #آزاداندیشی_حوزوی و سیره سلف صالح در انتقادپذیری و انتقاد به رؤسای معنوی است.
در حال حاضر برخی افراد با فضاسازی کاذب، هر نوع پرسشگری و مطالبهگری از بزرگان حوزه را به معنای بیاحترامی تلقی میکنند که واکنشهای مربوط به نامه ناصحانه آیتالله یزدی یک نمونه از این فضاسازیهاست.
۲. ترکیب نویسندگان نامه سرگشاده جالب و از جهات مختلف قابل تحلیل است و نشان میدهد که مقدسترین رجال مذهبی مانند آیات گلپایگانی و حائری و نیز برخی چهرههای علمی مانند مرحوم محقق داماد(که تلاش شده از آنان چهرهای غیرسیاسی تصویر شود)، در حادترین مسائل سیاسی روز کنشگری سیاسی روشنی داشتهاند.
مرور این قبیل وقایع تاریخی، بافتههای #سکولاریسم_حوزوی حوزوی را بر باد میدهد و مروجان اندیشه جدایی دین از سیاست را با بحران تئوریک مواجه میسازد. آنان در سالهای گذشته بیشترین تلاش خود را برای بایکوت و سانسور این حقائق تاریخی به کار بستهاند!
۳. پاسخ صریح آیتالله بروجردی نشان میدهد که برخلاف روایتهای دروغین برخی سکولارها، ایشان چهرهای کاملا سیاسی و مخالف رژیم پهلوی بودهاند و هرگز گامی در جهت همراهی با آن رژیم طاغوت برنداشتهاند و بلکه مانع اصلاحات آمریکایی رژیم پهلوی بودند.
@rozaneebefarda
هدایت شده از بیداری طلاب
🔻عرض ارادت علی شفیعی عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی به منتظری در روز سالمرگش!
🔻از آفاتی که حوزه را تهدید می کند، وجود عناصر کج اندیشی است که در مناصب و اندیشکده های رنگارنگ حوزوی و شبه حوزوی جا خوش کرده و با عناوین دهان پرکن "دکتر، محقق، اندیشمند" و ... به نشر افکار پوسیده و غیرانقلابی خود مشغول اند.
✍آقای احمد واعظی رئیس دفترتبلیغات چه جوابی دارد که از پول بیت المال این افراد را تغذیه میکند.
#نفوذ
#سکولاریسم_حوزوی
♨️بزرگترین کانال خبری طلاب
♨️ @khabarehowzeh
نامه سرگشاده فضلای قم به آیتالله بروجردی در ماجرای تشکیل مجلس مؤسسان توسط پهلوی و پاسخ ایشان
▫️اختصاصی|| پست ویژه
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
ماجرای مجلس مؤسسان
بعد از ترور ناموفق شاه در ۱۵ بهمن ۲۷، او برای اعمال فضای خفقان سیاسی بهانه لازم را پیدا کرد و ضمن تبعید آیتالله کاشانی بعنوان یکی از اصلیترین مخالفان سیاسی پهلوی، زمینه بازنگری در قانون اساسی و افزایش اختیارات و قدرت پادشاه را فراهم دید.
بدین منظور در تاریخ ۸ اسفند ۱۳۲۷، مجلس در حمایت از لایحه شاه که خواستار تشکیل مجلس مؤسسان برای بازنگری قانون اساسی ۱۹۰۶ شده بود رأی داد و شاه در ۹ اسفند ۱۳۲۷ با پیشنهاد دولت محمد ساعد فرمان برگزاری انتخابات مجلس مؤسسان را صادر کرد. انتخابات فرمایشی در شرایط اضطراری و تحت قوانین حکومت نظامی در کشور برگزار گردید که نتایج آن با تردیدهای جدی همراه بود. سرانجام در نخستین روز اردیبهشت ماه ۱۳۲۸ این مجلس با سخنرانی شاه بازگشایی شد و مجلس مؤسسان آغاز به کار کرد، در حالی که اصل تشکیل و مصوبات آن، بدعتهای خطرناک حقوقی را در پی داشت و شاه را بعنوان قدرت فائقه فراتر از همه قوا، خصوصا مجلس، قرار میداد.
در چنین شرایطی امام و برخی دیگر از فضلای طراز اول حوزه قم، با مطرح شدن زمزمهها و شایعاتی مبنی بر موافقت آیتالله بروجردی با تشکیل مجلس مؤسسان، اقدام به انتشار یک نامه سرگشاده خطاب به زعیم حوزه علمیه قم کردند.
متن این نامه تاریخی و پاسخ آیتالله بروجردی در ذیل تقدیم میشود:
متن نامه سرگشاده فضلای قم به آیتالله بروجردی
محضر مقدس حضرت مستطاب آیت الله العظمی آقای حاجی آقا حسین طباطبایی بروجردی ـ متع الله المسلمین بطول بقائه
چون منتشر است که راجع به تشکیل مجلس مؤسسان بین حضرت مستطاب عالی و بعض اولیای امور مذاکراتی شده و بالنتیجه با تشکیل مجلس مؤسسان موافقت فرمودهاید، نظر به اینکه تشکیل مجلس مؤسسان مؤثر در مقدرات آیندۀ کشور و مصالح دینی و ملی و اجتماعی است، به علاوه حدود اختیارات نمایندگان و نتایجی که ممکن است این اقدام داشته باشد معلوم نیست، مستدعی است حقیقت این انتشار را برای روشن شدن تکلیف شرعی اعلام فرمایید.
روحالله[کمالوند] خرم آبادی ـ مرتضی حائری ـ سید محمد یزدی[محقق داماد] ـ روحالله الموسوی [خمینی] ـ [سید] محمدرضا موسوی گلپایگانی
22 جمادی الاولی 1368 / 3 فروردین 1328
پاسخ آیتالله بروجردی به نامه سرگشاده
بسم اللّه الرحمن الرحیم
اولاً، از علمای اعلام انتظار می رود مواقعی که این قسم انتشارات مخالف واقع می شوند خودشان دفاع کنند.
البته علاقه مندی حقیر به حفظ دیانت و مصالح مملکت بر همه مشهود است و نهایت مقتضی نیست که هر اقدامی گوشزد عامه شود.
ثانیاً، موقعی که فرمان همایونی صادر شد، برای اینکه مبادا تغییراتی در مواد مربوط به امور دینیه داده شود به وسیله اشخاصی به اعلیحضرت همایونی تذکراتی مکرراً دادم با آنکه اخیراً جناب آقای وزیر کشور و آقای رفیع از طرف اعلیحضرت ابلاغ نمودند که نه تنها در مواد مربوطه به دیانت تصرفی نخواهد شد بلکه در تحکیم و تشیید آن اهتمام خواهد شد، مع ذلک در تمام مجالسی که در اطراف این قضیه مذاکره میشده که در بعض آن مجالس، عده ای از علمای اعلام حضور داشتند، کلمهای که دلالت یا اشعار به موافقت در این موضوع داشته باشد از حقیر صادر نشده، چگونه ممکن است در چنین امر مهمی اظهار نظر نمایم، با آنکه اطراف آن روشن نیست.
حسین الطباطبایی.
🔶حاشیه روزنه
۱.روش نامه سرگشاده به عالیترین مقام حوزوی، نشانگر اوج #آزاداندیشی_حوزوی و سیره سلف صالح در انتقادپذیری و انتقاد به رؤسای معنوی است.
در حال حاضر برخی افراد با فضاسازی کاذب، هر نوع پرسشگری و مطالبهگری از بزرگان حوزه را به معنای بیاحترامی تلقی میکنند که واکنشهای مربوط به نامه ناصحانه آیتالله یزدی یک نمونه از این فضاسازیهاست.
۲. ترکیب نویسندگان نامه سرگشاده جالب و از جهات مختلف قابل تحلیل است و نشان میدهد که مقدسترین رجال مذهبی مانند آیات گلپایگانی و حائری و نیز برخی چهرههای علمی مانند مرحوم محقق داماد(که تلاش شده از آنان چهرهای غیرسیاسی تصویر شود)، در حادترین مسائل سیاسی روز کنشگری سیاسی روشنی داشتهاند.
مرور این قبیل وقایع تاریخی، بافتههای #سکولاریسم_حوزوی حوزوی را بر باد میدهد و مروجان اندیشه جدایی دین از سیاست را با بحران تئوریک مواجه میسازد. آنان در سالهای گذشته بیشترین تلاش خود را برای بایکوت و سانسور این حقائق تاریخی به کار بستهاند!
۳. پاسخ صریح آیتالله بروجردی نشان میدهد که برخلاف روایتهای دروغین برخی سکولارها، ایشان چهرهای کاملا سیاسی و مخالف رژیم پهلوی بودهاند و هرگز گامی در جهت همراهی با آن رژیم طاغوت برنداشتهاند و بلکه مانع اصلاحات آمریکایی رژیم پهلوی بودند.
@rozaneebefarda
موضع ساختارشکنانه میگیرم تا #مرجع شوم....
پروژه #مرجع_سازی وارد فاز جدید شده است؛
برخی عناصر معلومالحال با #تکرار مواضع غلط و بعضا ساختارشکنانه خود علیه برخی اصول و مبانی دینی، در تکاپوی دیده شدن هستند تا بلکه از این طریق بتوانند در میان طیف غربگرا و روشنفکرنما برای خورد فالوور جمع کنند و بعد از آن، به ضرب و زور #هیاهوی_رسانهای در قامت #مرجع_نواندیش و #منجی_نسل_جوان جلوه کنند!
این راه را قبل از اینها امثال آقایان شریعتمداری و منتظری طی کردند و نتیجهاش شد آنچه شد!
مردم ایران عمیقا متدین هستند و در شناخت #بدلکاری_دینی تبحر دارند.
در حوزه علمیه هم از قدیمالایام تا کنون، هرگز #دعوت_به_خود و #خود_مرجع_پنداری و یا پروژه #مرجع_سازی جواب نداده است!
این یک سنت الهی است؛ زعمای شیعی ار میان مردان زاهد و دنیا گریز و فراری از مناصب دنیوی و حتی ریاستهای دینی، انتخاب میشوند...
پ.ن:
۱. این پروژه پیچیده دو طرف دارد؛
برخی خودمرجعپنداران سکولار
برخی دیگر از طیفی دیگر که به ظاهر مخالفخوانی از جنس جنگ زرگری دارند اما در #دعوت_به_خود و #خودمرجع_پنداری با همان سکولارها در یک طریقهاند!
ملاک روشن است؛ کسانی در حوزه وجاهت مییابند که چاه خود را پر کرده باشند...
۲. برخی مراکز مطالعاتی در سالهای قبل، با تولید آثار جهتدار در مورد آینده حوزه و روحانیت، این تلقی غلط را ایجاد کردهاند که برخی از این #خودمرجعپنداران در مظان قطعی مرجعیتاند!
حالا این گمانهسازی واهی برخی را باور آمده است....
در این زمینه بیشتر باید نوشت....
۳. پاسخ به شبههافکنی سریالی #سکولارهایحوزوی حتما لازم است اما افشای کلانپروژهها اولویت دارد....
#نوشریعتمداریها
#سکولاریسم_حوزوی
@rozaneebefarda
ترور #شهید_مطهری محصول مشترک #سکولاریسم_حوزوی و #التقاط!
شکست اصلاحات پیشنهادی شهید مطهری و برخی فضلای بصیر و روشنضمیر، با #ترور_شخصیتی شهید مطهری در قم و در چشم آیتالله العظمی بروجردی شروع شد که بانی اصلی آن حلقهای مرموز از عناصر مرتجع و سکولار حوزوی بود که منجر به کوچ شهید از قم شد.
زمینههای ترور فیزیکی شهید اما در تهران و توسط #جریانهای_التقاطی چپ زده ایجاد شد و بعد از فرایند فرقهسازی التقاطی، توسط برخی از عناصر اردوگاه التقاط و تحجر، به وقوع پیوست.
حالا سمپاتهای حوزوی همان کسانی که روزگاری بانی ترور شخصیتی شهید مطهری در قم بودند، با فریبکاری و تزویر در قامت #تجلیل_از_شهید، از یک سو به مصادره و جهتدهی به آرمانها و سیره آن شهید اقدام کردهاند.
از دیگر سو پشت شخصیت موجه شهید مطهری سنگر گرفته و با کوبیدن فرقه انحرافی فرقان، تلاش دارند مخالفان خود را در امتداد فرقان معرفی کنند!
سکولارهای حوزوی واقعا عناصر ماهری هستند! آنان در نعل وارونه زدن و آدرس غلط دادن مهارت دارند اما مخاطبان هوشمند و حکیم، به خوبی مسائل را تحلیل میکنند.
شهید مطهری نماد و اسوه و الگوی #حوزه_انقلابی است که همزمان در چند جبهه مجاهدت کرد و جان عزیزش را در راه این #جهاد_تبیین فدا نمود؛
او از یک سو با التقاط درگیر بود که نمود بارز آن جریان #شریعتی بود و نتیجه افکارش به #فرقان_سازی انجامید.
از دیگر سو با #سکولارهای_حوزوی میجنگید که #ارتجاع و #تحول_ستیزی، شاخصه بارزشان بود.
امروز هم حوزه انقلابی در چند جبهه میجنگد؛
از یک سو با سوپر التقاطی های #نوفرقانی درگیر است و از دیگر سو با #سکولارهای_حوزوی مبارزه میکند.
شهید مطهری به حوزه انقلابی آموخت که راه جهاد تبیین از مسیر #شهادت و #ترور_سفید و #هزینهدادن میگذرد.
@rozaneebefarda
خطر سکولارها و سخنی با طلاب و عالمان دین
بازنشر|| حجتالاسلام والمسلمین دکتر احمدحسین شریفی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
نگاهی به گفتهها و نوشتههای «مدعیان روشنفکری» در ماههای اخیر نشان میدهد که دینستیزان به صورتی منسجم و آشکار و به شکلی هماهنگ و همافزا، همه خواستهها و داشتههای خود را به میدان مبارزه با اسلام و ارزشهای اسلامی آوردهاند.
با اینکه هیچ سخن جدیدی ندارند؛ اما همان مدعیات کهنه و قدیمی اسلامستیزانِ دههای اخیر را با بیانهای مختلف و به مناسبتهای گوناگون مطرح میکنند:
«اباحیگری»، «دینستیزی» «فقهگریزی»، «روحانیتهراسی»، «شریعتگریزی»، «لیبرالیسم»، «سکولاریسم» و در یک کلام «اومانیسم»، از اصول و مبانی مشترک همه نوشتهها و گفتههای آنان در همه موضوعات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی است.
معالاسف، قاطبه عالمان دین و مدافعان فکر و فرهنگ اسلامی، علیرغم برخورداری از منطقی قویم و پشتوانههای معرفتی مستحکم، در قبال این همه دینستیزی و اسلامهراسی، سکوت پیشه کردهاند. و احساس این بنده ناچیز آن است که به تبعات کشنده و مرگبار این سکوت خود نیز واقف نیستند!
تسخیر ذهن و زبان و قلب جوانان و نوجوانان و دختران و پسران تحصیلکرده این کشور با مفاهیم و ایدههای ضددینی و ضد اسلامی و با بهرهگیری از اصناف هنرهای بیانی و نوشتاری از مهمترین اهداف مدعیان روشنفکری است و متأسفانه اغلب جوانان و نوجوانان مظلوم ما نیز در این هجمه بزرگ، بیدفاع و بیمدافعاند. و چون سخنی جز سخنان اباحیگرایانه، شریعتگریزانه و لیبرالیستی نمیشنوند و نمیخوانند، گمان میکنند حق همان است که میشنوند و میخوانند! و به همین دلیل به راحتی فریب میخورند و به دام و دامنِ سبک زندگی لیبرالیستی میافتند.
به عنوان یک طلبه کوچک، از همه روحانیان و طلاب عزیز و همچنین اساتید متعهد دانشگاهها میخواهم فرمان «جهاد تبیین» را جدی بگیرید.
مجاهدانه به میدان «تبیین ارزشهای اسلامی» و «نمایاندن منطق فکر اسلامی» و «تشریح زیباییهای سبک زندگی اسلامی» وارد شوید.
«تهدید» شبهات و هجوم دینستیزان و اسلامهراسان علیه فکر و فرهنگ و ارزشهای اسلامی را به «فرصتی» برای تبلیغ و تبیین اسلام و ارزشهای اسلامی تبدیل کنید.
مطهریوار و مصباحگونه وارد میدان مبارزات فکری و فرهنگی شوید.
قدری به جای یا در کنار مطالعه فقه و حقوق و اخلاق، به «فلسفه فقه» و «مبانی حقوق» و «فلسفه اخلاق اسلامی» نیز بپردازید و آنها را برای نسل جوان و نوجوان تبیین کنید.
«فلسفه ارزشهای اسلامیِ ناظر به زیست فردی و اجتماعی» را تشریح کنید.
«جاودانه» و «جهانی بودن» و «واقعی بودن» ارزشهای اسلامی را با زبان منطق توضیح دهید.
ضعف و سستی و نادرستی اندیشههای لیبرالی و غیراسلامی را نمایان کنید.
منطق ناصواب و غیرقابل دفاع اومانیسم و سکولاریسم را آشکار کنید.
شک نکنید که «قعود فکری» و «ترک جهاد تبیین» در این دوران، پشیمانی و پریشانی و شرمندگی ابدی را در پی خواهد داشت.
#روشنفکری
#حوزه_علمیه
#سکولاریسم_حوزوی
@rozaneebefarda
31.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ببینید|| روشنگری استاد #علی_مصباح نسبت به خطر #سکولاریسم_حوزوی
🔴 گزیده سخنرانی حجتالاسلام و المسلمین استاد علی مصباح در همایش «جهاد تبیین علیه خط تحریف» که به همت بسیج مدرسه علمیه معصومیه برگزار شد:
آن چیزی که احساس میشود امروز یک خطر بالفعل برای جامعیت اسلام و اسلامِ جامع، که مبنای نظام اسلامی هم هست، بهوجود آمده و دارد رشد میکند و بهنوعی همه ما را مکلف میکند که نسبت به این مسئله بیتفاوت نباشیم این است که بعضی از کسانی که مدعی علم دین هستند و منتحل به اسلام هستند، شروع کردند یا دارند این مطلب را پرورش میدهند که از منابع دینی و از زاویه دروندینی این مسئله (سکولاریسم) را جا بیندازند و این انحراف از درون خطر بیشتری نسبت به انحرافات بیرونی دارد.
به نظر میآید #جریان_سکولاریسم_حوزوی رو به رشد است و کمکم دارد خود را عرضه میکند وبیپردهتر در مجامع عمومی و فضای علمی خود را مطرح میکند.
عرض بنده این است آن وظیفه روشنگری و مبارزه با انحرافات فکری، شاید یکی از نمونههای روشنش همین مسئله است.
#سکولاریسم_حوزوی
بسیج مدرسه معصومیه قم:
@basij_masoumieh
#روزنه؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:👇
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
#سکولاریسم_حوزوی و چالش #بهائیت!
مصاف جریان اصیل حوزوی با #سکولارهای_حوزوی به ماجرای #فرقه_ضاله_بهائیت رسیده است!
این وقایع واقعا جای شکر دارد. ماهیت واقعی #سکولاریسم_حوزوی بسیار زودتر از موعد مورد انتظار افشا شده است.
منادیان اسلام ناب و جریان اصیل اجتهاد شیعی به وضوح و بدون لکنت در حال مرزبندی با معدود سکولارهای حوزوی هستند که امروز در کانون نشر معارف شیعی، پرچم حمایت از حقوق بهائیان را بلند کردهاند!
اگر جریان انقلابی و اصیل حوزوی اندک غفلت یا لکنت به خرج بدهد، این جماعت بلندآوازه و میانتهی، میراث بزرگانی همچون #حاج_شیخ و #مراجع_ثلاث و #حاج_آقا_حسین_بروجردی را به باد خواهند داد و حوزه را به دوران انحطاط و انفعال قبل از حضور حاج شیخ در قم باز میگردانند که به زودی جولانگاه روشنفکران مذهب ستیز و غربگرا خواهد شد.
🔸 #منشور_روحانیت این میراث ماندگار #امام_خمینی_کبیر را دوباره باید خواند؛
در حوزههای علمیه هستند افرادی كه علیه انقلاب و اسلام ناب محمدی فعالیت دارند. امروز عدهای با ژست تقدسمآبی چنان تیشه به ریشهی دین و انقلاب و نظام میزنند كه گویی وظیفهای غیر از این ندارند. خطر تحجرگرایان و مقدسنمایان احمق در حوزههای علمیه كم نیست. طلاب عزیز لحظهای از فكر این مارهای خوش خط و خال كوتاهی نكنند؛ اینها مروّج اسلام آمریكاییاند و دشمن رسولالله. آیا در مقابل این افعیها نباید اتحاد طلاب عزیز حفظ شود؟
# استكبار وقتی كه از نابودی مطلق روحانیت و حوزهها مایوس شد، دو راه را برای ضربه زدن انتخاب نمود. یكی راه ارعاب و زور؛ دیگری راه #خدعه و #نفوذ. در قرن معاصر وقتی حربهی ارعاب و تهدید چندان كارگر نشد، راههای نفوذ تقویت گردید.
اولین و مهمترین حركت، القای #شعار_جدایی_دین_از_سیاست است كه متأسفانه این حربه در حوزه و روحانیت تا اندازهای كارگر شده است تا جایی كه دخالت در سیاست، دون شأن فقیه و ورود در معركهی سیاسیون، تهمت وابستگی به اجانب را به همراه میآورد.
@rozaneebefarda
تفسیر سلیقهای از سکولاریسم حوزوی!
درنگی در تفسیر بحثبرانگیز آقای محسن الویری از پدیده #سکولاریسم_حوزوی
#اختصاصی_روزنه
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
[صفحه 1 از 3]
جناب آقای حجتالاسلام محسن الویری در برنامه «فصل؛ فصل روحالله» به تاریخ 15خرداد1402 #شبکه_چهار با استفاده از فرصت مکفی و مغتنم صدا و سیما، یکی از مهمتریم تریبونهای رسمی جمهوری اسلامی، ادعاهایی را در تفسیر #سکولاریسم_حوزوی مطرح کرد که از جهات متعدد قابل تأمل است اما در این میان، ۲ موضوع بسیار تعجبآور بود:
1. جهتدهی و تحریف کلام امام در منشور روحانیت
2. تطهیر خردهجریان موسوم به سکولاریسم حوزوی
در ادامه به طرح نکاتی پیرامون سخنان آقای الویری میپردازیم.
1. تحریف کلام امام در منشور روحانیت
امام خمینی در #منشور_روحانیت به افشاگری در مورد جریان «متحجر» پرداختهاند. برخی شاخصههای جریان متحجر از نگاه امام عبارت است از: «فعالیت علیه #اسلام_ناب_محمدی»، «فعالیت علیه #انقلاب_اسلامی»، «تیشه زدن به ریشه #دین و انقلاب اسلامی»، «ترویج #اسلام_آمریکایی»، «طرفداری از شعار #جدایی_دین_از_سیاست»، «افترا زدن به #روحانیت_اصیل»، «طرفداری از شعار #شاه_شیعه»، «برخورد تحریمی با همه چیز»، «فشار آوردن به قشر انقلابی» و...
آقای محسن الویری علیرغم آنکه در ابتدا به برخی از این عناوین اشاره میکند اما در ادامه با کنار گذاشتن بخش عمدهای از این شاخصهها، یک شاخصه ناقص را بهصورت سلیقهای و مبهم گزیش کرد و نگاه امام نسبت به قشر متحجر و امتداد این قشر در جامعه امروز را بر اساس آن تفسیر کرد و گفت:
«یکی از بحثهای حضرت امام این است که [متحجرین حوزوی اینگونه بودند که] اگر کسی مطابق خودشان فکر نمیکرد نمیگذاشتند سخن بگوید مانع حرف زدن میشدند هر کاری را حرام میشمردند اگر این را بهعنوان یک آفت در درون حوزههای علمیه از نظر حضرت امام ببینیم اگر این آفت استمرار داشته باشد و کسانی بر این باور باشند که تنها آنگونه که ما میاندیشیم باید بیندیشند و تنها آنگونه که ما سخن میگوییم باید سخن بگویند و هیچ سخنی گفته نشود این به اعتقاد بنده استمرار آن تحجرگرایی است.»
مطابق کلام آقای محسن الویری قشر متحجر گروهی بودند که تفکری داشتند ولی سعه صدر و تحمل لازم را برای شنیدن صدای مخالف نداشتند و لابد امام هم شخصی بود که اعتقاد داشت همه مخالفین باید صحبت خودشان را بزنند و کسی نباید مانع شود. شکی نیست که این نوع تعریف، سطحی و تحلیلزده است. مسئله امام با قشر متحجر این نبود که «ما باید به مخالف اجازه صحبت بدهیم ومتحجرین اجازه صحبت به مخالفین نمیدهند.» معیار امام برای تقسیم جریانات حوزوی «اجازه حرف زدن» یا «اجازه ندادن برای حرف» نبود بلکه ملاک محکم امام برای دستهبندی حوزویان به «روحانی اصیل/روحانی وابسته» یا «روحانی انقلابی/روحانی متحجر» پایبندی تامّ و تمام به اسلام ناب محمدی یا «مخالفت/موافقت با مبانی انقلاب اسلامی» بود.
#روزنه؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:👇
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
تفسیر سلیقهای از سکولاریسم حوزوی!
درنگی در تفسیر بحثبرانگیز آقای محسن الویری از پدیده #سکولاریسم_حوزوی
[صفحه 2 از 3]
اشکال دوم به این فقره از کلام آقای الویری؛ مبهمگویی اوست. آقای الویری با ادبیاتی قریب به ادبیات لیبرالیستی تصویری را بهنحو مبهم القاء میکند که گویی امام اعتقاد داشت هر مخالفی اجازه سخن دارد و هرکس مانع ترویج سخن مخالف شود، ولو مخالفِ مبانی اسلام ناب محمدی، متحجر است که این برداشت با بخش اول از منشور روحانیت که مقابله با انحرافات و کجرویها را از کارویژههای روحانیت برمیشمرد و مورد خوانش آقای الویری نیز قرار گرفت در تعارض است.
در هر صورت باید دانست امام خمینی قدس سره الشریف کسی نبود که مخالفین مبانی دینی و اسلامی و انقلابی را در ترویج انحرافات آزاد بگذارد و ایشان شخصا در مقابل جریانات انحرافی درونحوزوی ایستادگی میکرد و اجازه عرض اندام و ترویج کلمات انحرافی به ایشان نمیداد.
در این زمینه شاهد و قرینه بسیار است؛ از آن جمله میتوان به کتاب #کشف_اسرار اشاره کرد که مشتمل بر جوابیه آتشین و استدلالی و قاطع امام به یک آخوند غربزده و وهابیمسلک به نام حکمیزاده است.
مواضع صریح امام نسبت به اباطیل #کسروی(آخوندی که سر از انحراف و الحاد درآورد) در بیانیه قیام لله(سال ۱۳۲۳) نیز نمونه دیگر است.
نمونه سوم مواضع روشن و صریح امام در درسهای ولایتفقیه است که تکلیف آخوندهای درباری وابسته را مشخص کردهاند.(ولایتفقیه، ص148)
تمجید امام از اقدام #جامعه_مدرسین پیرامون اعلان عدم صلاحیت آقای #شریعتمداری برای تصدی مرجعیت و صدور متن تاریخی #منشور_روحانیت در واکنش به مواضع انحرافی آقای #منتظری علیه #دفاع_مقدس، نمونههای دیگری از محکمات تاریخی در اندیشه و سیره امام هستند که در دیدگاه آقای الویری توجهی بدان نشده است!
البته آقای الویری در ادامه کلام خود ادعا میکند که مراد وی از اجازه سخن به جریانات مختلف این است که این جریانات « در چارچوب ارزشهای انقلاب و جامعه و روحانیت اظهار نظرهایشان را داشته باشند.» اما نکته ظریف آنکه وی پیش از این کلمات گفته بود که باید به بازتعریف انقلابیگری بپردازیم البته او در این زمینه با نعل وارونه زدن دیگران را متهم به استحاله کردن معنای انقلابیگری میکند که این اتهام بیمستند طبیعتا مسموع نیست.
بهعلاوه تغییر مفاهیم و بلکه از محتوا تهی کردن آنها، یکی از روشهای پیچیده خردهجریان اعتدال برای منحرف کردن افکار عمومی است. بهطور مثال این جریان ادعا میکند که طرفدار «عقلانیت» است و آنگاه که به تعریف عقلانیت میپردازد چیزی جز «محدود شدن به محاسبات مادی و شبهمادی» حاصل نمیشود. یا این جریان شعار «اعتدال» را برای خود برمیگزیند و در تعریف «اعتدال» ماهیتی با ظاهرِ اسلامی و باطنِ لیبرالیستی ارائه میکند. با همین رویکرد، انقلابیگری از نگاه اتباع خردهجریان اعتدال دارای ماهیتی است که با «تساهل و تسامح با جریانات انحرافی»، «سازشکاری» «تخطئه غیرت دینی»، «تضعیف ولایت فقیه»،و... سازگار است.
طبیعی است که چنین برداشتی از انقلابیگری مطلوب این طیف باشد و تلاش کند اظهارات مخالفان را در این چارچوب ترویج کند! آیا جناب الویری چنین مرادی از «چارچوب انقلابی» دارد؟!
2. تطهیر جریان سکولار حوزوی
مظلومنمایی یکی از حربههای دائمی جریان سکولار حوزوی بوده و هست. این طیف علیرغم بهرهمندی از تریبونهای رسمی، مراکز دولتی و شبهدولتی، رسانههای ملی و فراملی و... ادعا میکنند که در جمهوری اسلامی هیچ جا و نقش و اثری ندارند و هیچکس به آنها اجازه سخن نمیدهد.
آقای محسن الویری، که به دلایل نامعلومی در برنامه صدا و سیما دقایقی را در مقام وکیل مدافع جریان سکولار ظاهر شد، گفت:
«برخی عزیزان در مورد سکولاریسم حوزه سخن میگویند که در حوزههای علمیه سکولاریسم وجود دارد و اعتقاد به جدایی دین از سیاست دارد رونق میگیرد این را من قبول دارم یک جریان کاملا جدی در بین شاید بخش قابل توجهی از فضلای باسواد حوزه این تمایل را دارند که فقط به درس و بحث بپردازند و خود را آلوده به پارهای از مسائل سیاسی نکنند. علتش این است که عدهای ایستادند همه را رصد میکنند کسی مطابق نظر خودشان سخن نگوید با روشهای مختلف یا منکوب میکنند یا میخواهند از صحنه به در کنند. سکولاریسم موجود در حوزه #سکولاریسم_اجباری و تحمیلی است.»
🔻در این چند خط نیز چند برداشت ناصحیح وجود دارد:
1. سکولاریسم حوزوی با مقابله علمی فضلا و اندیشمندان حوزوی رو به افول است و جریان سکولار در حوزه علمیه بهدلیل فقدان پاسخ در برابر انتقادات فنی در انزوا بهسر میبرد.
#روزنه؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:👇
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
تفسیر سلیقهای از سکولاریسم حوزوی!
درنگی در تفسیر بحثبرانگیز آقای محسن الویری از پدیده #سکولاریسم_حوزوی
[صفحه 3 از 3]
2. برخلاف برخی انگارهها و القائات نادرست، بدنه و بزرگان حوزه علمیه مبرا از این مسیر انحرافی هستند و #سکولارهای_حوزوی نوعا از فضل حوزوی برخوردار نیستند و آورده علمی قابل توجهی نیز ندارند و اگر نوشتجات و منشوراتی داشته باشند بارها و بارها مورد نقد علمی فضلای حوزه علمیه قرار گرفته و پاسخ فنی نیز در برابر این انتقادات نداشتهاند.
لذا این ادعا که بخش قابل توجهی از فضلای باسواد حوزه علمیه از ترس سکوت کردهاند و به وادی سکولاریسم عملی افتادهاند، اولا مصداق #تعمیم_بخشی_غلط است و ثانیا توهینی آشکار به عموم حوزویانی است که فهم مبانی دینی را بدون تأثیرپذیری از جبر محیطی دنبال میکنند و با زندگی بیآلایش و عدم وابستگی به مظاهر دنیوی، حرف حق را آنچنان که باید و شاید بیان میکنند.
3. جریان سکولار حوزوی علیرغم ضعف در ناحیه نیروی انسانی، از تریبوندارترین جریانات حوزوی است و مؤسسات شبهعلمی متعددی بهعنوان #پایگاه و #پاتوق این جریان در قم و تهران تعریفشده و با منابع مالی مجهول، و بعضا حای با استفاده از منابع مالی حاکمیتی و دولتی، مشغول به کار هستند که نمونه بارز آن، رپرتاژ دائمی رسانههای پرهزینه وابسته مالی به بودجه عمومی نظیر #جماران و #خبرآنلاین، یا وابسته به مراکز وجوهات شرعی مانند #شفقنا و... در موارد مختلفی در نقش تریبون این جریان فعال بوده و هست و در مواردی در سایه غفلت مدیران #رسانه_ملی اتباع این جریان از تریبون صدا و سیمای جمهوری اسلامی نیز متنعم شدهاند. با این وجود معلوم نیست چرا آقای الویری با مظلومنماییِ غیرواقعی، سخن از #سکوت_سکولارها بهمیان میآورد.
4. «آگاهیِ بهروز» یکی از ویژگیهای ممتاز جریان انقلابی است که آقای الویری علاقه دارد از آن بهعنوان «رصد کردن» تعبیر کند. البته نزاع لفظی دور از ساحت این یادداشت است اما معلوم نیست چرا جناب الویری و همقطاران ایشان از این #آگاهیِ_بهروز یا همان #رصد، رنجیده خاطر شدهاند.
آیا ایشان دوست دارند سکولارهای حوزوی تولیدات و القائات باطل خود را بهصورت یکطرفه ارائه کند و جریان انقلابی نیز در خواب غفلت بهسر ببرد یا در بیان دیدگاههای انتقادی خود نسبت #لکنت یا #تعارف به خرج دهد؟!
5. جریان انقلابی در سالهای اخیر ابزاری جز «بیان» و «تبیین» نداشته است و البته بررسی کارنامه و تکالیف نهادهای نظارتی در برخورد حقوقی با جریانات سکولار حامی #فتنه و #آشوب، که در اغتشاشات مختلف بهعنوان پشتیبان نظری بغاة عمل کردهاند، ساحتی دیگر دارد که خارج از حوصله این نوشتار است. بنابرین معلوم نیست جناب الویری از کدام «منکوب کردن» و «از صحنه به در کردن» سخن میگوید؟!
اگر جریان سکولار حوزوی بهعلت #کمسوادی_مفرط و #عجز_منطق؛ توان پاسخ به اشکالات علمی جریان انقلابی را ندارد و به همین علت به حاشیه رفته، تقصیر جریان انقلابی است؟؟!
6. آقای الویری پس از صغری-کبریهای پیشین، قاعدهای را بیان کرد که نتیجه آن تطهیر کلی جریان سکولار حوزوی است. او در خلال این برنامه گفت:
«سکولاریسم موجود در حوزه سکولاریسم اجباری و تحمیلی است.»
توضیح کوتاه آنکه در ادبیات حوزوی، فرد مجبور یا مُکره یا مضطرّ معذور است و وقتی کسی سکولارهای حوزوی را مجبور یا مکره یا مضطر فرض کند، آنها را از گناه سیاسیشان تبرئه کرده است. پیش از این آقای #سروش_محلاتی نیز بغاة و شورشگران علیه جمهوری اسلامی را «باغی مضطر» نامیده بود و از این طریق شورش و شورشطلبی را تطهیر کرده بود امروز نیز آقای #محسن_الویری با ادبیاتی مشابه سکولارهای حوزوی را تطهیر میکند و تعبیر #سکولار_مجبور را جعل میکند! آیا این #تولید_ادبیات در اتاق فکری واحد شکل میگیرد یا قطعات پراکندهای از یک پازل بزرگ، به نحو نادانسته توسط این افراد در حال تکمیل است؟!
خاتمه:
تجربه سالهای گذشته نشان داده شبکه چهار در موارد متعددی به #تریبون_یکطرفه برای رواج برخی دیدگاههای غیراصولی بدل شده است.
جایگاه این شبکه بهعنوان سکوی رسانهای نخبگانی اقتضای آن دارد که مدیران و برنامهسازان محترم این شبکه دقت بیشتری در انتخاب کارشناسان داشته باشند یا موضوعات حساس را در قالب #گفتگوی_دوطرفه پیگیری نمایند؛ چه آنکه بیدقتی در این امر و استفاده از افرادی که کارنامه علمی روشنی در مباحث و موضوعات، بهویژه موضوع حساسی نظیر شرح کلمات امام خمینی ندارند یا بیانات ایشان را در جارچوبی خاص معنا میکنند، عملا به ترویج برخی انگارههای نادرست در سطح نخبگانی منجر خواهد شد و تبعات و خسارتهای جبرانناپذیر این امر بر کسی پوشیده نیست.
پ.ن:
۱. مجری محترم برنامه مذکور، فردی انقلابی و امین است.
۲. برگزاری #مناظره_تلوزیونی با حضور چهرهها در فهم متن منشور، راهگشا خواهد بود.
@rozaneebefarda
عضور ارشد گروهک حوزوی موسوم به مجمع محققین:
حجاب تصمیمی شخصی است و تجسس در آن جایز نیست!
بدون شرح
#سکولاریسم_حوزوی
@rozaneebefarda
مسأله «سروش محلّاتی» چیست؟
حجتالاسلام سعید صلحمیرزائی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
سروش محلاتی در سخنرانی روز دوم تیرماه در شرح نماز دهه اول ذیحجه گفت:«اگر برای مردم جهنم درست شد نمیتوان توقع داشت مردم اصول و قواعد یک زندگی مطلوب را که شرع مقدس ارائه کرده است رعایت کنند. خداوند ابتدا آتش را خاموش کرد و آرامش را به زندگی آنها برگرداند، سپس به موسی بن عمران فرمود بیا آماده شو و برنامه زندگی انسانها را دریافت کن. در این شرایط میتوان از مردم توقع و انتظار داشت.»
در این یادداشت با مرور نکاتی به 2 سؤال پاسخ داده شده است: آیا احکام و الزامات دین برای دوران آسایش مادّی است؟ هدف امثال سروش محلّاتی از این سخنان چیست؟
1-سالها است که سروش محلاتی، نقل محفل جریانهای متمایل به غرب و سخنران محافل سران فتنه است. رسانههای آنها نیز دوست دارند که از عنوان «آیتالله» برایش استفاده کنند!
سخنرانیهایش کمککار روحانی و خاتمی و رسانههای ضدّ انقلاب بوده است. حال سؤال این است که مسألهی او چیست؟ و کجای بازی دشمن با سخنان او کامل میشود؟
2-از این بخش سخنرانی او برداشت میشود که میانگارد: دین برای دوران خوشی است و احکام شریعت، در زمانههای سخت و عسرت، نازل نمیشود. او از قرآن کریم برداشت کرده است که تورات پس از نجات بنیاسرائیل و گذر ایشان از نیل و غرق شدن فرعونیان، نازل شده است و قبل از آن، تکالیف و احکام و الزامات شرعی برای بنیاسرائیل وجود نداشته است.
2- او در همین سخنرانی به تخلّف بنیاسرائیل و گوش سپردن به سامری اشاره کرده است و انگارهای که در ابتدای سخنرانی گفته است را فراموش کرده است. اگر تکلیفی برای بنیاسرائیلیان وجود نداشته چه دلیلی برای توبیخ ایشان پس از بازگشت حضرت موسی(علیهالسّلام) وجود داشت؟
3-گویا این شخص که ظاهراً ادّعای اجتهاد نیز دارد و مدرّس درس خارج است فراموش کرده است که شریعت موسوی، دنبالهی شریعت ابراهیمی بوده است. «وَ مَنْ أَحْسَنُ دیناً مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ وَ اتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْراهیمَ حَنیفاً وَ اتَّخَذَ اللَّهُ إِبْراهیمَ خَلیلاً»(نساء، آیه 125) دین حنیف، از حضرت ابراهیم به حضرت اسحاق و از او به فرزندش حضرت یعقوب منتقل گردید و بعد در فرزندان و نوادگان ایشان دنبال شد و پس از حکومت حضرت یوسف(علیهالسّلام) در مصر، بنیاسرائیل به آنجا کوچ کردند و لذا نمیتوان گفت که بنیاسرائیل بدون احکام و شریعت بودهاند بلکه برخی از آیات(آلعمران،آیه 93)، نشان میدهد که براساس حکم حضرت یعقوب، برخی از امور حلال، بر بنیاسرائیل حرام بوده است.
4-انگاره باصطلاح دینشناسانهی سروش، با اصل فلسفهی دین که جهت دادن به همهی حرکات و سکنات انسان و جامعه برای به تکامل رساندن انسان است، در تضاد میباشد. با نگاه به تاریخ ادیان نیز در مییابیم که از ابتدای بعثت پیامبران الهی که دائماً با مشکلات و دشمنیها همراه بوده، تکالیف وجود داشته است.
شاید بتوان گفت جز در سال آخر عمر پیامبر اکرم(صلّیاللهعلیهوآله) هیچگاه راحتی و آسایش مادّی به طور کامل وجود نداشته است امّا در تمام آن 22سال، تکالیف متعدّدی برای مسلمانان وجود داشته است چه دوران مکّه که دوران سخت شکنجه و شعب را در خود داشت و چه دوران مدینه که توام با جنگ و حمله و خیانت کفّار و اهل کتاب و منافقان بود. و اصلاً در این دوران است که مردان اصلی دین ساخته میشود.
کمااینکه امیر المؤمنین(علیهالسّلام) در نامه 45 نهجالبلاغه فرمودند: «بدانید آن درخت که در بیابانها پرورش یافته، چوبى سختتر دارد و بوتههاى سرسبز و لطیف، پوستى بس نازک. آرى، درختان بیابانى را به هنگام سوختن، شعله نیرومندتر باشد و آتش بیشتر.»
5-البتّه اصل تدریج در فعلیّت یافتن احکام و همچنین در نظر بودن شرایطی همچون اضطرار و عسر و حرج برای صدور احکام ثانویه قابل انکار نیست و این با انگارهی عالم مورد پسند رسانههای زرد، تفاوت دارد.
6-فارغ از بحث علمی و سستی انگاره سروش محلّاتی، این نکته باید در نظر خوانندهی محترم باشد که چرا در دوران جهاد فرهنگی و حقوقی مؤمنان برای مقابله با جنبش گناهکاران و دشمنان پوشش عفیفانه،و در دورانی که شهدا و مجروحانی در زمینه نهی از این منکر تقدیم شده است، کسانی همچون سروش، اصرار دارند این مطالبه را با به رخ کشاندن مشکلات معیشتی، غیر دینی جلوه دهند.آیا او و همفکرانش که ملبّس به لباس روحانیت هستند، معتقدند که بقیهی تکالیف الهی هم باید فقط در دوران آسایش پیگیری شود؟واقعاً مسألهی سروش محلاتیها چیست؟
7-او همچنین تلویحاً با سیاهنمایی شرایط کشور و ندیدن پیشرفتها و تلاشهای مسؤولان خدوم و گروههای خودجوش مردمی برای سازندگی کشور و کم کردن آلام مردم و همچنین افزایش رفاه نسبی،همچون همقطارانش، تکمیلکننده جنگ شناختی دشمن است.
#سکولاریسم_حوزوی
@rozaneebefarda
تاملی در توضیحات استاد علیدوست درباره یادداشت «دفاعی عقیم و پر هزینه»
جوابیه اساتید و فضلای حوزوی به بیانیه سیاسی حاشیهساز جناب آقای علیدوست/13
[صفحه 1 از 3]
#اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
استاد علیدوست بعد از واکنشها به بیانیه خود، اقدام به توضیح یادداشت خود نمودند. ایشان گرچه در پایان خاطر نشان کردند بنای ادامه دادن ندارند، ولی دو بار، در ابتدا و انتهای یادداشت، آرزو کردند این بحثها حتی در سطح رسانه ملی و به شکل مناظره ادامه پیدا کند:
"ای کاش موضوعی مهم مثل موضوع مورد گفتگو درحد نخبگان و ترجیحا از رسانههای عامی مثل سیما در قالب مناظره انجام شود. و آن گونه که خداوند متعال میپسندد و اخلاق، مقتضی آن است، ادامه یابد..
ای کاش بحث در فضایی آزاداندیشانه وبدون پرخاش پیش برود. حوزههای علمیه را نباید از این فضا خالی دید، هر چند برخی غیر این را بر آن بپسندند."
البته ایشان در مصاحبهای چنین گفته بودند:
«ممکن است بحثی را در جایی مطرح بکنیم که افرادی که حضور دارند، اهل این مسائل نیستند.. یعنی باید محیطهای آکادمیک بحثها مطرح و پخته شود و آرام آرام در جامعه مطرح شود و پس از این مراحل، رسانهها وارد شوند.»
تفاوت این بحث، با آن نیازمند توضیح است. آیا حتی اگر این بحث ابتدا به شکل خصوصی شکل میگرفت، تعابیر، مناسبتر و از آسیبهای رسانهای آن کاسته نمیشد؟
موضوع بحث
آنچه میان این دو استاد رد و بدل شد، سوال و چالش رایج و پرتکراری است. خیلی از روشنفکران هم همین مطلب را تکرار میکنند. موضوع اصلی بحث این است که در پاسخ به مفاسد موجود در جمهوری اسلامی چه جوابهای متقنی میشود به مخاطبان ارائه کرد؟ یکی از جوابها در مقام تبیین، میتواند مطلبی باشد که استاد عالی به تبع رهبری بیان کردند.
آیا با اصل اینکه گفته شود در حکومت اسلامی، حتی در حکومت معصوم هم، فی الجمله فسادهایی هست، موافقیم؟ آیا بسیاری که آگاهی تاریخی و کلامی از امامت ندارند، نگاه تخیلی به حکومت معصوم ندارند؟ در نتیجه حمایت از حکومت غیر معصوم را نمیپذیرند؟ موضوع وجود فساد یکی از اصلیترین شبهاتی است که به عموم القا میشود و اندیشیدن درباره اینکه کدام پاسخ و بیان مناسبتر است، امری بجا است.
به تعبیر رهبری مقصود این است که نمیشود تا یک مشکل در ادارهای برای کسی پیدا شد یا یک مامور دولتی، چپ نگاهش کرد، یاوه بسراید که حالا هم مثل زمان فلان است؟! این ناشی از نفهمیدن آنچه واقع شده است نیست؟ این ناشی از عدم معرفت نعمت خدا نیست؟یا خدای نکرده ناشی از انکار نعمت خداست؟
به نظر میرسد استاد علیدوست در پاسخ به اشکالات ناقدان خود، صرفا همان بیانیه اول را تکمیل کرده و به هیچ یک از جوابهای استاد عالی اشارهای نکردند. آیا اشکال را وارد دانستهاند، یا مصلحت را در سکوت دیدند؟ ایشان در مصاحبهای گفتهاند: «نباید راست ناقص بگوید که از دروغ بدتر است.» حال ایشان یکی از سخنوران عالی کشور در مجلس حسینی در محضر رهبر انقلاب، را متهم به راست ناقص، یعنی بدتر از دروغ کردهاند. آیا ترمیم و اصلاحی در این جهت لازم نبود؟
آیا این توصیه امام زین العابدین(ع) عملی شد؟ «وَ أَمَّا حَقُّ النَّاصِحِ فَأَنْ تُلِينَ لَهُ جَنَاحَكَ ثُمَّ تَشْرَئِبَّ لَهُ قَلْبَكَ وَ تَفْتَحَ لَهُ سَمْعَكَ حَتَّى تَفْهَمَ عَنْهُ نَصِيحَتَهُ ثُمَّ تَنْظُرَ فِيهَا فَاِنْ كَانَ وُفِّقَ فِيهَا لِلصَّوَابِ حَمِدْتَ اللَّهَ عَلَى ذَلِكَ وَ قَبِلْتَ مِنْهُ وَ عَرَفْتَ لَهُ نَصِيحَتَهُ وَ اِنْ لَمْ يَكُنْ وُفِّقَ لَهَا فِيهَا رَحِمْتَهُ وَ لَمْ تَتَّهِمْهُ وَ عَلِمْتَ أَنَّهُ لَمْ يَأْلُكَ نُصْحاً اِلاَّ أَنَّهُ أَخْطَأَ..» « امّا حقّ اندرز دهنده اين است كه نسبت به او تواضع كنى; به او دل و گوش بدهى تا اندرز او را بفهمى و سپس در آن تأمّل كنى. اگر درست گفته، خدا را بر آن حمد كنى و از او بپذيرى و قدر نصيحت او را بدانى، و اگر درست نگفته با او مهربان باشى و او را متهم نسازى و بدانى كه در خيرخواهى تو كوتاهى نكرده جز اين كه خطا كرده»
🔶ادامه یادداشت:
👇
🔻صفحه دوم:
https://eitaa.com/rozaneebefarda/13161
🔻صفحه سوم:
https://eitaa.com/rozaneebefarda/13162
#استاد_عالی
#استاد_علیدوست
#جهاد_تبیین
#فساد_در_حکومت_دینی
#سکولاریسم_حوزوی
#حوزه_انقلابی
#شاخه_حوزوی_خرده_جریان_اعتدال
#روزنه؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:👇
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
تاملی در توضیحات استاد علیدوست درباره یادداشت «دفاعی عقیم و پر هزینه»
[صفحه 2 از 3]
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
اول: وجود فساد در حکومت معصوم؟
یکی از مهمترین بخشها در جوابیه استاد عالی که نیازمند جواب بود این قسمت بود:
«میفرمایند: برخی مفاسد (حدود ۳۰فساد) هیچ ربطی به امام نداشته و میراث حاکمان قبل بوده... و حضرت نمیتوانستند با سرعت و به راحتی آنها را ریشه کن کنند... [اما] مگر کسی ادعا کرده فسادهای در زمان حضرت، معاذالله ناشی از عملکرد ایشان بوده؟!! شکی نیست که یا ناشی از حکومتهای قبل بوده یا افسادهایی که نفوذیهای معاویه در حکمرانی حضرت انجام میدادند که در کتاب الغارات به برخی از آنها اشاره شده است.»
علمای بزرگ امامیه که در زمان طاغوت زندگی میکردند، تلقی واقع بینانهای نسبت به این موضوع داشتند و تصریح میکردند در زمان حضرات، مفسدان وجود دارند و والیان حکومت دچار تخلف میشوند. وظیفه حاکم معصوم، برخورد و کنترل آنها در حدّ ممکن است. شیخ طوسی نوشته است:
«ثم الذي يقع من الفساد، عند وجود الرئيس، لولاه لم يمتنع أن يقع من الفساد أضعاف ذلك. و لكان يحصل من الظلم أو التعدي ما لم يقع عند وجوده و هذا- كما نقول نحن و مخالفونا-: ان ما يقع من الفساد و الهرج و المرج عند بعثة الأنبياء و تنفيذ الرسل، لولاهم لوقع أضعاف ذلك، و أن بعثتهم لا تخرج أن يكون فيها لطف، و ان لم يظهر»
علامه حلی هم در پاسخ به اشکالی از مخالفان شیعه که اگر امامی نصب شود، مفاسدی در پی دارد: «لأن في نصبه إثارة الفتن و قيام الحروب كما في زمن علي ع و الحسن و الحسين (ع)» مینویسد: «أنه لو لا إمامة علي و الحسن و الحسين (ع) لظهر من الفتن ما هو أشد من ذلك»
اساسا اقتضای شناخت ما از آن زمان چیست؟ در دورهای که مردم و نخبگان، سالهای متمادی امیرمومنان(ع) را خانه نشین میکنند و بعد آن همه موجبات ناراحتی حضرت را در دوره تصدی زمامت، موجب میشوند، امام حسن(ع) را در برابر معاویه تنها میگذارند و بعد با ضعف اعتقادی و سستی عملی، ندای امام حسین(ع) را بیپاسخ میگذارند. در این فضا، تشکیلات گسترده حکومت چگونه عمل خواهد کرد؟ آیا در حکومت معصوم، همه چیز طبق خواست حضرت پیش خواهد رفت؟!
آقای علیدوست در مصاحبهای که در سایت ایشان موجود است هم به بازگشت برخی مشکلات به پیش از انقلاب، اشاره کرده و گفتهاند:
«به نظر من اگر ما در بعضی از بخشها یا خیلی از بخشها موفق نبودیم، چون حفرههایی وجود داشت که از قبل رویش فکر نشده بود. یعنی ما مساله بانک را حل نکرده بودیم که انقلاب پیروز شد، مساله دموکراسی و جایگاه رای مردم را حل نکرده بودیم و با این پدیده کجدار و مریز برخورد کردیم. مساله مقاصد، عدالت و مصلحت حل نشده بود که یک دفعه انقلاب پیروز شد. این حفرهها باید پر میشد، باید پر بشود. در کنارش باید البته کادر سازی هم بشود که آن هم یک بخش دیگر است.»
و در ادامه از اینکه به کارهای انجام شده توجه نمیشود گلایه میکنند و معتقدند مصرف درست نظریههای تولید شده نداریم.
این یعنی ایشان قبول دارند بسیاری از مشکلات از پیش انقلاب به ارث رسیده است و حلّ نظری و اجرای عملی آن زمانبر است. تشبیه این جهت با حکومت حضرت چه اشکالی دارد؟!
نکته قابل توجه دیگر این است که ایشان معتقدند مسئولین به نظریههای تولید شده، توجه نمیکنند. اما طرز تفکر کدام طیف سیاسی، یا سران کدام جریان سیاسی، نسبت به نظریات اسلامی حوزهها بی رغبتتر و کم اعتقادترند؟ جریان غربگرا یا انقلابی؟ مسئله این است که برخی رسانههای داخلی حامی این آقایان، رسما مینویسند احکام اسلامی کهنه است و امروز باید کارشناسان حقوق و خانواده و... قوانین به روز را بنویسند، و همین اقتضای فقه پویا و اقتضای زمان و مکان است!
غربگرایی در برخی نخبگان مسئله پوشیدهای نیست. امثال جناب ظریف که گویی از گردش به شرق در کنار تعامل عزتمندانه با غرب، ناراحت است، در صحبتهای اخیر خود بجای قبول اشتباه در برجام و خساراتی که به کشور وارد شد و کمک به تشخیص مسیر صحیح در آینده، در باب ضعف روسیه سخن گفته و مدعی شد: «هنوز در سیستم تصمیم گیری ما در قالب «جنگ سرد» را داریم.» (خبرآنلاین)
از طرفی میبینیم ایشان از حامیان مجمع محققین و مدرسین حوزه است! بله این آقایان و حامیان حوزوی این تفکر، غربگرایان به ظاهر مقدسی هستند که طیف وسیعی از رسانهها از ایشان پشتیبانی میکنند.
این سوال بجایی است که خودتحریمی عامل برجسته مشکلات بوده است یا وجود چنین تفکرات و نسخه هایی در میان نخبگان کشور؟
#استاد_عالی
#استاد_علیدوست
#جهاد_تبیین
#فساد_در_حکومت_دینی
#سکولاریسم_حوزوی
#حوزه_انقلابی
#شاخه_حوزوی_خرده_جریان_اعتدال
#روزنه؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:👇
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
تاملی در توضیحات استاد علیدوست درباره یادداشت «دفاعی عقیم و پر هزینه»
[صفحه 3 از 3]
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
دوم: قضاوت تاریخی و موضع رهبری
آقای عالی نوشتند کتب تاریخ که پر است از مواردی از فسادهای موردی در محدوده حکومتی حضرت امیر علیه السلام را نادیده گرفتهاند (که در بیانات رهبری هم به کتب تاریخی استناد شده بود و توصیه ایشان هم به خواندن تاریخ بود.)
این یعنی اشکال سندی گرفتن از یک روایت (مذکور در کافی که مورد قبول بسیاری است) موجه به نظر نمیرسید. استاد عالی به اظهار نظر رهبری هم اشاره کردند: «...خیر چهار نفر مثل ابوذر و سلمان و عمار و فلان داشت، مابقی آدمهای عوضی بودند..»
در متن احساسی که در کانال منسوب به آقای علیدوست، قرار داده شده، از نزدیکی استاد به رهبری گفته شد. دست کم نوع نگاه ایشان به وضعیت موجود و دوران امامت حضرت، با رهبری متفاوت، بلکه بر عکس است. البته تفاوت نگاه مسالهای نیست، ولی آیا واقعا این شواهد تاریخی، کوچک و آنچه در جمهوری اسلامی میگذرد جسیم است؟ خصوصا با لحاظ سیر تاریخیِ تنزّل وضعیت ایران بعد از شکست در برابر روس و ساختارها و ذهنیتهای معیوب به ارث رسیده پیش از انقلاب.
چرا آیتالله جوادی آملی این حکومت را بهتر از آن دانستند؟
و اساسا چرا نباید گفت وجود فساد در حکومت دینی هم ممکن است و باید تلاش کرد تا برخورد مناسب و مقدور اتفاق بیفتد؟ چرا باید از تبیین صحیح این مسئله که با واقعیتها کاملا سازگار است، ترسید؟ آیا در زمان حکومت حضرت ولیعصر(عج) هوای نفس و تخلفها، یکپارچه از میان مردم، برچیده میشود یا اینکه نظم جهانی عادلانه گشته و زمینه تعالی مادی و معنوی فراهم میگردد؟ آیا با سکوت در برابر نگاه فانتزی و غیر واقعی به حکومت اسلام، بهتر به حکومت جهانی مهدوی خدمت میکنیم یا بیان واقعیتها و چالشهای اجتناب ناپذیر؟
سوم: برخورد با مجرمان در جمهوری اسلامی
قسمت دیگری که بیجواب ماند این بود که آقای علیدوست نوشتند:
«حضراتی که این اندک تخلفات را برای برخی توجیهات جسیم میکنند از برخورد حضرت هم با امثال ابن هرمه بگویند!» و استاد عالی از دلیل کتمان موارد متعدد برخورد، در جمهوری اسلامی پرسیدند و گفتند: «آیا ایشان از جمله مصطلحِ حوزویان که تشبیه از وجهی مقرب و از وجهی مبعّد است، غفلت نکردهاند؟! که وجه شبه در دو حکومت وجود فساد و یا افراد فاسد بصورت فی الجمله هست در عین اینکه باز به دلیل ریلگذاری صحیح در هردو حکومت آن مقدار فساد هیچ یک از دو حکومت را از اسلامی بودن خارج نمیکند و نباید به صرف دیدن برخی فسادها یا فاسدان فریاد وااسلاما سر داد و حکومت را غیر اسلامی نامید.»
چهارم: خود تحریمی
استاد علیدوست نوشتند: «واژه «#خودتحریمی» که در بیانیه بود را به معنای حرکتی که حضور حداکثری مردم را در صحنههای ضرور نفی کند، به کار بردهام» این ظاهرا در جواب آقای شریفی بود که گفته بودند: «واژه «خودتحریمی» از اصطلاحاتی است که مخالفان انقلاب و دشمنان ولایت برای بیان هزینههای «مقاومت در برابر استکبار» و احمقانه بودن «مقاومت و ایستادگی» دربرابر آمریکا و استکبار جعل کردهاند؛ آیا نویسنده محترم ما نیز همین معنا را مراد کردهاند؟!»
اما فارغ از قضاوت کلّی درباره نحوه موضع گیریهای سیاسی استاد، این ادبیات شبیه ادبیات اصلاح طلبان و نه جریان انقلاب است. کسانی که از جریانات سیاسی و ادبیات آنان مطلع هستند، میدانند افرادی که در مقام ریشهیابی مشکلات، حذفی عمل کردن حکومت را عاملی برجسته میدانند -آن هم وقتی جناح اصلاح طلب و اعتدالی توسط مردم، از صدر کار کنار گذاشته شدهاند- متمایل به ادبیات و فکر کدام جریان سیاسی سخن میگویند.
در مقابل، معلوم است افرادی که ریشه مشکلات را ساختارهای معیوب به ارث رسیده از زمان طاغوت و غربگرایی مسئولان و عدم باور به نسخههای اسلامی یا کم تحرّکی و تصمیمات غلط مدعیان مطرح میکنند - مدعیانی که مایل به مذاکره و امتیاز دادن هستند و پس از انقلاب بیشترین زمان و سهم از قدرت را در دست داشتهاند- متمایل به چه فکر و جریانی هستند.
روشن است که فکر اول، نسبتی با اندیشه بنیانگذار انقلاب و رهبری ندارد. کارشناسان دلسوز و واقع بین هم ریشه بسیاری از مشکلات کنونی کشور را در فکر و عملکرد همین آقایان میبینند.
سخن پایانی
این کوتاهنوشت، تلاشی بود در امتداد آرزوی جناب آقای علیدوست برای ادامه یافتن این بحث و همچنین روشنگری در این موضوع مهم در عرصه جهاد تبیین. به این امید که مجموع این تلاشها، مخلصانه و در راستای تقویت اسلام و انقلاب اسلامی باشد.
#استاد_عالی
#استاد_علیدوست
#جهاد_تبیین
#فساد_در_حکومت_دینی
#سکولاریسم_حوزوی
#حوزه_انقلابی
#شاخه_حوزوی_خرده_جریان_اعتدال
#روزنه؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:👇
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🔴مواجهه با بهائیت: از بصیرت مصباحی تا ...
🖊احمدحسین شریفی
🔸بهائیت و چگونگی پیدایش و اهداف پلیدی که از شکلگیری و ترویج آن دنبال میشود را میشناسیم و میدانیم. همچنین مواجهه جدی عالمان بصیر شیعی و اسلامی با این فرقه استعماری و صهیونیستی را میدانیم و میتوانیم در آثاری که در این زمینه منتشر شده است دنبال کنیم.
🔸مع الاسف اخیرا برخی از روحانیان حوزه، ناآگاهانه یا ... سخنانی دفاعگونه از این فرقه استعماری بر زبان جاری کردهاند (که البته معتقدم از کنار چنین سخنانی نباید به سادگی گذشت و لازم است دلسوزان اسلام و تشیع این مسأله را «علتکاوی» یا «دلیلیابی» کنند و به هیچ وجه اجازه نهادینهشدن این انحراف بزرگ در حوزههای علمیه را ندهند.)
🔻شاید تعجب کنید که غربیان و دشمنان اسلام و تشیع حاضرند میلیونها و بلکه میلیاردها دلار هزینه کنند که در گام اول بهائیت به عنوان یک «اقلیت دینی» و «برخوردار از حقوق شهروندی» در ایران به رسمیت شناخته شود.
🔹به خاطر دارم که #علامه_مصباح(ره) میفرمودند در اوایل دهه هفتاد، برخی از مراکز فرهنگی و علمی غرب پیشنهاد دادند که همایشی بزرگ در موضوع «حقوق اقلیتهای دینی» در شهر قم برگزار شود. میفرمودند حتی حاضر بودند هزینه ساخت یک مرکز بزرگ و هزینه تأسیس دانشگاهی با موضوع ادیان را هم در اختیار بگذارند!
تا جایی که به خاطر دارم فرمودند افرادی از وزارت خارجه و بعضی از مسئولان فرهنگی نیز مدافع این کار بودند و آن را فرصتی بزرگ برای فعالیتهای بینالمللی در قم میدانستند!
میفرمودند به این همه دست و دل بازی شک کردم و قدری با تفصیل بیشتر برنامهها و خواستههای آنها را دنبال کردم دیدم تنها خواسته جدی آنان از ما این است که «نماینده بهائیت» نیز به عنوان نماینده یکی از «اقلیتهای دینی» در آن کنفرانس حضور داشته باشد حتی اگر سخنرانی هم نکند!
مصباح بصیرت و درایت و آن حکیم فرزانه و بریده از دنیا و اعتبارات دنیوی، میفرمودند دشمنان ما اینگونه حسابشده و هدفمند دنبال تحقق اهداف پلید خود هستند و باید هوشیار بود.
🔻بصیرت مصباحی کجا و بیدرایتی و ... برخی دیگر از مدعیان کجا!
#حوزه_علمیه
#سکولاریسم_حوزوی
#بهائیت
🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi
نامه سرگشاده فضلای قم به آیتالله بروجردی در ماجرای تشکیل مجلس مؤسسان توسط پهلوی و پاسخ ایشان
▫️اختصاصی|| پست ویژه
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
ماجرای مجلس مؤسسان
بعد از ترور ناموفق شاه در ۱۵ بهمن ۲۷، او برای اعمال فضای خفقان سیاسی بهانه لازم را پیدا کرد و ضمن تبعید آیتالله کاشانی بعنوان یکی از اصلیترین مخالفان سیاسی پهلوی، زمینه بازنگری در قانون اساسی و افزایش اختیارات و قدرت پادشاه را فراهم دید.
بدین منظور در تاریخ ۸ اسفند ۱۳۲۷، مجلس در حمایت از لایحه شاه که خواستار تشکیل مجلس مؤسسان برای بازنگری قانون اساسی ۱۹۰۶ شده بود رأی داد و شاه در ۹ اسفند ۱۳۲۷ با پیشنهاد دولت محمد ساعد فرمان برگزاری انتخابات مجلس مؤسسان را صادر کرد. انتخابات فرمایشی در شرایط اضطراری و تحت قوانین حکومت نظامی در کشور برگزار گردید که نتایج آن با تردیدهای جدی همراه بود. سرانجام در نخستین روز اردیبهشت ماه ۱۳۲۸ این مجلس با سخنرانی شاه بازگشایی شد و مجلس مؤسسان آغاز به کار کرد، در حالی که اصل تشکیل و مصوبات آن، بدعتهای خطرناک حقوقی را در پی داشت و شاه را بعنوان قدرت فائقه فراتر از همه قوا، خصوصا مجلس، قرار میداد.
در چنین شرایطی امام و برخی دیگر از فضلای طراز اول حوزه قم، با مطرح شدن زمزمهها و شایعاتی مبنی بر موافقت آیتالله بروجردی با تشکیل مجلس مؤسسان، اقدام به انتشار یک نامه سرگشاده خطاب به زعیم حوزه علمیه قم کردند.
متن این نامه تاریخی و پاسخ آیتالله بروجردی در ذیل تقدیم میشود:
متن نامه سرگشاده فضلای قم به آیتالله بروجردی
محضر مقدس حضرت مستطاب آیت الله العظمی آقای حاجی آقا حسین طباطبایی بروجردی ـ متع الله المسلمین بطول بقائه
چون منتشر است که راجع به تشکیل مجلس مؤسسان بین حضرت مستطاب عالی و بعض اولیای امور مذاکراتی شده و بالنتیجه با تشکیل مجلس مؤسسان موافقت فرمودهاید، نظر به اینکه تشکیل مجلس مؤسسان مؤثر در مقدرات آیندۀ کشور و مصالح دینی و ملی و اجتماعی است، به علاوه حدود اختیارات نمایندگان و نتایجی که ممکن است این اقدام داشته باشد معلوم نیست، مستدعی است حقیقت این انتشار را برای روشن شدن تکلیف شرعی اعلام فرمایید.
روحالله[کمالوند] خرم آبادی ـ مرتضی حائری ـ سید محمد یزدی[محقق داماد] ـ روحالله الموسوی [خمینی] ـ [سید] محمدرضا موسوی گلپایگانی
22 جمادی الاولی 1368 / 3 فروردین 1328
پاسخ آیتالله بروجردی به نامه سرگشاده
بسم اللّه الرحمن الرحیم
اولاً، از علمای اعلام انتظار می رود مواقعی که این قسم انتشارات مخالف واقع می شوند خودشان دفاع کنند.
البته علاقه مندی حقیر به حفظ دیانت و مصالح مملکت بر همه مشهود است و نهایت مقتضی نیست که هر اقدامی گوشزد عامه شود.
ثانیاً، موقعی که فرمان همایونی صادر شد، برای اینکه مبادا تغییراتی در مواد مربوط به امور دینیه داده شود به وسیله اشخاصی به اعلیحضرت همایونی تذکراتی مکرراً دادم با آنکه اخیراً جناب آقای وزیر کشور و آقای رفیع از طرف اعلیحضرت ابلاغ نمودند که نه تنها در مواد مربوطه به دیانت تصرفی نخواهد شد بلکه در تحکیم و تشیید آن اهتمام خواهد شد، مع ذلک در تمام مجالسی که در اطراف این قضیه مذاکره میشده که در بعض آن مجالس، عده ای از علمای اعلام حضور داشتند، کلمهای که دلالت یا اشعار به موافقت در این موضوع داشته باشد از حقیر صادر نشده، چگونه ممکن است در چنین امر مهمی اظهار نظر نمایم، با آنکه اطراف آن روشن نیست.
حسین الطباطبایی.
🔶حاشیه روزنه
۱.روش نامه سرگشاده به عالیترین مقام حوزوی، نشانگر اوج #آزاداندیشی_حوزوی و سیره سلف صالح در انتقادپذیری و انتقاد به رؤسای معنوی است.
در حال حاضر برخی افراد با فضاسازی کاذب، هر نوع پرسشگری و مطالبهگری از بزرگان حوزه را به معنای بیاحترامی تلقی میکنند که واکنشهای مربوط به نامه ناصحانه آیتالله یزدی یک نمونه از این فضاسازیهاست.
۲. ترکیب نویسندگان نامه سرگشاده جالب و از جهات مختلف قابل تحلیل است و نشان میدهد که مقدسترین رجال مذهبی مانند آیات گلپایگانی و حائری و نیز برخی چهرههای علمی مانند مرحوم محقق داماد(که تلاش شده از آنان چهرهای غیرسیاسی تصویر شود)، در حادترین مسائل سیاسی روز کنشگری سیاسی روشنی داشتهاند.
مرور این قبیل وقایع تاریخی، بافتههای #سکولاریسم_حوزوی حوزوی را بر باد میدهد و مروجان اندیشه جدایی دین از سیاست را با بحران تئوریک مواجه میسازد. آنان در سالهای گذشته بیشترین تلاش خود را برای بایکوت و سانسور این حقائق تاریخی به کار بستهاند!
۳. پاسخ صریح آیتالله بروجردی نشان میدهد که برخلاف روایتهای دروغین برخی سکولارها، ایشان چهرهای کاملا سیاسی و مخالف رژیم پهلوی بودهاند و هرگز گامی در جهت همراهی با آن رژیم طاغوت برنداشتهاند و بلکه مانع اصلاحات آمریکایی رژیم پهلوی بودند.
@rozaneebefarda
جهت مزید توجه #سکولارهای_حوزوی
آیتالله العظمی سیستانی بدل و بدیل ندارد!
#اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
در سخنرانی #سید_حسن_نصرالله اشاره لطیفی به مواضع قاطع مراجع نجف در حمایت از مردم مظلوم فلسطین وجود داشت.
در میان مراجع معظم تقلید نجف، مواجهه آیتالله سیستانی با مسئله فلسطین متفاوت از دیگران بوده است؛
مواضع ایشان در مسئله فلسطین، هم قاطع بوده و هم استمرار داشته است.
ایشان در ماجرای دیدار با پاپ (که #سکولارهای_پاپ_ندیده در #نجف و #قم میخواستند آن را نماد دوگانهسازی کاذب بین مرجعیت اعلا و ولایت فقیه قرار دهند) محور اصلی بیانات آیتالله سیستانی موضوع فلسطین بود!
این موضع حکیمانه و هوشمندانه در آن شرایط، آب سردی بر تن همه خناسان ریخت؛ غربیها را که به طمع خام خودشان میخواستند با فریب #دیپلماسی_مذهبی، راهی برای نفوذ و ایجاد خط موازی باز کنند را ناکام گذاشت!
سکولارهای حوزوی بیچاره را هم که یک عمر تلاش کرده بودند تصویری غیرسیاسی و العیاذ بالله سکولار از ایشان ارایه دهند را به دلیل مطرح کردن مهمترین و سیاسیترین موضوع جهان اسلام، سرخورده و عصبانی و منزوی کرد!
در ماجرای #طوفانالاقصی مرجعیت اعلای عراق هر زمان که برایش مقدور بود، مظلومیت فلسطین را متذکر شد و فجایع رژیم غاصب صهیونیستی را محکوم کرد.
اخیرا نیز دیدار با خانواده «امل الدر» بود؛ (خانواده یک دختربچه شهید لبنانی که اخیرا در حمله رژیم صهیونیستی در جنوب لبنان به شهادت رسیده) با اشاره به ادامه جنگ غزه، از ناتوانی جهان در توقف این جنگ ابزار تأسف کردند.
#سکولارهای_حوزوی اما برخلاف آیتالله سیستانی و سایر مراجع معظم تقلید، روزه سکوت گرفتهاند و در دفاع از مردم مظلوم فلسطین و محکوم کردن فجایع وحوش صهیونیست، حتی از زنان مکشوفه و غیرمسلمان غربی هم عقب ماندهاند؛ و از این جهت اثبات کردند که هزار فرسنگ از اصالتهای حوزوی و سیره و سنت مرجعیت شیعه دور هستند!
با این اوضاع، جماعت معدودی از سکولارهای حوزوی را در قم سراغ داریم که به خیال خام خودشان حالا که در #پروژه #دوگانهسازی_کاذب بین ولایت و مرجعیت اعلا و بین دو حوزه قویم قم و نجف، شکست خوردهاند، شروع کردهاند #بدیل و #بدل آیتالله العظمی سیستانی را در قم بسازند!
آری! انتهای پروژه نخنمای #مرجعسازی به اینجا ختم میشود!
برخی شان اخیرا در بعضی محافل حوزوی(خصوصا فضای مجازی) به این معنا تصریح کردهاند که فلان و بهمان، #سیستانی_ثانی است!
جهت مزید اطلاع این جماعت باید عرض شود که؛ آیتالله العظمی سیستانی _این چشم و چراغ مرجعیت شیعه در دوران ما و مرجع حکیم اعلای حوزه مقدسه نجف_ بدل و بدیل ندارد! خود را خسته نکنید؛ ره به جایی نمیبرید!
پ.ن:
برخی در مسئله مرجعیت آینده به مرگ گرفتهاند که به تب راضی شویم!
جهت اطلاع آن عزیزان هم باید عرض شود که برای عموم حوزویان و متدینان و #جریان_انقلابی تفاوت نمیکند خاستگاه #سکولاریسم_حوزوی، تقدس و #تحجر باشد یا #روشنفکری و #اعتدالگرایی(به معنای میانهروی مصطلح در ادبیات آمریکاییها)
اساسا جایگاه مرجعیت شیعه با #پروژه پیش نمیرود؛ این منصب #صاحب دارد و الحمدلله هماکنون در حوزه مقدسه قم شخصیتهای زیادی میشناسیم که از صلاحیتهای علمی و اخلاقی و اجتماعی لازم برای تصدی این منصب برخوردارند و مهمتر آنکه به دلیل روحیه #مرجعیتگریزی، روز به روز اقبال مردم و متدینان به آنها بیشتر میشود.
@rozaneebefarda
ترور #شهید_مطهری محصول مشترک #سکولاریسم_حوزوی و #التقاط!
#پرونده_ویژه_روزنه/۴
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
شکست اصلاحات پیشنهادی شهید مطهری و برخی فضلای بصیر و روشنضمیر، با #ترور_شخصیتی شهید مطهری در قم و در چشم آیتالله العظمی بروجردی شروع شد که بانی اصلی آن حلقهای مرموز از عناصر مرتجع و سکولار حوزوی بود که منجر به کوچ شهید از قم شد.
زمینههای ترور فیزیکی شهید اما در تهران و توسط #جریانهای_التقاطی چپ زده ایجاد شد و بعد از فرایند فرقهسازی التقاطی، توسط برخی از عناصر اردوگاه التقاط و تحجر، به وقوع پیوست.
حالا سمپاتهای حوزوی همان کسانی که روزگاری بانی ترور شخصیتی شهید مطهری در قم بودند، با فریبکاری و تزویر در قامت #تجلیل_از_شهید، از یک سو به مصادره و جهتدهی به آرمانها و سیره آن شهید اقدام کردهاند.
از دیگر سو پشت شخصیت موجه شهید مطهری سنگر گرفته و با کوبیدن فرقه انحرافی فرقان، تلاش دارند مخالفان خود را در امتداد فرقان معرفی کنند!
سکولارهای حوزوی واقعا عناصر ماهری هستند! آنان در نعل وارونه زدن و آدرس غلط دادن مهارت دارند اما مخاطبان هوشمند و حکیم، به خوبی مسائل را تحلیل میکنند.
شهید مطهری نماد و اسوه و الگوی #حوزه_انقلابی است که همزمان در چند جبهه مجاهدت کرد و جان عزیزش را در راه این #جهاد_تبیین فدا نمود؛
او از یک سو با التقاط درگیر بود که نمود بارز آن جریان #شریعتی بود و نتیجه افکارش به #فرقان_سازی انجامید.
از دیگر سو با #سکولارهای_حوزوی میجنگید که #ارتجاع و #تحول_ستیزی، شاخصه بارزشان بود.
امروز هم حوزه انقلابی در چند جبهه میجنگد؛
از یک سو با سوپر التقاطی های #نوفرقانی درگیر است و از دیگر سو با #سکولارهای_حوزوی مبارزه میکند.
شهید مطهری به حوزه انقلابی آموخت که راه جهاد تبیین از مسیر #شهادت و #ترور_سفید و #هزینهدادن میگذرد.
#روزنه؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:👇
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053