eitaa logo
روزنه
6.2هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
256 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
؛ تئوریسین اسلام سکولار، مروج مدرنیته حجت الاسلام والمسلمین محمدجواد نوروزی دکترای علوم سیاسی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 [صفحه ۱ از ۲] 🔹از نظریه دو نوع اسلام متولد می شود؛ و ، که در قالب اسلام سکولار می‌گنجد. 🔹 مواجهه با  شخصیت فیرحی  از دو منظر قابل بررسی است؛ 🔻اول اینکه وی از دنیا رفته و احساسات نسبت به این ضایعه برانگیخته شده است و باید به خانواده  ایشان گفت 🔻اما آنچه اهمیت بالایی دارد جناب فیرحی است که نباید در با فوت ایشان مغفول بماند. 🔹شخصیت علمی آقای فیرحی را از دو منظر می توان مورد بررسی قرار داد؛ بعد اولی که در شخصیت ایشان می شود به آن پرداخت به لحاظ و است. 🔹 مهم ترین مسأله ای که جریان روشنفکری از عصر فتحعلی شاه تا کنون با آن روبرو بوده این است که چطور می توان از وضعیت کنونی که کشور در آن قرار دارد خارج شد و به مدرنیته رسید به صورتی که ظاهر دین حفظ شود اما به لحاظ فکری و مبنایی ذیل مدرنیته تعریف بشویم. 🔹براین اساس رویکرد های مختلفی توسط جریان روشنفکری مورد توجه قرار می گیرد؛ رویکرد اول نقد دین است، به گونه ای که به تبیین مبانی فکری غرب به عنوان الگوی پیشرفت در عرصه های مختلف به ویژه در عرصه نظامی، سیاسی و اقتصادی و دیگر عرصه ها پرداخته می شود. 🔹 رویکرد دوم تأویل مفاهیم غیر دینی در قالب مفاهیم دینی و استدلال دینی برای مفاهیم غربی است و شاید بتوان میرزا ملکم خان را پایه گذار این روش دانست که معتقد بود در جامعه دینی نمی توان به مواجهه مستقیم با مبانی دینی رفت. 🔹 اگر این خط تبارشناسی را تا به امروز امتداد دهیم خواهیم دید در زمان ما سعی شده است این تأویل با رویکرد فقهی، فلسفی، ناسیونالیستی و یا ایران شناسی آقای طباطبایی مورد توجه قرار بگیرد و در عصر مشروطه علمایی چون و سعی کردند این مواجهه مدرنیته با مفاهیم دینی را با تصرف در تفکرات مدرنیته و حفظ سیادت اسلام حل و فصل کنند. 🔹بعد دوم شخصیت آقای فیرحی جنبه فکری ایشان است؛ وی تلاش می کند مفاهیم و مؤلفه های غربی را با چارچوب فقهی مورد تبیین قرار دهد و در مواجهه با کسانی که رویکرد فلسفی دارند مانند سروش و یا رویکرد ایران شهری دارند مانند طباطبایی، به این دلیل نیست که این ها تلاش دارند دین را در ذیل مدرنیته تعریف کنند بلکه نقد وی به سروش و امثال او این است که چرا این افراد دستگاه فقه را نادیده گرفته اند، چرا که فقه مهمترین دستگاهی است که می شود از آن برای تعدیل مفاهیم غربی و ارائه مبانی و مؤلفه ها و مبانی غربی در چارچوب فقه و با روکش فقهی بهره برد. 🔹بنابراین این نکته که برخی تفکر فیرحی را استمرار تفکر مرحوم نائینی و مرحوم طالقانی می دانند به هیچ وجه درست نیست و مرحوم نائینی و شیخ فضل الله نوری از موضع فقه اجتهادی به مواجهه با مدرنیته برخاستند و تنها تفاوت این دو در تحلیل آن ها از موقعیت زمانه بود و استمرار تفکر شیخ فضل الله و نائینی به حکومت ولایت فقیه می انجامید، البته با مبانی متفاوت مرحوم نائینی در امور حسبیه و ادله الهی ولایت فقیه در دیدگاه شیخ فضل الله نوری وجود داشت. 🔹جریان روشنفکری تلاش می کند مرحوم نائینی را به نفع مبانی فکری التقاطی خود مصادره کند اما مطالعه در شیوه مرحوم نائینی و مواجهه واقع بینانه بینانه با اندیشه وی، ما را به نقطه ای که روشنفکران معاصر بر آن ایستاده اند نمی رساند. 🔹با مداقه در سلوک شخصیتی آقای فیرحی این نکته را خوهیم یافت که وی بیشترین را از دارد و در یک کلام می توان گفت وی مدرنیته است و تلاش می کند هر مسأله ای را با نقطه عزیمت مدرنیته آغاز کند و مؤلفه های فکری غربی که پس از رنسانس شکل گرفته است  برای او اصالت دارد و از فقه به عنوان یک دستگاه فکری در خدمت توجیه مبانی فکری غربی در استفاده می کند و پیشینه ای رویکرده میرزا ملکم خان برمی گردد که تلاش داشت مفاهیم غیردینی را با لعاب دینی به جامعه عرضه کند. 🔹پشتوانه  تئوریک نظریه نظام انقلابی، اسلام ناب است در مقابل نظریه اسلام غیر انقلابی که حاصل آن دموکراسی است ودو نوع اسلام از آن می تواند متولد شود، «اسلام متحجر» و «اسلام سکولار یا اسلام رحمانی»؛ که آقای فیرحی در قالب اسلام سکولار می گنجد. 🔹این انتقاد به و سایر رسانه‌ها وارد است که چرا وقتی افرادی مانند مرحوم با آن سابقه علمی از دنیا می روند به ابعاد شخصیتی و آثار آن ها توجهی نمی کنند اما در کوتاه ترین زمان ممکن برنامه ای در مورد آقای فیرحی روی آنتن می رود بدون اینکه زمینه نقد وجوه علمی این شخص فراهم شده باشد! @rozaneebefarda ادامه👇
تفسیر سلیقه‌ای از سکولاریسم حوزوی! درنگی در تفسیر بحث‌برانگیز آقای محسن الویری از پدیده [صفحه 3 از 3] 2. برخلاف برخی انگاره‌ها ‌و القائات نادرست، بدنه و بزرگان حوزه علمیه مبرا از این مسیر انحرافی هستند و نوعا از فضل حوزوی برخوردار نیستند و آورده علمی قابل توجهی نیز ندارند و اگر نوشتجات و منشوراتی داشته باشند بارها و بارها مورد نقد علمی فضلای حوزه علمیه قرار گرفته و پاسخ فنی نیز در برابر این انتقادات نداشته‌اند. لذا این ادعا که بخش قابل توجهی از فضلای باسواد حوزه علمیه از ترس سکوت کرده‌اند و به وادی سکولاریسم عملی افتاده‌اند، اولا مصداق است و ثانیا توهینی آشکار به عموم حوزویانی است که فهم مبانی دینی را بدون تأثیرپذیری از جبر محیطی دنبال می‌کنند و با زندگی بی‌آلایش و عدم وابستگی به مظاهر دنیوی، حرف حق را آنچنان که باید و شاید بیان می‌کنند. 3. جریان سکولار حوزوی علی‌رغم ضعف در ناحیه نیروی انسانی، از تریبون‌دارترین جریانات حوزوی است و مؤسسات شبه‌علمی متعددی به‌عنوان و این جریان در قم و تهران تعریف‌شده و با منابع مالی مجهول، و بعضا حای با استفاده از منابع مالی حاکمیتی و دولتی، مشغول به کار هستند که نمونه بارز آن، رپرتاژ دائمی رسانه‌های پرهزینه وابسته مالی به بودجه عمومی نظیر و ، یا وابسته به مراکز وجوهات شرعی مانند و... در موارد مختلفی در نقش تریبون این جریان فعال بوده و هست و در مواردی در سایه غفلت مدیران اتباع این جریان از تریبون صدا و سیمای جمهوری اسلامی نیز متنعم شده‌‌اند. با این وجود معلوم نیست چرا آقای الویری با مظلوم‌نماییِ غیرواقعی، سخن از به‌میان می‌آورد. 4. «آگاهیِ به‌روز» یکی از ویژگی‌های ممتاز جریان انقلابی است که آقای الویری علاقه دارد از آن به‌عنوان «رصد کردن» تعبیر کند. البته نزاع لفظی دور از ساحت این یادداشت است اما معلوم نیست چرا جناب الویری و هم‌قطاران ایشان از این یا همان ، رنجیده خاطر شده‌اند. آیا ایشان دوست دارند سکولارهای حوزوی تولیدات و القائات باطل خود را به‌صورت یک‌طرفه ارائه کند و جریان انقلابی نیز در خواب غفلت به‌سر ببرد یا در بیان دیدگاه‌های انتقادی خود نسبت یا به خرج دهد؟! 5. جریان انقلابی در سال‌های اخیر ابزاری جز «بیان» و «تبیین» نداشته است و البته بررسی کارنامه و تکالیف نهادهای نظارتی در برخورد حقوقی با جریانات سکولار حامی و ، که در اغتشاشات مختلف به‌عنوان پشتیبان نظری بغاة عمل کرده‌اند، ساحتی دیگر دارد که خارج از حوصله این نوشتار است. بنابرین معلوم نیست جناب الویری از کدام «منکوب کردن» و «از صحنه به در کردن» سخن می‌گوید؟! اگر جریان سکولار حوزوی به‌علت و ؛ توان پاسخ به اشکالات علمی جریان انقلابی را ندارد و به همین علت به حاشیه رفته، تقصیر جریان انقلابی است؟؟! 6. آقای الویری پس از صغری-کبری‌های پیشین، قاعده‌ای را بیان کرد که نتیجه آن تطهیر کلی جریان سکولار حوزوی است. او در خلال این برنامه گفت: «سکولاریسم موجود در حوزه سکولاریسم اجباری و تحمیلی است.» توضیح کوتاه آن‌که در ادبیات حوزوی، فرد مجبور یا مُکره یا مضطرّ معذور است و وقتی کسی سکولارهای حوزوی را مجبور یا مکره یا مضطر فرض کند، آن‌ها را از گناه سیاسی‌شان تبرئه کرده است. پیش از این آقای نیز بغاة و شورش‌گران علیه جمهوری اسلامی را «باغی مضطر» نامیده بود و از این طریق شورش و شورش‌طلبی را تطهیر کرده بود امروز نیز آقای با ادبیاتی مشابه سکولارهای حوزوی را تطهیر می‌کند و تعبیر را جعل می‌کند! آیا این در اتاق فکری واحد شکل می‌گیرد یا قطعات پراکنده‌ای از یک پازل بزرگ، به نحو نادانسته توسط این افراد در حال تکمیل است؟! خاتمه: تجربه سال‌های گذشته نشان داده شبکه چهار در موارد متعددی به برای رواج برخی دیدگاه‌های غیراصولی بدل شده است. جایگاه این شبکه به‌عنوان سکوی رسانه‌ای نخبگانی اقتضای آن دارد که مدیران و برنامه‌سازان محترم این شبکه دقت بیش‌تری در انتخاب کارشناسان داشته باشند یا موضوعات حساس را در قالب پیگیری نمایند؛ چه آن‌که بی‌دقتی در این امر و استفاده از افرادی که کارنامه علمی روشنی در مباحث و موضوعات، به‌ویژه موضوع حساسی نظیر شرح کلمات امام خمینی ندارند یا بیانات ایشان را در جارچوبی خاص معنا می‌کنند، عملا به ترویج برخی انگاره‌های نادرست در سطح نخبگانی منجر خواهد شد و تبعات و خسارت‌های جبران‌ناپذیر این امر بر کسی پوشیده نیست. پ.ن: ۱. مجری محترم برنامه مذکور، فردی انقلابی و امین است. ۲. برگزاری با حضور چهره‌ها در فهم متن منشور، راهگشا خواهد بود. @rozaneebefarda