eitaa logo
روزنه
6.1هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
246 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
طنین حق از حلقوم شهاب حسینی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ▫️فیلم کامل اظهارات صریح و شجاعانه را در پیوند ذیل ببینید: https://media.farsnews.ir/Uploaded/Files/Video/1398/11/20/13981120000082_240P.mp4 🔶پی افزود سینمای معیوبی که لیبرال های معمم مانند محمدعلی زم و سیدمحمد خاتمی، در دهه شصت بانی و حامی آن بودند، با آنکه تا خرخره از بیت المال خورده، و تقریبا امروز سینمای مستقل و غیردولتی، مفهومی بی معناست اما با این وجود حضرات اصحاب سینما شرم دارند که از و دم بزنند و بلکه برعکس، هر که از سینماگران آزادمرد را که حرف مردم و نظام و انقلاب بر زبان می آورد را به بادا فحش و فضیحت می گیرند! اینها نشانه های خوبی نیست؛ نشانه شکم سیری مفرطی است که آخوندها و انقلابی نماهای نا اهل بر جامعه تحمیل کردند و این سخنان سخیف چند سیلیبریتی چموش، چیست نشانه بی سر و سامانی و تسامح غیرعقلانی در سیاستگذاری فرهنگی؟! به نظر می رسد بانیان سینمای ایران در چهار دهه گذشته به جای سیاستگذاری فرهنگی، به مشغول بوده اند و در این دشت پر آب، گرچه گل و درخت میوه هم کم نیست اما علف هرز هم زیاد است. حوزه که هیچ، حوزه هنری سازمان تبلیغات هم، هنوز اندر خم یک کوچه مانده و با صرف اینهمه پول در وزارت ارشاد و حوزه هنری و صدا و سیما و فارابی و...، دلیل این لکنت و خجالت برای فریاد زدن آرمان انقلاب اسلامی و مردم قهرمان ایران، قابل فهم نیست! @rozaneebefarda
جعفریان و به سبک حاشیه ای بر یادداشت ستایشگرانه در فراغ [صفحه 2 از 6] از این گذشته، باید معلوم شود آن «سی چهل نفر از طلاب شاخص» که لاریجانی با آنان «جلسات مستمری داشت و حرفهای آنان را می شنید و گزارشی هم از اوضاع برایشان بیان می کرد»، دقیقا چه کسانی بوده اند، و با چه مکانیزمی برای حضور در این جلسه انتخاب شده اند و در بدنه فضلای حوزه چه جایگاهی دارند و نیز باید معلوم شود که چه کسی آنان را به عنوان نمایندگان فضلای حوزه قم، به لاریجانی قالب کرده که موجب شده او کمترین ارتباط را با بدنه حوزه و اساتید و فضلای حوزه برقرار کند! ظاهرا روند وقایع مصداق این مثل است که «خود گویی و خود خندی، عجب مرد هنرمندی!» همین و است که مانع شکل گیری روابط طبیعی سیاستمردان تهران نشین با نخبگان و فضلای ارجمند قم می گردد. در هنگامه نیز همین روال حاکم بود و دولت با وجود حضور همین حلقه های بسته، از تشکیل کمیته تخصصی حوزوی برای پیگیری تخصصی شرعیات، سر باز زد و آن دندانپزشک داماد یکی از بیوت مخالف امام، خود اعتراف کرد که یکی از مشاوران ستاد ملی مبارزه با کرونا در امور حوزوی است! تازه با این وضعیت، نویسنده محترم در عبارتی جزم اندیشانه مدعی است که: «بدون شک، هیچ مسوول دولتی در این سطح، هیچ وقت، چنین ارتباطی با قم نداشت و تاکنون هم ندارد.» اگر این نوع تعامل با قم را الگوی روابط سیاسیون ایرانی می دانید که واویلاست! از آن گذشته احتمالا ایشان از میزان مراودات دهه شصت و هفتاد سیاسیون با با قم بی اطلاع است یا نمی خواهد به آن حافظه تاریخی مراجعه کند! 4) آقای جعفریان با استفاده از موقعیت خود، یکطرفه به قاضی رفته و مدعی شده هیچ نقدی به لاریجانی وارد نیست و آنگاه منقدان مراد سیاسی خویش را با عباراتی تحقیرآمیز نواخته و چنین نوشته است: «تا آنجا که می دانم، به هیچ وجه، کسی از او چیزی ندارد و اگر دارد بگو ید. هیچ وقت هم، وی در قم که نام و را یدک می کشند، نتوانستند از این دست مطلبی بگویند.» حتما از منظر آقای جعفریان جناب لاریجانی از نوعی برخوردار است که «به هیچ وجه کسی از او چیزی ندارد!!» که اگر نه چنین بود، ایشان اقلا احتمال وجود نقصان و خطیئه و خطا را در مورد او از بوته امکان باقی می گذاشت و چشم بسته و با جزم اندیشی، وجود احتمال نقد در کارنامه لاریجانی را منتفی نمی شمارد. استفاده از تعبیر «دشمنان قسم خورده لاریجانی در قم» که به تعبیر جعفریان تنها نامی از دین و انقلابی گری یدک می شکند (و احتمالا خواسته بگوید بویی از این مقولات نبرده اند)، از عجایب روزگار ماست! این مدل سخن گفتن که گاه در ادبیات ستایشگران درباری نمونه اش را می بینیم، مدتهاست که منسوخ شده و در عالم سیاست، این سنخ ارزش داوری ها و هدم و شتم مطلق انگارانه مخالفان سیاسی، امری مذموم و مشمئز کننده است. آیا در میان منتقدان لاریجانی که جعفریان از آنان به «دشمن قسم خورده» تعبیر کرده، حتی یک نفر وجود ندارد که حقیقتا متلبس به دیانت و انقلابی گری باشد؟ حتی یک نفر نیست که نقدش به لاریجانی وارد باشد؟ حتی یک نفر نبود که از روی نصیحت و دلسوزی به نقد کارنامه و اندیشه سیاسی لاریجانی دست بزند؟ این طرز سخن گفتن نه درست و نه عقلا قابل دفاع! و این نوع دوستان که لاریجانی را دوره کرده اند، مضرات و خطرات شان بیش از فایده شان است؛ چه اینکه وقتی هر انسان بی غرضی با این ادبیات مواجه شود، فارغ از واقعیت میدانی، حکم به بطلان این گزاره های مطلق گرایانه و غیرعالمانه خواهد داد. به راستی آیا تا کنون جناب جعفریان با خود اندیشیده که چرا یک عده از بهترین و مؤمن ترین و شهادت طلب ترین انسان های ایران و خصوصا شهر مقدس قم، باید در جرگه مخالفان و منتقدان لاریجانی درآیند؟ در عملکرد ایشان چه نقطه ابهام یا اتهامی وجود دارد که مخالفان (و به تعبیر غلط جعفریان دشمنانی) از این طیف و طایفه دارد؟ و دیگر آنکه اگر منتقدان لاریجانی تنها نامی از دیانت و انقلابی گری یدک می کشند، لابد از منظر جناب جعفریان، مریدانش مصداق اتم و اکمل انقلابی گری و دیانت اند! و اگر چنین می پندارد، ناخواسته لاریجانی را ملاک حق و باطل، و میزان دیانت و انقلابی گری دانسته که انگاره ای به غایت سخیف و بی پایه و همسان دیدگاه های کج اندیشانه عالمان وهابی است که سلاطین کودک کش را مصداق اولوالامر خوانده اند! @rozaneebefarda ادامه:👇🏽
از آیندگان تا خبرآنلاین! بخش هشتم/ ب مروری بر کارنامه و اندیشه سیاسی وبلاگ نویسان خبرآنلاین! [صفحه1از 5] 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ♦️سیدمصطفی محقق داماد از او به عنوان " دکتر محقق داماد، روحانی خردورز و اعتداگرا" یاد می کند. او که دکترای خود را در رشته حقوق بین الملل از دانشگاه فرانسوی گرفته و استاد تمام دانشکده حقوق دانشگاه تهران است، به مدت 13 سال(1360 تا 1373) ریاست کل کشور را به عهده داشت. 🎞عکس48: سید مصطفی محقق داماد مواضع مناقشه برانگیز محقق داماد در جهت ترویج آموزه های غربی، امر پنهانی نیست؛ از آن جمله وی را بسیار ارج می نهد و آن را نتیجه تربیت انبیای الهی و یکی از می داند(ایسنا، 23/9/1388) معتقد است اجتهاد شیعی باید به گونه‌ای رقم بخورد که احکام شرعی مطابق با اعلامیه حقوق بشر باشند!(شرق، 16/8/1389؛ ایسنا، 28/9/1388) دستگاه فکری او بگونه است که فهم آکادمی های لیبرال، سکولار و سرمایه سالار سازمان ملل، ملاک برای قرار می گیرد. نتیجه این دستگاه فکری را در بعضی از اظهارنظر ها و عملکرد های او می بینیم. محقق داماد معتقد است که ایمان و کفر اثری در حقوق شهروندی ندارند(مشرق نیوز، 9/12/1397). او داعیه شاگردی را دارد اما برخلاف ایشان، امر و معروف را همگانی نمی داند، قیام حضرت (ع) را نه برای امر به معروف و نهی از منکر، که برای می داند و صلح را مقدم بر جنگ و خلافت و جامعه اسلامی را جدا از امر امامت، و موضوعی می داند(اجتهاد، 13/9/1396). محقق داماد با اذعان به اینکه بنابر شیعه، قصاص پدری که قاتل فرزندش است، جایز نیست، تمامی ادله روایی را به سمت وجوب قصاص پدر سوق می دهد(اجتهاد، 8/3/1399). دیدگاهی که مورد نقد بعضی از اساتید حوزه علمیه قرار گرفت. او معتقد است کتاب "جامعه باز و دشمنانش " نوشته که حاوی اندیشه های لیبرالی است موثر تر از کتاب اصول و روش رئالیسم در مبارزه با مارکسیست بوده است(سایت دائره المعارف بزرگ اسلامی، 3/3/1396). وی عضو شورای عالی کمیسیون ملی است و در زمان عضویت او این شورا به عملیاتی سازی در کشور اقدام کرد.(ایسنا، 14/10/1395) محقق داماد مدعی است استادش مرحوم نیز چنین رگه های فکری داشته است: " چراغ در درون ایشان روشن بود. از بیرون تحمیل نشده بود. از درون روشنفکر بود. مدت‌ها دلش می‌خواست کاری کند که اتهام ضد‌حقوق‌بشری از دامن نظام حقوق اسلامی زدوده شود. همیشه اصرار داشت ما کاری نکنیم که متهم شویم به پامال کردن حقوق بشر. چندین جلسه می‌گرفت که ما چگونه کار کنیم که قضات ما را قبول داشته باشد و سرافکنده نشویم."(شفقنا،2/9/1396) ♦️محمدرضا زائری زائری کارشناسی را از مدرسه عالی شهید مطهری؛ ارشد و دکتری را از دانشگاه فرانسوی سن ژوزف بیروت دریافت کرد. در دهه هفتاد مجموعه ِآموزش خبرنگاری را راه انداخت که در کنار نتایج مثبت، برخی خبرنگاران ضدانقلاب و بعضی نویسندگان زاویه دار داخلی خروجی آن اند و امروز نیز در موضوعاتی مانند حجاب، رویکردهای مشابهی با زائری دارند. زائری بیشتر به عنوان یک شناخته شده که در موضوعات متنوع تخصصی به طور سطحی و غیرکارشناسی و با ژست اپوزسیون نمایی ورود می کند و گاه از او به یاد می شود. در شرکت در انتخابات مجلس(خبرآنلاین، 28/9/1398)، انتقاد از دخالت بیش از حد در سیاست(13/5/1397)، مشاوره ساخت فیلم و دفاع از آن(ایسنا، 29/2/1383)، مشارکت در پروژه خاصه برخی سران (26/5/1398)، مخالفت با حکم مجازات (خبرآنلاین، 23/10/1397) و ... بخشی از مواضع چالش برانگیز اوست. 🎞عکس47:محمدرضا زائری نقد صریح و سریالی و همراهی گفتمانی با جریان حجاب ستیز خارج نشین از مواضع چالش او بود(عصرایران،17/6/1393) که بعدا صریحا مورد رهبری قرار گرفت و فرمودند: " آنچه بنده را حسّاس میکند، این است که ناگهان شما می‌بینید از دهان یک گروهی از افرادی که جزو خواص محسوب میشوند، مسئله‌ی مطرح میشود؛ معنایش این است که یک عدّه‌ای نادانسته -حالا من میگویم نادانسته؛ ان‌شاءالله نادانسته است- همان خطّی را دنبال میکنند که با آن‌همه خرج نتوانسته است آن خط را در کشور به نتیجه برساند؛ همان خط را دارند دنبال میکنند؛ در بین اینها روزنامه‌نگار هست، در بین اینها روشنفکرنما هست، در بین اینها و هست." زائری اخیرا بر نقد متمرکز شده و برخی آنرا در جهت آموزه های انجمن حجتیه و سکولاریسم تحلیل میکنند. @rozaneebefarda ادامه👇
از آیندگان تا خبرآنلاین! بخش هشتم/ب مروری بر کارنامه و اندیشه سیاسی وبلاگ نویسان خبرآنلاین! [صفحه 4 از 5] ♦️سید‌محمدعلی ابطحی مهمترین مسئولیت سیاسی او ریاست دفتر رئیس جمهور اصلاحات(1376 تا 1380) است. از فعالان فتنه۸۸ بود و دستگیری و اظهارات او در دادگاه های فتنه 88 جنجالی و تاریخی بود. را متوهم و را خائن نامید و را به دنبال انتقام گرفتن از رهبری دانست. زندگی سیاسی این عنصر اصلاح طلب همواره با حواشی زیادی همراه بوده که از آن جمله مسئله ارتباط پدر وی با جریان است که اگرچه تلویحا از سوی او رد شده اما قرائنی بر این موضوع وجود دارد و در این فرض، کنش گری سیاسی ابطحی باید در بستری بسیار پیچیده تر از وضع فعلی تحلیل شود. در واقع یکی از اضلاع مهم خرده جریان اعتدال، اتصال به حجتیه است که امام خمینی نسبت به خطر آنان بارها هشدار داده بود. 🎞عکس43: ♦️صادق زیباکلام استاد دانشگاه و فعال اصلاح طلب که با اظهارات سیاسی سطحی و جنجالی اش شناخته شده است. یک است که مکنونات فکری اصلاح طلبی را - مثل لیبرالیسم و سکولاریسم - به صریح ترین شکل ممکن بیان می کند. رسانه ها درباره مدرک دانشگاهی او و عضویتش در هیئت علمی دانشکده حقوق دانشگاه تهران بعنوان رشته غیرمرتبط با تحصیلات آکادمیک وی، های جدی مطرح کرده اند. او تصریح دارد که تمام سلول های بدنش است و همچنین حامی تمام عیار روحانی در انتخابات 92 و 96 بوده است. زیباکلام در دوران مبارزات، از سمپاتهای جریان ملی گرا بود و همچنان این اتصال فکری برقرار است. 🎞عکس45: صادق زیبا کلام ♦️محمد سروش محلاتی یکی از اعضای شاخص خرده جریان اعتدال و از مریدان آقای رفسنجانی است که در مدح وی کتاب «آیت درایت» را نوشت است. او شاگرد سیدمصطفی (روحانی روشنفکر اصلاح‌طلب و اعتدالی) بوده و به گفته خود در دروس افرادی چون آقای و نیز حضور داشته است. نزدیک‌ترین فرد به وی؛ آقای و پس از آن؛ است که با هم‌کاری یک‌دیگر و البته با مساعدت ، از دهه شصت تا کنون، در صفحه حوزه و روحانیت ، مطلب می‌نویسند(سایت ایران آنلاین، 9/11/1397). او سال 1394 پس از ثبت نام برای کاندیداتوری تهران، شد. 🎞عکس53: محمد سروش محلاتی محمد سروش محلاتی در پاسخ به این سؤال که «آیا آثار شما در دهه اخیر، کرده است؟» تلویحا تغییر رویکرد خود را بعد از تأیید می‌کند(سایت ایران آنلاین، 9/11/1397). البته باید دانست که این تغییر؛ مانند تغییرات رفتاری پدر سیاسی ایشان یعنی جناب آقای رفسنجانی، صرفا یک تغییر استراتژیک بوده و نه تغییری بنیادین و فکری و بن‌مایه‌های فکر او در کتاب «آزادی، عقل و ایمان» که در سال 1381 و در دولت آقای به عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی انتخاب شد، در سال‌های بعد نیز تداوم یافت و شاخه دواند. محمد سروش محلاتی در کتاب اسلام و مقتضیات زمان؛ صراحتا می‌گوید تنها جایی که الزاما باید وارد شود، مسائل مربوط به آخرت (نماز و روزه و...) است و بقیه مناطق یا امکان ورود دارد ولی الزامی نیست یا این‌که اصلا حق ندارد وارد شود. البته در ساحت دوم و در جایی که امکان ورود دین هست؛ صرفا در حد کلی‌گویی‌های فطری امکان حضور دارد و نه بیش از آن(اسلام و مقتضیات زمان، فصل سوم). را می‌توان یکی از تئوریسین‌های تبلیغی خرده جریان دانست. او به تبع سایر کارگزاران شبه‌جریان اعتدال؛ الگوی فکر سیاسی خود را بر : ، و مبتنی بر این دو بنا می‌کند و آن را در مجامع حوزوی و دانشگاهی تبلیغ می‌کند. او با همین عینک به سراغ آیات و روایات می‌رود و برداشت‌های و غیراصولی خود را به آن تحمیل می‌کند. به طور مثال او از آیه شریف « لا إکراه فی الدین » استفاده از ابزارهای الزام‌آور علیه عقاید باطل را به هیچ وجه جایز نمی‌داند (اندیشه و ایمان در آزادی، فصل سوم) و از این طریق با جریانات ضد دین را با روکش فقهی ترویج می‌کند. محلاتی در حال حاضر در مؤسسه و سایر مراکز هم‌سو به تئوری‌سازی برای دولت اعتدال مشغول است. @rozaneebefarda ادامه👇
از آیندگان تا خبرآنلاین! بخش هشتم/ب مروری بر کارنامه و اندیشه سیاسی وبلاگ نویسان خبرآنلاین! [صفحه 5 از 5] ♦️محسن غرویان مدرس فلسفه اسلامی، مولف، مبلغ و عضو سابق هیئت علمی (ره). اما اخیرا چهره سیاسی او بر چهره علمی اش غلبه کرده. در وبلاگ در یک سال اخیر(تیر 99 تا تیر 98) 36 مطلب اختصاصی از او درج شده است. در این میان تعداد زیادی از اظهار نظر های او در موضوعات سیاسی، آنچنان است که مایه تعجب برخی متخصصان میشود ولی در عین حال، روزنامه نویس ها برای بالا بردن ضریب خود مستمرا در مسائل جنجالی و حاشیه ساز، سراغ او می روند. به همین علت اظهارات سیاسی/دینی او مورد توجه فضلای حوزه علمیه قرار نمی گیرد. 🎞عکس54: محسن غرویان او برای کمک به در ریاست جمهوری سال96 کاندیدا شد تا به اندیشه اعتدالی او کمک کند. ظاهرا پیشینه دگردیسی سیاسی وی به اوایل دهه هشتاد و از ابتدای جدا شدنش از حلقه شاگردان آیت الله شروع شده است. او حرف روشنفکران دینی را به شکلی عامیانه تر در مسئله تکرار می کند و می گوید: " مدتي است سرنوشت كشور در كنار گنبدهاي امامان شيعه در مشهد، شيراز و كربلا تبيين مي شود ، مي خواهند با تفاسير ماورايي كشور را درست كنند. بايد مساله انتظار بشر از علم و دين روشن شود ، نبايد وارد حوزه و علم نيز نبايد وارد حوزه دين شود. "(ایرنا، 21/9/1397) او در جایی دیگر می گوید: "علم خدمات زیادی به بشریت کرده و می‌کند و زندگی ما را می‌چرخاند. ما امروز با علوم تجربی زندگی می‌کنیم. دین هم به نوبه خود در بعد معنویت و ایجاد آرامش روحی به بشریت خدمت می‌کند."(سایت انتخاب، 29/12/1398) او نیز مانند دیگر همقطاران سیاسی و فکری اش سروش محلاتی، سید مصطفی محقق داماد و رسول جعفریان، می نویسد: " حاصل آنکه برای استنباط حکم شرعی در مورد بسیاری از رفتارهای آدمی، کشف سیره عقلای عالم ضروری است و این مهم جز با مطالعه و فراگیری و دقت در علوم انسانی که محصول و رهاورد فکر و عقل است، حاصل نمی شود." در پاسخ غرویان، برخی شخصیت های دانشگاهی مثل دکتر مطالب کتاب آموزش فلسفه آیت الله مصباح یزدی را برای او یادآوری می کنند: " غفلت از واقعیت موجب می شد تا عمده عقلای امروز عالم غرب را اشرف “موجودات” بدانند در حالی که کسانی که معتقد به هر دو نوع واقعیت هستند انسان را اشرف “مخلوقات” قلمداد می کنند. وقتی انسان اشرف موجودات تلقی شد انسان گرایی به عنوان یک مکتب فکری مترقی قد علم می کند و در مقابل خداگرایی یا توحید می ایستد. در پرتو انسان گرایی وجود همه عالم برای استفاده انسان بدون بازخواست فرض می شود و بر این اساس اصالت و پایه گذاری می شود. "(روزنامه رسالت، 6/8/1386) ⭕️جمع بندی و تحلیل⭕️ آنگونه که ملاحظه می شود، خبرآنلاین فراتر از یک رسانه، به طور کاملا نامرئی به ایجاد یک شبکه سیاسی و فکری مبادرت ورزیده و در تدارک آن است که به عنوان یک کانون تولید گفتمان و ادبیات سیاسی، در فضای کشور به فعالیت بپردازد. شبکه وبلاگ نویسان خبرآنلاین در حوادث واقعه به مثابه یک لشکر سایبری عمل می کند و به موج سازی رسانه‌ای می‌پردازد. دقیقا به دلیل ایجاد همین تشکیلات نامرئی است که می‌توان خبرآنلاین را مهمترین رسانه خرده جریان اعتدال برشمرد. 🔹برای مطالعه یادداشت نخست ، دوم ، سوم چهارم، پنجم، ششم، هفتم، هشتم/ الف «از آیندگان تا خبرآنلاین» کلیک کنید. ❄️روزنه؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
تفسیر سلیقه‌ای از سکولاریسم حوزوی! درنگی در تفسیر بحث‌برانگیز آقای محسن الویری از پدیده @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 [صفحه 1 از 3] جناب آقای حجت‌الاسلام محسن الویری در برنامه «فصل؛ فصل روح‌الله» به تاریخ 15خرداد1402 با استفاده از فرصت مکفی و مغتنم صدا و سیما، یکی از مهم‌تریم تریبون‌های رسمی جمهوری اسلامی، ادعاهایی را در تفسیر مطرح کرد که از جهات متعدد قابل تأمل است اما در این میان، ۲ موضوع بسیار تعجب‌آور بود: 1. جهت‌دهی و تحریف کلام امام در منشور روحانیت 2. تطهیر خرده‌جریان موسوم به سکولاریسم حوزوی در ادامه به طرح نکاتی پیرامون سخنان آقای الویری می‌پردازیم. 1. تحریف کلام امام در منشور روحانیت امام خمینی در به افشاگری در مورد جریان «متحجر» پرداخته‌اند. برخی شاخصه‌های جریان متحجر از نگاه امام عبارت است از: «فعالیت علیه »، «فعالیت علیه »، «تیشه زدن به ریشه و انقلاب اسلامی»، «ترویج »، «طرفداری از شعار »، «افترا زدن به »، «طرفداری از شعار »، «برخورد تحریمی با همه چیز»، «فشار آوردن به قشر انقلابی» و... آقای محسن الویری علی‌رغم آن‌که در ابتدا به برخی از این عناوین اشاره می‌کند اما در ادامه با کنار گذاشتن بخش عمده‌ای از این شاخصه‌ها، یک شاخصه ناقص را به‌صورت سلیقه‌ای و مبهم گزیش کرد و نگاه امام نسبت به قشر متحجر و امتداد این قشر در جامعه امروز را بر اساس آن تفسیر کرد و گفت: «یکی از بحث‌های حضرت امام این است که [متحجرین حوزوی این‌گونه بودند که] اگر کسی مطابق خودشان فکر نمی‌کرد نمی‌گذاشتند سخن بگوید مانع حرف زدن می‌شدند هر کاری را حرام می‌شمردند اگر این را به‌عنوان یک آفت در درون حوزه‌های علمیه از نظر حضرت امام ببینیم اگر این آفت استمرار داشته باشد و کسانی بر این باور باشند که تنها آنگونه که ما می‌اندیشیم باید بیندیشند و تنها آن‌گونه که ما سخن می‌گوییم باید سخن بگویند و هیچ سخنی گفته نشود این به اعتقاد بنده استمرار آن تحجرگرایی است.» مطابق کلام آقای محسن الویری قشر متحجر گروهی بودند که تفکری داشتند ولی سعه صدر و تحمل لازم را برای شنیدن صدای مخالف نداشتند و لابد امام هم شخصی بود که اعتقاد داشت همه مخالفین باید صحبت خودشان را بزنند و کسی نباید مانع شود. شکی نیست که این نوع تعریف، سطحی و تحلیل‌زده است. مسئله امام با قشر متحجر این نبود که «ما باید به مخالف اجازه صحبت بدهیم ومتحجرین اجازه صحبت به مخالفین نمی‌دهند.» معیار امام برای تقسیم جریانات حوزوی «اجازه حرف زدن» یا «اجازه ندادن برای حرف» نبود بلکه ملاک محکم امام برای دسته‌بندی حوزویان به «روحانی اصیل/روحانی وابسته» یا «روحانی انقلابی/روحانی متحجر» پایبندی تامّ و تمام به اسلام ناب محمدی یا «مخالفت/موافقت با مبانی انقلاب اسلامی» بود. ؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053