eitaa logo
روزنه
6.1هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
246 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
از آیندگان تا خبرآنلاین! بخش ششم پروژه اصلی خبرآنلاین: از بدیل سازی گفتمانی تا چهره سازی بدلی از انقلابی گری [صفحه 4 از 5] ⭕️وامدار و وفادار به علی لاریجانی در بین رسانه های داخلی را وابسته به می دانند هر چند این انتساب از طرف مشاور لاریجانی تکذیب شد. اما شواهد قابل توجهی در این باره وجود دارد که گویای وابستگی فکری و جریانی خبرآنلاین به اوست. علاوه بر شواهدی که در لابه لای بحثهای قبل و بعد وجود دارد مثل روابط صمیمانه با لاریجانی، موارد زیر نیز قابل ذکر است: -خبرآنلاین در اخبار و یادداشت های خود به دفاع تمام عیار از لاریجانی می پردازد که با جستجو کلید واژه " علی لاریجانی" به راحتی به این امر می توان دست یافت. به عنوان نمونه می توان به یادداشت و اشاره کرد. بعد توصیف لاریجانی به القابی مانند "محبوب اعتدالیون، مغضوب تندروها"، "آیت الله زاده فیلسوف"، قانون مدار" ، " باهوش"، "سیاست مدار" ، " صبور"، "صریح"، "معقول" ، " معتدل" و ... می نویسد:" او حالا تبدیل به یک بِرند در اردوگاه شده است، سیاستمداری که می تواند حتی جریانی را ذیل نام خود سازماندهی کند و جریان ساز و تصمیم ساز باشد.اما به همان نسبت که لاریجانی در بین چهره ای مورد قبول است، تندروها و نوآمدگان اصولگرا را خسته کرده و حتی عصبانی. او طی سال های اخیر که جولان تندروها و نوآمدگان اصولگرا بیشتر از همیشه شده بود نه تنها پا به پای آنها پیش نرفت که سایه ای سنگین بر سرشان بود. نه تخریب ها و نه توهین ها و نه حتی مُهر و کفش پرت کردن ها، لاریجانی را مجبور به عقب نشینی نکرد و حتی بیشتر بر خطر تندروها در سیاست خاصه در جریان اصولگرا هشدار داد."(خبرآنلاین، 5/1/1399) جالب است که دبیر سیاسی خبرآنلاین از نسبت دادن ولایت مداری که از شاخصه های مهم سیاسی ادعایی برای لاریجانی است خودداری کرده است. در یکی از تمجید نامه های خود نسب به لاریجانی می نویسد: " با رفتن اعتدال چه سرنوشتی خواهد یافت؟ اسم شخص نیست، یک روش و منش و مکتب است. علی لاریجانی در چند سال اخیر توانست این منش را در قالب عمل توضیح دهد. اعتدال واژه سختی نیست و با ویژگی‎هایی مثل خردورزی، تحمل و تامل، کنترل خشم، رعایت اخلاق و ادب تعریف می‎شود. اتفاقاً مخالفان اعتدال دوست دارند این ویژگی‏‌ها از جامعه رخت بربندد. با رفتن او از نهاد قانونگذاری کشور، ممکن است خردگرایی و اعتدال برای مدتی به محاق برود اما نابود نمی‌شود. رفتن لاریجانی می‎تواند تنفس اعتدال را سخت‌تر کند اما با رفتن او تفکر اعتدال از بین نمی‎رود."(خبرآنلاین، 15/9/1398) - پوشش خبری که برای علی لاریجانی، هم از جهت کمی و هم از جهت کیفی، انجام داده است نشان می دهد که به شدت حامی سیاسی و مروج افکار او و دیگر دوستان اعتدالیش است. با جستجوی ساده ای در آرشیو خبرآنلاین به این مطلب می توان پی برد. به عنوان نمونه در دوران یک ماهه اول شیوع در ایران انتقاد ها از علی لاریجانی در دو جهت افزایش یافت. جهت اول این بود که او چرا در مدیریت بحران کرونا حضور میدانی ندارد مخصوصا که شیوع کرونا اول بار از ، حوزه انتخابی او مخابره شد(سایت قم فردا، 17/12/1398). جهت دوم این بود که چرا در مقابل گسترده به دفاع از این شهر مقدس نپرداخت و رسانه های نزدیک به او به این امر اهتمام نداشتند(سایت تابناک قم، 29/12/1398). با وجود این انتقاد ها خبرگزاری خبرآنلاین 31خبر از در بازه زمانی یک اسفند 98 تا 5 فروردین 99 منتشر کرد که تمامی آنها از او محسوب می شود. - در آستانه ی انتخابات ریاست جمهوری سال 96 برنامه تلویزیونی آرا گفتگویی بین و ترتیب داد. مجری این برنامه مهاجری را به عنوان رسانه حامی و منتسب به عنوان می کند و در برابر این انتساب سکوت می کند. - انتقاد های بی شمار نخبگان سیاسی و مردم از و تایید این حجم انتقاد توسط لاریجانی با استفاده از تعبیر " مجلس دهم مظلوم واقع شد" نشان از نارضایتی های عمیقی از این مجلس داشت. اما با این حال به صورت تمام قد به دفاع از مجلس دهم می پردازد. در این رابطه به آمار هایی که حکایت از این امر دارد اشاره خواهیم کرد. @rozaneebefarda ادامه👇
از آیندگان تا خبرآنلاین! بخش هشتم/ب مروری بر کارنامه و اندیشه سیاسی وبلاگ نویسان خبرآنلاین! [صفحه 4 از 5] ♦️سید‌محمدعلی ابطحی مهمترین مسئولیت سیاسی او ریاست دفتر رئیس جمهور اصلاحات(1376 تا 1380) است. از فعالان فتنه۸۸ بود و دستگیری و اظهارات او در دادگاه های فتنه 88 جنجالی و تاریخی بود. را متوهم و را خائن نامید و را به دنبال انتقام گرفتن از رهبری دانست. زندگی سیاسی این عنصر اصلاح طلب همواره با حواشی زیادی همراه بوده که از آن جمله مسئله ارتباط پدر وی با جریان است که اگرچه تلویحا از سوی او رد شده اما قرائنی بر این موضوع وجود دارد و در این فرض، کنش گری سیاسی ابطحی باید در بستری بسیار پیچیده تر از وضع فعلی تحلیل شود. در واقع یکی از اضلاع مهم خرده جریان اعتدال، اتصال به حجتیه است که امام خمینی نسبت به خطر آنان بارها هشدار داده بود. 🎞عکس43: ♦️صادق زیباکلام استاد دانشگاه و فعال اصلاح طلب که با اظهارات سیاسی سطحی و جنجالی اش شناخته شده است. یک است که مکنونات فکری اصلاح طلبی را - مثل لیبرالیسم و سکولاریسم - به صریح ترین شکل ممکن بیان می کند. رسانه ها درباره مدرک دانشگاهی او و عضویتش در هیئت علمی دانشکده حقوق دانشگاه تهران بعنوان رشته غیرمرتبط با تحصیلات آکادمیک وی، های جدی مطرح کرده اند. او تصریح دارد که تمام سلول های بدنش است و همچنین حامی تمام عیار روحانی در انتخابات 92 و 96 بوده است. زیباکلام در دوران مبارزات، از سمپاتهای جریان ملی گرا بود و همچنان این اتصال فکری برقرار است. 🎞عکس45: صادق زیبا کلام ♦️محمد سروش محلاتی یکی از اعضای شاخص خرده جریان اعتدال و از مریدان آقای رفسنجانی است که در مدح وی کتاب «آیت درایت» را نوشت است. او شاگرد سیدمصطفی (روحانی روشنفکر اصلاح‌طلب و اعتدالی) بوده و به گفته خود در دروس افرادی چون آقای و نیز حضور داشته است. نزدیک‌ترین فرد به وی؛ آقای و پس از آن؛ است که با هم‌کاری یک‌دیگر و البته با مساعدت ، از دهه شصت تا کنون، در صفحه حوزه و روحانیت ، مطلب می‌نویسند(سایت ایران آنلاین، 9/11/1397). او سال 1394 پس از ثبت نام برای کاندیداتوری تهران، شد. 🎞عکس53: محمد سروش محلاتی محمد سروش محلاتی در پاسخ به این سؤال که «آیا آثار شما در دهه اخیر، کرده است؟» تلویحا تغییر رویکرد خود را بعد از تأیید می‌کند(سایت ایران آنلاین، 9/11/1397). البته باید دانست که این تغییر؛ مانند تغییرات رفتاری پدر سیاسی ایشان یعنی جناب آقای رفسنجانی، صرفا یک تغییر استراتژیک بوده و نه تغییری بنیادین و فکری و بن‌مایه‌های فکر او در کتاب «آزادی، عقل و ایمان» که در سال 1381 و در دولت آقای به عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی انتخاب شد، در سال‌های بعد نیز تداوم یافت و شاخه دواند. محمد سروش محلاتی در کتاب اسلام و مقتضیات زمان؛ صراحتا می‌گوید تنها جایی که الزاما باید وارد شود، مسائل مربوط به آخرت (نماز و روزه و...) است و بقیه مناطق یا امکان ورود دارد ولی الزامی نیست یا این‌که اصلا حق ندارد وارد شود. البته در ساحت دوم و در جایی که امکان ورود دین هست؛ صرفا در حد کلی‌گویی‌های فطری امکان حضور دارد و نه بیش از آن(اسلام و مقتضیات زمان، فصل سوم). را می‌توان یکی از تئوریسین‌های تبلیغی خرده جریان دانست. او به تبع سایر کارگزاران شبه‌جریان اعتدال؛ الگوی فکر سیاسی خود را بر : ، و مبتنی بر این دو بنا می‌کند و آن را در مجامع حوزوی و دانشگاهی تبلیغ می‌کند. او با همین عینک به سراغ آیات و روایات می‌رود و برداشت‌های و غیراصولی خود را به آن تحمیل می‌کند. به طور مثال او از آیه شریف « لا إکراه فی الدین » استفاده از ابزارهای الزام‌آور علیه عقاید باطل را به هیچ وجه جایز نمی‌داند (اندیشه و ایمان در آزادی، فصل سوم) و از این طریق با جریانات ضد دین را با روکش فقهی ترویج می‌کند. محلاتی در حال حاضر در مؤسسه و سایر مراکز هم‌سو به تئوری‌سازی برای دولت اعتدال مشغول است. @rozaneebefarda ادامه👇
هدایت شده از مدرسه انقلاب ۱
📌موسسه علامه مصباح باید باشد❗️ 🆔 @darseenghelab «نقدی بر امتداد خط در ژورنالیسم حوزوی توسط فرید مدرسی‌های معمم» 🔹 سایت طی یادداشتی تحت عنوان «چه کسی رئیس موسسه امام خمینی(ره) خواهد شد؟» روایتی تحریف‌آمیز از روند تحولات موسسه امام خمینی(ره) بیان کرده و نهایتا اتخاذ رویه سکولار را به این موسسه توصیه کرده است. 💠 مباحثات، ضمن تقسیم اساتید موسسه به دو گروه «علمی» و «سیاسی»، ورود موسسه به مسائل سیاسی را آفت اصلی این موسسه و عامل سقوط این مرکز علمی تفسیر می‌کند و می‌نویسد: «به نظر می رسد آنچه که در سالهای گذشته بیش از هرچیز منجر به تضعیف این مؤسسه گردیده تبدیل شدن جریان سیاسی این مرکز به ویترین مؤسسه و غفلت از معرفی و تقویت بخش‌ها و شخصیت‌های علمی این مرکز شده است.» 🔻 پیش‌فرض سایت مباحثات آنست که ورود طلاب و اساتید به عرصه سیاسی، مخالف شان علمی ایشان است؛ چنین مفروضی دقیقا همان جمله پاکروان، رئیس است که به امام خمینی(ره) گفت سیاست یعنی پدرسوختگی و بهتر است شما در آن دخالت نکنید❗️ 🔹مباحثات پس از روایت تحریف‌آمیز و سکولار از گذشته موسسه، توصیه‌‌ای برای آینده این موسسه ارائه کرده و می‌نویسد: «باید دید ریاست بعدی این موسسه چه اولویت‌هایی برای خود تعریف خواهد کرد. قطعا بازگشت به اهداف اصلی موسسه یعنی تربیت طلاب متخصص در علوم انسانی باهدف پاسخگوئی به شبهات و عقائد انحرافی اولویت نخست این موسسه باشد. هدفی که در ۱۵ سال اخیر بخاطر ورود برخی از اعضای آن به تشکیل جناح‌های سیاسی کمتر مورد توجه قرار گرفته‌است» 🔻مباحثات در بخش پایانی این یادداشت بدون اشاره به منبع خاصی و صرفا بر اساس خیال و گمانه از آیت‌ﷲ عباس کعبی و سیداحمد رهنمائی به عنوان گزینه‌های ریاست موسسه سخن گفته است هرچند وزن آیت الله رجبی را بالاتر از این دو بزرگوار تحلیل کرده است. 🆔 @darseenghelab 🖋 در بررسی این یادداشت سه نکته قابل طرح است. 1️⃣ آیا علامه مصباح تنها از سال 88 وارد مسائل سیاسی شد؟ مبارزات سال 42استاد با رژیم پهلوی، مقابله با جریان التقاط و چپ‌گرا، نقد رویکرد دولت خاتمی و..، هیچکدام مساله سیاسی نیستند؟ چرا مباحثات، را در دستور کار قرارداده است؟ 2️⃣ دوگانه علمی-سیاسی، حکایت از نگرش سکولار این سایت به عرصه و دارد. در این نگرش اگر شخص دانشمندی مانند دکتر نبویان یا آقاتهرانی وارد مسائل سیاسی شود، مرتکب امر اشتباهی شده‌اند! بنابراین اساتید موسسه باید درکنج عزلت نشسته و تحصیل علم کنند و سیاست را به ما به سیاست بسپارند! 3️⃣ سایت مباحثات فاقد شانیت ورود به فضاسازی رسانه‌ای جهت تعیین ریاست موسسه است و ضروری است تا از تلاش برای تفرقه_افکنی میان بزرگان موسسه دست بردارد. تلاش‌های این سایت در تضعیف جایگاه آیت الله رجبی که سالها قائم مقام آیت الله مصباح بوده است، ره به جایی نخواهد برد. 🔍 سوال جدی اینست که طرح مطالب که منشا واقعی ندارد، چه سنخیتی با ماموریت حرفه‌ای یک رسانه دارد؟ منبع این گمانه سازی ها کجاست؟ چه کسی از آقایان کعبی و رهنمایی به عنوان گزینه‌های ریاست بر موسسه نام برده است؟ 🔹 مباحثات اگر بنای ورود به پرونده‌های مهم و جنجالی دارد، می‌تواند به افشای خط فتنه گران ۸۸ بپردازد که برخی از اعضای تحریریه این سایت در جرگه آن قماش بوده‌اند و هنوز هم سایت شخصی شان فیلتر است! بررسی پرونده باند مخوف مهدی هاشمی قاتل نیز برای مصون ماندن از انحراف فکری و برای فاصله‌گذاری با کانون های فتنه‌گری مانند بیت منتظری مفید است. 🆔 @darseenghelab
سکولاریسم پنهان به سبک جعفریان! || علی محمدی[تیتر از روزنه] @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹در چند گروه دیدم که برخی دوستان فاضلم از این سخنان جناب آقای جعفریان[در حمایت از فقه سنتی] استقبال کردند و آن را جزو معدود حرفهای درست این چند ساله‌ی ایشان قلمداد کردند. ولی به نظر حقیر، به رویکرد این چند ساله ایشان باید بیشتر حساس بود. 🔹برداشت من این است که برای طیف فکری ایشان، است برای رد تمامی ایده‌های تکاملی در فقاهت که عمدتاً توسط دغدغه‌مندان و فقیهان انقلابی طرح شده است. 🔹همین رویه را شما در تحقیقات مرحوم فیرحی هم می توان مشاهده کرد. 🔹محور پروژه فکری مرحوم این بود که فقه سنتی(که قله آن بزرگانی مانند آخوند خراسانی و میرزای نایینی هستند)، با مواجه شده است؛ 1️⃣یکی توسط شهید صدر و من تبع ایشان، که متأثر از جریانهای چپ و مارکسیستی، به دنیال نظام‌سازی رفته اند. 2️⃣و دیگر توسط حضرت امام ره و من تبع ایشان، که تفسیری اقتدارگرا از ولایت فقیه و دین ارائه داده اند. ✔️نتیچه هر دو انحراف این است که وجوه دموکراتیک دین، فروکاسته شده و جا به دموکراسی تنگ شده است! 🔹به نظر حقیر که مدتهاست خطوط فکری ایشان و مرحوم فیرحی را دنیال می کنم، شاید جا داشته باشد حرف آقای جعفریان را در این چنین فضایی تحلیل نمود. 🔶حاشیه روزنه آقای جعفریان به عنوان رفیق گرمابه و گلستان (مبدع تئوری انحرافی مکتب در فرایند تکامل)، اگر واقعا چنانکه ادعا می‌کند، طرفدار فقاهت مرسوم حوزه‌ای است، ابتدا برای اثبات برادری خود، کتاب دوست دیرینه‌اش که لازمه‌اش انکار بسیاری از مسائل و بلکه برخی ارکان فقه سنتی است، را کند تا حوزه باور کند که در پشت این ادعای طرفداری از فقه سنتی، طراحی دیگری در کار نیست! جناب جعفریان، از حامیان دوآتشه و ، همزمان عضو حلقه اطرافیان جناب آقای و عضو ارشد حلقه یاران آقای است و از این رو، در تحلیل مواضع وی، رویکرد سیاسی رادیکالش را نباید نادیده گرفت. @rozaneebefarda
، و سایر ! کاندیدای محبوب آقای هنوز از راه نرسیده، وجهه دینی و اعتبار سیاسی مراجع عظام تقلید قم و نجف، را به نفع خود مصادره کرده است! حالا این به دیگران درس پرهیز از خرج کردن عناوین دینی برای کسب قدرت سیاسی می‌دهند! ضمنا دو رئیس جمهور از سلسله سمنانیان، هر دو به خاطرات یا خیالات ماورایی مبتلا بودند و هر دو مورد نقد عالمان انقلابی و دلسوز؛ یکی از سخن می‌گفت و دیگری از ! حالا معلوم نیست آقای چرا خاطرات متافیزیکی یکی از آن(که از قضا پیشاهنگ شعار آنان هم هست) را کلا از یاد برده است! @rozaneebefarda
برخی مدعیان عدالتخواهی چرا به سمت غش کرده‌اند؟! در انتخابات۱۴۰۰ فرصت مناسبی است برای تفکیک از . فعلا اینان با ، و کاندیداهای انقلابی، فاز نخست رونمایی از ماهیت واقعی خود را کلید زده‌اند. آیا عجیب نیست این تمرکز خاص بر نقد کاندیداهای انقلابی و تمجید تلویحی از کاندیدای اعتدال؟! آرمان عدالتخواهی از آرمان‌های اولیه و اصیل انقلاب اسلامی است که در هیچ شرایطی نباید از آن دست برداشت؛ حتی اگر مدتی کوتاه، پرچم آن را عده‌ای زاویه‌دار با معنا، مبنا و منتهای عدالتخواهی، غصب کرده باشند! ایران پر است از جوانانی که جان شان گره خورده است به آرمان‌های امام و شهدا و چشم‌شان به انگشت اشارت رهبر عزیزتر از جان است. اگر تعداد اندکی به هر دلیل، از چارچوب فکری و سیاسی امام و رهبری فاصله گرفتند، گرچه است اما هرگز قطار انقلاب اسلامی در ایستگاه عناصر پشیمان و پریشان، نمی‌ایستد؛ چنانکه در این ۴۰سال پرحادثه نایستاده عمل‌کردهای عجیب و غریب برخی مدعیان دروغین عدالتخواهی، یادآور موسوم به است که به دلیل فقر معنا و مبنا و بعضا تقوا، به مرور در جریان‌های سیاسی و مناسبات قدرت هضم شدند و از پرچمداری خط امام و اشغال لانه جاسوسی آمریکا، به مجیزگویی شیطان بزرگ و پیشگامی در پهن کردن فرش قرمز برای آمریکا کشیده شدند! سرنوشت برخی از این جوان‌های پرشور و پرتناقض، بسیار شبیه است به سرگذشت تلخ و عبرت‌آموز جناح چپ دهه شصت! اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا @rozaneebefarda
و سوءاستفاده از نام برخی علمای حوزه به سبک وقتی یک رسانه اعتدالی، مواضع سال ۹۵ را بعنوان (واکنش آیت‌الله جوادی به ردصلاحیت داوطلبان انتخابات۱۴۰۰) قالب می‌کند! هم حدی دارد، خجالت هم خوب چیزی است! دفتر ایشان اگر تکذیب نکند واویلاست و سکوتش علامت رضایت!؟ از یاد نبریم که ایشان اگر نقد و نظری داشته باشند، و بنا بر رسانه‌ای کردن آن باشد، راهش را می‌دانند و نیازی نیست برخی بدخواهان بخواهند با بازنشر ایشان، زمینه جوسازی، فریبکاری و احیانا فتنه‌گری غربگرایان را فراهم کنند! یادمان هست ایشان مسئله را خطاب به چه کسانی مطرح کردند و یا در مورد مذاکره با بیگانگان، خصوصا آمریکایی‌ها، توصیه کردند وقتی با آنها دست می‌دهید انگشتان تان را بشمارید! ولو جناب ایشان نقد و نظر ناصحانه ای نیز داشته باشند، بین او و این جماعت غربزده وابسته و عاشق آمریکا، فرسنگ‌ها فاصله است و طمع خام به مصادره یا سوءاستفاده را ان‌شاءالله به گور خواهند برد! ناگفته پیداست که حساب مواضع سیاسی فرزند آیت‌الله جوادی آملی از شخص حضرت ایشان جداست و عملكرد آقای سعید/مرتضی جوادی، مستقلا باید قضاوت شود. از این رو، جناب آقای سعید/مرتضی جوادی (بعنوان یکی از حامیان دوآتشه روحانی و از تئوریسین‌های خرده‌جریان ناکارآمد و پرخسارت )، باید پاسخگوی ملت ایران باشد؛ چه اینکه همه حامیان حوزوی روحانی، در پیدایش وضع اسف‌بار فعلی، سهیم اند و بجای فرافکنی و طلبکاری، وقت پاسخگویی آنهاست! سوءاستفاده از بزرگان حوزه، پذیرفته نیست. @rozaneebefarda
؛ از ارادت به تا رفاقت با ماجرای وابستگی سیاسی لاریجانی به خرده‌جریان اعتدال، به روایت هاشمی رفسنجانی! @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ▫️آقای هاشمی رفسنجانی در خاطرات سال ۷۷ خود چنین نوشته است: ▪️علی لاریجانی پیشنهاد داشت، حزبى تشكيل شود كه براساس افكار و روش‌هاى ، به‌طور غيررسمى، تحت هدايت من باشد. آقاى على لاريجانى، [رییس سازمان صداوسیما] آمد. از روند امور در كار دولت و رهبرى، اظهار نگرانى کرد و از اينكه خودشان بتوانند امور را سامان دهند، اظهار يأس نمود و گفت، با جمعى از همفكرانشان از چپ و راست و ميانه، راه‌چاره را منحصر در ميدان‌دارى شما دانستيم. گفتم، هنوز فكر مى‌كنم بايد تلاش كنيم، از به افراد و ، يابد و كمك‌ها را بدون نام و غيرعلنى داشته باشيم. پيشنهاد داشت، حزبى تشكيل شود كه براساس افكار و روش‌هاى اعتدال، به‌طور غيررسمى، تحت هدايت من باشد. اخیرا مطلع شدم که جمعی از مدیران دولت من، بنا دارند چنین حزبی تشکیل دهند و او را هم دعوت به همکاری کرده‌اند. گفت، به اين صورت كه رهبرى به دانشگاه رفتند و حمله‌اى كه به روشنفكران شد، موافق نبوده. از كسالت رهبرى هم مطلع بود و ناراحت. از قدرت آقاى [علی‌اکبر] ناطق‌نورى، براى اداره جناح‌شان هم مأيوس است و ادامه داد، جلسه و مذاكرات سامان‌دهى اقتصادى دولت، بى‎نتيجه بوده و آقاى خاتمى، تصميمى نمي‌گيرد. از برنامه دوم خرداد در دانشگاه تهران هم انتقاد داشت. از اينكه جناح مقابل هم انتقادات را متوجه سوت و كف‌زدن كرده، ناراضى است. عصر دكتر [حسن] روحانى، [دبیر شورای عالی امنیت ملی]، از وضع رهبرى و كم‌شدن محبوبيت و سلامتى ايشان، اظهارنگرانى‌كرد.‌ راجع به حزب در حال تأسیس [اعتدال و توسعه] صحبت شد؛ هم نمی‌خواهد مسئولیت رسمی داشته باشد و هم مایل است تحت تاثیر او باشند. اخیرا آنها به آقای دکتر [حسن] حبیبی توجه کرده‌اند. گفت آقای [علی] لاریجانی هم برای [تاسیس] حزب پیگیری می‌کنند. ▫️منبع: در جستجوی مصلحت، خاطرات سال ۷۷، صص ۱۹۵ و ۱۹۶؛ خاطرات روز سه‌شنبه ۱۲خرداد ۱۳۷۷. 🔶حاشیه روزنه ۱. پیوند نامرئی و ناگسستنی آقای علی لاریجانی با جریان آقای هاشمی و تلاش او برای تأسیس حزب سیاسی زیرنظر آقای هاشمی، نکته بسیار مهمی است که در بازشناسی ریشه‌های بسیاری از مناسبات و عملکرد او در دوران روحانی، بسیار حائز اهمیت است. راز حمایت‌های فائزه هاشمی از لاریجانی را باید در همین پیوند وثیق فکری/سیاسی جستجو کرد! ۲. با نزدیک شدن به پایان دوران حکمرانی هاشمی در قوه مجریه، مریدان و نزدیکان وی برای در کرسی قدرت، به تأسیس حزب سیاسی اقدام کردند. نتیجه این اقدامات رانتی و موسمی، تشکیل حزب سازندگی بود که جمعی از اعضای هیئت دولت هاشمی در رأس آن عضویت داشتند و همین امر موجب تذکر صریح رهبری و مخالفت ایشان گردید. کارگزاران اما همچنان به کار خود ادامه داد و در انتخابات سال ۷۶ هم از خاتمی حمایت کرد و کرسی‌های اقتصادی دولت اصلاحات را در دست گرفت! بعنوان شهردار تهران که به متهم بود، نماد حزب کارگزاران است که در خاطرات سال ۷۷ هاشمی، سرنخ‌های فراوانی از حمایت‌های هاشمی و خاتمی از وی وجود دارد که جای تحلیل و بررسی جدی دارد. ۳. حزب کارگزاران که به نوعی در طیف دسته‌بندی می‌شد و از آن بعنوان نماد جریان (بخوانید چپ‌نماهای نئولیبرال) نام برده می‌شد. ۴. بعد از تجربه تأسیس کارگزاران، طیف دیگری از مریدان و نزدیکان فکری هاشمی نیز به فکر تأسیس افتادند که طیف راستگرای یاران هاشمی را شامل می‌شد که به ظاهر در جناح راست دهه هفتاد فعالیت داشتند. طبق خاطرات هاشمی، نتیجه ایده مشترک و همکاری سیاسی امثال و بود. ۵. راز پیوستگی دو طیف چپ‌نما و راست‌گرا از مریدان سیاسی آقای هاشمی در دولت روحانی را باید در مهندسی سیاسی هاشمی در تأسیس دو حزب کارگزاران و اعتدال و توسعه بازیابی کنیم. این دو حزب در حقیقت مأموریت یافتند که دو جناح سیاسی اصلی کشور را به خدمت آقای هاشمی درآوردند و لذا خرده‌جریان اعتدال که و وضعیت اسف‌بار معیشتی فعلی، نمودی از کارنامه سیاه آن است، در فرایندی پیچیده و پنهانی، در تدارک مصادره و استخدام دو جریان اصولگرا و اصلاح‌طلب برآمد! بدون آنکه هزینه‌ای بپردازد. @rozaneebefarda
از جمهوریت رضاخانی تا جمهوری اسلامی درنگی در تحریف اخیر سروش محلاتی پیرامون دیدگاه امام خمینی در باب جمهوریت [صفحه ۲ از ۳] آقای سروش محلاتی و همفکرانشان معتقدند مردم حق دارند حتی فرد فاسدی همچون پهلوی را به عنوان حاکم انتخاب نمایند و این از نظر اسلامی نیز مورد تایید است. شوربختانه کسی که داعیه دار امام شناسی است چنین مطلب واضح البطلانی را به امام خمینی نیز نسبت می دهند! روشن است که خاستگاه حقوق از نگاه دینی، خداوند متعال است. اوست که برای انسان‌ها حقوقی را قرار داده است البته اگر شخصی منکر نگاه توحیدی و معتقد به مکتب پوزیتویستی حقوق باشد، چنین اعتقادی نخواهد داشت. این بحث از منظر امام خمینی طرح شده و محل بحث، حکومتی است که از منظر دینی مورد تایید است. باید دقت نمود که بحث، در آزادی تکوینی مردم نیست؛ از نظر تکوینی خداوند این قدرت را به هر انسان مختاری داده است که مرتکب معصیت، حتی قتل و جنایت‌ شود، ولی از نظر تشریعی او را نهی کرده و چنین حقی به او نداده است! حال آیا می‌توان معنای معقولی برای این گزاره یافت که خداوند به مردم حق داده است هر شخصی حتی فاسدترین‌ها را به عنوان حاکم خود انتخاب کنند؟ البته حق مردم در انتخاب بالاترین مقام کشور مورد تایید قانون اساسی است. امام خمینی (ره) و بزرگان انقلاب که به شکل صحیح نظریه ولایت فقیه را تقریر نموده‌اند، اذعان می‌کنند امام معصوم، فقهای جامع شرایط را برای به دست گرفتن مجاری امور در دوران غیبت به مردم معرفی نموده‌اند و تطبیق چنین فقیهی بر یکی از فقهای موجود به عهده مردم است و حکومت باید این حق مردم را به رسمیت بشناسد. اینکه مردم حق دارند چنین شخصی را به عنوان حاکم انتخاب نمایند، مورد انکار کدام فقیه است؟ بنابراین سروش محلاتی از یک جمله کوتاه امام و اینکه فرمودند (مردم حق دارند تنها برای خودشان حاکم انتخاب کنند نه نسل های آتی) مطالب نادرستی که خود می‌پسندد را به امام نسبت داده است. 2. آیا امام خمینی(ره) در سن ۲۳ سالگی نظری مخالف همه فقها و رجال سیاسی داشته اند؟ سروش محلاتی در بحث اخیر خود در خصوص جمهوریت، مدعی است که امام خمینی در سن ۲۳ سالگی(در قضیه تلاش رضاخان برای تاسیس جمهوریت) با این موضوع مواجه شدند و در حالی که همه علما و رجال سیاسی مخالف جمهوریت رضاخانی بودند، امام مصلحت کشور را در جمهوری می‌دید‌ند و لو در رأس آن رضاخان باشد.(دقیقه ۵۰:۵۰) سروش محلاتی می‌گوید: «در برابر قاطبه علما و بزرگان یکی استاد بزرگوارشان مرحوم شیخ عبدالکریم حائری و دو تن از مراجع بزرگ آن عصر سید ابوالحسن اصفهانی و آیت الله نائینی و بعد جبهه بزرگ مبارزه با استبداد که رهبرش مدرس است، در قبال همه این‌ها این طلبه جوان ۲۴-۲۵ ساله اعتقاد دیگری دارد. چنان جمهوریت برای امام خمینی اهمیت دارد که در آن سنّ و سال که آغاز فعالیت فکری و سیاسی حضرت امام تلقی می‌شود می‌گوید ای کاش جمهوری رضاخانی تحقق پیدا می‌کرد...»(دقیقه ۳۳) واقعیت آن است که این نسبت به امام خمینی صحیح نیست. آقای محلاتی چطور از سخن امام در سال ۱۳۵۸ که: اگر جمهوری در سال ۱۳۰۳ تشکیل شده بود در مقایسه با سلطنت و فجایعی که بعدا رخ داد بهتر بود، برداشت کرده‌اند ايشان در همان سال و در سن ۲۳ سالگي چنين نظري داشت اند؟! این تحلیل پسینی از یک واقعه تاریخی است و لزوما به این معنا نیست که امام خمینی(ره) در همان زمان هم این فکر را داشته اند. اساسا در آن سال هنوز معلوم نبود كه بعد از منتفی شدن جمهوري رضاخاني، سلطنت وی مطرح خواهد شد، تا علما اهمّ و مهمّ كرده و در تزاحم اين سلطنت یا جمهوریت رضاخانی يكي را ترجيح دهند. مساله‌اي كه در سال 1358 مبتنی بر تجربه ای تاریخی و تحلیلی پسینی امکان پذیر بود. محلاتی اذعان دارد که علما با قدرت يافتن رضاخان مشكل داشتند نه جمهوريت؛ لذا طبعا علما سلطنت او را نيز نمي‌پذيرفتند! اساسا در آن فضاي پر فتنه و ابهام، صحنه آنچنان روشن نبود که کسی بتواند با اطمینان جمهوری رضاخانی را نسبت به وقایع سیاه و پرخسارتی که قرار بود در آینده واقع شود، ترجیح دهد. اگر هر عالم و فقیهی به این نتیجه می‌رسید که مبارزه و اصلاح امور و لو بعد از مرگ رضاشاه به عنوان رئیس جمهور مادام العمر نزدیک‌تر و ساده‌تر است، بی تردید با توجه به اصول فقهی آن را تجویز می‌نمود. از این رو تحلیل امام خمینی یک تحلیل پسینی است که بعد از گذشت ۵۴ سال شکل گرفته است و به همین جهت هرگز نمی‌توان نظر امام خمینی را در آن سال‌ها در برابر نظر آیات حائری و اصفهانی و نائینی دانست، آنطور که در سخنان آقای محلاتی بیان شده است. طرح موضوع جمهوریت در ایام انتخابات بی‌جهت با اغراض سیاسی نیست؛ آیا و طرفداران ناکارامد با قرار گرفتن در معرض شکست سیاسی در پی انتقام از نظام برآمده و به طرح چنین مباحث تحریف‌آمیزی می‌پردازند!؟ @rozaneebefarda
سروش محلاتی و تحریف قیام عاشورا! [صفحه ۴ از ۴] 17- تفسیر مخدوش از ماهیت قیام امام حسین(علیه‌السلام)؛ شهید مطهری در کتاب حماسه حسینی، ذیل اشاره به اشتباهات کتاب شهید جاوید، این بحث را مطرح می کنند که منطق امام حسین علیه السلام در قیام، منطق شهید و منطق هجوم بود لذا بعد از فهم مخالفت کوفیان با قیام ایشان(عدم همراهی اکثریت با ایشان) بازهم حاضر به بیعت نمی شوند.از نگاه ایشان حضرت به «امر به معروف و نهی از منکر» تعالی بخشید، پس از کلام شهید مطهری و بزرگان دیگر می توان اینگونه استنباط کرد که چون قیام ایشان قیامی برای همیشه تاریخ بوده است. می‌بایست این صدای رسا بدون ابهام و شائبه به گوش همگان برسد. لذا ایشان با برداشتن بیعت در طول مسیر، می‌خواست افراد خالصی که با تمام وجود این راه را قبول دارند انتخاب شوند، افرادی که بتوانند تمام سختی های راه با بپذیرند و تسلیم دشمنان نشوند. این خالص کردن اصحاب به معنی مطلوب بودن عدم پذیرش آنها نیست! یعنی همه کسانی که حضرت را تنها گذاشتند مجرم شناخته می شوند. چون قیام در مقابل یزید وظیفه واجب همگانی بوده است. لذا شهید مطهری می‌گویند: «من به نویسنده شهید جاوید اشکال کردم که چرا وقتی شب عاشورا بیعت را از اصحاب برداشتند ، نفرمودند ماندن شما در اینجا حرام است؟ برای اینکه آنها می خواهند مرا بکشند و با شما کاری ندارند؟ چرا نفرمودند حفظ جان شما واجب است و باید خود را نجات بدهید؟ چرا بعد از اینکه پایداری اصحابشان را دیدند ، بر قیامشان تاکید کردند و اسراری را به آنها گفتند که تا آنروز نگفته بودند؟ و چرا از حبیب ابن مظاهر خواستند شب عاشورا افراد قبیله بنی اسد را برای جنگ همراه کند تا تعداد کشتگان زیادتر شود؟» یعنی از نگاه شهید مطهری ، مساله قیام ،یک مساله شخصی نبوده که دیگران وظیفهای نداشته باشند و همچنین ، مساله بسیار غیر ضروری نبوده که دیگران در پذیرش یا عدم پذیرش مختار باشند، پس مساله «برداشتن بیعت» را باید مناسب معنی کرد نه تفسیر «آزادی سکولار»! آری اگر آنروز نویسنده کتاب «شهید جاوید» تفاسیر غلطی را از قیام سالار شهیدان ترویج می‌کردند، امروز هم امثال سروش محلاتی همان راه را دنبال می‌کنند! 18- موقعیت حضرت برای تحمیل عدم ملکه بوده؛ حضرت با اکثریتی مواجه بودند که با ایشان همراه نبودند و از طرف دیگر قیام علیه یزید را لازم و ضروری می دانستند پس حاضر به بیعت با یزید نبودند، امَّا بخاطر اینکه قدرت و امکاناتی نداشتند، تحمیل بیعت بر اصحاب از اساس منتفی بوده است. و وقتی این مساله منتفی باشد، برداشتن بیعت دلیلی بر «عدم تحمیل» نیست. چون فرض تحمیل جایی محقق است که امکانش باشد. از همین رو اگر کسی از اصحاب می خواست در روز عاشورا فرار کند، هیچ امکانی برای جلوگیری از فرار او میسَّر نبود. 19-نداشتن تفسیر درست از بیعت با توجُّه به سابقه تاریخی؛ «برداشتن بیعت» در زمان حضرت رسول(ص) و حضرت علی علیه السلام و حضرت مجتبی(ع)، مشاهده نمی شود و در مورد حضرت سیدالشهداء مشاهده شده است.و در مورد ائمه دیگر هم چنین گزارشی مشاهده نشده است! پس این مساله را نمی‌توان عمومیت داد. از طرف دیگر باید در تحلیل و تفسیر آن دقَّت بخرج داد. پیامبر و حضرت امیر که حکومت داشتند هیچگاه بیعت را از اصحاب برنداشتند. در آخرین تجربه تاریخی امام مجتبی که بیعت را از اصحاب برنداشته بود، بخاطر خیانت اصحابش که حاضر شده بودند ایشان را دست بسته تحویل معاویه دهند، حاضر به پذیرش صلح تحمیلی شده بودند! اگر این تجارب تاریخی را کنار هم بگذاریم چه برداشتی از «برداشتن بیعت» متصوّر می شود؟! می‌توانیم اینگونه استنباط کنیم که سالار شهیدان، برای تامین اهداف زیر بیعت را برداشتند: یک) اصحاب ناخالص به ایشان خیانت نکنند و ایشان را تحویل سپاه دشمن ندهند. دو) اصحاب در حین مبارزه، فرار نکنند. و سه) افرادی باقی بمانند که با تمام وجود به قیام و هدف قیام ایشان باور دارند و آنهایی که زنده میمانند هم تا اخر مسیر که اسارت و سختی های بیشمار هست استوار باقی بمانند. حضرت از این سه هدف مقدماتی یک هدف اصیل دیگر را دنبال میکردند که عدم بیعت ایشان بصورت واضح و شفاف به تمام عالم و تاریخ مخابره شود. و منطق قیام ایشان ، راهگشای تمام آزادگان عالم شود. 20- اعتدالی‌ها و تفاسیر حزبی و جناحی از عاشورا؛ آنروزی که جریان برای اغراض سیاسی به سراغ تحریف وقایع تاریخی شیعی رفت، حامیان حوزوی آن به تئوریزه کردن این مسیر غلط پرداخته، در تحمیل لطمات سنگین به کشور و ملَّت مشارکت ورزیدند. آنها مقدسات شیعه را ابزار منفعت‌طلبی جریان حزبی قرار دادند و حتی بعد از بار آمدن خسارت‌های سنگین به کشور، از رویَّه غلط خود توبه نکردند و هرگز از ملَّت عذرخواهی نکردند! امَّا جدای از اینکه اغراض سیاسی این جماعت چیست، بر دلسوزان مفاهیم بلند شیعی است که اجازه تحریف مسائل اعتقادی را ندهند. @rozaneebefarda
وزیر کار در دفتر آقای شهرستانی! ▫️وزیر پرتکاپوی کار و رفاه در سفر به قم، سر از دفتر آقای شهرستانی درآورده است! اینهم از عجایب روزگار ماست که در این شرایط بحرانی به جای انجام وظایف بر زمین مانده، دست به کارهایی می‌زنند که ربطش به وظیفه ذاتی مدیر مربوطه، معلوم نیست! واقعا این کار با چه استدلالی صورت گرفته است؟! آیا کسی پاسخی دارد؟! دست‌بوسی از مراجع عظام تقلید و استماع فرمایشات ناصحانه ایشان، امر مهمی است و قابل تقدیر، اما حضور در دفتر یک رئیس‌دفتر، که در مورد عملکرد و کارنامه برخی رسانه‌ها و مجموعه‌های وابسته به او اشکالات و ابهامات جدی مطرح است، چه وجهی دارد؟! دیدار با شخص مراجع تقلید خصوصیت دارد اما دیدار با اطرافیان چه وجهی دارد؟ آیا برای دریافت نصایح مرجعیت اعلا می‌روند یا گزارش کار به رئیس‌دفتر ایشان؟! اگر برای دریافت نصایح خاص یا پیغام خاص رفته باشند البته کاملا موجه است اما اگر صرفا برای دیدار یا گزارش کار به رئیس‌دفتر بروند، وجهش مشخص نیست و مع‌الاسف این امر در حال تبدیل شدن به یک رویه است! 🔶حاشیه در دهه محرم امسال، _رسانه رسمی وابسته به آقای شهرستانی_ میزبان جلسات سخنرانی _تئوریسین خرده‌جریان در قم_ بود! @rozaneebefarda