eitaa logo
روزنه
6.1هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
246 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
دشمن‌شناسی به سبک امام خمینی هرکس که مسیرش مسیر اسلام نباشد دشمن ماست @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 دشمن ما فقط‏‎ ‎‏محمدرضاخان نبود؛ هرکس که مسیرش مسیر اسلام نباشد دشمن ماست، با هر اسم‏‎ ‎‏می خواهد باشد. هرکس جمهوری [منهای اسلام] را بخواهد دشمن ماست، برای اینکه دشمن اسلام‏‎ ‎‏است. هرکس پهلوی جمهوری اسلامی «دمکراتیک» بگذارد این دشمن ماست، هرکس‏‎ ‎‏«جمهوری دمکراتیک» بگوید، این دشمن ماست، برای اینکه این اسلام را نمی خواهد. (2خرداد1358-صحیفه امام ج7 ص457) 🔶حاشیه روزنه جریان موسوم به ملی مذهبی‌ها که نماد آن بود، از پرچم‌داران عنوان «جمهوری دمکراتیک» و «جمهوری دمکراتیک اسلامی» بعنوان نظام سیاسی پس از انقلاب اسلامی بودند. امام خمینی در چنین فضایی بود که از مردم خواستند به «جمهوری اسلامی» (نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر) رأی بدهند! مردم هم به خواست رهبرشان لبیک گفتند. امام سرنخ انحراف و شناخت پیاده‌نظام دشمن در دل جامعه انقلابی را صراحتاً بیان کردند! آنهم دقیقا در دوران حضور بازرگان در کسوت نخست‌وزیر موقت! حالا با گذشت چهاردهه از استقرار نظام اسلامی، دنباله‌های فکری و سیاسی نهضت آزادی در حوزه و دانشگاه به دنبال بازتولید همان ادبیات رادیکال و گفتمان انحرافی سابق شان هستند! دوگانه‌سازی بین نجف/قم و بین ولی فقیه و آیت‌الله سیستانی، یکی از پروژه‌های این جریان خزنده برای عبور از ولایت فقیه است. وابستگان فکری به بیت منتظری(بعنوان پایگاه تاریخی نهضت آزادی در قم)، در مظان پمپاژ چنین تفکر تفرقه‌افکنانه و خطرناکی قرار دارند! @rozaneebefarda
واکنش احساسی و عجولانه برخی مدعیان عدالتخواهی به +نقل تحریف‌آمیز یادداشت! ملکه عدالت و صداقت، شرط لازم برای عدالتخواهی است!/ با و میانه ندارد! اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹در پاسخ به واکنش این مدعیان عدالتخواهی: ۱) اگر واقعا عدالتخواه هستید چرا متن کامل یادداشت را در رسانه تان منتشر نکردید تا مخاطب با صدر و ذیل، و مدعا و دلیل آشنا شود و بتواند راحت قضاوت کند. ۲) در یادداشت روزنه هیچ اشاره‌ای به نام منحوس مسعود رجوی وجود ندارد؛ چه رسد که نویسنده‌اش بخواهد مدعیان عدالتخواهی را با آن جرثومه فساد و تباهی قیاس کند! این نحوه نقل که حاوی و و است، نشان می‌دهد که چرا از برخی آقایان با عنوان مدعیان دروغین عدالتخواهی یاد می‌شود! ۳) معنای چپ اسلامی در ادبیات سیاسی معاصر، روشن است؛ آنان که به قول ، به جای انقلاب اسلامی، در تکاپوی اسلام انقلابی بودند و به دلیل فقر معنا و مبنا، لاجرم به دام التقاط درافتادند و اغلب سر از ناکجا آباد درآوردند! ۴) مصداق چپ اسلامی را اگر بخواهید بشناسید، سرگذشت برخی تسخیر کنندگان لانه جاسوسی و مدعیان پیروی از خط امام را بخوانید! که روزگاری پرچمدار مبارزه با آمریکا بودند اما امروز زبان آمریکا در دهان دارند! روزگاری بزرگانی چون آیت‌الله را نماد و خود را نماد انحصاری معرفی می‌کردند اما کمتر از یک دهه بعد، به عمله آمریکا تبدیل شدند! آنان البته از ابتدای کار لزوما منحرف یا بدسگال یا ضدانقلاب نبودند، فاصله از و و دوری از و آنان را در مسیر کژراهه قرار داد و در روزگاری که برخی پیروان مکاتب انحرافی با توبه به دامن دین و انقلاب و مردم بازگشتند، اینان از مردم بریدند و به تبار انحراف پيوستند. ۵)بطور مشخص و مصداقی اگر بخواهید، برخی چریک‌های پشیمان مانند بهزاد و البته طیفی از اعضای مجمع روحانیون(خاصه برخی نمایندگان رادیکال مجلس سوم) را می‌توان مصداق چپ اسلامی دانست؛ همانان که ابتدای دهه شصت امثال و را نماد و و و افرادی می‌نامیدند و بعدا از آنطرف بام افتادند و از سربرآوردند و علیه ولایت فقیه و نظام و انتخاب مردم، شمشیر کشیدند. ۶)چپ‌های مسلمان دهه شصت، حالا در نقش شناخته می‌شوند! سقوط شان البته هیچ خوشحالی ندارد اما بسی عبرت‌آموز است. خب حق بدهید عده‌ای از همسنگران تان نگران شوند که برخی برادران پرشور انقلابی شان، به همان دلیل فقر مبنا و معنا و بعضا تقوا، نقش را بازی کنند و انقطاع نسلی چپ اسلامی را جبران نمایند! و صدالبته آنگونه که در یادداشت هم آمده بود، این هم یک خسارت بزرگ است. ۷)تهمت دیگر آنکه ادعا شده در یادداشت روزنه من و فلانی تکفیر شده‌ایم! برادر خوبم؛اولا آنجا اسم خاصی نیامده فقط تصویر چند پست اینستاگرامی بعنوان نمونه درج شده، وگرنه طیف شناسی مصداقی مدعیان دروغین عدالتخواهی، نیازمند مطالب تفصیلی تر است. از این گذشته، کجای یادداشت شماها تکفیر شده‌اید؟! دروغگویی در شأن شما نیست. مردم این روزها اهل تحقیق و تفحص اند؛ اگر مدعای شما را دروغ بیابند، برای خود شما بد می‌شود. ۸) اصلا جهت مزید اطلاع باید عرض شود که حتی آن سرکرده سازمان مخوف منافقین را هم بعد از انقلاب، امام تکفیر نکرد؛ چه رسد به شماها که برادران دردمندی هستید البته با نقدهای جدی که به کار و کردارتان هست. امام حکیم مان خطر طیف مجاهدین را گوشزد فرمود، آنان را فرزندان عزیز مهندس بازرگان و خواند و البته فرمودند منافقین از کفار بدترند! اما با اینهمه، خطر ، یعنی را از همین منافقین نیز بیشتر برشمردند! انذار و هشدار یادداشت آن است که خدای نکرده طیفی که روزگاری خود را نماد انقلابی‌گری می‌دانست و به همگان خرده می‌گرفت، نکند به سرنوشت (مجاهدین انقلاب و جامعه روحانیون) دچار شود و مع الاسف در حوادث واقعه، با چپ عریان(کمونیست‌ها) و چپ التقاطی(منافقین)، قرابت گفتمانی یابد و بشود مروج ! ۹)جانمایه یادداشت تفکیک مدعیان دروغین عدالتخواهی از عدالتخواهان پیرو خط امام بود؛ عدالتخواهی که امام و رهبری است، اهل دروغ و تهمت و دورویی نیست، اهل ناامید کردن مردم نیست، اهل قهر کردن با نیروهای انقلابی و غش کردن به دامن نیست! ۱۰)بهتر است به جای فرافکنی و مظلوم‌نمایی و اتهام‌زنی، قدری اندیشه بفرمایید.گفتگویی که خود را طرفدار آن نشان می‌دهید، اقتضای آن دارد که ان‌شاءالله طرفین بحث از اولوالالباب باشند. امید است هر دو یادداشت روزنه را جهت مراعات عدالت رسانه‌ای، در رسانه‌های خویش درج فرمایند. @rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
چپ های مسلمان و چپ های نامسلمان؛ پیشگامان ستیز با روحانیت و قانون! مروری بر پیشینه تاریخی ساختارشکنی اصلاح‌طلبان/بخش نخست 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹انقلابی های بدلی و عمله آنارشیسم همواره یکی از جریان‌های سیاسی پرضرر در تاریخ سیاسی ایران بوده اند که از یک سو در پیوند وثیق ارگانیک(عمله رسمی) یا ایدئولوژیک(عمله بی مزد و مواجب) با استعمارگران غرب و شرق بوده اند و از دیگر سو، با در صفوف مبارزین و انقلابیون اصیل، بیشترین ضربه را به وجاهت و اعتبار اجتماعی این جریان وارد کرده اند! 🔸ماجرا وقتی جالب تر می شود که این جماعت به دلیل تسلط بر عرصه رسانه، همواره خود چهره‌ای موجه و مهربان از خود به نمایش می‌گذارد و دست چدنی و دندان خونین خود را در پس لبخند مرموز و سلوک موزیانه خود مخفی می‌سازد. 🔸اکنون که اصلاح‌طلبان به عنوان نماد ساختارشکنی در جمهوری اسلامی شناخته شده اند، مرور پیشینه تاریخی چپ گروی، در شناخت ماهیت و مرام این جریان بدسگال و بدسابقه، بسیار ضروری می‌نماید. 🔹 زمانی که آقامیر بحرالعلوم رشتی در قزوین و آیت‌الله خمامی در رشت ترور شدند و هنگامی که مشروطه چی های غرب زده در پای پیکر بی جان شیخ شهید پایکوبی کردند، کسی فکرش را نمی‌کرد که این جماعت بتواند ورق را برگرداند و خود را نماد اخلاق و قانون بنمایاند! اگرچه همان زمان تروریست از داشناک های آذربایجان بعد از آنهمه آدمکشی در عصر مشروطه، بعنوان لقب گرفت و نشان داد که ، یک خطر دائمی برای مبارزات اسلامی اصیل تلقی می‌شوند چنانچه بعدا امثال دوستدار و اعوانش در نهضت جنگل انشقاق ایجاد کردند و کودتای سرخ را راهبری کردند. همو که با پول رضاخان به شوروی رفت و بعد از مدتی به دلیل جاسوسی برای رضاخان، در آنجا کشته شد! 🔸حزب توده و همپیاله های ملی گرای او نیز در جریان کودتای انگلیسی/امریکایی ۲۸مرداد مردود شدند چنانکه به نیکی روایت کرده است. 🔸برآمدن نمونه دیگری است که با رهبری محمد نخشب ایجاد شد و طیف گسترده ای از روشنفکران شبکه انقلابی بعدی را متأثر و متشکل ساخت؛ از گرفته تا ! حتی وقتی پنجاه سال بعد، یکی از سران تشکل حوزوی موسوم به در یک مصاحبه رسمی، از به عنوان استاد دوران کودکی‌اش با تجلیل یاد می‌کرد، کمتر کسی به عمق نفوذ این چپگروی التقاطی توجه کرد! 🔸از دل دو جریان و دکتر شریعتی، بعدا دو سازمان تروریستی مخوف پدید آمدند که هیچکدام مقبول و اغلب شخصیت‌های اصلی انقلاب نبودند. یکی سازمان مجاهدین(منافقین بعدی) که به مثابه یک انشعاب متصل، از نهضت آزادی بود که مهندس بازرگان در سال ۵۸ از آنان بعنوان فرزندان نهضت آزادی یاد نمود و در سال۶۲ کشته‌های آنان را در زمره شهیدان یاد کرد! و دیگری گروهک که حاصل آثار شریعتی بود و یک نمونه از جنایاتش شهادت استاد مطهری بود. 🔸 جالب آنکه اگرچه امام هرگز مبارزه مسلحانه را تایید نکرد اما برخی از پدران معنوی اصلاحات و اعتدال مانند مرحوم همواره با خط مبارزه مسلحانه همراه بودند چنانکه مهم ترین دستگیری های ایشان در عصر پهلوی مربوط به این موضوع است؛ یک بار به اتهام مشارکت در و بار دوم بخاطرکشف توصیه‌نامه مکتوب به امام و درخواست تأیید سازمان منافقین!! 🔸چپ گروی در ایران معاصر مهم ترین رقیب و بلکه دشمن انقلابی گری اصیل مبتنی بر اسلام ناب و اجتهاد جواهری بوده است. چپ های ایرانی که امام خمینی به درستی به پیوندهای آنان با آمریکا تصریح کرده، نوعا از مکتب متأثرند لذا به همان میزان که با و عریان در ستیز است دقیقا به همان میزان از جریان یا گریزان است. 🔻چپهای مسلمان و چپ های نامسلمان هر دو سر در آخور استعمار دارند و هر دو با اجتهاد و فقاهت و روحانیت در ستیز اند و هر دو شعار سر می دهند! 🔻بروز انقلابی گری چپ ها، در و است! مدلی که با مذاکره، سازش، کرنش، ذلت، ترمیدور، پایان انقلاب، حذف استقلال ملی و ستیز با ولایت فقیه قابل جمع است! 🔹در دهه شصت جریان چپ اسلامی بعنوان نماد انقلابی گری مطرح شد که در تهران یکی از کانون‌های اصلی آن بود و در قم نیز بعنوان عقبه فکری این جریان فعالیت داشت.( یادداشت تفصیلی قوچانی در مهرنامه، اعترافی آشکار به این واقعیت است) 🔻دولت میرحسین موسوی که خود از سوسیالیست های جوان و از مریدان فکری بود، پرچمدار چپ گرایی در بدنه جمهوری اسلامی تلقی می شد که بر اقتصاد دولتی و سایر انگاره های شبه سوسیالیستی بشدت پای می فشرد. حکایت ساختارشکنی در دو ۷۸ و۸۸ مفصل است و بعدا می آید. @rozaneebefarda
متن کامل نامه محتشمی‌پور به امام پیرامون کارنامه و عملکرد سیاه ! @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 بسمه تعالی محضرمقدس رهبرعظیم الشأن انقلاب اسلامی آیت الله العظمی امام خمینی ـ دام ظله‏‎ ‎‏العالی با عرض سلام و تحیات.‏ نهضت آزادی پس از استعفا و برکناری دولت موقت پیوسته در جهت اعلام مخالفت با دولت‏‎ ‎‏جمهوری اسلامی، مجلس شورای اسلامی، و حتی قوۀ قضاییه و مغشوش کردن اذهان بوده است.‏ مسئولین نهضت با سمپاشیهای خود نسبت به سیاستهای دولت، دفاع مقدس و جنگ، مسئلۀ برائت‏‎ ‎‏از مشرکین و فاجعۀ خونین مکۀ مکرمه، جهاد مالی و تصمیمات شورایعالی پشتیبانی جنگ و بالاخره‏‎ ‎‏فرمایشات اخیر حضرت امام ـ روحی فداه ـ راجع به حکومت و ولایت مطلقه، در جهت مبارزه و‏‎ ‎‏تضعیف نظام جمهوری اسلامی گام برداشته اند.‏ با توجه به اهمیت و نقش سرنوشت ساز مجلس شورای اسلامی نهضت آزادی در ماههای اخیر‏‎ ‎‏فعالیت گسترده ای را جهت به اجرا درآمدن قانون احزاب و آزادی فعالیت سیاسی آنان و نیز حرکت‏‎ ‎‏تبلیغاتی گسترده ای راجع به انتخابات و راه یافتن به مجلس را آغاز کرده است.‏ آقای دکتر یزدی در جلسۀ مورخ 5 / 10 / 66 نهضت آزادی راجع به شرکت در انتخابات و نقش‏‎ ‎‏نهضت آزادی چنین می گوید:‏ «... برگزاری انتخابات مستلزم وجود جامعۀ باز است، اگر رفتیم واقعاً مفید خواهیم بود و نخواهیم‏‎ ‎‏گذاشت این فتاوی را به زور بر مردم تحمیل کنند، شخصی که از طرف نهضت به مجلس برود مسلماً از‏‎ ‎‏این توپ و تشرها جا نخواهد زد، اگر قرار باشد مملکت را با «فتوا» اداره کنند، بنده پیشنهاد می کنم که،‏‎ ‎‏مجلس را ببندند و خوابگاه دانشجویان کنند».‏ دیدگاه نهضت آزادی راجع به جنگ و دفاع مقدس در بیانیه ای تحت عنوان «جنگ بی پایان» چنین‏‎ ‎است:‏ «... آنچه فعلاً دیده می شود جنگی است بی پایان که می تواند پایان دنیا باشد، پایان ایران و مردم‏‎ ‎‏ایران باشد...، گفته اند حتی اگر یک خانه هم در ایران سرپا بماند، باز به جنگ ادامه خواهیم داد و اگر‏‎ ‎‏یک نفر باقی بماند، آن یک نفر هم جنگ خواهد کرد، آیا این مترادف با چیزی جز «جنگ جنگ تا‏‎ ‎‏نابودی» هست؟».‏ نهضت آزادی راجع به «حکومت و ولایت مطلقه» اطلاعیه ای منتشر کرده که در آن آمده است:‏ ‏‏«این چه فرمانی است و چه انقلابی در ایران و اسلام، که حکومت را در موضع بالاتر از فرستادۀ خدا‏‎ ‎‏قرار داده به او اختیار می دهد بر خلاف نصّ صریح ‏‏و شاورهم فی الامر‏‏ و بدون مشورت با امت‏‎ ‎‏تصمیم گیری در مصالح دولت و امور ملت نماید... الخ».‏ با عنایت به مراتب فوق خواهشمند است ارشاد فرمایید که:‏ ‏‏ 1ـ آیا نهضت آزادی با چنین عقاید و تفکراتی می تواند به عنوان یک سازمان حزب و تشکیلات‏‎ ‎‏سیاسی در جمهوری اسلامی به رسمیت شناخته شود؟‏ ‏‏ 2ـ در حالیکه مادۀ سی، قانون انتخابات از جمله شرایط تأیید صلاحیت داوطلبان نمایندگی مجلس‏‎ ‎‏شورای اسلامی را:‏ ‏الف) اعتقاد و التزام عملی به اسلام.‏ ‏ب) اعتقاد و التزام عملی به نظام جمهوری اسلامی ایران ‏‏می داند. آیا نهضت آزادی صلاحیت دارد که در انتخابات مجلس شورای اسلامی شرکت نموده و‏‎ ‎‏نماینده ای در مجلس داشته باشد؟‏ ‏‏در پایان از درگـاه خداوند متعال طول عمر آن وجود شریف و مقدس و پیروزی عاجل رزمندگان‏‎ ‎‏اسلام را مسئلت می دارم.‏ ‏‏سیدعلی اکبر محتشمی ـ وزیر کشور 🔶حاشیه روزنه در این نامه تاریخی، برخی دیدگاه‌های سیاسی جریان چپ دهه شصت پیرامون نهضت آزادی با صراحت بیان شده است که از جهت تاریخی حائز اهمیت ویژه است. پرسش آنکه چه اتفاقی موجب می‌شود که این جریان سیاسی، از نیمه دوم دهه هفتاد تا کنون، در جهت تمایل به آمریکا و تقابل با نظام اسلامی و ولایت فقیه، با نهضت آزادی در جبهه واحد قرار می‌گیرند؟! جالب آنکه برخی سمپات‌های معمم نهضت آزادی، هم‌اکنون با بی‌توجهی به مواضع صریح امام و رهبری و نیز مواضع صریح خودشان در دهه شصت، به این عناصر بدسابقه و عاشق آمریکا بعنوان الگوی فکری/سیاسی خویش می‌نگرند و به مثابه مقلدان فکری اینان شناخته می‌شوند! تفاوت مرحوم محتشمی‌پور با برخی دیگر از چپ‌های چپ کرده دهه شصت آن بود که حرمت موضع صریح امام با این جریان لیبرال را نگاه داشت. جالب آنکه چپ‌های چپ کرده دهه شصت از یک سو مرید فکری/سیاسی حزب طرد شده نهضت آزادی هستند و از دیگر سو به حوزه و روحانیت و مردم و نخبگان ایرانی درس می‌دهند! و البته معلوم نیست این جماعت از کدام امام سخن می‌گویند! آیا پیروی از خط امام با تمایل افراطی به آمریکا و همپالکی با نهضت آزادی و مشروعیت‌زدایی از نهادهای قانونی نظام(خاصه شورای نگهبان) و شورش علیه جمهوریت و اسلامیت نظام، قابل جمع است!؟؟ زهی خیال خام! ‏ @rozaneebefarda
تحریم انتخابات توسط گروهک پوسیده و فرسوده‌ای به نام ! جالب آنکه مسیح علینژاد(برانداز پولکی اجیر آمریکا)، محمود احمدی‌نژاد(رئیس فرقه نارمک و بهاری‌ها)، مریم رجوی(سرکرده جانی سازمان آدمکش منافقین) و محمد توسلی(دبیر کل گروهک نهضت آزادی)، طیف گسترده‌ای از و عاشق آمریکا، به نقطه مشترک در مقابله با نظام اسلامی رسیده‌اند! @rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
ساده لوحی در سیاست! نگاهی به ماجرای آقای منتظری به مناسبت سالگرد عزل او 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹آقای از روحانیان فاضل و ملای حوزوی بود که از مقررین درس آیت‌الله بروجردی و از برجسته ترین شاگردان امام خمینی بود. کسی در فضل و فقاهت وی تردید ندارد؛ چه اینکه با آغاز مبارزات سیاسی مردم ایران به رهبری امام، حضور پیوسته وی در روند مبارزات و خط مقدم تقابل با پهلوی ها و تحمل زندان و تبعید و انواع مرارت ها، نیز بر اهل اطلاع پوشیده نیست. آنچه محل سوال جدی است آنکه، چه می‌شود که چنین فردی که بود و از جانب ایشان لقب گرفته بود، به آن عاقبت عبرت آموز دچار شد؟! 🔹واقعیت آن است که حضور در میدان پیچیده سیاست، هم تقوای حداکثری می خواهد و هم بصیرت و شناخت عمیق و دقیق از حوادث واقعه و کنش گران سیاسی موافق و مخالف. گرچه علم و فقاهت، لازمه سیاست ورزی مومنانه طراز است اما حقیقت آن است که صرف توفیق در حل مسائل پیچیده فقهی و توانایی در کشف فتامل های کفایه و ... دلالت بر صلاحیت برای کنش گری سیاسی مطلوب ندارد. چنان که تاریخ ثابت کرد. 🔹آقای منتظری به دلیل نکات مثبتی که داشت مورد توجه انقلابیون بود و این توجه به دلیل علاقه های قومیتی اطرافیانش ضریب فوق العاده یافت و مجموعا موجب ترقی در عالیترین سطوح سیاسی و دینی گردید؛ ایشان در ساحت سیاست و در افواه بعنوان جانشین امام مطرح شد، در عین حال در محافل دینی نیز با وجود حضور آیات عظام خوئی، گلپایگانی، اراکی، مرعشی نجفی و...، مسئله مرجعیت ایشان توسط طیفی خاص از چهره های سیاسی و حوزوی مطرح شد. نتیجه این اقبال ها، مطرح شدن نام او بعنوان قائم مقام رهبری در مجلس خبرگان و صورت قانونی بخشیدن به آن بود در عین حال که برخی علاقمندان ایشان مانند آیت‌الله مومن، از غیرقانونی بودن این اتفاق صراحتا سخن گفتند. دیگرانی از رجال سیاسی و رجال دینی نیز بوده‌اند که با شناخت دقیق از شخصیت منتظری، وی را واجد صلاحیت لازم برای تصدی امر رهبری نمی‌دانستند اما پروپاگاندای منتظری چی ها و حسن ظن برخی بزرگان، مانع از شنیده شدن صدای این طیف شد! 🔹چنبره در از یک سو، ارتباط ارگانیک و وثیق از دیگر سو و همزمان حضور حلقه های نامرئی از و عناصر رسانه‌ای بیگانه، بیت منتظری را به کانون تنازعات سیاسی جریان های غیراصیل و مبدل ساخت تا به آنجا به عنوان یک مرکز ثقل علیه امام و نظام نگریسته شود. 🔹در چنین فضای به شدت پیچیده‌ای، شخص به شدت بسیطی چون منتظری را یارای کنش گری فعال نبود و او همواره متاثر از فضا و اطرافیان، چونان طوفان زدگان به این سو و آن سو کشانده و کشیده میشد. 🔹امر مهمی که در تحلیل کارنامه سیاسی آقای منتظری نباید از نظر دور داشت، همین اوست؛ صدالبته که این معما چو حل گشته آسان شده، وگرنه غیر از امام که در شناخت افراد و جریان‌ها بی بدیل بودند، بسیاری از بزرگان عرصه سیاست و دین، نتوانسته بودند به این نقیصه مهم منتظری پی ببرند. مسئله ای که توسط شخص منتظری و اطرافیانش بعنوان یک واقعیت تلخ، هرگز پذیرفته نشد اما بر اساس شواهد و مستندات تاریخی پیش می‌رود و منتظر رد و قبول سوژه ها نمی ماند و قضاوت خود را خواهد داشت؛ خواه خوشایند افراد باشد یا نه. 🔹امام عزیز با شناخت عمیق از اطرافیان خود از جمله آقای منتظری، هرگز به انتخاب او بعنوان قائم مقامی راضی نبود، این را صراحتا به آقای هم فرموده بود اما او این حقیقت را هم از دوست نزدیکش(آیت الله خامنه‌ای) مخفی کرده بود و هم از پسرعمو و دامادش مرحوم محمد هاشمیان! چنان که در هر دو مورد، مستندات این پنهان کاری وجود دارد. 🔹مسئله ساده اندیشی امر خطیری است که در کنش گران سیاسی حوزوی به طور خاص باید مورد توجه و مطالعه قرار گیرد؛ سرگذشت منتظری ها و ها پیش چشم ما هست و متاسفانه امتداد این جریان پرخطر، اکنون نیز وجود دارد و لازمه مقابله با آن، بصیرت افزایی بهنگام و بی تعارف و کاملا مصداقی و تطبیقی است. اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا @rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
لیچارگویی هم حدّی دارد! روایت از دیدگاه جالب پیرامون شخصیت و مسأله ! @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ▫️صادق طباطبایی در خاطراتش چنین نوشته است: ⭕️از کسان دیگری که برای دیدار و گفتگو با به پاریس آمدند٬ بود. اقامت ایشان زیاد طولانی نبود و یکی دو ملاقات با امام انجام دادند. غروب همان روز ورودشان من به اتفاق آقای حبیبی به دیدن ایشان رفتیم. آقای محمد منتظری هم به لحاظ اینکه به دیدن پدرش رفته بودیم٬ خیلی احترام به ما گذاشت. موقع شام هم بود. آقای منتظری و می کرد. مثلا می گفت آبگوشت خانه علما تا دستت در آب است گوشت دارد. من و آقای حبیبی با اشتیاق خاصی به دیدن ایشان رفته بودیم ولی از آن ملاقات یک مقداری شدیم! و بی اختیار به یکدیگر گفتیم «میان ماه من تا ماه گردون...» اگر قرار باشد جانشینی امام نسبت به ایشان(آقای منتظری) اینقدر داشته باشد، خیلی باعث است! البته صفا و صمیمیت و سادگی ایشان جای خود را داشت و در خور ستایش بود اما به عنوان یک که از نگرانی داشتیم٬ آن وزنه و پتانسیل را در ایشان مشاهده نکردیم! یکی از انتقادهایی که آقای پس از اینکه از دیدار ایشان برگشتیم می کرد٬ این بود که هم باید با اقتضای سن٬ مناسب باشد‌! منبع؛ خاطرات سیاسی_اجتماعی دکتر ٬ جلد سوم٬ ص ۱۲۱. 🔶حاشیه این اظهار نظر از چند جنبه حائز اهمیت تاریخی است و نشان می دهد که؛ ۱) پیش از پیروزی انقلاب نیز موضوع جانشین احتمالی مطرح بوده است. ۲) آقایان حبیبی و طباطبایی(برادر خانم سیداحمد خمینی) از چهره های نزدیک به تلقی می شدند که ارتباط نسبتا خوبی هم با روحانیت داشته اند و با این وجود، شخصیت آقای منتظری انتظارات ایشان را برآورده نکرده است! خاطرات صادق طباطبایی خالی از مطالب تحریف آمیز و خلاف واقع نیست اما باتوجه به قرابت فکری او و سایر اعضای نهضت آزادی با منتظری، این بخش از خاطرات وی به مثابه اعتراف به یک واقعیت تلقی می‌شود. ۳) فاصله شخصیت بی بدیل امام خمینی نسبت به آقای منتظری در این اظهارنظر به خوبی معلوم می شود. ۴) این روحیه بعدها هم در آقای منتظری نمود فراوان داشته است؛ گذشته از خطبه های جمعه و برخی سخنرانی های عمومی٬ در مربوط به و همچنین در کتاب خاطرات ایشان٬ خطاب به ٬ نیز نمونه هایی از و حتی به چشم می خورد که مسلما با جایگاه چندان تناسبی ندارد! ۵) مهم تر از همه٬ عدم توجه آن جناب به و و شرایط مخاطبه است؛ چه اینکه در این مورد خاص٬ دو دانشجوی ملی_مذهبی در همان دیدار یک ساعته از وی نا امید و دلزده شده اند! @rozaneebefarda
لیچارگویی هم حدّی دارد! روایت از دیدگاه جالب پیرامون شخصیت و مسأله ! @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ▫️صادق طباطبایی در خاطراتش چنین نوشته است: ⭕️از کسان دیگری که برای دیدار و گفتگو با به پاریس آمدند٬ بود. اقامت ایشان زیاد طولانی نبود و یکی دو ملاقات با امام انجام دادند. غروب همان روز ورودشان من به اتفاق آقای حبیبی به دیدن ایشان رفتیم. آقای محمد منتظری هم به لحاظ اینکه به دیدن پدرش رفته بودیم٬ خیلی احترام به ما گذاشت. موقع شام هم بود. آقای منتظری و می کرد. مثلا می گفت آبگوشت خانه علما تا دستت در آب است گوشت دارد. من و آقای حبیبی با اشتیاق خاصی به دیدن ایشان رفته بودیم ولی از آن ملاقات یک مقداری شدیم! و بی اختیار به یکدیگر گفتیم «میان ماه من تا ماه گردون...» اگر قرار باشد جانشینی امام نسبت به ایشان(آقای منتظری) اینقدر داشته باشد، خیلی باعث است! البته صفا و صمیمیت و سادگی ایشان جای خود را داشت و در خور ستایش بود اما به عنوان یک که از نگرانی داشتیم٬ آن وزنه و پتانسیل را در ایشان مشاهده نکردیم! یکی از انتقادهایی که آقای پس از اینکه از دیدار ایشان برگشتیم می کرد٬ این بود که هم باید با اقتضای سن٬ مناسب باشد‌! منبع؛ خاطرات سیاسی_اجتماعی دکتر ٬ جلد سوم٬ ص ۱۲۱. 🔶حاشیه این اظهار نظر از چند جنبه حائز اهمیت تاریخی است و نشان می دهد که؛ ۱) پیش از پیروزی انقلاب نیز موضوع جانشین احتمالی مطرح بوده است. ۲) آقایان حبیبی و طباطبایی(برادر خانم سیداحمد خمینی) از چهره های نزدیک به تلقی می شدند که ارتباط نسبتا خوبی هم با روحانیت داشته اند و با این وجود، شخصیت آقای منتظری انتظارات ایشان را برآورده نکرده است! خاطرات صادق طباطبایی خالی از مطالب تحریف آمیز و خلاف واقع نیست اما باتوجه به قرابت فکری او و سایر اعضای نهضت آزادی با منتظری، این بخش از خاطرات وی به مثابه اعتراف به یک واقعیت تلقی می‌شود. ۳) فاصله شخصیت بی بدیل امام خمینی نسبت به آقای منتظری در این اظهارنظر به خوبی معلوم می شود. ۴) این روحیه بعدها هم در آقای منتظری نمود فراوان داشته است؛ گذشته از خطبه های جمعه و برخی سخنرانی های عمومی٬ در مربوط به و همچنین در کتاب خاطرات ایشان٬ خطاب به ٬ نیز نمونه هایی از و حتی به چشم می خورد که مسلما با جایگاه چندان تناسبی ندارد! ۵) مهم تر از همه٬ عدم توجه آن جناب به و و شرایط مخاطبه است؛ چه اینکه در این مورد خاص٬ دو دانشجوی ملی_مذهبی در همان دیدار یک ساعته از وی نا امید و دلزده شده اند! @rozaneebefarda
بازخوانی ماجرای آقای سیدکاظم شریعتمداری به بهانه سالروز درگذشتش/۷ شریعتمداری در آینه خاطرات 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹مرحوم آیت الله در خاطرات خود درباره درخواست عجیب آقای شریعتمداری از آیت الله مشکینی (در تابستان 1357) چنین می‌گوید: «آقای آشیخ مرتضی اشراقی رابط بین من و آقای شریعتمداری بود، مطالبی را به ایشان سفارش می‌کردم، یا او به من سفارش می‌کرد. روزی ایشان آمد به من گفت: آقای شریعتمداری می‌گوید در ایران کودتا می‌شود و اگر کودتا شود آمریکایی‌ها چنین و چنان می‌کنند. به ایشان گفته بود برو به آقای احمدی بگو به زنجان برود و با آقای مشکینی صحبت نماید تا او امام را قانع کند که شاه از ایران نروند، ما در انتخابات شرکت کنیم و رأی اکثریت را ببریم و از این راه شاه را محدود کنیم. تابستان بود و اقای مشکینی در زنجان اقامت داشت، رفتم و با ایشان صحبت کردم. او گفت با وجود شاه نمی‌توان انتخابات آزادانه انجام داد. وجود شاه همچون سرطانی در دربار ریشه کرده بود.» (خاطرات مرحوم احمد میانجی، ص 288) 🔶پی افزود در زمانی که امام خمینی و به پیروی از او ملت به دنبال سرنگونی نظام سلطنتی و اخراج شاه بودند آقای شریعتمداری به موازات ، شعار صیانت از قانون اساسی مشروطه را مطرح کرد. ملی گراها و در رأس آنان آقایان مهندس بازرگان، امیر انتظام، پزشکپور و امینی نیز کارگردانان این صحنه بودند. آقای شریعتمداری در این زمان با طرح کردن شعار «عمل به قانون اساسی» می توانست بزرگترین ضربه را به پیکر نهضت فراگیر ایران وارد کند و با منحرف کردن آن از مسیر اصلی تاج و تخت شاه را از سقوط حتمی نجات بخشد تا جایی که درخواست می کند شعار شاه باید برود را حذف کنید. بعدا در پیام های شان از این انحراف سیاسی پیشگیری کرده، تلاش برای بقای شاه و رژیم او را نامیدند و چنین فرمودند: « پیش کشیدن شعار عمل به قانون اساسی ... خیانت به کشور اسلام است سران قوم باید ملت را در مسیری که یافته است و دشمن را شناخته به قیام دست زده است هدایت و پشتیبانی کنند و در این موقع حساس ملت را از مسیر انتخابیش با کجروی ها منحرف نکنند... ... موافقت با نظام شاهنشاهی چه به صراحت و چه به وسیله طرحی که لازمه اش بقای آن است خیانت به اسلام و قرآن و مسلمین است و هرکس باآن روی موافقت نشان دهد مطرود و اجتناب از او لازم است» @rozaneebefarda
امامِ امت ⚫️پرونده ویژه بنیاد تاریخ‌پژوهی به مناسبت سالگرد ارتحال امام خمینی برای آشنایی با مکتب امام خمینی چه بخوانیم؟57 کتاب و مقاله بنیاد تاریخ‌پژوهی در حوزه آشنایی با مکتب امام خمینی چهارده گام تا امام/گام اول: تقوای فردی و سیاسی چهارده گام تا امام/گام دوم: شجاعت در راه رسیدن به آرمان‌ها چهارده گام تا امام/گام چهارم: استکبارستیزی چهارده گام تا امام/ گام پنجم: نفی اشرافی‌گری؛ حمایت از مستضعفین چهارده گام تا امام/گام ششم: حمایت از پیشرفت اقتصادی و مادی چهارده گام تا امام/گام هفتم: بی‌اعتمادی به وعده طاغوت و اعتماد به صدق وعده الهی چهارده گام تا امام/گام هشتم: اعتقاد به اراده و نیروی مردم چهارده گام تا امام/گام نهم: حمایت از مظلومین چهارده گام تا امام/ گام دهم: اتحاد اسلامی چهارده گام تا امام/ گام یازدهم: نفی اسلام سکولار چهارده گام تا امام/گام دوازدهم: اثبات اسلام ناب محمدی چهارده گام تا امام/گام سیزدهم: انقلاب اسلامی و کارآمدی جهانی چهارده گام تا امام/ گام چهاردهم: امید به آینده امام در مواجه با جریان های انحرافی؛ بخش اول: امام در مواجهه با جریان های انحرافی بخش دوم: فراق 32 ساله/32 جمله برگزیده از 32 سال سخنرانی مقام معظم رهبری در سالگرد ارتحال امام خمینی: دهه هفتاد فراق 32 ساله: دهه هشتاد فراق 32 ساله: دهه نود انقلابی‌گری از نگاه امام و رهبری به چه معناست؟ امام در نگاه اندیشمندان جهان زیارت‌های ترک‌نشدنی امام خمینی در نجف اسلام آمریکایی چیست؟ هاشمی رفسنجانی و اختلاف با امام خمینی در مشرب مبارزاتی امام خمینی فضای فکری حوزه علمیه نجف را متحول کرد آشنایی با مبارزات فرهنگی-سیاسی «دختران عصمتیه» مبارزه امام با نهضت آزادی و جریانات لیبرال؛ به روایت مقام معظم رهبری بی‌صداقتی آقای هاشمی رفسنجانی با مردم در خصوص ارتحال امام مجموعه لوح "تحریف امام" | یک مجموعه لوح "تحریف امام" | دو مجموعه لوح "تحریف امام" | سه 🔻معرفی پنج اثر تحریف‌آمیز در زندگی امام خمینی و نهضت ایشان🔻 الف لام تحریف اطلاع‌نگاشت: تحریفات کتاب الف لام خمینی الف لام؛ خدمت یا خیانت/بخش اول الف لام؛ خدمت یا خیانت/بخش دوم الف لام؛ خدمت یا خیانت/بخش سوم الف لام؛ خدمت یا خیانت/بخش چهارم بررسی تطهیر پهلوی در کتاب الف لام خمینی؛ نوشته هدایت‌الله بهبودی تحریف مکتب امام خمینی در کتاب موسوم به «دایرةالمعارف بزرگ اسلامی» تحریف مکتب امام خمینی در «دایرةالمعارف تشیع» نگاهی به خاطرات تحریف‌آمیز آقای اکبر هاشمی رفسنجانی نگاهی به خاطرات تحریف‌آمیز آقای حسینعلی منتظری 🔊به رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی بپیوندید:👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
پنج نکته در مورد نظر امام پیرامون ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر انتشار اسناد جدید در مورد دیدگاه امام خمینی پیرامون ادامه جنگ بعد از فتح خرمشر، حاوی نکات مهمی است که فعلا در تحلیل‌ها نسبت به برخی از آنه غفلت شده است. از جمله نکات مهم اینکه: ۱. نظر اولیه امام خمینی مبنی بر پایان جنگ بوده است. این موضع امام در اغلب آثار مربوط به مطالعات جنگ مغفول واقع شده یا بنا به مصالحی حذف شده است! ۲. بعد از جلسات کارگزاران سیاسی و خبرگان نظامی با امام و ارائه ادله مختلف(حدود ۱۲ دلیل نقل شده)، با شکل‌گیری نوعی اجماع بر ادامه جنگ مواجه می‌شویم. در چنین شرایطی نظر اولیه امام تغییر می‌کند و با ادامه جنگ موافقت می فرمایند. دقت به این مهم است. ۳. برخی از حامیان دوآتشه ادامه جنگ مانند آقای ، در خاطرات خود پنهان‌کاری و بلکه مطالب نقل کرده‌اند و تلاش کرده‌اند خود را مثلا صلح طلب نشان دهند! این حد از وارونه‌نمایی حقایق دون شأن یک مسلمان عادی است. فضلا از از فقیه و مرجع و ... . در ماجرای نیز همین روند طی شد. امام ابتدا با پذیرش آن مخالفت کردند اما بعد از در بین کارگزاران سیاسی و همراهی فرماندهان نظامی، وظیفه عوض شد و ایشان را سر کشیدند. عجیب آنکه آقای منتظری در آن ایام همگام با حامیان پذیرش قطعنامه شدیدا فعال بود و در این مورد نامه ای تند خطاب به امام نوشته است. ۴.امام بعد از تصمیم نظام مبنی بر ادامه جنگ، بسیار محکم و قاطع از این تصمیم حمایت کردند و پای آن ایستادند اما برخی طرفداران ادامه جنگ، بلافاصله بعد از شکست در برخی عملیات ها، خیلی زود تغییر دیدگاه دادند و شاید به عمق نگاه امام پی بردند اما دیگر فرصت گذشته بود و جای سستی در امر جنگ نبود. در شرایطی که تصمیم امام و نظام بر ادامه جنگ بود، برخی جریان‌های مرموز مانند و مدام به مخالفت با جنگ و تضعیف جبهه خودی می‌پرداختند و در واقع خنجر از پشت می‌زدند! غر زدن‌های سریالی امثال آقای منتظری که خود از حامیان سرسخت جنگ بعد از فتح خرمشهر بود نیز در همین چارچوب قابل تحلیل است! اگر قرار بر جنگ است، تعلل و تردیدافکنی در امر جنگ، خنجر از پشت زدن است. مواضع غلط آقای منتظری در مورد جنگ و سیاه‌نمایی های سریالی او، یکی از مهمترین علل عزل و اعلان عدم صلاحیت وی برای تصدی رهبری آینده بود. ۵.مسئله ادامه جنگ با سوال دیگری همراه بود و آن، ورود یا عدم ورود به خاک عراق بود که بنا به برخی شواهد، امام با آن هم ابتدا مخالف بودند ولی بنا به برخی اصرارها و استدلال‌های مسئولان، با آن موافقت کردند. این امر نیز به نحو روشن در تاریخ جنگ منعکس نشده است. @rozaneebefarda