روزنه
روحانیت و چالش ساده زیستی! اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 در روزهای اخیر با انتشار تصویری از جناب آق
بازتاب دیدگاه های مخاطبان روزنه/1
🔹رفیق اعلی:
سلام.
مطلبی درباره ی اشرافیت روحانیت مطرح کردید اما کاش از فقر و فشار اقتصادی غالب طلاب هم می گفتند. چرا باید روحانیون هم فشار زندگی را تحمل کنند و هم به خاطر رفتارهای نادرست برخی افراد اینگونه متهم شوند؟!
خواهشا این صحبت ها را هم بگویید. درآمد طلاب از درآمد کارگران هم کمتر است. فعالیت های اقتصادی هم غالبا درآمد ساعتی در مؤسسات تحقیقاتی، تدریس، مسافرکشی و تاکسی اینترنتی و کارگری است. اگر طلاب با قناعت زندگی می کنند و صداشون هم در نمیاد دیگه حداقل متهمشون نکنید.
خواهشا حرف دل ما را هم به دیگران برسانید.
واقع نمایی در یک کانال ضروری است.
@rozaneebefarda
درنگی در شلوغکاری #ظریف برجامیان عاشق آمریکا!
[صفحه 1 از 2]
💥اختصاصی/ یادداشت میهمان
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
جلسه سوال از ظریف در مجلس شورای اسلامی گذشت و بازخوردهای آن در شبکههای مجازی به این نکته معطوف شد که او چگونه سخنی خلاف واقع در نبردن مسائل داخلی به خارج گفته یا آنکه برای دفاع از کارنامه غیر قابل قبولش در هفت سال گذشته، از رهبر انقلاب و حاج قاسم سلیمانی مایه گذاشته است در حالی که اقوال و افعال رهبری و حاج قاسم، در تعارض مستقیم با گفتههای او بود.
برخلاف ادعای پر تب و تاب جناب آقای ظریف مبنی بر اینکه او هیچ گاه مسائل داخلی را به خارج نبرده است، او در سخنانی با البرادعی و همچنین در پاسخ به سؤال هاله اسفندیاری در شورای روابط خارجی امریکا -یعنی با مخاطبینی آن چنانی و آن هم از درون جغرافیای کشوری که بیشترین خصومت را با ما دارد- چیزهایی گفت که نقض غیر قابل انکار ادعای او در مجلس است. گفتههای او به روشنی نوعی گدایی از قدرتهای خارجی برای اعطای چیزی به عنوان دستاورد بود که بتوانند از آن در انتخابات داخلی ایران استفاده کرده و در قدرت بمانند. اگر این، ترجیح منافع شخصی و حزبی بر منافع ملی نیست پس چیست؟!! این دو، مصادیق علنی و قابل ذکری است که در مقابل دیدگان همه رخ داده و متاسفانه همین هم باعث میشود تا نتوانیم مطمئن باشیم در پشت درهای بسته و در خلوت مذاکره، سخنانی به مراتب فاجعهبارتر گفته نشده باشد؛ شاید بتوان با قاطعیت ادعا کرد با توجه به این گفتههای علنی و همچنین با مشاهده واقعیت خارجی برجام، اساسا آنچه تیم مذاکره کننده به عنوان تعهدات ایران پذیرفته، چیزی جز یک بده بستان برای باقی ماندن در قدرت نبوده باشد!
ولعِ آنها را میتوان در این واقعیت نیز دید که دشمن در مورد مذاکرات گفته بود که توافق نکردن بهتر از توافق بد است اما دولت روحانی علنا میگفت هر توافقی بهتر از عدم توافق میباشد. در حالی که رهبر معظم انقلاب نیز به صراحت بیان کرده بودند موضع ما نیز باید همانی باشد که امریکاییها در مورد خود میگویند؛ یعنی «عدم توافق، بهتر از توافق بد» نتیجه نیز بر اساس واقعیتها و نه مشتی لفاظی به سبک غربگرایان، چیزی جز یک توافق بسیار بد نبود!
ظریف برای دفاع از خود از رهبری مایه گذاشت دقیقا همانطور که پیشتر و در ایام مذاکرات ادعا کرده بودند که همه چیز را با رهبری هماهنگ کرده و هم چیز با رضایت ایشان است. در حالی که مقام معظم رهبری به صراحت این ادعا را رد کرده و فرمودند ایشان در جزئیات دخالت نکرده و صرفا خطوط قرمز و کلیات را متذکر میشوند. سخنان مطرح شده در مورد رضایت رهبر انقلاب از تمامی بندهای توافق و مذاکرات چگونه میتواند ناشی از اشتباه وزارت امور خارجه و به صورت عام دولت روحانی باشد؟!
چنین اشتباهات فاحشی در تشخیص امور ساده و روزانه یک فرد غور کرده در عالم سیاست، صرفا از آن سیاستمداری سر میزند که به هر دلیل مبتلا به ناهنجاریهای رفتاری و ذهنی و اختلالات تشخیصی شده باشد. ناگفته پیداست که چنین فردی صلاحیت قرار گرفتن در هیچ منصبی را ندارد.
زمانی هم که به قول خود به پیروزی رسیده و صبحی بدون تحریم برای ایران به ارمغان آمد، همه چیز مدیون آنان بود و همه کارها و مسئولیتها به عهده روحانی و ظریف بود!به افتخار فتحالفتوحی به نام آفتابِ تابان برجام، صدها سکه به یکدیگر تقدیم داشتند . بگذریم که چند جاسوس در میان اعضای تیم مذاکره کننده سر بیرون آوردند که اغلب در واقعیتی عجیب و تامل برانگیز توانستند فرار کنند.
جناب ظریف هیچ گاه توضیح نداد این افراد در تیم مذاکره کننده وی چه میکردند؟! حداقل در یک مورد دری اصفهانی (تنها جاسوس دستگیر شده در میان جواسیس فراری) به اتهام جاسوسی، توسط قوه قضائیه محکوم شناخته شد. بگذریم که وزیراطلاعات در اقدامی عجیب، با آنکه قوه قضائیه با توجه به اسناد و مدارکی که در اختیار داشت، دری اصفهانی را جاسوس دانست، این مطلب را نفی کرد و این امر گرچه خدمات و زحمات بدنه خدوم و انقلابی این مجموعه را نفی نمی کند، نشان از واقعیتهای تلخی دارد.
ظریف هیچ گاه به صورت علنی به این مسئله اعتراف نکرد که از خطوط قرمز نظام در مورد مذاکرات هستهای عبور کرده است. بلکه او و دوستانش با اعتماد به نفسی عجیب همواره میگفتند که خطوط قرمز را رعایت کردهاند تا اینکه مقام معظم رهبری نقل قولی از ظریف را علنی کرد. جناب ظریف که همواره خود را پشت سر مقام معظم رهبری پنهان میکنند بفرمایند چه توضیحی در این مورد دارند؟
او که از رهبر انقلاب برای دفاع از کارنامه سیاه خود مایه میگذارد بد نیست توضیح دهد با توجه به شروط مقام معظم رهبری در مورد برجام، او در باره نقض این شرط و حتی نقض تمامی وعدههای رخ داده در خود برجام چه توضیحی دارد؟ آیا آقای ظریف اشتباه کرد یا #دروغ گفت؟
@rozaneebefarda
ادامه👇
درنگی در شلوغکاری #ظریف برجامیان عاشق آمریکا!
[صفحه 2 از 2]
ظریف که روزگاری در نزاع لفظی با جلیلی که به درستی وضعیت تحریمها پس از برجام را پیشبینی کرده بود، گفت که تحریمها لغو میشود لطفا توضیح دهد که چرا وضعیت برجام و تحریمها این گونه است و مگر او و روحانی وعده نداده بودند که در روز اجرای توافق، تحریمها بالمره لغو میشود؟ ظریف در اینجا اشتباه کرد یا دروغ گفت؟
ظریف در همان نزاع لفظی با جلیلی، سخن جلیلی مبنی بر وجود دقیقا همان پیشنهادهای قرار داده شده در متن برجام را در زمان مذاکرتش، دروغ خواند و گفت که لازم باشد اسنادش را منتشر میکند. هیچ سندی هم منتشر نشد و ما به طور جد خواستاریم که او سند خلافگویی جلیلی را منتشر کند. اما نکرد و نمیکند زیرا چیزی در دست ندارد. آیا در این جا نیز او اشتباه کرد یا دروغ گفت؟
مگر ظریف در مجلس شورای اسلامی و در همان زمانهای مربوط به تصویب برجام نگفته بود که حتی یک کلمه در مورد تعلیق در برجام نیست و همه به معنای لغو هستند؟! وجود فراوان لفظ تعلیق به چه معنا بود؟ آیا او همان برجام را، واقعا یک بار هم نخوانده بود؟! پس اصلا دو سال در مورد چه مذاکره کرده بودند؟! آیا توضیح میدهد که تمدید تعلیقهای امریکا در همان دوره اوباما، چیزی به غیر از نقض تمامی حرفهای ظریف بوده است؟ کدام عاقلی میپذیرد در قبال انجام یک تعهد یکباره و تمام شده، هر چند ماه یک بار توسط رئیسجمهور امریکا، تعلیق تحریمها تمدید شود؟!! یک طویله را هم این چنین معامله نمیکنند چه برسد به صنعت حساس و راهبردی هستهای!
ظریف که خود را پشت سر مقام معظم رهبری و حاج قاسم پنهان میکند، ممکن است بفرماید به چه دلیلی در جلسه حضور بشار اسد در دفتر مقام معظم رهبری حاضر نبوده است؟ اگر مقام معظم رهبری یا حاج قاسم، خواستار عدم حضور او بودهاند، دیگر چه چیزی از مفهوم ارزشمند اعتماد از سوی آنها نسبت به ظریف وجود خواهد داشت که او بخواهد برای دفاع از خود از آنها مایه بگذارد؟! و اگر عدم حضورش به واسطه روحانی بوده است، به چه حقی استعفا داده است؟! آیا او با آن سابقه طلایی در دیپلماسی نمیفهمید که اقدامش موجب به حاشیه رفتن مانور قدرت منطقهای ایران میشود؟ اگر او حقیقتا منافع ملی ایران را بر خود مقدم میداشت هرگز با قهری کودکانه، استعفا نمیکرد و حتی اگر هم میکرد آن را علنی نمیساخت؟! و پرسش اینجاست که اگر روحانی او را این چنین بازی داده و حقیقتا اعتباری در دنیا برای او باقی نگذاشته است، چگونه چند ساعت بعد استعفایش را پس میگیرد؟ آن هیجان در استعفا و این هیجان در بازگشت جز با منطق یک کودک یا خدای نکرده یک نقشه از پیش تعیین شده مناسبت دارد؟!
او که از تعدد جلسات رسمی و کاریاش با حاج قاسم، این چنین استنباط کرده است که حاج قاسم موافق برجام است، ممکن است توضیح دهد چرا حاج قاسم عزیز، برجامهای دو و سه را که شخص ظریف و روحانی به شدت پیگیر آن بودهاند، تقبیح کرده است؟! اگر برجام یک خاصیت و فایدهای از نظر حاج قاسم برای ایران داشت، آیا آن حاج قاسمی که برای کسب اعتبار به نامش پناه برده است، دلیلی برای تقبیح و هشدار نسبت به برجامهای دیگر پیدا میکرد؟!
او که برجام را سند افتخار ملی ایران مینامد و پشت سر مقام معظم رهبری خود را پنهان میکند، چه توضیحی در توصیف آن توسط ایشان به «خسارت محض» دارد؟ آیا خسارت محض، سند افتخار است؟! و آیا واقعیت بیرونی برجام و چالههای متعدد موجود در آن هماکنون در آنها گیر کردهاند، چیزی جز یک خسارت محض است؟! آیا میتوان به توافقی افتخار کرد که نتوانست حداقلیات خود را حتی ثانیههایی پس از انعقاد حفظ کند؟! توافقی که توسط فرد باهوش و مودبی که در راهروی سازمان ملل با آنها دست دوستی و ادب دادهاند، نقض گردید؟!
آنچه ظریف در مجلس گفت، پاسخ گویی بر اساس منطق کوچه-بازاری هم نبود. رویکرد او مغالطهای همیشگی است که به جای استدلال به واقعیتهای بیرونی و ملموس، برای توجیه کارنامهاش به چیزهایی متوسل میشود که مدخلیتی در اثبات مدعاهای آسمانخراشش ندارد. هر کس دیگری هم جای ظریف باشد و شجاعت پذیرش اشتباهات به شدت کودکانه را نداشته باشد، همین رویکرد را برمیگزیند.
ظریف باید بداند که نمیتواند به صورت متمادی به منافع ملی ایران ضربه بزند و به آن نیز افتخار کند. نه تنها تاریخ بلکه اکنون نیز ایرانیان میدانند با اعتماد به عناصری غربگرا در انتخابات، نه چرخ سانتریفیوژها میچرخد و نه چرخ اقتصاد!
@rozaneebefarda
رد اعتبارنامه ، اقدام مؤثر مجلس و احتمالات آتی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
بعد از مدتها کش و قوس و حاشیه پردازی، بالاخره امروز مجلس تصمیم شجاعانه خود را گرفت و اعتبارنامه تاجگردون #رد شد!
این اقدام مجلس از جهات مختلف حائز اهمیت است و از آن جمله:
1- رویه های غلطی که در دوران ریاست جناب #علی_لاریجانی شکل گرفته بود، برهم خورد و دیگر هیچ نماینده ای نمی تواند خود را مصون از نظارت داخلی مجلس تصور کند و با تمسک به اهرم های قدرت بیرون از خانه ملت، خود را غیرقابل نقد و نظارت قلمداد کند!
2- این اقدام گذشته از تنبیه نماینده خاطی، موجب #بازدارندگی سایرین خواهد شد و همگان زین پس در رفتار خود دقت ویژه به خرج خواهند داد.
3- با دستمال آلوده نمی توان شیشه کثیف را تمیز کرد و از این رو، مجلس با این اقدام ثابت کرد که مقابله با رانت و فساد را از درون خود شروع کرده و برای اثبات صداقت و شهامت خود، هزینه خواهد داد.
گذشته از نکات پیش گفته، نوع برخورد اعتدالچی های عاشق آمریکا با این مقوله نیز بسیار مهم است.
اکنون نوبت آزمون سیاسی آنان است که ثابت کنند چه میزان به شعار احترام به قانون و احترام به رأی اکثریت باور دارند!
آنان باید ثابت کنند که آیا به خاطر دستمالی قیطریه را به آتش می کشند یا برخلاف سیره سیاسی گذشته خود در فتنه های 78 و 88 و... عمل خواهند کرد و با این اتفاق نه چندان حاد و اساسی، برخوردی عادی و عاقلانه و منطقی خواهند داشت؟!
پیام تحریک آمیز تاجگردون و رفتار طرفداران او(بخوانید باند متصل به وی) نیز به دقت باید رصد شود و از هر نوع آشوب طلبی و تحریک افکار عمومی و زمینه سازی برای اقدامات نسنجیده، پیش گیری شود.
اهل خبره بهتر می دانند که استان های لرنشین حاشیه زاگرس در سالهای اخیر در معرض سم پاشی های فکری و اقدامات مرموزانه زیرزمینی زیادی توسط پان ها بوده اند و این مسئله در دو آشوب اخیر(96 و 98) خود را به خوبی نشان داد لذا نهادهای امنیتی و قضائی و نخبگان سیاسی و عموم مردم این مناطق، باید نسبت به اجرای هر گونه اقدامات خرابکارانه در این مناطق توسط معاندین، هوشیاری حداکثری را به خرج دهند و حتما می دانند که این مسئله در شرایط خاص فعلی، اصلا جای تسامح ندارد و ممکن است خدای ناکرده جرقه برخی اقدامات گسترده دیگر گردد.
تاجگردون می داند و باید بار دیگر به او و هم قبیله ای های سیاسی اش تفهیم شود که عواقب هر نوع خرابکاری مستقیما بر عهده اوست و احساسات قومی مردم نباید به عنوان گروگان منافع سیاسی و باندی و جناحی امثال او تلقی گردد.
شاید اکنون زمان آن باشد که چهره های سیاسی لر زبان مورد وثوق و معقول(مکلا-معمم) برای پیشگیری از تبعات اجتماعی-سیاسی احتمالی معاندین، میدان داری کنند.
@rozaneebefarda
🔸باتوجه به شیوع مجدد #کرونا، موج جدیدی از اقدامات رسانه ای و تمهیدات بهداشتی برای مقابله با آن آغاز شده است....
#من_ماسک_میزنم
@rozaneebefarda
نکاتی در باب رد اعتبار نامه #تاجگردون
💥اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
رد اعتبارنامه تاجگردون خبر خوبی است اما ملاحظاتی در این باب وجود دارد:
▫️وجود ۱۰۳ رای برای موافقت با اعتبارنامه تاجگردون که قطعا اکثریت مطلق آنها به نام انقلابی در این مجلس حضور پیدا کردهاند، برای آنان که مستندات و دلائل را برای اثبات مفاسد تاجگردون قاطع و کافی میدانند نشانه آن است که جمعیت کثیری در این مجلس یا بسیار اهل احتیاط بوده اند که با وجود همه شواهد همچنان اصل برائت جاری کرده اند یا خدای ناکرده اهل زد و بند هستند!
قاعدتا این افراد، چنین نمایندگانی را به عنوان یک خطر برای انقلابیگری و سنگ راهی برای اصلاح مفاسد موجود در کشور میدانند.
▫️ تا اینجای کار نیز عدم شفافیت در آرای نمایندگان در دو کمیسیون پیشین بررسی اعتبارنامه موجب مفسده شد و نمایندگانی در این کمیسیونها، با آنکه پیشتر و در ایام انتخاباتی وعده داده بودند به صورت داوطلبانه و تا پیش از تصویب قانون شفافیت، آراء خود را اعلام کنند، وقیحانه از آن سر باز میزنند و برخی میگویند که به کسی مربوط نیست! یقینا اگر شفافیت آراء در رأیگیری صحن مجلس برقرار میبود، نتیجه چیزی دیگر میشد و راه بر معاملهگری با رای بسته میماند.
▫️جلسه رایگیری در مورد تاجگردون غیر علنی برگزار شد. با توجه به امکان سوءاستفاده برخی منتسبان به تاجگردون در شهرستان گچساران و باشت از سخنان احتمالا جنجالبرانگیز و آشوبطلبانه شخص تاجگردون، میتوان به هیأت رئيسه و نمایندگان مجلس حق داد که چنین تصمیمی بگیرند. اما شفاف نبودن اتهامات و مدارک علیه تاجرگردون و همچنین دفاعیات وی، امر مطلوبی نیست. جامعه ما حق دارد به صورت واضح بداند، تاجگردون چه خطاها و مفاسدی مرتکب شده است.
▫️همچنانکه به خوبی توسط فعالان رسانهای انقلاب مطرح شده، باید تاجگردون بر اساس اسناد و مدارک به دست آمده، به دادگاه رفته و محاکمه شود. علاوه بر تحمل مسئولیت قانونی، تاجگردون و همچنین آقای #علی_لاریجانی، به دلیل بمبساعتی بودجه ۹۹، باید در پیشگاه ملت و در دادگاه صالحه، به خاطر شرایط کنونی اقتصادی که در هماهنگی با دولت توسط آنها به وجود آمده است محاکمه شوند.
▫️نه تنها تاجگردون بلکه نمایندگان پیشین که توسط شورای محترم نگهبان رد صلاحیت شدهاند، بایستی به خاطر مسائلی که باعث رد صلاحیت آنها شده است، توسط قوه قضائیه محاکمه شوند. مجلس و شورای نگهبان بایستی مدارکی را که موجب تصمیم آنها در مورد تاجگردون و پیشتر رد صلاحیت جمعیت زیادی از نمایندگان سابق شده است را تسلیم دستگاه قضا کنند. محاکمه نمایندگان پیشین، مطالبه به حقی است که تا کنون اجابت نشده و معطل ماندن آن خطرات قابل توجهی را برای افکار عمومی و همچنین فضاسازیهای معاندین ایجاد خواهد کرد.
▫️منتسبان به تاجگردون در فضای حقیقی و مجازی، بارها علنا تهدید کردهاند رد اعتبارنامه وی را برنخواهند تافت. شخص وی نیز در واکنشی عجیب، مطلبی را منتشر کرد که در فضای فعلی میتواند تهدید تلقی شود. بهتر است او به خوبی توجیه شود که اتهاماتی که فعلا به او زده شده است، با سوء مدیریت و سوء اقدام او میتواند شامل موارد امنیتی نیز شود که ابدا نتیجهای دلچسب برای او نخواهد داشت. او باید درک کند که پایبندی به قانون چیزی است که حتی به نفع خود اوست و در این میان نه مسامحه و نه معاملهای صورت نخواهد گرفت. در واقع افکار عمومی چنین اجازهای نخواهند داد.
@rozaneebefarda
زمزمه #استیضاح_روحانی؛ از #فیضیه تا #بهارستان
اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔘حدود ده ماه مانده به پایان عمر دولت اعتدال، زمزمههایی برای #استیضاح روحانی شنیده میشود که پژواکش از فیضیه تا بهارستان پراکنده است. طرح این مساله موافقان و مخالفانی جدی در میان نخبگان سیاسی دارد؛
🔻موافقان بر این باورند که رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیام تاریخی به مجلس جدید، بر استفاده از ظرف های نظارتی مجلس بر قوه مجریه از جمله طرح سوال و استیضاح تاکید فرموده و لذا لازمه تغییر رویه مجلس جدید از روال سابق که نمایندگانش وکیل الدوله خطاب می شدند، ورود شجاعانه نمایندگان به مسائل کشور است.
آنان همچنین بر این باورند که استمرار دولت فعلی که سو تدبیر آنان زمینه ساز نارضایتیهای عمومی و بعضا آشوب و فتنه گسترده شده، همچنان احتمال فتنه و آشوب بالقوه بزرگتر را به صورت تصاعدی تشدید خواهد کرد.
به علاوه در صورت سکوت مقابل اقدامات دولت، خطر عبور مردم از اصل نظام و نا امیدی آنان از جریان انقلابی، بسیار محتمل است که تهدیدی بزرگتر از آن متصور نیست. همچنین عدم تبیین اقدامات خلاف مناقع ملی دولت اعتدال موجب شده حامیان دولت ناکارآمدی ها را مستقیما متوجه رهبری معظم نمایند که امری ناجوانمردانه، خلاف واقع و با توجه به احتمال خلق دوگانه کاذب مردم/رهبری، شدیدا خطرناک است و طبعا طرح مساله استیضاح روحانی با روشن کردن ابعاد واقعی تحولات، از چنین انحرافات و خطراتی پیشگیری خواهد کرد.فایده دیگر استیضاح، رسوایی جریان خطرناک غربگراست که در صورت بقای رسوبات آن در دوران آتی، تحقق گام دوم انقلاب اسلامی را با مشکل جدی مواجه میکند و از انتفاع مردم از مدیریت جهادی و انقلابی و اقدامات تحولی درون زا، پیشگیری خواهد کرد.
افزایش مشارکت سیاسی مردم در انتخابات آتی و امیدواری به تحولات اقتصادی گسترده نیز از دیگر نتایج مثبت استیضاح خواهد بود. موافقان بر این باورند که حتی اگر این مساله در نهایت به رای حداکثری نمایندگان ختم نشود، یا حتی اگر با نهی ولائی یا ناصحانه، متوقف گردد، بازهم فواید فراوانی خواهد داشت.
🔻در مقابل، مخالفان بر این باورند که رویه رهبری معظم انقلاب اسلامی برخلاف این مساله است و ایشان با مواجهه اینچنینی با دولت در ماه های پایانی، موافق نیستند و لازم است طرفداران استیضاح حتما به این سیره توجه داشته باشند.
به باور مخالفان، طرح این مساله موجب می شود که دولت بجای اقدام و عمل و پاسخگویی نسبت به عملکرد افتضاح گذشته، بهترین فرصت را برای #فرار و #فرافکنی بیابد و با مدد رسانههای اجاره ای و زنجیره ای پرتعدادش، همگام با رسانه های معاند، فرایند استیضاح را فرسایشی کرده، این مساله را به یک چالش سیاسی بزرگ تبدیل کند.
شرایط خاص فعلی ایجاب می کند که از هر نوع اقدام سیاسی که تبعات پیش بینی نشده دارد، اجتناب شود. در صورتی که این اقدام با نهی رهبری مواجه شود به تحلیل های خصمانه عناصر معاند داخلی و خارجی مبنی بر مسلوب الاراده بودن مجلس، دامن خواهد زد و اگر نتواند حائز اکثریت آراء در داخل مجلس شود، یک شکست سیاسی بزرگ برای مجلس جدید خواهد بود و پیام دوگانگی در دل پارلمان انقلابی را به بیرون مخابره خواهد کرد.
از همه اینها که بگذریم، مادامی که مراحل پسااستیضاح با محاسبات دقیق و عالمانه، پیش بینی و طراحی نشده باشد، صرف برکناری یک رئیس جمهور غربگرای ناکارآمد، لزوما معلوم نیست آورده مشخص و روشنی به دنبال داشته باشد و اگر چنین نشود، با صرف هزینه سیاسی بالا و پذیرش تبعات احتمالی آن، نتیجه چندانی عاید نمی شود.
🔶حاشیه روزنه
1) استمزاج و استفسار از رهبر معظم انقلاب اسلامی در چنین موضوع مهمی، امری طبیعی و بله ضروری است؛ لذا هیاهوی دشمنان نباید مخالفان و موافقان استیضاح را از این فرصت بزرگ بی بهره سازد.
صدالبته نتیجه هر چه باشد، حجت را بر افراد تمام خواهد کرد اما بعد از آن افراد نباید برای پیشبرد ایده خود از رهبری مایه بگذارند بلکه شجاعانه باید بر اساس حجت شرعی وارد میدان شوند و تبعات آن را بپذیرند. لذا تصمیم برای اصل رسانه ای کردن نظر و توصیه خصوصی احتمالی رهبری معظم و کیفیت آن، باید با مراعات جهات مختلفه و مصالح عالیه صورت گیرد.
2)آنگونه که استیضاح از حقوق اساسی ملت و ایضا حق و بلکه در مواردی تکلیف نمایندگان است، مراعات مصالح عالیه ملت و نظام نیز از حقوق ملت و وظائف نمایندگان است؛گاه این مصالح با استیضاح و گاه با ترک آن ایفاد می گردد لذا در تطبیق شرایط خارجی بر وظائف قانونی، باید بر اساس عقلانیت و سنجش تبعات احتمالی، اقدام کرد.
3) پرهیز از اختلافات حاد بین نیروهای انقلابی و غفلت از 1400، اموری راهبردی است که طرفین نباید از آن غفلت کنند.
4)کنش گری سیاسی #فرزندان_فیضه در نقد دولت غربگرا و ناکارآمد روحانی،مطلوب و حاوی پیام « #برائت_روحانیت_از_روحانی» است اما به شرط پختگی و عقلانیت.
@rozaneebefarda
روزنه
زمزمه #استیضاح_روحانی؛ از #فیضیه تا #بهارستان اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔘حدود ده ماه مانده به
تکلیف ماجرای استیضاح روحانی انشاالله در دیدار تصویری نمایندگان با مقام معظم رهبری مشخص خواهد شد.
نوع مواجهه با بیانات راهگشای این دیدار مهم و تاریخی، میزان عمق فهم طیف های مختلف از منویات رهبری و همچنین میزان التزام به آن را عملا نشان خواهد داد.
از هم اکنون همگان باید برای اقدام یکپارچه در لبیک به فرامین آتی رهبری آماده شوند تا انشاالله اجماع لازم برای ریل گذاری تحولاتی بزرگ در آینده نزدیک، در میان نیروهای انقلابی فراهم گردد.
@rozaneebefarda
استیضاح مردمی مهمتر از استیضاح در مجلس
💥اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔸همانطور که از قبل هم پیش بینی میشد، گرچه مقام معظم رهبری به مخالفت با استیضاح تصریح نفرمودند اما برایند بیانات ایشان خط تعامل قوا را متبادر میسازد که با استیضاح تلازمی ندارد و لذا زین پس طبعا موضوع استیضاح (اگر کاملا متوقف نشود لااقل) نمیتواند با آن شتاب و شدت اولیه در مجلس دنبال شود اما همچنان و همیشه به عنوان یکی از مهمترین ظرفیت های نظارتی مجلس، بالای سر دولت ناکارآمد روحانی باقی خواهد ماند و ترس از مشت بسته مجلس بیش از ضربه ضعیف احتمالی موثر است!!
🔹هر تصمیمی که نمایندگان مجلس در استفاده یا عدم استفاده از ابزار نظارتی شان(اعم از تفحص، سوال و استیضاح) اتخاذ کنند، تکلیف از دوش نخبگان سیاسی جبهه انقلاب اسلامی، خاصه حوزویان، برداشته نمیشود و آنان به منظور صیانت از منافع ملی و دفاع از آرمان های انقلاب اسلامی، باید تکلیف خود را انجام دهند.
🔸تجربه تاریخی نشان داده که بهترین فرصت برای نقد ناصحانه و پرسشگری از عملکرد کارگزاران قوه مجریه، هنگام تصدی آنان در مناصب است؛ چه اینکه بعد از پایان دوره، آنان نه تنها به کسی پاسخگو نیستند که معمولا در نقش طلبکار و بلکه اپوزسیون ظاهر میشوند!!!
🔻در چنین وضعیتی به نظر میرسد معقول ترین راهکار آن است که در مدت باقیمانده از عمر کوتاه دولت غربگرا و ناکارآمد اعتدال، فرایند #استیضاح_مردمی و نخبگانی با شدت و شتاب مطلوب، آغاز شود و مسولان دولتی از صدر تا ذیل نسبت به عملکردشان بازخواست شوند؛ طبعا در این ماجرا آنان اگر خدمتی کرده اند خواهند گفت و چنانچه خلاف آن انجام شده نیز بر همگان روشن میشود و آنان نخواهند توانست به فرار و فرافکنی تمسک کنند و ژست طلبکاری بگیرند.
صدالبته لازمه استیضاح مردمی و نخبگانی، اتقان، استدلالی بودن، مستند بودن و عالمانه بودن تمام مدعاهای مطروحه پیرامون کارنامه دولت و پرهیز از هر نوع حاشیه پردازی و مواجهه عوامانه با مساله است.
🔸ناگفته واضح است که اگر عملکرد #دولت_برجامی به خوبی واکاوی نشود و نتایج خسارت بار آن به طور شفاف با مردم در میان گذارده نشود، چه تضمینی وجود دارد که در ۱۴۰۰ ریل گذاری اجرایی کشور متحول گردد؟!
اگر امروز که این حضرات پرمدعا و همیشه طلبکار بر سر کار هستند، مورد بازخواست قرار نگیرند، ملت و نخبگان سیاسی برای مطالبه گری چه فرصت دیگری دارند؟
اگر امروز این جماعت به خاطر خلاف کاری های پرشمار شان در دادگاه نخبگان سیاسی و در پیشگاه ملت محاکمه نشوند، چه تضمینی هست که فردا بتوان آنان را به عملکردشان اخذ کرد؟
اگر امروز نتایج زیان باز وابستگی به غرب و خط سازش با استکبار و استعمار روشن نشود، آیا فردا این رویه غلط غربگرایی افراطی دوباره در طیف و طائفه سیاسی دیگری دنبال نمی شود؟!
🔸برای مردم فهیم، نجیب و متدین ایرانی بسیار مهم است که بدانند حوزه مقدسه قم و روحانیت مردم مدار شیعه، هرگز پای کارنامه غیرقابل دفاع روحانی را امضا نمیکنند و مسؤولیت تمام اقدامات دولت اعتدال فقط و فقط بر عهده شخص حسن روحانی و حامیان اوست.
عدم روشنگری در این مساله ضربات جبران ناپذیری به وجهه مردمی روحانیت خواهد زد.
۹۹_۴_۲۳
#پویش_استیضاح_مردمی_روحانی
#برائت_روحانیت_از_روحانی
@rozaneebefarda
مجیزنامه #خبرگزاری_فارس برای رژیم فاسد پهلوی
[صفحه ۱ از ۲]
مهدی نقیبی
اختصاصی روزنه
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔸در روز 21 تیرماه 99، خبرگزاری فارس، در بخش فارس پلاس، کلیپی به نام «کاخ سفید ایران کجاست؟»، با زمان: 14:50 دقیقه، منتشر کرد.
🔸این کلیپ برای معرفی «کاخ سفید یا کاخ موزه ملت» ساخته شده که بخشی از کاخ موزه سعدآباد هست.
کاخ موزه سعدآباد، تحویل سازمان میراث فرهنگی (وزارتخانه جدید) است و در این کلیپ، یک خانم به عنوان «راوی» هست که در تمام کلیپ حضور دارد و جاهای مختلف این کاخ را به خبرنگار نشان میدهد و درباره هر قسمت توضیحاتی میدهد.
🔸متاسفانه چیزی که در این کلیپ، شاهد هستیم، این است که انگار هنوز در دوران رژیم پهلوی به سر میبریم و بعد از گذشت 42 سال از سال 57، خبر پیروزی انقلاب اسلامی به این کاخ نرسیده و قصدشان این هست که مجد و عظمت و شخصیت فرهنگی خاندان پهلوی، خصوصا فرح دیبا را بیان شود.
🔸خانمی که راوی هست، در همه جا با احترام بسیار از شاه و فرح یاد کرده و با ذوق زگی بسیار، از سلیقه زیبا و ارزشمند خاندان پهلوی تعریف و تقدیر کرده است!
🔸صرفا تعریف و تملق های بسیار از رژیم پهلوی و خصوصا فرح، یا به تعبیر راوی، «ملکه» کرده! در این کلیپ، هیچ نقدی به رژیم پهلوی نشده است و با انسانهایی «برجسته» و «علم دوست» و «هنرشناس» و «دارای ذوق سلیم» مواجه هستیم که از برجسته ترین هنرمندانان نقاش، معمار، فرش باف و... را از ایران و سراسر دنیا گرد آورده بودند و حاصل آن همه تلاش به این زیباییها، منتهی گردید. در این کلیپ نتیجه ای که از رژیم پهلوی به نمایش گذاشته، هر انسانی را به وجد وا میدارد و تحسین هر کسی را بر می انگیزد.
🔸در این کلیپ هیچ نقدی و ایرادی به خاندان پهلوی بیان نکرده است. ای کاش حداقل یک نقد به خاندان پهلوی بیان میکردند. لابد مردم ایران، مریض بودند که علیه چنین اشرافیت فاسدی شوریدند و آنها را از ایران بیرون کردند؟ وقتی قرار است، چنین جایی معرفی شود، باید واقعیت های این کاخ و افرادی که در آن زندگی میکردند، به درستی بیان شود نه به صورت کاریکاتوری.
🔸روای، در جایی که توضیحاتی برای معرفی هر کدام از اتاقهای اختصاصی شاه و فرح میداد، برای اینها از فعلهای جمع استفاه میکند، تا این حد سعی میکرد احترام شاه و فرح را داشته باشد. شرم آور هست. به عنوان مثال توضیحی که روای درباره اتاق کار محمدرضا شاه، (از دقیقه 4:35) میدهد حاوی نکاتی تامل برانگیزی هست که بخش هایی از آن، عینا نقل میشود. به الفاظ احترام آمیزی که استفاده شده، دقت کنید:
« ... این اتاق، دفتر کار شخصی محمدرضا شاه پهلوی هست، که فوق العاده اتاق زیبایی است. گچ بریها، پرده اش، دیوار کوبها، پرده های دیوارکوب که به سبک کاخ های فرانسه، پرده ها رو به دیوارکوبها میزدند. ... پرده ها دقیقا شبیه دیوارهایش. اگر به سقف این اتاق دقت بفرمائید، سقف این اتاق، دقیقا گچبریهایش مطابقت دارد با فرش اتاق، یعنی گچبریهای سقف خیلی شباهت داره به فرشی که کف پهن هست، یعنی این همه دقت شده آن زمان برای انتخاب فرش و سفارش فرش. ... »
🔸انگار درباره چنین خاندان به دور از فرهنگ پهلوی سخن نمیگوید. رضاخان موسس رژیم پهلوی که از قضا دستور ساختن همین کاخ و مجموعه سعدآباد توسط او صادر شده بود، قزاق بی سر و پا و بی سواد و به دور از فرهنگ بود که بویی از فرهنگ نبرده بود.
دخترش اشرف پهلوی بود که به نماد فساد و فسق و فجور و دوری از فرهنگ در تاریخ معاصر ایران تبدیل شده است و برادرش محمدرضاشاه هم دست کمی از خواهرش نداشت.
فرح و سایر خاندان هم به همین نحو بودند ولی در این کلیپ، شاهد چیز دیگری هستیم!
🔸در این گزارش هم خانم راوی فاجعه آفریده، و هم خانم خبرنگار که مشتاقانه مطالب را میشنود و با لذت گوش میدهد ولی حتی یک سوال نمی کند که آیا اینها هیچ عیبی نداشتند؟ هم خبرگزاری که این مجیزنامه خاندان پهلوی را به این صورت، منتشر کرده است و راضی به حذف یا اصلاح آن نشد.
@rozaneebefarda
ادامه👇
مجیزنامه خبرگزاری فارس برای رژیم فاسد پهلوی
[صفحه ۲از۲]
🔸برای خبرگزاری فارس، ناپسند است که چنین کلیپی در مجیزگویی از رژیم پهلوی درست کنند.
🔸جالب است که قبل از شروع این فیلم، آگهی بازرگانی ای پخش میشود که مربوط به «گروه هتلهای الماس» است و جلوه هایی از اشرفیت این یک شعبه این هتلها را به نمایش میگذارد که تنه به تنه ی کاخ های شاه میزند و چه بسا جذاب تر و چشمگیرتر هم هست. خبرگزاری فارس، به طور همزمان، هم مبلّغ گروه اشرافی هتلهای الماس و هم مبلّغ کاخهای اشرافی شاه در سعدآباد شده است.
🔸سابق گفته میشد که تاریخ گذشتگان، مایه عبرت هست تا آنها را ببینیم و از آنها عبرت بگیریم و بدانیم که چه کارهای اشتباهی کردند و ساقط شدند تا ما در آینده آن کارها را چه به صورت فردی و چه به صورت اجتماعی مرتکب نشویم.
🔸انگیزه مشاهده کاخ ها و سایر بناها و لوازم عیش و عشرت مستکبرین و جباران تاریخ، برای عبرت گرفتن بود و در دین ما و در قران هم به همین مشی توصیه شده است اما امروزه ظاهرا فکرها در دوران حاکمیت جمهوری اسلامی عوض شده و برخی مسئولین دچار استحاله فکری شده اند و کاخهای شاه سفاک که باید نماد جنایات او شمرده شود، به محلی برای حسرت خوردن به زندگی اشرافی و حیوانی وی تبدیل شده است!
🔸نباید فراموش کنیم که مردم مسلمان ایران در سال 57، علیه همین اشرافیت و انحطاط قیام کردند و اندیشه های دینی را جایگزین کردند. آیا رواست که حالا بعد از چهل سال از پیروزی انقلاب، مارک آلمان و فرانسته و انگلیس اجناس مورد استفاده در کاخ شاه، مورد حسرت و تفاخر ما و آیندگان باید باشد؟!
پ.ن: در همان روز اول انتشار، درباره این کلیپ موهن، به صورت خصوصی به خبرگزاری فارس، پیام داده شد ولی برخوردی که از موضع بالا کردند و نقد ناصحانه را با بی اعتنایی مطلق پاسخ دادند لذا بنا به وظیفه شرعی، در این یادداشت کوتاه به این خبرگزاری مدعی انقلابی گری، تذکرات لازم داده شد تا هم حامیان مالی این مجموعه و هم مردم هم بدانند که این خبرگزاری، مدتی هست که از مسیر سابق، خصوصا در عرصه تاریخ معاصر، فاصله گرفته و در مسیر جدیدی گام نهاده است که آثارش را مشاهده میکنیم. شاید این یادداشت بهانه ای شود که اهل اطلاع، به شبهاتی که در این کلیپ مطرح شده، پاسخ درخوری بدهند و باشد که همه نخبگان متعهد در مواجهه با پروژه #تطهیر_پهلوی، که امام و رهبری بارها نسبت بدان هشدار داده اند، بدون ملاحظه و با تمام قدرت مقابله کنند.
پ.ن۲: نقد بخشی از تولیدات رسانه ای یک مجموعه لزوما به معنای نفی خدمات و زحمات همه بخش ها نیست و آن زحمات در جای خود بایسته قدرشناسی است.
پ.ن ۳: برای مشاهده فیلم مذکور، به لینک زیر مراجعه کنید:
https://www.farsnews.ir/media/13990421000661/
@rozaneebefarda
نامه اعتراضی مرجع تقلید معظم قم پیرامون عملکرد ضعیف دولت روحانی
تذکر آیتالله #علوی_گرگانی به #حسن_روحانی در مورد گرانی های اخیر و بی ثباتی قیمت ها
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔶متن کامل نامه حضرت آیت الله علوی گرگانی خطاب به روحانی به شرح ذیل است:
بسمه تعالی
ریاست محترم جمهور جناب حجت الاسلام و المسلمین آقای روحانی زید عزه
سلام علیکم
شرایط فعلی جامعه و ناله های قشر مستضعف و متوسط جامعه از فشار گرانی و بی ثباتی قیمتها قلب هر انسان دلسوز نسبت به مملکت را می آزارد.
افزایش بی حساب و کتاب قیمت ارز و سکه و افزایش اجاره بها در کنار کوتاهی برخی مدیران در سالهای گذشته برای حل مشکلات مردم و دلبستگی بیش از حد به خارج از کشور، مردم را دلسرد کرده است.
گر چه مدیران دولتی و مسئولین امر با توجه به فشارهای تحریم تلاشهایی را مبذول داشته اند، لکن این تلاشها برای مردم ملموس نبوده و مردم از ضعف نظارت و افزایش بی رویه قیمت دلار و کاهش ارزش پول ملی سخت آزده خاطر گشته اند که باید هر چه سریعتر فکر عاجلی برای آن بشود.
تلاش برای افتتاح طرحهای نیمه تمام و تأمین کالاهای اساسی گر چه لازم و ضروری است اما بسنده کردن به این مسائل و آمارهای مدیران و بی توجهی به کف بازار و خواسته های به حق مردم موجب #پشیمانی خواهد بود،
لذا لازم است هر چه سریعتر فکری کرده و با تقویت نظارت بر بازار و کاهش قیمت دلار به قیمتهای سابق و ثبات بخشی به اقتصاد کشور جبران کاستی ها شود.
والسلام علی من اتبع الهدی
٩٩.۴.٢۴
@rozaneebefarda
عزت عالمین میخواهیم
سفر كاظمین میخواهیم
طوف قبر حسین(ع) میخواهیم
یا جوادالائمه(ع) ادرکنا....
@rozaneebefarda
فقه مالی کردن آموزه های انحرافی روشنفکری الحادی/سکولاریستی
نقدی بر درسگفتارهای اخیر سروش محلاتی
جلسه اول: تفاوت و تغییر در احکام شرعی
💥اختصاصی
[صفحه 1از10]
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
۱.مقدمه
تولید علوم انسانی و نسبت آن با دین از سالها قبل محل بحث علمای حوزه و دانشگاه بوده است. برخی به صراحت امکان تولید علم دینی را نفی کرده، برخی دیگر پذیرفته و برخی دیگر بدون نفی صریح برای حذف علم دینی تلاش میکنند و این تلاش، که بعضا با پشتوانههای سیاسی نیز همراه بوده است، پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا به امروز ادامه داشته است.
به طور کلی تولید علم دینی با دو آفت روبروست:
1. تحجر و واپسگرایی
2. اجتهادهای غیرچارچوبمند و آلوده به مبانی و نظامات فکری سکولار.
گروه اول ورود حوزه علمیه و طلاب به تولید علم دینی متناسب با نیاز روز را تخطئه کرده؛ تلاش میکند دانشآموختگان امروزِ حوزه را محدود به همان معلومات گذشته نماید و راه را برای نوآوریهای هرچه بیشتر ببندد و گروه دوم با پوشش اصطلاحات فقهی و اصولی و قیاسات شبهاستدلالی تلاش میکند مبانی و نظریات سکولاریستی را در عرصههای مختلف همچون حقوق، رسانه، سیاست، خانواده و... رنگ و لعابی دینی ببخشد.
گرچه متحجرین و واپسگرایان همواره خطری بالفعل برای حوزه علمیه و جامعه تشیع بوده و هستند اما گروه دوم، که به حق میتوان نامِ تقیزادههای حوزوی را بر آنها گذاشت، از جهتی خطرناکتر نیز هستند چراکه گروه اول هیچ پاسخی برای نیازهای نو به نوی مردم و دولت و حکومت ندارند و از همین رو در زاویه و انزوا قرار میگیرند اما گروه دوم با دادن پاسخهای آلوده، آبی ناپاک را وارد بدنه نظام و کشور میکنند و حکومت اسلامی را دچار بیماریهای مزمن و خطرناک خواهند کرد و از آنجا که فعالیتهای آنان چارچوبی به ظاهر دینی و فقهی و اصولی دارد شناخت انحراف نظریاتشان برای مسئولین اجرایی و میدانی که شناختی از فقه و علوم حوزوی ندارند ناممکن خواهد بود.
به همین خاطر شناخت چارچوب فکری این طیف و مقابله با آن اهمیت بالایی دارد و یکی از اصول ثابت آنها «خروج از نص» است. شبهروشنفکران حوزوی با روشی پیچیده همواره در تلاشاند که به بهانه تغییر و تحولات روز و لزوم همراهی با مقتضیات زمان؛ خود را از پایبندی به نصوص شرعی رها سازند و با استحسانهای پنهان و آشکار و قیاسات باطل و یا تعمیم و تخصیصهای غیرعرفی و غیرچارچوبمند؛ فعالیتهای سکولاریستی همقطاریهای اجراییشان را تئوریزه کنند و در این راه از هیچ ابزاری فروگذار نمیکنند.
با این مقدمه کوتاه به نقد و بررسی مدعاهای جناب آقای سروش محلاتی میپردازیم.
سروش در ابتدای کلام خود (همچون بسیاری دیگر از آثارش) کلام خود را از «تحولات روز» و لزوم همراهی با این تحولات شروع میکند و میگوید:
« در مباحثی که در این ایام تعطیلی تابستان 99 ارائه می شود به یکی از این مباحث مهم و اساسی که انصافا جای اون در میان همه مباحث علمی ما خالی است پرداخته میشود و آن مسئله تغییر و تحول و دگرگونی در احکام شرعی است که می توان گفت به عنوان مهم ترین مسئله در عصر و زمان ما پیرامون اعتبار احکام شرع و فقه مطرح است
گمان نمی کنم چالشی جدی تر از این چالش در برابر فقه در عصر ما وجود داشته باشد.»
سپس به سبک خاص خود طبق معمول، برای افزایش اعتبار کلامش، به مصادره بیانات شهید مطهری پرداخته، چنین میگوید:
«در برخی آثار مرحوم شهید مطهری دیده ام که ایشان می گوید طی سالهای متمادی که با نسل جوان مواجه بوده ام بیشترین سوالی که از این نسل شنیده ام این پرسش بوده است که چگونه ممکن است احکامی ثابت اون هم از 1400 سال گذشته بتواند با همه تغییرات و تحولاتی که در زندگی بشر رخ داده و می دهد و در آینده هم رخ خواهد داد انطباق پیدا کند.»
وی با زاویه همراهی دین با تحولات مدرن، وارد بحث «نسخ» میشود:
« اون چرا که ما در این بحث دنبال خواهیم کرد این است که آیاتی که در باره اونها شبهه نسخ مطرح شده رو محل بررسی قرار خواهیم داد وبیشتر نظرمون این هست که با بررسی این آیات بتوانیم منطق قرآن رو درباره تغییر و تحول قرآن به دست بیاوریم. هم خود تغییر در احکام به وسیله این آیات روشن شود که کدام احکام، احکامی است که ثابت هست و کدام یک در معرض تغییر و نسخ قرار گرفته و هم در مواردی که تغییر وجود داره چه منطقی بر این تغییر حاکم هست و آیا می توان آن منطق را کشف کرد یا نه؟»
@rozaneebefarda
ادامه👇
فقه مالی کردن آموزه های انحرافی روشنفکری الحادی/سکولار
نقدی بر درس گفتارهای اخیر سروش محلاتی
[صفحه 2از10]
جناب آقای سروش محلاتی ادعا میکند که میخواهد «منطق قرآن» را در نسخ دریابد. البته کلام ایشان مبهم است و باید توضیح بیشتری دهد اما آیا ایشان میخواهد از ادله اربعه که طبیعتا تعداد آیات مشخصی را به عنوان ناسخ و منسوخ معین میکند عبور کرده و به ملاکی برسد و با آن آیاتی که تا کنون در چارچوبهای علمی رایج نسخ نشده بودند را منسوخ اعلام کند و آیاتی منسوخ را با کشف منطق قرآن غیرمنسوخ حساب کند؟ و یا میخواهد همچون علما و مفسرین دیگر آیات ناسخ و منسوخ را بررسی کرده و با اجتهاد مرسوم حکم هر آیه را مشخص کند؟
اگر ایشان میخواهد طبق چارچوبهای اجتهادی رایج عمل کند؛ بنابراین «کشف منطق قرآن درباره تغییر و تحول آیات قرآنی» چندان معنایی ندارد چراکه چارچوب اصولی کشف ناسخ و منسوخ مشخص است و علما نیز تا کنون، با وجود اختلافات مصداقی که لازمه هر نوع اجتهادی است، طبق آن عمل کردهاند.
اگر هم میخواهد پا را فراتر بگذارد و راهی جدید برای خروج از نص قرآن کریم بیابد و دست خود و همراهانش را در توسعه و تضییق نصوص باز کند میبایست در ابتدای کلام خود آن را روشن کند و از پنهانکاری بپرهیزد.
در هر صورت، شناخت ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه قرآن کریم و بالجمله؛ تفسیر این کتاب آسمانی عملی بسیار ظریف و دقیق است و حد اعلای آن نیز در انحصار معصومین علیهمالسلام اجمعین و در مرتبهای پایینتر؛ نزد رهروان حقیقی ایشان است و این نکته، در گفت و گوی حضرت امام صادق علیهالسلام با ابوحنیفه نیز آشکار است:
...قال أبوعبدالله علیهالسلام: يا أبا حنيفة تعرف كتاب الله حق معرفته و تعرف الناسخ و المنسوخ؟ قال نعم قال يا أبا حنيفة لقد ادعيت علما ويلك ما جعل الله ذلك إلا عند أهل الكتاب الذين أنزل عليهم ويلك و لا هو إلا عند الخاص من ذرية نبينا ص ما ورثك الله من كتابه حرفا(علل الشرائع ج1 ص90)
بنابراین شناخت ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه قرآن کریم تنها با تمسک به فقه چارچوبمند و اجتهاد برخواسته از تعلیمات اهلبیت علیهمالسلام ممکن است و راههای دیگر جز گمراهی نیست.
گفتنی است؛ مطالب پیش رو نوشتاری است از «لجنه حوزوی حکمت انقلاب اسلامی» که در راستای روشنگری علمی در فضای حوزه علمیه قم منتشر میگردد.
پیشاپیش از دیدگاهها و پیشنهادها و انتقادات استقبال نموده؛ نظرات اساتید و فضلای حوزه علمیه را قوتی مضاعف برای عمل به وظایف خود میدانیم.
31تیر1399
29ذیالقعده1441
مصادف با شهادت بابالمراد؛ حضرت امام جواد علیهالسلام
2. مفهومشناسی لغوی
جناب آقای سروش محلاتی:«معنای لغوی نسخ اون طور که در کتابهای مختلف هست، یک معنا ازاله است: ضایع شدن از بین رفتن که در کتابهای مختلف لغت و از جمله در مفردات راغب دیده می شود نسخ به معنای ازاله مثل نسخت الشمس الظل خورشید هرچه بالا می آید البته قبل از ظهر،به همان مقدار سایه را زایل می کند اینجا عرب از کلمه نسخ استفاده می کند البته نسخ به معنای استنساخ رونویسی کردن هم گاهی به کار می رود به معنای جا به جا کردن هم به معنای نقل هم به کار می رود ولی معنای متناسب با این بحث نسخ که ما دنبال می کنیم همان معنای اول به معنای زایل شدن هستش. اگر می گوییم حکمی منسوخ است یعنی زایل شده است پاک شده این حکم.. نه این که الزاما باید از قرآن کریم زایل شده باشد یعنی در قرائت قرآن حذف شده باشد نه آیه قرآن در قرآن کریم باقی می ماند اما مفاد آن حکمی که هست آن حکم به پایان می رسد ولو اینکه در قرائت در قرآن کریم هست مثل آیه ای که در مورد دستور به صدقه در هنگام نجوای با پیغمبر در قرآن کریم هست هم ناسخش هست هم منسوخش هست نسخ در قرائت اتفاق نیفتاده در حکم اتفاق افتاده به هرحال یک معنای لغوی در نسخ هست که از نظر لغت نسخ مفهوم پیچیده ای نداره و اختلاف نظری هم لغویین از این جهت ندارد»
«مگر تفاوتی بین معنای لغوی و معنای اصطلاحی وجود داره؟ بله. معنای لغوی یک مفهوم عامی است که هم شامل تکوین می شود هم شامل تشریع می شود کما اینکه خود کلمه آیه هم همین هستش. هم آیه تکوینی داریم هم تشریعی داریم.
لذا گاهی از اوقات زوال یک آیه تکوینی مصداق برای نسخ شمرده شده کما اینکه در برخی از روایات ما هست که وقتی که امامی از دنیا می رود و منصب امامت به امام دیگری می رسد از این هم تعبیر به نسخ شده است:
ما ننسخ من آیة أو ننسها نأت بخیر منها أو مثلها
اینجا هم تعبیر نسخ به کار رفته آیه ای می رود ، یک آیه تکوینی، و آیه دیگری جایگزین می شود یک انسان کامل یک خلیفه الهی جایگزین خلیفه قبل می شود. از این جهت مفهوم لغوی نسخ مفهوم اعمی است هم آیه تکوینی و هم آیه تشریعی رو می گیره از یک جهت دیگر هم باز نسخ لغوی اعم است و از جهت همان حکم تشریعی و آیه تشریعی است...»
@rozaneebefarda
ادامه👇
فقه مالی کردن آموزه های انحرافی روشنفکری الحادی/سکولار
نقدی بر درس گفتارهای اخیر سروش محلاتی
[صفحه 3از10]
جناب آقای سروش محلاتی:«...نسخ اصطلاحی در اصطلاح فقها نسخ در برابر تخصیص و نسخ در برابر تقیید هستش از نظر اصطلاح علم اصول وقتی که عامی پس از آن به وسیله خاص تخصیص می خورد خاص ناسخ برای عام نیست و عام منسوخ به حساب نمی آید. کما اینکه اگر دو دلیل داشته باشیم که یکی اطلاق داره و سپس قیدی بر او افزوده شود اونجا هم تقیید هست ولی تقیید نسخ نیست چنین نیست که مطلق منسوخ باشد و اون دلیل مقید عرض کنم که ناسخ باشه نه در اصطلاح علم اصول نسخ در برابر تخصیص و تقیید وجود داره حتی در مواردی که دلیل اول ابهام داره اجمال داره و دلیل دوم بیان میکنه و رفع ابهام واجمال می کنه اونجا هم نسخ وجود نداره مجمل و مبین غیر از ناسخ و منسوخه ولی ا ز نظر معنا و مفهوم لغوی در همین موارد هم ممکنه لغتا نسخ صدق کند وقتی که دلیل اول میاد یک حکم عامی را اثبات می کند و دلیل دوم خاص است و تخصیص می زند خود تخصیص هم می تواند مصداقی از نسخ باشه چرا؟ چون به وسیله خاص زایل می شود امری و نسخ همان زوال است. درست است که اصل حکم زایل نمی شود ولی عموم حکم زایل می شود. این هم یک نوع از زوال است. در اطلاق و تقیید هم ولو اصل حکم زایل نمی شود اما اطلاق الحکم زایل می شود این هم می تواند مصداقی برای نسخ باشد حتی در مجمل و مبین هم ممکنه اونجا هم یک زوالی اتفاق می افتد و اون بیان ثانوی در برابر دلیل اول که ابهام و اجمال دارد؛ رفع اجمال از دلیل اول می شود. یعنی اجمال زایل می شود از بین می رود. یک زوالی هم اونجا هست.
و مگر جز این است که هرگونه زوال در امر تشریعی، این نوعی از نسخ است لغتا و عرفا، نه عرف خاصی که فقها و اصولیین دارند. لذا یک تفاوتی هست بین معنای لغوی که اعم است و معنای اصطلاحی که اخص است.»
2.2. نقد
سؤال:
1. آیا نسخ به معنای هر نوع زوالی است؟
2. آیا نسخ در قرآن کریم و روایات به معنای لغوی است و نه اصطلاحی؟
به راحتی نمیتوان گفت که نسخ از دیدگاه لغت صرفالازاله است به ویژه در زبان دقیقی چون عربی که ظرافتهای لفظی و معنایی باعث شده برخی از لغویون متقدم قائل به عدم ترادف (به معنای تطابق معنایی کامل میان دو کلمه) در زبان عربی شدهاند.(سیده وحیده رحیمی، 1385) و به خاطر همین ظرافتهای معنایی بوده بوده است که سیوطی در الاتقان، باب «قواعد مهمة یحتاج المفسر الی معرفتها»، یکی از این قواعد را آشنایی و دقت نظر در الفاظی میداند که ظاهرا مترادفاند اما از تفاوتهای لطیفی برخوردارند. سیوطی ذیل این باب کلماتی همچون « الخوف و الخشیة»، «شحّ و بخل و ضنّ»، «سبیل و طریق»، «جاء و أتی»، «عمل و فعل»، «القعود و الجلوس»، «التمام و الکمال»، «الإعطاء و الإیتاء» و... را میآورد و تفاوت معنایی هرکدام را ذکر میکند.(جلال الدين سيوطى، 1421، ج 1، ص 581–578) مرحوم آیتالله معرفت نیز در التمهید پس از ذکر نکاتی در خصوص اعجاز قرآنی میگوید:
«از جمله مهمترین اسباب اعجاز بیانی قرآن؛ رعایت مزیتهای لغوی و تسلط فوق بشری بر تفاوتهای وضعی کلمات است و به همین خاطر شایسته است که نگاهی گذرا به تفاوتهای لغوی داشته باشیم آن هم به عنوان مثالهایی بر اینکه بازگشت مترادفات به متفارقات است و اینکه هر وضعی ویژگی خاصی دارد که وضع دیگر ندارد. ویژگی خاصی که با نگاه بدوی مشابه وضعی دیگر است اما با نگاهی دقیق حکم به عدم مشابهت و نبود ترادف در وضع کلمات است همانطور که اهل تحقیق به آن رسیدهاند.
این موضع دقیق و خطیر را تنها بزرگان فصاحت و علمای بیان درک میکنند و بزرگان عرب از اولین روز آن را در تعابیر قرآنی لمس کردند.»(محمد هادى معرفت، 1415، ج 5، ص 25)
@rozaneebefarda
ادامه👇
فقه مالی کردن آموزه های انحرافی روشنفکری الحادی/سکولار
نقدی بر درس گفتارهای اخیر سروش محلاتی
[صفحه 4از10]
حتی اگر فردی نظریه عدم ترادف در زبان عربی یا نبود مترادف در قرآن کریم را نپذیرد، باز هم نمیتواند منکر ظرافتهای لغوی در کلمات این کتاب آسمانی و معجزه الهی باشد. بنابراین در شناخت الفاظ قرآن کریم بایستی دقت نظر ویژهای به خرج داد و با سهلانگاری نمیتوان از کنار آن گذشت و لااقل میبایست احتمالات مختلف در یک بحث علمی مطرح شود.
جناب آقای محمد سروش محلاتی در جلسه اول؛ به تبیین معنای لغوی و اصطلاحی نسخ پرداخت و معنای اصطلاحی آن را کنار گذاشته و معنای لغوی را مبنای بحث خود قرار داد و نسخ را به معنای «ازاله» دانست. او سخن خود را به کتب لغت از جمله «مفردات راغب» ارجاع میدهد اما آیا با قاطعیت میتوان گفت که «نسخ» همان «ازاله» است و هیچ ویژگی و مفهوم اضافه بر آن ندارد؟ با نگاهی به کتب لغت این احتمال جدی است که نسخ یک معنای بسیط و به معنای ازاله صرف نیست؛ بلکه به معنای «ازاله یک چیز و جایگزینی چیز دیگری» است. خلیل در العین میگوید:
و النَّسْخُ: إزالتك أمرا كان يعمل به، ثم تَنْسَخُهُ بحادث غيره، كالآية تنزل في أمر، ثم يخفف فتنسخ بأخرى، فالأولى مَنْسُوخَةٌ [و الثانية نَاسِخَةٌ] (خلیل بن احمد، بدون تاریخ، ج 4، ص 201) او نسخ را به «صرف ازاله» معرفی نمیکند بلکه در تعریف آن میگوید: نسخ ازاله چیزی است که آن عمل میشده و با آمدن و جایگزینی چیز دیگری زائل شده، مثل آیهای که در خصوص چیزی نازل شده سپس با آیه دیگری نسخ شده.
مفردات راغب نیز؛ که جناب سروش به آن استناد کردهاند؛ نسخ را «صرف ازاله» نمیداند بلکه معنای اصلی آن را «ازاله چیزی با چیز دیگری که در پی آن میآید و جایگزینش میشود» میداند و تصریح میکند که در مقام استعمال گاهی از آن صرف ازاله فهمیده میشود و گاهی اثبات [و جایگزینی چیزی به جای چیز دیگر] و گاهی هردو و در خصوص «نسخ الکتاب»؛ معنای «ازاله حکم با حکمی جایگزین» را میگزیند و البته در خصوص معنای آیه شریفه « ما ننسخ من آیة ...» معانی دیگری را با لفظ قیل میآورد که مشعر به ضعف است:
«النَّسْخُ: إزالةُ شَيْءٍ بِشَيْءٍ يَتَعَقَّبُهُ، كنَسْخِ الشَّمْسِ الظِّلَّ، و الظِّلِّ الشمسَ، و الشَّيْبِ الشَّبَابَ. فَتَارَةً يُفْهَمُ منه الإزالة، و تَارَةً يُفْهَمُ منه الإثباتُ، و تَارَةً يُفْهَم منه الأَمْرَانِ. و نَسْخُ الكتاب: إزالة الحُكْمِ بحكم يَتَعَقَّبُهُ. قال تعالى: ما نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنْسِها نَأْتِ بِخَيْرٍ مِنْها [البقرة/ 106] قيل: معناه ما نُزيل العملَ بها، أو نحْذِفها عن قلوبِ العباد، و قيل: معناه: ما نُوجِده و ننزِّله. من قولهم: نَسَخْتُ الكتابَ، و ما نَنْسأُه. أي: نُؤَخِّرُهُ فلَمْ نُنَزِّلْهُ »(راغب اصفهانی، بدون تاریخ، ص 801)
البته برخی از لغویین مثل جوهری در تعریف نسخ، صرف «ازاله را ذکر کردهاند:
«نسخ نَسَخَتِ الشمسُ الظلّ و انْتَسَخَتْهُ: أزالتْه. »(جوهری، بدون تاریخ، ج 4، ص 433)
اما با دقت در مثال ذکر شده بعید نیست که جوهری هم ازاله همراه با جایگزینی و تعقب را به عنوان معنای اصلی مدّ نظر داشته چراکه «نسخت الشمس الظلّ»، ازاله سایه است با جایگزین شدن نور خورشید. مؤید مطلب اینکه مثال راغب (که معنای اصلی را ازاله همراه با جایگزینی دانست) در مفردات قرآن کریم نیز مشابه همین مثال صحاح بود که متن آن ذکر شد. به علاوه جوهری در ادامه میگوید:
«و نَسَخَتِ الريحُ آثَارَ الدارِ: غَيَّرْتها.» نسخ را به معنای تغییر میداند و نه صرف ازاله.
ابنفارس نیز بعد از اینکه نسخ را دارای اصل واحد میداند مشتقات معنایی مختلف آن را از اقوال مختلف بیان میکند:
1. رفع چیزی و اثبات چیز دیگر به جای آن
2. تغییر چیزی به چیز دیگر
3. چیزی که به آن عمل میشد و با آمدن چیز دیگر زائل شد.
@rozaneebefarda
ادامه👇
فقه مالی کردن آموزه های انحرافی روشنفکری الحادی/سکولار
نقدی بر درس گفتارهای اخیر سروش محلاتی
[صفحه 5از10]
جوهری میگوید هرچیزی که به جای چیز دیگر بیاید آن را نسخ کرده است. و مثالی مشابه جوهری میآورد. او در ادامه تناسخ الورثة (اینکه وارث بمیرد و وارثی جایگزین او شود و او هم بمیرد)، تناسخ ازمنه و قرون (اینکه زمانی بعد از زمان دیگر بیاید) را ذکر میکند:
«النون و السين و الخاء أصلٌ واحد، إلّا أنّه مختلفٌ في قياسِه. قال قوم: قياسُه رفْعُ شيءٍ و إثباتُ غيرِه مكانَه. و قال آخرون: قياسُه تحويلُ شيءٍ إلى شيءٍ. قالوا: النَّسْخ: نَسْخ الكِتاب. و النَّسْخ: أمرٌ كان يُعمَل به من قبلُ ثم يُنسَخ بحادثٍ غيرِه، كالآية ينزل فيها أمرٌ ثم تُنسَخ بآيةٍ أخرى. و كلُّ شيءٍ خَلَفَ شيئاً فقد انتَسخَه. و انتسخت الشَّمسُ الظِّلّ، و الشّيبُ الشبابَ.
و تناسُخُ الورَثةِ: أن يموتَ ورثةٌ بعد ورثةٍ و أصلُ الإرث قائم لم يُقَسَّم. و منه تناسُخُ الأزمنة و القُرون. قال السجستانىّ النَّسْخ: أن تحوّل ما في الخليَّة من العَسَل و النَّحْل في أُخرى. قال: و منه نَسْخُ الكتاب.»(ابن فارس، بدون تاریخ، ج 5، ص 425–424)
ابنفارس در ابتدای کلام خود «اصل واحد نسخ» را تبیین نکرد اما از مثالها و قیاسهای ذکر شده و همچنین عبارت « و كلُّ شيءٍ خَلَفَ شيئاً فقد انتَسخَه» میتوان گفت او هم «ازاله همراه با جایگزینی» (و نه ازاله صرف) را به معنای اصل واحد این کلمه میداند.
مرحوم علامه طباطبائی نیز در المیزان در ابتدا نسخ را به معنای ازاله معرفی میکنند و در ادامه مثالی میزنند که علاوه بر صرف ازاله، جایگزینی و تبدیل را نیز میرساند و کلمه « تبدیل/ بدّل » را در آیه شریفه 101 سوره مبارکه نحل جایگزین «نسخ» عنوان کردهاند:
«قوله تعالى: ما نَنْسَخْ، النسخ هو الإزالة، يقال: نسخت الشمس الظل إذا أزالته و ذهبت به، قال تعالى: «وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِيٍّ إِلَّا إِذا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنْسَخُ اللَّهُ ما يُلْقِي الشَّيْطانُ»: الحج- 51، و منه أيضا قولهم: نسخت الكتاب إذا نقل من نسخة إلى أخرى فكأن الكتاب أذهب به و أبدل مكانه و لذلك بدل لفظ النسخ من التبديل في قوله تعالى: «وَ إِذا بَدَّلْنا آيَةً مَكانَ آيَةٍ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما يُنَزِّلُ قالُوا إِنَّما أَنْتَ مُفْتَرٍ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ»: النحل- 101»(طباطبایی، بدون تاریخ، ج 1، ص 250–249) نکته مهم و اساسی اینجاست که جناب آقای محلاتی کلام خود را بر پایه مفهوم لغوی بنا کرده است از این رو میبایست تمرکز و تدقیق بیشتری در این بحث مینمود.
بنابراین باید گفت که جناب آقای سروش محلاتی مبحث خود را بر پایه مفهوم لغوی «نسخ» بنا کرده است اما احتمالات جدی که در این خصوص وجود داشته را به خوبی تبیین نکرده و به صرف استنادی ناقص به مفردات معنای این کلمه قرآنی را ازاله عنوان کرد.
@rozaneebefarda
ادامه👇
فقه مالی کردن آموزه های انحرافی روشنفکری الحادی/سکولار
نقدی بر درس گفتارهای اخیر سروش محلاتی
[صفحه 6از10]
3. مفهومشناسی در آیات و روایات
جناب آقای محلاتی:«می فرمایند بسیاری از مفسرین وقتی در آیات تنافی رو دیدند ملتزم به نسخ شدند حتی برخی از اونها تنافی در حد موارد اطلاق و تقیید و عام و خاص که یکی قرینه بر دیگری است خاص بر قرینه عام هست اینها رو هم تعبیر نسخ به کار بردند و ایشان می فرمایند این کم توجهی است و این ناشی از این هستش که در به کارگیری لفظ نسخ به معنای لغوی ش تسامح کردند یعنی معنای لغوی رو اراده کردند با اینکه معنای اصطلاحی وجود داره و دیگر بعد از وجود معنای اصطلاحی نباید آن معنای اصلی لغوی را به کار ببرند خب این اشکال به نظر نمی رسه که اشکال واردی باشه جهتش این است که درست است که در علم اصول این اصطلاح وجود دارد ولی برای کسی که پژوهش قرآنی می کند و مبنا رو قرآن قرار داده خب در قرآن که این اصطلاح خاص به کار نرفته بعد میرسیم به دوره بعد کسانی که اهل تفسیر بودند حالا در میان صحابه در میان تابعین مگر در آن زمان کلمه نسخ اصطلاح خاصی داشته؟ ابن عباس در موارد زیادی از این کلمه نسخ استفاده کرده و آیه ای رو ناسخ آیه دیگر قرار داده خب آیا ما می تونیم در اینجا اصطلاح رو رعایت نکردی؟ نه برای او این اصطلاح وجود نداشته در عصر او این اصطلاح وجود نداشته لذا مفسرین بعدی وقتی کلمه نسخ رو به کار می برند به تبع همون قدما از مفسرین بودند مثل ابن عباس و اگر ما حتی کاری به اون صحابه و تابعین در به کار گیری این کلمه نداشته باشیم ولی نمی تونیم انکار کنیم که ائمه ما علیهم السلام اونها نسخ رو در معنای اعم به کار بردند لذا جای گلایه و شکایتی نیست و اتفاقا بر اساس همین تعبیری که ائمه ما نسبت به کلمه نسخ داشتند ما باید روایات رو بفهمیم و اختلاف آیات رو مورد بررسی قرار دهیم.»
«ما قرآن رو بر اساس همون معنای لغوی معنا کنیم و عرف قرآن رو [در نظر بگیریم] پس هم مسئله عرف قرآن مطرح است هم عرف روایات مطرح است... پس ما باید در اینجا توجه داشته باشیم که نسخ در عرف قرآن و نسخ در عرف ائمه با اصطلاح نسخ در کلمات فقها و اصولیین خلط نشود »
3.1. نقد
جناب آقای محلاتی پس از تعریف لغوی غیردقیقی که ارائه کردند سراغ آیات و روایات رفته؛ آن را هم حمل بر معنای لغوی کردند...
@rozaneebefarda
ادامه👇
فقه مالی کردن آموزه های انحرافی روشنفکری الحادی/سکولار
نقدی بر درس گفتارهای اخیر سروش محلاتی
[صفحه 7از10]
3.1. نقد
جناب آقای محلاتی پس از تعریف لغوی غیردقیقی که ارائه کردند سراغ آیات و روایات رفته؛ آن را هم حمل بر معنای لغوی کردند. ایشان در بحث لغوی تصریح کرده بودند که کلمه نسخ شامل تخصیص و تقیید و تبیین و خلاصه هرنوع تغییری میشود و در ادامه میگویند « حالا در میان صحابه در میان تابعین مگر در آن زمان کلمه نسخ اصطلاح خاصی داشته؟ ابن عباس در موارد زیادی از این کلمه نسخ استفاده کرده و آیه ای رو ناسخ آیه دیگر قرار داده خب آیا ما می تونیم در اینجا اصطلاح رو رعایت نکردی؟ نه برای او این اصطلاح وجود نداشته در عصر او این اصطلاح وجود نداشته لذا مفسرین بعدی وقتی کلمه نسخ رو به کار می برند به تبع همون قدما از مفسرین بودند مثل ابن عباس»
و در ادامه نیز تصریح میکنند که ائمه علیهمالسلام نسخ را به معنای لغوی عام (که اعم از تخصیص و تقیید و...) است به کار بردهاند:
« و اگر ما حتی کاری به اون صحابه و تابعین در به کار گیری این کلمه نداشته باشیم ولی نمی تونیم انکار کنیم که ائمه ما علیهم السلام اونها نسخ رو در معنای اعم به کار بردند.»
در خصوص این بحث نیز باید گفت که جناب آقای محلاتی حق مطلب را ادا نکرده و تنها به واگویی روایاتی بسنده کرده که مؤید نظر خودشان است چراکه برخی روایات نیز هست که در آن از واژه نسخ در مقابل «تقیید و تبیین و...» استفاده شده است:
«علي بن إبراهيم بن هاشم عن أبيه عن حماد بن عيسى عن إبراهيم بن عمر اليماني عن أبان بن أبي عياش عن سليم بن قيس الهلالي قال: قلت لأمير المؤمنين ع إني سمعت من سلمان و المقداد و أبي ذر شيئا من تفسير القرآن و أحاديث عن نبي الله ص غير ما في أيدي الناس ثم سمعت منك تصديق ما سمعت منهم و رأيت في أيدي الناس أشياء كثيرة من تفسير القرآن و من الأحاديث عن نبي الله ص أنتم تخالفونهم فيها و تزعمون أن ذلك كله باطل أ فترى الناس يكذبون على رسول الله ص متعمدين و يفسرون القرآن بآرائهم قال فأقبل علي فقال قد سألت فافهم الجواب إن في أيدي الناس حقا و باطلا و صدقا و كذبا و ناسخا و منسوخا و عاما و خاصا و محكما و متشابها و حفظا و وهما»این روایت از سلیم بن قیس هلالی نقل شده و محدثین برجسته شیعه همچون شیخ صدوق و شیخ کلینی و دیگر محدثین قرن چهارم و ابتدای قرن پنجم همچون طبری و ابنشعبه حرانی و ابنزینب آن را در کتب خود ذکر کردهاند.(ابن بابویه، 1362، ج 1، ص 255؛ ابن شعبه، 1362، ص 193؛ ابن عقده، 1382، ص 161؛ سلیم بن قیس هلالی، بدون تاریخ، ج 2، ص 621؛ طبری، بدون تاریخ، ص 231؛ علی بن ابیطالب (ع)، بدون تاریخ، ص 325؛ کلینی، بدون تاریخ، ج 1، ص 62؛ نعمانی، بدون تاریخ، ص 76) همانطور که از متن روایت برمیآید «ناسخ و منسوخ» در مقابل «عام و خاص» دانسته شده است.
@rozaneebefarda
ادامه👇
فقه مالی کردن آموزه های انحرافی روشنفکری الحادی/سکولار
نقدی بر درس گفتارهای اخیر سروش محلاتی
[صفحه 8از10]
همچنین روایتی از حضرت امام محمدباقر علیهالسلام نقل شده است که فرمودند:
«حدثنا يعقوب بن يزيد عن محمد بن أبي عمير عن عمر بن أذينة عن بريد العجلي عن أبي جعفر ع في قول الله تعالى و ما يعلم تأويله إلا الله و الراسخون في العلم قال رسول الله ص أفضل الراسخين قد علمه الله جميع ما أنزل الله إليه من التنزيل و التأويل و ما كان الله لينزل عليه شيئا لم يعلمه تأويله و أوصياؤه من بعده يعلمونه كله و الذين لا يعلمون تأويله إذا قال العالم فيه العلم [بعلم] فأجابهم الله يقولون آمنا به كل من عند ربنا و القرآن له خاص و عام و محكم و متشابه و ناسخ و منسوخ.» (صفار، بدون تاریخ، ج 1، ص 203؛ کلینی، بدون تاریخ، ج 1، ص 213) و همین روایت با طریقی دیگر نیز نقل شده است.(صفار، بدون تاریخ، ج 1، ص 204)
همچنین در ارشاد شیخ مفید از حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام آمده است:
«لو سألتموني عن آية آية لأخبرتكم بوقت نزولها و في من نزلت و أنبأتكم بناسخها من منسوخها و خاصها من عامها و محكمها من متشابهها و مكيها من مدنيها و الله ما فئة تضل أو تهدى إلا و أنا أعرف قائدها و سائقها و ناعقها إلى يوم القيامة»(مفید، 1372، ج 1، ص 35)
بنابراین مشخص شد که جزماندیشی جناب آقای محلاتی در خصوص اینکه ائمه علیهمالسلام معنای لغوی و اعم «نسخ» را در نظر داشتند خالی از اشکال نیست و لااقل برخی روایات با این قول تعارض دارد. علاوه بر این؛ ایشان ادعا میکند که در صدر اسلام نسخ به همان معنای عام (که شامل تخصیص و... میشده) وجود داشته اما برخی از روایات ذکر شده (مثل روایت سلیم) از حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام صادر شده که طبیعتا صدور آن در فرض پذیرش به صدر اسلام بازمیگردد. با این اوصاف جناب آقای محلاتی برای اثبات مدعای خود احتمالات و ادله دیگر را ندیدند یا نخواستند که به آن بپردازند و در جلسات بعد باید برای حل اقوال و ادله معارض فکری کنند.
4. نسخ از دیدگاه مرحوم آیتالله خوئی
جناب آقای سروش محلاتی:«وقتی که من فرمایشان مرحوم آقای خویی رو در کتاب البیان می خواندم که ایشان بحث رو بر مبنای همان نسخ اصطلاحی پیش بردند ابتدا اشاره کردند به معنای لغوی بحث ولی بعدا نسخ اصطلاحی رو مبنا برای بحث قرار دادند همین سوال به ذهن من رسید که چرا معنای اصطلاحی رو که مضیق از معنای لغوی هست این رو ما باید مبنا قرار بدهیم.
در ص306 آنجا ایشون گلایه ای رو از مفسرین دارند و می فرمایند بسیاری از مفسرین چون در آیات قرآن تأمل کافی نداشته اند بین بسیاری از آیات تنافی دیده اند و چون تنافی دیده اند آیه متأخر رو ناسخ آیه متقدم قرار داده اند...»
@rozaneebefarda
ادامه👇
فقه مالی کردن آموزه های انحرافی روشنفکری الحادی/سکولار
نقدی بر درس گفتارهای اخیر سروش محلاتی
[صفحه 9از10]
جناب آقای سروش محلاتی:«...در ص306 آنجا ایشون(آیتالله خویی) گلایه ای رو از مفسرین دارند و می فرمایند بسیاری از مفسرین چون در آیات قرآن تأمل کافی نداشته اند بین بسیاری از آیات تنافی دیده اند و چون تنافی دیده اند آیه متأخر رو ناسخ آیه متقدم قرار داده اند:
و حتی أن جملة منهم جعلوا من التنافی ما اذا کانت احدی الآیتین قرینة عرفیة علی بیان المراد من الآیة الأخری کالخاص بالنسبة الی العام و کالمقید بالنسبة الی المطلق و التزموا بالنسخ فی هذه الموارد و ما یشبهها و منشأ هذا قلة التدبر او التسامح فی اطلاق لفظ النسخ بمناسبة معناه اللغوی و استعماله فی ذلک و ان کان شایعا قبل تحقق المعنی المصطلح علیه ولکن اطلاقه بعد ذلک مبنی علی التسامح لامحالة. می فرمایند بسیاری از مفسرین وقتی در آیات تنافی رو دیدند ملتزم به نسخ شدند حتی برخی از اونها تنافی در حد موارد اطلاق و تقیید و عام و خاص که یکی قرینه بر دیگری است خاص بر قرینه عام هست اینها رو هم تعبیر نسخ به کار بردند و ایشان می فرمایند این کم توجهی است و این ناشی از این هستش که در به کارگیری لفظ نسخ به معنای لغوی ش تسامح کردند یعنی معنای لغوی رو اراده کردند با اینکه معنای اصطلاحی وجود داره و دیگر بعد از وجود معنای اصطلاحی نباید آن معنای اصلی لغوی را به کار ببرند خب این اشکال به نظر نمی رسه که اشکال واردی باشه جهتش این است که درست است که در علم اصول این اصطلاح وجود دارد ولی برای کسی که پژوهش قرآنی می کند و مبنا رو قرآن قرار داده خب در قرآن که این اصطلاح خاص به کار نرفته بعد میرسیم به دوره بعد کسانی که اهل تفسیر بودند حالا در میان صحابه در میان تابعین مگر در آن زمان کلمه نسخ اصطلاح خاصی داشته؟ ابن عباس در موارد زیادی از این کلمه نسخ استفاده کرده و آیه ای رو ناسخ آیه دیگر قرار داده خب آیا ما می تونیم در اینجا اصطلاح رو رعایت نکردی؟ نه برای او این اصطلاح وجود نداشته در عصر او این اصطلاح وجود نداشته لذا مفسرین بعدی وقتی کلمه نسخ رو به کار می برند به تبع همون قدما از مفسرین بودند مثل ابن عباس »
4.2. نقد
در این بخش جناب آقای محلاتی اشکالی را به مرحوم آیتالله خویی میگیرند که با مراجعه به متن اصلی البیان مشخص میشود که اشکال وارد نیست. خلاصه ایراد آقای محلاتی این است که میگوید: در عصر نزول نسخ به معنای لغوی و عام وجود داشته و نه اصطلاحی اما آیتالله خویی این نکته را در نظر نگرفتند و به ابنعباس و تابعین و مفسرین تابع آنان ایراد اصطلاحی گرفتهاند.
اما همانطور که گفته شد جناب محلاتی سخن مرحوم آیتالله خویی را درست منتقل نکردند چراکه ایشان هم تصریح میکنند قدما با همان معنای لغوی کار میکردند و سالها بعد آن معنای لغوی به معنای اصطلاحی نقل پیدا کرد و ایراد ایشان هم به مفسرینی است که پس از نقل معنای لغوی و تبدیل آن به معنای اصطلاحی، آیاتی را منسوخ میدانند که از شرایط نسخ برخوردار نیست. نکته جالب اینکه آقای محلاتی متن عربی تصریح آیتالله خویی را میآورد ولی در هنگام ترجمه و توضیح، بخش آخر کلام ایشان را که رافع اشکال است توضیح نمیدهد. متن البیان را مرور میکنیم...
@rozaneebefarda
ادامه👇
فقه مالی کردن آموزه های انحرافی روشنفکری الحادی/سکولار
نقدی بر درس گفتارهای اخیر سروش محلاتی
[صفحه 10از10]
«...و لكنّ كثيرا من المفسرين و غيرهم لم يتأملوا حق التأمل في معاني الآيات الكريمة، فتوهموا وقوع التنافي بين كثير من الآيات، و التزموا لأجله بأن الآية المتأخرة ناسخة لحكم الآية المتقدمة، و حتى أن جملة منهم جعلوا من التنافي ما إذا كانت إحدى الآيتين قرينة عرفية على بيان المراد من الآية الأخرى، كالخاص بالنسبة إلى العام، و كالمقيد بالإضافة إلى المطلق، و التزموا بالنسخ في هذه الموارد و ما يشبهها، و منشأ هذا قلة التدبر، أو التسامح في إطلاق لفظ النسخ بمناسبة معناه اللغوي، و استعماله في ذلك و إن كان شائعا قبل تحقق المعنى المصطلح عليه، و لكن إطلاقه- بعد ذلك- مبني على التسامح لا محالة.»(خویی، بدون تاریخ، صص 286–285) آیتالله خویی در این فقره میفرمایند بسیاری از مفسرین بدون تأمل و به صرف تنافی بدوی و حتی در مواردی که یک آیه قرینه عرفی برای بیان مراد در آیه دیگر بوده قائل به نسخ شدند و منشأ این اشتباه، قلة تدبر یا تسامح در اطلاق لفظ نسخ به خاطر معنای لغوی آن است.
جناب آقای سروش تا اینجا را توضیح میدهند اما آیتالله خویی در ادامه میفرمایند:
«اگرچه معنای لغوی قبل از تحقق معنای اصطلاحی شایع بوده است ولی اطلاق معنای لغوی بعد از نقل به معنای اصطلاحی تسامح است.»
بنابراین روی سخن آیتالله خویی با امثال ابن عباس و تابعین و مفسرینِ تابع آنها نبوده که جناب سروش محلاتی به آیتالله خویی ایراد میگیرد و میگوید:
« در میان صحابه در میان تابعین مگر در آن زمان کلمه نسخ اصطلاح خاصی داشته؟ ابن عباس در موارد زیادی از این کلمه نسخ استفاده کرده و آیه ای رو ناسخ آیه دیگر قرار داده خب آیا ما می تونیم در اینجا اصطلاح رو رعایت نکردی؟ نه برای او این اصطلاح وجود نداشته در عصر او این اصطلاح وجود نداشته لذا مفسرین بعدی وقتی کلمه نسخ رو به کار می برند به تبع همون قدما از مفسرین بودند مثل ابن عباس»
بلکه سخن مرحوم خویی مربوط به دورانی است که لفظ نسخ نقل معنایی پیدا کرده و در میان اندیشمندان علوم قرآنی و مفسرین معنای اصطلاحی خاصی پیدا کرده است و ایشان در این فضا میگوید که اگر مفسر یا اندیشمند علوم قرآنی نسخ را به معنای لغوی به کار برد استعمال تسامحی کرده است.
@rozaneebefarda
الکاظمی؛ نخست وزیر #بیت_مرجعیت_اعلا
مروری بر ماموریت مرد مرموز و هزارچهره متمایل به آمریکا
اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
🔸الکاظمی از چهره های سیاسی دست آموز آمریکاییهاست که پیش از انتخابش به نخست وزیری، حرف و حدیث های زیادی در مورد پیشینه سیاسی اش وجود داشت.
قدرمتیقن تمام آن پچ پچ های سیاسی، آمریکایی بودن الکاظمی بود.
🔸انتخاب الکاظمی نتیجه فرایند #آشوب و بلوا در عراق بود که با مدیریت مستقیما آمریکاییها شکل گرفت و در کوتاه زمانی به نحوی وحشتناک توسعه یافت.
بعد از مواضع مثبت و کارنامه قابل دفاع و دوراندیشانه #عبدالمهدی، آمریکا زیر میز زد و شوربختانه #بیت_مرجعیت نیز به جای حمایت از نخست وزیر قانونی، پشت سر آشوبگران قرار گرفت و روند سقوط دولت عبدالمهدی را تسریع کرد.
🔸شهادت سردار سلیمانی موجب شد ماجرای عراق پیچیده تر از هر زمان دیگری شود و خط سیر سریع حوادث موجب شد آمریکاییها با فعال سازی دوباره کانون های شورش و آشوب، با سواستفاده از موقعیت، بازی صد درصد باخته را به نفع خود برگرداند.
آنان با یک ترفند ساده سیاسی توانستند روند تحولات را ۱۸۰ درجه به نفع خود تغییر دهند؛ به اضطرار رساندن مردم و نخبگان مذهبی و سیاسی برای ایجاد #تغییر(بخوانید تسریع در سقوط دولت عبدالمهدی) از یک سو و پیشنهاد گزینه های بدنام و خیانت پیشه که بر رد آنان اجماع وجود داشت، موجب شد همه طرفهای موثر در عراق، از #بیت_مرجعیت گرفته تا سران احزاب و نخبگان سیاسی، به گزینه مرموزی چون الکاظمی، راضی شوند. مقاومت نیز در عمل انجام شده قرار گرفت.
🔸آمریکاییها به مرگ گرفتند که به تب راضی شویم و حالا بازیگر هزارچهره ای چون الکاظمی بر عراق مسلط شده و پیش بینی می شود به دلیل اتخاذ راهبرد پیچیده و توام با #ابهام_استراتژیک(شاخصه اصلی اعتدالگرایان)، تا سالها در راس هرم قدرت در عراق باقی بماند و دقیقا همین نکته موجب میشود که ایران نتواند خط مقاومت در عراق را همچون گذشته بازسازی کند. ضمن آنکه باید الکاظمی را چون استخوان لای زخم تحمل کند!
🔸بازکاوی پیشینه تحولات منتهی به انتخاب الکاظمی ثابت میکند که نقش بیت مرجعیت اعلای عراق، مهم ترین عامل داخلی در سقوط عبدالمهدی و روی کار آمدن الکاظمی بوده است.
و دقیقا به همین دلیل الکاظمی را باید نخست وزیر بیت مرجعیت برشماریم و کارنامه او خواه ناخواه به کارنامه سیاسی بیت مرجعیت گره خورده است.
🔸اکنون ایران در سطوح مختلف در حال تدبیر امور با توجه به شرایط جدید در عراق است و آنگونه که قبلا در لبنان تجربه شده و همانطور که روی کارآمدن عناصر غرب اندیش همچون خاتمی و روحانی، نتوانسته روند کلی انقلاب اسلامی را تغییر دهد یا متوقف سازد(گرچه هزینه های مادی و معنوی فراوانی بر انقلاب و نظام و مردم تحمیل کردند)، در عراق نیز هدایت های رهبری حکیم انقلاب اسلامی و انشالله همراهی شخص مرجع اعلا و مقاومت و خاصه کادر راهبری نیروی همیشه سرافراز قدس و فرمانده دوراندیش آن، نخواهند گذارد روند حوادث از کنترل خارج شود و حتما در آینده نه چندان دور، عراق بیش از پیش به نقش موثرش در محور مقاومت بازخواهد گشت. انشاالله.
@rozaneebefarda
روزنه
مجیزنامه #خبرگزاری_فارس برای رژیم فاسد پهلوی [صفحه ۱ از ۲] مهدی نقیبی اختصاصی روزنه @rozaneebefar
بازتاب دیدگاه های مخاطبان روزنه/1
[امضاء محفوظ]
با عرض احترام و تشکر از مطالب خوبتان. نسبت به« مجیزنامه #خبرگزاری_فارس برای رژیم فاسد پهلوی» خواستم بگویم که این فیلم می خواهد کاخ سفید یا کاخ ملت را تشریح کند که اقامتگاه انسان های فوق العاده کثیفی بوده(اگر بشود گفت انسان) و این که انتقادی از آنها نکند بعید نیست چراکه درمقام تشریح کاخ است نه قضاوت کارهای آنها.
نسبت به این عبارت:« متاسفانه چیزی که در این کلیپ، شاهد هستیم، این است که انگار هنوز در دوران رژیم پهلوی به سر میبریم و بعد از گذشت 42 سال از سال 57، خبر پیروزی انقلاب اسلامی به این کاخ نرسیده و قصدشان این هست که مجد و عظمت و شخصیت فرهنگی خاندان پهلوی، خصوصا فرح دیبا را بیان شود.»
باید بگویم بنده چنین چیزی را از این فیلم نفهمیدم. البته بنده از قصد آن فیلم ساز یا خبرنگار، خبری ندارم و نمی توانم اظهار نظر کنم لکن نمی توانستم از این فیلم این گونه که فهمیده شده، بفهمم. به علاوه باید بگوییم منظور از فرهنگ در این جا چیست؟ اگر منظور از فرهنگ، خوش سلیقه بودن است، خب این سخن درست است که یک شخص با سلیقه این ها را تهیه کرده. اما خوش سلیقه بودن که در اسلام کمالی نیست و در جامعه نیز کمالی حساب نمی شود که تالی فاسد داشته باشد.
نسبت به این عبارت:« خانمی که راوی هست، در همه جا با احترام بسیار از شاه و فرح یاد کرده و با ذوق زگی بسیار، از سلیقه زیبا و ارزشمند خاندان پهلوی تعریف و تقدیر کرده است!» باید بگویم با آن خانم با احترام از محمد رضا پهلوی و همسرش سخن می گفت اما با احترام بسیار نه. و بنده تقدیری از آن سلیقه های واقعا زیبا را ندیدم.
نسبت به این عبارت:« با انسانهایی «برجسته» و «علم دوست» و «هنرشناس» و «دارای ذوق سلیم» مواجه هستیم که از برجسته ترین هنرمندانان نقاش، معمار، فرش باف و... را از ایران و سراسر دنیا گرد آورده بودند و حاصل آن همه تلاش به این زیباییها، منتهی گردید.
در این کلیپ نتیجه ای که از رژیم پهلوی به نمایش گذاشته، هر انسانی را به وجد وا میدارد و تحسین هر کسی را بر می انگیزد.»باید بگویم که بنده از این فیلم علم دوستی را از این خاندان نفهمیدم گرچه هنرشناس و دارای ذوق سلیم را فهمیدم لکن خب این واقعیت است که این آدم های کثیف خوش سلیقه بودند.
نسبت به این عبارت:« انگار درباره چنین خاندان به دور از فرهنگ پهلوی سخن نمیگوید» باید بگوییم اگر منظور از فرهنگ، سبک زندگی درست است، بله آن شاه و همسرش و ... بویی از فرهنگ نبرده اند لکن اگر منظور از فرهنگ سلیقه است، خب آن ها باسلیقه بودند و باسلیقه بودن در واقع حسنی حساب نمی شود.
به نظر این حقیر می رسد که این بیشتر انتقاداتی که به خبرنگار و خبرگزاری وارید ساخته شده در این جا، مورد نداشته باشد.
@rozaneebefarda