eitaa logo
اشعار روضه های مکتوب
2هزار دنبال‌کننده
9 عکس
9 ویدیو
1 فایل
انشاالله به مرور در این کانال اشعار مدح و مرثیه اهل بیت قرار داده خواهد شد. متون مرثیه آل الله را در کانال روضه های مکتوب ببینید: https://eitaa.com/rozehayemaktoub
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹هر روز عاشوراست🔹 این روزها حال جهان در وضع هشدار است برخیز و فریادی بزن! این کمترین کار است در پیچ تاریخی دوران فتنه بسیار است شمشیر بردار ای برادر جنگ دشوار است تقدیر ما خورده گره با قلعۀ خیبر باید ببندی بر سرت سربند یا حیدر مردان میدان را بگو هر روز عاشوراست والتین والزیتون که پیروزی از آن ماست نور طلوع فجر صادق از افق پیداست بیت‌ المقدس تا همیشه پرچمش بالاست هر روز روز قدس و هر شب وقت بیداری‌ست تا انتفاضه در رگ این سرزمین جاری‌ست خون می‌چکد از شاخۀ زیتون در این ایام حرفی نمانده بین ما و قوم خون‌آشام جز این نصیحت که: بترس از امت اسلام شوخی نکن با خشم اقیانوس ناآرام این موج، شور بادها را با خودش دارد نابودی جلادها را با خودش دارد در چشم ما بار امانت بار سنگینی‌ست کاری که از دستت برآید واجب دینی‌ست شعری که از قدس و غم آن گفت، آیینی‌ست بیت المقدس تا ابد شهری فلسطینی‌ست هستیم ما از کودکی‌ها پای پیمانش بستیم عهدی تازه با خون شهیدانش کل فلسطین بوده عمری در پناه قدس روزی سحر خواهد شد این شام سیاه قدس از کربلا خواهد گذشت ای دوست! راه قدس دارد می‌آید «حاج قاسم» با «سپاه قدس» راهی که او رفته‌ست از اول جهت دارد از جانب فرماندهش مأموریت دارد با دست خود حکمی به او داده‌ست فرمانده او که تمام آیه‌های فتح را خوانده تکفیریان را از عراق و سوریه رانده هر کس که با او نیست در این جاده، جا مانده یک روز پایان می‌دهد راه درازش را می‌خواند او در مسجدالاقصی نمازش را 📝 🌐 shereheyat.ir/node/5041@ShereHeyat
برخیز که در عشق خطر باید کرد در راه خدا سینه سپر باید کرد از غزه صدای العطش می‌آید یاران حسین را خبر باید کرد 📝 @ShereHeyat
شعر میلاد عرفان‌پور برای کودکانِ شهید بیمارستان المعمدانی غزه در خون خویش ‌غلتان است دادگاه بزرگ وجدان است دل من بود زیر بمباران... سوخت جانم، چه جای کتمان است؟ هرطرف نعش طفلی افتاده دل من مثل کودکستان است آی دنیا نگاه کن! دل من مثل این خانه‌هاست ویران است مثل آن مادرِ پسرمرده زلف لالایی اش پریشان است دل من بس‌که خون از او رفته ست زرد مانند برگ‌ریزان است نیست باریکه ای غریب...ببین غزه دیگر برای من جان است پرچمی زنده، باد را لرزاند شک ندارم زمان طوفان است دل من، رنگ انتقام بزرگ رنگ خونخواهی شهیدان است دست و پا می زنند حرمله‌ها عمر این ظلم رو به پایان است هان! حقوق بشر چه شد؟! غزه دادگاه بزرگ وجدان است @Farsna
🔹آسمان سرخ شهیدان🔹 بگو به خصم، اگر باغشان بهار ندارد اگر شکوفه ندارد، اگر انار ندارد اگر نمایش ایثار و اقتدار ندیدند اگر بزرگی‌شان دیگر اعتبار ندارد در این دیار برای شهادتی که الهی‌ست میان این همه عاشق، دلی قرار ندارد بگو به خصم، در این باغ؛ باد نامه‌رسان است چه باک غنچۀ پرپرشده مزار ندارد در این دیار اگر دشمنی به صحنه بیاید به طور حتم دگر فرصت فرار ندارد.. بگو به خصم، که تاریخ را به خون نکشاند به خون کشیدن تاریخ افتخار ندارد تو پر گشودی و رفتی به دوردست، کبوتر کسی به غیر افق از تو انتظار ندارد شبیه صخره بلندی، شبیه رود خروشان شبیه برکه غریبی، شبیه زمزمه جوشان :: به خاک بوسه زدی راه انقلاب بماند که عشق اوج بگیرد، که ظلم خواب بماند تو لاله بودی و پرپر شدی که خانه به خانه همیشه رایحۀ روشن گلاب بماند تو سنگ دست گرفتی، تفنگ دست گرفتند مقدّر است که این جنگ بی‌حساب بماند.. دعای کودکی‌ات سال‌هاست ورد زبان‌هاست خدا کند دشمن، خانه‌اش خراب بماند سزاست وصف تو را با تمام شهر بگویند قرار نیست فقط عکس تو به قاب بماند.. تو کیستی؟ گلِ در خون نشسته گوشۀ صحرا چراغ کوچک و سوزان کنج مسجدالاقصی :: رسیده است به دریا دوباره موج خطرها به ماهیان برسد با صدای آب خبرها گلی شبیه تو افتاده است کنج خیابان کبوتران عزادار ریختند چه پرها چه‌قدر شهر عزادار مادران شهید است چه‌قدر داغ پسر می‌رسد برای پدرها چه‌قدر باغ غم‌انگیز می‌شود تو نباشی چه‌قدر دلهره دارند از درخت، تبرها.. عجیب نیست به یاد شهاب‌های مصمّم ستاره سر بگذارد شبی به کوه و کمرها.. بخند و باور کن، آبشار می‌رسد از راه به افتخار تو فردا بهار می‌رسد از راه :: دل بزرگ، دل پر امید، گریه ندارد دلی که رفت و به دریا رسید، گریه ندارد.. به افتخار به عکس تو چشم دوخته مادر نه گریه‌ای، نه فغانی، شهید گریه ندارد تو رفته‌ای و شهادت سعادت است همیشه چرا عزاداری؟ صبح عید گریه ندارد مبارکت باشد، آسمان سرخ شهیدان کبوترانه کسی پر کشید، گریه ندارد تو پر گشودی و این ابتدای شادی و شور است که روسیاهی کاخ سفید گریه ندارد به سنگ‌ها برسانید افتخار همین است که ایستاده بمانند، اقتدار همین است.. 📝 @ShereHeyat
خون مظلوم تو را میخواند العجل یا مهدی اشک معصوم تو را میخواند العجل یا مهدی آه محروم تو را میخواند العجل یا مهدی قلب مغموم تو را میخواند العجل یا مهدی همه گویند بیا مهدی جان بشنو ناله ما مهدی جان اللهم عجل لولیک الفرج ... خون رخسار رسول دو سرا العجل یا مهدی فرق بشکافته شیر خدا العجل یا مهدی ناله های شب تار زهرا العجل یا مهدی پرچم سرخ شه کرببلا العجل یا مهدی همه گویند بیا مهدی جان بشنو ناله ما مهدی جان اللهم عجل لولیک الفرج ... ما که لب تشنه دیدار تو ایم همه نادیده خریدار تو ایم نه خریدار گرفتار تو ایم نه گرفتار که بیمار تو ایم همه گوییم بیا مهدی جان بشنو ناله ما مهدی جان اللهم عجل لولیک الفرج
🔹کربلا تا غزه🔹 رنگ سیاه و سرخِ تو را دارند این‌روزها تمام خیابان‌ها این داغ زلف توست که افتاده با ردِّ خون به دوش پریشان‌ها از ابرها به روی زمین نم‌نم دارد دوباره مرثیه می‌بارد پس آب نیست...! گریه برای توست ماهیت حقیقی باران‌ها.. اندوه بی‌نهایت تو کوهی‌ست بر شانۀ شکستۀ ما امشب فردا دوباره نوبت عاشوراست روز مصاف نیزه و قرآن‌ها آن کوفه‌ای که نامه برایت داد حالا بزرگ‌تر شده از دیروز از ظهر کربلای تو تا غزه لب‌تشنه‌اند با تو مسلمان‌ها این‌روزها چقدر علی‌اصغر! در دست بی‌پناه ِیکی مادر آماج تیر حرمله‌ها هستند سربازهای کوچک گردان‌ها حالا یزیدهای مدرنیته خون می‌خورند و غافل از این رازند خونی که از گلوی تو می‌جوشد جاری‌ست در شرافت شریان‌ها اینجا چقدر «شمر» فراوان است! شمشیرها به سوی تو می‌آیند با رفتنت، برای ابد داغ است بازار سر بریدن انسان‌ها امشب دوباره عهد وفا بستیم با روضه‌خوانِ هیأتِ چشمانت جان می‌دهیم پای همین منبر ناقابل‌اند پیش تو این جان‌ها دعوت شدی به کوفه و... خنجرها روی خوشی به عشق نشان دادند! هی چشم روزگار پر از خون شد... هی خون گذشت از سر ایوان‌ها... 📝 🌐 shereheyat.ir/node/5688@ShereHeyat
اشعار حضرت زهرا :
اشعار مدح و مناجات با حضرت زهرا جنت که خود به نام شبستان فاطمه است نبض صبح بهار با زهراست در سِلک ما،معراج رفتن،پر نمی خواهد دل که آشفته شود زلف پریشان هیچ است ای شکوهت فراتر از باور ای از ازل به عرش خدا تاج فاطمه همینکه نوکر تو هستم آبرو دارم ای اهل دل را جنّة الاعلا مدینه مدینه شهر نبی تربت چهار امام نبوت ناتمام است و علی تنهاست بی زهرا تو زهرایی تو زهرای محمد پروری زهرا ای بضعة پیغمبر یا فاطمة الزهرا جمال غیب خداوند، مظهرش زهراست بهشت، قبضه ی خاکی بود زمعبر من دست من و عنایت و لطف و عطای فاطمه نبی حقیقت نـور است و مظهرش زهراست به همان كس كه محرم زهراست دل سایه نشین علم حیدر و زهراست به دعا دست خود که برمی‌داشت افضل الاعمال من گریه برای فاطمه است چکیدۀ گل رخسار مصطفی زهراست لِماذا سُمّیَت زهراءُ بِاالزّهرا، نمی‌دانم میزبان تو می‌شود ملکوت؟ ای شنیده زِ دَمت ختم رسل بوی خدا كويريم و بي تاب باران زهرا بی تاب حیدریم و پریشان فاطمه وقتی هوای روضه ما باز مادری است آمد محرّم علی و ماه فاطمه دلم از روضه های فاطمیه اى على صُوْلَت اى نبى جَلَوات شرمنده کردی بار دیگر نوکرت را دختر خورشید و ماه زهرۀ زهرا دنياست چو قطره ایّ و دريا، ‌زهرا  دلا بیا به سرای علی سری بزنیم  این یاس پرپر روضه هایش فرق دارد امشب به رنگ فصل خزان گریه می کنیم ما چه می فهمیم اندوه در و دیوار را نه فقط عرش حصیرِ قَدَمِ فاطمه است فراق تو بر دل شرر می‌گذارد بیا بیا گل زهرا! عزای مادر توست غمت ز خاطر هفت آسمان نخواهد رفت دل سایه نشین علم حیدر و زهراست نورِ تو تا رسید به بامِ دیارِ عرش زبان قاصر ما و بیان مدح این بانو صبحِ تقویم گفت یا زهرا گر نگاهی به ما كند زهرا سِرِّ پروردگار یا زهرا رو به پیری می رود هر روز نوکر بیشتر آورده ای با خود سلامی از خدا را وقتی مرا در روضه دعوت میکند زهرا در کوچه ها پیچیده بوی فاطمیه ای وای از آن حدیث به دفتر نیامده آمد محرّم علی و ماه فاطمه 👇👇👇
جنت که خود به نام شبستان فاطمه است سجاده ای به گوشه ایوان فاطمه است بال فرشتگان خدا غرق حسرت ِ خاک گلیم حجره طفلان فاطمه است نام علی شده به عدد با نمک یکی نام علی خودش زنمکدان فاطمه است فرمود مصطفی که فدایش شود پدر روحی که هست در تنم از آن فاطمه است وقتی که روح فاطمه در جسم احمد است جان علی و آل علی جان فاطمه است تنها نه جلوه گاه رخش مهر و ماه شد چشمان حیدر آینه گردان فاطمه است جایی که جود و بخشش پرودگار هست بخشش به روز حشر به فرمان فاطمه است عارف کسی شده است که زهراست قطب اوست فانی در ولی شدن عرفان فاطمه است از جان خود به پای ولایت گذشته و اسلام وامدار ز ایمان فاطمه است فرمانده قیام برای امام اوست ظالم شکست خورده میدان فاطمه است بیداری و بصیرت و عزم و جهاد و فتح یک جلوه از ابهت طوفان فاطمه است کشتار نه! هدایت و هشیاری بشر در قلب ذره ای است که تابان فاطمه است در سایه ولایت فرزند مرتضی ایران سپاه حیدر و ایران فاطمه است عالم تمام ملک علی شیر لا فتی است ایران میان این همه اُستان فاطمه است در آستان قدس رضا نور مادری است یعنی رضا نگین سلیمان فاطمه است ما سر بلند و سینه ستبر و سرآمدیم این اقتدار ما ز شهیدان فاطمه است با این حساب قبر شهیدان بی پلاک پایین پای مرقد پنهان فاطمه است مشهور شد حسن به کرامت در اهل بیت خوان حسن نتیجه احسان فاطمه است عالم تمام بی سر و سامان کربلاست اما حسین بی سر و سامان فاطمه است آن که به او همه شهدا غبطه می خورند با هر دو دست ، دست به دامان فاطمه است بخشیده می شوند همه با دو دست که چون مصحف شریف به دستان فاطمه است تیغ کلام و خطبه زینب به شهر شام تفسیر آیه آیه قرآن فاطمه است حجت تمام کرد به آیات و محکمات این اشک ها ز غربت برهان فاطمه است عشق علی چنان زده آتش به جان او در مشتعل ز سینه سوزان فاطمه است در بارگاه قدس که جای ملال نیست چشمان قدسیان همه گریان فاطمه است مانده است ذوالفقار علی در نیام صبر قلب خدای صبر پریشان فاطمه است شرمنده شد علی ز پیمبر که گفته بود شیر خدا همیشه نگهبان فاطمه است شاعر : حاج محمود کریمی با جستجوی مصراع اول شعر و نام شاعر یا مداح در فضای اینترنت اجرای این شعر را ببینید 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 کانال شعر فاطمه زهرا (سلام الله علیها) در ایتا https://eitaa.com/madareshohada
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ نبض صبح بهار با زهراست گردش روزگار با زهراست دو جهان خالقش خداست ولی همهء اختیار با زهراست @hosenih خلق هستی به یُمن بودن اوست این همه اعتبار با زهراست به کریم کریم ها سوگند کرم بی شمار با زهراست در نجف میهمان فاطمه ای برکت آن دیار با زهراست به علی می خورم قسم در جنگ قدرت ذوالفقار با زهراست در صراط ولایت حیدر قدم استوار با زهراست مرتضی بود و یک دل شیدا و آن دل بی قرار با زهراست روز محشر سقیفه ها خجل و پرچم افتخار با زهراست ماجرای فدک گذشت اما بعد از آن چشم تار با زهراست پشت در ناله زد که: یا مهدی... علم انتظار با زهراست @hosenih روز آخر به فضه گفت امروز بین این خانه کار با زهراست گر چه از زخم و درد لبریزم کمکم کن فقط که برخیزم ⏹ به نقل از کانال "حسینیه؛ @hosenih 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 کانال شعر فاطمه زهرا (سلام الله علیها) در ایتا https://eitaa.com/madareshohada
در سِلک ما،معراج رفتن،پر نمی خواهد مومن پری بهتر ز چشم تر نمی خواهد با "اشک" وقتی حاجت ما را روا کردند گریه کن‌ات مشکل گشا دیگر نمی خواهد خاک حسینیه برای شاعر‌ان کافی است از تو نوشتن جوهر و دفتر نمی خواهد ذات تو را تمثال "أَعْطَیْنا" بیان کردند تفسیر دیگر،سوره ی کوثر نمی خواهد با دیدن‌ روی تو با خود روبه رو می شد آئینه ای بعد از تو پیغمبر نمی خواهد تو مستقیماً حامل وحی خداوندی دیگر خدا جبریل نامه‌بر نمی خواهد نور وجودت را "علی" از قبل خِلقَت دید این مُدَّعا شاهد از این بهتر نمی خواهد وقتی دعای‌ تو نگه‌دار علی باشد دیگر سپر را فاتح خیبر نمی خواهد نان تو خادم‌پرورِ بیتِ یدالله‌ است نانی به جز این سفره را قنبر نمی خواهد ذرات روی چادرت حُکم طلا دارد تا گرد و خاکش هست،فضّه،زر نمی خواهد چادر نمازت سایه سارِ مُلک سلمان است جز سایه ی امن تو این کشور نمی خواهد این نسل سِوُّم،خوب در پیکار ثابت کرد حرف دفاع از دین که باشد،سر نمی خواهد این انقلاب فاطمی چل سال ثابت کرد جز نسل زهرا و علی ،سرور نمی خواهد چهل سال جنگیدیم پای پرچم زهرا فرزند جز خون خواهی مادر نمیخواهد.. تمّار اگر باشی به روی دار خواهی گفت: حرف ولایت را زدن منبر نمی خواهد آن ملتی که دست در دست خدا داده دلباختن بر کدخدا دیگر نمیخواهد تدبیر بی تدبیرها آزرده مردم را کار جهادی رند بازیگر نمیخواهد مثل ابوموسی نشو عمار شو عمار سرباز گیج از فتنه را رهبر نمی خواهد می گفت ابراهیم هادی عاشق زهرا در این جهان سنگ نشان دیگر نمی خواهد نجّار کاش از ابتدا بی میخ،در می ساخت هرگز کسی اینگونه‌ دردسر،نمی خواهد 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 کانال شعر فاطمه زهرا (سلام الله علیها) در ایتا https://eitaa.com/madareshohada
دل که آشفته شود زلف پریشان هیچ است پیش مشتاقی ما چاک گریبان هیچ است کرم اهل کرم بیشتر از خواهش ماست خواهش دست گدا نزد کریمان هیچ است آنقدر معجزها از هنر تو دیدیم که بنا کردن این دل، دل ویران هیچ است سربلندیم اگر سایه تو بر سر ماست پیش این سایه تو تاج سلیمان هیچ است خِلقت طینت تو بس که لطافت دارد گر بریزند به پای تو گلستان هیچ است ما به جمهوری زهرایی خود مینازیم وَرنه بی فاطمه(س) که خطه ایران هیچ است مِهر زهراست به ما رنگ و بویی بخشیده نام زهراست به ما آبرویی بخشیده زیر پای تو می‌افتند سر اگر بنویسند در هوای تو می‌افتند پَر اگر بنویسند نسبت ام ابیهاست که شایسته توست اشتباه است تو را دختر اگر بنویسند باز قرآن کریم است ندارد فرقی جای هر سوره فقط کوثر اگر بنویسند قصد کردم پس از امروز هزاران دفعه بنویسم زهرا(س)، مادر اگر بنویسند بی ‌گمان یاد نخ چادر تو می افتیم از مقامات تو در محشر اگر بنویسد به مقام تو اضافه نشود نام تو را یا نبی یا علی(ع) دیگر اگر بنویسند نه نبی، بلکه نبوت شده عزتمندت نه علی، بلکه ولایت شده گردنبندت عرش را دیدم جای تو به یادم آمد قرب انگشت نمای تو بیادم آمد در عبودیت تو کُنه ربوبیت بود با صفات تو خدای تو به یادم آمد روحِ روح القُدست بود که فرمود: اقرا در حرا نیز صدای تو به یادم آمد خواستم روی نماز شب تو فکر کنم ورم کهنه پای تو به یادم آمد قُوت دنیا و قنوت تو به هم مرطبتند حرف "نون" بود و دعای تو به یادم آمد غصه خوردم که به افطار چرا لب نزدی لب خوشحال گدای تو به یادم آمد گرد و خاک حرمی را که نداری بفرست درد دارم که دوای تو به یادم آمد قبر تو گُهر دنیاست و دنیا صدف است جلوه ای از حرم گم شده‌ات در نجف است قصدت این بود فقط یار علی(ع) باشی و بس ظرف نُه سال گرفتار علی(ع) باشی بس از مقامات خودت دم نزدی تا که فقط باعث گرمی بازار علی(ع) باشی و بس بازوی تازه شکسته شده از یادت رفت تا که هر لحظه نگهدار علی باشی و بس خواستی میخ تو را بند کند تا شاید مثل یک عکس به دیوار علی(ع) باشی و بس «علی‌اکبر لطیفیان» 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 کانال شعر فاطمه زهرا (سلام الله علیها) https://eitaa.com/madareshohada