فهرست مطالب پس از عاشورا تا پایان محرم
شام غریبان پی دی اف
شام غریبان (متن)
روضه وداع سیدالشهدا با خیام
روضه بازگشت ذوالجناح
روضه وداع اهل حرم با قتلگاه
پیوند لحظات آخر عمر رسول خدا با دروازه کوفه
امام سجاد علیه السلام
دوازده روضه کوتاه حضرت زینب (متن)
دوازده روضه کوتاه حضرت زینب پی دی اف
تشریح مصیبت های وارد شده بر کاروان در راه کوفه تا شام
نقل مقتل حرمله و رأس مقدس قمر بنی هاشم در کوفه
🔴🔴🔴 فهرست مطالب در مورد اسارت آل الله
کانال روضه های مکتوب
@rozehayemaktoub
11. مقتل سید الشهدا در روز عاشورا.pdf
444K
✍️متن ویژه مقتل خوانی روز عاشورا با خط درشت
[بازنشر روضه سال گذشته]
کانال روضه های مکتوب
https://eitaa.com/rozehayemaktoub
11. مقتل سید الشهدا در روز عاشورا.pdf با خط ریز.pdf
388.1K
✍️متن ویژه مقتل خوانی عاشورا با خط ریز
[بازنشر روضه سال گذشته]
کانال روضه های مکتوب
https://eitaa.com/rozehayemaktoub
13. روضه کوتاه شام غریبان.pdf
162.1K
✍️متن روضه شام غریبان
[بازنشر روضه سال گذشته]
متن روضه به صورت پیام متنی در پیام بعد👇👇👇
کانال روضه های مکتوب
https://eitaa.com/rozehayemaktoub
مجلس پنجم: شام غریبان
امشب اگه چشم دلتو باز کنی شاید هنوز خیمه گاه حسین داره می سوزه
گفت داداش
اینان که طبل خاتمه جنگ می زنند پس از چه رو به خیمه ما سنگ می زنند
زینب بچه ها رو زیر خیمه جمع کرده نمی دونم دیگه آیا توانی تو بدن زینب مونده یا نه؟
آخه زینب چه کنه
عرضه بداریم حسین جان کنار بدن عباس گفتی بیچاره شدم
حالا ببین حال زینبو
از یه طرف دلش گوشه قتلگاهه بدن برادرش روی زمین گرم کربلا
از یه طرف امام سجاد با اون حال بیماری گوشه خیمه افتاده
از یه طرف هرکدوم از این بچه ها تو بیابونا فرار کردن
انقدر تو این بیابونا دویده آخه تا حمله کردن به خیمه ها هر چی تو این خیمه ها بود غارت می کردن
یا صاحب الزمان یا غیرة الله عذر می خوام
دو تا گوشواره از بانوان حرم آل الله بهش جسارت شد
یکی تو کوچه بنی هاشم امام صادق فرمود طوری با سیلی به صورت مادرم زدن گوشواره مادرم شکست
یه جا همین جا یعنی عصر عاشورا بود
نوشتن حمله کردن طوری گوشواره ام کلثومو کشیدن گوش رو پاره کردن
برادر جان
از دست ها مپرس که با گوش ها چه کرد از مشت ها بپرس که با گوشواره بود
کانال روضه های مکتوب:
@rozehayemaktoub
پیوند لحظات آخر عمر رسول خدا (صلی الله علی و آله) با روضه قتلگاه و دروازه کوفه(قطعه دوم)
بلال نقل می کنه لحظات آخر بچه ها وارد شدن خودشون رو سینه پیغمبر انداختن
امیر المومنین احساس کرد آقا داره اذیت میشه آخه سینه محتضر باید سبک باشه
اومد بچه ها رو از بدن بابا برداره آقا صدا زد علی جان بذار این لحظه آخری بوی حسین و حسنم رو بشنوم
عرض کنیم یا ابا عبدالله
یوم علی صدر النبی یوم علی وجه الثری
زبان حال زینب همین بود عصر عاشورا
ای زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست این خار و خاشاک بلا منزل و ماوای تو نیست
یا رسول الله همون حسینی که هر وقت می بوسیدی می فرمودی اقبل موضع السیوف دارم جای شمشیرها رو بوسه می زنم
یه جمله ای گفت زینب در دروازه کوفه
گفت حسین جان فکر نمی کردم این طور مقدر باشه شاید می خواست بگه حسین جان شنیده بودم شمشیر می زنن اما یه وقت دیدم دارن اسباشونو آماده می کنن بر سینه حسین ...
کانال روضه های مکتوب
@rozehayemaktoub
ذکر مصیبت حضرت زینب (سلام الله علیها)
در آدرس ذیل دوازده مجلس روضه کوتاه زینب کبری را در آدرس ذیل و پیام های بعد از آن مشاهده فرمایید:
دوازده مجلس روضه کوتاه خانم زینب کبری
(سلام الله علیها ابدا ما بقیت و بقی اللیل و النهار)
همچنین برای مشاهده ارجاعات سندی فایل پی دی اف را ببینید:
https://eitaa.com/rozehayemaktoubb/795
#مقتل
#حضرت_زینب
#روضه_حضرت_زینب
کانال روضه های مکتوب:
@rozehayemaktoub
🔰چند روضه کوتاه برای بی بی دو عالم حضرت زینب کبری (سلام الله علیها)
🔸مجلس اول: ذکر مصیبت ورودیه کربلا
وقتی وارد کربلا شدن بانوان حرم رو با احترام از محمل ها پیاده کردن
اون زینبی که امیر المومنین شبها برای زیارت پیامبر می فرستاد حسنین دور و بر زینب می رفتن چراغ حرم رو خاموش می کردن تا کسی قد و قامت زینبو نبینه
اینجا هم لابد عباس اومد علی اکبر اومد جوانان بنی هاشم اومدن دور و بر زینبو گرفتن با احترام و جلالت پیاده کردن
اما عرض کنیم حسین جان کجا بودی روز یازدهم محرم اون لحظه که زینب همه رو سوار کرد امام سجاد با حال بیماری شدید سوار بر مرکبی شد یه وقت زینب یه نگاهی دور و برش کرد ببینه یه محرم دور وبر زینب نمانده کمکش کنه شاید صدا زد حسین جان کجایی خواهرو کمک کنی شاید یه نگاه به علقمه کرد عباسم از وقتی دستای تو رو جدا کردن لباس اسیری به تن کردم ...
راوی می گه: یادم نمیره روز یازدهم محرم
َ فَوَ اللَّهِ لَا أَنْسَى زَيْنَبَ بِنْتَ عَلِيٍّ ع تَنْدُبُ الْحُسَيْنَ ع وَ تُنَادِي بِصَوْتٍ حَزِينٍ وَ قَلْبٍ كَئِيبٍ يَا مُحَمَّدَاهْ صَلَّى عَلَيْكَ مَلَائِكَةُ السَّمَاءِ هَذَا الْحُسَيْنُ مُرَمَّلٌ بِالدِّمَاءِ مُقَطَّعُ الْأَعْضَاءِ
ناله بزن بگو یاحسین
کانال روضه های مکتوب:
@rozehayemaktoub
مجلس دوم: پیوند بین روضه لحظات آخر عمر شریف حضرت زهرا و سید الشهدا
نمیدونم چه سریه دو نفر بودن نذاشتن لحظه آخر کسی بالا سرشون باشه
اولی مادر ساداته حسنین رو فرستاد مسجد علی هم مشغول نمازه
صدا زد اسما چند لحظه صبر کن بعد صدام بزن اگه صدام زدی جوابتو ندادم برو علی خبر کن
اصلا نمی دونم مظهر وفا است مظهر حیا است هیچ وقت کاری که علی نتونه انجام بده نخواست
آخه هر زنی زمین بخوره شوهرشو صدا میزنه
اما قربونت برم مادرجان یه وقت دیدن ناله زد یا فضه خذینی
فضه بیا که محسنمو کشتن
دومی هم خود حسینه
امام زمان فرمود لحظه آخر یه نگاه غریبانه ای می کرد به سمت خیمه ها
تدیر طرفا خفیا الی رحلک
حضرت آیت الله بهجت فرموده بودن نگید زینب داشت نگاه می کرد آخه تا دید زینب اومده داره تماشا می کنه با چشم اشاره کرد خواهرم برگرد
یعنی زینب جان همین که مادرم تماشا می کنه بسه
ناله بزن بگو یا حسین
کانال روضه های مکتوب:
@rozehayemaktoub
مجلس سوم: روضه وداع سید الشهدا با خیمه ها
عرضه بداریم یا صاحب الزمان همون زینبی که شب عاشورا خبر شهادت برادر رو نتونست تحمل کنه چه کرد اون لحظه که دید ظهر عاشورا حسین آمد کنار خیمه برا وداع
یا زینب یا ام کلثوم یا سکینه علیکن منی السلام
صدا زد یه پیراهن کهنه برام بیارید فإنی مقتول مسلوب اینا اگه منو بکشن منو برهنه می کنن
لباس کهنه بپوشید زیر پیرهنش که تا برون نکند خصم بدمنش زتنش
لباس کهنه چه حاجت که زیر سم ستور تنی نماند که پوشند جامه یا کفنش
همه عالم رو غم گرفته بود لحظه وداع حسین ملائکه داشتن تماشا می کردن
یه وقت زینب دید برادر به گریه افتاد صدا زد برادر جان چشمت گریان نباشه
فرمود چطور گریه نکنم وقتی می بینم ساعتی بعد شما رو به اسیری می برن
اما یه وقت دید ناله سکینه بلند شد یه نگاهی به سکینه انداخت گفتن و کان یحبها حبا شدیدا دیدن سکینه رو بغل کرد اشکاشو پاک کرد صدا زد سکینه جان تو دیگه با گریه هات دل بابارو آتش نزن
لاتحرقی قلبی بدمعک حسرة ما دام منی الروح فی جثمانی بعد از من گریه فراوان دارید
دیدن حسین راه افتاد به سمت لشگر اما بعضی نقل کردن یه وقت دید خواهرش صدا میزنه مهلا یا اخی بذار یه بار دیگه نگات کنم
موسوعة الامام الحسين(عليهالسلام) ؛ ج4 ؛ ص482 و نیز موسوعة شهادة المعصومین ج2 ص381 عن الاسفراینی: ثمّ إنّ الحسين عليه السّلام أراد وداع النّساء، و هو آيس باكي العين، فتلقّته أخته زينب، و قالت له: لا أبكى اللّه عينك.فقال: كيف لا أبكي و عمّا قليل تساقون بين الأعداء
فأقبلت سكينة و هي صارخة، و كان يحبّها حبّا شديدا، فضمّها إلى صدره و قال:
سيطول بعدي يا سكينة فاعلمي منك البكاء إذا الحمام دهاني
لا تحرقي قلبي بدمعك حسرة ما دام منّي الرّوح في جثماني
فإذا قتلت فأنت أولى بالّذي تأتينه یا خيرة النّسوان
موسوعة الامام الحسین موسوعة الامام الحسين(عليهالسلام) ؛ ج4 ؛ ص476 به نقل از البهبهاني، الدّمعة السّاكبة، 4/ 345- 346- مثله الدّربندي، أسرار الشّهادة،/ 423 همچنین ر،ک: ترجمه ذریعة النجاة ص290
فأراد عليه السّلام أن يخرج من الخيمة، فلصقت به زينب، و قالت: مهلا يا أخي توقّف حتّى أزوّد من نظري وداعلأتلاق بعده:
فمهلا أخي قبل الممات هنيئة لتبرد منّي لوعة و غليل
فجعلت تقبّل يديه و رجليه، و أحطن به سائر النّسوان، يقبّلن يده و رجله
#وداع
کانال روضه های مکتوب:
@rozehayemaktoub