eitaa logo
متن روضه اهل بیت (آرشیو کانال روضه های مکتوب)
3.5هزار دنبال‌کننده
25 عکس
15 ویدیو
72 فایل
این کانال پشتیبان کانال روضه های مکتوبه اینجا متون گذاشته میشه راه ارتباط: @Yazahra1357 لینک کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub لینک منبر: از شرح بی نهایت https://eitaa.com/azsharhebinahayat
مشاهده در ایتا
دانلود
نکته هفتم: ذبح عظیم امام حسین علیه السلام بین روضه عبدالله بن حسن با روضه حضرت علی اصغر با روضه گودی قتلگاه عظیم دو شهید بودند در روز عاشورا که هر دو مثل هم شهید شدند عبدالله بن حسن و علی اصغر با سه ویژگی: اول اینکه قاتل هر دو حرمله بود. دوم اینکه هر دو در آغوش امام حسین به شهادت رسیدند. سوم اما جانسوز تر است و آن اینکه هنوز جانی در بدن داشتند که گلوی هر دو با تیر ذبح شد. اگرچه همه شهدای کربلا در روز عاشورا مذبوح بودند اما سه نفر از شهدا بودند که جانی در بدن داشتند و ذبح شدند یکی عبدالله بن حسن بود دیگری ذبح عظیم پرودگار، حضرت سید الشهدا بود و دیگری همین ششماهه است. نوشته اند تیری که با آن علی را زدند «مشقص» نام داشت و مشقص به تیرهای عریضی می گفتند که برای کشتن حیوان های وحشی به کار می بردند لذا تا تیر به گلوی علی خورد دیدند گلو را بریده است. امام زمان اینگونه روضه طفل ششماهه را می خواند که:« السَّلَامُ عَلَى ... الطِّفْلِ الرَّضِيعِ الْمَرْمِيِّ الصَّرِيعِ الْمُتَشَحِّطِ دَماً الْمُصَعَّدِ دَمُهُ فِي السَّمَاءِ الْمَذْبُوحِ‏ بِالسَّهْمِ‏ فِي حَجْرِ أَبِيهِ‏» یعنی سلام بر آن طفل شیرخواری که او را بر سینه پدر ذبح کردند و در خون خود دست و پا می زد. ز حجم تیر و حلق نازکت گردیده معلومم که خواهد شد جدا از تن سر چون ماه تابانت بحار الانوار ج45ص53، قال السيد فرماه حرملة بن كاهل بسهم فذبحه و هو في حجر عمه الحسين ع. سلام به آن حضرت به نقل زیارت ناحیه مقدسه: السّلام على عبداللَّه بن الحسين الطّفل الرّضيع، المرميّ الصّريع، المتشحّط دماً، المصعّد دمه في السّماء، المذبوح بالسّهم في حجر أبيه‏، لعن اللَّه راميه حرملة بن كاهل الأسديّ وذويه» ترجمه: سلام بر عبداللَّه بن حسين، كودك شيرخواره‏اى كه تير خورد و جان داد، آن که در خون خویش دست و پا زد و خون او در آسمان بالا رفت. كودكى كه با تير در آغوش پدرش ذبح شد، خدا لعنت كند قاتل او« حرملة بن كاهل اسدى» و همدستانش را.» موسوعة الامام الحسين(عليه‏السلام) ؛ ج‏13 ؛ ص42 ابن طاوس، مصباح الزّائر،/ 279؛ الإقبال،/ 574/ عنه: المجلسي، البحار، 98/ 270. فی اللغة: التشحط: الاضطراب فی الدم. موسوعة الامام الحسين(عليه‏السلام) ؛ ج‏13 ؛ ص12به نقل از الدّينوريّ، أخبار الطّوال،/ 258 فرماه رجل من بني أسد، وهو في حِجْر الحسين بمشْقَص، فقتله. خنجری که ابراهیم می خواست اسماعیل را با آن ذبح کند مشقص نامیده اند مهج الدعوات و منهج العبادات ؛ ؛ ص283 قال فی العین: كتاب العين ؛ ج‏5 ؛ ص33 الشِّقْص‏: طائفة من الشي‏ء، تقول: أعطيته‏ شِقْصاً من ماله. و المِشْقَص‏: سهم له نصل عريض لرمي الوحش. و قال فی أساس البلاغة ؛ ؛ ص334 و شَقّصَ‏ الشاةَ تَشقيصاً: عَضّاها. و يقال للقَصّاب: المُشقِّص‏. فذبح الطّفل من الأذن إلى الأذن. [قال فی المعالی من الاذن الی الاذن أو من الورید الی الورید] موسوعة الامام الحسين(عليه‏السلام) ؛ ج‏4 ؛ ص294 به نقل از مقتل منسوب به أبي مخنف،/ 83- 84- عنه: المازندراني، معالي السّبطين، 1/ 424. إقبال الأعمال (ط - القديمة) ؛ ج‏2 ؛ ص574 کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub
نکته هشتم: داغی آهن در آداب ذبح گفته اند قبل از ذبح به قربانی آب بدهد. شاید یکی از حکمت های این حکم این باشد که اگر قربانی تشنه باشد ذبح برای او سخت تر خواهد بود. شاید به همین علت باشد که منهال میگوید به مدینه رفتم و به خدمت امام سجاد علیه السلام رسیدم. حضرت وقتی فهمید منهال از کوفه آمده از بین همه قتله کربلا از یک نفر سوال کرد، فرمود: از حرمله خبری داری؟ منهال می گوید: «عرضه داشتم آقا من که آمدم هنوز حرمله زنده بود». می گوید: دیدم حضرت دو دست خود را به سمت آسمان بالا برد و دو بار صدا زد: «اللهم اذقه حر الحدید» خدایا داغی آهن را به حرمله بچشان. اینکه حضرت از داغی آهن سخن گفته اند عجیب نیست زیرا معمولا آهن در گرما بیش از اشیاء دیگر گرما به خود جذب می کند و در آن ظهر عطشناک چنان هوا گرم بوده است که تیر هم داغ شده بوده است. نگوئی کس نشد همبازی ات بر گرد گهواره شرار تشنگی هر لحظه، بازی کرد با جانت نفس، شعله، گلو، تفتیده، لب، تشنه، عجب نبود که دود از تیر برخیزد زسوز حلق سوزانت! جواهر الکلام ج36، ص133. بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏45 ؛ ص332 الأمالي للشيخ الطوسي الْمُفِيدُ عَنِ الْمُظَفَّرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْبَلْخِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ هَمَّامٍ عَنِ الْحِمْيَرِيِّ عَنْ دَاوُدَ بْنِ عُمَرَ النَّهْدِيِّ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ يُونُسَ عَنِ الْمِنْهَالِ بْنِ عَمْرٍو قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ مُنْصَرَفِي مِنْ مَكَّةَ فَقَالَ لِي يَا مِنْهَالُ مَا صَنَعَ حَرْمَلَةُ بْنُ كَاهِلٍ الْأَسَدِيُّ فَقُلْتُ تَرَكْتُهُ حَيّاً بِالْكُوفَةِ قَالَ فَرَفَعَ يَدَيْهِ جَمِيعاً ثُمَّ قَالَ ع اللَّهُمَ‏ أَذِقْهُ‏ حَرَّ الْحَدِيدِ اللَّهُمَ‏ أَذِقْهُ‏ حَرَّ الْحَدِيدِ اللَّهُمَ‏ أَذِقْهُ‏ حَرَّ النَّارِ. کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub
نکته نهم: قطع نصیحت امام نصیحت امام حرام قتلگاه اولیا خدا همیشه مردم را نصیحت می کرده اند ولی مردم از شنیدن خیرخواهی های اولیا گریزان بوده اند که فرمود :«و لکن لا تحبون الناصحین» در روز عاشورا ابا عبدالله بارها برای مردم خیرخواهی کرد و آنان را نصیحت می کرد اما عجیب اینکه غیر از معدود افرادی مانند جناب حر سلام الله علیه، دیگران اصلا به سخن حضرت توجه نمی کردند:« و کلکم عاص لامری غیر مستمعین لقولی» اینجا بود که حضرت فرمودند ملئت بطونکم من الحرام یعنی لقمه های حرامی که خوردید اینچنین راه هدایت را بر شما بسته است. اما نوشته اند دوبار به گونه دیگری سخن حضرت را قطع کردند: یکی در گودی قتلگاه بود که کامل الزیارات می نویسد: امام باقر علیه السلام می فرماید:« قُتِلَ [الحسین] مَظْلُوماً مَكْرُوباً عَطْشَاناً لَهْفَاناً» گفته اند لهفان به کسی می گویند که ناله استغاثه بلند کند. این مضمون در نقل لهوف از کلام هلال بن نافع نیز هست که می گوید: خود را به کنار گودی قتلگاه رساندم دیدم سیدالشهدا درحال جان دادن است «و هو یَجُودُ بِنَفسِه» این قدر چهره حضرت نورانی بود که زیبایی و نورانیت چهره حسین مرا از فکر کردن به شهادت حضرت غافل کرد و در همین حال از مردم آب طلب کرد». هلال می گوید: شخصی جواب داد قسم به خدا به تو آبی به تو نخواهیم داد ... سیدالشهدا فرمود: «به زودی به نزد جدم می روم و از شما شکایت خواهم کرد» تا این سخنان را از سیدالشهدا شنیدند غضب شیطانی آنان را فرا گرفت، هنوز سیدالشهدا داشت با مردم سخن می گفت که سر حضرت را جدا کردند. (ألا لعنة الله علی الظالمین) جای دوم همینجاست که اباعبدالله علی را روی دست گرفت و فرمود: «يا قَومِ ، إن لَم تَرحَموني فَارحَموا هذَا الطِّفلَ» نوشته اند هنوز سیدالشهدا داشت با مردم سخن می گفت ناگهان شاید حس کرد علی در دست حسین تکان سختی خورد و اینجا بود که دیدند اشک حسین جاری شد. داشت با مردم سخن می گفت اما ناگهان حرمله می پاشد از هم حنجر شش ماهه ای بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏45 ؛ ص8 فخرج ع حتى أتى الناس فاستنصتهم فأبوا أن ينصتوا حتى قال لهم وَيْلَكُمْ مَا عَلَيْكُمْ أَنْ تُنْصِتُوا إِلَيَّ فَتَسْمَعُوا قَوْلِي وَ إِنَّمَا أَدْعُوكُمْ إِلَى سَبِيلِ الرَّشَادِ فَمَنْ أَطَاعَنِي كَانَ مِنَ الْمُرْشَدِينَ وَ مَنْ عَصَانِي كَانَ مِنَ الْمُهْلَكِينَ وَ كُلُّكُمْ‏ عَاصٍ‏ لِأَمْرِي غَيْرُ مُسْتَمِعٍ قَوْلِي فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُكُمْ مِنَ الْحَرَامِ وَ طُبِعَ عَلَى قُلُوبِكُمْ وَيْلَكُمْ أَ لَا تُنْصِتُونَ أَ لَا تَسْمَعُون. كامل الزيارات ؛ النص ؛ ص168 عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِنَّ الْحُسَيْنَ صَاحِبَ كَرْبَلَاءَ قُتِلَ مَظْلُوماً مَكْرُوباً عَطْشَاناً لَهْفَانا. لسان العرب می نویسد: یجود بنفسه به معنای جان دادن است از این جهت که جود به معنای بخشش است و گویا در حال جان دادن دارد جان خود را می بخشد. ر،ک: لسان العرب، ج‏3، ص: 138يَجُود بنفسه‏ أَي يخرجها و يدفعها كما يدفع الإِنسان ماله‏ يجود به؛ قال: و الجود الكرم‏ يريد أَنه كان في النزع و سياق الموت.‏ اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى ؛ النص ؛ ص128 وَ إِنَّهُ ع لَيَجُودُ بِنَفْسِهِ فَوَ اللَّهِ مَا رَأَيْتُ قَطُّ قَتِيلًا مُضَمَّخاً بِدَمِهِ أَحْسَنَ مِنْهُ وَ لَا أَنْوَرَ وَجْهاً وَ لَقَدْ شَغَلَنِي نُورُ وَجْهِهِ وَ جَمَالُ هَيْئَتِهِ عَنِ الْفِكْرَةِ فِي قَتْلِهِ فَاسْتَسْقَى فِي تِلْكَ الْحَالِ مَاءً فَسَمِعْتُ رَجُلًا يَقُولُ وَ اللَّهِ لَا تَذُوقُ الْمَاءَ حَتَّى تَرِدَ الْحَامِيَةَ فَتَشْرَبَ مِنْ حَمِيمِهَا فَسَمِعْتُهُ يَقُولُ يَا وَيْلَكَ أَنَا لَا أَرِدُ الْحَامِيَةَ وَ لَا أَشْرَبُ مِنْ حَمِيمِهَا بَلْ أَرِدُ عَلَى جَدِّي رَسُولِ اللَّهِ ص وَ أَسْكُنُ مَعَهُ فِي دَارِهِ‏ فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ وَ أَشْرَبُ‏ مِنْ‏ ماءٍ غَيْرِ آسِنٍ‏ وَ أَشْكُو إِلَيْهِ مَا ارْتَكَبْتُمْ مِنِّي وَ فَعَلْتُمْ بِي قَالَ فَغَضِبُوا بِأَجْمَعِهِمْ حَتَّى كَأَنَّ اللَّهَ لَمْ يَجْعَلْ فِي قَلْبِ أَحَدٍ مِنْهُمْ مِنَ الرَّحْمَةِ شَيْئاً فَاجْتَزُّوا رَأْسَهُ‏ وَ إِنَّهُ لَيُكَلِّمُهُمْ فَتَعَجَّبْتُ مِنْ قِلَّةِ رَحْمَتِهِم‏ ر،ک: ینابیع المودة قندوزی، ج3 ص79: فبینا هو یخاطبهم اذ اتاه سهم ... و همچنین ر،ک: مقتل الحسین ریشهری به نقل از تذکرة الخواص،ص252، وقالَ: يا قَومِ ، إن لَم تَرحَموني فَارحَموا هذَا الطِّفلَ، فَرَماهُ رَجُلٌ مِنهُم بِسَهمٍ فَذَبَحَهُ، فَجَعَلَ الحُسَينُ عليه السلام يَبكي ... . کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub
نکته دهم: نقش ترور شخصیت و شایعات در کور شدن بصیرت جامعه تبیین امام حسین در روز عاشورا حجت در روز عاشورا سیدالشهدا با جماعتی طرف بود که سالها تحت تبلیغات أموی ها قرار گرفته است و هر چه سیدالشهدا موقعیت خویش را «تبیین» می کرد اثر نمی بخشید. حضرت راههای مختلفی را در اتمام حجت بر مردم طی کردند: گاهی نسب و جایگاه خود را معرفی فرمودند: ای مردم اول نسب من را بدانید مگر نمی دانید من پسر دختر پیامبر شما هستم؟ مگر نمی دانید من فرزند پسر عمو و وصی پیامبر شما هستم مگر نمی دانید حمزه سید الشهدا و جعفر طیار عموی من هستند؟ گاهی احادیث پیامبر در فضیلت خویش را بیان فرمودند: مردم مگر نشنیده اید پیغمبر فرمود الحسن و الحسین سیدا شباب اهل الجنة اگر از من نمی پذیرید؟ از جابر بن عبدالله انصاری و ابو سعید خدری بپرسید! گاهی در خطر افتادن نوامیس پیامبر در این صحرا را تذکر می دادند، که «آیا کسی هست که از حرم رسول خدا دفاع کند؟» گاهی قرآن باز می کرد و بر سر می گذاشت و می فرمود مردم بیایید قرآن را داور قرار دهیم! به چه جرمی ریختن خون من را حلال می دانید؟ اما به نظر می رسد آخرین تیر ترکش سیدالشهدا در این جهاد تبیین و اتمام حجت برای همه تاریخ در نبرد بین اسلام علوی و اسلام أموی این بود که مردم ناگهان دیدند اباعبدالله علی اصغر را روی دست گرفته است ... . ببینید! ببینید! گلم رنگ ندارد! اگر آمده میدان سر جنگ ندارد! الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد ؛ ج‏2 ؛ ص97 أَمَّا بَعْدُ فَانْسُبُونِي فَانْظُرُوا مَنْ أَنَا ثُمَّ ارْجِعُوا إِلَى أَنْفُسِكُمْ وَ عَاتِبُوهَا فَانْظُرُوا هَلْ يَصْلُحُ لَكُمْ قَتْلِي وَ انْتِهَاكُ حُرْمَتِي أَ لَسْتُ ابْنَ‏ بِنْتِ‏ نَبِيِّكُمْ‏ وَ ابْنَ وَصِيِّهِ وَ ابْنِ عَمِّهِ وَ أَوَّلِ الْمُؤْمِنِينَ الْمُصَدِّقِ لِرَسُولِ اللَّهِ بِمَا جَاءَ بِهِ مِنْ عِنْدِ رَبِّهِ أَ وَ لَيْسَ حَمْزَةُ سَيِّدُ الشُّهَدَاءِ عَمِّي أَ وَ لَيْسَ جَعْفَرٌ الطَّيَّارُ فِي الْجَنَّةِ بِجِنَاحَيْنِ عَمِّي الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد ؛ ج‏2 ؛ ص97 أَ وَ لَمْ يَبْلُغْكُمْ‏ مَا قَالَ رَسُولُ اللَّهِ لِي وَ لِأَخِي هَذَانِ سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَإِنْ صَدَّقْتُمُونِي بِمَا أَقُولُ وَ هُوَ الْحَقُّ وَ اللَّهِ مَا تَعَمَّدْتُ كَذِباً مُنْذُ عَلِمْتُ أَنَّ اللَّهَ يَمْقُتُ عَلَيْهِ أَهْلَهُ وَ إِنْ كَذَّبْتُمُونِي فَإِنَّ فِيكُمْ مَنْ لَوْ سَأَلْتُمُوهُ عَنْ ذَلِكَ أَخْبَرَكُمْ سَلُوا جَابِرَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيَّ وَ أَبَا سَعِيدٍ الْخُدْرِيَّ وَ سَهْلَ بْنَ سَعْدٍ السَّاعِدِيَّ وَ زَيْدَ بْنَ أَرْقَمَ وَ أَنَسَ بْنَ مَالِكٍ يُخْبِرُوكُمْ أَنَّهُمْ سَمِعُوا هَذِهِ الْمَقَالَةَ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص لِي‏. اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى ؛ النص ؛ ص116 هَلْ‏ مِنْ‏ ذَابٍ‏ يَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّهِ ص هَلْ مِنْ مُوَحِّدٍ يَخَافُ اللَّهَ فِينَا هَلْ مِنْ مُغِيثٍ يَرْجُو اللَّهَ بِإِغَاثَتِنَا هَلْ مِنْ مُعِينٍ يَرْجُو مَا عِنْدَ اللَّهِ فِي إِعَانَتِنَا فَارْتَفَعَتْ أَصْوَاتُ النِّسَاءِ بِالْعَوِيل‏. موسوعة الامام الحسين(عليه‏السلام) ؛ ج‏13 ؛ ص57 سبط ابن الجوزي، تذكرة الخواصّ،/ 252/ عنه: القمّي، نفس المهموم،/ 350؛قال هشام بن محمّد: لمّا رآهم الحسين مصرّين على قتله، أخذ المصحف ونشره وجعله على رأسه ونادى: بيني وبينكم كتاب اللَّه وجدّي محمّد رسول اللَّه، يا قوم! بِمَ تستحلّون‏ دمى ؟ کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub
وقعة الطف ؛ ؛ ص246 و روى الطبري، عن عمّار الدهني، عن الباقر عليه السّلام أنه قال: و جاء سهم فأصاب ابنا له معه في حجره، فجعل‏ يمسح‏ الدم‏ عنه‏ و يقول: اللهمّ احكم بيننا و بين قوم دعونا لينصرونا فقتلونا ینابیع المودة قندوزی ج3 ص79 «اللّهمّ إنّك شاهد على هؤلاء القوم الملاعين، إنّهم قد عمدوا أن لا يبقوا من ذرّيّة رسولك صلّى اللّه عليه و اله و سلّم» و هو يبكي بكاء شديدا اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى ؛ النص ؛ ص117 هَوَّنَ‏ عَلَيَ‏ مَا نَزَلَ بِي أَنَّهُ بِعَيْنِ اللَّهِ. مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب) ؛ ج‏4 ؛ ص109 لَا يَكُونُ أَهْوَنَ عَلَيْكَ‏ مِنْ‏ فَصِيل‏. موسوعة الامام الحسين(عليه‏السلام) ؛ ج‏13 ؛ ص54به نقل از اليعقوبي، التّاريخ، 2/ 231. قال الیعقوبی: ويقول: واللَّه لأنت أكرم على اللَّه من النّاقة، ولمحمّد أكرم على اللَّه من صالح. موسوعة الامام الحسين(عليه‏السلام) ؛ ج‏13 ؛ ص21. و روی عن الدّمعةالساکبة نقلا عن تظلم الزهرا: ثمّ وضع كفّيه تحت نحر الصّبيّ حتّى امتلأتا دماً وقال: يا نفس اصبري واحتسبي فيما أصابك، ثمّ قال: إلهي‏ترى ما حلّ بنا في العاجل فاجعله ذخيرة لنا في الآجل‏ مکارم شیرازی عاشورا ریشه ها انگیزه ها ج1 ص499. موسوعة الامام الحسين(عليه‏السلام) ؛ ج‏13 ؛ ص54به نقل از اليعقوبي، التّاريخ، 2/ 231. فنزع الحسين عليه السلام السّهم من حلقه وجعل يلطّخه بدمه. اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى ؛ النص ؛ ص117 فَوَقَعَ فِي نَحْرِهِ فَذَبَحَهُ فَقَالَ لِزَيْنَبَ خُذِيهِ ثُمَّ تَلَقَّى الدَّمَ بِكَفَّيْهِ فَلَمَّا امْتَلَأَتَا رَمَى بِالدَّمِ نَحْوَ السَّمَاءِ ثُمَّ قَالَ هَوَّنَ عَلَيَّ مَا نَزَلَ بِي أَنَّهُ بِعَيْنِ اللَّهِ. قَالَ الْبَاقِرُ ع‏ فَلَمْ يَسْقُطْ مِنْ ذَلِكَ الدَّمِ قَطْرَةٌ إِلَى الْأَرْضِ. موسوعة الامام الحسين(عليه‏السلام) ؛ ج‏13 ؛ ص54به نقل از اليعقوبي، التّاريخ، 2/ 231. فنزع الحسين عليه السلام السّهم من حلقه وجعل يلطّخه بدمه. موسوعة الامام الحسين(عليه‏السلام)، ج‏4، 314 . کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub
نکته یازدهم: واکنش سیدالشهدا به شهادت طفل شیرخوار دشمن هدف دشمن در مقابل جنایت دشمن در عاشورا سیدالشهدا بعد از شهادت علی اصغر علیه السلام دشمن گاهی در میدان جنگ به دنبال عوض کردن محاسبات طرف مقابل است. گاهی اوقات دشمن به سمتی تیر می اندازد اما آنجا هدف اصلی نیست بلکه هدف چیز دیگری است. در این میدان این رهبر است که با واکنش خود به حوادث مختلف پاسخی درخور به دشمن می دهد. واکنش سیدالشهدا در این میدان به وسعت تاریخ برای چند گروه مهم بود: از طرفی برای دشمن مهم بود، زیرا دشمن می خواست با این جنایت عجز و تسلیم حسین را مشاهده کند. از طرفی برای خانواده سیداشهدا واکنش پدر نقش مهمی داشت و از طرفی حرکت سیدالشهدا برای تاریخ درس آموز بود. اما امام حسین چند حرکت انجام دادند: آنچه از مقاتل بر می آید این است که اولین حرکت سیدالشهدا مناجات با خدای متعال بود: نوشته اند: سیدالشهدا خون را از سر و روی طفل پاک می کرد و فرمود: خدایا خودت بین ما و اینان داوری کن! اینان ما را دعوت کرده بودند و اکنون ما را می کشند! دومین جمله این است که نقل می کنند فرمود: خدایا تو بر این قوم گواه باش که تصمیم گرفته اند یک نفر از ذریه پیامبر را باقی نگذارند. جمله دیگر حضرت این بود که فرمود:« این مصیبت برای من آسان است چراکه در منظر خداوند است.» حضرت پس از این سخنان عارفانه نفرین بر این ظالمین را فراموش نکردند و با اشاره به شیرخوار ناقه صالح فرمودند: «خدایا این شیرخواره از شیرخواره ناقه صالح کمتر نباشد.» اما پس از خطاب با خدا در سخنان آرام بخش و تسلیت گونه (گویا که طفل می شنود و می بیند) رو به علی اصغر کرد و فرمود:«قسم به خدا تو نزد خدا از ناقه صالح گرامی تر هستی و محمد صلی الله علیه و آله نیز از صالح گرامی تر است. غم مخور ای راحت اهل حرم من تو را بر دست زهرا بسپرم غم مخور ای قوت قلب رباب می دهد زهرا ز کوثر بر تو آب غم مخور ای کودک دردی کشم من خودم تیر از گلویت می کشم غم مخور جز تو کسی قابل نبود بی تو حج کربلا کامل نبود. حدیث نفس پس از مناجات با خدا و تسلیت و آرامش بخشیدن به شیرخواره برخی نقل کرده اند که ابا عبدالله به خود خطاب صبر و مقاومت دادند که :«ای حسین! صبر کن و به حساب خدا بگذار!» نثار عارفانه اما گویا این کافی نبود سیدالشهدا حرکتی دیگر انجام دادند که معانی مختلفی داشت و می توان به آن از زوایای مختلفی نگاه کرد. نوشته اند: سیدالشهدا زینب کبری را صدا زد و کودک غرق خون را به عمه سپرد، نخست تیر را از گلوی علی بیرون کشید ، سپس دو دست خود را زیر گلوی علی گرفت وهنگامی که دستهای حسین از خون پر شد خون را به آسمان پاشید و پیکر علی را نیز به این خون آغشته کرد ... . مرحوم دربندی در نگاهی عارفانه می نویسد: چقدر این محبت زیباست و چقدر این فناء فی الله کامل است زیرا بالاترین چیزی که در این مهمانی رحمانی نثار می شود امثال این خون های پاک است. و همین سرِّ برنگشتن این خون ها به زمین است زیرا این هدیه حسینی که از اوج محبت و محض فنای فی الله برانگیخته و به سوی خدای رحمان فرستاده شده است در گنج های عرش و کرسی ذخیره خواهد شد. کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub
نکته دوازدهم: روضه شیرخواره در کلام اهل بیت روضه علی اصغر در کلام سیدالشهدا سیدالشهدا در چندجا به این روضه تلویحاً یا تصریحاً اشاره فرمودند : 1. هنگام حرکت به سمت کربلا که به أم سلمه فرمود خدای متعال اراده کرده است که اطفال مرا مذبوح ببیند 2. ورود به کربلا آنجا که نقل شده است که فرمود: «ههنا والله ذبح اطفالنا» 3. شب عاشورا که سید الشهدا در پاسخ به سوال قاسم فرمود: «آری حتی طفل شیرخوار من کشته خواهد شد.» 4. در گودی قتلگاه که طبق نقل فرمود: «شیعیان من ای کاش بودید و تماشا می کردید که چگونه برای طفل شیرخواره ام آب طلب کردم و کسی به من رحم نکرد.» روضه علی اصغر در کلام سایر ائمه سخن امام سجاد علیه السلام به منهال در همین نوشته گذشت. شبیه همین نقل از امام باقر علیه السلام آمده است: نوشته اند فردی از بنی اسد خدمت امام باقر علیه السلام رسید حضرت فرمود: نزد شما بنی اسد خونی از ما است! [کنایه از اینکه ما خونخواه کسی از بستگان خود از شخصی از قبیله شما هستیم!] راوی گفت: گناه من چیست؟ مگر چه شده است؟ حضرت فرمود فرزندی از فرزندان حسین علیه السلام را برای او آوردند و در دامان حسین قرار گرفت که یکی از شما بنی اسد با تیری به گلوی او زد و گلو را برید ... . همچنین سلام امام زمان به شیرخواره اباعبدالله که فرمود:« :« السَّلَامُ عَلَى ... الطِّفْلِ الرَّضِيعِ الْمَرْمِيِّ الصَّرِيعِ الْمُتَشَحِّطِ دَماً الْمُصَعَّدِ دَمُهُ فِي السَّمَاءِ الْمَذْبُوحِ‏ بِالسَّهْمِ‏ فِي حَجْرِ أَبِيهِ‏» یعنی سلام بر آن طفل شیرخواری که او را بر سینه پدر ذبح کردند و در خون خود دست و پا می زد. بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏44 ؛ ص331 همچنین: موسوعة الامام الحسين(عليه‏السلام)، ج‏1، ص: 315، به نقل از نفس المهموم مرحوم شیخ عباس قمی و لواعج الاشجان سید محسن امینف، فَقَالَ لَهَا يَا أُمَّاهْ قَدْ شَاءَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ يَرَانِي مَقْتُولًا مَذْبُوحاً ظُلْماً وَ عُدْوَاناً وَ قَدْ شَاءَ أَنْ يَرَى حَرَمِي وَ رَهْطِي وَ نِسَائِي مُشَرَّدِينَ وَ أَطْفَالِي‏مَذْبُوحِينَ مَظْلُومِينَ مَأْسُورِينَ مُقَيَّدِينَ وَ هُمْ يَسْتَغِيثُونَ فَلَا يَجِدُونَ نَاصِراً وَ لَا مُعِينا مکارم شیرازی، عاشورا ریشه ها انگیزه ها، ج1 ص381، و همچنین: موسوعة الامام الحسين(عليه‏السلام)، ج‏2، ص: 595 به نقل از منتخب طریحی و مقتل اسفراینی الهداية الكبرى ؛ ؛ ص204 يَا عَمِّ وَ يَصِلُونَ إِلَى النِّسَاءِ حَتَّى يُقْتَلَ عَبْدُ اللَّهِ وَ هُوَ رَضِيع‏ موسوعة شهادة المعصومین به نقل از الدمعة الساکبة ج4 ص374. موسوعة الامام الحسين(عليه‏السلام) ؛ ج‏13 ؛ ص13 به نقل از الطّبريّ، التّاريخ، 5/ 448/ عنه: القمّي، نفس المهموم،/ 349 قال أبو مخنف: قال عُقْبة بن بشير الأسديّ: قال لي أبو جعفر محمّد بن عليّ بن الحسين: إنّ لنا فيكم يا بني أسد دمّاً؛ قال: قلت: فما ذنبي أنا في ذلك رحمك اللَّه‏ يا أبا جعفر! وما ذلك‏؟ قال: أتي الحسين بصبيّ له، فهو في حِجره، إذ رماه أحدكم يا بني‏ أسد بسهم فذبحه، فتلقّى الحسين دمه، فلمّا ملأ كفّيه صبّه في الأرض ثمّ قال: ربّ إن تك حبستَ عنّا النّصر من السّماء فاجعل ذلك لما هو خير، وانتقم‏ لنا من هؤلاء الظّالمين. إقبال الأعمال (ط - القديمة) ؛ ج‏2 ؛ ص574 کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub
نکته سیزدهم: سرّ شهادت علی اصغر (علیه السلام) شهادت علی اصغر علیه السلام با اشک خاص روضه علی اصغر در قلوب مرحوم دربندی در تحلیلی درباره سرّ شهادت علی اصغر می نویسد: هدف خدای متعال در حوادث مختلف تربیت انسان ها است و تربیت خدای متعال به دعوت به عبادت است و بالاترین عبادت گریه بر سیدالشهدا است اما روحیات، انگیزه ها و خواسته های مردم گوناگون است، نه یک چیز همه را خوشحال می کند و نه یک چیز همه را اندوهگین می سازد. پس لطف ازلی خدای متعال باعث شد در مصیبت سیدالشهدا چنان مصائبی اتفاق بیافتد که هر دلی با هر حالی نرم شود. طوری که هیچ کس عذری در گریه و ناله و نرمی دل نداشته باشد و شکی نیست که شهادت این کودک دلها را نرم می سازد حتی اگر از صخره سخت تر باشد. مصیبت علی اصغر کار مصیبت آل محمد را به جایی رسانده است که بالاتر از آن چیزی نیست بلکه بالاتر از آن تصور نمی شود. شهادت این کودک طوری دل امام را به درد آورد و به آتش کشید که این مصیبت به تنهایی نزدیک است با تمام مصائب سیدالشهدا برابری کند. بلکه این مصیبت به قدری است که برای سیدالشهدا نثار این فرزند به اندازه هفتاد بار بلکه هفتاد هزار بار جان دادن و دوباره احیا شدن و قربانی شدن بود. لذا نقل کرده اند که امام باقر فرمود: اگر قطره ای از خون علی بر زمین می ریخت عذاب نازل می شد. ویژگی های روضه علی اصغر علیه السلام نیز که در این نوشته گذشت در همین بستر قابل ارزیابی است. موسوعة الامام الحسین ج4 ص314 به نقل از اسرار الشهادة. موسوعة الامام الحسين(عليه‏السلام) ؛ ج‏13 ؛ ص54، الرّسّان، تسمية من قتل،/ 150/ عنه: الشّجري، الأمالي، 1/ 170 قال فضيل: وحدّثني أبو الورد: أ نّه سمع أبا جعفر يقول: لو وقعت منه إلى الأرض قطرة لنزل العذاب. کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub
نکته چهاردهم: آخرین سرباز بین روضه حضرت رباب با داستان هاجر ومریم (علیهن سلام الله) سه نوزاد بودند که در حال نوزادی به مادر خود یاری رساندند. اول اسماعیل بود که فرموده اند:«هنگامی که ابراهیم هاجر و اسماعیل را تنها گذاشت کم کم روز بالا آمد و اسماعیل تشنه شد هاجر هفت بار از کوه صفا تا مروه دنبال آب می گشت و دوباره به نزد اسماعیل بر می گشت اما در شوط هفتم سعی، هنگامی که هاجر به نزد اسماعیل رسید دید که زیر پای اسماعیل آب جمع شده است و از تشنگی نجات پیدا کرده اند» دوم حضرت عیسای مسیح بود آنجا که مریم عذرا (سلام الله علیها) از شدت درد و تنهایی در هنگام زایمان ناله سر داد:«ای کاش قبل از این می مردم و فراموش می شدم» اما نوزاد تازه به دنیا آمده به مادر ندا داد: «اندوهگین مباش» همچنین نوشته اند: عیسی با پای خود به زمین زد و نهری جاری شد و به مادر فرمود:« از این درخت خرما تناول کن و از این آب بنوش و چشم خود را روشن ساز!» سوم: بی بی دو عالم حضرت زهرای مرضیه بود که نوشته اند: هنگامی که زنان مکه خدیجه را رها کرده بودند و نه خود سخنی با خدیجه می گفتند و نه به احدی اجازه می دادند به نزد او رود، خدیجه محزون و تنها بود که طفل او از درون شکم مادر او را آرام می کرد و دعوت به صبر می نمود تا جایی که روزی رسول خدا شاهد سخن گفتن خدیجه بود. وقتی رسول گرامی از خدیجه پرسید با که سخن می گویی؟ عرضه داشت:«این بچه از درون شکم با من سخن می گوید و با من انس گرفته است.» در کربلا علی اصغر به کمک پدر آمد ... . نوشته اند که وقتی ابا عبدالله نگاهی به پیکرهای روی زمین افتاده و غرق در خون یاران خود انداخت و ناله غربت هل من معین سر داد صدای گریه و ناله زنان حرم بلند شد و اباعبدالله برای وداع آخر با علی اصغر به کنار خیمه آمد. شاید بیتابی های عجیب این طفل شیرخواره بود که زینب کبری از برادر خواست برای علی آب طلب کند و این ها همه مقدمات چینش قربانی بزرگ سیدالشهدا شد. (در نکته ای درباره سر شهادت نیز نکاتی در این باره در همین نوشته گفته شد.) تفسير القمي ؛ ج‏1 ؛ ص61 فَلَمَّا كَانَ فِي الشَّوْطِ السَّابِعِ وَ هِيَ عَلَى الْمَرْوَةِ نَظَرَتْ إِلَى إِسْمَاعِيلَ وَ قَدْ ظَهَرَ الْمَاءُ مِنْ تَحْتِ رِجْلِهِ- فَعَادَتْ حَتَّى جَمَعَتْ حَوْلَهُ رَمْلًا فَإِنَّهُ كَانَ سَائِلا. سوره مریم، 23، «فَأَجاءَهَا الْمَخاضُ إِلى‏ جِذْعِ النَّخْلَةِ قالَتْ يا لَيْتَني‏ مِتُّ قَبْلَ هذا وَ كُنْتُ نَسْياً مَنْسِيًّا» سوره مریم، 24، «فَناداها مِنْ تَحْتِها أَلاَّ تَحْزَني‏ قَدْ جَعَلَ رَبُّكِ تَحْتَكِ سَرِيًّا.» ر،ک:المیزان ج 14ص43. و تفسیر قمی ج2 ص49 :«فناداها عیسی من تحتها...» اثبات الوصية ؛ ؛ ص80، ثم ضرب برجله فانبعث من تحت رجله عين ماء جار. الأمالي( للصدوق) ؛ النص ؛ ص593 «فَقَالَ لَهَا يَا خَدِيجَةُ مَنْ تُحَدِّثِينَ قَالَتِ الْجَنِينَ‏ الَّذِي‏ فِي‏ بَطْنِي‏ يُحَدِّثُنِي وَ يُؤْنِسُنِي‏.» اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى ؛ النص ؛ ص116 َ لَمَّا رَأَى الْحُسَيْنُ ع مَصَارِعَ‏ فِتْيَانِهِ‏ وَ أَحِبَّتِهِ عَزَمَ عَلَى لِقَاءِ الْقَوْمِ بِمُهْجَتِهِ وَ نَادَى هَلْ مِنْ ذَابٍّ يَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّهِ ص هَلْ مِنْ مُوَحِّدٍ يَخَافُ اللَّهَ فِينَا هَلْ مِنْ مُغِيثٍ يَرْجُو اللَّهَ بِإِغَاثَتِنَا هَلْ مِنْ مُعِينٍ يَرْجُو مَا عِنْدَ اللَّهِ فِي إِعَانَتِنَا فَارْتَفَعَتْ أَصْوَاتُ النِّسَاءِ بِالْعَوِيلِ فَتَقَدَّمَ‏ إِلَى الْخَيْمَةِ وَ قَالَ لِزَيْنَبَ نَاوِلِينِي وَلَدِيَ الصَّغِيرَ حَتَّى أُوَدِّعَهُ. موسوعة تاریخ الامام الحسین ج4 ص317 به نقل از ینابیع المودة قندوزی، و ابصار العین سماوی (با تفاوت نقل درباره نام زینب کبری و ام کلثوم.) کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub
نکته پانزدهم: اصابت تیر به گلوی سید الشهدا قتلگاه بین روضه حضرت علی اصغر با گودال قتلگاه ایوب غنوی نوشته اند رسول خدا در رویا به اباعبدالله فرمود:«ای نور چشم من حسین جان! به سمت عراق برو که خدای متعال اراده کرده است تو را کشته و آغشته در خون ببیند. (فاللّه (عزّ و جلّ) قد شاء أن يراك قتيلا مخضّبا بدمائك) » گویا اباعبدالله می خواست در این بزرگترین صحنه ابتلای بنی آدم خود را آن چنان که حق متعال اراده کرده بود آراسته کند که امام زمان عرضه می دارد :«السلام علی المغسل بدم الجراح» این تعبیر آغشته به خون بودن در چند جای مقتل آمده است: اول در لحظه ای که سیدالشهدا علی اصغر را به عقب میدان آورد قبل از اینکه بر پیکر علی نماز بخواند نوشته اند اول علی را با خون خود آغشته کرد: «رَمَّلَه بِِدَمِه» یا در نقل دیگر:«جَعَلَ یُلَطِّخُه بِدَمِه» دومین جا لحظه ای بود که تیر سه شعبه به قلب سیدالشهدا اصابت کرد نوشته اند خون مانند ناودان از سینه حسین جاری شد. حضرت دست برد زیر این خون ها و سر و محاسن خود را با خون قلب خود آغشته کرد و فرمود می خواهم این گونه با رسول خدا ملاقات کنم. اما یکی از صحنه های کمتر گفته شده روز عاشورا صحنه ای است که سید الشهدا در گودی قتلگاه افتاده بود شخصی به نام ابو ایوب غنوی با تیری مسموم گلوی مطهر سیدالشهدا را هدف گرفت، آنچه خیلی جانسوز است این است که حضرت بعد از اصابت تیر به گلو، صدای خود را در گلو جمع کرد و ندا داد: «بِسْمِ اللَّهِ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ وَ هَذَا قَتِيلٌ‏ فِي رِضَا اللَّهِ» . آیت الله سعادت پرور می فرماید: گويا حضرت با اين جمله خبر مى‏دهند كه شهادت‏شان به واسطه‏ى اين تير مسموم خواهد بود، و اگر جز اين تير، هيچ زخم ديگرى هم نباشد، كشته خواهند شد؛ زيرا در هيچ جاى ديگرى اين كلام را نفرمودند. ‏ بی سبب نیست هنگامی که زینب کبری به کنار گودی قتلگاه رسید، فریاد برآورد:« يا محمداه! صلّى عليك ملائكة السماء، هذا الحسين بالعراء، مرمّل‏ بالدماء، مقطّع الاعضاء» موسوعة الامام الحسين(عليه‏السلام) ؛ ج‏2 ؛ ص106 به نقل از ینابیع المودة قندوزی، «إنّ جدّي صلّى اللّه عليه و اله و سلّم أتاني بعد ما فارقتك و أنا نائم، فضمّني إلى صدره و قبّل ما بين عينيّ و قال لي: «يا حسين يا قرة عيني اخرج إلى العراق فاللّه (عزّ و جلّ) قد شاء أن يراك قتيلا مخضّبا بدمائك». شبیه به این نقل در لهوف آمده است:« َ فَقَالَ يَا حُسَيْنُ ع اخْرُجْ فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ يَرَاكَ‏ قَتِيلا» ر،ک: اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى ؛ النص ؛ ص65 تسلية المجالس و زينة المجالس (مقتل الحسين عليه السلام) ؛ ج‏2 ؛ ص320 «فوقف صلوات اللّه عليه يستريح ساعة و قد ضعف عن القتال، فبينا هو واقف إذ أتاه حجر فوقع على جبهته، فأخذ الثوب‏ ليمسح الدم عن وجهه فأتاه سهم محدّد مسموم، له‏ ثلاث‏ شعب‏، فوقع السهم في صدره‏ [قلبه]، فقال الحسين عليه السلام: بسم اللّه، و باللّه، و على ملّة رسول اللّه، و رفع رأسه إلى السماء و قال: إلهي إنّك تعلم أنّهم يقتلون رجلا ليس على وجه الأرض ابن نبيّ غيره، ثمّ أخذ السهم فأخرجه من قفاه فانبعث الدم كالميزاب، فوضع يده على ‏الجرح، فلما امتلأت [دما] رمى به إلى السماء، فما رجع من ذلك الدم قطرة، و ما عرفت الحمرة في السماء حتى رمى الحسين عليه السلام بدمه إلى السماء، ثمّ وضع يده ثانيا، فلمّا امتلأت لطّخ بها رأسه و لحيته، و قال: هكذا أكون حتى ألقى جدّي رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و أنا مخضوب بدمي، و أقول: يا رسول اللّه، قتلني فلان و فلان.» همچنین در هنگام تیر زدن سنان به گلوی سیدالشهدا نیز حضرت چنین رفتار کرد:« ثُمَّ رَمَاهُ سِنَانٌ أَيْضاً بِسَهْمٍ فَوَقَعَ فِي نَحْرِهِ فَسَقَطَ ع وَ جَلَسَ قَاعِداً فَنَزَعَ السَّهْمَ مِنْ نَحْرِهِ وَ قَرَنَ كَفَّيْهِ جَمِيعاً فَكُلَّمَا امْتَلَأَتَا مِنْ دِمَائِهِ خَضَّبَ بِهِمَا رَأْسَهُ وَ لِحْيَتَهُ وَ هُوَ يَقُولُ هَكَذَا أَلْقَى اللَّهَ مُخَضَّباً بِدَمِي مَغْصُوباً عَلَيَّ حَقِّي» ر،ک: اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى ؛ النص ؛ ص125 مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب) ؛ ج‏4 ؛ ص111. فروغ شهادت ص180 وقعة الطف ؛ ؛ ص259قال قرّة بن قيس التميمي: لا أنسى زينب ابنة فاطمة حين مرّت بأخيها الحسين [عليه السّلام‏] صريعا، و هي تقول: يا محمداه! يا محمداه! صلّى عليك ملائكة السماء، هذا الحسين بالعراء، مرمّل‏ بالدماء، مقطّع الاعضاء، يا محمداه! و بناتك سبايا، و ذريّتك مقتلة تسغى عليها الصّبا! فأبكت و اللّه كل‏ عدوّ و صديق!
🔰سه مجلس ارتباط روضه حضرت زهرا سلام الله علیها و حضرت علی اصغر علیه السلام از محضر استاد () رحمه الله ـ سؤال شد: كسانى كه در حال دعا و قرائت قرآن ندارند، چه عملى را انجام دهند؟ فرمودند: ...در روايت، ـ سلام الله عليها ـ ليلة القدر خوانده شده، بنابراين خوب است توسل به ايشان و نورانيت وى و هم چنين به نورانيّت ـ عجل الله تعالى فرجه الشّريف ـ كه همه مقدّرات در شب قدر به نظر اين بزرگوار مى رسد، توجّه شود. 📚برگرفته از کتاب ، نوشته آیت الله سعادت پرور ج1، ص 121🌱 به نقل از کانال ندای سعادت http://eitaa.com/nedayesaadat بر پایه این مطلب سه مجلس روضه تقدیم می شود: شرمندگی سیدالشهدا جهاد با سلاح گریه تظلم حضرت زهرا در قیامت @rozehayemaktoub
🔰شرمندگی سیدالشهدا بین روضه حضرت علی اصغر و روضه حضرت زهرا علیه السلام 🔸خدای متعال به زن حیا و به مرد غیرت ارزانی داشت و به همین جهت بود که رسول خدا در شب عروسی کارهای بیرون خانه را به علی سپرد تا پرده حیای عصمت الله الکبری در برخورد با بیگانه به زحمت نیافتد. امیرالمومنین پیوسته تلاش می کرد در کنار جهاد همیشگی با دشمن، از امور خانه نیز غافل نماند. زهرای مرضیه نیز همیشه مراقب بود علی در انجام این وظیفه شرمنده نشود. چنین بود که نوشته اند روزی امیرالمومنین متوجه شد زهرای مرضیه و فرزندان حضرت چند روز است گرسنه اند. پرسید:« چرا از من نخواستی تا برای شما غذا فراهم کنم؟» فاطمه عرضه داشت:« یا ابالحسن من از خدا حیا می کنم تو را به کاری وا بدارم که نتوانی انجام دهی!» 🔸اما دو نفر از اهل بیت نزد همسر خویش شرمنده شدند: یکی اینجا که دست تقدیر بر این بود که امیر المومنین نزد زهرای مرضیه خجالت زده شود. نوشته اند تا علی خود را کنار در خانه رساند دید زهرای مرضیه بدون چادر پشت در افتاده است بدون عمامه با چشمی کاسه خون «حاسراً مُحمَرَّ العَینَین» خود را به زهرا رساند اولین کاری که کرد عبای خود را روی بی بی دو عالم انداخت. دومین جا نیز عصر عاشورا بود شاید رباب که شاگرد مکتب فاطمه زهرا است حیا می کرد که از پدر بخواهد تا از این مردم آبی طلب کند اما زینب کبری علی را به ابا عبدالله رساند به امیدی که کمی آب برای او طلب کند، اینجا نیز نوبت شرمندگی سید الشهدا بود خدا می داند که به دل حسین چه گذشت وقتی خون از قنداقه علی روی سینه حسین جاری بود. لذا در زیارت داغ علی اصغر را ممتاز از همه مصائب حضرت ذکر می کند و می فرماید:« صلی الله علیک ... و علی وَلَدِکَ عَلیٍّ الاصغر الذی فُجِعتَ بِه» شاید به همین دلیل بود که ابی عبدالله دیگر مادر را صدا نزد بلکه زینب کبری را صدا زد، علی را به دست زینب داد و تیر از گلوی علی بیرون کشید و پس از آن به خیمه بانوان برنگشت، راه خود را عوض کرد و با شمشیر خود قبر کوچکی برای علی کند علی را با خون خود غسل داد، بر پیکر علی نماز خواند و درون خاک گذاشت . یاس خشک و تشنه کامم بی تو اقیانوس دردم من فدای لحظه ای از عمر کوتاه تو گردم ای گل یاس سپیدم صاعقه زد ساقه ات را با چه رویی سوی خیمه من برم قنداقه ات را @rozehayemaktoub
🔰جهاد با سلاح گریه علیه السلام بین روضه علی اصغر با روضه حضرت زهرا سلام الله علیها 🔸یکی از نعمت های بزرگ خدای متعال به انسان «بیان» است، که: «علمه البیان» انسان با بیان، حال درونی خود را بیان می کند یکی از فوائد بیان ابراز غم و اندوه است یعقوب پیامبر می فرماید:« أَشْكُوا بَثِّي وَ حُزْني‏ إِلَى اللَّهِ » همچنین نعمت دیگر بیان دفاع از خود است و همین است که می گویند به زبان آمدن و سخن گفتن باعث تسکین درون است و مردم طفل نوزاد را «طفل بی زبان» می گویند از این جهت که بچه اگر دردی داشته باشد نمی تواند بیان کند لذا یکی از لحظات سخت برای مادر اینجاست که بچه گریه می کند اما مادر نمی فهمد درد بچه چیست؟ 🔸دو شهید از اهل بیت بودند که هرگز فرصتی برای اعتراض پیدا نکردند: یکی محسن شهید زهرای مرضیه بود که وقتی بین در و دیوار به شهادت رسید این غم در دل زهرا ماند که فرزند او حتی ناله ای هم برای اعتراض نزد. روز عاشورا نیز هر شهیدی که بر زمین افتاد ناله ای برآورد علی اکبر فریاد برآورد «یا ابتاه علیک منی السلام» قاسم عمو را صدا زد: «یا عماه ادرکنی»، وقتی دستان عبدالله بن حسن جدا شد فریاد بر آورد «یا أماه» و این ناله ها همانگونه که ناله استغاثه بود فریاد اعتراض مظلوم بر ظالم نیز بود اما جان عالمی فدای طفل شیرخوار ابا عبدالله ... تکلّم کن تکلّم کن بگو من آب می خواهم تلظّی کن تلظّی کن فدای کام عطشانت نه ناله می زنی نه دست و پا نه اشک می ریزی مزن آتش مرا این قدر با لب های خندانت تنها کاری که از دست علی برمی آمد تلظی و گریه بود. گفته اند: تلظی به التهاب آتش می گویند و وقتی کسی از شدت گرما خیلی بی قراری کند به این کار «تلظی»می گویند گویا مانند آتشی شده است که زبانه می کشد. اسفراینی در کتاب نور العین تعبیر دیگری آورده است: «و هو یتقلب فی یدیه من شدة العطش» گویا طفل از شدت تشنگی در دست پدر دست و پا می زد. اینجا بود که اباعبدالله خود دست به کار شد علی را روی دست گرفت «فأخذه على يده» و فریاد زد: «يا قوم! إن لم ترحموني‏، فارحموا هذا الطّفل.» یعنی مردم اگر به من رحم نمی کنید به این طفل شیرخوار رحم کنید. مگر نه شیر مادر هم غذا هم آب می باشد تو کودک هم گرسنه بودی و هم تشنه جان دادی @rozehayemaktoub
🔰تظلم حضرت زهرا سلام الله علیها در قیامت علیه السلام 🔸فرموده اند در روز قیامت وقتی مردم در عرصه محشر جمع می شوند ندا بلند می شود: «ای اهل محشر چشم های خود را به زیر اندازید که فاطمه وارد محشر می شود ناگهان بی بی دو عالم سوار بر مرکبی از نور و در حلقه فرشتگان وارد می شود.» نوشته اند:« وقتی حضرت در میان صحرای محشر می ایستد همه انتظار دارند بی بی سوار بر ناقه به بهشت برود اما می بینند حضرت از ناقه پیاده می شود و چند پیراهن خونی از جمله پیراهن خونی ابا عبدالله را به دست می گیرد و ناله بر می آورد که خدایا بین من و قاتلین فرزندانم حکم فرما» سپس عرضه می دارد:« خدایا حسنین را به من نشان بده!» و طبق نقلی عرضه می دارد:« خدایا وارد بهشت نمی شوم تا ببینم با فرزندان من چه کردند!» اینجاست که خدای متعال می فرماید:« فاطمه! به قلب قیامت نگاهی بینداز!» نگاه فاطمه بر پیکر بی سر ابا عبد الله و سر غرق به خون حسین می افتد در حالیکه از رگهای بریده خون جاری است. اینجاست که فاطمه ناله بر می آورد: «وا ولداه! وا ثمرة فواداه!» و فرشتگان از ناله فاطمه غش می کنند. کامل الزیارات نقل می کند: امام صادق علیه السلام فرمود: «اولین کسی که در روز قیامت به حساب او رسیدگی می شود قاتل محسن بن علی است و بعد از او قنفذ.» از این روایت معلوم می شود قاتل محسن غیر از قنقذ است زیرا قنفذ طبق روایت دیگر قاتل حضرت زهرا سلام الله علیها است. می گویند: وقتی مادر باردار است باید خیلی مراقب خودش باشد، زیرا اولین کسی که ضربه می بیند بچه است. لذا محسن آن لحظه ای به شهادت رسید که فاطمه زهرا به پشت در خانه آمد تا دیدند فاطمه پشت در است در را به سینه زهرا زدند، ناله زهرا بلند شد :«یا فضة خذینی» فضه به فریادم برس که محسنم را کشتند. عرضه می داریم: یا صاحب الزمان! اگر اینجا طفل شش ماهه زهرا را نمی کشتند کسی جرئت نمی کرد در کربلا گلوی طفل ابا عبدالله را هدف بگیرد. 🔸توجه داشته باشید که این روضه برداشتی از روایات متعدد این باب است که تجمیع و کنار هم قرار گرفتن الفاظ با دقت انجام شده و باید در مقام اجرا نیز همین دقت صورت بگیرد. @rozehayemaktoub
این سه جلسه که ارتباط بین روضه حضرت علی اصغر علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها است در ضمن پیام های ۱۵ نکته هم آمده است اما به جهت ارتباط با یکدیگر از جهت موضوع در اینجا دوباره بار گزاری شد.
. . . 🔴🔴🔴دوستان گرامی برای این پانزده مجلس واقعا وقت گذاشته شده است امیدوارم حتما مطالعه بفرمایید🔴🔴🔴
پانزده مجلس روضه حضرت علی اصغر علیه السلام با گرایش جهاد تبیین.pdf
624K
پانزده مجلس روضه حضرت علی اصغر علیه السلام با گرایش به جهاد تبیین اعظم مصائب جهاد مادرانه رباب شرمندگی سید الشهدا جهاد با سلاح گریه دو ششماهه خصائص علی اصغر علیه السلام ذبح عظیم امام حسین علیه السلام داغی آهن قطع نصیحت امام نقش ترور شخصیت و شایعات در کورشدن بصیرت جامعه واکنش سیدالشهدا به شهادت طفل شیرخوار روضه شیرخواره در کلام اهل بیت سرّ شهادت علی اصغر علیه السلام آخرین سرباز اصابت تیر به گلوی سیدالشهدا @rozehayemaktoub
روضه حضرت علی اکبر علیه السلام قسمت اول: شب هشتم ماه محرم دلها رو روانه کنیم کربلا کنار شش گوشه ابا عبدالله پایین پای امام حسین دست توسل بزنیم به درگاه جوان امام حسین گمان مدار که گفتم برو، دل از تو بریدم نقش شمرده زدم همرهت پیاده دویدم محاسنم به کف دست بود و اشک به چشمم گهی بخاک فتادم گهی زجای پریدم [دلم به پیش تو، جان در قفات، دیده به قامت خدای داند و دل شاهد است من چه کشیدم دو چشم خود بگشا و سؤال کن که بگویم ز خیمه تا سر نعش تو من چگونه رسیدم ز اشک دیده لبم تر شد آن زمان که به خیمه زبان خشک تو را در دهان خویش مکیدم] علی جانم نه تیغ شمر مرا می کشد نه نیزه خولی زمانه کشت مرا لحظه ای که داغ تو دیدم دنبال علی راه افتاد از شیخ جعفر شوشتری نقل شده حسین به احتضار افتاد گفتن مانند محتضر چشمای حسین تو حدقه دور می خورد خدایا تو شاهد باش بر این قوم کسی رو به میدان می فرستم اشبه الناس خلقا و خلقا برسول الله هر وقت مشتاق می شدیم به چهره پیغمبر نگاه کنیم نگاه به چهره علی اکبر می کردیم برای بعضیا تانی می کرد اجازه نمی داد اما تا علی آمد اجازه داد چه غوغایی شد تو خیمه لحظه وداع علی خواهرا عمه ها همه دور علی رو گرفتن طبق برخی نقل ها آمد فرمود علی رو رها کنید علی من غرق در ذات خدا است موسوعة الامام الحسين(عليه‏السلام) ؛ ج‏12 ؛ ص1110 به نقل از معالي السّبطين، 1/ 415/و (منها) قال المرحوم الشّيخ جعفر التّستريّ [قدس سره‏]: إنّ الحسين [عليه السلام‏] في مصيبة ولده: قد احتضر وأشرف على الموت ثلاث مرّات، (الاولى) لمّا برز عليّ الأكبر واستأذن‏ أباه، فأذن له وألبسه الدّرع والسّلاح وأركبه على العقاب. قال- رحمه الله-: فلمّا تجلّى وجه طلعته من أفق العقاب واستولت يده وقدمه على العنان والرّكاب، خرجن النّساء وأحدقن به، فأخذت‏ عمّاته وأخواته بعنانه وركابه، ومنعنه من العزيمة، فعند ذلك تغيّر حال الحسين عليه السلام بحيث أشرف على الموت، وصاح بنسائه وعياله: دعنه، فإنّه ممسوس‏ في اللَّه و مقتول في سبيل اللَّه، ثمّ أخذ بيده وأخرجه من بينهنّ، فنظر إليه نظر آيس منه، إلى آخره.المازندراني، اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى ؛ النص ؛ ص112 خَرَجَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع وَ كَانَ مِنْ أَصْبَحِ النَّاسِ وَجْهاً وَ أَحْسَنِهِمْ خُلُقاً فَاسْتَأْذَنَ أَبَاهُ فِي الْقِتَالِ فَأَذِنَ لَهُ ثُمَ‏ نَظَرَ إِلَيْهِ نَظَرَ آيِسٍ مِنْهُ وَ أَرْخَى ع عَيْنَهُ وَ بَكَى ثُمَّ قَالَ اللَّهُمَّ اشْهَدْ فَقَدْ بَرَزَ إِلَيْهِمْ غُلَامٌ أَشْبَهُ النَّاسِ خَلْقاً وَ خُلُقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِكَ ص وَ كُنَّا إِذَا اشْتَقْنَا إِلَى نَبِيِّكَ نَظَرْنَا إِلَيْه‏ همان ، فاستاذن اباه فاذن له همان مدرک سابق الذکر از شیخ جعفر شوشتری: موسوعة الامام الحسين(عليه‏السلام) ؛ ج‏12 ؛ ص1110 به نقل از معالي السّبطين، 1/ 415/و (منها) قال المرحوم الشّيخ جعفر التّستريّ [قدس سره‏]: إنّ الحسين [عليه السلام‏] في مصيبة ولده: قد احتضر وأشرف على الموت ثلاث مرّات، (الاولى) لمّا برز عليّ الأكبر واستأذن‏ أباه، فأذن له وألبسه الدّرع والسّلاح وأركبه على العقاب. قال- رحمه الله-: فلمّا تجلّى وجه طلعته من أفق العقاب واستولت يده وقدمه على العنان والرّكاب، خرجن النّساء وأحدقن به، فأخذت‏ عمّاته وأخواته بعنانه وركابه، ومنعنه من العزيمة، فعند ذلك تغيّر حال الحسين عليه السلام بحيث أشرف على الموت، وصاح بنسائه وعياله: دعنه، فإنّه ممسوس‏ في اللَّه و مقتول في سبيل اللَّه، ثمّ أخذ بيده وأخرجه من بينهنّ، فنظر إليه نظر آيس منه، إلى آخره.المازندراني، کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub
روضه حضرت علی اکبر علیه السلام قسمت دوم: وارد میدان شد مردم! :انا علی ابن الحسین بن علی مثل جدش امیرالمومنین به هر طرف لشگر که حمله می کرد لشگر و به هم می زد مثل روباه که از شیر فرار می کنه همه از جلوی علی فرار می کردن آرایش جنگی دشمن به هم می خورد اما بمیرم به تعبیر ناقص من اونچه نباید می شد شد یه وقت حسین یه ناله ای شنید یا ابتاه علیک منی السلام بابا دیگه نگران تشنگی و لبای خشک من نباش این رسول خدا با کاسه بهشتی آمده گفتن برا بعضیا با عجله میومد اما از مقتل شیخ حر عاملی نقل می کنن تا نزدیک بدن علی شد گفتن سقط من الفرس از روی اسب به زمین افتاد آرام آرام روی زانو خودشو رسوند به علی فجلس علی التراب یه نگاهی به بدن علی کرد موسوعة الامام الحسين(عليه‏السلام) ؛ ج‏4 ؛ ص8 به نقل از فتوح ابن اعثم :ثمّ تقدّم عليّ بن الحسين‏ بن عليّ‏ عليهما السّلام و هو يقول: أنا عليّ بن الحسين بن عليّ‏ من عصبة جدّ أبيهم النّبيّ‏ و اللّه لا يحكم فينا ابن الدّعيّ‏ أطعنكم بالرّمح حتّى ينثني‏ أضربكم بالسّيف أحمي عن أبي‏ ضرب غلام علويّ قرشيّ‏ ثمّ حمل رضى اللّه عنه، فلم‏ يزل‏ يقاتل‏ حتّى ضجّ أهل الشام من يده و من كثرة من قتل منهم‏ موسوعة الامام الحسين(عليه‏السلام) ؛ ج‏4 ؛ ص58 به نقل از مقتل مقرم :و لم‏ يزل‏ يحمل‏ على الميمنة، و يعيدها على الميسرة، و يغوص في الأوساط، فلم يقابله جحفل إلّا ردّه، و لا برز إليه شجاع إلّا قتله. فقتل مائة و عشرين فارسا موسوعة الامام الحسين(عليه‏السلام) ؛ ج‏4 ؛ ص34 به نقل از مقتل ابی مخنف : فکمن له ملعون، فضربه بعمود من حديد على أمّ رأسه، فانجدل صريعا إلى الأرض، و استوى جالسا، و هو ينادي: يا أبتاه! عليك‏ منّي‏ السّلام‏، فهذا جدّي رسول اللّه صلّى اللّه عليه و اله، و هذا أبي عليّ عليه السّلام، و هذه جدّتي فاطمة، و هم يقولون لك: العجل، العجل، و هم مشتاقون إليك. موسوعة الامام الحسين(عليه‏السلام) ؛ ج‏4 ؛ ص18 به نقل از مقتل خوارزمی فلمّا بلغت روحه التّراقي، نادى بأعلى صوته: يا أبتاه! هذا جدّي رسول اللّه قد سقاني‏ بكأسه الأوفى شربة لا أظمأ بعدها أبدا، و هو يقول لك: العجل، فإنّ لك كأسا مذخورة سحاب رحمت ص468 به نقل از واعظ قزوینی به نقل از مقتل شیخ حر عاملی کانال روضه های مکتوب https://eitaa.com/rozehayemaktoub