نکته چهاردهم: آخرین سرباز
#ارتباط بین روضه حضرت رباب با داستان هاجر ومریم (علیهن سلام الله)
سه نوزاد بودند که در حال نوزادی به مادر خود یاری رساندند.
اول اسماعیل بود که فرموده اند:«هنگامی که ابراهیم هاجر و اسماعیل را تنها گذاشت کم کم روز بالا آمد و اسماعیل تشنه شد هاجر هفت بار از کوه صفا تا مروه دنبال آب می گشت و دوباره به نزد اسماعیل بر می گشت اما در شوط هفتم سعی، هنگامی که هاجر به نزد اسماعیل رسید دید که زیر پای اسماعیل آب جمع شده است و از تشنگی نجات پیدا کرده اند»
دوم حضرت عیسای مسیح بود آنجا که مریم عذرا (سلام الله علیها) از شدت درد و تنهایی در هنگام زایمان ناله سر داد:«ای کاش قبل از این می مردم و فراموش می شدم» اما نوزاد تازه به دنیا آمده به مادر ندا داد: «اندوهگین مباش» همچنین نوشته اند: عیسی با پای خود به زمین زد و نهری جاری شد و به مادر فرمود:« از این درخت خرما تناول کن و از این آب بنوش و چشم خود را روشن ساز!»
سوم: بی بی دو عالم حضرت زهرای مرضیه بود که نوشته اند: هنگامی که زنان مکه خدیجه را رها کرده بودند و نه خود سخنی با خدیجه می گفتند و نه به احدی اجازه می دادند به نزد او رود، خدیجه محزون و تنها بود که طفل او از درون شکم مادر او را آرام می کرد و دعوت به صبر می نمود تا جایی که روزی رسول خدا شاهد سخن گفتن خدیجه بود. وقتی رسول گرامی از خدیجه پرسید با که سخن می گویی؟ عرضه داشت:«این بچه از درون شکم با من سخن می گوید و با من انس گرفته است.»
در کربلا علی اصغر به کمک پدر آمد ... .
نوشته اند که وقتی ابا عبدالله نگاهی به پیکرهای روی زمین افتاده و غرق در خون یاران خود انداخت و ناله غربت هل من معین سر داد صدای گریه و ناله زنان حرم بلند شد و اباعبدالله برای وداع آخر با علی اصغر به کنار خیمه آمد. شاید بیتابی های عجیب این طفل شیرخواره بود که زینب کبری از برادر خواست برای علی آب طلب کند و این ها همه مقدمات چینش قربانی بزرگ سیدالشهدا شد. (در نکته ای درباره سر شهادت نیز نکاتی در این باره در همین نوشته گفته شد.)
تفسير القمي ؛ ج1 ؛ ص61 فَلَمَّا كَانَ فِي الشَّوْطِ السَّابِعِ وَ هِيَ عَلَى الْمَرْوَةِ نَظَرَتْ إِلَى إِسْمَاعِيلَ وَ قَدْ ظَهَرَ الْمَاءُ مِنْ تَحْتِ رِجْلِهِ- فَعَادَتْ حَتَّى جَمَعَتْ حَوْلَهُ رَمْلًا فَإِنَّهُ كَانَ سَائِلا.
سوره مریم، 23، «فَأَجاءَهَا الْمَخاضُ إِلى جِذْعِ النَّخْلَةِ قالَتْ يا لَيْتَني مِتُّ قَبْلَ هذا وَ كُنْتُ نَسْياً مَنْسِيًّا»
سوره مریم، 24، «فَناداها مِنْ تَحْتِها أَلاَّ تَحْزَني قَدْ جَعَلَ رَبُّكِ تَحْتَكِ سَرِيًّا.» ر،ک:المیزان ج 14ص43. و تفسیر قمی ج2 ص49 :«فناداها عیسی من تحتها...»
اثبات الوصية ؛ ؛ ص80، ثم ضرب برجله فانبعث من تحت رجله عين ماء جار.
الأمالي( للصدوق) ؛ النص ؛ ص593 «فَقَالَ لَهَا يَا خَدِيجَةُ مَنْ تُحَدِّثِينَ قَالَتِ الْجَنِينَ الَّذِي فِي بَطْنِي يُحَدِّثُنِي وَ يُؤْنِسُنِي.»
اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى ؛ النص ؛ ص116 َ لَمَّا رَأَى الْحُسَيْنُ ع مَصَارِعَ فِتْيَانِهِ وَ أَحِبَّتِهِ عَزَمَ عَلَى لِقَاءِ الْقَوْمِ بِمُهْجَتِهِ وَ نَادَى هَلْ مِنْ ذَابٍّ يَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّهِ ص هَلْ مِنْ مُوَحِّدٍ يَخَافُ اللَّهَ فِينَا هَلْ مِنْ مُغِيثٍ يَرْجُو اللَّهَ بِإِغَاثَتِنَا هَلْ مِنْ مُعِينٍ يَرْجُو مَا عِنْدَ اللَّهِ فِي إِعَانَتِنَا فَارْتَفَعَتْ أَصْوَاتُ النِّسَاءِ بِالْعَوِيلِ فَتَقَدَّمَ إِلَى الْخَيْمَةِ وَ قَالَ لِزَيْنَبَ نَاوِلِينِي وَلَدِيَ الصَّغِيرَ حَتَّى أُوَدِّعَهُ.
موسوعة تاریخ الامام الحسین ج4 ص317 به نقل از ینابیع المودة قندوزی، و ابصار العین سماوی (با تفاوت نقل درباره نام زینب کبری و ام کلثوم.)
کانال روضه های مکتوب
https://eitaa.com/rozehayemaktoub
نکته پانزدهم: اصابت تیر به گلوی سید الشهدا
#گودال قتلگاه
#ارتباط بین روضه حضرت علی اصغر با گودال قتلگاه
#ابو ایوب غنوی
نوشته اند رسول خدا در رویا به اباعبدالله فرمود:«ای نور چشم من حسین جان! به سمت عراق برو که خدای متعال اراده کرده است تو را کشته و آغشته در خون ببیند. (فاللّه (عزّ و جلّ) قد شاء أن يراك قتيلا مخضّبا بدمائك) »
گویا اباعبدالله می خواست در این بزرگترین صحنه ابتلای بنی آدم خود را آن چنان که حق متعال اراده کرده بود آراسته کند که امام زمان عرضه می دارد :«السلام علی المغسل بدم الجراح» این تعبیر آغشته به خون بودن در چند جای مقتل آمده است:
اول در لحظه ای که سیدالشهدا علی اصغر را به عقب میدان آورد قبل از اینکه بر پیکر علی نماز بخواند نوشته اند اول علی را با خون خود آغشته کرد: «رَمَّلَه بِِدَمِه» یا در نقل دیگر:«جَعَلَ یُلَطِّخُه بِدَمِه»
دومین جا لحظه ای بود که تیر سه شعبه به قلب سیدالشهدا اصابت کرد نوشته اند خون مانند ناودان از سینه حسین جاری شد. حضرت دست برد زیر این خون ها و سر و محاسن خود را با خون قلب خود آغشته کرد و فرمود می خواهم این گونه با رسول خدا ملاقات کنم.
اما یکی از صحنه های کمتر گفته شده روز عاشورا صحنه ای است که سید الشهدا در گودی قتلگاه افتاده بود شخصی به نام ابو ایوب غنوی با تیری مسموم گلوی مطهر سیدالشهدا را هدف گرفت، آنچه خیلی جانسوز است این است که حضرت بعد از اصابت تیر به گلو، صدای خود را در گلو جمع کرد و ندا داد: «بِسْمِ اللَّهِ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ وَ هَذَا قَتِيلٌ فِي رِضَا اللَّهِ» .
آیت الله سعادت پرور می فرماید: گويا حضرت با اين جمله خبر مىدهند كه شهادتشان به واسطهى اين تير مسموم خواهد بود، و اگر جز اين تير، هيچ زخم ديگرى هم نباشد، كشته خواهند شد؛ زيرا در هيچ جاى ديگرى اين كلام را نفرمودند.
بی سبب نیست هنگامی که زینب کبری به کنار گودی قتلگاه رسید، فریاد برآورد:« يا محمداه! صلّى عليك ملائكة السماء، هذا الحسين بالعراء، مرمّل بالدماء، مقطّع الاعضاء»
موسوعة الامام الحسين(عليهالسلام) ؛ ج2 ؛ ص106 به نقل از ینابیع المودة قندوزی، «إنّ جدّي صلّى اللّه عليه و اله و سلّم أتاني بعد ما فارقتك و أنا نائم، فضمّني إلى صدره و قبّل ما بين عينيّ و قال لي: «يا حسين يا قرة عيني اخرج إلى العراق فاللّه (عزّ و جلّ) قد شاء أن يراك قتيلا مخضّبا بدمائك». شبیه به این نقل در لهوف آمده است:« َ فَقَالَ يَا حُسَيْنُ ع اخْرُجْ فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ يَرَاكَ قَتِيلا» ر،ک: اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى ؛ النص ؛ ص65
تسلية المجالس و زينة المجالس (مقتل الحسين عليه السلام) ؛ ج2 ؛ ص320 «فوقف صلوات اللّه عليه يستريح ساعة و قد ضعف عن القتال، فبينا هو واقف إذ أتاه حجر فوقع على جبهته، فأخذ الثوب ليمسح الدم عن وجهه فأتاه سهم محدّد مسموم، له ثلاث شعب، فوقع السهم في صدره [قلبه]، فقال الحسين عليه السلام: بسم اللّه، و باللّه، و على ملّة رسول اللّه، و رفع رأسه إلى السماء و قال: إلهي إنّك تعلم أنّهم يقتلون رجلا ليس على وجه الأرض ابن نبيّ غيره، ثمّ أخذ السهم فأخرجه من قفاه فانبعث الدم كالميزاب، فوضع يده على الجرح، فلما امتلأت [دما] رمى به إلى السماء، فما رجع من ذلك الدم قطرة، و ما عرفت الحمرة في السماء حتى رمى الحسين عليه السلام بدمه إلى السماء، ثمّ وضع يده ثانيا، فلمّا امتلأت لطّخ بها رأسه و لحيته، و قال: هكذا أكون حتى ألقى جدّي رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و أنا مخضوب بدمي، و أقول: يا رسول اللّه، قتلني فلان و فلان.»
همچنین در هنگام تیر زدن سنان به گلوی سیدالشهدا نیز حضرت چنین رفتار کرد:« ثُمَّ رَمَاهُ سِنَانٌ أَيْضاً بِسَهْمٍ فَوَقَعَ فِي نَحْرِهِ فَسَقَطَ ع وَ جَلَسَ قَاعِداً فَنَزَعَ السَّهْمَ مِنْ نَحْرِهِ وَ قَرَنَ كَفَّيْهِ جَمِيعاً فَكُلَّمَا امْتَلَأَتَا مِنْ دِمَائِهِ خَضَّبَ بِهِمَا رَأْسَهُ وَ لِحْيَتَهُ وَ هُوَ يَقُولُ هَكَذَا أَلْقَى اللَّهَ مُخَضَّباً بِدَمِي مَغْصُوباً عَلَيَّ حَقِّي» ر،ک: اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى ؛ النص ؛ ص125
مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب) ؛ ج4 ؛ ص111.
فروغ شهادت ص180
وقعة الطف ؛ ؛ ص259قال قرّة بن قيس التميمي: لا أنسى زينب ابنة فاطمة حين مرّت بأخيها الحسين [عليه السّلام] صريعا، و هي تقول: يا محمداه! يا محمداه! صلّى عليك ملائكة السماء، هذا الحسين بالعراء، مرمّل بالدماء، مقطّع الاعضاء، يا محمداه! و بناتك سبايا، و ذريّتك مقتلة تسغى عليها الصّبا! فأبكت و اللّه كل عدوّ و صديق!
🔰سه مجلس ارتباط روضه حضرت زهرا سلام الله علیها و حضرت علی اصغر علیه السلام
از محضر استاد (#علامه_طباطبائی) رحمه الله ـ سؤال شد:
كسانى كه در #ليالى_قدر حال دعا و قرائت قرآن ندارند، چه عملى را انجام دهند؟
فرمودند: ...در روايت، #حضرت_زهرا ـ سلام الله عليها ـ ليلة القدر خوانده شده، بنابراين خوب است توسل به ايشان و نورانيت وى و هم چنين به نورانيّت #حضرت_ولیعصر ـ عجل الله تعالى فرجه الشّريف ـ كه همه مقدّرات در شب قدر به نظر اين بزرگوار مى رسد، توجّه شود.
📚برگرفته از کتاب #ثمرات_حیات، نوشته آیت الله سعادت پرور ج1، ص 121🌱
به نقل از کانال ندای سعادت
http://eitaa.com/nedayesaadat
بر پایه این مطلب سه مجلس روضه تقدیم می شود:
شرمندگی سیدالشهدا
جهاد با سلاح گریه
تظلم حضرت زهرا در قیامت
@rozehayemaktoub
🔰شرمندگی سیدالشهدا
#حیا_و_غیرت
#همسرداری_حضرت_زهرا
#ارتباط بین روضه حضرت علی اصغر و روضه حضرت زهرا
#شرمندگی_امام_حسین علیه السلام
🔸خدای متعال به زن حیا و به مرد غیرت ارزانی داشت و به همین جهت بود که رسول خدا در شب عروسی کارهای بیرون خانه را به علی سپرد تا پرده حیای عصمت الله الکبری در برخورد با بیگانه به زحمت نیافتد. امیرالمومنین پیوسته تلاش می کرد در کنار جهاد همیشگی با دشمن، از امور خانه نیز غافل نماند. زهرای مرضیه نیز همیشه مراقب بود علی در انجام این وظیفه شرمنده نشود.
چنین بود که نوشته اند روزی امیرالمومنین متوجه شد زهرای مرضیه و فرزندان حضرت چند روز است گرسنه اند. پرسید:« چرا از من نخواستی تا برای شما غذا فراهم کنم؟» فاطمه عرضه داشت:« یا ابالحسن من از خدا حیا می کنم تو را به کاری وا بدارم که نتوانی انجام دهی!»
🔸اما دو نفر از اهل بیت نزد همسر خویش شرمنده شدند:
یکی اینجا که دست تقدیر بر این بود که امیر المومنین نزد زهرای مرضیه خجالت زده شود. نوشته اند تا علی خود را کنار در خانه رساند دید زهرای مرضیه بدون چادر پشت در افتاده است بدون عمامه با چشمی کاسه خون «حاسراً مُحمَرَّ العَینَین» خود را به زهرا رساند اولین کاری که کرد عبای خود را روی بی بی دو عالم انداخت.
دومین جا نیز عصر عاشورا بود شاید رباب که شاگرد مکتب فاطمه زهرا است حیا می کرد که از پدر بخواهد تا از این مردم آبی طلب کند اما زینب کبری علی را به ابا عبدالله رساند به امیدی که کمی آب برای او طلب کند، اینجا نیز نوبت شرمندگی سید الشهدا بود خدا می داند که به دل حسین چه گذشت وقتی خون از قنداقه علی روی سینه حسین جاری بود.
لذا در زیارت داغ علی اصغر را ممتاز از همه مصائب حضرت ذکر می کند و می فرماید:« صلی الله علیک ... و علی وَلَدِکَ عَلیٍّ الاصغر الذی فُجِعتَ بِه»
شاید به همین دلیل بود که ابی عبدالله دیگر مادر را صدا نزد بلکه زینب کبری را صدا زد، علی را به دست زینب داد و تیر از گلوی علی بیرون کشید و پس از آن به خیمه بانوان برنگشت، راه خود را عوض کرد و با شمشیر خود قبر کوچکی برای علی کند علی را با خون خود غسل داد، بر پیکر علی نماز خواند و درون خاک گذاشت .
یاس خشک و تشنه کامم بی تو اقیانوس دردم
من فدای لحظه ای از عمر کوتاه تو گردم
ای گل یاس سپیدم صاعقه زد ساقه ات را
با چه رویی سوی خیمه من برم قنداقه ات را
@rozehayemaktoub
🔰جهاد با سلاح گریه
#اعتراض_علیه_ظالم
#مظلومیت_علی_اصغر علیه السلام
#ارتباط بین روضه علی اصغر با روضه حضرت زهرا سلام الله علیها
#عطش
🔸یکی از نعمت های بزرگ خدای متعال به انسان «بیان» است، که: «علمه البیان» انسان با بیان، حال درونی خود را بیان می کند یکی از فوائد بیان ابراز غم و اندوه است یعقوب پیامبر می فرماید:« أَشْكُوا بَثِّي وَ حُزْني إِلَى اللَّهِ » همچنین نعمت دیگر بیان دفاع از خود است و همین است که می گویند به زبان آمدن و سخن گفتن باعث تسکین درون است و مردم طفل نوزاد را «طفل بی زبان» می گویند از این جهت که بچه اگر دردی داشته باشد نمی تواند بیان کند لذا یکی از لحظات سخت برای مادر اینجاست که بچه گریه می کند اما مادر نمی فهمد درد بچه چیست؟
🔸دو شهید از اهل بیت بودند که هرگز فرصتی برای اعتراض پیدا نکردند:
یکی محسن شهید زهرای مرضیه بود که وقتی بین در و دیوار به شهادت رسید این غم در دل زهرا ماند که فرزند او حتی ناله ای هم برای اعتراض نزد.
روز عاشورا نیز هر شهیدی که بر زمین افتاد ناله ای برآورد علی اکبر فریاد برآورد «یا ابتاه علیک منی السلام» قاسم عمو را صدا زد: «یا عماه ادرکنی»، وقتی دستان عبدالله بن حسن جدا شد فریاد بر آورد «یا أماه» و این ناله ها همانگونه که ناله استغاثه بود فریاد اعتراض مظلوم بر ظالم نیز بود اما جان عالمی فدای طفل شیرخوار ابا عبدالله ...
تکلّم کن تکلّم کن بگو من آب می خواهم
تلظّی کن تلظّی کن فدای کام عطشانت
نه ناله می زنی نه دست و پا نه اشک می ریزی
مزن آتش مرا این قدر با لب های خندانت
تنها کاری که از دست علی برمی آمد تلظی و گریه بود. گفته اند: تلظی به التهاب آتش می گویند و وقتی کسی از شدت گرما خیلی بی قراری کند به این کار «تلظی»می گویند گویا مانند آتشی شده است که زبانه می کشد.
اسفراینی در کتاب نور العین تعبیر دیگری آورده است: «و هو یتقلب فی یدیه من شدة العطش» گویا طفل از شدت تشنگی در دست پدر دست و پا می زد.
اینجا بود که اباعبدالله خود دست به کار شد علی را روی دست گرفت «فأخذه على يده» و فریاد زد: «يا قوم! إن لم ترحموني، فارحموا هذا الطّفل.» یعنی مردم اگر به من رحم نمی کنید به این طفل شیرخوار رحم کنید.
مگر نه شیر مادر هم غذا هم آب می باشد
تو کودک هم گرسنه بودی و هم تشنه جان دادی
@rozehayemaktoub
🔰تظلم حضرت زهرا سلام الله علیها در قیامت
#پیراهن_خونین_امام_حسین علیه السلام
#ارتباط_بین_روضه_حضرت_علی_اصغر_با_حضرت_زهرا
🔸فرموده اند در روز قیامت وقتی مردم در عرصه محشر جمع می شوند ندا بلند می شود: «ای اهل محشر چشم های خود را به زیر اندازید که فاطمه وارد محشر می شود ناگهان بی بی دو عالم سوار بر مرکبی از نور و در حلقه فرشتگان وارد می شود.»
نوشته اند:« وقتی حضرت در میان صحرای محشر می ایستد همه انتظار دارند بی بی سوار بر ناقه به بهشت برود اما می بینند حضرت از ناقه پیاده می شود و چند پیراهن خونی از جمله پیراهن خونی ابا عبدالله را به دست می گیرد و ناله بر می آورد که خدایا بین من و قاتلین فرزندانم حکم فرما»
سپس عرضه می دارد:« خدایا حسنین را به من نشان بده!» و طبق نقلی عرضه می دارد:« خدایا وارد بهشت نمی شوم تا ببینم با فرزندان من چه کردند!»
اینجاست که خدای متعال می فرماید:« فاطمه! به قلب قیامت نگاهی بینداز!» نگاه فاطمه بر پیکر بی سر ابا عبد الله و سر غرق به خون حسین می افتد در حالیکه از رگهای بریده خون جاری است. اینجاست که فاطمه ناله بر می آورد: «وا ولداه! وا ثمرة فواداه!» و فرشتگان از ناله فاطمه غش می کنند.
کامل الزیارات نقل می کند: امام صادق علیه السلام فرمود: «اولین کسی که در روز قیامت به حساب او رسیدگی می شود قاتل محسن بن علی است و بعد از او قنفذ.»
از این روایت معلوم می شود قاتل محسن غیر از قنقذ است زیرا قنفذ طبق روایت دیگر قاتل حضرت زهرا سلام الله علیها است.
می گویند: وقتی مادر باردار است باید خیلی مراقب خودش باشد، زیرا اولین کسی که ضربه می بیند بچه است. لذا محسن آن لحظه ای به شهادت رسید که فاطمه زهرا به پشت در خانه آمد تا دیدند فاطمه پشت در است در را به سینه زهرا زدند، ناله زهرا بلند شد :«یا فضة خذینی» فضه به فریادم برس که محسنم را کشتند.
عرضه می داریم: یا صاحب الزمان! اگر اینجا طفل شش ماهه زهرا را نمی کشتند کسی جرئت نمی کرد در کربلا گلوی طفل ابا عبدالله را هدف بگیرد.
🔸توجه داشته باشید که این روضه برداشتی از روایات متعدد این باب است که تجمیع و کنار هم قرار گرفتن الفاظ با دقت انجام شده و باید در مقام اجرا نیز همین دقت صورت بگیرد.
@rozehayemaktoub
این سه جلسه که ارتباط بین روضه حضرت علی اصغر علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها است در ضمن پیام های ۱۵ نکته هم آمده است اما به جهت ارتباط با یکدیگر از جهت موضوع در اینجا دوباره بار گزاری شد.
متن روضه اهل بیت (منبع متون کانال روضه های مکتوب)
آدرس فایل پی دی اف: پانزده مجلس روضه حضرت علی اصغر علیه السلام با گرایش به جهاد تبیین به صورت پی دی
.
.
.
🔴🔴🔴دوستان گرامی برای این پانزده مجلس واقعا وقت گذاشته شده است امیدوارم حتما مطالعه بفرمایید🔴🔴🔴
پانزده مجلس روضه حضرت علی اصغر علیه السلام با گرایش جهاد تبیین.pdf
624K
پانزده مجلس روضه حضرت علی اصغر علیه السلام با گرایش به جهاد تبیین
اعظم مصائب
جهاد مادرانه رباب
شرمندگی سید الشهدا
جهاد با سلاح گریه
دو ششماهه
خصائص علی اصغر علیه السلام
ذبح عظیم امام حسین علیه السلام
داغی آهن
قطع نصیحت امام
نقش ترور شخصیت و شایعات در کورشدن بصیرت جامعه
واکنش سیدالشهدا به شهادت طفل شیرخوار
روضه شیرخواره در کلام اهل بیت
سرّ شهادت علی اصغر علیه السلام
آخرین سرباز
اصابت تیر به گلوی سیدالشهدا
@rozehayemaktoub
8. روضه مکتوب حضرت علی اکبر شب هشتم.pdf
215.6K
۱. ✍️متن روضه حضرت علی اکبر (علیه السلام)
[بازنشر روضه سال گذشته]
روضه حضرت علی اکبر علیه السلام قسمت اول
روضه حضرت علی اکبر علیه السلام قسمت دوم
روضه حضرت علی اکبر علیه السلام قسمت سوم
ارتباط با روضه حضرت زهرا سلام الله علیها و گودی قتلگاه
ارتباط با روضه حضرت زهرا
۲. صوت روضه حضرت علی اکبر علیه السلام
۳. چند شعر منتخب از استاد سازگار برای حضرت علی اکبر
🔸معنای واژه قطعوه بسیوفهم اربا اربا
کانال روضه های مکتوب
https://eitaa.com/rozehayemaktoub
روضه حضرت علی اکبر علیه السلام
قسمت اول:
شب هشتم ماه محرم دلها رو روانه کنیم کربلا کنار شش گوشه ابا عبدالله پایین پای امام حسین
دست توسل بزنیم به درگاه جوان امام حسین
گمان مدار که گفتم برو، دل از تو بریدم
نقش شمرده زدم همرهت پیاده دویدم
محاسنم به کف دست بود و اشک به چشمم
گهی بخاک فتادم گهی زجای پریدم
[دلم به پیش تو، جان در قفات، دیده به قامت
خدای داند و دل شاهد است من چه کشیدم
دو چشم خود بگشا و سؤال کن که بگویم
ز خیمه تا سر نعش تو من چگونه رسیدم
ز اشک دیده لبم تر شد آن زمان که به خیمه
زبان خشک تو را در دهان خویش مکیدم]
علی جانم
نه تیغ شمر مرا می کشد نه نیزه خولی
زمانه کشت مرا لحظه ای که داغ تو دیدم
دنبال علی راه افتاد از شیخ جعفر شوشتری نقل شده حسین به احتضار افتاد گفتن مانند محتضر چشمای حسین تو حدقه دور می خورد
خدایا تو شاهد باش بر این قوم کسی رو به میدان می فرستم اشبه الناس خلقا و خلقا برسول الله هر وقت مشتاق می شدیم به چهره پیغمبر نگاه کنیم نگاه به چهره علی اکبر می کردیم
برای بعضیا تانی می کرد اجازه نمی داد
اما تا علی آمد اجازه داد
چه غوغایی شد تو خیمه لحظه وداع علی
خواهرا عمه ها همه دور علی رو گرفتن
طبق برخی نقل ها آمد فرمود علی رو رها کنید علی من غرق در ذات خدا است
موسوعة الامام الحسين(عليهالسلام) ؛ ج12 ؛ ص1110 به نقل از معالي السّبطين، 1/ 415/و (منها) قال المرحوم الشّيخ جعفر التّستريّ [قدس سره]: إنّ الحسين [عليه السلام] في مصيبة ولده: قد احتضر وأشرف على الموت ثلاث مرّات، (الاولى) لمّا برز عليّ الأكبر واستأذن أباه، فأذن له وألبسه الدّرع والسّلاح وأركبه على العقاب. قال- رحمه الله-: فلمّا تجلّى وجه طلعته من أفق العقاب واستولت يده وقدمه على العنان والرّكاب، خرجن النّساء وأحدقن به، فأخذت عمّاته وأخواته بعنانه وركابه، ومنعنه من العزيمة، فعند ذلك تغيّر حال الحسين عليه السلام بحيث أشرف على الموت، وصاح بنسائه وعياله: دعنه، فإنّه ممسوس في اللَّه و مقتول في سبيل اللَّه، ثمّ أخذ بيده وأخرجه من بينهنّ، فنظر إليه نظر آيس منه، إلى آخره.المازندراني،
اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى ؛ النص ؛ ص112 خَرَجَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع وَ كَانَ مِنْ أَصْبَحِ النَّاسِ وَجْهاً وَ أَحْسَنِهِمْ خُلُقاً فَاسْتَأْذَنَ أَبَاهُ فِي الْقِتَالِ فَأَذِنَ لَهُ ثُمَ نَظَرَ إِلَيْهِ نَظَرَ آيِسٍ مِنْهُ وَ أَرْخَى ع عَيْنَهُ وَ بَكَى ثُمَّ قَالَ اللَّهُمَّ اشْهَدْ فَقَدْ بَرَزَ إِلَيْهِمْ غُلَامٌ أَشْبَهُ النَّاسِ خَلْقاً وَ خُلُقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِكَ ص وَ كُنَّا إِذَا اشْتَقْنَا إِلَى نَبِيِّكَ نَظَرْنَا إِلَيْه
همان ، فاستاذن اباه فاذن له
همان مدرک سابق الذکر از شیخ جعفر شوشتری: موسوعة الامام الحسين(عليهالسلام) ؛ ج12 ؛ ص1110 به نقل از معالي السّبطين، 1/ 415/و (منها) قال المرحوم الشّيخ جعفر التّستريّ [قدس سره]: إنّ الحسين [عليه السلام] في مصيبة ولده: قد احتضر وأشرف على الموت ثلاث مرّات، (الاولى) لمّا برز عليّ الأكبر واستأذن أباه، فأذن له وألبسه الدّرع والسّلاح وأركبه على العقاب. قال- رحمه الله-: فلمّا تجلّى وجه طلعته من أفق العقاب واستولت يده وقدمه على العنان والرّكاب، خرجن النّساء وأحدقن به، فأخذت عمّاته وأخواته بعنانه وركابه، ومنعنه من العزيمة، فعند ذلك تغيّر حال الحسين عليه السلام بحيث أشرف على الموت، وصاح بنسائه وعياله: دعنه، فإنّه ممسوس في اللَّه و مقتول في سبيل اللَّه، ثمّ أخذ بيده وأخرجه من بينهنّ، فنظر إليه نظر آيس منه، إلى آخره.المازندراني،
کانال روضه های مکتوب
https://eitaa.com/rozehayemaktoub
روضه حضرت علی اکبر علیه السلام
قسمت دوم:
وارد میدان شد
مردم! :انا علی ابن الحسین بن علی
مثل جدش امیرالمومنین به هر طرف لشگر که حمله می کرد لشگر و به هم می زد
مثل روباه که از شیر فرار می کنه همه از جلوی علی فرار می کردن آرایش جنگی دشمن به هم می خورد
اما بمیرم به تعبیر ناقص من اونچه نباید می شد شد
یه وقت حسین یه ناله ای شنید یا ابتاه علیک منی السلام
بابا دیگه نگران تشنگی و لبای خشک من نباش این رسول خدا با کاسه بهشتی آمده
گفتن برا بعضیا با عجله میومد
اما از مقتل شیخ حر عاملی نقل می کنن تا نزدیک بدن علی شد گفتن سقط من الفرس
از روی اسب به زمین افتاد آرام آرام روی زانو خودشو رسوند به علی فجلس علی التراب یه نگاهی به بدن علی کرد
موسوعة الامام الحسين(عليهالسلام) ؛ ج4 ؛ ص8 به نقل از فتوح ابن اعثم :ثمّ تقدّم عليّ بن الحسين بن عليّ عليهما السّلام و هو يقول:
أنا عليّ بن الحسين بن عليّ من عصبة جدّ أبيهم النّبيّ
و اللّه لا يحكم فينا ابن الدّعيّ أطعنكم بالرّمح حتّى ينثني
أضربكم بالسّيف أحمي عن أبي ضرب غلام علويّ قرشيّ
ثمّ حمل رضى اللّه عنه، فلم يزل يقاتل حتّى ضجّ أهل الشام من يده و من كثرة من قتل منهم
موسوعة الامام الحسين(عليهالسلام) ؛ ج4 ؛ ص58 به نقل از مقتل مقرم :و لم يزل يحمل على الميمنة، و يعيدها على الميسرة، و يغوص في الأوساط، فلم يقابله جحفل إلّا ردّه، و لا برز إليه شجاع إلّا قتله. فقتل مائة و عشرين فارسا
موسوعة الامام الحسين(عليهالسلام) ؛ ج4 ؛ ص34 به نقل از مقتل ابی مخنف : فکمن له ملعون، فضربه بعمود من حديد على أمّ رأسه، فانجدل صريعا إلى الأرض، و استوى جالسا، و هو ينادي: يا أبتاه! عليك منّي السّلام، فهذا جدّي رسول اللّه صلّى اللّه عليه و اله، و هذا أبي عليّ عليه السّلام، و هذه جدّتي فاطمة، و هم يقولون لك: العجل، العجل، و هم مشتاقون إليك.
موسوعة الامام الحسين(عليهالسلام) ؛ ج4 ؛ ص18 به نقل از مقتل خوارزمی فلمّا بلغت روحه التّراقي، نادى بأعلى صوته: يا أبتاه! هذا جدّي رسول اللّه قد سقاني بكأسه الأوفى شربة لا أظمأ بعدها أبدا، و هو يقول لك: العجل، فإنّ لك كأسا مذخورة
سحاب رحمت ص468 به نقل از واعظ قزوینی به نقل از مقتل شیخ حر عاملی
کانال روضه های مکتوب
https://eitaa.com/rozehayemaktoub
روضه حضرت علی اکبر علیه السلام
قسمت سوم:
هر طوری بود خودشو رسوند کنار بدن جوانش
اما عجب بدنی آخه نوشتن تا او ملعون ضربه رو زد علی خودشو انداخت روی اسب
اسب گویا آموزش دیده بود باید علی رو برمی گرداند به خیمه
اما خون جلوی چشما اسب رو گرفت
فحمله الخیل الی معسگر الاعداء فقطعوه بسیوفهم اربا اربا
نمی دونم داغ جوان چه می کنه
آخه امیر المومنینم کنار بدن زهرا یه جمله ای گفت
هنوز حسنین هستن زینبین هستن صدا زد زهرا جان لا خیر بعدک فی الحیاة
اینجام ابی عبدالله تا آمد کنار بدن علی صدا زد علی علی الدنیا بعدک العفا
علی بعد از تو خاک بر سر دنیا
موسوعة الامام الحسين(عليهالسلام) ؛ ج4 ؛ ص54 به نقل از معالی السبطین و دیگران ثمّ اعتنق فرسه، فاحتمله الفرس إلى معسكر الأعداء، فقطّعوه بسيوفهم إربا إربا. فلمّا بلغت الرّوح التّراقي
مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب) ؛ ج1 ؛ ص240
وَ أَنْشَأَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع
نَفْسِي عَلَى زَفَرَاتِهَا مَحْبُوسَةٌ يَا لَيْتَهَا خَرَجَتْ مَعَ الزَّفَرَاتِ
لَا خَيْرَ بَعْدَكِ فِي الْحَيَاةِ وَ إِنَّمَا أَخْشَى مَخَافَةَ أَنْ تَطُولَ حَيَاتِي
مناقب آل ابی طالب لابن شهر آشوب ج4 ص109 فقال الحسین علی الدنیا بعدک العفا
کانال روضه های مکتوب
https://eitaa.com/rozehayemaktoub
ارتباط بین روضه حضرت علی اکبر و حضرت زهرا و گودی قتلگاه
اما عرضه بداریم علی جان شما تا زمین خوردی بابا رو صدا زدی
همینم باید باشه قاسمم حسینو صدا زد عباسم حسینو زد همه آرزو داشتن سر به زانوی امامشون بذارن
اما نمیدونم چه سریه دو نفر بودن نذاشتن لحظه آخر کسی بالا سرشون باشه
اولی مادر ساداته حسنین رو فرستاد مسجد علی هم مشغول نمازه
صدا زد اسما چند لحظه صبر کن بعد صدام بزن اگه صدام زدی جوابتو ندادم برو علی خبر کن
اصلا نمی دونم مظهر وفا است مظهر حیا است هیچ وقت کاری که علی نتونه انجام بده نخواست
آخه هر زنی زمین بخوره شوهرشو صدا میزنه
اما قربونت برم مادرجان یه وقت دیدن ناله زد یا فضه خذینی
فضه بیا که محسنمو کشتن
دومی هم خود حسینه
امام زمان فرمود لحظه آخر یه نگاه غریبانه ای می کرد به سمت خیمه ها
تدیر طرفا خفیا الی رحلک
حضرت آیت الله بهجت فرموده بودن نگید زینب داشت نگاه می کرد آخه تا دید زینب اومده داره تماشا می کنه با چشم اشاره کرد خواهرم برگرد
یعنی زینب جان همین که مادرم تماشا می کنه بسه
ناله بزن بگو یا حسین
مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب) ؛ ج1 ؛ ص240
وَ أَنْشَأَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع
نَفْسِي عَلَى زَفَرَاتِهَا مَحْبُوسَةٌ يَا لَيْتَهَا خَرَجَتْ مَعَ الزَّفَرَاتِ
لَا خَيْرَ بَعْدَكِ فِي الْحَيَاةِ وَ إِنَّمَا أَخْشَى مَخَافَةَ أَنْ تَطُولَ حَيَاتِي
مناقب آل ابی طالب لابن شهر آشوب ج4 ص109 فقال الحسین علی الدنیا بعدک العفا
كشف الغمة في معرفة الأئمة (ط - القديمة) ؛ ج1 ؛ ص500 ُ ثُمَّ تَسَجَّتْ بِثَوْبِهَا «1» وَ قَالَتْ انْتَظِرِينِي هُنَيْهَةً ثُمَّ ادْعِينِي فَإِنْ أَجَبْتُكِ وَ إِلَّا فَاعْلَمِي أَنِّي قَدْ قَدِمْتُ عَلَى أَبِي فَانْتَظَرَتْهَا هُنَيْهَةً ثُمَّ نَادَتْهَا فَلَمْ تُجِبْهَا
و طبق نقل دیگری فرمود فارسلی الی علی كشف الغمة في معرفة الأئمة (ط - القديمة) ؛ ج1 ؛ ص500 وَ قِيلَ قَالَتْ فَاطِمَةُ ع لِأَسْمَاءَ بِنْتِ عُمَيْسٍ حِينَ تَوَضَّأَتْ وُضُوءَهَا لِلصَّلَاةِ هَاتِي طِيبِيَ الَّذِي أَتَطَيَّبُ بِهِ وَ هَاتِي ثِيَابِيَ الَّتِي أُصَلِّي فِيهَا فَتَوَضَّأَتْ ثُمَّ وَضَعَتْ رَأْسَهَا فَقَالَتْ لَهَا اجْلِسِي عِنْدَ رَأْسِي فَإِذَا جَاءَ وَقْتُ الصَّلَاةِ فَأَقِيمِينِي فَإِنْ قُمْتُ وَ إِلَّا فَأَرْسِلِي إِلَى عَلِي
وبحار ج30 ص294 َ قَالَتْ: يَا أَبَتَاهْ! يَا رَسُولَ اللَّهِ! هَكَذَا كَانَ يُفْعَلُ بِحَبِيبَتِكَ وَ ابْنَتِكَ، آهِ يَا فِضَّةُ! إِلَيْكِ فَخُذِينِي فَقَدْ وَ اللَّهِ قُتِلَ مَا فِي أَحْشَائِي مِنْ حَمْلٍ،
موسوعة الامام الحسين(عليهالسلام) ؛ ج24 ؛ ص897 تُديْرُ طَرْفاً خَفِيّاً إلى رَحْلِكَ وبَيْتِكَ،
نقل به مضمون از حاج محمد خرمفر مداح روضه آیت الله بهجت.
کانال روضه های مکتوب
https://eitaa.com/rozehayemaktoub
🔰ارتباط بین روضه حضرت زهرا با روضه حضرت علی اکبر:
#محتوای_روضه
اینکه امیر المومنین در وفات زهرای مرضیه این چنین بی تاب شدند که آرزوی رفتن از دنیا داشتند که فرمودند: «پس از تو خیری در زندگی دنیا نیست و می ترسم پس از تو عمرم طولانی شود» به جهات مختلفی بود
از جمله اینکه زهرای مرضیه یاد آور رسول خدا بود.
🔸در روایت آمده است که عائشه می گوید در بین مردم سخن گفتن هیچ کس مانند فاطمه شبیه تر به سخن گفتن پیامبر نبود.
در روایت دیگر از عائشه است که هیچ کس در وقار و روش نیکوی زندگی به رسول خدا شبیه تر از فاطمه نبود.
همچنین ام سلمه می فرماید: چهره مبارک فاطمه شبیه ترین مردم به چهره رسول خدا بود.
و جابر نیز می گوید: هرگاه راه رفتن فاطمه را می بینم، راه رفتن رسول خدا را به یاد می آورم.
🔸نکته دوم عمر کوتاه زهرای مرضیه بود. این عمر کوتاه هم وعده پیامبر به فاطمه بود:
« أَبْشِرِي يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ بِسُرْعَةِ اللَّحَاقِ بِي فَإِنَّكِ أَوَّلُ مَنْ يَلْحَقُ بِي مِنْ أَهْلِ بَيْتِي.»
همچنین آرزوی زهرا بعد از فراق پدر و مظلومیت امیرالمومنین بود که فرمود:«يَا إِلَهِي عَجِّلْ وَفَاتِي سَرِيعا»
امیرالمومنین در خطاب به رسول خدا در شکوه از فراق زهرا عرضه داشتند: «و الْمُخْتَارِ اللَّهُ لَهَا سُرْعَةَ اللِّحَاقِ بِكَ» و همچنین عرضه داشتند:« چه زود بین ما جدایی افتاد (سَرْعَانَ مَا فُرِّقَ بَيْنَنَا)»
سید الشهدا نیز در روز عاشورا علی اکبر را از سویی آیینه پیامبر و از سویی یادآور مادر می دید که امام #صادق می فرماید وقتی علی به سوی میدان شتافت اشک حسین جاری شد و فرمود:« اللَّهُمَّ كُنْ أَنْتَ الشَّهِيدَ عَلَيْهِمْ فَقَدْ بَرَزَ إِلَيْهِمُ ابْنُ رَسُولِكَ وَ أَشْبَهُ النَّاسِ وَجْهاً وَ سَمْتاً بِه»
داغ این جوان چنان بر قلب امام حسین اثر گذار بود که همان گونه که علی را در آغوش خویش داشت فرمود: «[ولدي] على الدنيا بعدك العفا.»
کانال روضه های مکتوب
https://eitaa.com/rozehayemaktoub
عرب وقتی می گوید: قَطَعَه: یعنی عضوی از او جدا کرد اما وقتی می گوید: قَطَّعَه یعنی عضو یا اعضای او را یکی پس از دیگری برید و جراحات کثیری بر او وارد کرد.
[و از نظر ادبی دلیل این اضافه معنا تشدید طاء و رفتن به باب تفعیل است.]
همچنین واژه «إرب» یعنی «عضو کامل» و وقتی می گوید: «قطعه اربا اربا» یعنی عضو عضو بدن او را قطع کرد!
اینجاست که معنای این جمله مقتل آقا علی اکبر روشن تر می شود که نوشته اند: فحمله الخیل الی معسکر الاعداء فقطعوه بسیوفهم ارباً ارباً ...
کمکم کن که نمیرم به کنار بدنت
تا خدا را به همین معجزه اثبات کنم
منبع: لسان العرب، ج ۸ ص ۲۷۵:
قَطَّعْنَ أَیْدِیَهُنَّ ؛أَی قَطَعْنَها قَطْعاً بعد قَطْعٍ و خَدَشْنَها خدشاً کثیراً و لذلک شدد
همچنین: ج۱،ص۲۰۸
الإِرْبُ: العُضْوُ المُوَفَّر الکامِل الذی لم یَنقُص منه شیءٌ، و یقال لکلّ عُضْوٍ إِرْبٌ. یقال: قَطَّعْتُه إِرْباً إِرْباً أَی عُضْواً عُضْواً. و عُضْوٌ مُؤَرَّبٌ أَی مُوَفَّرٌ. و فی الحدیث: أَنه أُتِیَ بکَتِفٍ مُؤَرَّبة
، فأَکَلَها، و صلّی، و لم یَتَوَضَّأْ.
المُؤَرَّبَةُ: هی المُوَفَّرة التی لم ینقص منها شیءٌ.
روضه های مکتوب
https://eitaa.com/rozehayemaktoub