eitaa logo
روضه دفتری مجمع الذاکرین اهلبیت (ع)
4.3هزار دنبال‌کننده
48 عکس
46 ویدیو
7 فایل
شامل اشعار و متن روضه با مدیریت خادم الحسین کربلایی محمد مسلمی ارتباط با مدیر @moslemi_124 لینک کانال @rozehdaftari پذیرش تبلیغات👈 @moslemi_124
مشاهده در ایتا
دانلود
شب اول محرم ِ، اول همه ی كارهامون رو بكنیم، همه ی حرفامون رو بزنیم، می خواهیم روضه بخونیم، كسی جا نمونه،اونایی كه پارسال بودن یا الان رو تخت بیمارستانند،پدر و مادراتون رو دعا كنید، هركی ما رو با امام حسین علیه السلام آشنا كرده؛ خدا به حق امام حسین بهش خیر بده، یه نفری نمیشه روضه خوند،یه نفره نمیشه ناله كرد، هَلْ مِنْ مُعینٍ فَاُطیلَ مَعَهُ الْعَویلَ وَالْبُكاءَ. بیایید كمك كنید، اَلا نوحو، اَلا نوحو یعنی بیایید نوحه بخونید بیایید گریه كنید. كمك بگیریم اول از شهدا، شب اول جلسه، شهدا بیان كمك، پدرهای شهدا بیان كمك، مادرهای شهدا بیان كمك، همه كمك كنند میخوام روضه بخونم. رَیان بن شَبیب خدمت امام رضا علیه السلام رسید، یه همچین شبی، امام رضا علیه السلام فرمود: یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ كُنْتَ بَاكِیاً لِشَیْ‏ءٍ فَابْكِ لِلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ علیه السلام.هر وقت خواستی گریه كنی برای هرچیزی، فقط برای حسین گریه كن. چرا؟ برای كس دیگه گریه كنیم، عیبی نداره؟نه. یكی از امام صادق علیه السلام پرسید آقاجان گریبان دریدن در عزای برادر چه حكمی داره.فرمود:مانعی نداره، آخه عمه ی ما هم گریبان چاك زد. فرمود: چرا باید فقط برای حسین گریه كنیم. آخه مصیبت اینقده بالاست، اگه به عمقش پی ببرید دیگه برای چیزی گریه نمی كنید. میگید اینها مصیبت نیست. مصیبت فقط مصیبت حسین، اما یه توضیحم بعدش داره. فَإِنَّهُ ذُبِحَ كَمَا یُذْبَحُ الْكَبْشُ. جد ما ذبح شد، مثل گوسفند سر جد ما رو بریدند. خیلی مراعات مارو كرده امام رضا علیه السلام اینجوری فرموده، براتون میگم چرا: وقتی حضرت آدم داشت دنبال حوا می گشت.رسید به كربلا. خار تو پای آدم رفت. خدایا من كه رانده شدم، بیرون اومدم،توبه كردم. الان این زخم پا برای چیه؟ جبرئیل نازل شد، فرمود: این برای اینه كه خونت اینجا ریخته بشه، آخه یه روزی میآد پسر پیغمبر خاتم را، آدم فَیُذبَحُ، ذُبح الشاه من القفا. سر حسین رو مثل قربانی از قفا می برند. چند تا اشاره دارم.برای لشكر اهمیتی نداشت داشتند حسین رو قربانی می كنند. رفقا:وقتی گوسفند قربانی میشه، احكامش رو باید رعایت كرد، بَره نباید كنار گوسفند باشه، جلو بچه، جلو مادر، مادر باردار نباید گوسفند رو قربانی كرد. دارم میگم كه بدونی امام رضا علیه السلام چقدر به تو رحم كرد. معمولاً اگه بچه ای باشه میگن بچه رو كنار ببر، اما ارباب من و شمارو جلوی زن و بچه اش سر بریدند.حسین دست و پا می زد، بچه هاش جزع و فزع می كردند. دل كسی به حال قربانی نمیسوزه، دل كسی به حال قربانی نمیسوزه، دل اونها هم به حال قربانی نسوخت. علماء نوشتند، معالی سبطین،بیت الاحزان، ارشاد شیخ مفید، الاقطره، لهوف، همه رو بخونید. دومین شباهت، گوسفندی رو قربانی میكردند و تو صحرا رهاش می كردنند اینم یه شباهت، بدنش رو رها كردند، اما سجاد علیه السلام فرمود: عمه جان بدن خودیهاشون رو دفن كردند، بدن بابام روی زمین....یه چیزی براتون بگم:نگاه كرد دید بدن شیرخواره هم روی زمین.. اما وجه تفاوت هارو بگم:تفاوت آن بود كه سر گوسفند قربانی را بر نیزه نمی كنند. اسب بر بدنش نمی تازند، خلاصه میكنم: گوسفند قربانی رو اول ذبح می كنند بعد تیكه تیكه میكنند، گوسفند رو آب میدن اول.....حسین...... قربانی رو از جلو سر می برند.حسین..... زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست خار و خاشاك زمین منزل و مأوای تو نیست از حرم تا قتلگه زینب صدا می زد حسین دست و پا می زد حسین زینب صدا می زد حسین حسین...... تقصیر من است زیر و رویت كردم ای كاش گلوت را نمی بوسیدم خدایا فرج امام زمان ما را برسان،فرج آقامون رو برسان
سلام امام زمانم✋🌸 🌸آلوده ایم،حضرت باران ظهور کن 🌱آقا تو راقسم به شهیدان ظهورکن 🌸گاهی دلم برای شما تنگ می شود 🌱پیداترین ستاره ی پنهان ظهور کن 🎀اللهم عجل لولیڪ الفرج🎀 مناجات امام زمان# عجل الله تعالی فرجه الشریف
روضه شب جمعه🥀 روضه حضرت عباس (ع) گریز امام حسین(ع) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمان ویا رحیم السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبا عَبْدِاللّٰهِ وَعَلَى الْأَرْواحِ الَّتِي حَلَّتْ بِفِنائِكَ، عَلَيْكَ مِنِّي سَلامُ اللّٰهِ أَبَداً مَا بَقِيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ، وَلَا جَعَلَهُ اللّٰهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّي لِزِيارَتِكُمْ، السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ، وَعَلَىٰ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ، وَعَلَىٰ أَوْلادِ الْحُسَيْنِ ، وَعَلَىٰ أَصْحابِ الْحُسَيْنِ؛ شب جمعه شب زیارتی عزیز فاطمه است هرمادری که داغ فرزند ببیند شب جمعه ان مادرداغ دیده می یاد کنارقبر عزیزش رسم روزگار (رسم دنیا ) همین است لذا میگن شب جمعه مادر پهلو شکسته کربلاست حالا دلها آماده شد بریم در خونه قمر بنی هاشم السلام علیک یا ابوالفضل العباس یا قمربنی هاشم بارگاه با صفای در کربلا دارد ابوالفضل تاقیامت عاشقان بی ریا دارد ابوالفضل هر که ازصدق وصفا بنمودرو درخانه او دیدازراه وفا جو روسخا داردابوالفضل گر دوای دردخواهی روکن درخانه او ازبرای در بی درمان شفا دارد ابالفضل تالب شط فرات آمد ولی لب تشنه برگشت همت مردانگی بین تا کجا دارد ابوالفضل قربان مرامت قربان ادبت قربان حرم و بارگاهت یا ابوالفضل یادم امدآن زمانی که حسین باچشم گریان دید درخون غوطه ورقدو رسا دارد ابوالفضل آقا ابوالفضل درروز عاشورا صدا زد حسین جان بادر برادر برادر درخون تپیده ات را دریاب صدای ابوالفضل به گوش امام حسین رسید آمد کنار بدن پاره پاره برادر دید برادر دست دربدن ندارد تیر به چشم برادر اصابت کرده فرق ابوالفضل تا به ابرو شکسته امام حسین صدا زد عباسم برادر آیا وصیتی دارید صدا زد چرا برادر سه وصیت دارم 🌾وصیت اول برادرجان خون ازچشمم پاک کن تا یک بار دیگرتو برادرم راببینم حسین جان یک بار دیگر عزیز زهرا راببینم😭 🌾وصیت دوم تا زنده هستم مرا به خیمه مبر برادرجان چون به سکینه ات وعده آب دادم 🔸مرا به خیمه مبر تا که حالتی دارم 🔸چراکه ز روی سکینه خجالتی دارم 🔸سکینه اب طلب کرد وپاره شد جگرم 🔸نشد که قطزه ابی برای او ببرم 🌾اما وصیت سوم برادر حسین جان ⬅️سلام من را به خواهرم زینب برسان بگو زینب جان وقتی رفتی مدینه سلام من را به مادر چشم انتظارم ام البنین برسان انشالا هیچ مادری را چشم انتظار فرزند نکنه😭 بگومادرجان اجل مهلت نداد بیام یک باردیگر ببینمت مادر😭 🔸صبابیا مددی کن که سخت دلگیرم 🔸سلام من را برسان نزد مادر پیرم 🔸بگو گذشت آمدن من دگر به وطن مادر 🔸غرض که جان تو و طفلهای بی کس من مادر😭 🔸چرا که دل کسی به یتیم کسی نمی سوزد 🔸کسی دریدگی جامه اش نمی دوزد 🔸علی الخصوص یتیمی که باب او مرده 🔸بهارخرمی او همیشه پژمرده یاد شهدا اما شهدا اموات جمع حاضر ازاین مجلس ومحفل فیض ببرد گریزی هم داشته باشیم به روضه امام حسین(ع) )راوی میگه)روزعاشورا شمر لنت الله علیه از گودی قتلگاه امد بیرون اما لرزه براندامش افتاده تمام این دست وپاه تمام این بدن می لرزه میگه رفتم سوال کردم چرا لرزه به اندامت افتاد درجواب گفت آن لحظه ای که من بر روی سینه ای عزیزفاطمه بودم وای حسین وای حسین😭 گفت آن لحظه ای که من داشتم سر از بدن جدا می کردم در ان لحظات از گوشه گودال قتلگاه صدای ناله ای شنیده می شد از ان وقتی که ان صدا به گوشم رسید لرزه به اندام افتاد مگر چه صدای بود چه ناله ای بود چه فریادی بود 😭 ناله مادری بودکه فریاد می زد غریب مادر حسین مظلوم مادر حسین شهید مادر حسین😭 🔸ایا ای تشنه لب مادر حسین جان 🔸به خون اغشته ای مادرحسین جان انشالا یک شب جمعه ای من وشما کربلا باشیم آه کربلا رفته ها ای کسانی که دل تنگ کربلا شدید شب جمعه مادر کربلاست کنار ضریح شش گوشه یاحسین یا حسین😭 🔸ایا ای تشنه لب مادر حسین جان 🔸به خون اغشته ای مادر حسین جان 🔸چرا بی سرفتاده پیکر تو مادر 🔸به روی نیزه ها بینم سر تو حسین آرام جانم حسین روح روانم وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات @rozehdaftari
🥀🥀🥀🥀🥀🥀▪️▪️▪️▪️▪️ امام حسین(ع) به کربلا مختصر بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن ویا رحیم اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ. وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ. اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ. ⬅️آجر و مزده همه شما برادران و خواهران عزاداران بابی بی دوعالم فاطمه زهرا (س) انشاالله درهرگوشه ای از این مجلس محفل نشسته آید حاجت روا بشید عزیزان عزادار کاروان آقا ابا عبدالله هشتم ذیحجه ازمکه به سوی کربلا حرکت کرد امشب به یاد کاروان حسینی اشک بریزید خیلی ها سالها دربین من شما بودند درعزاداری ابا عبدالله شرکت داشتند وحالا اسیر خاک شدن انشاالله روحشان ازاین مجلس ومحفل فیض ببرند روضه برات بخونم اشکت جاری بشه انشاالله در لحظات آخر ارباب بی کفن به فریادمآن برسه عزیزان دیگه داریم به محرم نزدیک میشم انشالله که بتوانیم امسال خوب عزاداری کنیم 🔶خوشا آن‌کس که امشب در کنار کعبه جا دارد 🔶به سر شور و به دل نور و به لب ذکر خدا دارد 🔶همه در مکّه جمع و کاروانی خارج از مکّه، 🔶ره صحرا گرفته، کیست این، عزم کجا دارد 🔶امیر کاروان، فرزند زهرا با جوانانش 🔶برای حجّ خون عزم دیار کربلا دارد... 🔶ذبیح اکبر این کاروان باشد علی‌اصغر 🔶که حلقی تشنه اما تشنۀ تیر بلا دارد... 🔶حسین بن علی حجّی رود یاران که در این حج 🔶چهل منزل به روی نیزه‌ها سعی صفا دارد 🔶چو حاجی می‌شود محرم بپوشد حلّه‌ای بر تن 🔶عزیز فاطمه بر تن لباس از بوریا دارد 🔶تنش در موج خون افتاده با خواهر سخن گوید 🔶سرش ذکر خدا از نیزه تا تشت طلا دارد... ⏪فدای اون آقایی بشم که حجشو روز هشتم ذی الحجه به عمره تغییر داد – به طرف عراق حرکت کرد – فرمود جدّم رسول خدا فرموده : اخرج فان اللّه التعالی شاء ان یراك قتیلا بیرون برو كه خداوند خواسته تورا كشته ببینه – گفتن مگه آقا مگر عرفات نمی آی – مگه منا نمی آی – مگه قربانی نمی کنی آقا – فرمود قربانی های من همراهم هستن . 🌾قربانی تو کودک شش ماهه تو بود 🌾ای سوخته ز ماتم تو جان ما حسین یه وقت عصر عاشورا بی بی زینب آمد کنار قتلگاه چه دید حلقوم بریده برادرش حسین بی بی عرض کرد:”اللهم تقبل منا هذا قلیل القربان خدایا! این قربانى کم را از ما قبول کن.” 🔸پر می زند دلم به هوای حریم تو 🔸آنجا که مستجاب شود هر دعا حسین 🔸از یاد رفت داغ عزیزان ما ولی 🔸داغ تو کی رود ز دل و جان ما حسین حسین آرام جانم..حسین روح روانم الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون التماس دعا 🥀🥀🥀🥀🥀▪️▪️▪️▪️▪️ @rozehdaftari
ژگی_مداح_خوب_چیست ؟ ؟ , میم : متدین: مداح باید به عین لفظ مداح باشد یعنی (میم ـ دال ـ الف ـ ح). 🎤🎤🎤🎤🎤 (میم) مداح یعنی متدین باشد، مداح اگر متدین نباشد سودی از مداحی به دست نمی آورد، اما اگر مداح متدین باشد فضای معنوی جلسه با فضای درونی او همخوانی خواهد داشت. مهمترین نکته این است که بدانیم برای چه کسی به این مجلس می روید و کاری که انجام می دهیم برای مردم است یا برای اهل بیت علیهم السلام . انسان دو انگیزه دارد که که یکی انگیزه درونی و دیگری انگیزه بیرونی، که بعضی ها با انگیزه بیرونی پیش می روند. اگر مجلسی داشت کار می کند و اگر قرار باشد که بخواند کار می کند و اگر هم جایی را نداشت بخواند، دیگر برای آن زحمت نمی کشد. ولی بعضی ها انگیزه درونی دارند چون حساب آن ها با حضرت زهرا سلام الله علیها است. هرکسی رو به تو آورد جهان آرا شد مورد مرحمت مادرتان زهرا شد کودکی بودم و با عشق تو مانوس شدم پای عشقت به سویدای دل من وا شد هر که نوکر به کسی گشت همان نوکر ماند هرکسی نوکر دربار تو شد آقا شد داستان سعد بن معاذ را همه شنیدند که خود پیغمبر بدن سعد بن معاذ را تشییع و دفن کرد که در روایت آمده است که روی پنجه ی پا دوان دوان و بدون عمامه راه می رفت. وقتی از ایشان سوال کردند که چرا اینگونه دارید می آیید حضرت فرمودند: دیدم که فوج فوج ملائکه برای تشییع پیکر سعد بن معاذ می آیند. زمانی که حضرت بدن را دفن وسنگها را قرار دادند مادر سعد بن معاذ کنار قبر بود و می گفت پسرم بهشت گوارای وجودت باد. حضرت فرمودند: که من صدای خرد شدن و جابجا شدن استخوان و دنده های او را در اثر فشار قبر شنیدم. چرا؟ حضرت فرمودند: اخلاق او با خانواده ی خود در منزل خوب نبود. 🎤🎤🎤🎤🎤 د : دانش: (دال) مداح باید دانش داشته باشد. اگر مداح در خواندن مشخص کند که مثلا می خواهم قصیده بخوانم باید قصیده بخواندولی اگر گفت که می خواهم چند بیت شعر بخوانم هر سبکی را می تواند بخواند. اگر مداح ردیف ها را نمی داند باید برود آنها را یاد بگیرد. در هر بعدی باید دانش خود را قوی کنیم. 🎤🎤🎤🎤🎤 الف : ادب و اخلاق: ( الف) مداح باید ادب و اخلاق داشته باشد که این خیلی مهم است. لباس مداح اهمیت دارد و قبل از اینکه شما حرف بزنید لباس شما حرف می زند و زمانی که وارد می شوید لباس شما اثر گذار است و زمانی هم که خارج می شوید کلام شما اثر گذار است که چه مطالب را بیان کردید. هم حُسن مطلع و هم حُسن مقطع داشته باشید. سه موضوع (خوش رویی، خوش خویی، خوش گویی) را مورد توجه قرار دهیم. در خود خوش رویی باید ظاهر خود را لحاظ کنیم. در وادی نوکری امام حسین علیه السلام خود را رها کنیم تا ما را دریابند ولی اگر خود را بگیریم ما را رها خواهند کرد. در امور معنوی ایثار نکنید. اگر شما می دانید که می توانید حق مجلس را ادا کنید باید بلند شوید اما باید برای خدا باشد. اما یک جاهایی هم باید برای خدا بنشینید. یک جاهایی باید برای خدا پایین و یک جاهایی برای خدا بالا بنشینید. یک موقع ها پایین نشستن شما تکبر است. 🎤🎤🎤🎤🎤🎤🎤 ح : حسن انتخاب، حسن سلیقه: (ح) حُسن انتخاب، حُسن سلیقه. مثلا یک جایی شما را دعوت کردند و همه ی آنها کار شالیزاری داشته و خسته اند و آنجا شعری را می خواند که برای آنجا مناسب نیست. خدا رحمت کند مرحوم آقای کربلایی را که می فرمودند: در یک جلسه اگر یک بیت می طلبد، شما دو بیت بخوانید اشتباه کردید. در یک جلسه شما فقط باید دعا را بخوانید. 💐💐💐💐💐💐 : موضوعی در رابطه با شعر کلیدی، هم در مدح و هم در مرثیه بگوییم. کدام یک از ائمه ما با ضربت شمشیر به شهادت رسیدند؟ اول امیرالمومنین امام علی علیه السلام ، دوم امام حسین علیه السلام ، امام زمان هم که زنده هستند و سایه ی ایشان بر سر ما است. ولی امام های دیگر ما همه مسموم شدند. پس یک شعر امام معصوم بدون اسم حفظ کنید برای همه امامان کافی است. مثلا: رفته ز دل طاقت و صبر و قرار زهر جفا بر جگرم کرده کار الهی سوخت از این زهر کاری جسم و جان من شرر بگرفته از دل تا به مغز استخوان من کافی است شما یک فراز از دعای توسل را بخوانید و از همان جا گریز را بزنید. مثلا اگر یک مثنوی برای یک امام نوشته می شود پنج بیتش متعلق به آن امام است و ما بقی آن را می توان به عنوان شعر کلیدی استفاده کرد. گرچه در خاک رفت پیکر تو دیگر از تن جدا نشد سر تو همه گویند به صد شیون و شین نمک سفره ی ما کیست حسین
محرم نزدیکه مطالبتو جور نکردی؟😳 نگران نباش چند تا کانال برات اوردم که با عضو شدن دیگه نیاز به هیچ کانال یا کتابی نداری 😍 مهم تر از اون اینه که این کانالها جداسازی شده و هر مطلب مجزا داخل کانال مربوط به خودش بارگزاری میشه اینطوری راحت جستجو میشه👌 فقط کافیه انگشت مبارکتو رو کانال مورد علاقه ت بزنی و عضو بشی❤️👇 ۱)متن روضه مجمع الذاکرین ۲)نوحه و زمزمه مجمع الذاکرین ۳)ختم و ترحیم خوانی مجمع الذاکرین ۴)مولودی خوانی مجمع الذاکرین ۵)عروسی مذهبی مجمع الذاکرین ۶)اشعار چاووشی خوانی عتبات عالیات ۷)گروه پاسخ به درخواستهای مداحی مجمع الذاکرین ضمنا مطالب کانالها به تمام زبانها ترکی،فارسی،کردی،مازنی،لری و....ارسال میشه
اجرای مراسم سفره حضرت ابالفضل ع اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً ، بِرَحْمَتِکَ‏ یااَرْحَمَ الرَّاحِمینَ اَللّهُمَّ اَرِنيِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ ، وَ الْغُرَّةَ الْحَميدَةَ وَ اكْحُلْ ناظِري بِنَظْرَة منِّي اِلَيْهِ ... همه قرار من این است یارِ تو باشم قرار سوزِ دلِ بی قرارِ تو باشم به غیرِ اشک ندارم متاعِ بالایی که مرهمِ نگهِ اشک بارِ تو باشم برایِ یاریِ دین روز و شب دعایم کن که روزِ یاریِ عترت کنارِ تو باشم غم غریبیِ آلِ تو می کُشد مارا دلم خوش است که من جان نثارِ تو باشم تویی اسیرِ غمِ اهل بیتِ پیغمبر و من اسیرِ غمِ قلبِ زارِ تو باشم تو در مدارِ حسینی و من به دنبالت بگیر دستِ مرا در مدارِ تو باشم در آن زمان که شعارِ تو یالثارات است الهی از کرمت پایِ کارِ تو باشم در آن سحر که می آیی به یاریِ زهرا خدا کند که من ای یار ، یارِ تو باشم اگر چه با تو ام امروز در مقامِ حرف سزاست هم قدمِ روزگارِ تو باشم به خونِ سرخِ حسین انتقام می آید خدا نوشته که چشم انتظارِ تو باشم *حضرت فرمود هر جا روضۀ عموجانم خوانده بشه ، من سراسیمه میام ... آقا و مولاتون رو همه صدا بزنید ؛ یا صاحب الزمان ....... دلم تنگ است و غم بسیاردارم من امشب با ابالفضل کاردارم من امشب از ابالفضل توشه گیرم زیارت کردن شش گوشه گیرم در اینجا عطر بوی یاس گیرم من امشب دامن عباس گیرم غریق منتم کرده ابالفضل که اینجا دعوتم کرده ابالفضل دراینجا با دلی محزون و خسته نشسته بانوی پهلوی شکسته بدستش شاخه های یاس دارد به لب هم ذکر یا عباس دارد شنیدم دستهایت را بریدند شنیدم چشم نازت را دریدند چون طفلان این سخن ها رو شنیدند همه از هم خجالت می کشیدند وای بمیرم برات آقا جان اومد دم خیمه طفلان دید بچه ها شکمشون رو روی زمین مرطوب گذاشتند تا از تشنگی شان کم بشه غیرتش به جوش آمد صدا زد:سیدی ، مولای من ، سینه ام تنگ شده اجازه بده برم میدان امام حسین فرمود: می خواهی بروی برو ، اما اول برای بچه هایم قدری آب بیار خودش را به طرف شریعه فرات رسانید مقداری اب به کف دست گرفت اما یاد لب تشنه برادر ، یاد تشنگی بچه های برادر افتاد اب را روی اب ریخت به سوی خیمه ها حرکت کرد اما دشمنان دستهای نازنینش را جدا کردند اما هنوز امید داره هنوز اب داره وای بمیرم امان از اون لحظه ای که تیر به مشکش زدند وقتی تیر به مشک اباالفضل اصابت کرد همه اب روی زمین ریخت امیدش نا امید شد الهی امیدت نا امید نباشه عزیز دلم یک عمود اهن هم به فرق نازنینش زدند از روی اسب به زمین افتاد صدا زد : برادر برادرت را در یاب اه امان از اون لحظه ای که حسین امد علقمه دید دستهای علمدارش و بریدن تمام بدن قطعه قطعه صدا زد برادرم کمرم شکست الهی هیچ کسی داغ برادر نبینه الهی غم برادر نبینی عزیز دلم (آه برآر توه بمیرم) کنار علقمه غوغا بَهِیّه دِتا دَست از بدن جِدا بَهِیّه علمدارِ حسین، عَبّاسِ فِدا که وِ نِه  فرقِ سر دِتا بَهِیّه دست عمو هر ده جدا بهییه خیمه دله غوغا به پا بهییه راه دکته عمو سوی علقمه شط کنار بوین غوغا بهییه آخ مه کمر توه دتا بهییه ×××××××× الهي به اين سفره بركت بده ..... به اين مائده شكر نعمت بده همه شاد گردیم در اين زندگي ..... به باني اين سفره رحمت بده به آشپز و ميزبان و هم ميهمان ..... تن سالم و شان و شوكت بده نصيب همه دوستان علي‌(ع) ..... زحق سفره ي خير قسمت بده الهي به روز جزا بهر ما ...... طعام بهشتي ز جنت بده @rozehdaftari
🥀🥀🥀🥀▪️▪️▪️▪️▪️ حرکت ازمکه به کربلا(2,) امام حسین (ع) بسم الله الرحمن الرحیم السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن ⬅️آجر و مزده شما برادران و خواهران عزاداران با بی بی دوعالم فاطمه (س)انشاالله به آبروی ابا عبدالله در هر گوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته آید حاجت روا بشید شفای همه مریض‌ها انشاالله همه اموات فیض ببرند عزیزان کاروان امام حسین دیگه از مکه حرکت کرده به سمت کربلا کم کم بوی محرم به مشام می رسدبگیم حسین جان خدا را شاکریم که امسال هم زنده ایم که درعزاداری شما شرکت کنم خیلی بین من شما بودند ولی حالا جایشان خالیست از این مجلس ومحفل فیض ببرند انشاالله آقا زمانی دست مان.را بگیرد که دست مااز همه جا کوتاست شب اول قبر آقا به فریادمان برسه حالا دلها آماده شد روضه برات بخونم همه اموات فیض ببرند ♦️شیعیان دیگر هوای نینوا دارد حسین ♦️روی دل با کاروان کربلا دارد حسین ♦️از حریم کعبه ی جدش به اشکی شست دست ♦️مروه پشت سر نهاد، اما صفا دارد حسین ♦️می برد در کربلا هفتاد و دو ذبح عظیم ♦️بیش ازین ها حرمت کوی منا دارد حسین ♦️پیش رو راه دیار نیستی، کافیش نیست ♦️اشک و آه عالمی هم در قفا دارد حسین ♦️بس که محمل ها رود منزل به منزل با شتاب ♦️کس نمی داند عروسی یا عزا دارد حسین ♦️رخت و دیباج حرم چون گل به تاراجش برند ♦️تا به جایی که کفن از بوریا دارد حسین ♦️بردن اهل حرم دستور بود و سرّ غیب ♦️ورنه این بی حرمتی ها کی روا دارد حسین ♦️سروران، پروانگان شمع رخسارش ولی ♦️چون سحر روشن که سر از تن جدا دارد حسین ♦️سر به قاچ زین نهاده، راه پیمای عراق ♦️می نماید خود که عهدی با خدا دارد حسین ♦️او وفای عهد را با سر کند سودا ولی ♦️خون به دل از کوفیان بی وفا دارد حسین ♦️دشمنانش بی امان و دوستانش بی وفا ♦️با کدامین سر کند، مشکل دوتا دارد حسین ♦️آب خود با دشمنان تشنه قسمت می کند ♦️عزت و آزادگی بین تا کجا دارد حسین ♦️دشمنش هم آب می بندد به روی اهل بیت ♦️داوری بین با چه قومی بی حیا دارد حسین ♦️دست آخر کز همه بیگانه شد دیدم هنوز ♦️با دم خنجر نگاهی آشنا دارد حسین ♦️شمر گوید گوش کردم تا چه خواهد از خدا ♦️جای نفرین هم به لب دیدم دعا دارد حسین ♦️اشک خونین گو بیا بنشین به چشم شهریار ♦️کاندرین گوشه عزایی بی ریا دارد حسین ⏪فدای اون آقایی بشم که حجشو روز هشتم ذی الحجه به عمره تغییر داد – به طرف عراق حرکت کرداقاابا عبدااله – فرمود جدّم رسول خدا فرموده : اخرج فان اللّه التعالی شاء ان یراك قتیلا بیرون برو كه خداوند خواسته تورا كشته ببینه – گفتن مگه آقا مگر عرفات نمی آی – مگه منا نمی آی – مگه قربانی نمی کنی آقا – فرمود قربانی های من همراهم هستن . 🌾قربانی تو کودک شش ماهه تو بود 🌾ای سوخته ز ماتم تو جان ما حسین قربان شما و کاروانت که درحال حرکت به سمت کربلا هستند حسین جان 🔶از حریم کعبه آهنگ سفر داریم ما 🔶مقصدی بالاتر از این در نظر داریم ما 🔶می رویم از کعبه سوی کربلای پُر بلا 🔶اینچنین حُکم از خدای دادگر داریم ما 🔶از برِ قبر پیمبر گرچه هجرت کرده ایم 🔶گوش جان بر گفتۀ خیرالبشر داریم ما 🔶چون خدا خواهد ببیند جسم ما را غرق خون 🔶نِی ز مرگ اندیشه، نِی خوف از خطر داریم ما 🔶دینِ حق گر جُز به قتل ما نگردد جاودان 🔶از سنان و تیغ و پیکان کِی حَذَر داریم ما 🔶تا کنیم اتمام حجّ ناتمام خویش را 🔶از ازل شورِ شهادت را به سر داریم ما ⏪یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر ازاین مجلس ومحفل فیض ببرد اما عزاداران یه وقت عصر عاشورا بی بی زینب آمد کنار قتلگاه چه دید حلقوم بریده برادرش حسین بی بی عرض کرد:”اللهم تقبل منا هذا قلیل القربان خدایا! این قربانى کم را از ما قبول کن.” 🔸پر می زند دلم به هوای حریم تو 🔸آنجا که مستجاب شود هر دعا حسین 🔸از یاد رفت داغ عزیزان ما ولی 🔸داغ تو کی رود ز دل و جان ما حسین حسین آرام جانم..حسین روح روانم الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون التماس دعا 🥀🥀🥀🥀🥀▪️▪️▪️▪️▪️ 1403/3/30 @rozehdaftari
🥀🥀🥀🥀🥀▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ اما حسن(ع) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم يَا أَبا مُحَمَّدٍ، يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا الْمُجْتَبىٰ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ 🔶جانم فدای آن بنایی که نداری 🔶قربان آن گلدسته‌هایی که نداری 🔶هرجا حرم دیدم سرودم زیر لب از 🔶دلتنگی گنبد طلایی که نداری 🔶باب‌الرضا رفتم نشستم گریه کردم 🔶با یاد باب‌المجتبایی که نداری 🔶قالیچه‌ی ارثیه‌ی مادر بزرگم 🔶نذر تو و صحن و سرایی که نداری 🔶من هر شب جمعه سلامی می‌دهم به 🔶شش‌گوشه‌ی کرببلایی که نداری 🔶ما سینه‌زن‌هایت حسن کم گفته‌ایم آه 🔶در مجلس دارالبکایی که نداری 🔶دردی که داری در خودت می‌ریزی آقا 🔶حق می‌دهم درد آشنایی که نداری ⬅️آه گرفتارها آه مریض دارها حاجت مندان جوون دارها امشب دلها را روانه کنید مدینه منوره کنار تربت بی سایبان امام مجتبی انشاالله به پاره های جگر امام حسن(ع) درهرگوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته آید حاجت روابشید شفای همه مریض‌ها انشاالله همه اموات فیض ببرند یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله 🔸دلی پر زتب و پرازغم 🔸نه طبیب ونه دعوایی 🔸چه کند غریب و بی کس 🔸که ندارد آشنایی حتی در خونه اش هم غریب بود امام حسن دعا کرد آشناش بیاد میدونی اشنا امام حسن که بود خواهرش زینب بود وقتی که زینب دید حال برادر مقلب شده این جا خواهر نگران شد رفت تمام برادران را صدا زدعباسم حسین جان بیاید برادر چه شده خواهر نگرانی زینب فرمود حال برادرمان حسن منقلب شده این جا براداران امدند اما همین که امام حسین دید حال برادر خوب نیست امام حسین نشست کنار برادر آن قدر گریه کرد که امام حسن فرمود حسین جان عزیز مادر مکن گریه ز مرگم ای برادر مریز از دیدگان اشکت چه گوهر یادشهد امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرند گفت عزیز مادر مرا باشد پرستاران بسیار امروز کنار بستر من عده ای زیادی نشسته اند برادران و خواهران همه هستند پرستار من امام حسن اخ مرا باشدپرستاران بسیار اما حسین جان پرستار یک زینب آن هم گرفتار پرستار تو روز عاشورا یک زینب وان هم گرفتار اخ امان از دل زینب که خون شد دل زینب😭 زینبی که یک روزی در مدینه پاره های جگر برادر حسن را می بیند اما یک روزی هم در شهر شام همین زینب ببیند نازنین سر بریده حسین یا حسین یا حسین یا حسین درآن مجلس بزم یزیدزینب یک صحنه ای را انشاالله هیچ خواهری به مثل زینب غم نبیند مگر چه دید زینب دران مجلس بزم یزید زینب دید ملعون به یک دست جام شراب گرفته به یک دست هم چوب خیزران ای داره با چوب برلب ودندان برادر می زنه 🔸یزیدا چوب مزن آخ برلب برادرجان 🔸سر بریده چه کرده است باتو خواهان پرپرمن 🔸سرش بریده ای بادو صد خواری 🔸هنوز دست از سر او بر نمی داری (یا بقیه الله امام زمان ) 🔸سری که درمقابل تو است نور عین من است 🔸خدا نکرده امام تو حسین من است ⏪گفت نانجیب این لب و دندان را با چوب می زنی اما لب و دندان رایک روزی پیمبر خدا بوسید این لب ودهان رابابام علی مادرم زهرا بوسید 🔸مزن ظالم حسین مادر ندارد 🔸آخ مزن ظالم که خواهر دل ندارد حسین آرام جانم...حسین روح روانم الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون التماس دعا 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 1403/3/28 @rozehdaftari
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 امام حسین (ع) حضرت رقیه (س) بسم الله الرحمن ارحیم یا رحمن یا رحیم السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. یاصاحب الزمان     🔸دارم اندر دل هوای کربلایت یا حسین 🔸تا کنم این جان ناقابل فدایت یا حسین 🔸من نه تنها واله و حیران به هامون غمم 🔸عالمی سرگشته داری مبتلایت یا حسین 🔸خود شهادت نامه ات امضا نمودی از وفا 🔸جان ما قربان عهد و وفایت یا حسین 🔸ما همه عاصی و بدکار و سیه روی، ای امام 🔸دست ما و دامن دولت سرایت یا حسین ⬅️دلها را ببریم کربلا ، حرم سید الشهدا ، برای امام حسین گریه کنیم (یاد امام ، شهدا، اموات فیض ببرند ).به یاد آن ساعتی که عمه سادات زینب آمد قتلگاه صدازد: برادر می خواهم صورتت را ببوسم اما سر در بدن نداری ، یک وقت دختر علی خم شد لبها را گذاشت بر رگهای بریده با سوز دل حسین را صدا زد ، همین طور که با بدن برادر حرف می زد ، سکینه ناز دانه آمد جلوی عمه ، دید عمه اش یک بدن بی سر را بغل گرفته دارد گفتگو می کند تا این منظره را دید صدا زد : «عَمِّتی هذا نَعشُ مَن ؟» این بدن کیه داری با او حرف می زنی ؟ فرمود :«نَعشُ اَبیکِ الحسین » سکینه جان این بدن بابایت حسین ، خودش را انداخت روی بدن بابا ، نگفت بابا مرا تازیانه می زنند ، نگفت تشنه ام ، صدا زد : بابا پاشو دارند عمه ام را می زنند ، (رحمت خدا بر این ناله ها ).آی گریه کننده های امام حسین ، شما دیدید اگر کسی عزیزی از دست بدهد اگر زن باشد زنها می آیند او رابا عزت ازکنار بدن عزیزش دور می کنند دلداری می دهند ، اما دختر ابی عبدالله را با تازیانه از کنار بدن بابا جدا کردند یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرند اما کسانی که گفتی مریض داری حاجت داری جوان داری امشب بگو حسین جانم تورا به صورت سیلی خورده دخترت قسم دست خالی امشب ردمان نکنی اما عزیزان موقعی که زن غساله نازنین بدن دردانه ی ابی عبداله رو غسل میداد یه وقت سوال کرد سرپرست این بچه کیه همه خانم زینبو نشان دادن گفت این بچه به چه بیماری مبتلا شده که بدنش سیاه و کبود شده و از دنیا رفته ، یه وقت دید عمه سادات داره بلند بلند گریه میکنه ، گفت خانم منو ببخش اگه ناراحتت کردم خانم زینب فرمود این دختر امام حسینه ، هروقت بهانه باباشو میگرفت با سیلی میزدنش نمیدانم شاید یاد صورت کبود مادرش افتاد - زمزمه کن یازهرا الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون التماس دعا 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 1403/3/28 @rozehdaftari
هدایت شده از دکتر سعید جلیلی
⭕️اعلام حمایت حاج منصور ارضی از دکتر سعید جلیلی 🔹در مراسم شب عیدالله اکبر، عید غدیر خم در مسجد ارک تهران ، حاج منصور ارضی، مداح اهل بیت، حمایت خود را از دکتر جلیلی اعلام کرد. ✅ پایگاه اطلاع‌رسانی دکتر سعید جلیلی @saeedjalily
🥀🥀🥀🥀▪️▪️▪️▪️▪️ حرکت ازمکه به کربلا(2,) امام حسین (ع) بسم الله الرحمن الرحیم السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن ⬅️آجر و مزده شما برادران و خواهران عزاداران با بی بی دوعالم فاطمه (س)انشاالله به آبروی ابا عبدالله در هر گوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته آید حاجت روا بشید شفای همه مریض‌ها انشاالله همه اموات فیض ببرند عزیزان کاروان امام حسین دیگه از مکه حرکت کرده به سمت کربلا کم کم بوی محرم به مشام می رسدبگیم حسین جان خدا را شاکریم که امسال هم زنده ایم که درعزاداری شما شرکت کنم خیلی بین من شما بودند ولی حالا جایشان خالیست از این مجلس ومحفل فیض ببرند انشاالله آقا زمانی دست مان.را بگیرد که دست مااز همه جا کوتاست شب اول قبر آقا به فریادمان برسه حالا دلها آماده شد روضه برات بخونم همه اموات فیض ببرند ♦️شیعیان دیگر هوای نینوا دارد حسین ♦️روی دل با کاروان کربلا دارد حسین ♦️از حریم کعبه ی جدش به اشکی شست دست ♦️مروه پشت سر نهاد، اما صفا دارد حسین ♦️می برد در کربلا هفتاد و دو ذبح عظیم ♦️بیش ازین ها حرمت کوی منا دارد حسین ♦️پیش رو راه دیار نیستی، کافیش نیست ♦️اشک و آه عالمی هم در قفا دارد حسین ♦️بس که محمل ها رود منزل به منزل با شتاب ♦️کس نمی داند عروسی یا عزا دارد حسین ♦️رخت و دیباج حرم چون گل به تاراجش برند ♦️تا به جایی که کفن از بوریا دارد حسین ♦️بردن اهل حرم دستور بود و سرّ غیب ♦️ورنه این بی حرمتی ها کی روا دارد حسین ♦️سروران، پروانگان شمع رخسارش ولی ♦️چون سحر روشن که سر از تن جدا دارد حسین ♦️سر به قاچ زین نهاده، راه پیمای عراق ♦️می نماید خود که عهدی با خدا دارد حسین ♦️او وفای عهد را با سر کند سودا ولی ♦️خون به دل از کوفیان بی وفا دارد حسین ♦️دشمنانش بی امان و دوستانش بی وفا ♦️با کدامین سر کند، مشکل دوتا دارد حسین ♦️آب خود با دشمنان تشنه قسمت می کند ♦️عزت و آزادگی بین تا کجا دارد حسین ♦️دشمنش هم آب می بندد به روی اهل بیت ♦️داوری بین با چه قومی بی حیا دارد حسین ♦️دست آخر کز همه بیگانه شد دیدم هنوز ♦️با دم خنجر نگاهی آشنا دارد حسین ♦️شمر گوید گوش کردم تا چه خواهد از خدا ♦️جای نفرین هم به لب دیدم دعا دارد حسین ♦️اشک خونین گو بیا بنشین به چشم شهریار ♦️کاندرین گوشه عزایی بی ریا دارد حسین ⏪فدای اون آقایی بشم که حجشو روز هشتم ذی الحجه به عمره تغییر داد – به طرف عراق حرکت کرداقاابا عبدااله – فرمود جدّم رسول خدا فرموده : اخرج فان اللّه التعالی شاء ان یراك قتیلا بیرون برو كه خداوند خواسته تورا كشته ببینه – گفتن مگه آقا مگر عرفات نمی آی – مگه منا نمی آی – مگه قربانی نمی کنی آقا – فرمود قربانی های من همراهم هستن . 🌾قربانی تو کودک شش ماهه تو بود 🌾ای سوخته ز ماتم تو جان ما حسین قربان شما و کاروانت که درحال حرکت به سمت کربلا هستند حسین جان 🔶از حریم کعبه آهنگ سفر داریم ما 🔶مقصدی بالاتر از این در نظر داریم ما 🔶می رویم از کعبه سوی کربلای پُر بلا 🔶اینچنین حُکم از خدای دادگر داریم ما 🔶از برِ قبر پیمبر گرچه هجرت کرده ایم 🔶گوش جان بر گفتۀ خیرالبشر داریم ما 🔶چون خدا خواهد ببیند جسم ما را غرق خون 🔶نِی ز مرگ اندیشه، نِی خوف از خطر داریم ما 🔶دینِ حق گر جُز به قتل ما نگردد جاودان 🔶از سنان و تیغ و پیکان کِی حَذَر داریم ما 🔶تا کنیم اتمام حجّ ناتمام خویش را 🔶از ازل شورِ شهادت را به سر داریم ما ⏪یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر ازاین مجلس ومحفل فیض ببرد اما عزاداران یه وقت عصر عاشورا بی بی زینب آمد کنار قتلگاه چه دید حلقوم بریده برادرش حسین بی بی عرض کرد:”اللهم تقبل منا هذا قلیل القربان خدایا! این قربانى کم را از ما قبول کن.” 🔸پر می زند دلم به هوای حریم تو 🔸آنجا که مستجاب شود هر دعا حسین 🔸از یاد رفت داغ عزیزان ما ولی 🔸داغ تو کی رود ز دل و جان ما حسین حسین آرام جانم..حسین روح روانم الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون التماس دعا 🥀🥀🥀🥀🥀▪️▪️▪️▪️▪️ 1403/3/30
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀▪️▪️▪️▪️ شب اول محرم(2) روضه حضرت مسلم بن عقیل(ع) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن ویا رحیم اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ. وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ. اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ. ♦️به خون چهره دادم غسل از پا تا سر خود را ♦️زیارت میکنم با دست بسته رهبر خود را ♦️به یاد حنجر خونین و کام خشک مولایم ♦️لب عطشان نهادم زیر خنجر حنجر خود را ♦️به هر جا پا نهادم بر رویم بستند درها را ♦️که بر دیوارها بگذاشتم امشب سر خود را ♦️به فرقم هر چه آتش بارد، از گل دوست تر دارم ♦️که وقف خاک جانان کرده ام خاکستر خود را ♦️به موج تیغ دشمن دوست را کردم چنان پیدا ♦️که گم حساب زخم های پیکر خود را ♦️عذار نیلی از سیلی کنم تا هدیه بر زهرا ♦️فرستادم به همراه سکینه دختر خود را ♦️یقین دارم که مولا از برای دیدنم آید ♦️که سوی مکّه افکندم نگاه آخر خود را ♦️صدای نالۀ زهرا به گوشم می رسد آری ♦️که بالای سرم آورده مولا، مادر خود را ♦️الا ای یوسف زهرا میا کوفه که می ترسم ♦️به چنگ گرگ ها بینی علیِّ اکبر خود را ♦️میا از کعبه ای مولای من در این منای خون ♦️که بینی بر فراز دست، ذبح اصغر خود را ⬅️شب اول محرمه، به فرموده امام رضا علیه السلام از امشب تا عاشورا کسی خنده رو لبای بابام امام کاظم علیه السلام نمی دید. آخه همه ساله از اول محرم تا روز عاشورا پیراهن پاره پاره ی سیدالشهداء (علیه السلام را ازعرش خدا رو به زمین آویزون می کنند، حزن و غم و اندوه همه ی عالم را فرامی گیره. یا صاحب الزمان، از همین امشب شما رو به حق غریبی مسلم قسم می دهم به ما عناینی بفر مائید.شب اول محرمه بریم در خونه مسلم بن عقیل انشاالله حاجت روا بشید روضه حضرت مسلم بخونم همه اموات فیض ببرند نمیدونم تا حالا تو یه شهری غریب بودید یانه... تا حالا براتون اتفاق افتاده تو یه شهری... بی کس و تنها باشید... احساس غربت کنید... خیلی سخته. اما... میخام بگم اگر هم تو شهری غریب بودید شاید دیگه دشمن نداشتید... قربون غریبیت برم آقا یا مسلم بن عقیل... تنها و غریب در کوچه های شهر کوفه... اومد کنار یک خونه ای ایستاد... تکیه داد به دیوار غریبی... یه پیره زنی در رو باز کرد.. صدازد.. آقا...چرا اینجا ایستادید؟ مگه خبر ندارید شهر امنیت نداره... اول آقا مسلم بن عقیل صدا زد... خانوم... میشه برام آبی بیاری... (قربون لبهای تشنه ات برم اقاجونم) این پیرزن رفت و برا آقا آب آورد... وقتی حضرت آب رو نوشیدند... دوباره این پیر زن صدا زد... آقا این روزها شهر امنیت نداره... برای چی هنوز ایستادید... یه دفعه آقا مسلم بن عقیل فرمودند... کجا برم... من تو این شهر خونه ای ندارم.. من توی این شهر غریبم... پیر زن به سیمای نورانی اقا مسلم بن عقیل نگاهی کرد.. عرضه داشت... آقا جان... مگه شما کی هستید..حضرت فرمودند من مسلم بن عقیلم... سفیر ابی عبد الله ام... تا پیر زن فهمید این آقا فرستاده ی حسینه. صدا زد... آقا. جانم به فدای شما... این خانه... خانه ی شماست... منم کنیز شمام. ای کاش مردم کوفه.. به اندازه این پیر زن معرفت میداشتند...هرطوری بود نانجیبها خبردار شدند... نزدیکی های صبح خونه پیرزن رو محاصره کردند مسلم از خانه بیرون اومد... جنگ نمایانی کرد. خیلی از این نانجیبها رو به درک واصل کرد. اما بلاخره آقا رو با مکر و حیله گرفتار کردند...بردن بالای دارالاماره حالا میخواهی گریه کنی بسم الله. مردم کوفه دارن نگاه میکنند.هرکسی یه حرفی میزنه.یکی میگه حتما آقا را آزاد میکنن...یکی میگه نه دیگه آقا رو به شهادت میرسونند.. همه دارن نگاه میکنند. یه دفعه دیدن سر از تن آقا جدا کردند... ای وای... ای وای.. غریبانه... بدن بی جان مسلم را... از بالای دارالإماره به زمین انداختند... یاصاحب الزمان. میخوام بگم اینجا... سر از تن آقا مسلم بن عقیل جدا کردن... بدن نازنینش رو غریبانه از بالای بام به زمین انداختند.......اما دیگه زن و بچه مسلم نبودن ببینن.. دیگه دختر بچه اش نبود ببینه. بمیرم... برات حسین.... جلوچشمان زینب جلو چشمان بچه های حسین.. صدا زدند. اسبهاتون رو نعل تازه بزنید... آنقدر بر روی بدن عزیز زهرا... اسب دواندند.. تمام استخوان ها شکست... حسین آرام جانم..حسین روح روانم الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون التماس دعا 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 1403/3/27
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ اول محرم حضرت مسلم علیه السلام بسم الله الرحمن الرحیم یارحمن ویا رحیم ْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ♦️الا ای کوچه های تنگ و تاریک ♦️غروب عمر مسلم گشته نزدیک ♦️میا کوفه که اکبر نوجوان است ♦️علی اصغرت شیرین زبان است ♦️میا کوفه که زینب خوار گردد ♦️اسیر فرقه کفار گردد ⬅️شب اول،ببین عزتُ،هر كجا می خوان روضه ی حسین علیه السلام شروع كنن،با مسلم شروع می كنن،دروازه ورود به محرم روضه ی این آقاست،اولین شهید این هفتاد و دو نفر مسلم ِ،این عزت نیست؟این مزد نیست؟سلام خدا به این آقا،خیلی نمی خوام شب اول اذیتت كنم،اما دلم راضی نمی شه از شب اول بگذرم یه جوری گریه كنم،اگه امشب گفتند پاشو بساط خودتو جمع كن،خیلی این غزل جانسوزه من كه امروز روضه رو مرور می كردم،گفتم دیگه نمی خوای روضه بخونی،از بس كه این غزل،مرثیه حرفشو قشنگ می زنه،ببین این آقا چقدر غریب شده،خیلی سخته آقا غربت،اونم برای یه مرد،اونم تو یه شهر غریب دل این شهر برای نفسم تنگ شده جان من کوفه میا کوفه دلش سنگ شده زبانحال مسلم با آقا و اربابشه،خیلی مسلم حسین رو دوست داشت،خیلی به آقا ابی عبدالله علاقه داشته،بی خود نیست به این درجه رسیده شب اول محرم روضه برات بخونم همه اموات فیض ببرند امام حسین(ع) مسلم را به کوفه فرستاد. چهار، پنج روزی که مسلم در کوفه بود هیجده هزار نفر با مسلم بیعت کردند. مسجد کوفه مسجد بزرگی است وقتی مسلم نماز می خواند تا دم در مسجد از جمعیت پر می شد. یک شب عبیدالله اعلام کرد هر کس اطراف مسلم باشد و از مسلم طرفداری کند دستگیرش می کنیم. مسلم بن عقیل نماز مغرب را خواند. بین نماز مغرب و عشاء پشت سرش را نگاه کرد، دید یک نفر هم پشت سرش نیست. همه رفته بودند. تمام مردم شهر مضطرب هستند. در شهر پخش شده بود که طرفداران مسلم را دستگیر می کنند یکی شوهرش خانه نیست می گفت: نکند شوهرم را گرفته باشند. یکی پسرش بیرون است.یکی برادرش نیست. مسلم کنار کوچه ای از استر پیاده شد و سرش را به دیوار گذاشت. زنی جلوی در نشسته بود. اسمش طوعه بود. او هم منتظر پسرش بود تا برگردد. دید آقایی از استر پیاده شد و سرش را به دیوار گذاشته است. گفت: آقاجان! چرا سرت را به دیوار خانه من گذاشتی؟ چرا به خانه ات نمی روی؟ دفعه سوم که زن سوال کرد، مسلم گفت: آب داری برای من بیاوری؟ زن رفت آب آورد. مسلم باز همانجا ایستاد. آن زن گفت: آقاجان! چرا به خانه ات نمی روی؟ صدا زد: مادر من خانه ندارم. زن گفت: شما کی هستی؟ گفت: من مسلم بن عقیل هستم. مسلم آن شب را در خانه طوعه ماند. هنگام صبح پسر این زن به دارالامارة خبر داد در خانه آنهاست. عبدالله بن عباس با هفتاد سوار آمد و خانه را محاصره کردند. یک وقت زن آمد داخل اتاق صدا زد: آقاجان! مسلم بن عقیل! خانه را محاصره کردند. مثل اینکه فهمیده اند شما داخل خانه ما هستید. مسلم بن عقیل از خانه بیرون آمد سوار اسبش شد. شمشیر می زند و می کشد. دشمنان را روی زمین می ریزد. این بی انصافها دسته های نی را آتش زدند و از بالای بام بر سرش ریختند. همه بگویید: غریب مسلم! غریب مسلم! بعد از پیکار عظیم مسلم را گرفتند. دست مسلم را به پشت سر بستند. او را به طرف دارالامارة آورند. وقتی عبیدالله رسید شروع کرد به گریه کردن. عبیدالله گفت: چرا گریه می کنی؟ کسی که در این کارها می افتد باید پیه کشته شدن هم به تنش بمالد. چرا گریه می کنی؟ صدا زد: عبیدالله! به خدا قسم اگر برای خودم . کشته شدن گریه کنم. گفت: پس برای چه گریه می کنی؟ گفت: دلم می سوزد که نامه نوشته ام تا حسین(ع) به کوفه بیاید. می ترسم امام حسین (ع) دست زن و بچه اش را بگیرد و به طرف شما مردم بی وفا بیاید.هنگامی که می خواستند او را بکشند فرمود: عبیدالله! سه وصیت دارم. اول وصیتم این است وقتی مرا کشید بدنم را روی خاکها نگذارید! مرا دفنم کنید. وصیت دومم این است که هفتصد درهم در کوفه قرض دارم، زره مرا بفروشید و قرضهایم را ادا کنید. یک وصیت دیگر هم دارم وآن اینکه دلم می خواهد یک نامه بنویسید که حسین(ع) نیاید. آی غریب حسین! حسین!... ا علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون التماس دعا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ۱۴۰۳/۳/۶
🕊﷽🕊 🖤 ▪️ ▪️ 🖤 ع 🕊بر میوه قلب و جان زهرا صلوات 🕊رخسار حسین آن دلارا صلوات 🕊تقدیم و نثار میزبانان عزا 🕊بر احمد و علیّ و زهرا صلوات (دعای فرج) ⬅️ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ  عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ  وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ➡️ ⏪ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ⏩ 💔سری خواهم که گردد خاک پایت 💔دو چشمی را که گِرید از برایت 💔آخ الهی چشم من در وقت مُردن 💔ببیند آن جمال دلربایت ⬅️ان شاالله اون لحظه ای که شبِ اول قبرم میشه، همه منو تنها میزارن، آقا بیاد به دیدنم.... هر کی میخواد شب اول قبر اربابش به فریادش برسه صداش بزنه... 🎵جانم حسین... جانم حسین .. 🎵 ای جان جانانم حسین... (همه بگن) ⬅️صدا تو بلند کن بزار مولا صداتو بشنوه... بزار مادرش زهرا صداتو بشنوه... مادرش میگه خوش اومدی به مجلس حسینم... یه وقتی میاد که هیشکی به داد منو تو نمیرسه، تو صحرای محشر... زمین داغ .. همه در اضطراب... آخ خدا روزی که پدر از فرزند فرار میکنه... فرزند از پدر فرار میکنه... روایت میگه، کسی نیست به فریاد برسه.. یه وقت میبینی یه آقایی وارد محشر شد.. میفرماید این صدای شیون و ناله برا من حسین آشناست... اینا گریه کن منه حسین بودند اینا با اشک و زمزمه شون تسلای دل مادرم زهرا شدند... ⏪حالا که داری اشک میریزی... اگه مادرت زنده است افتخار کن به این مادر... شبر محبت اهل بیت به تو داده... اما اگه مادر نداری... بگو مادر... این اشکای چشمم طبق نوری باشه برای توی مادر که منو حسینی تربیت کردی... منو گریه کن ابی عبدالله تربیت کردی... بگو مادر ... ممنونتم، ممنونتم ◀️روز دوم محرم دلتو ببرم کربلا آی کربلائیا (زینب رسید کربلا) 🥀فریاد یا محمدا... زینب رسید به کربلا ☑️زینب رسید به کربلا، (واویلا)3 ☑️زهرا شده صاحب عزا(واویلا)3 ⬅️ بیاد اون لحظه ای که کاروان رسید کربلا... تا رسیدن به کربلا دیدن ذوالجناح حرکت نمیکنه.. همچین که رسیدن به کربلا.. انگار غم های عالم به دل زینب رسید.. 🥀آی زینب زینب زینب... داداش اینجا کجاست.. چرا دلم داره شور میزنه داداش؟ داداش بیا برگردیم... دیگه از امروز بگو امان از دل زینب... یه وقت ابی عبدالله صدا زدند... کربلا... صدای ضجه و شیون بی بی زینب بلند شد... (امروز دلت میخواد با زینب بری کربلا.).. ▪️آخ در این صحرا مکن منزل برادر ▪️که ترسم بی برادر گردم اینجا ▪️نمیخواهم سیه پوش و عزادار ▪️به داغ اکبرم گردم در اینجا ▪️نمیخواهم ز دیده اشک افشان ▪️بی عباس دلاور گردم اینجا بمیرم برا غصه های دلت بی‌بی جان... 🔹اما من میخوام بگم بی‌بی جان الان گریه نکن.. الان همه دورت اند... بی بی جان الان زوده گریه کنی...پرده رو کنار بزن ، ببین یکی مثل عباس ایستاده... ببین یه طرف علی اکبره.. یه طرف قاسمه.. همه هستند بی بی جان بی‌بی جان هنوز دستی از بدن جدا نشده.. هنوز بدن علی اکبر ارباً اربا نشده.. ای وای ... هنوز گلوی علی اصغرت تیر سه شعبه نخورده.. هنوز زنان و بچه ها به اسارت نرفتن... ✨هنوز رخت اسیری به تن ندارد کس ✨هنوز ناله ندارد ، عمو به فریاد رس ✨هنوز آنچه زیاد است در حرم آب است ✨کجا زسوز عطش شیرخواره بی خواب است 🌱سادات منو ببخشن ✨هنوز صید نگشته بچه آهویی ✨و تازیانه نخورده ، هیچ بانویی ✨عمه سادات با برادر است ✨زینب کبری کنار دلبر است 🍁(بگمو التماس دعا) ⏪میخوام بگم خانم جان تا رسیدی به کربلا گریه کردی... ناله زدی.. میخوام بگم الان گریه نکن.. گریه هاتو بزار برا اون لحظه ای که.. همه رو سوار ناقه میکنی... میخوای سوار بشی محرم نداری بی‌بی جان... ای حسین..حسین... حسین یه وقت صدا زد داداش پاشو زینبتو دارن به اسیری میبرن.. یه وقت بی‌بی روشو کرد سمت علفمه.. صدا زد عباس جان .. پاشو داداش... پاشو ببین چه بر سر زینبت اومده...پاشی تنهایی و بیکسی زینبت رو ببین... 🌿هر چقدر ناله داری به سوز دل زینب کبری س به اشک و آه و ناله ام المصائب زینب کبری س 3 مرتبه ناله بزن بگو .. یا حسین... 💥شادم همه عمر تا حسین میگویم 💥راز دل خود با حسین میگویم 💥آنشب که چراغ عمر من خاموش است 💥در ظلمت قبر حسین حسین میگویم ⬇️صلوات حذف نشه لطفا⬇️ ✨هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)✨
روضۂ دفتری ورودیه امام حسین(ع) به کربلا 🏴🎪🏴🎪🏴🎪🏴 👈🏻بانوای جانسوز:استاد پرویزی🎙️ 👈🏻تایپ و ارسال: علیمحمدی✍🏻 روزی هزار بارکه شکرخدا کنیم شاید که حقِ آمدنش را ادا کنیم امسال هم بدون توسرزد هلال غم کِی بارخِ تودیده به این ماه واکنیم ◾محرم وقتی محرمه که اول به ماه روی تو نگاه کنیم، آخ اون چه محرمی میشه ، حرف دلته یا نه؟ بیا از همین شب اول عهد ببندیم: ما عهدکرده ایم که در روضۂ حسین اول برای روز ظهورت دعاکنیم یابن الحسن، یابن الحسن فکر نکنی خودت میتونی بیای روضه، محاله، این کلام امام صادقِ، مرحوم ابن قولَویه در کامل الزیارات میگه: احدی در مجلس ما قدم نمیذاره مگر اینکه ما بریم در خونشِ بزنیم فکر نکنی خودت با پای خودت اومدی ، دونه دونه شما رو امام زمان برای شب اول عزا صدا زده ، ببین چقدر خاطر خواهت بودن که تو رو صدا زدن آقا ما محرمو بدونِ گریه نمیخوایم، این گریه ی شما معنی داره، معناش اینه هر کی گریه واشک داره فاطمه دست کشیده رو چشماش ،حضرت زهرا تو رو راه داده توی خیمه روز(شبِ)دوم محرمه، خیمه ها برپا شد، ابا عبدالله دید بی بی زینب نیست خبری از زینب نیست، این طرف و آن طرف گشت زینبِ من کجاست؟ کسی زینبِ منو ندیده؟ یه مرتبه علی اکبر سراسیمه آمد جلوگفت بابا عمه رفته پشت یه خیمه ای نشسته، زانوهاشو بغل گرفته، هی زیرِلب میگه: آخه من چیکار کنم؟ آخه.من چه جوری بدون حسینم برگردم؟ ابا عبدالله خودشو رسوند بالای سرِ زینب، ایستاد آفتاب ب صورت زینب نخوره، خواهر جان چی شده چرا اینقدر بی تابی؟ سرش رو بلند کرد گفت: حسین خدا سایه تو از سر من کم نکنه، حسین جان.از وقتی پام ب این سرزمین رسیده قلبم تحتِ فشاره از آن ترسم به غم دمساز گردم تو را بگذارم و خود باز گردم یه حرفایی بین خواهر و برادر ردّ وبدل شد، زینب جان اینجا میشه سرزمینی ک قبله ی دوستان ما میشه از تموم عالم میان زیارت میکنن، برای ما گریه میکنن، خدا گناهاشونو می بخشه بی بی زینب فرمودن: اگه اینجوره باشه قبوله، صبر میکنم حرف ها ک تموم شد سرش رو بلند کرد یه نگاه به علی اکبر کرد گفت: علی جان یکی عمه به تو بدهکار شد، رفتی داداشمو اوردی ممنونم عزیزم ، بدهی رو گذاشت زینب، کی بدهی رو داد؟ روزی که ابا عبدالله بالای سر علی اکبر نگاه میکرد دید زینب هم نشسته ، هر کجا نشستی با سوز دل ارباب بی کفن رو صدا بزن: حسین آرام جانم حسین روح و روانم حسین درمان دردم حسین دورت بگردم
1.22M
◾دشتی ورودیه به کربلا◾ رسید از ره دوباره ماه ماتم سیه بر تن کنید بهر محرم رسیده قافله با آه و ناله به همراهش هفتاد و دو لاله الا ای کاروان سالارِ زینب سیه گردیده روزگارِ زینب بیا تا گویمت شرح جدایی امان از این دیارِ بی وفایی در اینجا میشود برتو جسارت فدا گردد جوان گُلعذارت دلم اینجا هوای گریه داره چه جوری از غمت طاقت بیاره تو دانی جان من بسته به جانت همی ترسم که گردم نوحه خوانت بگفتا ‌ زینب از درد نهانی زِ سوز آه او سوزد جهانی به صحرا دیده ی تر دارد امشب که بر زانوی خود سر دارد امشب بگفتا(هستی)خیمه گشته بر پا بخواند(پرویزی)با قلب شیدا 👈🏻اجرای سبک: استاد پرویزی🎙️ 👈🏻سراینده شعر: هستی علیمحمدی
|⇦•محتشم بخوان روضه.. و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام وباب الحوائج حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی میرداماد •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِيم "يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِين" محتشم بخوان روضه، اول محرم شد نوحه سر بده مقبل، وقت نوحه و دم شد پيراهنِ كهنه بر بام عرش پرچم شد پيش ديده ي زهرا قتلگاه مجسم شد صد شكر كه با زهرا همه ناله و همراهيم ما اذن عزاداري از فاطمه مي خواهيم گوشه گوشه ي عالم خيمه ي عزا برپاست بهترين عمل گريه بر غريبِ عاشوراست آقايي عالم در نوكريِ اين آقاست رزق نوكريِ ما دستِ حضرتِ زهراست ما حلقه گوشانِ اين خيمه و خرگاهيم ما اذن عزاداري از فاطمه مي خواهيم مجلس عزا دارند انبيا همه با هم موسي شده دربان و خضر ميزند پرچم نوح نوحه ميخواهد، گريه ميكند آدم ميزند به سر يحيي، ميزند مسيحا دَم آماده ي قرباني شد ذبيحِ ابراهيم ما اذن عزاداري از فاطمه مي خواهيم *صاحب عزاي اين مجالس مادرِ، اذن اشك و ناله رو از بي بي بخواهيم، ان شالله به عاشورا برسيم، ان شالله به اربعين برسيم، همه ي ما نگرانيم، هر كسي يه جوري نگرانِ حسينِ، جنس اين نگراني برا هر كسي فرق ميكنه، پيغمبر دَمِ جون دادن ديد حسين اومده بغلش، خودش رو انداخت ابي عبدالله تو آغوش پيغمبر، تا اميرالمؤمنين اومد حسين رو برداره پيغمبر گفت: نه علي جان! بذار باشه تو بغلم، من با حسين راحتم،  پيغمبر نگرانِ حسينش بود، هي با خودش ميگفت: "مالي و ليزيد؟ لا بارك الله فيه، اللهم العن يزيد" ما رو به یزید چه کار؟ لعنت کرد پیغمبر قاتلین ابی عبدالله رو، اميرالمؤمنين شب آخري نگران حسين بود، اگه نگران نبود عباسش رو صدا نمي كرد، نمي گفت: عباس! بيا دست حسين رو توي دستت بذارم، يادت باشه من نيستم حسين تنها نمونه، داداش حسنش نگرانش بود، اون لحظه هاي آخري هي چشماش رو نيمه باز مي كرد، هي ميگفت:" لَا یَوْمَ‏ کَیَوْمِکَ یَا اَبا عَبْدِالله" اما همه نگراني ها يه طرف، نگرانيِ مادرش زهرا يه طرف، اون شب آخري كفن هارو داد دستِ زينب، هر كدوم از بچه هاش رو يه جور سفارش كرد، اما تا به حسين رسيد، گفت: علي!" أبكنى وابك لليتامى، و لا تنس قتيل العدى بطف العراق"... اي تشنه لب حسين! عشق زينب حسين! اي بي كفن حسين! عريان بدن حسين! *امشب شب مسلمِ، شب اون آقايي كه اون هم نگرانِ حسين بود، اصلاً نگران جون داد، از پله هاي درالاماره كه بالا مي رفت، نگران بود، هي بهش ميگفتن: ترسيدي؟ تو كه تويِ كوچه هاي كوفه رجز ميخوندي، چي شد؟ فهميدي ميخوان بكُشنت جا زدي؟ گفت: نه!" اَبكي عَلَي الحُسين و آلِ الحسين" گريه ام برا آقام حسينِ، آخه دست زن و بچه اش رو گرفته داره مياد... چند تا شباهت بين مسلم و سيدالشهدا بود، از نگرانيش گفتم، لحظه ي آخر ابي عبدالله هم نگران بود، هر دو غريب بودن، هر دو تنها شدن، هر دو سنگ خوردن، هر دو نيزه خوردن، هر دو تيرباران شدن، هر دو مورد هجومِ سراسري قرار گرفتن، يعني چند نفر به يه نفر، هر دو تشنه بودن، آب نخوردن، هر دو برهنه و عريان شدن، اما يه فرق با هم دارن، يه تفاوت رو بگم، بدن مسلم رو از بالاي دارالاماره پرت كردن پايين، به بدن جسارت كرد، به اسب بستن، اما همين و تمام، اما كربلا ده نفر سوارِ اسب شدن" نَحنُ رَضَضنَا الصَّدرَ" روي بدن ابي عبدالله تاختن، بدن جوري شده بود كه خواهرش نمي شناخت برادر رو، هي ميگفت: آيا تويي برادر من؟ آيا تو حسينِ مني؟... بيار دستت رو بالا، بالحسينِ الهي العفو....* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... @rozehdaftari
Mirdamad 1402 shab01 a.mp3
25.23M
|⇦•محتشم روضه بخوان..... و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام وباب الحوائج حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی میرداماد •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ميان اين همه تشويش و بى قرارى شهر حسين(ع) امن‌ترين تكيه‌گاه نوكرهاست❣️ @rozehdaftari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️آمد بهار جان‌ها... 🔹تصاویری زیبا و دیده نشده از جمعیت حاضر در استقبال و حمایت از سعید جلیلی در مشهد
بسته شدن آب فرات به روی امام حسین(ع) و یارانشان و ایثارگریهای سقای کربلا برای رساندن آب به تشنگان و حماسه آفرینی یارانی که با لبانی تشنه، شهد شهادت را نوشیدند، به یقین قداست و جایگاه والای آب را در فرهنگ شیعیان و به خصوص ایرانیان دارد و انعکاس این امر را در فرهنگ مردم و به خصوص در شکل گیری آداب و رسوم و آیینها شاهد هستیم. دیدگاه جواد محدثی در کتاب “فرهنگ عاشورا” جواد محدثی، در توضیح این سنت آمده است: مراسم طشت گذاری، مراسمی است سنتی که در عزاداری ایام عاشورا و عمدتا در شهرستان اردبیل برگزار میشود و طشتهای آب را که رمزی از فرات می باشد در مساجد و حسینیه ها میآورند و این سنت به تاسی از اقدام سالار شهیدان و یادآور رفتار جوانمردانه امام حسین (ع) در مقابل سپاه حر می باشد که به روایتی آن حضرت، در روز ۲۷ ذیحجه آب مشکها را در طشتها ریخته و تمام لشکر حر و اسبان آنها را سیراب کردند آیین طشت‌ گذاری در میان آذری زبان ها مراسم تشت گذاری در استانهای آذری زبان، از ریشه ‌دارترین آیینهای ماه محرم است که در روزهای پایان ماه ذی‌ الحجه برگزار می ‌شود و در حقیقت، برگزاری این آیین، آماده شدن حسینیان برای برگزاری مراسم سوگواری سید و سالار شهیدان را نوید می ‌دهد.
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀▪️▪️▪️▪️ شب اول محرم(2) روضه حضرت مسلم بن عقیل(ع) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن ویا رحیم اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ. وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ. اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ. ♦️به خون چهره دادم غسل از پا تا سر خود را ♦️زیارت میکنم با دست بسته رهبر خود را ♦️به یاد حنجر خونین و کام خشک مولایم ♦️لب عطشان نهادم زیر خنجر حنجر خود را ♦️به هر جا پا نهادم بر رویم بستند درها را ♦️که بر دیوارها بگذاشتم امشب سر خود را ♦️به فرقم هر چه آتش بارد، از گل دوست تر دارم ♦️که وقف خاک جانان کرده ام خاکستر خود را ♦️به موج تیغ دشمن دوست را کردم چنان پیدا ♦️که گم حساب زخم های پیکر خود را ♦️عذار نیلی از سیلی کنم تا هدیه بر زهرا ♦️فرستادم به همراه سکینه دختر خود را ♦️یقین دارم که مولا از برای دیدنم آید ♦️که سوی مکّه افکندم نگاه آخر خود را ♦️صدای نالۀ زهرا به گوشم می رسد آری ♦️که بالای سرم آورده مولا، مادر خود را ♦️الا ای یوسف زهرا میا کوفه که می ترسم ♦️به چنگ گرگ ها بینی علیِّ اکبر خود را ♦️میا از کعبه ای مولای من در این منای خون ♦️که بینی بر فراز دست، ذبح اصغر خود را ⬅️شب اول محرمه، به فرموده امام رضا علیه السلام از امشب تا عاشورا کسی خنده رو لبای بابام امام کاظم علیه السلام نمی دید. آخه همه ساله از اول محرم تا روز عاشورا پیراهن پاره پاره ی سیدالشهداء (علیه السلام را ازعرش خدا رو به زمین آویزون می کنند، حزن و غم و اندوه همه ی عالم را فرامی گیره. یا صاحب الزمان، از همین امشب شما رو به حق غریبی مسلم قسم می دهم به ما عناینی بفر مائید.شب اول محرمه بریم در خونه مسلم بن عقیل انشاالله حاجت روا بشید روضه حضرت مسلم بخونم همه اموات فیض ببرند نمیدونم تا حالا تو یه شهری غریب بودید یانه... تا حالا براتون اتفاق افتاده تو یه شهری... بی کس و تنها باشید... احساس غربت کنید... خیلی سخته. اما... میخام بگم اگر هم تو شهری غریب بودید شاید دیگه دشمن نداشتید... قربون غریبیت برم آقا یا مسلم بن عقیل... تنها و غریب در کوچه های شهر کوفه... اومد کنار یک خونه ای ایستاد... تکیه داد به دیوار غریبی... یه پیره زنی در رو باز کرد.. صدازد.. آقا...چرا اینجا ایستادید؟ مگه خبر ندارید شهر امنیت نداره... اول آقا مسلم بن عقیل صدا زد... خانوم... میشه برام آبی بیاری... (قربون لبهای تشنه ات برم اقاجونم) این پیرزن رفت و برا آقا آب آورد... وقتی حضرت آب رو نوشیدند... دوباره این پیر زن صدا زد... آقا این روزها شهر امنیت نداره... برای چی هنوز ایستادید... یه دفعه آقا مسلم بن عقیل فرمودند... کجا برم... من تو این شهر خونه ای ندارم.. من توی این شهر غریبم... پیر زن به سیمای نورانی اقا مسلم بن عقیل نگاهی کرد.. عرضه داشت... آقا جان... مگه شما کی هستید..حضرت فرمودند من مسلم بن عقیلم... سفیر ابی عبد الله ام... تا پیر زن فهمید این آقا فرستاده ی حسینه. صدا زد... آقا. جانم به فدای شما... این خانه... خانه ی شماست... منم کنیز شمام. ای کاش مردم کوفه.. به اندازه این پیر زن معرفت میداشتند...هرطوری بود نانجیبها خبردار شدند... نزدیکی های صبح خونه پیرزن رو محاصره کردند مسلم از خانه بیرون اومد... جنگ نمایانی کرد. خیلی از این نانجیبها رو به درک واصل کرد. اما بلاخره آقا رو با مکر و حیله گرفتار کردند...بردن بالای دارالاماره حالا میخواهی گریه کنی بسم الله. مردم کوفه دارن نگاه میکنند.هرکسی یه حرفی میزنه.یکی میگه حتما آقا را آزاد میکنن...یکی میگه نه دیگه آقا رو به شهادت میرسونند.. همه دارن نگاه میکنند. یه دفعه دیدن سر از تن آقا جدا کردند... ای وای... ای وای.. غریبانه... بدن بی جان مسلم را... از بالای دارالإماره به زمین انداختند... یاصاحب الزمان. میخوام بگم اینجا... سر از تن آقا مسلم بن عقیل جدا کردن... بدن نازنینش رو غریبانه از بالای بام به زمین انداختند.......اما دیگه زن و بچه مسلم نبودن ببینن.. دیگه دختر بچه اش نبود ببینه. بمیرم... برات حسین.... جلوچشمان زینب جلو چشمان بچه های حسین.. صدا زدند. اسبهاتون رو نعل تازه بزنید... آنقدر بر روی بدن عزیز زهرا... اسب دواندند.. تمام استخوان ها شکست... حسین آرام جانم..حسین روح روانم الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون التماس دعا 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 1403/3/27 @rozehdaftari
❣﷽❣ 🍃 ( 2) 🕊 🍃 ع ❣رخسار شهید کربلا را صلوات ❣تقدیم بر آن نگار والا صلوات ❣او زینت عرشو زینت دوش نبی ست ❣بر زینت عرش بر آن دل آرا صلوات 🕊مهدی‌یامهدی🕊 🌱دیدم به خواب آن آشنا دارد میاید 🌱دیدم که بر دردم دوا دارد میاید 🌱دیدم که با شال عزا و چشم گریان 🌱مولای ما صاحب عزا دارد میاید آقا جان 🌱تو بانی این روضه ای، دریاب مارا 🌱آغوش خود بگشا، گدا دارد میاید 🌱امشب نمیدانم چه سری هست کین جا 🌱بوی شهیدان خدا دارد میاید 🍂🍂 ⬅️ ➡️ 🔘🔘 ▪️در خانه دل غم حسین است ▪️چون ماه محرم حسین است ▪️بی شبهه بود خدا عزادار ▪️هر جای که ماتم حسین است ▪️هر درد کند دوا به عالم ▪️اشکی که به ماتم حسین است ⬅️ با عالم و آدم امروز هم ناله شو ... این شبا و روزا زمین و زمان زمزمه حسین دارن.. 💥حسین آرام جانم ..     💥حسین روح روانم.... 💥(با من هم ناله شو)   ⬅️حسین جان ماه محرمت اومد... دلهای ما تو داغ مصیبت شما عزادارشده... خیلی دلمون می خواست محرمی کنار قبر شما باشیم.. کنار ضریح شش گوشه شما عزاداری کنیم ...به سر و سینه بزنیم .. بیایید از همین جا دلمونو ببریم کربلا... تویی که یک عمر حسین حسین گفتی ماه محرم اومد... ⬅️از کجای این مجلس می‌خوای دنبال قافله حسینی حرکت کنی... تو این قافله همه دور هم جمع اند... اما وقتی برمیگردن خیلی اتفاقها براشون افتاده ... خواهر بی برادر شده... سکینه بی علی اکبر بدون علی اصغر شده... مدینه... وقتی دختر علی زینب برمیگرده مدینه.. داغ شش برادر دیده... ⚡️امان امان.... ⬅️نقل می کنند وقتی قافله رسید به کربلا همه دیدن اسب امام حسین قدم از قدم برنمی‌داره... سوال کردند اسم این سرزمین چیه گفتن قادسیه.. قاضریه ...شط فرات... آقا فرمودند بگین ببینم اسم دیگه ای هم داره یا نه؟؟ گفتن بله اسم دیگه اش کربلاست... میگن وقتی امام حسین اسم کربلا رو شنید گریه زیاد کرد.... فرمود سوگند به خدا همین جا حرمت ما را می شکنند... کودکان ما را می کُشند... اینجا دیگه بارها را زمین بذارید... ✨ گفت یاران این زمین وعدگاه ما بود ✨ منزل امید ما قتلگاه ما بود ✨ این زمین وادی درد است و بلا ✨ کعبهٔ اهل دل ،، کرب و بلا     ⬅️ همه پیاده شدند..خیمه‌ها را به پا کردند.. خدا میدونه جوانای بنی هاشم با چه عزت و احترامی خانم زینب رو از ناقه پیاده کردند... قاسم عنان مرکب بی بی رو گرفت... علی اکبر صدا زد : عمه جان دستتو بده به من پایین بیا.. عباس پاشو رکاب قرار داد... چطور خیمه‌ها را بپا کردند... 🍁 دیگه از امروز بگو امان از دل زینب....    ⬅️ اما میخوام بگم کجا بودند جوونای بنی هاشم.... کجا بودند که غربت زینب س رو ببینند .... اون  ساعتی که بدنهای قطعه قطعه روی زمین افتاده عمه سادات بین نامحرما... همه رو سوار ناقه ها کرد.. آخ... چه کسی زینبُ سوار مرکب کنه... شاید یه نگاه به گودی قتلگاه کرده باشه .. یه نگاه به سمت علقمه .. امان امان... ⬅️صدا زد حسین جان... داداش ... پاشو پاشو ببین زینبت بی کس و تنها شده.. زینبی که با حسین، با این همه عزت اومده بود کربلا.. زینبی که عباس داشته.. زینبی که علی اکبر داشته.. عون و جعفر داشته... صدا زد پاشو داداش.. زینب و این همه نامحرم...پاشو خواهرت تنهاست یاور نداره... 🔘كجايي يا حسين محبوب زينب 🔘كجايي بنگري احوالم امشب 🔘عدو بر خيمه ها آتش فكنده 🔘ز گوش كودكان گوشواره كنده 🔘كجايي يا حسين در اين شبانه 🔘حريمت را به زير تازيانه 🔘حسينا امشب از غصه خميدم 🔘ز بس دنبال طفلانت دويدم ♻️هر کجا نشستی به سوز دل خانم زینب کبری س از سویدای دلت ناله بزن .... @rozehdaftari ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈