.... کمی با مرد ابدی باشیم: 😊
بریده از کتاب مرد ابدی، فصل پنجاهم، سرسپردگان، بخش دوم
...حاج حسن این را گفت و در فکر فرو رفت. دوستان قدیمیاش میدانستند که او در پی یک جواب قاطع است: «اگه آقا نظرشون این نیست که من بُردهای بالا کار کنم کلاً میذارم کنار! اما الان چیکار باید بکنم؟»
همۀ نزدیکانش میدانستند حاج حسن تا چه اندازه سرسپردۀ ولایت است. حالا شاهد بودند او با وجود همۀ دلایلش برای این کار، به محض احساس عدم رضایت آقا، راهش را عوض کرد و نشان داد استادِ بینظیرِ دور در جاست! خودش بارها درجمعهای خصوصیشان بر همین تاکید کرده و گفته بود: «مسیری که نظرِ ولی و دعای ولی، پشتش باشد انتهایش فتح و نصرت الهی را حتما ما خواهیم داشت، اِلا این که ما لیاقتمان را در مسیر را از دست بدهیم، حُب دنیا ما رو بگیره، سختی کار ما رو از پا دربیاره، به عبارتی لیاقت از ما سلب توفیق بشه. وگرنه بنده به شما هم عرض میکنم با قاطعیت تمامتر، من عزت و پیروزی و نورانیتی در این مسیر میبینم که هم باعث شکوفایی و نورانیت زندگی دنیا و هم انشاءاللّه این کار به عنوان یک صدقۀ جاریه دست ما را در آخرت، انشاءاللّه خواهد گرفت. یک دلیل، امتثال امر ولیست! ما اگر داریم تلاش میکنیم، تلاشیست که امر آقا را داریم اطاعت میکنیم و مستقیما آقا مورد عنایت و توجه قرار داده و راهنمایی و سوال و پیگیری... .»
#بریده_از_کتاب_مرد_ابدی
#انتشار_برای_اولین_بار
#مرد_ابدی_روایتی_مستند_از_زندگی_شهید_حسن_طهرانی_مقدم
#ولایتمداری
#به_قلم_معصومه_سپهری https://eitaa.com/lashkarekhoban