🌹 مادری بی نظیر 🦋 چگونه بی بی تکتم به مدینه آمدند؟ 🌟 پیشگویی یک زن اهل کتاب درباره علیه السلام 📚 در عيون اخبار الرضا از هشام بن احمد نقل مى كند: 🌤️ روزى موسى بن جعفر (عليه السلام) به من فرمود: 🌷 خبر دارى از اهالى مغرب كسى آمده باشد؟ 👳🏻‍♂️✋🏻 گفتم: نيامده است! 🌹فرمود: چرا يك نفر آمده است؛ با هم پيش او بايد رفت. 👴🏽 پيش آن مرد رفتيم. ديديم برده فروشى است كه چند كنيز در اختيار اوست. 🌹 عليه السلام فرمود: كنيزان خود را بياور. ⛺ او نه كنيز آورد. 🌹 فرمود: هيچ يك از اينها را نمى خواهم اگر كنيزان ديگرى دارى، بياور. 👴🏽 آن مرد گفت: كنيز ديگر جز يك كنيز مريض ندارم! 🌹فرمود: چرا او را نمى آورى؟ 👴🏽 آن مرد باز از آوردنش امتناع كرد. ☀️ موسى بن جعفر (عليه السلام) بازگشت و روز ديگر مرا نزد او فرستاد و فرمود: 🔅«بپرس آن كنيز را به چه مبلغ مى خواهد بفروشد؟ هر مبلغى كه خواست به او بده». 👳🏻‍♂️ مراجعه كردم و گفتم آن كنيز را به چه مبلغ مى فروشى؟ 👴🏽 او در جواب گفت: از فلان مبلغ كمتر نمى فروشم! 💰 من نيز به همان مبلغ خريدم 👴🏽 سپس ‍ پرسيد: شخصى كه ديروز همراهش بودى كه بود؟ 👳🏻‍♂️ گفتم : مردى از بنى هاشم بود. 👴🏽 پرسيد: از كدام تيره (۱) بنى هاشم؟ 👳🏻‍♂️☝🏻در جواب گفتم: بيش از اين نمى توانم توضيح بدهم. 👴🏽 گفت: مى خواهم داستانى از اين كنيز برايت نقل كنم؛ 🌎 من او را از دورترين نقطه -مراکش- خريدم... 🕎✝️ به محض اينكه زنى از اهل كتاب چشمش به اين كنيز افتاد، پس از دقتى تمام كرد گفت؛ 🧕🏻 اين كنيز كيست كه به دست آورده اى؟ 👴🏽 جواب دادم: كنيزى كه براى خود خريده ام!! 🧕🏻 گفت: «چنين كنيزى شايسته نيست كه نزد تو باشد بلكه بايد در اختيار بهترين شخصيت روى زمين قرار گيرد تا پس از مدت كوتاهى از آن شخص، فرزندى به وجود آيد كه شرق و غرب عالم به امامتش ايمان آورند». 👳🏻‍♂️ هشام بن احمد گفت: آن كنيز را به خدمت آن حضرت بردم پس از مدت كوتاهى على بن موسى الرضا عليه السلام از او متولد شد. (۲) 👌🏻پدر على بن ميثم گفت: مادرم نقل كرده است كه از مادر حضرت رضا عليه السلام شنيدم كه گفت؛ 🔅«وقتى به فرزندم على حامله شدم، سنگينى باردارى را احساس نمى كردم و در خواب، صداى تسبيح و تهليل و تمجيد مى شنيدم و گاهى هم وحشت زده بيدار شدم و صداى نمى شنيدم». 🌺 وقتى متولد شد، دست بر زمين نهاد و سر به سوى آسمان كرد و لبهاى خود را حركت مى داد. مثل اينكه سخن مى گفت، در اين حال پدر موسى بن جعفر عليه السلام نزدش آمد و گفت؛ 🔅«اى نجمه! اين موهبت پروردگار گوارايت باد!» 🌺 من او را با پارچه اى سفيد پوشانيده و در آغوش پدرش نهادم: 🌷 بلافاصله آن حضرت در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت... 🍶 سپس آب فرات خواست و كامش را با آب فرات برداشت و به من برگرداند و فرمود: 🔅«اين فرزند را بگير كه حجت خدا در روى زمين است». (۳) 📚 پی نوشت ها: ۱. دودمان، خاندان ، طايفه، دسته اى از مردم كه از يك نژاد يا قبيله باشند. ۲. بحارالأنوار، جز ۴۹، ص ۷. ۴. عيون اخبار الرضا، ج ۱، ص ۲۰. 📗 ۵۳ داستان از كرامات امام رضا عليه السلام، موسی خسروی 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq