eitaa logo
پرتو اشراق
786 دنبال‌کننده
26.1هزار عکس
14.5هزار ویدیو
60 فایل
🔮 کانال جامع با مطالب متنوع 🏮شاید جواب سئوال شما اینجا باشد! 📮ارتباط با مدیر: @omidsafaei 📲 کپی برداری مطالب جهت نشر معارف اهل بیت(ع) موجب خوشحالی است! 🔰 کانال سروش پلاس: 🆔 sapp.ir/partoweshraq
مشاهده در ایتا
دانلود
28.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | دیدنی 🦋 هجرت تاریخی 🎙حجت الاسلام 🌙 به مناسبت ۲۵ ذی سالروز هجرت تاریخی علیه السلام از مدینه به خراسان 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
حسین حقیقی - زیارت امین‌الله.mp3
12.9M
🎧 📖 قرائت زیارت امین الله 🎤 با نوای 🌎 به مناسبت روز ، 🌌 و روز زیارتی (علیه السلام) 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
💠 ⛲ 💠 مدح اهل‌بیت علیهم السلام نزد عامه 🔥 جلوه‌ای از حسادت عامه نسبت به اهل‌بیت علیهم السلام در بیان امام رضا علیه السلام 📚 به علیه السلام عرض کرد؛ ما روایاتی داریم که در مدح شماست که فقط عامه نقل کرده اند و در روایات ما نیست؛ مدح شما را از آنها بگیریم؟ 🌹حضرت فرمودند: مدح ما را فقط از آنجایی بگیرید که روایات ما را نقل می‌کنند. چون آنها (عامه) حتی وقتی ما را مدح می‌کنند، یا می‌خواهند طوری مدح کنند تا غلوّ شود و شما را به غلوٌ متهم کنند، یا طوری مدح کنند که باطنش مدح نیست، مذمت است. 🎙 ۱۴۰۰/۱۰/۳ 🗓 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
پرتو اشراق
حکایت نقش دو شیر در بالای ایوان نقاره‌خانه در صحن عتیق (انقلاب) حرم رضوی چیست؟ 🔺در این صحنه مردی با ریش و سبیلی بلند، سری تراشیده و لباس سفید بر زمین افتاده و دو شیر بر او مسلط شده‌اند. یک شیر سر او را در دهان دارد و شیر دیگر کمر و پهلوی مرد را می‌درد. چشمان و دهان مرد از وحشت باز مانده است. 🦁 اما ماجرای این شیرها: 🌧 بعد از جریان اقامه نماز باران در مرو توسط حضرت رضا علیه السلام و بارانی که بلافاصله باریده شد آن هم در فصل تابستان، محبوبیت امام در بین مردم چندین برابر شد. مأمون تلاش کرد در مجلسی این ابهت امام علیه‌السلام را بشکند! 👴🏻 نقل شده است که مأمون در مجلسی که  بدین منظور، ترتیب داده بود فردی به نام حمید بن مهران را مامور کرد تا با بی ادبی، امام علیه السلام را به سحر و عوام فریبی متهم کرده، از ایشان طلب کند که معجزه نموده، شیرهای روی پردۀ بالای سر مامون را زنده کنند تا  او را بخورند. 👈🏻 علیه السلام بلافاصله به نقش شیرهای روی پردۀ پشت سر مأمون اشاره کرده، فرمودند: این ملعون را ببلعید. بی‌درنگ، تصاویر به صورت دو شیر زنده ظاهر شدند و او را بلعیدند، به طوری که کوچکترین اثری از وی باقی نماند. بعد دوباره با اشاره امام، به جای خود برگشتند. 🔥 مأمون که از این صحنه به شدت ترسیده بود، گفت: الحمد لله که خداوند ما را از شر حمید بن مهران نجات داد! سپس گفت: یابن رسول الله؛ خلافت متعلق به جد شما رسول الله است و بعد از او شما سزاوار آن هستید. اگر می‌خواهید، من اکنون خلافت را به شما واگذار کنم. 🌹امام فرمودند: «من اگر خلافت را می‌خواستم، به تو مهلت نمی‌دادم. ولی خداوند به من امر فرموده که تو را به حال خود رها کنم». 📚 عیون اخبار الرضا(ع)، شیخ صدوق، ج ۱، ص ۱۸۳. 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
📗 بزرگترین فضیلت امام علی علیه السلام در قرآن 🏰 روزی مأمون به امام رضا علیه‌السّلام گفت: ✋🏻 «بزرگ‌ترین امتیاز امیرالمؤمنین علیه السّلام که شاهدی از قرآن بر آن دلالت کند را برایم توضیح بده!» 🌹 علیه السّلام فرمود: 📖 «امتیاز که خداوند در قرآن کریم [آیه ۶۱ سوره آل عمران] آن را بیان کرده است». 🌹سپس حضرت فرمود: «پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و‌آله) برای مباهله امیرالمؤمنین علیه‌الّسلام را نیز آورد که او نفس پیامبر (صلّی الله علیه و‌آله) به شمار می‌رفت». 🌹حضرت ادامه داد: «احدی از جهانیان با ارزش‌تر از پیامبراکرم (صلّی الله علیه و‌آله) وجود نداشت؛ در نتیجه احدی از جهانیان نیز با ارزش‌تر از نفس پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و‌آله) طبق آیه قرآن نیست». 🌹 و در آخر فرمود: «وقتی پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و‌آله) در «مباهله» مردی جز علیه السّلام را [در مباهله] شرکت نداد، می‌فهمیم که نفسِ پیامبر (صلّی الله علیه و‌آله) در این آیه، امیرالمؤمنین علیه السّلام است و این امتیاز را قرآن به او بخشید». ✋🏻 مأمون گفت: «وقتی جواب بیاید، سؤال از بین می‌رود!» 📚 بحارالأنوار، ج ۳۵، ص ۲۵۷ - ۲۵۸. 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
پرتو اشراق
🛫 از کویِ تو تا کویت 🏴 يک قصه‌اي برايتان نقل کنم. يک آقايي هست که حيات دارد. اهل علم است. پيرمردي است؛ اوائل انقلاب ايشان سال‌ها به کويت مي‌رفت. محرم و صفر آن جا براي منبر و تبلیغ دعوتش مي‌کردند. 💥 يک سال سفر او با اين بمباران‌های صدام‌ مواجه شد. او بليط گرفته بود که به کويت برود و يک روز مانده به پرواز به سمت کویت، با خودش گفت: ➖️ «حالا که يک روز وقت دارم، غنيمت است، می‎روم مشهد، زيارت علی ‎السلام بر مي‌گردم.» ✈️ از تهران آمد مشهد و زيارتی کرد. وقتي مي‌خواست برگردد، رفت فرودگاه، گفتند فرودگاه تهران، به خاطر بمباران، بسته و پروازها کنسل هستند. 💭 [با خودش گفت:] ➖️ «حالا از پارسال آن‌جا دعوت داريم، مردم منتظرند، بليط داشتيم، کاش اين‌جا نيامده بوديم، حالا آمديم مشهد و اين‎چنین شد، چه خاکي به سرمان کنیم؟! خيلي اوضاع به هم مي‌ريزد!» 💭 گفت: ➖️ «نقشه‌ها، طرح‌ها و هرچه فکر کردم، عقلم به جايي نرسيد که چه کار کنم. رفتم حرم، گفتم: 🤲🏻 «آقا می فهمم که فرودگاه بمباران شده، می فهمم که ديگر اين‌جا هواپيما نمي‌رود تهران، اما مي‌دانيد من گرفتارم، اين کار براي من ضرورت دارد. ...مي‌دانم شما اگر بخواهيد مي‌شود. این که چه طور [شرایط را فراهم می کنید،] نمي‌دانم، عقلم نمي‌رسد، اما اگر شما بخواهيد می شود!»... 🕌 اين را در حرم گفتم و آمدم بيرون. گفتم يک سر مي‌روم فرودگاه، ببينم چه طور مي‌شود. ✈️ خيلي دل و جرأت مي‌خواهند که آدم با این که از لغو شدن پروازها مطمئن است و همان روز شنیده که گفته‎اند فرودگاه بسته و هواپيما نيست، ديگر لغو شده؛ [اما باز هم به امید توسلی که نزد آقا داشته، برود شرایط را بسنجد.] 🛬 مي‌گويد: «رفتم فرودگاه گفتند: يک هواپيما که در راه اشکال فني پيدا کرده آمده مشهد نشسته و [شرایط استثنایی برای پروازش به تهران فراهم شده]، يک دانه جا دارد. ما را سوار کردند و به تهران رسيديم». ➖️گفت: «مي‌فهمم اين‎ها نمي‌شود، اما اگر شما بخواهيد مي‌شود.» 🌹 امام رضا علیه‎السلام هم نشانش داد که وقتي بخواهد چه طور شرایط را فراهم می کند. 🎙بیانات‎ علامه مصباح یزدی قدس سره درباره اثر توسل به امام رضا علیه‎السلام ۱۳۹۰/۰۹/۲۰ 🗓 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | | «وقت ملاقات» 🎶 بابا تمام کردند وقتی غذایشان را 🎶 انداختند پیشم نان خشک هایشان را 🎙مصطفی ✋🏻 أَلسَّلٰامُ عَلَیکَ یٰا عَلی اِبنِ موسَی أَلرّضٰآ 🌹 اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا سَیِّدَتَنـا رُقَیَّةَ 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
پرتو اشراق
🔥 راضی بودن به ظلم 👳🏼‍♂ اباصلت هروی نقل کرده است: روزی از امام رضا علیه السلام پرسیدم: ✋🏻 «یابن رسول الله، از حضرت صادق علیه السلام روایت شده است که هنگامی که خروج فرماید، فرزندان قاتلین علیه السلام را به خاطر کار پدرانشان می‌کشند، نظر شما در این باره چیست؟» 🌹امام رضا علیه السلام فرمودند: «بله، همین طور است!!» 👳🏼‍♂ من با تعجب پرسیدم: «پس این آیه قرآن چه معنا می‌دهد که می‌فرماید: «وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى»؛ هیچکس، بار گناه دیگری را بر دوش نمی‌کشد. 🌹 علیه السلام چنین توضیح فرمودند: ▪️«خداوند در همه فرمایش‌هایش راست و درست فرموده است؛ لكن فرزندان قاتلین امام حسین از کاری که پدرانشان کرده‌اند، راضی و خشنودند و به آن افتخار می‌کنند و هر کسی که از کاری راضی و خشنود باشد، مانند کسی است که آن کار را انجام داده باشد. اگر کسی در مشرق کشته شود و دیگری در مغرب و از این کار راضی باشد، این شخص راضی، در پیشگاه خدا شریک قاتل محسوب می‌شود و هرگاه قائم آل محمد خروج کند، به همین دلیل، فرزندان قاتلین امام حسین را خواهد کشت». (۱) 🌷 امام علی علیه‌السلام می‌فرمایند: ▪️«إِنَّمَا عَقَرَ نَاقَةَ ثَمُودَ رَجُلٌ وَاحِدٌ، فَعَمَّهُمُ اللَّهُ بِالْعَذَابِ لَمَّا عَمُّوهُ بِالرِّضَا، فَقَالَ سُبْحَانَهُ «فَعَقَرُوها فَأَصْبَحُوا نادِمِينَ»؛ ▪️ماده شتر قوم ثمود را یک نفر کشت؛ ولی خداوند همه را عذاب کرد ؛ زیرا همه از کشتن آن خشنود بودند. از این رو قران کریم تمام افراد آن قوم را شریک در جرم معرفی کرده است و می فرماید: همه او را کشتند». (۲) 📖 در زیارت امام حسین علیه‌السلام ضمن آنکه بر قاتلان آن حضرت و ظالمان به اهل بیت لعنت می‌فرستیم، می‌گوییم: ▪️«...وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً سَمِعَتْ بِذَلِكَ فَرَضِيَتْ بِه»؛ ▪️و خدا لعنت کند امت و جماعتی را که آن ظلم‌ها و کشتارها را شنیدند و به آن‌ها راضی بودند. 🔥 رضایت بر ظلم ظالم، از مصادیق ظلم است. 📚 پی نوشت ها: ۱. عیون اخبارالرضا محمد بن‌ علی‌ بن‌ بابویه‌ قمی (شیخ صدوق)، ج ۱، ص ۱۳۷ ۲. نهج البلاغه، خطبه ۲۰۱. 📕 برشی از کتاب زیبایی‌ها و زشتی‌های کربلا 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
پرتو اشراق
🌹 من ضامن ایرانم! 🗓 در حدود سال‌های ۱۳۲۰ که اوج به هم ریختگی کشور و تسلط کمونیست‌ها بر شمال ایران بود، به بیماری سختی دچار شدم. معالجات اثری نبخشید و به‌ناچار به قصد استشفاء، با کاروانی عازم مشهد شدم. 🫀در بین راه حالتی برایم پیش آمد که همراهان گمان کردند مشکل قلبی پیدا کرده‌ام. بنابراین اتوبوس را متوقف کرده، مشغول درمان من شدند. 🏜 اما در واقع، من در آن حالت خود را در صحرای عرفات می‌دیدم. مشاهده می‌کردم که نور آن صحرا به سمت آسمان در حال‌ انتشار است و مردم حیران و مشعوف مشغول تماشای نور آن صحرا هستند. ⁉️ سؤال کردم، چه خبر است؟! 🌹 گفتند: رسول خدا (ص) به صحرای عرفات آمده‌اند! ⛺️ ناگهان چهارده خیمهٔ متصل‌ به‌ هم را مقابل خود دیدم که بزرگ‌ترین و اولین آن‌ها متعلق به رسول گرامی اسلام بود. به حضورشان شرفیاب شدم. سلام کردم. به گرمی پاسخ فرمودند. همین که تصمیم گرفتم حاجات خود را بیان کنم، فرمودند: 🌹 چون زائر فرزندم «رضا» هستی، به نزد ایشان برو و حاجت بخواه. ⛺️ عازم خیمهٔ حضرت رضا (ع) شدم و پس از سلام و ادب، سه حاجت خود را مطرح کردم: ▪️۱. مولای من! شفای خود را از این بیماری می‌خواهم! 🌷 فرمود: خداوند مقدر فرموده است تا آخر عمر چنین باشی ▪️۲. بدهی قابل توجهی دارم که مستحضر می‌باشید! 🌷 فرمود: به زودی ادا می‌کنیم ▪️۳. نگران فتنهٔ کمونیست‌هایی مانند... برای ایران هستم 🌷 فرمود: من ضامن ایرانم. ایرانیان تا وقتی با ما هستند، به زیارت ما می‌آیند و در مجالس عزای ما شرکت می‌کنند، در امانند. 🎙راوی: مرحوم آیت الله میرزامهدی آشتیانی 📚 از کتاب عنایات امام رضا (ع) به روایت عالمان، صفحات ۵۴. 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
⛔️ تا مطمئن نشدیم همانطور که نباید از دیگران بد بگوییم، نباید تعریف کنیم!!! ✋🏻 یکی از اساتید حوزوی و از اساتید اخلاق حکایت جالبی نقل می‌کردند: 📚 مدتها قبل یک کتاب در موضوعات اجتماعی به دستم رسید که در بعضی مسائل مشکل مرا حل می کرد. کتاب نسبتاً جالبی بود اما برخی موارد داشت که با آموزه های دینی سازگار نبود. من برای شاگردانم این کتاب را شرح کردم و چندین جلسه در مورد این کتاب حرف زدم. دوستان حاضر در جلسه نیز خیلی از سخنان ما استفاده کردند. 👥👤 یکی از جلسات بود که گفتم: اینکه از خواندن این کتاب اینقدر لذت می‌برید و مطالب جدید کشف میکنید به خاطر اخلاص نویسنده این کتاب است، و کمی در این زمینه حرف زدم. 📔 بعد توصیه کردم این کتاب را تهیه کرده و مطالعه کنند. شاگردان من هم عمل کردند. 💔 همان شب احساس گرفتگی شدیدی پیدا کردم، بر خلاف بقیه شبها حال معنوی خوبی نداشتم. 🤲🏻 خیلی به خداوند تضرع کردم که این مشکل را برطرف نماید. بدتر از همه اینکه نمی دانستم این گرفتگی به چه علت ایجاد شده، من که امروز خیلی بیش از قبل مراقب اعمالم بودم. 🌃 نیمه های شب به خواب رفتم. 🕌 در عالم رویا مشاهده کردم که وارد حرم (ع) شدم. بلافاصله دیدم که حضرت رضا (ع) در حرم حضور دارند. 👣 به سمت ایشان رفتم تا بلکه بتوانم عرض ارادت کرده و با حضرت صحبت کنم؛ سلام کردم اما حضرت روی خود را برگرداند! ✋🏻 با تعجب گفتم: مولای من؛ من از ارادتمندان شما هستم!! 🌹حضرت فرمودند: «چرا مطلبی که نمیدانی بیان میکنی؟ چرا وقتی اینگونه نیست در مورد اخلاص نویسنده کتاب حرف زدی!» 📙 تقاص، اثر گروه شهید هادی
🧶 کنار دارهای قالی مشتری‌ها از یکسال قبل یک دار ویژه کنار اتاق بپا کرده بودن و هر روز موقع تموم شدن بافت قالی‌های سفارشی مشتری، ⌚️ چند ساعت با خواهرش میشستن پای اون یکی دار قالی که براشون خیلی خاص بود. 👁 خودش چشماش ضعیف بود، خوب نمیتونست نقشه قالی رو موقع بافتن بخونه، این کار رو خواهر کوچیکترش انجام میداد و همزمان که میخوند: یکی از رو دوتا از زیر، سبز سه تا رو سفید دو تا زیر... با قلاب نخ‌ها رو میگرفتن و تار و پودش رو با عشق تزیین میکردن. ✂️ بالاخره قالی تموم شد، از دار بازش کردن و کار پرداختشم (اصطلاح قالی بافی) انجام دادن، و فرشی که با عشق بافته شده بود، خودنمایی میکرد. روزی که منتظرش بودن رسید. 🎒با عباس آقا، وانتی محل، هماهنگ کردن که قالی رو به حرم آقا علیه السلام برسونه خودشون هم کوله پشتی‌هاشون رو برداشتن و پیاده، راهی سفر مشهد شدن... 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✋🏻 🕊 کیستم؟ عرض سلامم، بال در بالِ نسیم 🌄 می‌کشد آن که مرا هر صبح تا مشهد تویی 🌄 صبح مشهد زندگی تازه‌ای در من دمید 🕊 حس شیرینی که در خود زندگی دارد تویی ☀️ السَّلامُ عَلَیْکَ یا شَمْسَ الشُّمُوس أَلْمَدْفُون بِأَرْضِ طُوس 🌺 سلام، صبح سه شنبه بخیر 🏴 پیشاپیش سالروز شهادت علیه السلام تسلیت باد. 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
پرتو اشراق
🗡 امام را بايد ترور كرد... ❓اما چگونه؟ مأمون اگر مى خواست او را عيناً به قتل برساند با موج خروشان احساسات علويان و شيعيان چه در خراسان يا در ساير نقاط مواجه مى شد و اين خود فرصتى بود براى آنان كه مى خواستند نظام مأمونی را سرنگون سازند. پس اين كار هرگز به صلاح وى نبود. از اين رو خود را مجبور يافت كه به حيله هاى پنهانى دست يازد. ⛲️ داستان حمام سرخس: 🩸نخست تصميم مأمون بر آن بود كه امام (ع) و فضل بن سهل را يكجا طى توطئه اى در حمام سرخس به قتل برساند. ولى هوشيارى امام مانع از آن شد كه خود را در دام مامون گرفتار سازد و به رغم اصرار مامون، از ورود به حمام سرخس خوددارى كرد. 🗡 امام سرانجام نيمى از توطئه مأمون با موفقيت به پايان رسيد، يعنى فضل بيچاره به تنهايى به دام وى افتاد و جانش را در حمام به نيرنگ مأمون از كف باخت. در اينجا عباسيان از مامون خشنود شدند و بعد هم با كشتن قاتلان فضل، رضايت حسن بن سهل و خراسانيان را نيز جلب نمود. 👌🏻اجمال قضيه فضل بدين قرار بود كه مأمون توجه كرد كه در بغداد عصبانيت مردم از دست وى بدان جهت است كه خلافت را با وليعهدى امام به خاندان على منتقل كرده و علت اين رويداد را هم كوششهاى فضل مى دانستند. بنابراين تا فضل كشته نمى شد فتنه همچنان برپا بود. از سوى ديگر او را هم نمى شد علنا به قتل رسانيد چه برادرش حسن بن سهل موقعيتى بس با نفوذ داشت. از اينرو عده اى را پنهانى گمارد تا توطئه قتل وى را عملى سازند. 👥👤👥 كسانى كه در اين قتل دست داشتند پنج نفر از خدمه مأمون بودند ولى سپس آنها را دستگير كرد. متهمان در محاكمه به صراحت به مأمون گفتند كه تو خود ما را بدين كار امر كردى. مأمون منكر شده گفت اگر بر مدعاى خويش شاهدى داريد بياوريد، وگرنه همه شما را به خاطر اقرار به قتل فضل خواهم كشت!! 🩸سپس گردن هر پنج نفر را زد و سرهايشان را نزد حسن بن سهل فرستاد. (۱) ⚔ البته كشتن وزرا يكى از پديده هاى رايج در زندگى خلفاى عباسى به شمار مى رفت. مقام وزارت به گونه اى مخاطره آميز شده بود كه پس از قتل فضل، احمد بن ابى خالد با آنكه تصدى كارهاى وزارت مى نمود، ولى هرگز حاضر نشد عنوان (وزير) را بپذيرد. 🗡با آنكه توطئه قتل (ع) در حمام سرخس با شكست مواجه شد ولى مامون نوميد نگشت و درباره چگونگى قتل امام به تدبير و انديشه پرداخت. اين بار لازم بود كه با احتياط بيشترى گام بردارد. چه تجربه قتل فضل به او آموخته بود كه طورى برنامه خود را اجرا كند كه قاتلان در پيش ‍ رويش به صراحت نگويند كه تو خود دستور اين قتل را صادر كردى. چه در آن صورت اين خطر وجود داشت كه ارتش همين را بهانه قرار داده، بر ضدش بشورند. 🍇 بالاخره، بهترين و كم خطرترين وسيله را همان يافت كه معاويه از پيش ‍ تجربه كرده بود. يعنى آنكه با انگور يا آب انار امام را مسموم و شهيد كند. 🩸بدينگونه به زندگى دو تن از كسانى كه مورد نفرت بغداد بودند خاتمه داده شد و ديگر عاملى براى تيرگى روابط مأمون و خويشان پدريش باقى نمانده بود. 📜 لذا توانست قلم به دست گيرد و طى نامه اى برايشان اين مطالب را بنويسد: 🪶 ... چيزهايى كه بر من خرده مى گرفتيد همه از ميان برفت. شما بر من وليعهدى على بن موسى الرضا را عيب مى شمرديد ولى حالا او ديگر درگذشته است. پس برگرديد و فرمانبردار من باشيد، چه ولايتعهدى را در اولاد عباس خواهم نهاد...‌‌ (۲) 🏰 عباسیان نيز به سوى مأمون بازگشتند و مأمون پس از آنكه بغداد را به اطاعت خويش درآورد فاتحانه به پايتخت ورود كرد. اكنون او كسى را كه بغداد را به وحشت مى انداخت كشته است. بغداد نيز به پاس اين خدمت، جنايت برادركشى وى را بخشيد!!! 🔥 آرى، مأمون به بغداد بازگشت، به نزد فرزندان پدر خود آمد، چه بازگشتش ضرورى مى نمود تا از يك سو اعتبار و حيثيتشان را باز گرداند، و از سوى ديگر آنان نيز پاسدار و حامى قدرت و حكومت وى بشوند. 📚 پی نوشت ها: ۱- الاداب السلطانية، ص ۲۱۸. ۲- رجوع كنيد به: طبرى / ۱۱ / ص ۱۰۳۰. 📗 زندگى سياسى هشتمين امام حضرت على بن موسى الرضا (ع)، جعفر مرتضى حسينى، مترجم: دكتر سيد خليل خليليان 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | 🇩🇪 کاتارینا مولر 🕌 محقق و پژوهشگر آلمانی از زیارت حرم میگوید... 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🤲🏻 یک نسخه توسل به حضرت ( علیه السلام ) جهت اتصال روحی به ساحت مقدس رضوی؛ 📚 علما و فقهای بزرگ شیعه روش‌های مختلفی را برای توسل به مقام حضرت امام رضا علیه السلام بیان فرموده‌اند. 📿 یکی از ختومات نافع برای کسانی که توفیق زیارت حضرت نصیب‌شان نشده و یا مشکلات روحی و معنوی و دنیوی دارند؛ 🗓 تا ۷ روز ، ۱۱۰ مرتبه صلوات خاصه حضرت بعد از نماز صبح یا در ساعتی که مرتبط با حضرت رضا باشد (یک ساعت پیش از اذان مغرب و یک ساعت بعد از نماز مغرب و عشا) خوانده شود؛ ▪️اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِیِّ النَّقِیِ‏ وَ حُجَّتِکَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّیقِ الشَّهِیدِ صَلاَةً کَثِیرَةً تَامَّةً زَاکِیَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً کَأَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِک •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈ ✍🏻 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🕕 💠🌷💠 💐 یک سال بعد از ازدواج به مشهد مقدس رفتیم وقتی روبروی ضریح مطهر رسیدیم به علی گفتم: ☝️🏻پیش به من قول بدهید که کاری برای من انجام بدهید. 👖میدانست که اهل مادیات نیستم ولی با شوخ طبعی جیب هایش را گشت و گفت اگر پول داشتم چشم، میخرم. ✋🏻 گفتم: اگر می شود آن دنیا شفاعت من را پیش خدا بکنید. 💕 با روی گشاده و لبخندی گفت شما باید شفاعت ما را بکنید. تمام زحمات زندگی بر دوش شماست. از همه مهمتر بزرگ کردن فرزندانمان است، ولی اگر قسمتم شد و شهید شدم و اجازه داشتم که شفاعت یک نفر را بکنم حتما شفاعت شما را میکنم. 🎙راوی همسر شهید 🌷 سردار 🚩 فرماندهٔ گردان مقداد لشگر ۲۷ محمد رسول‌ الله (ص) 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🔺 سخنان جالب رشید بن عیسی سیاستمدار الجزایری: 🎙امت اسلام، چگونه می‌تواند روی پای خود بایستد؟ 🔹 باید این عناصر قدرت، مثل ایران، حزب الله و حماس، در همه جا تکثیر شوند. 🔸 این عناصر امید بخش، نماد ایمان، تحمل سختی‌ها، کوتاه نیامدن در مقابل دشمنان و اعتماد به نفس هستند. 🔹اخیرا برای زیارت به مشهد رفتم، و می‌خواستم سرویس بهداشتی حرم امام رضا علیه السلام را تمیز کنم، ایرانی‌ها خندیدند و گفتند: باید ۶ ماه در نوبت باشی! 🔸 آنها خادمی را نشانم دادن که فرمانده‌ی سپاه پاسداران بود، ولی در گمنامی، بین دو هزار نفر، جارو کشی می‌کرد، او در حال کشتن نفس خود بود! 🔹 برای من، رهبر یا فرمانده‌ای را پیدا کنید، که اینگونه متواضع باشد، خود را ذلیل کند و برود مسجدی را جارو بزند؛ آن وقت، می‌توانیم به خودمان امیدوار شویم! 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
پرتو اشراق
🌹 گوشه‌ای از اخلاق عظیم رضَوی 📚 به سند عالی و معتبر شده از یاسر خادم که علیه السلام هرگاه فراغت می‌یافت، تمام خدم و حشم از کوچک و بزرگ را جمع می‌کرد و با آنها صحبت می‌نمود و با آنها همدمی می‌کرد. 🍲 و هرگاه بر سر سفره می‌نشست هیچ کوچک و بزرگی را از قلم نمی‌انداخت مگر اینکه همراهش بر سر سفره‌اش می‌نشانید حتی حجامت کار و سرپرست حیوانات را! 🌹و می‌فرمود: 🔅«زمانی که مشغول خوردن غذا هستید، حتی اگر من بالای سر شما حاضر شوم، از جای خود برنخیزید!» 🍪 و چه بسا پیش می‌آمد که امام علیه‌السلام با ما کاری داشت و به او گفته می‌شد که آنان مشغول خوردن‌اند. 🌹می‌فرمود: کاری به کارشان نداشته باشید تا غذایشان را تمام کنند. 📚 و در حدیثی دیگر، یک راوی بلخی می‌گوید: 🐪🐫 یک روز در مسافرت امام رضا به خراسان فرمود سفره‌ای آوردند و تمام خادمانش از سیاهان و سائرین را بر سر سفره جمع کرد! 👳🏻‍♂✋🏻 من عرض کردم: قربانت گردم، کاش یک سفره‌ای در کناری برای اینها جدا کنی!! 🌹فرمود: «ساکت باش! البته خدای ما تبارک و تعالی یکی است و مادرمان هم یکی و پدرمان هم یکی است، و جزاء نیز به کردار است». 📚 منابع: 📚 عیون أخبار الرضا، ج ۲، ص ۱٥۹. 📚 الکافي، ج ٦، ص ۲۹۸. 📚 الکافي، ج ۸، ص۲۳۰. 🌺 «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا، الَّذِي ارْتَضَيْتَهُ وَ رَضَّيْتَ بِهِ مَنْ شِئْتَ مِنْ خَلْقِكَ، اللَّهُمَّ وَ كَمَا جَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلَى خَلْقِكَ، وَ قَائِماً بِأَمْرِكَ، وَ نَاصِراً لِدِينِكَ، وَ شَاهِداً عَلَى عِبَادِكَ، وَ كَمَا نَصَحَ لَهُمْ فِي السِّرِّ وَ الْعَلَانِيَةِ، وَ دَعَا إِلَى سَبِيلِكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ، فَصَلِّ عَلَيْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ وَ خِيَرَتِكَ مِنْ خَلْقِكَ، إِنَّكَ جَوَادٌ كَرِيمٌ». 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
پرتو اشراق
🕌 امام رضا علیه ‎السلام تشریف ندارند! 🤲🏻 حکایت درخواست آقای نخودکی قدس سره از امام رضا علیه السلام 💰 مرحوم حاج شیخ حسنعلی نخودکی (قدس سره) یک برادری داشتند که در اصفهان تاجر بود و در دوران طلبگی خیلی کمک مادی به ایشان می کردند. 🛌 برادر ایشان در اصفهان مریض بودند و وصیت کرده بود که بعد از وفاتش او را قم دفن کنند. 📞 به آشیخ حسنعلی (قدس سره) خبر رسید که برادر شما از دنیا رفت و در قم دفنش کردند. 🌌 ...شب اول قبر ایشان بود؛ مرحوم آشیخ حسنعلی (قدس سره) حرم مشرف می شوند و به حضرت رضا علیه السلام عرض می کنند: ✋🏻 آقا شما می دانید این برادر خیلی به من حق داشته و من غیر از اینکه توان ادای حقوقش را ندارم این جا هم هیچ کاری از دست من بر نمی آید من مشهدم و او قم دفن شده به ذهنم رسید که بیایم از شما یک خواهشی بکنم! 🌠 ...خواهش من این است که آقا امشب شما به قم تشریف ببرید و سفارش برادر من را به خواهرتان (علیهاالسلام) بکنید. ایشان میزبان برادر من هستند و هر چه شما از او بخواهید حتماً عمل خواهند کرد. 🌄 صبح اول وقت یکی از شاگردان ایشان به ملاقات آشیخ حسنعلی (قدس سره) می آید و می گوید: من دیشب خواب عجیبی دیدم! ❓ایشان می پرسند خوابت چه بوده؟ 🕌 می گوید: من دیشب خواب دیدم که برای زیارت به حرم رفتم؛ خادم ها گفتند: 👮🏻‍♂ (علیه السلام) تشریف ندارند. ⁉️ گفتم: اینجا حرم امام رضا (علیه السلام) است چگونه تشریف ندارند؟ یعنی چه؟! 👮🏻‍♂ ...گفتند: ایشان یک سفری به قم کردند! ⁉️ گفتم: چه بوده؟ چگونه سفری است که ما از زیارتشان محروم می شویم؟! ✋🏻 می گویند: جریان این بوده که برادر آشیخ حسنعلی (قدس سره) امشب در قم دفن شدند، امام رضا (علیه السلام) به قم تشریف بردند سفارش برادر آشیخ حسنعلی (قدس سره) را به خواهرش حضرت معصومه (سلام الله علیها) بکند. 🕌 ...آشیخ حسنعلی (قدس سره) این خواب را از ایشان می شنود. خیلی دل شکسته و متأثر می شود برای عذرخواهی بار دیگر به حرم مشرف می شوند. 🎙بیانات آیت الله مصباح یزدی (قدس سره) ۱۳۹۹/۰۶/۰۴ 🗓 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🌟 خبر غيبي امام رضا عليه‌السلام در مورد مرگ شخصي در كوفه و ماجراي ملائكه ي سؤال كننده با او در قبر 👳🏻‍♂حسن بن علي وشا مي گويد: ☀️ روزي عليه السلام در مرو مرا طلب كرد و فرمود: 🔅«اي حسن! علي بن ابي حمزه‌ی بطائني در اين روز مرد و در همين ساعت داخل در قبرش شد و دو ملك وارد قبر او شدند و سؤال كردند: ❓«پروردگار تو كيست؟» ✋🏻 او گفت: «الله تعالي!» ❓گفتند: «پيغمبر تو كيست؟» ✋🏻 گفت: «محمد صلى‌الله‌عليه‌وآله‌» ❓گفتند: «ولي تو كيست؟» ✋🏻 گفت: «علي بن ابيطالب عليه‌السلام» ❓گفتند: «بعد از او كيست؟» ✋🏻 گفت: «امام حسن عليه‌السلام» ✋🏻 پس يك يك امامها را گفت تا اينكه به موسي بن جعفر عليه‌السلام رسيد. ❓از او پرسيدند: «بعد از موسي عليه‌السلام كيست؟» 👤 در اين هنگام او سخن در دهان گرداند و جوابي نگفت! 👥 پس زجرش دادند و گفتند: «بگو كيست؟» 👤 دوباره سكوت كرد! ❓گفتند: «آيا موسي بن جعفر عليه‌السلام تو را به اين، امر كرده است؟» 🌋 پس او را با عمودي از آتش زدند و قبر او را تا روز قيامت برافروخته و شعله ور ساختند!!!» 🪶 بعد از پايان سخنان امام رضا عليه السلام من از نزد آن حضرت بيرون آمدم و تاريخ آن روز را يادداشت كردم. 📜 پس از مدت كوتاهي نامه هاي اهل كوفه آمد كه در آن نامه ها از مرگ و دفن بطائني در آن روزي كه حضرت فرموده بود خبر دادند. (۱) 📚 پی نوشت: ۱. مناقب ابن شهر آشوب 📗 عجایب و معجزات شگفت انگیزی از امام رضا (علیه السلام)، محمد طباطبایی 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
💚 عشق و محبت بچه آهو به امام رضا عليه السلام 👥 عبدالله بن سوقه مي گويد: عليه السلام از كنار ما گذشت و با ما درباره امامت خويش، بحث نمود. من و تيمم بن يعقوب سراج به امامت او قائل نبوديم و مذهب زيدي داشتيم. 🏜 سپس با آن حضرت به صحرا رفتيم. 🦌 در آنجا چند آهو را ديديم. امام رضا عليه‌السلام به يكي از بچه آهو ها اشاره كرد و بچه آهو آمد و نزد حضرت ايستاد. ايشان دست مباركش را به سر بچه آهو كشيد و آن را به غلامش داد. ☝️🏻آنگاه فرمود: «اي عبدالله! آيا باز ايمان نمي آوري؟» 👳🏻‍♂✋🏻 گفتم: «چرا اي آقاي من! تو حجت خدا بر خلقش مي باشي و از عقيده ي نادرستم توبه مي كنم.» 👈🏻 سپس حضرت به بچه آهو فرمود: «به چراگاهت برو!!» 🦌 بچه آهو در حالي كه اشك از چشمانش سرازير بود آمد و بدن خودش را به پاهاي امام رضا عليه‌السلام كشيد و صدا كرد. 🌹حضرت فرمود: «مي داني چه مي گويد؟» ✋🏻 گفتم: «خدا و پيامبر و فرزند پيامبرش داناتر هستند!!» 🌹 حضرت فرمود: «اين آهو مي گويد: اول كه مرا خواندي. خوشحال شدم و خيال كردم از گوشت من خواهي خورد و دعوتت را پذيرفتم، ولي اكنون كه مرا امر به رفتن نمودي، من ناراحت و غمگين شدم!!» (۱) 📚 بحارالانوار، جلد ۴۹. 📔 عجایب و معجزات شگفت انگیزی از امام رضا (علیه السلام) 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | 🕌 طراحی موشک در حرم!!! 🚀 ماجرای جالب ساخت موشک دوربرد در حرم علیه‌السلام ⛔️ موشکی که روسیه به ایران نفروخت! 🎙 برشی از سخنرانی حجت الاسلام 🌷 🕯 (۲۱ آبان ۱۳۹۰) 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🐒 داستان عجیب مسخ شدن مأمون ملعون 📚 در كتاب تحفه رضويه در واقعه پنجاه و يكم به نقل از كتاب روضات الدهرات از شيخ محمد باقر مكّى بن ملا محمد حسين مشافهة شنيدم، كه او مى گفت: 🏝 يكى از فضلاى اماميه براى من نقل كرد، كه در قرن یازدهم در كشتى نشسته بوديم، كشتى ما شكست من در تخته پاره اى به جزيره اى افتادم! 🐒🕳 در آن جزيره ميمونى را ديدم، كه از چاهى كه در آنجا بود، آب مى كشيد و به حوضى كه در نزديك آن چاه بود مى ريخت، بعد از زمانى ديدم كه فيلى آمد، و آن ميمون را تكه تكه كرد، تا آنكه ميمون را كشت و بدنش را ماليد، و نرم نمود، و آب آن حوض را خورد و رفت!!! 🦣 🐒 بعد از آن ديدم، آن ميمون زنده گشت و به قرار سابق از آن چاه آب كشيد و به آن حوض ريخت، تا پر كرد روز ديگر ديدم، كه به همان نحو فيل آمد و ميمون را كشت، و آب حوض را خورد، و رفت و باز ميمون زنده شد و شروع به آب كشيدن نمود، تا اينكه ميمون متوجه من شد، و به تكلم در آمده و گفت: 🐵 آيا مرا مى شناسى؟ 👳🏻‍♂ گفتم: نه!! 🐵 بعد از آن همان ميمون گفت: لعنت خدا بر دشمنان محمّد وآل محمّد (صلى الله عليه و آله). آيا مأمون عباسى را مى شناسى؟ 👳🏻‍♂ گفتم: بلى! 🐵 گفت: من همان مأمون عباسى مى باشم، از وقتى كه مرده ام، تا به حالا خداوند عالم مرا به اين عذاب معذّب ساخته است، به سبب آن ظلمى كه به عليه السلام كرده ام. (۱) 📚 پی نوشت: ۱. كشكول النور، ج ۱، ص ۲۴۱ به نقل از كتاب تحفه الرضويه. 📗 داستانهايی از انوار آسمانی، ر- یوسفی 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
پرتو اشراق
کوه و دیگ 🥘 🎙راوی: ابا صلت هروی ☀️ همراه وارد «مرو» شدیم. نزدیک «دهِ سرخ» توقف کردیم. مؤذن کاروان، نگاهی به خورشید کرد و رو به امام گفت: «آقا! ظهر شده است». 🏜 امام پیاده شدند و آب خواستند. نگاهی به صحرا کردیم. اثری از آب نبود. نگران برگشتیم. امّا از تعجّب زبانمان بند آمد!! 💧امام با دست شان مقداری از خاک را گود کرده بود و چشمه ای ظاهر شده بود. ⛰ وارد «سناباد» شدیم. کوهی نزدیک سناباد بود که از سنگ آن، دیگ های سنگی می ساختند. امام به تخته سنگی از کوه تکیه دادند و رو به آسمان گفتند: 🤲🏻 «خدایا!... غذاهایی را که مردم با دیگ های این کوه می پزند، مورد لطفت قرار ده و به این غذاها برکت عطا کن!» 🥘 فکر می کنم خدا به برکت دعای امام، به کوه، نظر خاصی کرد. چون امام خواستند که از آن روز به بعد، غذایشان را فقط در دیگ هایی بپزیم که از سنگ آن کوه ساخته شده باشد. 👣 روز بعد، پس از کمی استراحت، امام به طرف محلی که «هارون» پدر مأمون در آن دفن شده بود، حرکت کردند. 🗣 مأموران حکومتی جار زدند که امام می خواهد قبر هارون را زیارت کند، امّا امام با یک حرکت ساده، نقشه های مأموران را نقش بر آب کرد. 🤏🏻 آن حرکت هم این بود که کنار قبر هارون ایستادند و با انگشت، خطی در کنار قبر، کشیدند. 🌹بعد رو به ما فرمودند: 🔅«این جا قبر من خواهد شد... شیعیان ما به این جا خواهند آمد و مرا زیارت خواهند کرد... و هر کس به دیدار قبرم بیاید، خدا لطفش را شامل حال او خواهد کرد». 🤲🏻 بعد رو به قبله ایستادند و نماز خواندند و با سجده ای طولانی، چیزهایی را زیر لب زمزمه کردند. 👁 اشک در چشمم جمع شده بود. 🗞 منبع: مجله، هنر دینی، شماره ۶، ۱۳۸۵/۱۰/۲۰ 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
4_5902183357113964328.mp3
18.02M
🎧 و نشر دهید | 🩺 اینجاست طبیبی که ندارد نوبت... 💚 حکایت زیبایی از عنایات حضرت زهرا و امام رضا سلام الله علیهما 🌹 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq