✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️تفکیک ناپذیری از اخلاق در اسلام (بخش اول) 🔶 ، سیاست خاصی است و با سیاستهای منفور جهان به هیچ وجه قابل مقایسه نمیباشد. در مساله وحدت و در ، اختلاف اساسی اسلام، با فلسفه سیاسی غرب آشکار می شود. در نظام سیاسی اسلام، نه تنها از سیاست جدا نیست، بلکه بر استوار است. 🔷 در برای است. تجمع همه قدرتها نیز در یک شخص، قدرت دادگری و انصاف را از او می ستاند به قول «لرداکتون» مورخ انگلیسی، « فاسد کننده است و قدرت مطلق، فساد مطلق می آورد، که همه اموال، همه قدرتها و همه امور را در اختیار داشتند، مجالی برای برای آنها باقی نماینده بود، هرچه را میکردند، در ملک خود میکردند، نه در ملک دیگری و مگر تصرف در ملک خود خلاف عدالت است؟!» [۱] 🔷یا به تعبیر «منتسکیو» تجربه تاریخ نشان داده است که وقتی کسی همه کاره شد، و فرمانش در حکم قانون بود، ابائی از بی عدالتی نخواهد داشت. یک فرد که دارای قدرت مطلقه است، ناشدنی است و به همین روی دستور دادن به آن، امری غیر اخلاقی است. اقتضای واقعیت چنین است که ، سر به ستمگری خواهد کشید و به هیچ اندرزی از ستم روی بر نخواهد یافت». [۲] یا به گفته «بیسمارک»، «حق در لوله تانگ است»، [۳] و لذا قدرت هم ذاتا خبیث و ناپاک معرفی شده است. 🔷ولی در ، برای کسب قدرت نیست، بلکه وسیله ای است برای و و از بین بردن و فساد، هدف خدمت به مردم، و آشنا ساختن آنها با فضائل و کمالات انسانی است، و لذا هیچ وقت در ، در معرض این خطر قرار نمیگیرد که به شر روی آورد و خویشتن را به گناه و پلیدیها آلوده سازد. 🔷پس ، می تواند با و در امور سیاسی مداخله کند و حتی در آن صورت، و پاکیش بیشتر ارزش پیدا میکند، و البته داشتن چنین اخلاقی به کاملا کمک مینماید تا به هدف نهائی نزدیک شود، زیرا هدف از آن، است و چون هدف سیاست اسلامی آن است که در جامعه و فضائل انسانی را به کمال نهائیش برساند و افراد جامعه را از عالیترین صفات انسانی برخوردار سازد، و لذا با مراعات مقررات اخلاقی عملا بالاترین احترام را به می نمایند. ... پی‌نوشتها [۱] دانش و ارزش، ص ۲۹۷ و ۲۹۸ [۲] مدرک قبل [۳] همان کتاب ص ۳۰ برگرفته از فصلنامه مکتب اسلام، شماره ۷، داود الهامی منبع: حوزه نت @tabyinchannel