✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️تفکیک ناپذیری از اخلاق در اسلام (بخش چهارم) 🔶 ، سیاست خاصی است و با سیاستهای منفور جهان به هیچ وجه قابل مقایسه نمیباشد. در مساله وحدت و در ، اختلاف اساسی اسلام، با فلسفه سیاسی غرب آشکار می شود. در نظام سیاسی اسلام، نه تنها از سیاست جدا نیست، بلکه بر استوار است. 🔷 (ص) در عین این که و جنگ و حکومت‌داری بود، و و ، در سیمای او نمایان تر بود، کشمکشهای مداوم حکومت و سیاستی که زندگی او را در بر گرفته بود، مانع از آن نبود که مردم در چهره او آرامش و صفایی را که از یک پیامبر انتظار داشتند، ببینند. او یک با مشخصات کاملا تازه ای بود که از متن بر می‌خاست؛ او با تاسیس چنین سیاستی توانست سیستمهای سیاسی متداول آن عصر را براندازد. 🔷راستی اعجاب انگیز است که در زمانی که «شاه» یا «قیصر» و یا «امپراطور» که همواره در تاریخ مظهر قساوت و خشونت و استبداد و بی رحمی بوده اند، و پوست کندن و آن را از کاه انباشتن و بر دروازه شهر یا کنگره قصر آویختن، و به چشم میل کشیدن و در تنور افکندن و از کله ها منازه درست کردن و یک خانواده و بلکه یک فامیل را به جرم یکی از اعضاء آن نابودکردن و در کاسه سر انسانها شراب نوشیدن و غیره معنی رایج «سیاست» آن عصر بوده است، او در شبه جزیره عربستان در جامعه بدوی، میان قبائل آن موقع عرب را بر ، ، ، ، و به مردم، و بنیاد نهاد، و به افراد حق داد که در برابر او از نظر خود دفاع کنند و در این کار کمترین احساس خطری از جانب او نکنند؛ و در زندگی سیاسی حضرت می خوانیم که بارها یارانش و حتی مردم بی مسئولیت، رو در روی ایشان ایستادند و بدون ترس، نظر خود را اظهار داشتند. آری این است ، سیاستی که از هرگونه هوا و هوس و طمع و آلودگی پاک است. ... برگرفته از فصلنامه مکتب اسلام، شماره ۷، داود الهامی منبع: حوزه نت @tabyinchannel