📖 خودسانسوری ✍
#رفوزه_ها
#ابوالفضل_زرویی_نصرآباد
«سلسلهی موی دوست، حلقهی دام بلاست»
لیک دل من به شصت چیز دگر مبتلاست!
ای که تو گفتی: «ز ارج، پول تو چون آهن است»
پول من از آهن است، جیب تو آهنرباست!
زخم گرانی، طبیب، بر دل ما دید و گفت:
«زخم شما لاعلاج، درد شما بیدواست»!
بر کرمت ای رفیق، نیست امید، ای دریغ!
مهر تو سر در نشیب، لطف تو پا در هواست!
ای صنم شوخ و چست، تا «قمه» در دست توست
هرچه تو گویی درست، هرچه تو گویی بجاست!
سهمیهی ما اگر، هست یکی، پس چرا
قسمت ما «اینقد» است، سهم شما «این هوا»ست؟!
در وسط انتقاد، نعرهزنان شد قلم:
«های! نلغزی به چپ! های! نپیچی به راست!»
ای که ادیبی، ز فضل، در غزل من، ببخش
وزن اگر بیثبات، قافیه گر اشتباست!
📎📎📎
منبع:
(رفوزهها. ابوالفضل زرویی نصرآباد. صفحه ۹۱)
#خوانش_اشعار_طنز
#شگردهای_طنزپردازی
#رویداد_های_طنز_روز
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
@tarzetanz