eitaa logo
مؤسسه فرهنگی، هنری «سَعا»
29 دنبال‌کننده
601 عکس
225 ویدیو
17 فایل
هوالجمیل،کانال مؤسسه فرهنگی،هنری(سرشت عشق ابد)"سَعا"،فعالیت درزمینه تالیف و تدوین پژوهش های ادبی،هنری،رسانه ای واجتماعی
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹فرشته  درعرق باران🌧☔️ به سمت پنجره می چرخد، نگاه بی رمق باران دوباره میل تراویدن نشسته در عرق باران همان، که عاشق تنها گفت: بدون عشق تو می میرم! شبی که ماه نمی گیرد، به روی سر طبق باران زلال زمزمه‌ی عشق است، کنار آینه می بارد: غزل غزل، غزلِ عاشق، ورق ورق، ورق باران !☔️ چه روزهای قشنگی بود از این که یک‌سره می دیدم کنار پنجره می روید، فرشته در عرق باران! کجاست، ای دل غم پرور ، شمیم گیسوی خنیاگر ؟ نگاه پنجره می چرخد به سمت بی رمق باران! 🌧☔️🌧 سیدعلی اصغرموسوی قم - ۱۳۷۷ @saapoem
هوالعزیز تشریف فرمایی ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران جناب آيت الله دکتر سید ابراهیم رئیسی "دامت توفیقاته" به استان قم را گرامی می داریم قطعا در راستای تحقق اهداف آرمان های فرهنگی انقلاب اسلامی واعاده حقوق رفاهی شهروندان قمی ، سفر ایشان موجب خیر و برکت و رفع مشکلات مناطق محروم و مستضعف نشین و تسریع در امور خدمات اجتماعی خواهد شد ان شاء اللّه سیدعلی اصغرموسوی مدیرانجمن پژوهشگران ادبیات دینی ایران وموسس موسسه فرهنگی، هنری سعا @saapoem https://eitaa.com/saa_institute 🖋️📚✅
هوالجمیل شهودشرق امامت🌹 سلام برلب و جاری، درودِ واژهٔ تعظیم که بوده اصل تعّلم، مرا مراد ز تعلیم کبیر، فهم زیارت، اگرچه داند و گویم: صغیر را چه تفاهم به درک ریشهٔ تفهیم؟! همیشه مات گمانم! به فرض عادت ایمان به لفظ:غرق توّهم، به معنی :آیت تحکیم - که این چه نوع طریقت به سمت مشرق عشق است؟ سپرده دل به کویر از بهشت جاری تسنیم! قم است و مهر فروزان، که در مدار طلوعش نشسته ماه و ستاره، به درس مکتب تنجیم چکامه شد متناسب به یُمن روز ولادت که ترجمان لغاتش، گزیده واژهٔ تعظیم : سلام دائم سرمد،به دخت پاک محمد(ص) کریمه ای که همیشه گرفته جانب تکریم به نام فاطمه(س) ، امّا به شأن ام ابیها سترگ دخترموسی(ع)، چکاد چامهٔ تفخیم به جبر رام کنم دل! به اختیار، کدامش؟ سرشت اگر که برایش، صواب صاحب تصمیم میان شهر"قم"و غم، قرابتی که عجیب است! ندیده اهل هنر جز مصاف خنجر ترخیم!! به ظاهر ارچه رقیب اند، دچار وَهم عجیب اند نخوانده درس شهودی به جز تسلسل تقویم! "سعا" به لطف ارادت، به آستان ولایت گذشته از سر نظمش به قصد قربت تنظیم کلام:ناقص وصف و کلیم : عاجز توصیف بگو چگونه بگیرد قوام، قدرت تقدیم؟! رهین یادشما باد، همین چکامهٔ مجمل برای عرض تحیت، برای کرنش و تعظیم مکتب شعر امامیه مکتب شعردینی درایران سیدعلی اصغرموسوی قم ـ ٢١ اردیبهشت ١۴٠٣ اول ذی القعده ١۴۴۵ @saapoem https://eitaa.com/saa_institute 🖋️📚✅🪴
هوالجمیل شهودشرق امامت🌹 سلام برلب و جاری، درودِ واژهٔ تعظیم که بوده اصل تعّلم، مرا مراد ز تعلیم کبیر، فهم زیارت، اگرچه داند و گویم: صغیر را چه تفاهم به درک ریشهٔ تفهیم؟! همیشه مات گمانم! به فرض عادت ایمان به لفظ:غرق توّهم، به معنی :آیت تحکیم - که این چه نوع طریقت به سمت مشرق عشق است؟ سپرده دل به کویر از بهشت جاری تسنیم! قم است و مهر فروزان، که در مدار طلوعش نشسته ماه و ستاره، به درس مکتب تنجیم چکامه شد متناسب به یُمن روز ولادت که ترجمان لغاتش، گزیده واژهٔ تعظیم : سلام دائم سرمد،به دخت پاک محمد(ص) کریمه ای که همیشه گرفته جانب تکریم به نام فاطمه(س) ، امّا به شأن ام ابیها سترگ دخترموسی(ع)، چکاد چامهٔ تفخیم به جبر رام کنم دل! به اختیار، کدامش؟ سرشت اگر که برایش، صواب صاحب تصمیم میان شهر"قم"و غم، قرابتی که عجیب است! ندیده اهل هنر جز مصاف خنجر ترخیم!! به ظاهر ارچه رقیب اند، دچار وَهم عجیب اند نخوانده درس شهودی به جز تسلسل تقویم! "سعا" به لطف ارادت، به آستان ولایت گذشته از سر نظمش به قصد قربت تنظیم کلام:ناقص وصف و کلیم : عاجز توصیف بگو چگونه بگیرد قوام، قدرت تقدیم؟! رهین یادشما باد، همین چکامهٔ مجمل برای عرض تحیت، برای کرنش و تعظیم مکتب شعر امامیه مکتب شعردینی درایران سیدعلی اصغرموسوی قم ـ ٢١ اردیبهشت ١۴٠٣ اول ذی القعده ١۴۴۵ @saapoem https://eitaa.com/saa_institute 🖋️📚✅🪴 🌹🏵️ثواب قرائت شعر برسد به روح اموات، بخصوص روح متعالی حضرت فاطمه معصومه سلام اللّه علیها و دختر ملکوتی ام رحمة اللّه علیها و رضوانه علیه ان شاء اللّه 🏵️🌹
هدایت شده از محمد شجاعی
محمد شجاعی: دههٔ کرامت را که آغاز آن ولادت حضرت معصومه(س) و روز دختر نامیده شده به شما و خانواده محترم تبریک عرض می‌کنم و شعر زیر را تقدیم می‌دارم. این شعر زندگانی حضرت معصومه(س) را به اختصار به تصویر کشیده است. در مدینه جلوه کرد گوهر یکدانه ای کز فروغ روی او گشت روشن، خانه ای چهرهٔ نجمه شکفت از گلِ رخسارِ او ریخت بابا اشک شوق لحظهٔ دیدارِ او _ شد علی موسی الرضا شادمان تر از همه چون که داد او را خدا خواهری چون فاطمه - در کتابِ سبزِ شعر یک غزل منظومه بود کهکشانی در زمین شهرتش معصومه بود _ می درخشید از نخست همچو نور آفتاب کودکی بود آشنا با حدیث و با کتاب - وارث علم پدر بود بانوی امید در ضمیرش می سپرد آنچه از او می شنید - آمدند از راه دور مردمی والامقام تا سؤال خویش را زود پرسند از امام - حضرت کاظم نبود بین قوم حق نهاد پاسخ آن جمع را حضرت معصومه داد - دید او را چون پدر در سخن صاحب نظر گفت از دل بارها «جان فدای تو پدر» - او شبیه مادرش مهربانی می سرود از گلِ رویِ پدر گَردِ غم را می زدود _ مثل یک لاله شکفت در دلش داغی شِگِفت چونکه بابا دور از او کنج زندان جا گرفت _ آه، از آن سوز و درد زان غم جانکاه، آه آه، از درد فراق از غریبی آه، آه _ دیده ای در هر طرف گردش پروانه را؟ تا مگر پیدا کند شمع جمع خانه را؟ _ دید جای خالی اش سوخت از عمق جگر گفت با بغض گلو ای برادر، کو پدر؟ _ درد انبوه فراق رشتهٔ جانش گسست ماتمی دیگر، بزرگ در کنار او نشست _ همچو باران، اشک غم از رخ او می چکید در غل و زنجیر ظلم والد او شد شهید _ از غم مرگ پدر نایِ بنشستن نداشت آه، قلب کوچکش تابِ بشکستن نداشت _ ناله کرد و ناله کرد تا که افتاد از نفس چشم او بعد از پدر بر برادر بود و بس _ او چو زینب یاوری گرم و با احساس داشت در کنارش گوییا حضرت عباس داشت _ دست مهرش را امام بر سرِ او می کشید خواهر از جام ولا جرعه جرعه می‌چشید _ بود بین این دو تن مهربانی از دو سر مثل یک جان در بدن چون شعاع یک گهر _ فاصله انداخت زود روزگار ناتمام بین گل با باغبان بین بانو با امام _ بُرد مأمون از حجاز تا خراسان، شاه را تا بپوشاند ز شهر نور قرص ماه را _ از کنار خواهرش شد جدا با چشم تر رفت گویی سوی مصر یوسف از پیش پدر _ باز، اندوهی دگر در مدینه تازه شد باز، بر آل علی غصه بی اندازه شد _ با دل بانو چه کرد درد جانسوز فراق آه، از شام وداع آه، از روز فراق _ یک طرف هجر امام یک سو اندوه پدر زینب ثانی چه دید در فراق تاجِ سر _ زین جدایی فاطمه همچو نی بی‌تاب شد طاقت دوری نداشت مثل شمعی آب شد _ عاقبت آن نور پاک کرد هجرت از حجاز آه از رنج سفر آه، از سوز و گداز _ رفت با آل علی از مدینه سوی طوس تا که بیند یک نظر چهرهٔ شمس الشموس - کاروان آن عزیز رفت با شور و نشاط تا به شهر ساوه شد با سرور و انبساط _ دشمنان کینه جو با هجومی سهمگین غرق در خون ساختند برخی از مردان دین _ کشتگان را تا که دید فاطمه اخت الرضا دردهایش تازه شد گشت تسلیم قضا - جمعی از پیران قم سوی او بشتافتند مردم گوهرشناس قدر دُر دریافتند - خواستند از آن عزیز شادی آرَد جای غم بر رواق چشمشان زود بگذارد قدم - مردمان، بیرون شهر منتظر، لحظه شمار مضطرب، دیده به راه ک کی سرآید انتظار - تا که آمد فاطمه شهر غرق نور شد از فروغ مهر او قلب ها پرنور شد - اهل قم بااشتیاق از جمال آفتاب خوب استقبال کرد با گل و نقل و گلاب - در پی او شد روان شهر تا میدان میر تا بگیرد همچو ماه نور از مهر مُنیر - میزبان آن عزیز آشنا در شهر بود حضرت آنجا روز و شب بود در ذکر و سجود - نور ذکر سجده اش آسمان ها را شکافت خانهٔ او زین سبب نام بیت النور یافت - نور حق از آن مکان پرتوافشانی نمود گشت روشن از دلش در دو عالم هرچه بود _ بانو از یاد امام باز شد لبریز غم در دل و جانش به پا گشت رستاخیز غم _ طاقت دوری نداشت زهر محنت می چشید تا ببیند روی او آه از دل می کشید _ آه، از فصل فراق کی رود تلخی ز یاد بین ماه و آفتاب چون جدایی اوفتاد _ باز بر قم رو نمود لحظه ای اندوهناک بعد هفده روز رفت سوی حق، آن نور پاک _ خواهر شاه غریب چونکه در قم درگذشت درد جانکاهی بزرگ در دل و جان، تازه گشت _ از در و دیوار شهر ناله می آمد به گوش سوی «بیت النور» شد سیل مردم در خروش _ میزبان فاطمه با دلی لبریز درد بین «باغ بابِلان» مرقدی آماده کرد _ بعد غسل و کفن او دو سوار با نقاب آمدند و دفن شد یادگار بوتراب _ ادامه دارد
✅ تشبیه چیست و چند نوع است؟ مانند کردن چیزی به چیز دیگر است و یکی از زیباترین آرایه‌های ادبیات فارسی است که شاعران در اشعار خود از آن بسیار استفاده می‌کنند. ویژگی‌های تشبیه عبارتند از؛ 1- این ویژگی از آن حیث جالب است که دو یا چند چیز را که تقریباً شباهتی آشکار به هم ندارند، به یکدیگر نسبت می‌دهد تا معنی و مقصود نویسنده یا شاعر از نوشته، برای خواننده قابل درک شود. 2- در تشبیه همیشه کمی اغراق وجود دارد. هرچقدر اغراق بیشتر باشد، زیبایی تشبیه را بیشتر می‌کند. 3- یکی از زیبایی‌های تشبیه در متن آن است که در ظاهر و با نگاه اول درست و بدیهی به نظر نمی‌رسد و خواننده را متحیر می‌کند، اما با کمی تأمل ربط آن نمایان می‌شود. در واقع نمی‌توان دو چیز را که در واقعیت از یک جنس هستند به هم نسبت داد و آن را تشبیه دانست. بیت زیر نمایش واضحی از کاربرد و وجود این آرایه برای زیبایی و خوانایی اشعار است که درخشندگی چهره را به خورشید تشبیه کرده است. رها شد ز بند زره ، موی او درخشان چو خورشید شد روی او (ارکان تشبیه یا اجزای تشبیه) همانطور که در معنی این آرایه‌ گفته شد تشبیه از اجزای مختلفی تشکیل می‌شود که عبارتند از مشبه، مشبه‌به، وجه شبه، ادات تشبیه که در ادامه درباره‌ی هرکدام توضیحاتی را می‌خوانید. رکن اول تشبیه، مشبه است. مشبه چیزی است که آن را به چیز دیگری تشبیه می‌کنیم؛ به تعبیری دیگر، طرف اول تشبیه مشبه است. در مثال زیر همدردی به چسب تشبیه شده است و مشبه است. همدردی در ارتباط انسان، مانند چسب است و اجازه می‌دهد عمق احساس دیگران را دریابیم. مشبه‌به رکن دوم است. چیزی است که مشبه به آن تشبیه شده‌است. به عبارتی طرف دوم تشبیه، مشبه‌به است. در مثال زیر زبان آدمیزاد به خود او (جسم و جانش) تشبیه شده است. پس عبارت خود او، مشبه به است. زبان آدمیزاد مثل خود او ناقص و ناتوان است. : کلمه یا صفتی که مشبه‌به قرار می‌گیرد، باید شناخته شده‌‌تر و معروف‌تر از مشبه باشد که فهم آن برای خواننده راحت‌ باشد. هرچه این ویژگی بیشتر در تشبیه رعایت شود، گیرایی و زیبایی متن بیشتر می‌شود. رکن سوم تشبیه، وجه شبه است که رابطه‌ای میان مُشبه و مُشبه‌به برقرار می‌کند؛ به عبارتی دیگر، وجه شبه همان ویژگی یا ویژگی‌های اشتراکی میان مُشبه و مُشبه‌بهْ است. پس مشبه با داشتن این ویژگی، شبیه به مشبه‌به می‌شود. در مثال زیر، تقسیم شدن، وجه اشتراک جهان سیاستمدارن و کیک عروسی است و وجه شبه قرار گرفته است. سیاستمداران جهان را مثل کیک عروسی میان خود تقسیم کرده‌اند. (ادات تشبیه یا ارکان تشبیه) رکن چهارم تشبیه، ارکان یا ادات تشبیه است و اجزای تشبیه را به یکدیگر مرتبط می‌کند. ادات در زبان فارسی، حروفی هستند که معنی شباهت را به خواننده می‌رسانند. پرکابردترین ادات تشبیه در زبان و ادبیات فارسی عبارتند از مثل، مانند، همچون، همچو، چون و چو. در مثال پایین، کلمه ما به وسیله چون، به شمع تشبیه شده است. امروز ما باید به لطف خداوند چون شمعی سوزان بتابیم. نکته: باید توجه داشت که کلمات چون و چو، هرگاه به معنای مثل و مانند در جملات ظاهر شوند، ارکان تشبیه به حساب می‌آیند و در غیر این صورت جزو ادات نیستند. (روش تشخیص اجزای تشبیه) برای تشخیض ارکان تشبیه بهترین کار این است که جمله را بر اساس قواعد دستور زبان فارسی مرتب کنید. چون در اشعار فارسی شاعر برای رعایت وزن و قافیه اجزای جمله را جابجا می‌کند. سپس با پرسیدن سؤالی ساده و پیداکردن جواب آن از داخل جمله به نتیجه‌ی مطلوب می‌رسیم. یعنی باید تشخیص بدهیم که چه چیزی مثل چه چیز دیگر است و چه چیزی باعث این شباهت شده است؟ حالا جواب سؤال اول، مشبه و جواب سؤال دوم، مشبه‌به و جواب بخش سوم، وجه شبه می‌شود و ادات تشبیه هم که مشخصاً در هنگام مرتب سازی اجزای جمله نمایان شده است. ستارگان همچون خورشیدی کوچک در آسمان می‌درخشند. اجزای این جمله از لحاظ دستوری مرتب‌اند. پس به سراغ پاسخ سوال می‌رویم: چه چیزی به چه چیزی و از چه جهتی به هم شباهت دارند؟ ستارگان از جهت درخشش به خورشیدی کوچک شباهت دارند. کانال آموزش عروض و قافیه و... سید محمدرضا شمس (ساقی) https://eitaa.com/arozghafie
ارکان لازم برای ساختن یک تشبیه مناسب رکن اول و دوم است. رکن سوم و چهارم می‌تواند به‌طور غیر‌مستقیم حضور پیدا کند یا اصلاً حاضر نشود. برخی از نویسندگان و شاعران معتقدند که اگر ادات و وجه شبه در تشبیه را حذف کنیم، ارزش تشبیه افزون می‌‌شود. یعنی تشبیه‌هایی که رکن سوم یا وجه شبه در آنها حاضر نشده باشند، بسیار گیراتر و رساتر خواهند بود. بنابراین تشبیه‌ها بر اساس اجزای حاضر خود می‌توانند اقسامی داشته باشند که در این مقاله ما پرکاربردترین تشبیه‌ها را به شما معرفی می‌کنیم: ۱- تشبیه مرسل تشبیهی است که در آن ادات تشبیه وجود دارد. روی چون ماهش در تاریکی می‌درخشید. در مثال بالا، کلمه چون، ادات تشبیه است و روی به ماه تشبیه شده است که می‌درخشد. ۲- اگر ادات تشبیه از جمله حذف شود به آن تشبیه مؤکد گفته می‌شود. برای آنکه تشبیه مؤکد را بهتر درک کنید،‌ شعر زیر را بخوانید: دلی به ظلمت شب دارم غمی، به وسعت ویرانی مشبه مصرع اول کلمه دل، مشبه به آن، کلمه شب و وجه شبه آن، ظلمت است و هیچ ادات تشبیهی را نمی‌توانیم بیابیم. به یاد داشته باشید که ارزش ادبی تشبیه مؤکد از تشبیه مرسل بیشتر است؛ زیرا حذف ادات تشبیه باعث می‌شود کلام طبیعی‌تر به نظر برسد و از طرفی ذهن مخاطب با معنا بیشتر درگیر می‌شود. 3- در تشبیه بلیغ، وجه شبه و ادات تشبیه ذکر نمی‌شود. پس این تشبیه تنها از مشبه و مشبه به ساخته می‌شود. تشبیه بلیغ در فن بیان، یکی از زیباترین انواع تشبیه است. درخت دوستی، پنجه تقدیر، دست روزگار باید بدانید که در کتاب‌ها، نام دیگر تشبیه بلیغ با عنوان اضافه‌ی تشبیهی نیز به کار برده شده است. زیرا این ترکیب از نظر دستوری از مضاف و مضاف‌الیه تشکیل شده است که بر پایه‌ی تشبیه شدن به یکدیگر در کنار هم قرار گرفته‌اند. دریای محبت، خورشید صلح، ابر مهربانی و ... : نباید اضافه‌ی استعاری را با اضافه‌ی تشبیهی یکسان دانست. روش تشخیص آن ساده است؛ می‌توانیم در ابتدا جای کلمات را با هم عوض کنیم و سپس مابین دو کلمه، لغت مانند را اضافه کنیم و در انتها، فعل است را قرار بدهیم. بدین‌صورت اگر جمله معنی داشت، ترکیب اضافه‌ی تشبیهی است. مهد زمین؛ یعنی زمین مانند مهد است. که این جمله معنا دارد پس اضافه تشبیهی است. اما اگر جمله معنایی نداشت،‌ اضافه‌ی استعاری است. دست سرنوشت؛ یعنی سرنوشت مانند دست است. 4- نوعی از تشبیه بلیغ وجود دارد که به آن تشبیه بلیغ اسنادی گفته می‌شود. یعنی در آن مشبه به به مشبه اسناد داده می‌شود. علم نور است. صورتش ماه بود. 5- هرگاه طرفین اول و دوم تشبیه از یک چیز تشکیل شده باشند و کلمات یا صفاتی، وجه شبه آن باشد، تشبیه مفرد است. برق چشمانش همچون ستاره درخشان و روشن بود. در این جمله، مشبه ‌ترکیب برق چشمانش و مشبه به کلمه ستاره است. همچون، ادات تشبیه و درخشان و روشن وجه شبه است. دقت کنید این جمله دو وجه شبه دارد. 6- در تشبیه مرکب، هیأتی به هیأت دیگر تشبیه شده است. در اشعار می‌توانید مشاهده کنید که مصرع اول در بیت، به‌کلی مشبه قرار گرفته و مصرع دوم مشبه به است. ديده‌ی اهل طمع به نعمت دنیا پُر نشود همچنان که چاه به شبنم   کانال آموزش عروض و قافیه و... سید محمدرضا شمس (ساقی) https://eitaa.com/arozghafie
باطلاع می رساند: روز پنجشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ از ساعت ۱۶ الی ۱۷ مراسم رونمایی از جلد اول دیوان اشعار عباس خوش عمل کاشانی برگزار می شود: نمایشگاه کتاب - در اصلی- انتهای راهرو ۱۵ - انتشارات سفیر اردهال.