eitaa logo
مؤسسه فرهنگی، هنری «سَعا»
30 دنبال‌کننده
580 عکس
223 ویدیو
17 فایل
هوالجمیل،کانال مؤسسه فرهنگی،هنری(سرشت عشق ابد)"سَعا"،فعالیت درزمینه تالیف و تدوین پژوهش های ادبی،هنری،رسانه ای واجتماعی
مشاهده در ایتا
دانلود
🔨تلنگر چرا «خر»، خرشد؟!! 🐴 - با  «سادگی» تمام حرف ها را  «باور» کرد! - توقعات خودش را کمتر از دیگران به حساب آورد! به «کم ارزش ترین تغذیه» هم قانع شد!! - دربرابر هر «استعمار و استثمار و استحمار» ی سکوت کرد و «راضی» به  «داده» شد و نستاند!! - اجازه داد هر  «بی بوته ای» در هرزمان و مکان، با پالان و بی پالان،  «سوار» ش شود و در مقابل تمام  «بی احترامی ها» فقط  «سکوت» کرد!!! - حتی هنگام «حاملگی»(نوع مادیان اش) انسان ها ازش کار کشیدند!!! (رفتاری که با هیچ حیوانی در حاملگی اش نشده و نمی شود!!!) - اگر دست و پایش شکست، یا  «پیر و بیمار» شد، در «بیابان» رهایش کردند!! -بیچاره خر!!! 🏁 من یک چهارم عمرم را در محیط های روستایی سر کرده ام مردم برای پیدا کردن  «اسب و گاو و گوسفند» شان شباهنگام حتی اکیپ گشت شب راه می اندازند و تمام دره و کوه و تپه و مغاک ها را می گردند! 👈اما اگر  «خر» شان گم شود می گویند : [[ اگر  «گرگ» نخورده باشدش، صبح تا ظهر خودش پیداش می شه!!! 😉 ]] بله! توخود «حدیث» مفصل بخوان ازین مجمل!! 🐎 🐑🐏🐐 @saapoem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆پیشنهاد میکنم این سخنان خانم «فائزه هاشمی»را که علیه جبهه اصلاحات و قبیله سیاسی متعلق به خود و انها را بشنوید. همچنین شبیه همین اظهارات را از زبان آقای« کلهر» مشاور اسبق رئیس جمهور در مورد آقای میرحسین موسوی و خاتمی، را مشاهده بفرمایید! 👆 این کلیپ برای این ایام بسیار ضروری میباشد! 🔹زیرا همان آقایان بحران ساز دوباره به عنوان ناجی مردم در موضوع اپوزیسیون زشت روشنفکری گرفته‌اند وبا فرار به جلو گذشته خودشون را فراموش کرده‌اند! گویا تازه وارد گود سیاست و مدیریت کشور می خواهند بشوند! و با این مظلوم نمایی و ژست های روشنفکر مآبانه و حرفهای دروغ ومتهم کردن حریف به چیزهایی که خود باعث وبانی آن بودند، قصد اغوا مردم به ویژه نسل جوان را دارند! 🔸بهوش باشید وبا اطلاع و آگاهی از سوابق آنها فریبشان را نخورید! هرچند؛ عدوشد سبب خیر اگه خداخواهد!😉 🆔 @banavayeneynava
✍️ هوالعلیم (به مناسبت «روز قلم»وتکریم اهالی قلم) سرشارازهنر،آنگاه که ازلی ترین نقش رابرپرده خلقت زد: هُوَالَّذى يُصَوِّرُ كُمْ فِى الْاَرْحامِ كَيْفَ يَشاءُ لااِلهَ اِلّا هُوَالْعَزيزُ الْحَكيمُ،جهان راصورتی دیگرنمود؛چراکه هنریعنی: تجلی جمال و جلال و کمال الهی درآیینه اوراق عشق ؛اوراقی که خداوندبه قلم آن، نگارش آن، تعهد آن، وقداست آن سوگند خورده است: " ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ "! فرهنگ و هنر متعهد مبدأ الهامی‌اش از خدا و مقصد پیامی‌اش به سوی خداست؛ همان گونه که درسوره الرحمن می فرماید: الرَّحْمَنُ،عَلَّمَ الْقُرْآنَ، خَلَقَ الْإِنْسَانَ، عَلَّمَهُ الْبَیَانَ ،همین"بیان"که آن را به انسان آموخته است ؛خود دارای بزرگترین و گسترده ترین مفاهیم تفسیری است.تفسیری که می باید مصداق تعهد قلم و "قلم متعهّد"نامیده شود! قلم متعهّد به دلیل اهورایی بودنش، همیشه وسعت پروازی کلمات را به بخش هایی همچون"جمال شناسی" و"جلال شناسی"و"کمال شناسی " می رساندوهنرمندی قلم در"انقلاب اسلامی"نیزسرچشمه از همین "نصوص الهی"گرفته است ؛قلمی که متاسفانه هنوز جایگاهش به خوبی معرفی نشده است! اینک، به واسطه«روزقلم» و روزتکریم سخنوران، نویسندگان و پژوهندگان، ضمن پاسداشت این روز و تأکید بر موارد ذکرشده، باید درپی آن باشیم تابادعوت از اهالی فرهنگ و هنرو اندیشه"طرحی نودرانداخته" وهمه شاعران، نویسندگان، هنرمندان، ادبا و اندیشمندان عرصهٔ فرهنگ و هنر و پژوهش را برای تعالی فرهنگ و هنرمتعهد این سرزمین به"وحدت و همراهی"فرابخوانیم. این مهم نیز به سامان نخواهدرسید مگرمدیران فرهنگی-هنری کشور ؛ حرمت ادباء، نویسندگان وهنرمندان واندیشمندان را "پاس"بدارند! وضعیت"معیشت""نشر آثار""حفظ حرمت هنری–ادبی" آنان ،این روزها به هیچ وجه شایسته شأنشان نیست و این را همه مدیران سیاسی–فرهنگی کشور خوب می دانند! سیدعلی اصغرموسوی قم-۱۴تیر۱۳۹۹ @saapoem #مکتب_شعر_امامیه https://www.instagram.com/p/CCOF2xfJJ1L/?igsh=MW5oYmg0ZG54MjJwaA==
✍️ هوالعلیم (به مناسبت «روز قلم»وتکریم اهالی قلم) سرشار از هنر، آنگاه که ازلی ترین نقش را بر پرده خلقت زد: هُوَالَّذى يُصَوِّرُ كُمْ فِى الْاَرْحامِ كَيْفَ يَشاءُ لااِلهَ اِلّا هُوَالْعَزيزُ الْحَكيمُ، جهان را صورتی دیگرنمود؛ چراکه هنر یعنی: تجلی جمال و جلال و کمال الهی در آیینه اوراق عشق ؛ اوراقی که خداوند به قلم آن، نگارش آن، تعهد آن، وقداست آن سوگند خورده است: " ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ "! فرهنگ و هنر متعهد مبدأ الهامی‌اش از خدا و مقصد پیامی‌اش به سوی خداست؛ همان گونه که درسوره الرحمن می فرماید: الرَّحْمَنُ،عَلَّمَ الْقُرْآنَ، خَلَقَ الْإِنْسَانَ، عَلَّمَهُ الْبَیَانَ ،همین "بیان" که آن را به انسان آموخته است ؛خود دارای بزرگترین و گسترده ترین مفاهیم تفسیری است.تفسیری که می باید مصداق تعهد قلم و "قلم متعهّد"نامیده شود! قلم متعهّد به دلیل اهورایی بودنش، همیشه وسعت پروازی کلمات را به بخش هایی همچون "جمال شناسی" و "جلال شناسی" و "کمال شناسی " می رساندو هنرمندی قلم در "انقلاب اسلامی"نیز سرچشمه از همین "نصوص الهی " گرفته است ؛قلمی که متاسفانه هنوز جایگاهش به خوبی معرفی نشده است ! اینک، به واسطه «روزقلم» و روزتکریم سخنوران، نویسندگان و پژوهندگان، ضمن پاسداشت این روز و تأکید بر موارد ذکرشده، باید درپی آن باشیم تابا دعوت از اهالی فرهنگ و هنرو اندیشه ، "طرحی نو درانداخته" و همه شاعران، نویسندگان، هنرمندان، ادبا و اندیشمندان عرصهٔ فرهنگ و هنر و پژوهش را برای تعالی فرهنگ و هنرمتعهد این سرزمین به "وحدت و همراهی " فرابخوانیم. این مهم نیز به سامان نخواهدرسید مگرمدیران فرهنگی - هنری کشور ؛ حرمت ادباء، نویسندگان و هنرمندان و اندیشمندان را "پاس " بدارند! وضعیت "معیشت" ، "نشر آثار" و "حفظ حرمت هنری – ادبی" آنان ،این روزها به هیچ وجه شایسته شأنشان نیست و این را همه مدیران سیاسی – فرهنگی خوب می دانند! نکته کاملا ضروری علاوه بر حفظ حرمت اهالی هنروادب؛ در حفظ "آرمان الهی و انسانی قلم" این است که با پایبندی به هنروادب و اندیشه "بومی" ؛سعی شود تا از نفوذ فرهنگ بیگانه و تخریب گر جلوگیری کرده و نگذاریم تا گنجینه های گرانبها و دیرین ادبی – هنری کشور ازبین رود! برای رسیدن به "تمدن اسلامی" درعصرکنونی ،"همتی مضاعف" نیاز است که با توکل به ذات یگانه آفریدگار هنروادب (جل جلاله) وتوسل به معصومین (ع) ،هنرمتعالی اسلام و انقلاب را به جهان معرفی کنیم . این مهم باشعاررسانه ای نیز برآورده نخواهدشد! چراکه درطی سه دهه گذشته ،اجلاس مهم تنها با نشست مدیران و گزارش اهالی رسانه و بدون خروجی های مهم و کارساز برگزارشده است! رسیدن به تمدن فرهنگی - هنری ،سرمایه گذاری می خواهد،نه شعار؟! متاسفانه ،سال هاست موعظه جای هنرو ادب و فرهنگ را گرفته و همهٔ امور با مواعیظ مدیران ناشی فرهنگی و موعظه گران حوزه معارف اسلامی ،تکمیل و جمع و گزارش می شود! که تنها دست آوردش ،فقط شعاراست! رسیدن به قله های باورپذیر فرهنگ و هنرانقلاب اسلامی ان شاء الله دوراز دسترس هم نخواهدبود؛ هنوزهم درنگاه شاعران، نویسندگان و پژوهشگران عرصهٔ فرهنگ و هنر این کشور شکوفاست؛ اما بشرطها و شروطها... سیدعلی اصغرموسوی (شاعر، نویسنده، پژوهشگرادبیات دینی) قم - ۱۴ تیرماه ۱۳۹۹ https://eitaa.com/saa_institute 🖋️📚💐
✅💚الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَا يَبْلُغُ مِدْحَتَهُ الْقَائِلُونَ وَ لَا يُحْصِي نَعْمَاءَهُ الْعَادُّونَ وَ لَا يُؤَدِّي حَقَّهُ الْمُجْتَهِدُونَ الَّذِي لَا يُدْرِكُهُ بُعْدُ الْهِمَمِ وَ لَا يَنَالُهُ غَوْصُ الْفِطَنِ الَّذِي لَيْسَ لِصِفَتِهِ حَدٌّ مَحْدُودٌ وَ لَا نَعْتٌ مَوْجُودٌ وَ لَا وَقْتٌ مَعْدُودٌ وَ لَا أَجَلٌ مَمْدُودٌ فَطَرَ الْخَلَائِقَ بِقُدْرَتِهِ وَ نَشَرَ الرِّيَاحَ بِرَحْمَتِهِ وَ وَتَّدَ بِالصُّخُورِ مَيَدَانَ أَرْضِهِ أَوَّلُ الدِّينِ مَعْرِفَتُهُ وَ كَمَالُ مَعْرِفَتِهِ التَّصْدِيقُ بِهِ وَ كَمَالُ التَّصْدِيقِ بِهِ تَوْحِيدُهُ وَ كَمَالُ تَوْحِيدِهِ الْإِخْلَاصُ لَهُ وَ كَمَالُ الْإِخْلَاصِ لَهُ نَفْيُ الصِّفَاتِ عَنْهُ لِشَهَادَةِ كُلِّ صِفَةٍ أَنَّهَا غَيْرُ الْمَوْصُوفِ وَ شَهَادَةِ كُلِّ مَوْصُوفٍ أَنَّهُ غَيْرُ الصِّفَةِ فَمَنْ وَصَفَ اللَّهَ سُبْحَانَهُ فَقَدْ قَرَنَهُ وَ مَنْ قَرَنَهُ فَقَدْ ثَنَّاهُ وَ مَنْ ثَنَّاهُ فَقَدْ جَزَّأَهُ وَ مَنْ جَزَّأَهُ فَقَدْ جَهِلَهُ وَ مَنْ أَشَارَ إِلَيْهِ فَقَدْ حَدَّهُ وَ مَنْ حَدَّهُ فَقَدْ عَدَّهُ وَ مَنْ قَالَ فِيمَ فَقَدْ ضَمَّنَهُ وَ مَنْ قَالَ عَلَامَ فَقَدْ أَخْلَى مِنْهُ كَائِنٌ لَا عَنْ حَدَثٍ مَوْجُودٌ لَا عَنْ عَدَمٍ مَعَ كُلِّ شَيْ‏ءٍ لَا بِمُقَارَنَةٍ وَ غَيْرُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ لَا بِمُزَايَلَةٍ فَاعِلٌ لَا بِمَعْنَى الْحَرَكَاتِ وَ الْآلَةِ بَصِيرٌ إِذْ لَا مَنْظُورَ إِلَيْهِ مِنْ خَلْقِهِ مُتَوَحِّدٌ إِذْ لَا سَكَنَ يَسْتَأْنِسُ بِهِ وَ لَا يَسْتَوْحِشُ لِفَقْدِهِ أَنْشَأَ الْخَلْقَ إِنْشَاءً وَ ابْتَدَأَهُ ابْتِدَاءً بِلَا رَوِيَّةٍ أَجَالَهَا وَ لَا تَجْرِبَةٍ اسْتَفَادَهَا وَ لَا حَرَكَةٍ أَحْدَثَهَا وَ لَا هَمَامَةِ نَفْسٍ اضْطَرَبَ فِيهَا أَحَالَ الْأَشْيَاءَ لِأَوْقَاتِهَا وَ لَأَمَ بَيْنَ مُخْتَلِفَاتِهَا وَ غَرَّزَ غَرَائِزَهَا وَ أَلْزَمَهَا أَشْبَاحَهَا عَالِماً بِهَا قَبْلَ ابْتِدَائِهَا مُحِيطاً بِحُدُودِهَا وَ انْتِهَائِهَا عَارِفاً بِقَرَائِنِهَا وَ أَحْنَائِهَا💚📚                                                                                                                                سپاس و ستايش ويژه خداست كه هيچ زباني از عهده آن برنيايد، و شمارشگران زبردست و ماهر، شمار نعمتهاي او را نتوانند، و تلاشگران پرتوان از اداي حقّ او ناتوانند، و ژرفاي انديشه بر كرانه بيكران او سرگردان است. هيچ حصاري گستره صفات الهي را تنگ نگيرد، و دست و زبان از وصف جمالش درمانَد، و هنگام و پاياني بر آن نباشد. خدا آفريدگان را در پرتو قدرت خويش برنهاد، و بادها را پيشقراولان رحمتش پراكند، و با صخره‏ها لرزش زمين را مهار كرد. 📝آغاز دين، شناخت خداست، و شناخت راستين، حق باوري و دل بدو دادن است، و باور كامل، پيرايش ذاتش از آلايشِ شرك است، و حقيقت توحيد، اخلاص و ستردن ريا است، و كمال اخلاص، بينش وحدت در ذات و صفات الهي است، كه هر «صفتي» خود شاهد جدايي با «موصوف» است و هر «موصوفي» فريادگر دوگانگي با «صفت». پس آن كه خداي سبحان را چنين به وصف آرد، همسنگ آدميانش ساخته است، و آن كس كه همتايي براي او بيند، ذات پاك الهي را دوگانه ديده است. و دوگانگي در حكم تجزيه اوست و تجزيه خداوند يعني نشناختن او. و آن كس كه خداي را در «سويي» بيند و بدو اشاره كند، او را محدود ديده و در شمار آفريدگان شمرده است. و آن كه بپرسد خدا در كجاست و يا قلمرو حكومتش تا كجاست، وابسته آنجا قرارش داده و بخشي از هستي را از حضور او غايب ديده است.{عالم محضر خداست} «هست» يي كه غبار پديدگي بر دامن كبريايش ننشسته و از مرز عدم ظهور ننموده است. او با همه پديدگان است ولي ناپيوسته، و جداي از آنهاست، نه چون بيگانه. انجام امور به دست اوست امّا نه در محدوده «ابزار» و «حركتها». «بينا» ست از آنگاه كه «نگرش سويي» نبوده است. «يكتا» ست چون والاتر از آن است كه آفريده‏اي دمساز او گردد و فقدانش دلتنگي آرد. {آفرينش بي‏الگوست، و آفريدگار بي‏دستيار، و آفريدگان در مناسب‏ترين جايگاه} خداوند آفريدگان را از آغاز، بي‏هيچ «جولان انديشه» و بهره‏وري از تجربه، پي افكند و نيازي به حركت جديد در ذات خود و يا «همامه‏اي» از فراسوي آن نداشت. هر چيز را به هنگام آورد، و دوگونگان را همگون ساخت، و هر پديده را سرشت ويژه داد و بدان پايبند كرد. او پيش از آفرينش، آفريدگان را مي‏شناخت و از زير و بم اين شعرِ ناسروده آگاه بود و بر جزئيّات و جوانب و انجام آن محيط.✅نهج البلاغه خطبه یکم📚 https://telegram.me/saapoem
✍متأسفانه درطول چند دههٔ گذشته و تجربهٔ نه چندان موفق مدیریت«هنردولتی» درایران، کم کم با حضور هرچه سریعتر ابزار ها و شبکه های مجازی اینترنتی و «آپ» های روز افزون گرافیکی «هنرفوری»، امروزشاهد از بین رفتن هنر اصیل در همهٔ زمینه های هنری شده ایم! گفتهٔ ارزشمند «فوکو» شاید یک مطلب مثل هزاران مطلب گران بهای سرگردان درتلگرام باشد؛ اما بیانگر یک واقعیت جهانی در افول ارزش های انسانی است!! مدیریت هنرو ادب «دولتی» متأسفانه درایران و بخصوص در منطقه «خودمان» باعث از بین رفتن ذوق هنری - ادبی و اشتیاق به همگرایی جمعی شده است! مدیریت دولتی در پی این عقیده که از «ارزش های اسلامی و انقلابی» پاسداری می کند؛ افراد غیر متخصص و بی مسئولیت را در رأس امورهنری گماشت و عدم توان علمی، عملی، ادبی و هنری آنان باعث «انزجار اهالی فرهنگ و هنر و ادبیات» از حضور در مجامع فرهنگی شده و کم کم جامعه، تنها به خودنمایی بی مایگان و گزارش های دولتی بسنده کرد! (همان اتفاقی که برعکس دوران صفویه و زندیه، در قاجاریه اتفاق افتاد و تمدن ما نه تنها پیشرفت نکرد، که به سه-چهار قرن عقب تر برگشت!!) ادبیات و هنر امروز ایران اسلامی هم با وجود مدیریت دولتی و عدم حمایت مادی و معنوی از اهالی قلم و هنر،سرنوشتی بهتر از دوران قاجار نخواهد داشت! تازمانی که «شعارهای هنری» به جای «نگارگری های هنری» بر در و دیوارهای ما نقش بسته! نباید امیدی به طلوع خورشید هنر و ادب داشت! والسلام ✅📚
🌹🌻صبحی شگرف بس بلند آورده شعر صبح را نامی شگرف می دمد این بار از آیینه ایهامی شگرف جلوه زار کهکشان را، آفتابی می دمد تا زند پیوند شب ها را به ایامی شگرف آمده با کاروان صبحدم، خورشیدوار راه ها را طی کند تا باز، با گامی شگرف پیک واری را نخفته، تا دمد صبحی سِتُرگ لحظه واری سر نبرده، جز به الهامی شگرف آمده تا در غریو حق ستایان، بشکفد روح صفین و جمل، فریاد صمصامی شگرف در شهود لحظه ها انگار می کارد یقین تا بگیرد کربلا مصداق پیغامی شگرف آسمان را می کند تعبیر با گل زخم هاش در شفق زاری که خورشید است و ابهامی شگرف دیدنی تر از شهادت، می سراید عشق را تا بیابد زندگی این بار فرجامی شگرف بعد از این روح سپیده، باز جاری می شود در حریم انتظار قامتِ نامی شگرف💐🕋📚 مکتب شعرامامیه مکتب شعردینی درایران سیدعلی اصغرموسوی قم - 1380 # *📝 غزل تخصصی درقالب مفهوم شناسی مکتب شعر دینی درایران 📚 🖋️✅ https://telegram.me/saapoem
📜 کشتی بان طف اگر خم کرده تاریخ دغل ،قدّ رشیدت را به میدان می سپارم رزم بشکوه شدیدت را بنازم در چکاچک ها،بسان شهپر جبریل شراره ِ تیغهِ شمشیرِ به حق،آذرپدیدت را تماشا می کنم ای جان، میان واژگان هرآن همان «هَیهاتَ مِناالذّلهٔ»عزم أکیدت را دُژم دریای خون تصویرِطف را،نوح کشتی‌بان! به قرآن می سپارم شرح اوصاف حمیدت را شهید حقِ حق فرما،کتاب حضرت ِطٰهٰٓ(ص) قنوتانه قرائت می کنم نام مجیدت را به اندوهت نمی بالم،اگر از داغ می نالم: شفق واره غروبِ قامتِ سبز و سپیدت را - عزادار غمی هستم: که دارد دردها در دل غمین ماتمی هستم: درید از هم وَرید ت را گذشتی با«علی اکبر»، ز مرز فکرت باور ! گرفتی با«علی اصغر»هم ازخالق رسیدت را! «سعا»باهرمژه اشکی که تمرین می کندبادل شهودی تازه می بخشد،غزل نام شهیدت را مکتب شعر امامیه مکتب شعردینی درایران سید علی اصغر موسوی قم - ۲۲ مرداد ۱۴۰۰ جمعه ۴ محرم ۱۴۴۳ @saapoem 🌴🌷🌴📚🌴🖋🌴
هوالعلیم پدیدارشناسی «رمانتیسم» در ادبيات عاشورایی معاصر سید علی اصغر موسوی ادبیات عاشورایی در طول تاریخ همیشه با گوناگونی بسیار مواجهه بوده و در ساختار و محتوا معمولا تأثیر پذیر از شرایط تمدنی «زبان، فرهنگ، اعتقاد » و ابعاد جامعه شناختی منطقه ای بوده است. با اینکه در اصل موضوع و «نصوص» مفهومی اش بسیار کم تغییر کرده؛ اما در ساختار زبانی اش هرگاه به شکلی متغیّر بروز کرده است! در طول ۱۴ قرن گرچه خوشبختانه به مدد ممدوحین آرمانگرایش از موضوعیت اصلی خارج نگردیده؛ اما به خاطر تأثیرش از «تقدس دینی» باعث پرورش احساس گرایی در هنر و ادبیات هر عصر و دوره شده است. متأسفانه به خاطر «مقاله» نبودن این متن، به «شاهد مثال» از هر دوره و تطورات تاریخی آن نمی توانم بپردازم، اما در طی این یاداشت، توجه مخاطبين عزیز مطالبم را معطوف به نگرش های «رمانتی سیسم» در ادبيات عاشورایی معاصر کرده و به آسیب شناسی آن خواهم پرداخت ان شاء الله. قبل از ورود به مباحث اصلی، نخست باید تعریفی از «مکتب رمانتیسم» داشته باشیم : [بحث اندیشه رمانتیک را بایستی در مقولاتی چون «قرداد اجتماعی (ژان ژاک روسو) » و «نظریه اندام‌وار دولت» جستجو کرد که اولی در آثار افرادی چون روسو، هابز و لاک و دومی در نظریات اندیشمندانی چون هگل مشهود است. این مکتب زاییدهٔ تمدن صنعتی و پیشرفت طبقه متوسط  در سدهٔ نوزدهم می‌باشد. رمانتیک‌ها به رؤیا و اندیشه خود بیش از هر انگیزه طبیعی و غیرطبیعی اهمیت می‌دادند و آنچه می‌نوشتند جلوه‌هایی از جهان نا شناخته اندیشه و پندار بود. خیال پردازان سده ۱۹ توده را آنگونه که بودند تصور نمی‌کردند بلکه آنگونه که می‌خواستند باشد تجسم می‌ساختند؛ بنابراین رمانتی‌سیسم در برابر واقع گرایی  بود. آن‌ها برعکس کلاسیست ها به خرد نمی‌پرداختند، بلکه به فرمان احساس و اندیشه گوش می‌دادند. البته رمانتیک‌ها کاوش عقلی را یکسره بیهوده نمی‌دانستند، بلکه معتقد بودند که عقل فقط نمایندهٔ جزئی از استعدادهای انسان است؛ بنابراین اغلب آن‌ها برای درک تمامیت عالم به نگرش‌های زیبایی شناسی  و شهودی روی می‌آوردند و اعتقادشان این بود که بینش عقلی از درک هستی ناتوان است. ژان ژاک روسو از مهم‌ترین متفکرین رمانتیک می‌گوید: «در نهایت، عقل راهی را در پیش می‌گیرد که قلب حکم می‌کند».] مکتب «رمانتیسم» درست نقطه مقابل مکتب «کلاسیسم» است و هر گونه «واقع گرایی و خرد گرایی(تعقّل) » را نفی می کند! خوب، پرسش اینجاست: آیا واقعه «عاشورا» یک حقیقت تاریخی است یا یک افسانه موهوم؟ آیا می توان حقایق تاریخی را با زبان هنر دگرگون کرد و ماهیت آن را با «تخیل گرایی» دچار چالش ساخت؟! آیا شعار «هنر و ادبیات متعهد» که ساخته و پرداختهٔ ناشیانه برخی از شاعران «بعد از انقلاب» می باشد؛ پاسخگوی این فرضیه هست؟! چگونه می شود «ادبیات متعهد» را در قالب «رمانتیک» عرضه کرد و به آن رنگ و روی «عواطف مقدس» داد؟!! «ادامه دارد...» ان شاء الله 🙏 🖋️📚🌴 Https://t.me/saapoem
طریقت به: عارفانه های المیزان عشق علامه ی طباطبایی(ره)🌹 ماندیم و حسرت به دل مانده، از این حوالی نرفتیم مستانه تابی نخوردیم، تا بی‌خیالی نرفتیم ماندیم و اندیشه پوسید، در پای پرگارهامان در کوچه‌های معما، ما لااُبالی نرفتیم تقویم هر ساله دیده، در خود همیشه تنیدیم در منتهای طریقت، سیری جلالی نرفتیم مغرور مثل دو گیسو، مستور، اما به شانه دنبال حالی که دارد، آشفته‌‌حالی نرفتیم! فردا برای رسیدن، فردای عمری نگاه است افسوس در خانه ماندیم، از این حوالی نرفتیم مکتب شعردینی درایران سید علی اصغر موسوی قم ـ ١٣٧۶
سید علی اصغر موسوی «سعا» شاعر، نویسنده، پژوهشگر ونظریه پرداز مکتب شعر امامیه: ✅روزگار است آنکه گه عزت دهد، گه خوار دارد ✅چرخ بازیگر از این بازیچه‌ها بسیار دارد!!! ✅مهر اگر آرد، بسی بی‌جا و بی‌هنگام آرد ✅قهر اگر آرد، بسی ناساز و بی‌هنجار دارد ✅گه به‌خود چون زرق‌کیشان تهمت اسلام بندد ✅گه چو رُهبان و کشیشان جانب کفار دارد!! 🌹جناب قائم مقام فراهانی (ره) ،،،،،، ✅قدرت و خدمت توامان یک "نعمت" است که خداوند به بندگانش ارزانی می دارد که به "خلق الله" خدمت کنند تا هم به "ثواب" برسند،هم راه "صواب"را پیش گیرند!! زوال "قدرت و ثروت " یک پشیمانی بیش ندارد و آن "افسوس" است !♨️🔕
به حسن عاقبت بنگر نه بر مردم که در دنیا یکی مسجد کند بنیان یکی میخانه میسازد
هوالعلیم عده ای در فضای مجازی و حقیقی مملکت به نوعی رفتار می کنند، انگار مثل طایفهٔ "قجر"!!! مالک مملکت هستند! اگر زرنگی عده ای خاص و طوایف "الیگارشی" تصاحب کننده انقلاب و منابع مملکت با انواع لطائف الحیل دینی و انقلابی و ملی نبود، هرگز چنین" از خود متشکر" نمی شدند!! چنان از مملکت و موفقیت های حزبی و گروهی حرف می زنند که انگار نه انگار، که بیش از۵٠ درصد مردم اصلا آنها در حقانیت هموطنی و حقوق شهروندی،" انکار" می کنند!!! اگر "قدرت و ثروت" دارید به آن توجه نکنید، به تاریخ توجه کنید که مثل موریانه نسل های قدرتمند را می بلعد و تبدیل به خاک و خاشاک می کند! چه در طی" سه سال" گذشته و چه در طی "سی سال" گذشته!!! برای مردم کاری نکرده اید که به آنها فخر می فروشید! گمان نمی کنم" قابلهٔ والدهٔ مکرمه شما" با لگن طلایی و حولهٔ حریر شما را گرفته باشد!؟! نزدیک نیم قرن تبختر و خودنمایی و خودستایی شما جلو دوربین های بیت المال بوده و از تمام امکانات مملکت برخوردار بوده اید و این موضوع باعث توهّم تان شده است که واقعا کسی هستید؟!! کافی است صدای یک" آژیر قرمز“بلند شود، همانطور که درسابق می دیدم، خواهیم دید که خشتک" تر "خواهید کرد!!! این مملکت صاحب دارد و صاحبش خداست! خدا (جلّ جلاله الشریف) خدایی که شما سال هاست فراموشش کرده اید! اما" هواللّه العلی العظیم " است " و هُوَ قَادِرٌ (الْقَادِرُ) عَلَى مَا یُرِیدُ" بوده و خواهد بود 🖋️📚💐🙏
نکته : شعر آیینی، دینی، مذهبی، نبوی، علوی، ولایی، فاطمی، عاشورایی، مهدوی،.... «دکانی شش در» برای خودنمایی ملی، حزبی، منطقه ای، فرقه ای، نهادی، سازمانی، شخصی، فردی، و.... شش در! دری به سوی پروپاگاندای سیاسی! دری به سمت تجمع حزبی و جناحی! دری به سمت جذب بودجه های تبلیغاتی! دری به سمت مافیای نوچه پروری! دری به سمت چهره سازی های ریاکارانه! دری به سمت ساختار باندی و حلقه ای!! به قول مرحوم خلد آشیان جنت مکان «نیکولو ماکیاولی» : هدف وسیله را توجیه می کند!» در این دکان شش در، از خداوند متعال تا انبیاء و اولیای الهی، همه وسیلهٔ رسیدن به مقصود هستند! مصداق؟! عملکرد خود این دکان شش در!!! به جشنواره‌ها، سوگواره ها، کنگره ها و همایش ها( با نگاه بی طرفانه) نگاهی بیاندازید و سازمان ها، نهاد ها و افراد «سامان دهنده، شرکت کننده و داور، بودجه و افراد برگزیده» را هم در طی «یک دهه» بررسی کنید! ... و نتیجه به شما خواهد گفت که چگونه در یک مملکت به نام «خدا و دین و ائمه و مکتب و آیین و ملیت و نظام» می شود مانورهای تبلیغاتی و حزبی و گروهی و باندی و مافیایی ترتیب داده، بهره برد! از کتاب های شعر و مجموعه های منتشر شده این مجالس و خروجی محصولات این «دکان شش در» به خوبی می توان به «نیت و قصد» تهیه کنندگان آن پی برد!!! از استان سیستان و بلوچستان تا آذربایجان، از خراسان شمالی تا خوزستان، از «شش جهت ایران» شما مجلسی و محفلی را نمی بینید که میهمان برگزيده اش از «مافیای شعر تهران» نباشد؟! چرا! تمام استان های کشور، زیر بلیط «مافیای شعر شهر تهران» است!!! به نام «خدا» به کام «رفقا»!!! 🖋️📚💷💵🕌
🖌حق شهید،شهید حق 🌷 در آغاز ازل بود و نشاندن بذر، طوبی را به تقدیرش رقم زد کربلای نهضت آرا را حیات سبز تکوین را، غمش سرمایۀ جان شد که در پاییز می سازد خزان رنگی تماشا را دل «آدم» به درد آمد همین که قصه اش بشنید دو چشم نوح گریان شد، حدیث سرخ صحرا را گذشت و خاک آذین شد به نور سید طٰهٰٓ (ص) رسول الله حق گستر، مصفا کرده دنیا را گرفت آهسته در آغوش، طفل و سخت گریان شد پریشان کرد حتی با سرشک‌اش قلب زهرا(س) را چرا شادان نگردیدی پدر! آیا علل دیدی؟ نمی باید شدن گریان چنین مولود زیبا را ! شنیدآنچه از اسرارحسین(ع)وسرنوشت‌اش بود! جهان تاریک از غم شد، دل امّ ابیها را کنار اهل بیت حق، شبیه کوه ها بشکوه صلابت داده با شأنش شکوه آل طاها را غم جدّ و پدر ، مادر، برادر، یار و هم یاور شکسته گاه در غربت، دل بشکوه مولا(ع) را »»«« گذشت و سال ها طی شد، رسید ایام دشواری مسلمانان حق باور، به ویژه اهل معنا را معاویه مسلط شد به عمق کشور اسلام از آن روزی که بوسفیان مهیا کرد غوغا را همان غوغای بی جای« سقیفه»،اوج گمراهی! که طبق نقشۀ شیطان مشوّش کرد هرجا را نمی پرسی ،چرا گفتم سقیفه؟ بعد ده ها سال ! سقیفه اصل ظلمت شد «یزید» آسا قضایا را چراغ کفر در هرسو به نام دین نمایان شد امیران مُلوّث هم گرفته جام صهبا را شده ایرانی و مصری غلام کاخ الخضراء گرفته شامی و کوفی به بر محظور زیبا را خریده« آل بوسفیان» تمام غیرت ادیان! کشیده ظلم بی پایان سیه چادر ثریا را یزید(لعن)اینک شده حاکم،خلیفه،قدرت اول به نیمی از زمین ،حتی که دارد حکم دنیا را ! یکی اورا ردا داده ،یکی حکم و قضاداده وآن سوم، طلا داده ،امیرالقصر خضرا را! غرور جاهلی در سر،قبای سلطنت در بر ازاین مجموعهٔ دلبر! چگونه واکشد پا را ؟ جسارت تا به جایی رفت،حکم قتل مولا (ع) داد! که انگاری نمی داند شؤون مُلک بطحا را تعجب هم ندارد! چون « سقیفه» مکتبش بوده ست برای بیعتی، باید که« آتش» زد مُصلّیٰ را ! قیام حضرت مولا حسین بن علی (ع) حق است به هر منطق که بشناسی،دلیل خشم «زهرا»(س) را ! وگرنه با «علی اکبر» نمی آمد به میدانی -- که بین مقتل اش خوانی،حدیث « إرباً إرباً» را !🌷📚 مکتب شعر امامیه مکتب شعر دینی در ایران سید علی اصغر موسوی قم - ۹شهریور۱۳۹۹ تاسوعا و عاشورا ۱۴۴۲ # سعا @saapoem
📜 کشتی بان طف اگر خم کرده تاریخ دغل ،قدّ رشیدت را به میدان می سپارم رزم بشکوه شدیدت را بنازم در چکاچک ها،بسان شهپر جبریل شرار ِ تیغهِ شمشیرِ به حق،آذرپدیدت را تماشا می کنم ای جان، میان واژگان هرآن همان «هَیهاتَ مِناالذّلهٔ»عزم أکیدت را دُژم دریای خون تصویرِطف را،نوح کشتی‌بان! به قرآن می سپارم شرح اوصاف حمیدت را شهید حقِ حق فرما،کتاب حضرت ِطٰهٰٓ(ص) قنوتانه قرائت می کنم نام مجیدت را به اندوهت نمی بالم،اگر از داغ می نالم: شفق واره غروبِ قامتِ سبز و سپیدت را - عزادار غمی هستم: که دارد دردها در دل غمین ماتمی هستم: درید از هم وَریدت را گذشتی با«علی اکبر»، ز مرز فکرت باور ! گرفتی با«علی اصغر»هم ازخالق رسیدت را! «سعا»باهرمژه اشکی که تمرین می کندبادل شهودی تازه می بخشد،غزل نام شهیدت را مکتب شعر امامیه مکتب شعردینی درایران سید علی اصغر موسوی قم - ۲۲ مرداد ۱۴۰۰ جمعه ۴ محرم ۱۴۴۳ @saapoem https://eitaa.com/saa_institute 🌴🌷🌴📚🌴🖋🌴
وعده گاهان شهادت ... باز هم قلم، نگاه دلم را معطوف به شعری می کند که نجواگر اندوهان توست؛ اندوهی که مسیر تاریخ، همواره با کاروان عاشورا می پیماید؛ اندوهی بس شگرف، اندوهی که همواره زمزمه می کند: ای مسیر کاروانت تا ابد آیینه پوش ارغوان داغ تو زد در بهار سینه جوش چشم ها از حیرت آیینه بودن تر شدند سینه ها آکنده از غم شعله ی مجمر شدند آسمان، زنجیر عشقت را به پای ناله بست رنگ ماتم بر سکوت آتشین لاله بست ابرها از شرم گریه، بغض کوهستان شدند اشک ها از حرمت نامت ولی باران شدند داغ ارغوانی تو، پیش از بهار لاله ها به گل می نشیند؛ داغی که نشانه بهاری سرخ است، بهاری بدون خزان که نوروزهای "شهادت" را به دامان می پرورد. مولا! باز هم ماییم و لحظه های سرخ یادت. باز هم ماییم و شفق ابری چشمانمان. باز هم ماییم و همراهی کاروانت در مسیر تاریخ. □ اینجا مگر همان و عده گاه واپسین نیست که خداوند، عظمت خویش را به تماشا خواهد نشست؟! اینجاست که "حر" آزاد می شود. اینجاست که "حبیب"، به محبوب خواهد پیوست! اینجاست که "زهیر" رشادت را؛ سخاوت و شهامت را؛ شوذب، عبادت را؛ جَون، صداقت را و قاسم، شهادت را به تماشا خواهد گذاشت. اینجاست که وفای فرزندان "عقیل"، نگاه ها را محو خویش خواهد کرد. اینجاست که عون و محمد، شکیبایی حضرت زینب (س) را خواهند آزمود. اینجاست که صفای فرزندان امام حسن (ع)، شگفتی ساز میدان خواهد شد. اینجاست که علی اکبر (ع)، پیمبرانه جلوه گری می کند. اینجاست که تبسم بی تاب علی اصغر (ع) خواهد شکفت و آسمان با گلویی خونین، واپسین لالایی را برایش خواهد خواند. اینجاست که "عبدالله" با خدا دست خواهد داد و در برابر چشمان امام (ع)، دستی از آسمان فرود آمده، دست نحیف و خونین او را خواهد گرفت. اینجاست که خاک و افلاک در وداع واپسین سکینه (ع) با پدر خواهد گریست. اینجاست که برای همیشه از تلّ زینبیه اش فریاد "وامصیبتا" خواهد آمد. اینجاست که خورشید و ماه، به زیارت گودال قتلگاهش خواهند آمد. اینجاست که خیمه های سوخته، نگران گاهواره ی خالی خواهند شد و نگاه حضرت رقیه (س)، لبخند برادر را میان ستارگان خواهد پویید. اینجاست که حتی دل شام غریبان به حال زینب خواهد سوخت. اینجا وعده گاه عشق است؛ جایی که خداوند، سخت ترین امتحانش را از بهترین بنده اش خواهند ستاند. اینجا کربلاست.🏴 سید علی اصغر موسوی قم - ١٣٨٢ https://eitaa.com/saa_institute 🏴🖋️📚🌷
🌷محتشم نراقی کاشانی از دیدگاه استاد عباس خوش عمل کاشانی(شاعر وادیب معاصر)🌷 👈استاد عباس خوش عمل (شاعر و ادیب معاصر) در خصوص محتشم، ترکیب بند وی «باز این چه شورش است... »و شعرِ و ادبیات کاشان گفت: محتشم کاشانی ملک الشعرای شعر آیینی است. بعد از ترکیب بند معروف محتشم در رثای اباعبدالله الحسین علیه السلام ترکیب بندی به این کیفیت در مدح و منقبت و رثای احدالناسی نداریم و این ترکیب بند تا روزقیامت ماندگار خواهد بود. 👈وی ادامه داد: بعد از محتشم شاعران بسیاری در اقتفای او به ترکیب بند سرایی در خصوص امام حسین و شهدای کربلا پرداختند و جالب این است که هیچ یک جز صباحی بیدگلی که اوهم کاشانی است و از شاعران برجسته ی عهد زندیه است نتوانست از لحاظ کیفی به ترکیب بند محتشم نزدیک شود.بعد از محتشم دهها شاعر ترکیب بند عاشورایی سرودند و هنوز هم شاعرانی از معاصرین می سرایند ولی کارهای شان فراز و فرودهای زیادی داشته و دارد و هرگز نتوانسته و نمی توانند به پای محتشم برسند. این توفیق فقط مختص به محتشم بود. محتشم دیوان شعر قطوری مشتمل بر غزلیات و قصاید و رباعیات و ...دارد اما در هیچیک از اقسام شعری به این شکل که در ترکیب بندش موفق بود، موفق نبوده است. او به خاطر ترکیب بندش مشهور خاص و عام شد . 👈استاد خوش عمل در ادامه به ویژگی های این ترکیب بند اشاره کرد و گفت: دلایل مانایی ترکیب بند محتشم زیاد است. اولین و به نطرم مهمترین دلیل نظر کرده بودن محتشم است.ائمه ی اطهار نظر و لطف خاصی به او داشتند که ترکیب بندش اینگونه مانا شده است. دلیل دوم موفقیت اشعار مرثیه ای او، تسلط بالای محتشم بر ظرایف و دقایق شعر آیینی بوده است. محتشم در ترکیب بند خود نیامد مانند برخی مرثیه سراهای دیگر وهن معصومین و بالاخص حضرت سیدالشهدا را بکند و تحریفات حماسه ی عاشورا را منظوم سازد. 👈استاد خوش عمل افزود: جوششی بودن ترکیب بند محتشم ویژگی دیگر شعر او و رمز جاودانگی آن است. محتشم در خانواده ای اهل مذهب و متدین رشد کرده که این هم خود دلیلی برای بی رقیب بودن مرثیه ی اوست. می توان گفت در تاریخ ادبیات فارسی با صبغه ی شعر آیینی شعری نداریم که مثل ترکیب بند محتشم زبانزد باشد و ماندگار و چون خورشید بدرخشد.. 👈وی در پایان به شهر شاعرخیز کاشان اشاراتی داشت و گفت: کاشان را از دوران صفویه پایتخت شعر و ادب ایران می‌دانند. شعر آیینی در کاشان از جایگاه بالایی برخوردار است و تعداد زیادی انجمن ادبی در کاشان وجود دارد که این خود دلیل بر پرورش طبع شاعران کاشانی بوده است. منبع:tarna.ir تنظیم: 🌸🌸🌸🌸🌸🌺🌸🌸🌸🌸 https://eitaa.com/saa_institute 🏴🖋️📚🌷