✍گم میشوم میانِ #دلتنگی هایم !
و محو نگاهت ..
که مشتاقانه #پرواز را
به انتظار نشسته ای . .
#عکس_جدیداز #شهیدمحمدغفاری❤️
#شهدارایادکنیم_ولوبایک_شاخه_گل #صلوات
🌷اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم🌷
🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
سرهنگ "پاسدارشهیدمحمدغفاری"
ما ترس از شهادت نداریم و این تنهـا آرزوی مـاست ... 📎بنیانگذار لشگر ۱۰ سیدالشهدا #شهید_محسن_وزو
#خاطرات_شـهدا
🌷او همیشه قبل از #نماز در آینه خود را می نگریست و محاسنش را شانه می کرد☺️ این بار برای مدتی در آینه خیره شد و گفت : داداشی #رفتنی شدم ، یقین دارم ساعتهای آخره ... اینو که گفت پشتم #تیر کشید ، مطمئن بودم که این پیش بینی های محسن درست از آب در می آید ، حاج احمد متوسلیان بیسیم زد و گفت برید کمک عباس شعف ، #اوضاعش بی ریخته .
🌷کار آنقدر #سخت شده بود که در نهایت حاج احمد مجبور شده بود محسن وزوایی علمدار 🎌رشید خود را برای حل مشکل گردان میثم که نیروهای آن از همه سو زیر #آتش شدید توپ خانه قرار گرفته بودند روانة خط مقدم کند . با روشن شدن 🌤هوا ، اوضاع منطقه بسیار #خطرناک تر از ساعت های اولیة حمله شد ؛
🌷چرا که هواپیما های ✈️دشمن بر فراز غرب کارون و سر پل تصرف شده توسط تیپ 27 محمد رسول الله به #پرواز در آمده بودند و نیروهای در حال تردد را بمباران💣 می کردند محسن همچنان برای رهایی گردان میثم در تلاش بود که گلوله توپی در کنار او #منفجر شد . یکی از نیروهای پیام تیپ 27 می گوید : «از پشت بیسیم📞 شنیدیم عباس شعف فرمانده گردان میثم می خواهد با حاج #احمد صحبت کند .» حاج همت گفت : «احمد سرش شلوغ است کارت را به من بگو » عباس شعف گفت : « نه ! باید مطلب را به خود حاجی منتقل کنم 😰» همین موقع حاج احمد گوشی بیسیم را از #همت گرفت .
🌷صدای #شعف را شنیدم که می گفت : « حاجی ... آتیش🔥 سنگینه ... آقا محسن ... » صدای #گریه اش بلند شد و دیگر نتوانست حرف بزند دیدم😭 توی صورت سبزه حاج احمد #موجی از خون دویده است . گوشی #بیسیم را توی مشت خود فشرد . چشمان حاجی به اشک نشست یک نفس عمیق کشید😔 و زیر لب گفت : « محسن ، خوشا به #سعادتت ! »
#شهید_محسن_وزوائی🌷
📎سالروز شهادت
🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
#مادری_و_پسری
با خود شبی پیراهنت را میبرم مادر
بعدا برایت بهترش را میخرم مادر
بوی تر باروت و خون وقتی که می پیچد
با عطر نابت در جهانی دیگرم مادر
از لابه لابه ی سرخی سربندهایم باز
یا زینبی را بست دستت بر سرم مادر
گفتی برو اما...الهی زود برگردی
گفتم الهی برنگردد پیکرم مادر
پروانه ی شمع حریمش باشم و آنقدر
دورش بگردم تا بسوزم در حرم مادر
انگار چشمان تو را هم با خودم بردم
در چشمهایم...با نگاه آخرم مادر
در عکسهایت روز و شب تسبیح چرخاندی
با چادر گلدار خود در سنگرم مادر
حالا کجایی که ببینی بالهایم را؟
دارم به سوی آسمان ها میپرم مادر
مابین #پرواز آرزو کردم که شبها را
مثل نسیم از خوابهایت بگذرم مادر
نازت کنم...آرام در گوشت بگویم که
گریه نکن...من از همیشه بهترم مادر
#شــــهیـدغـــفـاری❤️
#شــهـدای_صــابـریـن🌷
#یادکنیدشهداراباصلوات🕊
🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
#ان_الله_مع_الصابرین . . .
عاشقان #پرواز،
راهی برای #پریدن خواهند یافت؛
و همین شوق #پرواز،
بعضیشان را در #آسمان نگه میدارد...
#مدافعان_وطن
#فاتحان_جاسوسان🕊
#یاد_شهدا_با_صلواتــ 🌷
🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
43.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کبوترها، کبوترها، به دلجویی از آن بالا
نگاهی زیر پا گاهی اسیران قفسها را
خوشا پروازتان با هم، بلند آوازتان با هم
#به_یاد_آرید_ماراهم، در آن #پرواز کردن ها . . .
🌷یادی از #دلاوران #نیروی_مخصوص_صابرین
#روحشان_شادویادشان_گرامی . . 🌷
🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
سرهنگ "پاسدارشهیدمحمدغفاری"
پر بازدید ترین منظره ی بکر حوالی نگاه تــوست ... می روم می آیم واین سفر پایانی ندارد ... #سردارش
🔰 تقريباً منطقه وسيعي را گردان ما تحت پوشش خود داشت . دشمن با توجه به شكست سنگيني كه در طي چند روز قبل از نيروهاي ما خورده بود قصد داشت با جمع آوري نيرو وتجهيز دوباره بر عليه مااقدام به #پاتك نمايد. همين طورهم شد از ساعات اوليه بامداد حمله ي دشمن با انواع ادوات جنگي آغاز شد.
شهيد پرويز همه بچه ها را در جاهاي مشخصي قرار داد. دشمن هرلحظه به خط مانزديك ونزديكتر مي شد اما بچه ها كه از روحيه ي بالايي برخوردار بودند به شدت به مقابله با دشمن پرداختند. نبرد در تمام طول خط بافداكاري وازخود گذشتگي بچه ها مي رفت كه به نفع ما تمام شود بالاخره مديريت صحيح وتلاشهاي بي وقفه ي رزمندگان نتيجه بخشيدودشمن با حالتي شكست خورده پس نشست تا اينكه #صبح زود وقتي پاتك دشمن تقريباً تمام شده بود
ناگهان خمپاره اي در نزديكي شهيد پرويز فرود آمد وتركش آن درست به قلبش خورد وآن را شكافت. ما بالاي سريش آمديم و او را در آغوش كشيديم اما او ديگر به #شهادت رسيده بود.او به دنيا تعلق نداشت قفس تن را شكست ومرغ روحش را در بيكرانه ها به #پرواز درآورد .آخر او با آن بلندي روحش تا كي مي توانست مانند پرنده اي بي قرار دراين #قفس زنداني باشد.
✍ به روایت سردار عراقی
📎 فرماندهٔ گردان قدس لشگر ۱۷ علیابن ابیطالب(ع)
#سردارشهید_مسعود_پرویز🌷
#سالروز_شهادت
🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
در و قفـ🔓ـل قفس را باز کردند
#کبوترها سفر آغاز کردند🕊
میان راهشان از شب #گذشتند
به سوی روشنی💫 #پرواز کردند
#شهدا
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
#شهید_سید_مهدی_غزالی
از شهدای لشکر 25 کربلا
#مستجاب_الدعوه بود و بسیاری از مردم، متوسل به جدش می شدند و حاجت روا می گشتند ...
مادر شهید می گوید:
#نیمه_شعبان متولد شد، او را به همین مناسبت "سیدمهدی" نامیدیم.
بسیاری از افراد محل اگر حاجتی داشتند و یا اگر گره ای به کارشان بود، جدّ سیدمهدی را #نذر می کردند و حاجت روا می شدند.
🌿روزی حسابدار کارخانه #نساجی به بیماری سختی دچار شده بود، از آنجائی که احوال سیدمهدی را شنیده بود، متوسل به جد سیدمهدی شد و نذر کرد که اگر شفا پیدا کند، سیدمهدی را در کارخانه استخدام نماید. او شفا گرفت و سیدمهدی چندین سال کارگر کارخانه نساجی شد.
🌿در تمامی مراسمات مذهبی و روضه خوانی ها سیدمهدی را با خودم می بردم. بسیار به این مراسمات و روضه خوانی ها علاقه مند بود. روزی به من گفت:
#مادرجان! خواب دیدم که دارم به سوی خدا #پرواز می کنم.
آن زمان #سیدمهدی کوچک بود و من زیاد حرفش را جدی نگرفته بودم.
علاقه زیادی به امام (ره) داشت، حتی یکبار هم موفق شد به #دیدار امام (ره) برود، بعد از آن دیدار بسیار متحول شده بود و بدجوری عاشق امام (ره) و روحانیت شده بود تا جایی که عکس های امام (ره) را به صورت کلیشه درست می کرد و با اسپری در و دیوار شهر و همچنین دیوار کارخانه را پر از عکس امام (ره) کرده بود
عاشق و شیفته روحانیت بود، زمانی که شهید دستغیب به شهادت رسید خیلی گریه می کرد و می گفت:
- ای کاش من بجای او تکه تکه می شدم و فدایش می گشتم.
🌿روزی سید مهدی از جبهه آمد و گفت:
- مادرجان! بازهم جدّم به دادم رسید. در حال انجام عملیات بودیم؛ در محوری که ما بودیم تمامی نیروها شهید شدند و من در آنجا تنها ماندم، راه را گم کرده بودم و نمی دانستم به کدام سمت باید بروم. آنقدر جدم حسین(ع) و اربابم ابالفضل را صدا زدم که به طور تصادفی و غیر ممکن نیروهای خودی مرا پیدا کردند.
🌿هر سال روز مادر که می شود خواب می بینم سیدمهدی روی سرم گلاب می پاشد، هدیه ای به من می دهد و پیشانی ام را می بوسد.
هر هفته پنج شنبه ها بر سر مزارش می روم و هنگامی که قبرش را می شویم، ناگهان از دِل قبر سید مهدی مرا صدا می زند و چند بار می گوید:
- مامان!
🌿🌹سه بار این کار را انجام می دهد. سرم را روی قبر می گذارم و با سیدمهدی دردِ دل می کنم.🌹🌿
#کرامات_شهدا
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
#شهید_محمدمهدی_ایثاری🕊🌹
#تیپ_نیرو_ویژه_صابرین
#زندگینامه
#قسمت۴
🍃 یکی دیگر از برادران تعریف میکنه هر هفته با #شهید محمد مهدی ایثاری میرفتیم شنا. صبح روز شهادتش وقتی سانس تمام شد با #شهید آمدیم بریم بیرون شهید ایثاری گفتند : برو من میام (م.ا) گفت: کجا میری گفت برم #غسل کنم بیام (( #غسل_شهادت))
بعدش با هم رفتیم محل کار. من رفتم به سمت بهداری و اونم رفت سمت باند #پرواز و کایتش .
اونها اون روز درحال تمرین ماموریت مهمی بودند.
چند دقیقه ای نگذشته بود که یکی از بچه ها داد زد و گفت یه کایت سقوط کرده. پریدم توی آمبولانسم .سریع رفتم بالای کایت .دیدم علی صیادی و مهدی ایثاری سقوط کردن و #شهید شدن.😔
✨روحشون شاد راهشون پر ره رو باد
⏮پایان
https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
شھید محمد غفارے:
چشم و گوش بفرمان ولایت فقیه باشید و پشتیبانی از آن كنید و گفتههای مقام عظمای ولایت حضرت آیت الله خامنهای عزیز را با جان و دل گوش كنید و به آن عمل كنید كه اگر در این راه قرار بگیرید به حمد خدا سعادتمند و رو سفید خواهید بود
Martyr Mohammad Ghaffari:
Be the eyes and ears of Velayat-e-Faqih and support it, and listen to the words of the great authority of Ayatollah Khamenei with all your heart and act on it, that if you are on this path, you will be happy and in way of God.
طرح از#پرواز
📚موضوع مرتبط:
#شهید_محمد_غفاری
#شهید_مدافع_وطن
#عکس_نوشته
📆مناسبت مرتبط:
تاریخ شهادت
#06_13
#jihad
#martyr
╔═. ♡♡♡.══════╗
@saberin_shahid_ghafari1
╚══════. ♡♡♡.═╝
#دورفیق_دریک_قاب
گم میشوم میان
#دلتنگی هایم...
و محو نگاهتان
که مشتاقانه #پرواز را
به انتظار نشسته اید...
#شهیدمحمدغفاری
#شهیدیوسف_فدائی_نژاد
#مدافعان_وطن🇮🇷
╔═. ♡♡♡.══════╗
@saberin_shahid_ghafari1
╚══════. ♡♡♡.═╝
🍃شهادت راهی پر پیچ و خمست که تنها عاشقان از آن میگذرند، #شهادت را در مبارزه میدهند.
🍃مبارزه ای با بزرگترین دشمن آدمی، نفس خویش، آنگاه که توانی خدا را با همه کس و همه جا ببینی یعنی #شهید شده ای. شهدا اول از سیم خاردار نفس خود عبور کردند و سپس به مقام قرب و #عشق رسیدند.
🍃مینویسم تا یادمان نرود:
تمام اقتدار و امنیت و آرامش میهنمان را از #پرواز شهدا داریم. شهدایی که از خواسته های و جان خویش به سادگی گذشتنتد تا آرامش خاطر #میهن تلاطم نیابد.
🍃 همپا و همراه شهدا رفتن و ماندن سخت است چنانکه باید قید میل و هوس خویش را بزنی و دل بکنی تا به اوج آسمان برسی باید غل زنجیر هارا رها کنی تا سبک شوی و پر کشی.
🍃ره عشق پر پیچ و خم است و تنها مردان خدایی از این راه می گذرند شهید حسن دلاور هم سومین #شهید_ناجا سال۹۸بود که جان خویش را فدای امنیت سال جدید مردمان کشورش کرد و عاشقانه به سوی آسمان پر کشید.🕊
" الهی نصیرمان باش تا بصیر گردیم
و بصیرمان کن تا از مسیر بر نگردیم "
✍نویسنده: #بنت_الهدی
🌸به مناسب سالروز شهادت
#شهید_حسن_دلاور
📅تاریخ تولد : ۵ اردیبهشت ۱٣۶٧
📅تاریخ شهادت : ٢ فرودین ۱٣٩٨
📅تاریخ انتشار : ۱ فروردین ۱۴۰۰
🥀مزار شهید :گلشهر گلزار شهدای محله فیلاخص
╔═. ♡♡♡.══════╗
@saberin_shahid_ghafari1
╚══════. ♡♡♡.═╝
#پرواز کردن ،
ربطی به بال ندارد
#دل می خواهد
دلی به وسعت آسمان
دل را باید آسمانی کرد ...
خوشا آنانی که بالی نداشتند ولی
راه آسمان را یافتند🍃
+شاید بشه از یه خلوت سحر
#شهادت گرفت...😭
احیا رو دریاب🖤
#شب_قدربایادشهدا
#التماس_دعا....🙏
╔═. ♡♡♡.══════╗
@saberin_shahid_ghafari1
╚══════. ♡♡♡.═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شده... #هوای ڪسے به سرت بزند
ڪہ تاکنون حتی یڪبار هم ندیدیاش؟!
شده... #دلتنگ ڪسے شوی
ڪہ حتی یڪ #خاطره با او نداری...؟
این چیست ڪہ هر شب #پرنده خیـال ما #پرواز مےڪند🕊
و #طُ را به #خاطر مےآورد؟...
دریاب این دلِ سرگشتھ ما را...
#بهشت_جایی_همینجاکنارتوست
#دلتنگی_شبانه 💔
#شهید_محمد_غفاری 🌷
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
╔═. ♡♡♡.══════╗
@saberin_shahid_ghafari1
╚══════. ♡♡♡.═╝
🍃جایی نوشته بود "چه کسی میگوید جاذبه رو به زمین است؟! من کسانی را دیدم رفتهاند تا بالا تا اوج! فارغ از هر کششی جاذبه رو به خداست"
🍃خوب که تامل کردم متوجه شدم سخن #انیشتین رانقض کرده!
انیشتین در دنیای #فیزیک حرف از جاذبه زمین زده و حالا یکی پیدا شده حرف ازجاذبه رو به آسمان میزند!بهتر بگویم جاذبه رو به خدا!جاذبه ای که ازشوق #پرواز میگوید ، پرواز به سوی آسمان.
🍃دفترم را که ورق زدم دیدم درهر صفحهاش از کسانی نوشته شده که فارغ از هر کششی سوی خدارفتهاند و به #قانون پروازدرعشق معنا بخشیدند.
🍃یکی از همانها #سید_عماد بود!
به واسطه علاقهاش به عماد مغنیه و شال سبزی که همراهش بوداز بین این همه اسم نام " سید عماد " را برای خودش برگزید.
🍃از آن روز به بعداودیگر محمدحسین بشیری نبود! سیدعماد بود. متولد بیست و نهمین روز از تیرماه سال شصت در همدان.
🍃نوزده سالش که بود عضو س.پ.ا.ه پاسداران شدو این سرآغاز تحقق رویایش بود.زندگیاش را روی دور تندگذاشتم جلوتر رفتم؛ به سال نود وپنج.
در آن سال دوباراعزام شدبه سوریه برای دفاع از #حرم. هر دوبار صحیح و سالم برگشت به آغوش خانواده.اما بارسوم برگشتی در کار نبود.
🍃رویایش رنگ حقیقت گرفت،هنگامی که تله های انفجاری داعش راخنثی میکرد و او به وقت بیست و دومین روزآبان فارغ از هر کششی سوی خدا پرواز کرد.
🍃سالگرد شهادتت مبارک سیدعماد!
✍نویسنده: #مهدیه_نادعلی
#شهیدمحمدحسین_بشیری
📅تاریخ تولد: ۲۹ تیر ۱۳۶۰
📅تاریخ شهادت: ۲۲ ابان ۱۳۹۵
🕊محل شهادت: سوریه
🥀مزار: گلزارشهدا،شهرهمدان
╔. ♡♡♡.═══════╗
@saberin_shahid_ghafari1
╚══════. ♡♡♡.═╝
◇بسم الله الرحمن الرحیم◇
🍃شهید ابراهیم سال ۱۳۲۹ در محله قصرالدشت مسجدالرضا شیراز دنیا آمد. تحصیلاتش را با نمرات عالی تا مقطع دیپلم در کازرون و شیراز سپری کرد. به علت علاقه وافر به #پرواز در امتحان #خلبانی شرکت کرد. سال ۵۰ و ۵۱ پس از گذراندن آموزش مقدماتی در ایران، برای #آموزش هواپیماهای جنگی به آمریکا فرستاده شد.
🍃شهید ابراهیم در ایام #انقلاب، همراه همفکران نیروی هوایی چاش به فعالیت انقلابی پرداخت و حامی رهبر انقلاب شد. پس از پیروزی #ازدواج کرد و از پروردگار یک #دختر هدیه گرفت.
🍃با آغاز #جنگ_تحمیلی به بوشهر منتقل شد و همراه خلبانان شجاع نیروی هوایی #ایران به نبرد با دشمن پرداخت. شهید ابراهیم در مدت دو ماه ابتدای جنگ، ۵۰ پرواز برون مرزی داشت و ۸۰ پرواز عملیاتی موفق و از تیمسار فکوری چندین لوح #تقدیر اخذ کرد.
🍃سرانجام در #عملیات مروارید،پس ازشکست دادن #نیروی_دریایی صدام، داخل آبهای خلیج فارس، همراه ناو پیکان همیشه جاوید ایران، مورد اصابت گلوله های دشمن قرار گرفت و با لقب #مفقود به #آسمان پرواز کرد.
✍️نویسنده: #نادره_عزیزی_نیک
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_ابراهیم_شریفی
📅تاریخ تولد : ۱ مهر ۱۳۲۹
📅تاریخ شهادت : ۷ آذر ۱۳۵۹
🥀مزار شهید : جاویدالاثر
🕊محل شهادت : اب های خلیج فارس
╔. ♡♡♡.═══════╗
@saberin_shahid_ghafari1
╚══════. ♡♡♡.═╝
سرهنگ "پاسدارشهیدمحمدغفاری"
🍃به تابلوی #چشمانش می نگرم. آن چشم های آرام حالا روشن تر و زیباتر از هر زمانی به نظرم میآمد. عکس برای چند ماه پیش بود ولی انگار روز قبل رفتنش آن را گرفته بود.
🍃یادم است روزی که میخواست برود نتوانستم یک دل سیر به تماشایش بنشینم، نشد آن دو گوی بلورین چشمهایش را ببوسم. فقط توانستم از نگرانی های #مادرانهام برایش حرف بزنم. اینکه رفتنش برایم تاب و توان نمیگذارد، اینکه اگر برود چه بر سر #دلم میآید و هزاران "اگر" دیگر...
🍃میخواستم مجابش کنم که بماند. از #کودکی اش گفتم؛ زمانی که سال چهل و چهار متولد شد و #سیدعلی نام #حیدر را برایش انتخاب کرد. از آن روزی حرف زدم که برای اولین بار کلمه بابا را ادا کرد. گفتم که قد کشیدنش را دیدم، رویاهایم پیش چشمانم قد علم کردند، رخت #آرزوهایم را در تنش دیدم و لحظه شماری کردم برای #حقیقی شدنشان.
🍃از #همت و پشتکارش برای زمین زدن رژیم گفتم که آنها را در شب بیداری ها و #تظاهرات و اعلامیه نوشتن هایش دیده بودم. هر شب که برای گشت بیرون میزد از خانه، دلم آب میشد و پشت سرش میریخت. #قرآن نذرش میکردم که سالم برگردد.
🍃اینها همه را گفتم و تاکید کردم که تو #دِینت را دو سال پیش ادا کردی، بمان و اینجا خدمت کند، پشت #جبهه! یک کلمه گفت: مرگ با #عزت اگر خونین، بهتر از زندگی #ننگین. و من خاموش گشتم، دلم نیز هم...
🍃دیگر #نذرش نکردم، دیگر از شب بیداری هایم در دوران طفولیتش نگفتم، نخواستم بماند و جبران کند، از #خدمتش تا به الان برای این دیار نگفتم، منتی نبود! هرچه بود برای #خدا کرده بود... فقط دل و زبانم یک چیز را گفت: خدا به همرات! دلم آب شد و ریخت پشت سرش اما دیگر دلم شور نخورد، دیگر #نگران نشد. آرام گرفت و جگر گوشه اش را به امان خدا سپرد. و چه امانی بهتر و خوب تر از خدا! آنقدر خوب که #پرواز کرد سمت خدا، آنهم به وقت آذر هزار و سیصد و شصت در جبهه #مریوان...
◇سالگرد #شهادتت_مبارک حیدرم!◇
✍نویسنده : #مهدیه_نادعلی
🍁به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_سیدحیدر_حمیدی
📅تاریخ تولد : ۱ اسفند ۱۳۴۴
📅تاریخ شهادت : ۷ آذر ۱۳۶۰
🥀مزار شهید : اطلاعاتی در دسترس نیست.
🕊محل شهادت : مریوان
╔. ♡♡♡.═══════╗
@saberin_shahid_ghafari1
╚══════. ♡♡♡.═╝
نه همراهی داشت و نه خدم و حشمی...
خانه اش در جنوب شهر بود و از ماشین شاسی بلند و لاکچری خبری نبود هیچ کجا عکسش را بیلبورد نکرده بودند و اسمش را کسی نشنیده بود...
هیچچچ جشنواره ای از او تقدیر نکرده بود و تا حالا روی سن دعوت نشده بود...
اما هیچکدام از اینها او را متوقف نکرده بود او راه نمیرفت #پرواز میکرد بر فراز فرش قرمز قطعه شهدا برای زیارت دو پسر شهیدش...
📎نسال الله منازل الشهداء
مادران شهدا غرس کنندگان نهال #شهید هستند...🌷
#مادر_شهیدان
#مهدی_و_محمد_محسنی 🌷
╭┅┈┈┈┈┈┈┈╼┅╮
𑁍▹ ڪپیآزادباذڪرصلوات ◃𑁍
𑁍▹ @saberin_shahid_ghafari1◃𑁍
╰┅╾┈┈┈┈┈┈┈┅╯
34.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یڪ لحظہ چشم دیدن خود را
بہ من ببخـش
آیینہ هاےروشن خود را
بہ من ببخـش...
🕊#پـرواز را
تو تجربہ ڪردے
مبارڪت،
حالا پرِ پریدن خود را
بہ من ببخـش ...
#نشر_به_مناسبت_سالگردشهادت
#شهیدمحمدغفاری 🌹
#شهدای_صابرین
#شهـادت 🌹
#سالروز_شهـادت 🌹
#پرواز_در_سحرگاه 🕊
#ارسال_با_ذکر_منبع
╭─••✾••♡♡♡•✾•───╮
@saberin_shahid_ghafari1
╰─••✾••♡♡♡•✾•───╯