eitaa logo
خط سبز
107 دنبال‌کننده
278 عکس
28 ویدیو
2 فایل
گاه نوشت های "محمدرضا اخضریان کاشانی" دانش جوی اندیشه و سیاست و جامعه
مشاهده در ایتا
دانلود
فهرست من بزودی احزاب و گروه های سیاسی، نامزدهای مدنظر خود برای مجلس دوازدهم را معرفی می کنند. ترکیب کلی مجلس آینده بر اساس برآوردهای کنونی تقریبا مشخص است و در صورت عدم وقوع یک رخداد ویژه مشارکت جویانه از سوی جامعه، جناح پیروز و در بسیاری موارد، افراد احتمالی را می توان پیش بینی کرد. در این میان، فهرست نامزدهای سی نفره من برای تهران متفاوت از فهرست های جناحی و ترکیبی از چهره هایی است که از منظر سیاسی در یک گروه و جناح قرار ندارند. موضوعی که هم راهیابی برخی شأن با دشواری زیادی روبروست هم برای کنش‌گران جناح پسند اصولگرا و اصلاح طلب نامقبول می نماید. اما نگاه من که برای هیچ فرد یا گروهی مرجعیت ویژه ای هم ندارد مبتنی بر چند ایده شخصی است که معقول می دانم : ✓یکدستی میان جوامع انسانی هم یک تصور خام هم یک تجربه ناموفق است. ✓کمترین خیری در یکدستی سیاسی نمی بینم. ✓همه نامزدهای مجلس، صالح و مورد تایید شورای نگهبان اند. ✓فهرست های اسلام و کفر یا شرقی و غربی از دید من معنایی ندارند. پیش از این مرحله غربال های جدی انجام شده است. ✓رای به فهرست های جناحی برای پیروزی یک جناح خوب و لازم است اما برای حکمرانی جمهوری اسلامی آسیبی بزرگ است. ✓مصوبات مجلس با هر گرایشی باید از نظارت شورای نگهبان بگذرد. فرض تصویب قوانین خلاف شرع و قانون توسط یک مجلس متفاوت، منتفی یا بسیار اندک است. ✓مجلس صالح فراتر از مجموعه ای از افراد صالح است. شناسایی افراد صالح یا اعتماد به فهرست های جناحی برای ادای وظیفه لازم است اما کافی نیست، کمیت و کیفیت چینش آنان در مجلس مهم است. ✓مجلس صالح مجلسی کارآمد و توانمند در حل چالش های کشور است. ✓داشتن یک مجلس کارآمد مستلزم بیشینه سازی توان بهره گیری از ظرفیت  بیشترین افراد و گرایشهای سیاسی و اجتماعی و همگرایی ملی میان بیشترین گرایش های فکری است. ✓حذف نمایندگان هیچ گرایشی به سود نظام و مجلس نیست. برای این کار باید سهمیه قطعی مشخصی برای احزاب و جناح ها در قانون انتخابات لحاظ کرد. ✓فهرست نمایندگان اصلح از دید من ترکیبی از افراد صالح و کارآمد از گرایش های گوناگون است که بتوانند ساختار فکری و برنامه ریزی در کشور و قوه مقننه را در چهار سال آینده بر اساس همگرایی استوار کنند یا در موقع ضرورت، مانع تندروی های یکدیگر شوند. ✓امیدوار بوده و هستم که چنین فهرستی را یکی از عقلای نخبه سیاسی کشور در سطوح ارشد نظام که بخت زیادی برای راهیابی به مجلس و راهبری در آن دارد ارائه و پیام روشنی برای همگرایی ملی و آمادگی برای کار با همه ظرفیت های توانمند در مجلس آینده به جامعه ارسال نماید. به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید. https://eitaa.com/sabzkhat
وحدت در کثرت تا الان سه فهرست سی نفری از اصولگرایان منتشر شده که احتمال افزایش هم دارد. همه آنها هم عنوان ائتلاف و وحدت و ... دارند. بیشترشان هم برای بیشتر مردم ناشناخته یا فاقد کمترین توان انگیزش برای ایجاد شور مشارکت اند. قدیمی ها میگن سلمونی ها که بیکار میشن سر همدیگه را می تراشن. وقتی در انتخابات، رقیب قابلی نباشد اصولگراها باهم رقابت می کنند. مجلس کارآمد و توانمند به رقابت و مشارکت نیاز دارد که مستلزم چندصدایی است. از این ترکیب ها صدا به سختی در می آید، چند صدایی پیشکش. به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید. https://eitaa.com/sabzkhat
فهرست من ۲ در یادداشت پیشین مبنای استدلال خود برای تهیه یک فهرست متفاوت را نوشتم. برآنم که «افراد صالح» را پیش از این، شورای نگهبان معرفی نموده است و اینک نقش ما به عنوان رای دهنده، ایجاد یک «مجلس صالح» است. مجلسی که نه ترکیبی از افراد صالح که یک کلیت و ساختار صالح یعنی متکثر، توانمند و کارآمد باشد. با همه ایرادات به گزینش ها و افراد تایید صلاحیت شده، فهرست مجلس صالح از نظر من می تواند ترکیبی از افراد زیر باشد. بی شک، بیشترشان را با دقت نمی شناسم و با برخی نیز کمترین قرابت فکری ندارم و از بعضی شان اصولاً خوشم نمی آید اما حضورشان در یک مجلس را زمینه ساز تکثر و چندصدایی و در نهایت، کارآمدی بیشتر می دانم. از فهرست شانا محمد باقر قالیباف مرتضی آقاطهرانی محمد سعید احدیان مالک شریعتی علی خضریان مصطفی غفاری حسن خجسته اصغر پورمحمدی بابک نگاهداری مجتبی زارعی از فهرست شورای وحدت اصولگرایان منوچهر متکی مرتضی چیت چیان سعید مهدوی کنی از فهرست صدای ملت (نزدیک به اصلاح طلبان) علی مطهری علی عباسپور تهرانی محمد بطحایی محمد خوش‌چهره مجتبی شریعتی نیاسر منصور حقیقت پور محمدمهدی تندگویان از فهرست امنا حمید رسایی صالح اسکندری حسین صمصامی احمد نادری ابوالفضل ظهره وند محمد رویانیان از چهره های مستقل محمدرضا مرندی احمدرضا شاه علی حسین خنیفر اسماعیل نجار برای بهره گیری از فهرست صبح ایران هم مدت زیادی صبر کردم اما پس از انتشار، مهمترین نام های آن در سایر فهرست ها نیز وجود داشت، لذا نیازی به تکرار آنها ندیدم. در کنار این شخصیت ها و در مجلسی که احتمالا بیش از ۲۰۰ نفر از نمایندگانش اصولگرا خواهند بود، امیدوارم تک چهره های برجسته، متفاوت و کارآمد از شهرستان ها همچون باهنر از کرمان، نوبخت از رشت و پزشکیان از تبریز نیز وارد مجلس شوند. امیدوارم فردا بهتر از دیروز و امروز باشد. به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید. https://eitaa.com/sabzkhat
خیزش پاجوش ها و احیای نئورادیکالیسم در رقابت درون اصولگرایانه مجلس دوازدهم، فهرست های امنا، پایداری و جبهه صبح در تهران و بسیاری از شهرها بسیاری از کرسی های مجلس را به خود اختصاص دادند و یاران قالیباف، جایگاه برجسته ای در میان بالانشینان کسب نکرده اند. این انتخابات پیام های آشکار و پنهان زیاد، قابل تامل و عبرت آموزی دارد که بررسی های کامل تری می طلبد. با این حال چند نکته روشن است: ✓مشارکت در کل کشور حدود ۴۰ درصد، در کلان شهرها حدود ۳۰ درصد و در تهران حدود ۲۰ درصد است. به عبارت بهتر حدود ۶۰ درصد مردم کشور و نزدیک به ۸۰ درصد پایتخت نشینان سازوکار کنونی حکمرانی و فرایند قانونگذاری در کشور را به هیچ وجه قابل قبول نمی دانند. ✓رییس جمهور در رقابتی آسان وارد مجلس خبرگان شد اما سایر مقامات عالی رتبه چون رییس مجمع تشخیص که در رقابت پنج نفری برای چهار کرسی، پنجم و از خبرگان اخراج شد و رییس مجلس که فهرستش شکست خورد توفیقی نداشتند. ✓اصلاح طلبان و اصولگرایان میانه رو در شهرها عمدتا شکست خوردند. ✓آرای باطله معنادارترین گزینه انتخابات است. ✓ بزودی می توان اعلام کرد که مملکت رسما مال حزب اللهی هاست. شرایط امروز کشور از دید من مشابهت بسیاری با دهه ۶۰ کشور دارد. جامعه به یک چند قطبی هویتی دچار شده که دو سوی آن را رادیکالیسم انقلابی در بر گرفته است. مهمترین ویژگی یک فرد یا جریان رادیکال، نگاه صفر یا صدی است که در رقابت سیاسی تنها میان دو گزینه تحریم یا تغییر انتخاب می کند. در شرایط کنونی نیز در نمودار سه گزینه ای کشور که دو سوی آن با پیشرانی رادیکال ها در چپ و راست مشخص شده و میانه روها در میانه آن قرار دارند، صف بندی های اعتقادی آشکاری در حال شکل گیری است. تلاش برای هویت سازی درون گروه ها و دگرسوزی و دگرگریزی و خالص سازی در ادبیات و کارگزاران در هر دو طرف از مختصات بارز این رادیکالیسم است. یک طرف، تلاش برای حذف دیگری از عرصه حاکمیت و دیگری تحریم و مشروعیت زدایی از نظام را در برنامه خود دارد و دایره این خالص سازی به اجزا و اعضای گفتمان های قبلا مشترک نیز سرایت کرده است. امروز نه اصولگرایان سابق، در یک جبهه اند نه اصلاح طلبان پیشین و جریان شناسی سیاسی کشور در حال پوست اندازی جدیدی است. پیشینه این شرایط را می توان در چالش های هویتی ابتدای انقلاب ردیابی کرد که گروه های مشارکت کننده در فرایند پیروزی، به دنبال نقش و سهم خود در مدیریت آینده کشور و حذف دگرهای هویتی خویش بودند. این شرایط با آغاز جنگ تحمیلی به محاق رفت و با آغاز دوران سازندگی و حاکمیت گفتمان توسعه با میانداری میانه روترها به سردی گرایید در حالی که در بطن خود این چالش هویتی را همچنان حمل می کرد. دوم خرداد ۷۶ پیام آشکاری مبنی بر احیای رادیکالیسم چپ و تلاش برای تجدید نظر در بنیان های هویتی انقلاب بود که با بازآرایی جریانات سیاسی به دو گروه اصلی انقلابیون اصلاح طلب و انقلابیون اصولگرا شکل تازه ای یافت و میانه روترها را گوشه نشین کرد.   در این دوره پرتنش ۸ ساله، بخش چپ رادیکال هویتی، رشد زیادی نمود که به توسعه متقابل بخش راست رادیکال و سربرآوردن در عصر احمدی نژاد منجر شد. با نگاه به عملکرد ناکام هر دو گروه رادیکال چپ و راست فرصت برای سربرآوردن گفتمان تازه اعتدال فراهم شد. روحانی با کنار هم نهادن هر دو سر طیف رادیکال چپ و راست، گفتمان خود را معتدل معرفی نمود و جامعه که سالها در تب و تاب چالش های هویتی درگیر بود را همگرا نمود. شکست کارکردی دولت اعتدال بار دیگر رادیکال ها را در یک هدف مشترک همگرا ساخت و هر دو بخش رادیکال دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب را به نقد اعتدال از دو منظر کاملا متفاوت کشاند که به برجسته شدن خود این دو بخش رادیکال منجر شد. در شرایطی که گفتمان اعتدال در سایه عدم برساخت هرگونه گفتمان تازه در دوره رییسی همچنان گفتمان غالب سیاسی کشور بود، شکست دولت اعتدال به رقابت میان رادیکال ها ترجمه و در غیاب رادیکال های چپ در انتخابات، عملا به حاکمیت رادیکال های اصولگرا تعبیر شد. این بخش هویتی با توسعه ادبیات سیاسی خود مبنی بر یکدست تر نمودن عرصه حکمرانی و خالص سازی هویتی و جریانی، موفق شد گفتمان اعتدال و افراط را تثبیت نموده در ضدیت با آن بخش های میانه روتر اجتماعی و سیاسی را به همراه بخش رادیکال اصلاح طلبان و نیز اعتدال گرایان از میدان رقابت خارج سازد و در غیاب یا انفعال ۶۰ درصد مردم، رادیکالیسم را دوباره احیا کند. بی تردید باید منتظر ماند و سرنوشت خالص سازان و چالش های گفتمانی و عملکردی آنان و دستاورد این گفتمان را در میدان واقعی به تماشا نشست. دستاوردی که ممکن است به تغییر در ساختار حکمرانی یا چالش در کف خیابان یا بازگشت اعتدال خواهان نیز منجر شود. کانال خط سبز https://eitaa.com/sabzkhat
سیاستمدار یا سرباز ؟ در زمان کودکی ما از هر کودکی درباره آینده می پرسیدید یا می خواست خلبان شود یا دکتر یا پلیس یا رییس جمهور، رویایی که طی سالها بعد عمدتا تغییر می کرد و هر کودکی به مسیری دیگر می رفت. شاید تنها کودکی که به بیشتر رویاهای کودکی های همه مان رسید محمدباقر قالیباف باشد؛ هم دکتر شد هم خلبان هم پلیس هم برای ریاست جمهوری تلاش زیادی کرد و البته رییس مجلس هم شد. قالیباف را کمابیش همه می شناسند و در چند نکته در موردش اختلافی ندارند: مدیری توانمند، خوشفکر، پرکار، پرانگیزه، میانه رو با اطرافیانی گاه متعارض و از طیف های مختلف که تنها به دلیل حضور شخص او برگردش جمع شده اند. مدیری که رویاهای بزرگش، با اقدامات بزرگش در نیروی انتظامی و شهرداری تهران معنادار شد. یک سرباز واقعی که هرجا احساس تکلیف کند یا فرمان بگیرد حاضر است و چندان به نتایج شخصی آن نمی اندیشد. ویژگی که برای یک سیاستمدار با تعاریف رایج پذیرفته نیست. قالیباف یک مدیر اجرایی خوب است که با یک تحلیل نادرست خود و مشاورانش در جای درستی قرار نگرفته و صد واحد ظرفیت اجرایی خود را با بیست درصد بهره وری در مجلس به کارگرفته است. قالیباف به عنوان یک سرباز توانمند و فداکار، برای زیردستانش یک فرمانده قدرتمند است که کارها را با همان روحیه فرماندهی به نتیجه می رساند، ویژگی که برای یک سیاستمدار با تعاریف رایج پذیرفته نیست. او در عین حال یک شنونده خوب است. پای صحبت مشاوران کوچک و بزرگ می نشیند و از هریک به قدر وسع خود یاد می گیرد و به کار می بندد. روحیه ای که ستودنی است اما به سبب نداشتن یک بینش عمیق و یک گفتمان ویژه در خود و مشاوران نزدیکش، او را به سمت پراکنده کاری سوق می دهد و به سبب نداشتن ادبیات اختصاصی و ارتباطات سازمان یافته پایگاه اجتماعی اختصاصی نیز به دست نیاورده است. قالیباف یک فرد کاملا تشکیلاتی و متعهد به آن است و بارها هزینه آن را پرداخت کرده است، چه در رقابت های ریاست جمهوری و چه در فهرست بندی های مجلس. با این حال برای خود تشکیلات اثرگذاری ندارد و به همین دلیل، تلاش های فراوانش برای پرچمداری و میانداری اصولگرایان و برساخت گفتمان نواصولگرایی همواره ناکام مانده است. او این روزها در یکی از عملیات های سخت دوران سربازی خود قرار دارد، شرایطی که رقبای داخلی اصولگرایش شاید با تخریب باقیمانده اعتبارش در روز اعتبارنامه ها از او چهره یک رییس مجلس ناتوان را بسازند و او را تا مرز هاشمی و روحانی و لاریجانی شدن ببرند و آینده سیاسی اش را به واکنش او به این تخریب ها گره بزنند. اما او به خوبی می داند که نه هاشمی است و نه روحانی و نه هیچ سیاستمدار دیگری. قالیباف مدتهاست به یک برندسازی جدید نیاز دارد، برندی که با واقعیات جامعه و جایگاه و توان امروز خود و رقبایش سازگار باشد و بیش از همه به صبر نیاز دارد. به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید. https://eitaa.com/sabzkhat
پاداش این الگو را اگر به هوش مصنوعی بدهید هم خواهد گفت: در انتخابات آینده مشارکت را زیر ۱۰ درصد کنید برنده می شوید. تا وقتی مشارکت اندک به جای تنبیه، پاداش بیاورد نباید به فکر افزایش مشارکت و رقابت بود. به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید. https://eitaa.com/sabzkhat