eitaa logo
ساحل رمان
8.9هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
822 ویدیو
19 فایل
رمان‌های [ نرجس شکوریان‌فرد ] را این‌جا بخوانید✨ . . بعضی لحظه‌ها سخت و کسل‌کننده می‌گذرند :( . یک حرفی نیاز دارم تا این لحظات ناآرام را، آرام‌بخش کنم🌱 . نویسنده‌هایی هستند که خاص لحظات من می‌نویسند♡✍🏻 . . ارتباط با ما: @sahele_roman
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•🪟• که‌تُو‌هَرگِز‌گُلِ‌مَن‌باشی‌ و‌مَن‌خارِتو‌باشَم SAHELEROMAN | ساحل رمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
| ♥️ • 🪞| . . . « قسمت هفتادودوم » «رمان بگذارید خودم باشم» - توی دانشگاه یه کتابی دست به دست می­‌شد به نام «دختران به عفاف روی می­‌آورند»، یه روانشناس آمریکایی نوشته بود! قصه میلیون­‌ها دختری که در ارتباط با پسرها پوکیده بودند و حالا یه تعداد خاصشون می­‌خواستند سالم زندگی کنند! هم دردآور بود، هم امیدوار کننده! - دردش برای همۀ دخترهای عالمه! نگفتی از کجا دایی؟ - از کی رو راحت­‌ترم، اومدم خونه­‌تون یه بار دیدم مقابل من مدل حرف زدنت، نگاه کردنت، لباس پوشیدنت، خندیدنت فرق کرده... اعتراض نکردم. به مادرت اما حرفی زدم که ناراحت شد؛ گفتم اگه تو برای زندگی خودت ارزش قائل می­‌شدی، نه فقط برای زیبایی و لباست، فرشته فرشته باقی می­‌موند! - من فرشته نیستم دایی! - اشتباه دوم رو نکن! درسته زشتی­‌ها، آدم رو زشت می­‌کنه اما زیبایی­‌ها هم هستند! نباید بمونی وسط کثیفی و آلودگی. باید یاعلی بگی فرشته! - حس می­‌کنم کیان اراده­‌م رو هم از من گرفته دایی! - اراده شاید ضعیف بشه اما نابود نمی­‌شه! قوت دادنش فقط خواستۀ خودته، میدون نده به هرچیزی، حرفی، خاطره­ای، کسی که بهت تلقین می­‌کنه ناامیدی رو! آدم می‌تونه غیرممکنی­‌ها رو دقیقا عملی کنه... فقط فرشته بخواه! می‌خواهم مخالفت کنم که می‌گوید: - قبل از اینکه دوباره بگی نمی‌تونم، بگو می‌تونم، می‌شه! فری قابل حله، راه‌حل داره، اصلا کلا راه‌حل برای مشکلات، سخت یا راحت قابل حله! - خوبه که روحیه داری و روحیه می‌دی! - ترم اول دانشگاه رو خوب جلو رفتم. ترم دوم یادته اوضاع خونه بهم ریخت با بیماری پدربزرگ و روحیه خراب مادربزرگ... موندم حیرون کم آوردم... رفتم تا مشروط شدن. هم افت داشت، هم ضرر بود. یه شب نشستم وسط همه چیز. برگه گذاشتم جلوم شرایط رو نوشتم، زمان رو کم و کسری‌ها رو، موانع رو، روحیه داغونم رو... . . . [ برای خوندن هر شب دو قسمت از رمان، کافیه عضو کانال VIP ما بشید! هماهنگی از طریق: @sahele_roman ] ادامه دارد... کپی اکیدا ممنوع!!!!! 🌊 •• SAHELEROMAN | ساحل رمان
| ♥️ • 🪞| . . . « قسمت هفتادوسوم » «رمان بگذارید خودم باشم» فکرم رو سروسامون دادم حسم رو تنظیم کردم تونستم بلند شم حرکت کنم. نمره‌ی اول نشدم اما مشروط نشدن یعنی یه ترم عقب نیوفتادن! عزتم خیلی حفظ شد... اعتماد به نفسم. اول هم رفتم نمازخونه دانشگاه خلوتی صبح یک ساعت نشستم فقط از کاشی‌کاری‌ها لذت بردم و هزار بار نفس گرفتم که خدایا شکرت، خدایی کردی در حق من. درمونده نذاشتی بمونم! الان هم نذار ذهنت منفی‌بافی تخیلی خاطره‌ای داشته باشه. گذشته اگر قدرت داشت زمان رو برمی‌گردوند که بشه آینده! بذار گذشته برای خودش بمونه! - یه متنی می‌خوندم که اون چیز‌هایی که توی ذهن می‌ره و میاد و مشغول می‌کنه ذهن رو اون‌قدر قدرت داره که ترکیب شیمیایی اعصاب رو هم تغییر می‌ده، اگه به یه چیزی عقیده داشته باشیم و پیش‌بینی کنیم یعنی امید رو داشته باشیم آرومت می‌کنه، دردت رو از بین می‌بره، مثل مورفین!   - خوبه، حالا که اون­قدر خوب بلدی، وقت من رو نگیر! فقط بهش عمل کن! - من امید ندارم دایی! - تو امید داری، فقط یه خورده باورهای درست و غلطت درهم شده! اگه ناراحت نمی‌شی بهت بگم که فلسفۀ خلقت فضای‌مجازی دقیقا همین اگه نبوده، سیاست‌مدارای کثیف دنیا همین استفاده رو ازش کردن؛ یه زرنگی کثیف؛ باورها را جابه‌جا کردن، مخلوط کردن، روی باورهای درست خاک پاشیدند، مسخره کردن، کنترل عقیده‌هایی که سست شده بود رو دست گرفتن. تو تنها نیستی، هشت میلیارد آدم دستاورد همین تغییر و تحریف باورهاست، محیط و تجربه و الگو‌ها و تخیلات و رسانه نباید به تو مسلط بشند و بهت باور بدند. تو باید اهل فکر باشی و خودت زیر و رو کنی، باورات رو درست کنی. امید یعنی این فرشته... دور و برت رو اون‌طوری نبین که خودت هستی، اون‌طوری که واقعیت دارند ببین تا درست ببینی! . . . [ برای خوندن هر شب دو قسمت از رمان، کافیه عضو کانال VIP ما بشید! هماهنگی از طریق: @sahele_roman ] ادامه دارد... کپی اکیدا ممنوع!!!!! 🌊 •• SAHELEROMAN | ساحل رمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جلوه‌ی سرو تو دیدیم و زمین‌گیر شدیم آنقدر محو تو گشتیم، که تصویر شدیم!📺 . - از شما به ما رسیده SAHELEROMAN | ساحل رمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. پناه آورده ام پشت در خانه ات مادر... امام رضا (علیه السلام) فرمود: صدقه بده اگر چه اندكى باشد زیرا هر چیز اندكى در راه خدا با نیت صادقانه داده شود، بزرگ است. از به صدقه بدید حتما برکتش به زندگیتون برمیگرده روی‌شماره کارت بزنیدکپی میشه 6104337911747317 نرجس شکوریان فرد اجرتون باحضرت مادر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
- . . .
و فرمود: - تنها او است که پس از دوران‌های طولانی بلاخیز و تنگناهای طاقت‌فرسا، غم‌ها و گرفتاری‌ها را از دل شیعیانش برطرف می‌نماید... 🩹💔 • . SAHELEROMAN | ساحل رمان
تازه شهید شدند😭 تصاویر شهدای راسک رو که ببینید، عجیب بوی خدا از چهره‌شون شنیده میشه ..... امنیت من و تو هر روز داره شهید میده! قدر بدون، نادان نمان:) SAHELEROMAN | ساحل رمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
| ♥️ • 🪞| . . . « قسمت هفتادوچهارم » «رمان بگذارید خودم باشم» - خنده­‌داره دایی! من همۀ عمرم دنبال این بودم که هرچیزی رو دوست دارم، تاییدیش رو بگیرم، شما امروز می‌گی اول پیدا کن حقیقت رو بعد بهش مایل شو! - نه من این رو نمی‌گم. هر دوست داشتنی درست نیست، هرچیزی، راست و درست نیست که دوستش داشته باشی! هوشیار باشی می‌تونی انتخاب کنی! - انتخابم رو کردم دایی. اشتباه انتخاب کردم، الان فرشته‌ی خراب شده رو چطوری می‌خوایی درست کنی دایی! - من امیدوار رو نمی‌تونی ناامید کنی. غیرممکن که نیست ناامید بشم! فقط کافیه خودت رو خوب ببینی، یک عالمه دارایی خوب داری، یه عالمه عادت‌های فرشته‌ای، یه عالمه صفت‌های فرشته‌ای اونارو ببین. تو خیلی قدرت‌ها داری، حالا یه اشتباه هم مثل یه گوجه گندیده خورده وسط تصویر فرشته‌ایت، چرا کلا خودت رو حذف می‌کنی، دست بلند کن گوجه گندیده رو از روی سر و صورتت پاک کن - باشه دایی. می‌نویسم همه‌ی باورهای اشتباهم رو - بنویس چرا به این باور‌ها باور داشتی! البته بعدا، این کار بعدا هستش - باشه دایی، می‌نویسم از کجا اومد منفیجات که محدودم کرد، کوچیکم کرد، غصه‌دارم کرد، با هرکدومش یه شاخه‌ام شکست، اگر نبودن من چی می‌شدم... احساسم، ذهنم، روحم، معنویتم... دایی! با صدای فریادم، من را در آغوش می‌کشد و محکم نگهم می‌دارد و همراه گریه‌هایم می‌خندد. - وقتی فرشته‌ها دیوانه می‌شوند... باشه دایی... آروم باش... من فقط دلم می‌خواد تو خوشحال باشی... همش فکر می‌کنم چی فرشته رو خوشحال می‌کنه، خنده رو چی روی لبش می‌شونه... باور کن دایی من دلم نمی‌خواد تو ان‌قدر غصه داشته باشی... اصلا غصه برای تو نیست فرشته! آرام می‌شوم وقتی حس می‌کنم دایی با تمام وجودش راست می‌گوید. من می‌فهمیدم دایی به من دروغ نمی‌گوید و می‌فهمیدم که خودم دارم به خودم دروغ می‌گویم، و می‌گفتم... . . . [ برای خوندن هر شب دو قسمت از رمان، کافیه عضو کانال VIP ما بشید! هماهنگی از طریق: @sahele_roman ] ادامه دارد... کپی اکیدا ممنوع!!!!! 🌊 •• SAHELEROMAN | ساحل رمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•[ 🌄 ]• ماهی؟ قبول! ولی قرار نبود اینهمه دستم به دستت نرسد. SAHELEROMAN | ساحل رمان
•• چند وقت پیش یه درخواستی از اهالی به دست‌ مون رسید؛ که من حس کردم احتمالا دغدغه بقیه‌تون هم باشه!🧐 ••
•• محتوای پیام دوستمون! ما هم درجا آیدیِ یه کانال نوجوون پسندِ مشتی رو فرستادیم براش! به گمونم تا الان باهاش کلی حال کرده!😎🪁 ••
• اگه تو هم مشتاقی (که می‌دونم هستی!😌) یه [
نوجوون‌ِ پایه
] بفرست تا بهت معرفی‌ش کنم! 📨 @sahele_roman
•• از ساعت ۱۷ به بعد دیگه لینکی ارسال نمیشه‌ها! از دستت نره یه وقت!🐢🤌🏻 ••
•• اومممم!!! نه مثل اینکه بروبچ کانال پایه‌تر از این حرفان! روزای تکرار نشدنیِ نوجوونی، همراه با کانال جدید، نوش جونت رفیق! 🌝🌱 ••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
| ♥️ • 🪞| . . . « قسمت هفتادوپنجم » «رمان بگذارید خودم باشم» این شاید بدترین کار بود، من مدام به خودم دروغ می‌گفتم که چقدر دارم لذت می‌برم. درحالی‌که نه من و نه تمام دوستانم واقعا لذت نمی‌بردیم از رابطه‌ها، از رقص‌ها، از موسیقی‌ها واقعا لذت نمی‌بردیم واقعا دروغ می‌گفتیم به خودمان و مثل احمق‌ها حالا داشتم به حال خودم غصه می‌خوردم. این دومین اشتباهم بود که سخت فشارم می‌داد. به قول خودم نمی‌توانستم خودم را نجات دهم اما دایی می‌گفت که نمی‌خواهم. من به خودم دروغ می‌گفتم که نمی‌توانم و دایی راست می‌گفت که نمی‌خواستم، باید می‌پذیرفتم که با همه شرایط بد دوروبرم باز هم خودم بودم که انتخاب کردم مسئولیت کار‌هایم با انتخاب‌های خودم بوده است هرچند که درظاهر همه را مقصر بدانم و دروغ بگویم - تو قدرت همه کاری داری فرشتهٔ دایی! همهٔ خواسته‌های خوب و بدت هم شدنیه! اثبات هم کردی که مثل اسب به سمت خواسته‌ات می‌تازی، همهٔ بهانه‌ها رو هم کنار می‌زنی! تمرکز می‌کنی، وقت نداشته رو پیدا می‌کنی یعنی زندگی دست خودته، می‌شه تقصیر بقیه نندازی هیچ مشکلی نیست که براش تاکتیک نداشته باشی و بتونه محدودت کنه چون تو وقتی تصمیم می‌گیری کاری رو که می‌خوای انجام بدی سرش مقاومت می‌کنی و همهٔ مشکل‌ها رو حل می‌کنی، حتی زمان براش می‌سازی، بزرگ‌ترین وقت‌کش‌های زندگیت که رسانه است و اینترنت و غذا و بیرون رفتن با دوستات و... رو هم کنار می‌ذاری تا بهش برسی، حتی من دایی رو هم حذف کردی - معتاد شده بودم دایی! تو لذت اعتیادم رو ازم می‌گرفتی. - حق داری وقتی شرکت‌های بزرگ با هزینه‌های بی‌اندازه با باهوش‌ترین و خلاق‌ترین آدم‌های دنیا قرار داد می‌بندن تا تازه‌ترین راه و برنامه رو برای فریب دادن مردم دنیا توی فضای‌مجازی با پلت‌فرم‌ها و اپلیکیشن‌ها اختراع کنن... واقعا سخته مقاومت و معتاد نشدن. - می‌دونی دایی مقایسه می‌شدم و می‌کردم، ترس داشتم از جاموندن، دوست داشتم دیده بشم، دوست داشتم مدام یکی جوابم رو بده جواب بدم تا بی‌ادب جلوه نکنم، معتاد شده بودم به چت کردن! . . . [ برای خوندن هر شب دو قسمت از رمان، کافیه عضو کانال VIP ما بشید! هماهنگی از طریق: @sahele_roman ] ادامه دارد... کپی اکیدا ممنوع!!!!! 🌊 •• SAHELEROMAN | ساحل رمان