eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.6هزار عکس
2.4هزار ویدیو
1.6هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⏪برنامه ی روزنامه ی ✅ کریم 👈 روزی یک صفحه 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❇️ اعمال روزها و شب های 🙏 آداب ، اعمال ، ادعیه ، استعاذه ، تسبیح و نماز روز 👉🏻 1da.ir/pxKPaI 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_50999656.mp3
8.17M
۱ ⏺اولین تکنیکِ مهربانی و احسان؛ بخشیدنِ بدیهایِ دیگــرانه! 👤 استاد 🙏لطفا با ما شنونده ی این سلسله گفتگو ها باشید ☑️کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ « اللَّهُمَّ وَ ضَمِّ أَهْلِ الْفُرْقَةِ » این کسانی که از مسلمین جدا میشوند، از جماعت کشور فاصله میگیرند، کوشش کنید اینها را نزدیک کنید، منضم کنید. کسانی که میانه‌ی راه هستند، اینها را به منزل مطلوب برسانید. نگذاریم با رفتار ما، با عمل ما، با اظهارات ما، با منش ما، کسانی که یک ایمان نیمه‌کاره‌ای دارند، بکلی از ایمان ببُرند؛ کسانی که نیمه‌ارتباطی با نظام دارند، از نظام منقطع شوند. عکس این عمل کنیم؛ کسانی که در نیمه‌ی راه هستند، اینها را جذب کنیم. مصداقهای تقوا و شعب تقوا اینهاست. 👤 ✍️ صبا به تهنیت پیر می فروش آمد که موسم طرب و عیش و ناز و نوش آمد هوا مسیح نفس گشت و باد نافه گشای درخت سبز شد و مرغ در خروش آمد تنور لاله چنان برفروخت باد بهار که غنچه غرق عرق گشت و گل به جوش آمد به گوش هوش نیوش از من و به عشرت کوش که این سخن از هاتفم به گوش آمد ز فکر بازآی تا شوی مجموع به حکم آن که چو شد اهرمن سروش آمد ز مرغ صبح ندانم که سوسن آزاد چه گوش کرد که با ده زبان خموش آمد چه جای صحبت نامحرم است مجلس انس سر پیاله بپوشان که خرقه پوش آمد ز خانقاه به میخانه می‌رود مگر ز مستی زهد ریا به هوش آمد 🔅 برنامه ی روزانه ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ز فکر تفرقه بازآی تا شوی مجموع به حکم آن که چو شد اهرمن، سروش آمد 👈از فکر تفرقه و پرداختن به مسائل متعدّدِ دنیوی ومادّی پرهیزکن تاپریشان خاطرنگردی وزمینه ی شادی فراهم شود. به گوشه ی ِ عزلت وتنهایی مگریز وبااطرافیانت، گرم وصمیمانه باش، دست به قضاوتِ دیگران مَزن وآنها راهمانگونه که هستند بپذیر ودرحلقه ی آنان باش. خود راباپیرامونت جمع کن ومجموع شو. تفریق وجدایی اندوهباراست ودرجمع وباجماعت بودن شادی می آفریند، مطابق این قانون که هرگاه،بدی (شر) از جایی بیرون رانده شود،سروش وفرشته (خیر) جایگزین آن می شود. دل نیست جای صحبتِ اضداد دیوچوبیرون شودفرشته درآید. ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
❇️ أَنَّ رَسُولَ اَللَّهِ ص خَطَبَ اَلنَّاسَ فِي مَسْجِدِ اَلْخَيْفِ فَقَالَ : نَضَّرَ اَللَّهُ عَبْداً سَمِعَ مَقَالَتِي فَوَعَاهَا وَ حَفِظَهَا وَ بَلَّغَهَا مَنْ لَمْ يَسْمَعْهَا فَرُبَّ حَامِلِ فِقْهٍ غَيْرُ فَقِيهٍ وَ رُبَّ حَامِلِ فِقْهٍ إِلَى مَنْ هُوَ أَفْقَهُ مِنْهُ ثَلاَثٌ لاَ يُغِلُّ عَلَيْهِنَّ قَلْبُ اِمْرِئٍ مُسْلِمٍ إِخْلاَصُ اَلْعَمَلِ لِلَّهِ وَ اَلنَّصِيحَةُ لِأَئِمَّةِ اَلْمُسْلِمِينَ وَ اَللُّزُومُ لِجَمَاعَتِهِمْ فَإِنَّ دَعْوَتَهُمْ مُحِيطَةٌ مِنْ وَرَائِهِمْ اَلْمُسْلِمُونَ إِخْوَةٌ تَتَكَافَأُ دِمَاؤُهُمْ وَ يَسْعَى بِذِمَّتِهِمْ أَدْنَاهُمْ . ❇️ امام صادق عليه السلام فرمود: پيغمبر صلي الله عليه و آله در مسجد خيف براي مردم سخنراني كرد و فرمود: خدا ياري كند شاد و خرم كند بنده يي را كه سخن مرا بشنود و در گوش گيرد و حفظ كند و بكساني كه نشنيده اند برساند، چه بسا حامل(رساننده)علمي كه خود دانا نيست و چه بسا حامل علمي كه بداناتر از خود رساند(يعني بسا شنوندگاني پيدا شوند كه معني سخن مرا از رساننده و مبلغ آن سخن بهتر درك كنند). سه خصلت است كه دل هيچ فرد مسلماني با آن خيانت كينه توزي، بدخواهي نكند: 1-خالص نمودن عمل براي خدا(عبادت كردن بدون ريا و غرض دنيوي). 2-خيرخواهي پيشوايان مسلمين(باطاعت و فرمانبري از آنها). 3-همراه بودن با مسلمين(و جدا نشدن و اختلاف و پراكندگي ايجاد نكردن)زيرا دعوت مسلمين افراد پشت سرشان را هم شامل مي شود(پس هر كه همراه جماعت باشد در سود آنها شريكست)مسلمين همه برادرند، خونشان برابرست(پس اگر شخص اول آنها كوچكترينشان را بناحق بكشد بايد كشته شود)و پست ترين فردشان در برقراري پيمانشان كوشش مي كند(يعني پست ترين فرد مسلمان ميتواند در مواد امان نامه هر قرار دادي با كفار، شركت و دخالت كند و در وفاي آن كوشا باشد). ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
👈 ترجمه ابیات👇 📜 يار مهربانى از دور آمده مهمان يوسف صديق گرديد. آنها در زمان كودكى با هم آشنايى قديمى داشتند و بمناسبت آشنايى قديمى. از جور و حسد برادران گفتگو بميان آمد يوسف ع فرمود كه آن واقعه چون زنجير بود ولى ما شير بوديم. شير از سلسله زنجير عار ندارد قضاى حق بود و ما از قضاى خداوند گله نداريم شير اگر چه زنجير بگردن دارد ولى بر همه زنجير سازان حكومت دارد و همه مرعوب او هستند گفت تو چگونه در چاه و زندان بودى گفت مثل اينكه ماه در محاق و در حال هلال است در محاق اگر چه ماه تحليل رفته و در حال هلال قدش خميده مى‏شود ولى بالاخره در آسمان بدر تمام مى‏گردد اگر دانه در را در هاون كوبيده و خرد كردند بالاخره نور چشم و دل شده باعث دفع گزند گرديده. گندم را زير خاك مى‏اندازند ولى در آخر از او خوشه‏ها مى‏سازند. دفعه ديگر در آسيا كوبيده و نرمش كردند در عوض قيمتش بالا رفته نان گرديد كه جان را تقويت مى‏كند . بار ديگر نان را در زير دندان كوبيده و نرم كردند و بر اثر آن تبديل بعقل و هوش و جان گرديد. و چون باز آن جان محو عشق گرديد ثمره‏اى از آن حاصل شد كه در قرآن مجيد از آن به يُعْجِبُ اَلزُّرَّاعَ 48: 29 تعبير مى‏كنند و باز آن جان چون محو حق گرديد و فانى شد از عالم مستى بيرون آمده هوشيار گرديد. اين گفتگو طولانى است بر گرد و قصه يوسف را با دوستش بيان كن‏. بعد از اين گفتگوها حضرت يوسف گفت اى دوست عزيز براى ما ارمغان چه آورده‏اى. دست خالى پيش دوستان آمدن مثل اين است كه انسان بدون گندم به آسياب برود. خداى تعالى در روز قيامت‏ بخلق مى‏فرمايد ارمغان براى امروز چه در دست داريد؟ مى‏فرمايد: وَ لَقَدْ جِئْتُمُونا فُرادى‏ كَما خَلَقْناكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ تَرَكْتُمْ ما خَوَّلْناكُمْ وَراءَ ظُهُورِكُمْ 6: 94 (سوره انعام) شما تنها و بدون همراه (و شفيع) همان طور كه در اول دفعه شما را خلق كرديم آمده‏ايد؟ و آن چه بشما داده بوديم پشت سر گذاشته‏ايد براى اينكه شفيع و دست‏آويز شما باشد چه آورده‏ايد؟ و براى ارمغان روز رستاخيز چه در دست داريد يا شايد اميد نداشتيد كه بسوى من بر مى‏گرديد و وعده روز قيامت را دروغ فرض مى‏كرديد. تو كه وعده مهمانى او را انكار مى‏كنى از مطبخ او جز خاكستر نصيبى نخواهى داشت. يا اگر منكر نيستى چرا اين طور بدر خانه دوست دست خالى آمده‏اى. اندكى از خواب و خور خود صرفه‏جوئى كرده براى ملاقات او ارمغان تهيه كن. از كسانى باش كه كم خواب بوده و در وقت سحر استغفار مى‏كردند. مثل جنين كه در شكم مادر حركت مى‏كند تو نيز اندكى جنبش كن تا حواسى بتو بدهند كه بتوانى با آن نور و روشنى را درك كنى و آن وقت از جهانى كه بمنزله رحم مادر است بيرون رفته و از زمين در يك عرصه وسيع داخل شوى. اينكه در سوره نساء خداى تعالى مى‏فرمايد أَ لَمْ تَكُنْ أَرْضُ اَللَّهِ واسِعَةً فَتُهاجِرُوا فِيها 4: 97 (آيا زمين خدا وسعت نداشت كه برويد و مهاجرت كنيد؟) مقصود آن عرصه‏اى است كه انبيا از اين عالم خارج شده به آن جا رفته‏اند. آن جا عرصه‏اى است كه نخل اميد خشك نشده و در آن عرصه وسيع دل تنگى وجود ندارد. چون تو بار حواس خود را حمل مى‏كنى از اين جهت است كه بكندى حركت كرده خسته مى‏شوى. ولى در موقع خواب چون بارى ندارى بلكه خود محمولى هستى كه ترا مى‏برند خستگى نداشته و چالاك هستى. اين محمول بودن تو در موقع خواب نمونه كوچكى است از حال اوليا كه آنها را مى‏برند و هيچ بار و سنگينى ندارند اوليا در حال ايستادن و نشستن و خواب و پهلو بپهلو شدن چون اصحاب كهفند. كه آنها را در كارها بدون زحمت و تكلف پهلوى راست و پهلوى چپ مى‏گردانند. پهلوى راست چيست كارهاى خوب و روحانى پهلوى چپ چيست كارهاى بدن و مشاغل تن. اين هر دو كار از انبيا صادر مى‏شود در حالى كه آنها از هر دو بى‏خبرند و چون كوهى هستند كه آواز را منعكس مى‏كند. اگر انعكاس صوت سخن خوب يا بد بگوش تو برساند خود كوه از آن دو خبرى ندارد. 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
❇️ ادامه ی حکایت زیبای حضرت قسمت دوم 👈 گفت یوسف هین بیاور ارمغان او ز شرم این تقاضا زد فغان گفت من چند ارمغان جستم ترا ارمغانی در نظر نامد مرا حبه‌ای را جانب کان چون برم قطره‌ای را سوی عمان چون برم زیره را من سوی کرمان آورم گر به پیش تو دل و جان آورم نیست تخمی کاندرین انبار نیست غیر حسن تو که آن را یار نیست لایق آن دیدم که من آیینه‌ای پیش تو آرم چو نور سینه‌ای تا ببینی روی خوب خود در آن ای تو چون خورشید شمع آسمان آینه آوردمت ای روشنی تا چو بینی روی خود یادم کنی آینه بیرون کشید او از بغل خوب را آیینه باشد مشتغل آینهٔ هستی چه باشد نیستی نیستی بر گر تو ابله نیستی هستی اندر نیستی بتوان نمود مال‌داران بر فقیر آرند جود آینهٔ صافی نان خود گرسنه‌ست سوخته هم آینهٔ آتش‌زنه‌ست نیستی و نقص هر جایی که خاست آینهٔ خوبی جمله پیشه‌هاست چونک جامه چست و دوزیده بود مظهر فرهنگ درزی چون شود ناتراشیده همی باید جذوع تا دروگر اصل سازد یا فروع خواجهٔ اشکسته‌بند آنجا رود کاندر آنجا پای اشکسته بود کی شود چون نیست رنجور نزار آن جمال صنعت طب آشکار خواری و دونی مسها بر ملا گر نباشد کی نماید کیمیا نقصها آیینهٔ وصف کمال و آن حقارت آینهٔ عز و جلال زانک ضد را ضد کند پیدا یقین زانک با سر که پدیدست انگبین هر که نقص خویش را دید و شناخت اندر استکمال خود ده اسپه تاخت زان نمی‌پرد به سوی ذوالجلال کو گمانی می‌برد خود را کمال علتی بتر ز پندار کمال نیست اندر جان تو ای ذو دلال از دل و از دیده‌ات بس خون رود تا ز تو این معجبی بیرون شود علت ابلیس انا خیری بدست وین مرض در نفس هر مخلوق هست گرچه خود را بس شکسته بیند او آب صافی دان و سرگین زیر جو چون بشوراند ترا در امتحان آب سرگین رنگ گردد در زمان در تگ جو هست سرگین ای فتی گرچه جو صافی نماید مر ترا هست پیر راه‌دان پر فطن باغهای نفس کل را جوی کن جوی خود را کی تواند پاک کرد نافع از علم خدا شد علم مرد کی تراشد تیغ دستهٔ خویش را رو به جراحی سپار این ریش را بر سر هر ریش جمع آمد مگس تا نبیند قبح ریش خویش کس آن مگس اندیشه‌ها وان مال تو ریش تو آن ظلمت احوال تو ور نهد مرهم بر آن ریش تو پیر آن زمان ساکن شود درد و نفیر تا که پندارد که صحت یافتست پرتو مرهم بر آنجا تافتست هین ز مرهم سر مکش ای پشت‌ریش و آن ز پرتو دان مدان از اصل خویش 🔅 برنامه ی - - 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
👈 ترجمه ابیات👇 📜 يوسف گفت ارمغان را بياور مهمان با حالت خجلت و شرم. گفت من هر چه جستجو كردم ارمغانى بنظرم نيامد. زيرا حبه‏اى را در پيش معدن و كان بردن و قطره‏اى را بدرياى عمان انداختن سزاوار نبود اگر من دل و جان پيش مى‏آوردم مثل آن بود كه زيره بكرمان برده‏ام‏ من هر چه فكر كردم هر چه بياورم بهتر از آن در اينجا هست و جز حسن تو چيزى بى‏نظير در عالم وجود ندارد. و بهتر ديدم كه آئينه بياورم تا تو در آن نگريسته و بهتر از آن را نيابى. آينه آوردم تا تو چون خورشيد شمع آسمان هستى چهره قشنگ خود را در آن ببينى‏ اى نور جهان و جهانيان آينه آوردم تا تو در آن نگريسته مرا ياد كنى. از بغل خود آئينه را بيرون آورده تقديم نمود آرى آينه مشغول كننده خوبان است. آينه هستى چيست؟ نيستى. نيستى است كه زمينه براى جلوه هستى است پس اگر فهم دارى نيستى پيش بيار هستى را در نيستى مى‏توان نمايش داد چنان كه مالدار بخشش خود را در زمينه فقر نمايان مى‏سازد. آينه نان گرسنه است و آينه هيزم آتش سوخته است. نيستى و نقص در هر مرحله آينه خوبى هستها است. اگر جامه دوخته شده باشد چگونه مى‏تواند زبردستى استاد خياط را نمايش دهد. تنه درخت بايد نتراشيده باشد تا نجار و درودگر آن را در و پنجره و غيره بسازد. استاد شكسته بند آن جا مى‏رود كه پاى شكسته در آن جا باشد اگر بيمار و رنجورى نباشد كى صنعت طب آشكار مى‏گردد. اگر پستى و بى‏قيمتى مس نباشد كيميا چگونه هنر نمايى مى‏كند. بالاخره نقص آينه اوصاف كمال و پستى و حقارت آينه عزت و جلال است. ضد را ضد معرفى مى‏كند شيرينى عسل با بودن سركه نمايش دارد. هر كس را كه نقص خود را ديده و شناخته است البته با شتاب هر چه تمام‏تر بطرف كمال سير مى‏كند. از اين جهت بطرف حضرت ذو الجلال پرواز نمى‏كنى كه گمان كرده‏اى كمالى در تو هست. بدتر از تصور كمال در خودت مرض و علتى در جان تو نيست. براى اينكه اين خود پسندى و عجب از تو بيرون برود خونها بايد بخورى و زحمتها بايد متحمل شوى ناخوشى ابليس همين خود پسندى بود كه در سجده به آدم بامر خداوندى مخالفت نموده گفت «انا خير منه» من از آدم بهترم و اين مرض در نفس هر مخلوقى وجود دارد. ممكن است كسى خود را خيلى افتاده شكسته و كوچك ببيند ولى او مثل آب صافى است كه سرگين در او ته نشين شده باشد. وقتى آب را براى امتحان بشورانى و بهم بزنى فى الفور آب تغيير كرده رنگ سرگين در او آشكار مى‏گردد. در ته اين جوى سرگين هست اگر چه در نظر تو صاف و بى‏آلايش است. آن كه جويهاى باغ نفس كل را مى‏كند و پاك مى‏كند پير زيرك راهدان است. جوى كجا مى‏تواند خود را پاك كند دانش مرد وقتى نافع است كه از دانش خدا باو كمك شود آب جو نمى‏تواند جهل نفس خود را از ميان ببرد. كى تيغ مى‏تواند دسته خود را بتراشد برو و اين زخم خود را در اختيار جراحى قرار ده. براى اينكه كسى قبح زخم خود را نبيند مگسها روى آن مى‏نشينند. مگسها عبارت از آرزو و آمال تو است و زخم عبارت از تيرگى حال تو. اگر پير بر زخم تو مرهم نهد آن وقت است كه دردها ساكت شده تيرگى حالت بر طرف مى‏گردد باز هم گمان مكن كه صحت يافته‏اى اين پير تو مرهمى است كه بر زخم تو نهاده‏اند و از اثر او است كه درد ساكت شده. پس از مرهم دست نكش و سركشى نكن و اين حالت خوشى كه دارى از پرتو مرهم بدان نه از ذات خودت. 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دعای 🌹 دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) " برای همسایگان و دوستان " ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
پایانی دعای سیدالساجدین (ع ) برای همسایگان و دوستانشان: 🔹اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ ارْزُقْنِى مِثْلَ ذَلِكَ مِنْهُمْ، وَ اجْعَلْ لِى أَوْفَى الْحُظُوظِ فِيمَا عِنْدَهُمْ، وَ زِدْهُمْ بَصِيرَةً فِى حَقِّى، وَ مَعْرِفَةً بِفَضْلِى حَتَّى يَسْعَدُوا بِى وَ أَسْعَدَ بِهِمْ، آمِينَ رَبَّ الْعَالَمِينَ🔹 🔸خدايا درود بر محمد و آل او فرست، و چنان کن که آنچه من برای ایشان ( ها و نمان ) خواسته ام آنان نیز همانند آن را برای من خواستار شوند.از نیکو ترین بهره ها که نزد ایشان است مرا ارزانی کن و بینش آنان را فزونی ده تا حق مرا به نیکی بگزارند و فضل مرا بیش تر بشناسند تا ایشان وسیله من به نیک بختی رسند و من بوسیله ایشان. آمين يا رب العالمين🔸 📱 کانال انس با صحیفه سجادیه 🌐 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✳️ ای سید ما! ای مولای ما! دعا کن برای ما؛ ... صاحب این کشور توئی؛ پشتیبان ما شما هستید؛ ما این راه را ادامه خواهیم داد؛ با قدرت هم ادامه خواهیم داد؛ در این راه ما را با دعای خود، پشتیبانی بفرما. 🔸خدايا درود بر محمد و آل او فرست، و چنان کن که آنچه من برای دیگران خواسته ام ، آنان نیز همانند آن را برای من خواستار شوند. 💚 امام صادق علیه السلام می فرمایند: 💎"اگر شخصی در پشت سر برادر مؤمنش برای او دعا کند، از عرش ندا می شود؛ برای تو صد هزار برابر مثل او است (صد هزار برابر برای تو است) این در حالی است كه اگر برای خودش دعا می كرد، فقط به اندازه همان یك دعایش به او داده می شد. ✨ پس دعای تضمین شده ای که صد هزار برابر آن داده می شود، بهتر است از دعایی (دعای شخص دعا کننده برای خود) که معلوم نیست مستجاب بشود یا نشود.” من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۲۱۲ 💚 دوستان حال اگر کسی برای بهترین مخلوق خدا علیه السلام دعا کند چه می شود ؟ 💚 دعای 📱 کانال انس با صحیفه سجادیه 🌐 @sahife2
امانتهای زندگی من_14.mp3
9.72M
۱۴ *⃣حریمِ ، و ؛ مخصوصاً اساتید الهی و اولیای دین، از خطیرترین امانات الهی‌اَند! 👤 استاد 🙏لطفا با ما شنونده ی این سلسله گفتگو ها باشید ☑️کانال انس با 🆔 @sahife2
❇️ دعای در اشتياق به درخواست آمرزش از خداوند عنوان دعاء چنين است: و کان من دعائه عليه‏السلام في الاشتياق الي طلب المغفره من الله جل جلاله از دعاهاي امام (ع) در اشتياق به درخواست آمرزش از خداوند جل جلاله است. در اين دعا امام سجاد (ع) پس از درود فرستادن بر رسول خدا (ص) و آل او، درخواستهايي را به پيشگاه اقدس خداوند عرضه مي‏کند. اين درخواستها به ما مي‏آموزند که از خداوند چه بخواهيم و خواسته‏ي خودمان را چگونه بيان کنيم. درخواستهايي که مطرح شده در زمينه‏هاي مختلفي از جمله توبه، دوري از اصرار بر گناه، کسب رضاي خدا و توجه دادن به آفرينش انسان و... مي‏باشد. که در اينجا به فرازهايي از آن اشاره مي‏شود: 1- و صيرنا الي محبوبک من التوبه، و ما را به توبه (از گناه) که محبوب تو است بازگردان. 2- اللهم و متي وقفنا بين نقصين في دين او دنيا، فاوقع النقص باسرعهما فناء...، خدايا و هرگاه بين دو زيان (دو کيفر بر اثر دو تقصير و نافرماني) قرار گرفتيم: يکي در دين و ديگري در دنيا، (و يکي را مي‏بخشي) پس زيان (کيفر) را در آن که زود مي‏گذرد (دنيا) و عفو و بخشش را در آنکه مدتش طولاني است (دين) قرار بده. 3- و اعم ابصار قلوبنا عما خالف محبتک، و ديده‏ي دلهايمان را از آنچه خلاف دوستي تو است کور گردان. 4- و اجعل همسات قلوبنا، و حرکات اعضائنا، و لمحات اعيننا، و لهجات السنتنا في موجبات ثوابک، و رازهاي دلها و حرکات اندامها و نگاههاي پنهاني چشمها و سخنان زبانهاي ما را در آنچه باعث ثواب تو گردد قرار بده. امام در کلاس درس اين دعا به ما مي‏آموزد که براي رسيدن به سعادت ابدي، تمام توان خود را در جهت رضاي الهي و کسب ثواب و پاداش اخروي صرف کنيم و قلب و اعضاء و چشم و زبان را در خدمت به آرمان الهي و مکتب توحيد و در راه خدا به کار گيريم. به راستي که اگر انسانها تحت تربيت تعاليم آسماني قرآن و رسول‏الله صلي الله عليه و آله و سلم و ائمه‏ي معصومين عليهم‏السلام قرار بگيرند و دل و جان به مکتب توحيد بسپارند، و آنگونه شوند که جز رضاي الهي چيزي در دل نداشته باشند و آخرت را بر دنيا برگزينند و روح و روان و فکر و انديشه و دل و جان خود را در پرتو انوار الهي قرار دهند، آيا جوامع بشري به زيباترين و انساني‏ترين حيات فردي و اجتماعي نمي‏رسند؟ مسلما تنها در پرتو تعاليم انسان‏ساز قرآن و عترت بشريت مي‏تواند به «حيات طيبه» الهي و در دنيا و آخرت نائل شود. ⏺کانال انس با 🆔 @sahife2