❇️ اعمال روزها و شب های #هفته
🙏 آداب ، اعمال ، ادعیه ، استعاذه ، تسبیح و نماز روز #سه_شنبه
👉🏻 1da.ir/oh2u
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
⏹ قدم منه به خرابات جز به شرط #ادب
که سالکان درش محرمان پادشهند
⏹ از خدا جوييم توفيق ادب
بيادب محروم ماند از لطف رب
بيادب تنها نه خود را داشت بد
بلکه آتش بر همه آفاق زد
🔴 امام جواد - علیه السلام - فرمود: مفهوم و معنای ادب از نظر مردم، تنها خوب سخن گفتن است كه ركیک و سبک نباشد، ولیكن این نظریّه قابل توجّه نیست تا مادامی كه انسان را به خداوند متعال و بهشت نزدیک نگرداند. بنابر این ادب یعنی رعایت احكام و مسائل دین، پس با عمل كردن به دستورات الهی و ائمّه اطهار (علیهم السلام)، ادب خود را آشكار سازید.
ارشاد القلوب دیلمی، ص 160
پس ادب دو قسم است : یکی ادب در برابر خداوند متعال و دیگری ادب در برابر بندگان خداوند.
✳️ شراب بیغش و ساقی خوش دو دام رهند
که زیرکان جهان از کمندشان نرهند
من ار چه عاشقم و رند و مست و نامه سیاه
هزار شکر که یاران شهر بیگنهند
جفا نه پیشه درویشیست و راهروی
بیار باده که این سالکان نه مرد رهند
مبین حقیر گدایان عشق را کاین قوم
شهان بی کمر و خسروان بی کلهند
به هوش باش که هنگام باد استغنا
هزار خرمن طاعت به نیم جو ننهند
مکن که کوکبه دلبری شکسته شود
چو بندگان بگریزند و چاکران بجهند
غلام همت دردی کشان یک رنگم
نه آن گروه که ازرق لباس و دل سیهند
قدم منه به خرابات جز به شرط ادب
که سالکان درش محرمان پادشهند
جناب عشق بلند است همتی #حافظ
که عاشقان ره بیهمتان به خود ندهند
🔅 برنامه ی روزانه #حافظ_خوانی
#حافظ_غزل_201
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
⏹ به هوش باش که هنگام باد ِاستغنا
هزار خرمن طاعت به نیم جو ننهند
معنی بیت: (ای مدّعی وای زاهد که دل به تقوا وعبادت خوش کرده اید) آگاه باشید که وقتی که باد بی نیازیِ خداوند وزیدن آغازمی کندهزاران خرمن ِ طاعت وتقوا نیم جوارزش ندارد. خداوند هیچ نیازی به طاعت وبندگیِ کسی ندارد به ویژه طاعت وعبادت آنهایی که بشرط پاداش ومزدگرفتن ویا ازروی ریا وتظاهربه انجام می رسد هیچ ارزشی ندارد.
توبندگی چوگدایان به شرط مزد مکن
که دوست خود روش بنده پروری داند
⏹ غلام همّت دُردی کشان یک رنگم
نه آن گروه که اَزرق لباس ودل سیهند
معنی بیت: من چاکرودوستداررندِ دُردنوشی هستم که بی روی وریا ویک رنگ هست دوستدارکسی نیستم که باپوشیدن خرقه ی کبودرنگ خودرا ازدیگران متمایز ووانمودبه پاکدامنی می کند درحالی که درونی تیره وتاردارند.
⏹ قدم منه به خرابات جز به شرط #ادب
که سالکان درش محرمان پادشهند
وقتی به خرابات قدم می گذاری آداب ورسوم آنجارا بااحترام رعایت کن که ساکنان خرابات ازارادتمندان صادق پادشاه هستند.
شست وشویی کن وانگه بخرابات خرام
تانگردد زتو این دیرخراب آلوده
#حافظ_غزل_201
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
✳️ حکایت سوال پیامبر صل الله علیه و آله از #زید_بن_حارثه و جواب گفتن او
قسمت چهارم
🔴 زید را اکنون نیابی کو گریخت
جست از صف نعال و نعل ریخت
تو که باشی زید هم خود را نیافت
همچو اختر که برو خورشید تافت
نه ازو نقشی بیابی نه نشان
نه کهی یابی به راه کهکشان
شد حواس و نطق بابایان ما
محو نور دانش سلطان ما
حسها و عقلهاشان در درون
موج در موج لدینا محضرون
چون بیاید صبح وقت بار شد
انجم پنهان شده بر کار شد
بیهشان را وا دهد حق هوشها
حلقه حلقه حلقهها در گوشها
پایکوبان دستافشان در ثنا
ناز نازان ربنا احییتنا
آن جلود و آن عظام ریخته
فارسان گشته غبار انگیخته
حمله آرند از عدم سوی وجود
در قیامت هم شکور و هم کنود
سر چه میپیچی کنی نادیدهای
در عدم ز اول نه سر پیچیدهای
در عدم افشرده بودی پای خویش
که مرا کی بر کند از جای خویش
مینبینی صنع ربانیت را
که کشید او موی پیشانیت را
تا کشیدت اندرین انواع حال
که نبودت در گمان و در خیال
آن عدم او را هماره بنده است
کار کن دیوا سلیمان زنده است
دیو میسازد جفان کالجواب
زهره نه تا دفع گوید یا جواب
خویش را بین چون همیلرزی ز بیم
مر عدم را نیز لرزان دان مقیم
ور تو دست اندر مناصب میزنی
هم ز ترس است آن که جانی میکنی
هرچه جز عشق خدای احسنست
گر شکرخواریست آن جان کندنست
چیست جان کندن سوی مرگ آمدن
دست در آب حیاتی نازدن
خلق را دو دیده در خاک و ممات
صد گمان دارند در آب حیات
جهد کن تا صد گمان گردد نود
شب برو ور تو بخسپی شب رود
در شب تاریک جوی آن روز را
پیش کن آن عقل ظلمتسوز را
در شب بدرنگ بس نیکی بود
آب حیوان جفت تاریکی بود
سر ز خفتن کی توان برداشتن
با چنین صد تخم غفلت کاشتن
خواب مرده لقمه مرده یار شد
خواجه خفت و دزد شب بر کار شد
تو نمیدانی که خصمانت کیند
ناریان خصم وجود خاکیند
نار خصم آب و فرزندان اوست
همچنانک آب خصم جان اوست
آب آتش را کشد زیرا که او
خصم فرزندان آبست و عدو
بعد از آن این نار نار شهوتست
کاندرو اصل گناه و زلتست
نار بیرونی به آبی بفسرد
نار شهوت تا به دوزخ میبرد
نار شهوت مینیارامد بب
زانک دارد طبع دوزخ در عذاب
نار شهوت را چه چاره نور دین
نورکم اطفاء نار الکافرین
چه کشد این نار را نور خدا
نور ابراهیم را ساز اوستا
تا ز نار نفس چون نمرود تو
وا رهد این جسم همچون عود تو
شهوت ناری براندن کم نشد
او بماندن کم شود بی هیچ بد
تا که هیزم مینهی بر آتشی
کی بمیرد آتش از هیزمکشی
چونک هیزم باز گیری نار مرد
زانک تقوی آب سوی نار برد
کی سیه گردد ز آتش روی خوب
کو نهد گلگونه از تقوی القلوب
#مثنوی_معنوی_162 #حکایت_زید
برنامه ی #مثنوی_خوانی
#مولوی - #مثنوی_معنوی - #دفتر_اول
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
🔴 مولانا نخست می گوید دست اندازی به مناصب دنیوی برای نشنیدن صدای پای مرگ و نوعی غفلت از این حقیقت است که ما قدم به قدم داریم به آن لحظة موعود یعنی مرگ نزدیک می شویم. در حقیقت سرمان را با مناصب دنیوی گرم می کنیم تا به عاقبت کار فکر نکنیم. لذا بهتر است به چیزی عشق بورزیم که مانند این مناصب، فناپذیر نیست یعنی عشق حق که عین آب حیات و زندگی جاودانی است:
ور تو دست اندر مناصب میزنی
هم ز ترس است آن که جانی میکنی
هرچه جز عشق خدای احسنست
گر شکرخواریست، آن جان کندنست
چیست جان کندن سوی مرگ آمدن
دست در آب حیاتی نازدن
خلق را دو دیده در خاک و ممات
پس شبانه به تصحیح و کاستن از این خیالات بپرداز و به خواب غفلت غرقه مشو:
صد گمان دارند در آب حیات
جهد کن تا صد گمان گردد نود
شب برو، ور تو بخسپی شب رود
شبانه عقلت را پیش بینداز و در احوال خود بیاندیش که آب حیات نیز همدم ظلمات است:
در شبِ تاریک جوی آن روز را
پیش کن آن عقل ظلمت سوز را
شیاطین خصم تواند چنان که آب و آتش خصم همند:
تو نمیدانی که خصمانت کیند؟
ناریان خصم وجود خاکیند
پس ابراهیم وار، آب تقوا بر آتش نمرودِ نفس بزن تا زندگیت را به آتش نکشد:
آب آتش را کشد زیرا که او
خصم فرزندان آبست و عدو
اما نکته مهم #روانشناسی که مولانا در اینجا مطرح می کند این است که برای خاموشی آتش نباید با آن بجنگی بلکه باید از آن بپرهیزی. نه “به راندن” یعنی مبارزه بلکه به “ماندن” یعنی رها کردنش. یعنی تقوا پیشه کنی. یعنی مبارزه با گناه هم آن را تقویت می کند. برای آن که تصور کناه را از ذهنت پاک کنی، از آن بپرهیز. یعنی وسواس مبارزه با گناه را هم از ذهن بیرون کن. چنان که آب گل آلود را با صبر و آرامش و دوری کردن از آن می توان زلال کرد نه با به هم زدن مداومِ آن. به تقوی بیاندیش باش نه به گناه. تقوای قلب کار خود را می کند و روی سیاه را سرخ می کند:
شهوت ناری به راندن کم نشد
او به ماندن کم شود بی هیچ بد
تا که هیزم مینهی بر آتشی
کی بمیرد آتش از هیزمکشی
چونک هیزم باز گیری نار مرد
زان که تقوی، آب سوی نار برد
کی سیه گردد ز آتش، روی خوب
کو نهد گلگونه از تقوی القلوب
#مثنوی_معنوی_161 قسمت دوم
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
🔴 زید را مىجستى ولى او را نخواهى یافت که او بگریخت و از صف نعال و پائین مجلس جست و جاى پایش هم پیدا نیست.
تو کیستى زید خودش هم چون ستارهاى که بر او خورشید بتابد خویشتن را گم کرده
هیچ اثر و نشانى از او نخواهى یافت آفتاب طلوع کرد نه کاه ماند نه کهکشان (نه اختر ماند نه ماه).
حواس و نطق بىپایان مادر نور دانش سلطان محو و فانى گردید.
حس و عقل همگى در درونشان در امواج بىپایان وَ إِنْ کُلٌّ لَمَّا جَمِیعٌ لَدَیْنا مُحْضَرُونَ محو و نابود مىشوند
باز بارسیدن صبح وقت بار عمومى رسید ستارههاى پنهانی بکار خود ادامه می دهند.
اکنون دیگر زید را نمییابی، چون شتابان از این جهان خاکی گریخته و تنها اثری از او برجاست، و گویی در حال گریز کفش خود را جا گذاشته است.
این مهم نیست که تو زید را بیابی یا نیابی؛ در تابش نور حق، زید هم خود را گم کرد و مثل ستارهای در برابر خورشید ناپدید شد. مولانا میگوید: در برابر نور علم الهی، پدران ما و بزرگان پیشین، حواس خود را از دست دادند و زبانشان بند آمد، زیرا علم اسرار حق را با حواس ظاهری و الفاظ نمیتوان باز گفت. عرفا و بزرگان پیشین، حسها و عقلهاشان در میان امواج بازگشت به سوی حق، ناپدید میشد و یا از کار میافتاد. در سیر الیالله، تعقل و حواس عامل اصلی نیست، بلکه باید مشیت الهی، ما را به سوی او بکشاند، چنان که در قرآن فرمود: و کس نیست از ایشان جز آنکه همگیشان نزد ما حاضر شوند.
صبح، همان تابش مستقیم نور حق است که کسی تاب تحمل آن را ندارد، بلکه باید نور خورشید به ماه یا ستارهای بتابد و از آنجا بر وجود خاکی ما منعکس شود. زید پس از تلقى این درس برابر عظمت رسول (ص) شرمگین شد و حالتى را که از غلبه اوصاف بشرى بر او دست داده بود رها کرد، و از صحو به محو گرایید. زید مظهر عقول ناقصه است که با اندک آگاهى خود را در مرتبه کمال مىبینند. زید همچون ستاره است و در تاریکى درخششى دارد. لیکن برابر نور خورشید ناپدید مىگردد. زید خود را محو تابش نور رسالت دید و ناپدید گردید.
همه عقلهاى ناقص چنینند و برابر عقل کامل محو می شوند و نشانى از آنان نمىماند، اما از میان نمىروند چه آنان در علم حضرت حق تعالى حاضرند:
پس کسانى کز جهان بگذشتهاند
«لا» نیند و در صفات آغشتهاند
#مثنوی_معنوی_161 قسمت اول
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#صحیفه_سجادیه_صفحه_ای
#صفحه_165
دعای #بیست_نهم
🌹 دعای سیدالساجدین (علیه السلام )
" در تنگی روزی "
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#صحیفه_سجادیه_بصورت_بند_به_بند
#دعا_بیست_نهم_1
دعای سیدالساجدین (ع ) در هنگام تنگی #روزی :
🔹اللَّهُمَّ إِنَّكَ ابْتَلَيْتَنَا فِى أَرْزَاقِنَا بِسُوءِ الظَّنِّ، وَ فِى آجَالِنَا بِطُولِ الْأَمَلِ حَتَّى الْتَمَسْنَا أَرْزَاقَكَ مِنْ عِنْدِ الْمَرْزُوقِينَ، وَ طَمِعْنَا بِآمَالِنَا فِى أَعْمَارِ الْمُعَمَّرِينَ🔹
🔸خدايا تو ما را در روزى به سوء ظن و در طول عمر به آرزوى دراز آزمايش فرمودى تا آن كه روزى تو را از روزى خواران تو خواستيم و عمرهاى دراز معمرين را آرزو كرديم🔸
#بیست_نهم
◀️کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
#صحیفه_سجادیه_بصورت_بند_به_بند
#دعا_بیست_نهم_2
دعای سیدالساجدین (ع ) در هنگام تنگی #روزی :
🔹فصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ هَبْ لَنَا يَقِينا صَادِقا تَكْفِينَا بِهِ مِنْ مَئُونَةِ الطَّلَبِ، وَ أَلْهِمْنَا ثِقَةً خَالِصَةً تُعْفِينَا بِهَا مِنْ شِدَّةِ النَّصَبِ🔹
🔸پس درود بر محمد و آل او فرست و يقينى عنايت فرما كه از رنج طلب، بياساييم، و آرامشى در دل ما افكن كه سختی رنج و تعب را از ما بردار🔸
#بیست_نهم
◀️ کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح
#دعا_بیست_نهم_1
📜بدانكه انسان را حوائج بسيار است، و خداى عزوجل غنى و بىنياز است از هر شىء، و انسان را به همان حاجت است، بلى مراتب احتياج مختلف است بلكه توان گفت به يك چيزى كه شدت حاجت است ساير اشياء در نظر او محو است مثلا اگر صداع شديد عارض شود بر انسان گرسنه و تشنه آن جوع و عطش در نظر او محو است و هميشه طالب خلاصى از صداع است اين است كه حق تعالى به موسى مىفرمايد كه: هوا در پيش نظر سيد الشهداء مثل دود بود از شدت تشنگى و وصف گرسنگى آن حضرت را نمىكند با اينكه آن جناب گرسنه هم بود خلاصه عمده ابتلاى انسان به شكم و فرج او هست اگر ملاحظه كند و به آنچه مامور است عمل نمايد ملائكه خدمهى او خواهند شد و به مراتب به ملائكهى خدا تفوق خواهد به هم رسانيد، چه انسان كامل بهشتى ملائكه خدمت او كنند نه عكس.
الحاصل يكى از اعظم امور كه انسان را به او حاجت است رزقست و اين رزق را هم خود بايد تحصيل كند زيرا كه عاده الله جارى بر اين شده، بلى خدا او را اعانت نمايد در تحصيل و گاه هم باشد كه رزق متعارف از آسمان نازل ننمايد، چنانكه موسى بن عمران (ع) در جملهى از عمر خود اين قدر گياه زمين خورده بودند كه سبزى علف از شكم مباركش پيدا بود عرض حال به جناب ذى الجلال نمودندا رسيد من عالمم به گرسنگى تو.
عرض نمود طعام ده تا سير شوم جواب رسيد تا اراده نمايم بلكه بعض انبياء سلام الله عليهم مامور بودند كه خيال قلبى هم ننمايد چنانكه بعضى اين نحو خيال را در امور نمودند، خطاب از روى عتاب رسيد كه اگر بعد از اين اين مطلب در قلب شما خطور نموده خواهم لباس نبوت را از اندام تو خلع نمود و تو را در آتش خواهم انداخت حمد خدا را كه ماها مامور به سئواليم و بر خلجان ما هم عتاب و عقاب نيست بلكه خداى عزوجل بدون زحمت و سبب رزق مىدهد بلى انسان اگر از ما سواى او قطع نظر نمايد خواهد بىتكلف بر آن رسيد چنانكه فقير در نجف اشرف كرارا و مرارا از اسباب غيبيه براى خود ملاحظهى رزق نمودم.
اى كريمى كه از خزانهى غيب
گبر و ترسا وظيفه خور دارى
مناسب مقام تمثيل به دو حكايت است.
1️⃣اول: اينكه نقل نمود يكى از فضلا كه به قول او اعتمادى بود كه از اولاد سلطان العلماء شخصى در نجف اشرف مشغول به تحصيل علم بود و او مبتلا گرديد به فقر و فاقه تا آنكه از نجف اشرف عزم اصفهان نمود چون به مشهد كاظمين عليهماالسلام رسيد چند روزى توقف نمود روزى از براى تطهير ثياب روانه شط شد در نزديك شط خرمن گندمى در آن مكان بود ساعتى درنگ نمود ديد ملخى مىآيد و گندم برمىدارد و مكرر ملاحظه نمود تا آنكه با خود گفت ملخ را بنابر ذخيره نيست و هر چه به دست او آيد مىخورد چون مرتبهى ديگر آمد و گندم برداشت سيد نيز در عقب او رفت ملاحظه نمود كه در مكانى فرود آمد گفت چون پيش رفتم ديدم وزغ كورى در سوراخى است و آن ملخ گندم داخل در دهن او مىكند.
2️⃣دوم: به خط مرحوم آخوند ملا محمد تقى #مجلسى (ره) در شرح صحيفه ى فارسى او ديدم كه مرحوم شيخ روزى از بزرگى و جلالت شان آباء خود صحبت مىفرمود و مىگفت كه: جدم شيخ شمس الدين عالم عابد زاهد باورع بود روزى در كمال فقر و فاقه اطفال او گرسنه و مطالبهى نان از او مىنمودند فرمود به عيال خود كه اين اطفال را قدرى ساكت كن تا من مشغول به نماز شوم ما در اطفال را تسليت مىداد به اطفال مىگفت: من خمير نمودهام صبر كنيد تا خمير برسد و از براى شما نان بپزم اطفال براى تجربه بالاى آن خانه رفتند فرياد نمودند كه اى مادر بيا كه خمير بالا آمده است و زن را اعتقاد بر كذب آن بود چون برفت چنان ديد كه ديده بودند پس شيخ اين شعر را خواندند.
من ملك بودم و فردوس برين جايم بود
آدم آورد در اين دير خراب آبادم
يعنى: اى خداى من به درستى كه تو امتحان و اختيار نمودهى ما را در روزيهاى ما به گمان بد، و در اجلهاى ما به طول آرزو تا اينكه طلب مىنمائيم ما روزيهاى خود را در نزد كسانى كه روزى داده شده است و طمع مىبريم ما آرزوى خود را در عمرهاى عمر داده شدهگان.
توضيح مقال: ذكر شد كه انسان محتاج صرف است و خود بايست در امور معاش خود بكوشد و در او قواى مختلفه قرار داده شده است پس امر انسان بيچاره به جائى رسد كه خالق خود را رازق خود نداند بلكه رازق اغنيا را داند و طمع دارد در آرزوها به مثابهى كه اگر تمام عمر معمرين اهل عالم را اضافه به عمر او كنند وفاء در اوقات آرزوها نكند اين است مراد آن امام كه طمع داريم ما آرزوهاى خود را در عمرهاى عمر دادهگان اگر انسان بخواهد انسان شود بايست در هر امرى از امور كه داخل شود و حاجت دارد خداى خود را معين و ناصر داند و غير را عدم صرف خصوص در امر رزق شاهد ذكر شد فتدبر.
✍️شرح محمد علی #مدرسی چهاردهی
#بیست_نهم #روزی
کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_حكمت_46
◀️ عجب و غرور، آفت حسنات
وَ قَالَ (علیه السلام): سَيِّئَةٌ تَسُوءُكَ، خَيْرٌ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ حَسَنَةٍ تُعْجِبُكَ.
گناهى كه تو را پشيمان كند بهتر از كار نيكى است كه تو را به #عجب و خود پسندى وا دارد.
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ گناهى كه تو را پشيمان كند بهتر از كار نيكى است كه تو را به #عجب و خود پسندى وا دارد.
📋 امام(علیه السلام) در این سخن کوتاه و پرمحتوا به نکته مهمى اشاره مى فرماید که در سیر و سلوک انسان به سوى خدا بسیار تأثیرگذار است. مى فرماید: «کار بدى که تو را ناراحت (و پشیمان) مى سازد نزد خدا بهتر است از کار نیکى که تو را مغرور مى کند»
دلیل آن روشن است، زیرا انسان معصیت کارى که از عمل زشت خود ناراحت مى شود به سوى پشیمانى و توبه و جبران آن گام بر مى دارد حال آنکه آن کس که از کار نیک خود مغرور مى گردد گامى به سوى ریاکارى بر مى دارد. توبه آثار شوم آن معصیت را مى شوید در حالى که غرور عُجب و ریا از کارهاى نیک، انسان را به پرتگاه گناهان کبیره مى کشاند.
در حدیثى از پیغمبر اکرم مى خوانیم: کسى که خود را بدکار مى داند او نیکوکار است».
به گفته مرحوم مغنیه در فى ظلال نهج البلاغه عکس این مطلب نیز صادق است و آن اینکه گفته شود کسى که خود را نیکوکار بداند بدکار است» زیرا عُجب و غرور احسانش را تباه کرده و چه بسا سخنانى که ایمان را نیز از اساس متزلزل سازد.
در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم که فرمود: «خداوند متعال به داود وحى فرستاد: «بَشِّرِ الْمُذْنِبینَ وَانْذُرِ الصِّدیقینَ; گنهگاران را بشارت ده و صدیقین (والا مقام) را بیم ده» (داود تعجب کرد و) عرض کرد: اى پروردگار چگونه چنین چیزى ممکن است؟ خداوند فرمود: گنهکاران (پشیمان و نادم) را بشارت ده که من توبه آنها را مى پذیرم و از گناهانشان صرف نظر مى کنم و صدیقین را بیم ده که از اعمالشان عُجب به خود راه ندهند»
در حدیث دیگرى از آن حضرت چنین آمده است که مى فرماید: دو نفر وارد مسجد شدند یکى عابد بود و دیگرى فاسق اما هنگامى که از مسجد خارج مى شدند فاسق، جزء صدیقان شده بود و عابد از فاسقان. سپس فرمود: این بدان رو است که چون عابد وارد مسجد شد به عبادت خود مى بالید و در این فکر بود و فاسق هنگامى که وارد شد فکرش در پشیمانى بود و پیوسته از گناهان خویش استغفار مى کرد.
این سخن را با حدیث دیگرى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) پایان مى دهیم: خداوند به آن حضرت وحى فرستاد که بعضى از بندگان من در مسیر عبادت تلاش مى کند و شب از خواب خوش و بستر لذت بخش بر مى خیزد و مشغول عبادت مى شود و خود را در عبادت من به سختى و تعب مى اندازد. گاه من او را یک شب یا دو شب گرفتار خواب مى کنم تا در مسیر صحیح گام بردارد، زیرا هنگامى که به خواب مى رود و صبح بیدار مى شود نسبت به خود خشمگین است و خود را سرزنش مى کند و اگر او را در آنچه از عبادت من مى خواهد آزاد بگذارم، چه بسا عُجب و خودپسندى به او عارض شود و از این راه حالتى به او دست دهد که هلاکش در آن است.
#گناهان_كبيره #نهج_البلاغه_حكمت_46
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
#هزار_قانون_زندگی
از #مثنوی_معنوی
قانون 13
دشـمـن #طاووس آمـد پـرّ او
ای بسی شه را بکشته فرّ او
زیبایی و شکوه پر و بال طاووس موجبات دشمنی با جان او را فراهم کرده است و انسان ها برای دست یافتن به پرهای زیبای او جانش را نشانه رفته اند. طاووس را می کشند تا پرهایش را در اختیار خود گیرند و چه بسیار پادشاهانی که به واسطه کرّ و فرّ و شکوه و شوکتی که داشته اند، حسادت هایی را برانگیخته اند که آنان را به دام هلاکت برده است و در حقیقت قربانی نام و آوازه خود شده اند.
و چه بسا آهوان مشکین ناف که صیادان برای بدست آوردن مُشک خوشبوی آنان جانشان را گرفته اند و خون صافشان را ریخته اند و چه بسا روباهانی که شکارچیان برای دست یافتن به پوست ارزشمند آنها در کمینشان نشسته و جانشان را ستانده اند. و در طول تاریخ چه بسیارند زنان زیبایی که زیبایی شان بلای جان آنان شده است.
#مولوی #مثنوی_معنوی_9
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ #امام_زمان عليه السلام از معدود انسانهايي است كه از نهايت زيبايي صورت و اندام برخوردار است، تا آنجا كه پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله در باره او فرمود: «اَلْمَهْدِيُّ طَاوُوسُ اَهْلِ الْجَنَّةِ عَلَيْهِ جَلَابِيبُ النُّورِ؛ مهدي #طاووس اهل بهشت است كه جامه هايي از نور او را در بر گرفته است.»
اي به دلها درد عشقت، جاودانه، جاودانه
مي كشم بار غمت را عاشقانه ، عاشقانه
اي كه طاووس بهشتي جلوه اي كن جلوه اي كن
تا به كي اي مرغ قدسي جاي تو در آشيانه
در باره چهره آن حضرت، پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: «اَلْمَهْدِيُّ مِنْ وُلْدِي وَجْهُهُ كَالْقَمَرِ الدُّرِّيِّ اللَّوْنُ لَوْنٌ عَرَبِيٌّ؛ مهدي از نسل من است. سيمايش چون ماه تابان و رنگش عربي (گندم گون) است.»
و اميرمؤمنان علي عليه السلام فرمود: «حَسَنُ الْوَجْهِ حَسَنُ الشَّعْرِ يَسِيلُ شَعْرُهُ عَلَي مِنْكَبيْهِ وَ نُورُ وَجْهِهِ يَعْلُو سَوَادَ لِحْيَتِهِ؛ زيبا چهره و زيبا موي است و موي او بر شانه هايش فرو ريخته و درخشندگي چهره اش بر سياهي محاسنش غلبه مي كند.»
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
⏹ دوباره سه شنبه شد ....
✳️ قسمت نشد که گاه به گاهی ببینمت
حتی به قدر ِ نیم نگاهی ببینمت
تکلیفِ بیقراری این دل چه میشود
اصلاً شما اگر که نخواهی ببینمت
ای کاش یک #سه_شنبه شبی قسمتم شود
در راهِ #جمکران سر راهی ببینمت
یا که مُحَرَمی شود و بین کوچه ای
در حالِ کار ِ نصبِ سیاهی ببینمت
آقا خدا نیاوَرَد آن روز را که من
سرگرم میشوم به گناهی ببینمت
دارم یقین که روز ِ وصالِ تو میرسد
ذکر ِ لبم شده که الهی ببینمت
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
💠 #چله_ی_زیارت_عاشورا 3
▪️حضرت امام صادق (علیه السلام) فرموده:هرکس بوسیله خواندن #زیارت_عاشورا ، جدم حسین (علیه السلام) را زیارت کند (چه از راه دور یا نزدیک) به خدا قسم خداوند هر حاجت مادی و معنوی داشته باشد به او می دهد.
▪️به نیابت از آقا و مولایمان امام زمان علیه السلام با هم زمزمه میکنیم :
♦️ السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خِیَرَةَ اللَّهِ و َابْنَ خِیَرَتِهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ و َابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیّینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِساَّءِ الْعالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثارِهِ وَ الْوِتْرَ الْمَوْتُورَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکُمْ مِنّی جَمیعاً سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ یا اَباعَبْدِاللَّهِ .....
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
✳️چرا "#زين_العابدين" ؟
📜عمران بن سلیم می گوید: هر گاه زُهری از علی بن الحسین مطلبی نقل می کرد، می گفت: برای من زین العابدین روایت کرد. یک بار سفیان بن عُیینه به او گفت: از چه جهت او را زین العابدین می گویی؟
پاسخ داد از سعید بن مسیب شنیدم که رسول خدا فرمود:
به روز قیامت، فریاد کننده ای آواز برآرد: #زینت_عبادت کنندگان کجاست؟
« یناد مُنادی: أینَ زَینُ الْعابِدینَ؟»؛ چنان می بینم که فرزندم علی بن الحسین با تمام وقار و سکون در میان مردم محشر برای رسیدن به جایگاهش قدم برمی دارد.
همین روایت را کتاب پرقیمت «علل الشرایع» صدوق از طریق علی بن ابراهیم قمّی، از ابن عباس، از رسول خدا حکایت می کند.
و نیز مرحوم حضینی و دیگر بزرگان آورده اند:
شخصی به نام عسکر – غلام امام محمّد جواد علیه السّلام – به نقل از پدرش حکایت کند:
روزی به محضر شریف حضرت علی بن موسی الرّضا علیه السّلام شرف حضور یافتم و عرضه داشتم: یاابن رسول اللّه! چطور در بین اهل بیت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله فقط امام چهارم، حضرت علی بن الحسین علیهماالسّلام به عنوان “سیّد العابدین “ معروف و مشهور گشته است؟
امام رضا علیه السّلام در جواب فرمود: خداوند متعال در قرآن تصریح نموده است که بعضی از پیغمبران را بر بعضی از ایشان فضیلت و برتری داده است؛ و ما اهل بیت رسالت نیز همانند انبیاء عظام صلوات اللّه علیهم می باشیم.
و سپس افزود: و امّا در رابطه با جدّم، علی بن الحسین علیهماالسّلام، که سؤال کردی:
همانا پدرم از پدران بزرگوارش علیهم السّلام بیان فرموده است: روزی امام علی بن الحسین علیهماالسّلام مشغول نماز بود، که ناگاه شیطان به صورت یک افعی بسیار هولناکی، با چشم های سرخ از درون زمین آشکار شد و خود را به محراب عبادت آن حضرت نزدیک کرد.
ولیکن امام سجّاد علیه السّلام کمترین حسّاسیّتی در برابر آن موجود وحشتناک نشان نداد و ارتباط خود را با پروردگار متعال خود قطع نکرد.
افعی دهان خود را نزدیک انگشتان پای آن حضرت آورد و آتشی از دهانش خارج ساخت که بسیار وحشتناک بود، ولی حضرت با آرامش خاطر و خیالی آسوده به نماز خود ادامه می داد و توجّهی به آن نداشت.
در همین حال که شیطان با آن حالت ترسناک مشغول اذیّت و آزار بود، ناگهان تیری سوزاننده از سمت آسمان آمد و به آن ملعون اصابت کرد.
هنگامی که تیر به او خورد، فریادی کشید و به همان حالت و شکل اوّلیّه خود بازگشت و کنار امام سجّاد، زین العابدین علیه السّلام ایستاد و اظهار داشت:
شما سیّد و سرور عبادت کنندگان هستی؛ و چنین نامی تنها زیبنده و شایسته شما می باشد.
و سپس در ادامه کلام خود افزود: من شیطان هستم؛ و تمام عبادت کنندگان را از زمان حضرت آدم تا کنون فریب و بازی داده ام و کسی را از تو قوی تر و پارساتر نیافته ام.
و پس از آن شیطان از نزد امام سجّاد علیه السّلام خارج شد و حضرت بدون آن که به او توجّهی داشته باشد، به نماز و نیایش خود با پروردگار متعال خویش ادامه داد.
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2