eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.5هزار عکس
2.3هزار ویدیو
1.5هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
قسمت اول 🔴 این فرازی مربوط به قیامت است . تقاضا می‌کنیم که خدا ما را جزء رویان قیامت قرار دهد. این تعبیر و درخواست، تلمیح و بلکه تصریح به مضمون آیاتی از سوره‌ی مبارکه‌ی آل عمران است. آنجا وقتی خدای متعال می‌خواهد قیامت را تشریح کند، می‌فرماید: «يَوْمَ تَبْيَضُّ وُجُوهٌ وَ تَسْوَدُّ وُجُوهٌ؛ روزی که چهره‌هایی سپید، و چهره‌هایی سیاه گردد». آن روز چهره‌هایی روشن و نورانی و جذاب و پربهجت خواهد بود. این آیه حکایت از شکفتگی و نورانیت و زیبایی و جمال است. در نقطه‌ی مقابل، آن روز چهره‌هایی سیاه، و به تعبیری کریه و زشت و عبوس و در خود خواهد بود. یکی از معانی‌ای که در فارسی بر سپیدرویی تطبیق دارد، آبروداری است. کسانی که آنجا بدبخت و بی‌آبرو و سیاه‌رو هستند، مورد عتاب و خطاب و سؤال و توبیخ قرار می‌گیرند و به آنها گفته می‌شود: «أ کَفَرْتُمْ بَعْدَ إيمانِکُمْ؛ آیا بعد از ایمانتان کفر ورزیدید؟». شما ایمان و نور فطری و عهد الهی داشتید؛ ولی برگشتید. حال که از نور ایمان برگشتید و به ظلمات کفر رفتید، این ظلمت در چهره‌ی شما آشکار شد. شما دارید چوب کفر خود را می‌خورید. آن کفر، اینجا به سوادالوجه تبدیل شده است و این‌طور خود را نشان می‌دهد. آیه بعد می‌فرماید: «وَ أَمَّا الَّذينَ ابْيَضَّتْ وُجُوهُهُمْ فَفي‏ رَحْمَتِ اللَّهِ هُمْ فيها خالِدُونَ؛ و اما سپیدرویان همواره در رحمت خداوند جاویدانند». اما کسانی که چهره‌هایشان روشن و پرنور است، در رحمت الهی جاویدان هستند. همه‌ی تأکید‌ها در این آیه کنار هم چیده شده و از این جهت خیلی بشارت‌آمیز است. این نور و روشنایی چهره، انعکاس حقیقت ایمانی آنها است. این وضعیت کسانی است که نور از چهره‌ی آنان تلألؤ می‌کند و تمام محیط را روشن می‌سازد. اینها در دنیا در پرتوی نور ایمان و فطرت خود سیر می‌کردند و این نور در قیامت منعکس می‌شود. آنجا نوری نیست، مگر از درون و باطن مؤمن. آیات زیبایی در قرآن کریم در مورد این مسئله آمده است. این نور از چهره‌ی آنان می‌تابد و پیش رو و یمین ایشان را روشن می‌سازد و آنها در نور خود راه پیدا می‌کنند و سیر می‌کنند و به آنها بشارت بهشت داده می‌شود. 👈 ادامه دارد ... 👤 استاد ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
قسمت 2 🔴 حال حضرت (علیه السلام) می‌فرماید: «وَ بَيِّضْ وُجُوهَنَا يَوْمَ تَسْوَدُّ وُجُوهُ الظَّلَمَةِ فِي يَوْمِ الْحَسْرَةِ وَ النَّدَامَةِ»؛ به برکت قرآن، چهره و سیمای ما را و روشن کن در روزی که چهره‌ی ستمکاران تاریک و سیاه است. آن روز، روزِ حسرت و ندامت است. برای ظلمه و سیاه‌رویان، قیامت روز حسرت است. حسرت، یکی از سوزنده‌ترین مراتب جهنم است. آنجا وضع خوب بهشتیان را می‌بینند. البته همه‌ی زیبایی‌ها به ایشان نشان داده نمی‌شود، اما آن مقدار که به آتش کشیده شوند، به آنها نشان داده می‌شود و این جزء عذاب ایشان است. صدای آنان بلند می‌شود که: «أ لَمْ نَكُنْ مَعَكُمْ؛ آيا ما با شما نبوديم؟». خودشان می‌بینند که اینها همسایه و همکار و همکلاسی او بوده‌اند و حال در جمال و خوشی و خوبی هستند. این رویت، آنها را به آتش می‌کشاند. گاهی دو نفر که در یک وضعیت خانوادگی و درسی و ... بوده‌اند، بعد از مدتی به هم می‌رسند و یکی غرق در ثروت و امکانات و نعمت است و دیگری در حضیض ذلت و بدبختی و فقر و بیماری. حال در چنین وضعی اگر این به او نگاه کند، چه حال حسرت‌آمیز و سوزنده‌ای است؟! این حسرت معمولاً در مقایسه شکل می‌گیرد، اما ندامت در مقیاس درونی شکل می‌گیرد و از درون او شعله می‌گیرد. گاهی انسان رفتاری را مرتکب می‌شود و عوارض آن که سراغ او می‌آید، پشیمان می‌شود. این ندامت هم جزء عذاب‌ها است. این دو نوع عذاب در قیامت وجود دارد. به همین دلیل قرآن آن را یک‌جا «یوم الحسره» و در جای دیگر «یوم الندامه» نامیده است. حسرت در مقایسه با دیگری و ندامت در مقایسه‌ی خود با خود است. درباره‌ی «ظَلَمه» هم قبلاً توضیح دادیم که این ظلم در امتدادی است که امیرالمؤمنین (علیه السلام) در نهج البلاغه تشریح کردند و گاهی ظلم به نفس، گاهی ظلم به غیر و گاهی ظلم به حق است. اگرچه ظلم به خود و ظلم به غیر، ذیل ظلم به حق می‌آید و اگرچه ظلم به حق و ظلم به غیر نیز ذیل ظلم به نفس می‌آید و تحریر می‌شود، اما از لحاظ موضوعی در سه محور تشریح شد. اینها است که آنجا حسرت و ندامت می‌آورد و تاریکی چهره و سیاه‌رویی به‌جا می‌گذارد. 👈 ادامه دارد ... 👤 استاد ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
قسمت 3 🔴 دو درخواست دیگر اینجا مطرح شده و این رفت و برگشت خیلی شیرین است: «وَاجْعَلْ لَنَا فِي صُدُورِ الْمُؤْمِنِينَ وُدّاً وَ لَا تَجْعَلِ الْحَيَاةَ عَلَيْنَا نَكَداً»؛ خدایا! برای ما در دل‌های مؤمنان محبت قرار ده تا محبوب دل‌های مؤمنان شویم. در این فراز سرمایه‌ی بزرگی می‌خواهیم. حضرت دست شما را گرفت و به قیامت برد و رفتار شما با قرآن کریم را در عرصه‌ی قیامت به شما نشان داد که اگر با قرآن باشید، آنجا در چه وضعیتی هستید و چنانچه از قرآن جدا باشید، آنجا در چه وضعی هستید. سپس حضرت شما را به دنیا برمی‌گردانند و بیان می‌کند که همین‌جا باید از رهگذر زیست قرآنی جایی برای خود در دل مؤمنان باز کنید. از کجا بفهمیم که خدای متعال ما را دوست دارد؟ چنانچه مؤمنان ما را دوست داشته باشند، می‌توانیم به این نتیجه برسیم. این یک معیار است. البته مؤمن در مراتب خاص خودش معنا می‌شود و وقتی شما می‌گویید: «فِي صُدُورِ الْمُؤْمِنِينَ»، معنای اصلی آن مربوط به مؤمنی است که تمام ایمان معنی خود را از آن می‌گیرد. این تعبیر مؤمن در قرآن کریم در مورد حضرت علی و ائمه‌ی اطهار (علیهم السلام) است که در قله‌ی ایمان هستند و همه‌ی ایمان پایین‌تر از شخصیت ایشان قرار می‌گیرد و تعریف می‌شود. این ایمان از آنجا در دل سایر مؤمنان در مراتب پایین‌تر صادر می‌شود و انعکاس پیدا می‌کند. صاحب القلوب و مقلب القلوب، خودِ خدای متعال است که دل‌ها همه به دست او است. اینکه دل‌ها به چه کسی اقبال کند و از چه کسی ادبار، در هندسه‌ی ولایت الهی تعریف می‌شود. اگر شما در چرخه‌ی ولایت الهی توانستید راهی به دل اولیا بیابید، توانسته‌اید ذیل نام مقدس ولی خودتان را تعریف کنید. قرآن کریم می‌گوید: «اللَّهُ وَلِيُّ الَّذينَ آمَنُوا؛ خداوند دوست و سرپرست مؤمنان است». این چه زمانی ممکن خواهد بود؟ وقتی که زیست و فکر و رفتار و اخلاق جنابعالی نزد خدای متعال محبوبیت پیدا کند. اگر خدای متعال کسی را پسندید، به فرشتگان خودش که تحت ولایت تامه‌ی او هستند، می‌گوید این انسان را دوست داشته باشید. در این باره روایتی بسیار شیرین از پیامبر عزیزمان نقل شده است که فرمودند: «إِذَا أَحَبَّ اللهُ الْعَبْدَ، قَالَ لِجِبْرِیلَ: قَدْ أَحْبَبْتُ فُلَانًا فَأحِبَّهُ، فَیُحِبُّهُ جِبْرِیلُ، ثُمَّ یُنَادِی فِی أَهْلِ السَّمَاءِ: إِنَّ اللهَ قَدْ أَحَبَّ فُلَانًا فَأَحِبُّوهُ، فَیُحِبُّهُ أَهْلُ السَّمَاءِ، ثُمَّ یُوضَعُ لَهُ الْقَبُولُ فِی الْأَرْضِ»؛ وقتی خدای متعال بنده‌ای را دوست دارد، به جبرئیل می‌گوید: من فلانی را دوست دارم، پس او را دوست بدار. جبرئیل نیز او را دوست می‌دارد و در بین اهل آسمان ندا می‌دهد که خدا فلانی را دوست دارد، پس او را دوست بدارید. فرشتگان نیز او را دوست می‌دارند و محبت و قبول او در بین اهل زمین قرار داده می‌شود. 👈 ادامه دارد ... 👤 استاد ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
قسمت 4 🔴 این مطلب از وجود مقدس صاحب صحیفه‌ی مبارکه در زیارت رفیعی که به مشهور است و یکی از برترین مناجات‌ها و جامع‌ترین دعا‌ها در کسوت زیارت است، در آن فهرست سیزده‌گانه از درخواست‌ها در قالب «مَحْبُوبَةً فِي أَرْضِكَ وَ سَمَائِكَ» بیان شده است. حال برای شما سؤال مطرح می‌شود که چگونه ممکن است بنده‌ای محبوب حضرت حق شود که پیوست آن محبوبیت در بین فرشتگان و اولیای الهی و محبوبیت در زمین و بین مؤمنان است؟ البته وقتی از «أَرْضِكَ» و در بین ناس سخن می‌گوییم، منظور در بین مؤمنان است. اما از مردم که بگذریم، زمین اهالی دیگری هم دارد و این شخص محبوب اهل الارض می‌شود و دریا و صحرا او را دوست دارد. این انسان وقتی روی زمین راه می‌رود، زمین لذت می‌برد و هر قطعه‌ای از زمین که قدم می‌گذارد، به قطعه‌های دیگر پز می‌دهد و می‌گوید امروز فلان مؤمن از اینجا عبور کرد. اگر این بنده سوار هواپیما شود، از هر بخش آسمان که عبور کند، آن قسمت لذت می‌برد. رازِ این قضیه چیست؟ راز مطلب آن است که همه‌ی اینها مسبّح و مقدّس و مکبّر و مهلّل هستند و مشغول تسبیح و ذکر. مؤمن هم معدن ذکر است؛ لذا بین اینها سنخیت وجود دارد. محبوبیت در بین اهل الارض طبق این قاعده است. بین انسان مؤمن و مخلوقات، ارتباط خاص و عجیبی برقرار است که بر مدار همین سنخیت است. یک گل در دست مؤمن چه می‌کند یا مؤمن وقتی از کنار درخت عبور می‌کند، درخت چه استفاده‌ای می‌کند و مؤمن چه بهره‌ای می‌برد. لذت لحظه‌لحظه‌ی زندگی مؤمن در این عالم قابل توصیف نیست؛ زیرا در محیطی زندگی می‌کند که با او هماهنگ است و نه‌تنها تنافری ندارد، بلکه از او استقبال می‌کنند. قرآن کریم، هندسه‌ی محبوبیت نزد خدای متعال را برای من و شما تبیین کرده است. چه کنیم تا نزد خدای متعال و اولیا و فرشتگان و اهل ایمان محبوب شویم؟ رازش را قرآن کریم در سوره‌ی مبارکه‌ی مریم (سلام الله علیها) بیان کرده است و امام در این جمله از صحیفه سراغ همان آیه می‌رود. صحیفه‌ ترجمان عرشی قرآن کریم است. «و اجعل لنا فی صدور المومنین ودّاً» در قرآن به این صورت آمده است: «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدَّا؛ كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‌اند، به‌زودى [خداى] رحمان براى آنان محبتى [در دل‌ها] قرار مى‌دهد». عبارت «سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدَّا» خیلی شیرین است. جالب آنکه از ظرف محبت اسمی برده نمی‌شود. وُد به معنای محبت داغ شده است و نمی‌دانم در فارسی چطور‌ ترجمه می‌شود. شاید در فارسی اسمش را عشق بگذاریم. خودِ خدای متعال دست به کار می‌شود و برای کسی که ایمان آورده و عمل صالح انجام داده است ـ اجتماع حُسن فعلی و فاعلی دارد ـ وُد قرار می‌دهد. در آیات قرآنی شرح داده شده است که چگونه می‌توان به مقام ایمان و عمل صالح دست یافت. 👈 ادامه دارد ... 👤 استاد ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
قسمت 5 🔴 پس «وَ اجْعَلْ» در صحیفه یعنی به وسیله‌ی قرآن، ما را محبوب دل‌های مؤمنان قرار ده. اینجا به ظرف محبت اشاره نشده است. مظروف که وُد است، کجا قرار می‌گیرد؟ خودش ظرفِ خودش را معرفی می‌کند. امام سجاد (علیه السلام) اینجا به ظرف اشاره می‌کند و از صدور المؤمنین می‌گوید. در دل جن و انس و سایر آفریده‌های خدای متعال این محبت قرار داده می‌شود. از معجزات آیات است که مطلب را باز گذاشته است. سین در «سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ ودّاً» به معنای تأکید و حتمیت است و به معنای مستقبل نیست؛ بلکه نقدِ نقد است. البته می‌شود آن مستقبل را هم معنی کرد؛ اما سلیقه‌ی ما به سینِ تأکید می‌رود. این محبت اثر وضعی ایمان و عمل صالح است و صبر نمی‌خواهد. هر رتبه‌ای از ایمان که به دست آورید و هر زیوری از اخلاق الهی را جان شما بگیرد و هر جلوه‌ای از عمل صالح که به لطف خدای متعال از شما ساطع شود، یکی از پاداشش‌هایش محبوبیت است. لذا سین اینجا به معنای تأکید و تحقق است. در قالب مضارع ریخته شده است؛ یعنی هرچه تو بیایی، من با تو هستم و هرچه جلو آمدی، دریافت کن. امام سجاد (علیه السلام) در صحیفه‌ی سجادیه ذیل این تجلیات قرآنی، عالی‌ترین مرتبه‌ی وُد را تقاضا کرده است. عالی‌ترین جایی که این وُد در آن قرار می‌گیرد، صدور مؤمنان است. دل‌های مؤمنان به قلب ولی الله الاعظم متصل است و اگر دقیق‌تر معنا کنیم، این صدر، دل‌های ولی الله است و از آنجا در دل‌های سایر مؤمنان نازل می‌شود. اگر قلب ولی الله الاعظم که قلب عالم امکان است، متوجه کسی شود و به چشم محبت به او نگاه کند، این محبت در تمام مراتب هستی جاری می‌شود که گشایش و حظّ و بهجت و البته رنج جسمی و مجاهدت و تلاش و تلخی‌های دنیوی در مقام صبر و چالش و درگیری درونی و بیرونی نیز دارد. اما همه‌ی اینها در دایره‌ی خاصی تعریف می‌شود که حلاوت دارد و شیرین است. خدای متعال این حلاوت را در پوسته‌هایی از تلخی‌ها قرار داده است. اساساً دستیابی به این محبت الهی در پوسته‌ای از مکاره و تلخی‌ها و سختی‌ها و نامرادی‌ها است؛ اما اینها برای مؤمن شیرین است و حلاوت دارد. اگر این جام تلخ هم باشد، چون از دست او گرفته می‌شود، شیرین است. در چنین صورتی حتی اگر شمشیر روی گلو باشد، می‌گوید: «إلهِى رِضًى بِقَضائِکَ؛ اى خداى من، راضى به قضای تو هستم». سخت‌تر از این، ماجرای حضرت علی‌اصغر (علیه السلام) است. جالب است که زینب (سلام الله علیها) شاهد مباشر اول است و در برابر آن تاریکی محض می‌گوید: «مَا رَأَیْتُ إِلَّا جَمِیلًا جز قشنگی ندیدم». مرحوم عمان سامانی در قصیده‌ای این قسمت‌ها را آورده است و وقتی به حضرت علی‌اصغر می‌رسد، قاطی می‌کند! معلوم است که این قصیده اشراقی است. عمان در آن شعر می‌گوید خداوند ندا داد که اگر چیزی هست، بده. ناگهان صدای علی‌اصغر به گوش می‌رسد که می‌گوید: من هستم. در جای دیگر هم گویا حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) توقفی کرده‌اند و در حیرت هستند که چه کنند. آنجا هم باز پیک می‌آید و می‌گوید طفلت نزد ما است. البته من این مطلب را جای دیگری ندیده‌ام. غرض آنکه تقاضای وُد ابعادی دارد و نقطه‌ی مقابل آن عیش تاریک کثیف پلید در ظلمات متعفن و محیط کفر و ظلم و گناه است. «وَ لَا تَجْعَلِ الْحَيَاةَ عَلَيْنَا نَكَداً» به همین اشاره دارد. مؤمن چنانچه در رنج و قبض و بسط باشد، به لحاظ باطنی در گشایش و فتح است. اما کافر در هر شرایطی، نَکَد و شومی دارد و اگر می‌خورد یا لذت می‌برد، حالش بد است و از خودش متنفر است و نمی‌داند دیگر چه خاکی بر سر خود کند. اگر جلوی او هم چیزی بریزند، مانند یک حیوان است و سرش در آخور است. 👤 استاد ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
( خداوندا در آن روز كه چهره‏ ى ظالمان سياه مى‏گردد- در روز حسرت و پشيمانى - صورتهاى ما را و نورانى گردان) (و بيض وجوهنا يوم تسود وجوه الظلمه فى يوم الحسره و الندامه). (براى ما در دلهاى مومنان مودت و محبتى قرار ده) (و اجعل لنا فى صدور المومنين ودا). (و زندگى را بر ما دشوار و سخت مگردان) (و لا تجعل الحياه علينا نكدا). ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ چه کنیم در قیامت رو و نورانی محشور شویم ؟ قسمت اول 1. طاعت خدا در تاریکی شب طاعت و بندگی خدا، عبادت و پرستش الهی و تهجّد خصوصاً در نیمه های شب، عامل نورانیّت قلب انسان و داشتن یک صورت نورانی می شود و این نور در قیامت انعکاس و ظهور می یابد. خصوصاً اگر این طاعت و عبادت در قالب تهجّد و نماز شب باشد، نورانیتی بسیار در پی دارد تا آنجا که در همین دنیا نیز بر چهره ظاهر می شود. اگر این طاعات، عبادات و تهجّدها در مساجد باشد، نورانیّت آن دو چندان می شود. راز اینکه نورانیّت انسان بر اثر عبادت در مساجد دو چندان می شود این است که مساجد به عنوان محل عبادت و خانه خدا، خود نورانی و درخشنده اند. 2. وضو وضو گرفتن و با وضو خوابیدن موجب داشتن یک صورت نورانی میشود . چرا که وضو خود نور است. تا آنجا که پیامبر (ص) فرمودند:خداوند امّت مرا روز قیامت در بین امّتها بخاطر آثار وضو نورانی محشور می کند.» به این جهت است که در دعای وضو لحظه صورت شستن مستحب است گفته شود: خدایاصورتم را سفید گردان در روزی که چهره ها در آن روز سیاه می شوند.» راز نورانیّت وضو و نوربخشیدن به کسی که وضو می گیرد این است که در واقع وضو مجموعه ای از اعمال است که هر کدام نور آفرین و دور کننده تاریکی و ظلمت آفرین؛ یعنی شیطان است. شخصی یهودی از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله درباره راز و فلسفه وضو پرسید و این که چرا شما مسلمانها وضو می گیرید. حضرت فرمود:«[وضو حکمتهای فراوانی دارد؛ چرا که] هنگامی انسان مؤمن برای وضو دست خود را در آب قرار می دهد، شیطان از او دور می شود و وقتی دهان خود را می شوید، خدا قلب و زبان او را با حکمت، نورانی می گرداند و وقتی بینی خود را می شوید، خدا او را از آتش ایمن می گرداند و استشمام بوی بهشت را به او روزی می کند و وقتی صورت خود را می شوید، خدا صورت او را در روزی که برخی صورتها سفید و برخی سیاه می گردد، سفید و نورانی می گرداند و وقتی دستهای خود را تا آرنج می شوید، خدا بر او غل و زنجیر آتش را حرام می گرداند و وقتی سر خود را مسح می کند، خدا گناهان او را مسح و پاک می کند و وقتی که پاهای خود را مسح می نماید، خدا او را در صراط که پای عده ای می لغزد، ثابت قدم قرار می دهد.» 👈 ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ چه کنیم در قیامت رو و نورانی محشور شویم ؟ قسمت 2 3. نماز نماز، چه واجب و چه مستحب، خود نور است و نمازگزار را نورانی می کند؛ چنان که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمود: نماز نور مؤمن است و نماز نوری است از جانب خدا.» مخصوصاً نمازهایی چون عشا، صبح، نافله ی شب که در تاریکی اقامه می شوند، در قیامت و مراحل مختلف آن و حتی در همین دنیا ایجاد نورانیّت می کند. درباره ی نوردهی نماز شب، حضرت صادق علیه السلام چنین فرمود:من نور صورت را جستجو کردم، پس آن را در نماز شب یافتم.» ولی اگر کسی اهل نماز نباشد و یا نماز را درست اقامه نکند، در این دنیا نورانیّت از او گرفته می شود و در عالم برزخ قبرش تاریک خواهد بود. 4. روزه روزه گرفتن عامل دیگری برای داشتن صورت نورانی در قیامت است؛ چنان که در همین دنیا چهره شیطان را سیاه می کند:روزه برای خدا چهره ی شیطان را سیاه می کند.» روزه در روز قیامت چهره ی روزه دار را همچون ماه نورانی می کند، مخصوصاً روزه گرفتن در ماه مبارک رجب. کسی که پنج روز از ماه رجب را روزه بگیرد، بر خدای عزیز و جلیل حق است که او را روز قیامت خشنود گرداند و در روز قیامت مبعوث شود در حالی که صورتش همچون ماه شب چهارده [می درخشد]، تا آنجا که فرمود:و کسی که شش روز از ماه رجب را روزه بگیرد، از قبرش خارج می شود در حالی که صورتش نوری دارد که می درخشد و سفیدیش برتر از نور خورشید است و غیر از این، نوری به او عطا می شود که مردم بوسیله او طلب نور می کنند و در گروه امنیّت یافتگان مبعوث می شود تا آنجا که بدون حساب از پل صراط مرور می کند.» گروهی از قبرهایشان خارج می شوند [و به محشر می آیند]، در حالی که صورتهای آنها از ماه سفیدتر است، لباسهایی بر تن دارند که از شیر سفیدتر است. و کفشهایی از نور پوشیده اند که بند آن از طلا است. پس برای آنها مرکبهایی از نور آورده می شود و بر آن مرکبها، پارچه هایی از نور گسترده اند. افسار مرکبها، زنجیری از طلا است و رکاب آن مرکب، از زبرجَد ... سپس امیرالمؤمنین علیه السلام عرض کرد:ای رسول خدا! اینها چه کسانی هستند؟ حضرت فرمود:اینها شیعیان تو هستند و تو امام آنها هستی. 5. خواندن قرآن قرآن از طرف خدایی نازل شده است که «نُورُ السَّمَوَاتِ وَ الْاَرْضِ» است؛ لذا نورانی و نورزاست. خواندن قرآن موجب نورانیت صورت میشود 6. تعلیم قرآن قرآن خود نور است و از طرف خدایی که نور هستی است، نازل شده؛ لذا هر جا قرائت شود و به هر کس تعلیم داده شود، نورانیّت ایجاد می کند، خصوصاً اگر این تعلیم متوجه فرزندان خود شخص باشد، هم خانه و هم فرزندان و هم پدر و مادر را نورانی می کند. 👈 ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ چه کنیم در قیامت رو و نورانی محشور شویم ؟ قسمت 3 7. شیعه حضرت علی علیه السلام بودن کسی که واقعاً شیعه باشد، در واقع به همة دستورات نورانی اسلام و قرآن عمل کرده است، لذا تمام وجود او و صورتش نورانی می شود. روایات بسیاری این مسئله را متذکر شده اند. طاعت و بندگی خدا، عبادت و پرستش الهی و تهجّد خصوصاً در نیمه های شب، عامل نورانیّت قلب انسان می شود و این نور در قیامت انعکاس و ظهور می یابد 8. دوستی برای خدا اگر دوستی انسانها بر اساس حب الهی و ارزشهای دینی باشد؛ نه بر اساس منافع دنیوی و بهره وری مادّی، این گونه دوستی چون رنگ خدایی دارد، تولید نور می کند و حقیقت آن در روز قیامت آشکار می شود. 9. صلوات قرآن دستور می دهد که: «به درستی که خدا و ملائکه اش بر پیامبر دورد می فرستند، ای مؤمنان! بر او درود بفرستید و سلام گویید، و کاملاً تسلیم [فرمان او] باشید.» این صلوات و سلامها آثار گرانسنگی دارد، از جمله:نورانی شدن افراد صَلَوات فرستنده در قیامت. پیامبر نور و نورانی فرمود: بر من بسیار درود بفرستید؛ زیرا صلوات و درود بر من [تبدیل به] نوری در قبر و نوری بر [پل] صراط و نوری در بهشت می شود.» 10. مهلت دادن به بدهکاران آسان گیری و مهلت دادن به بدهکاران، عمل نیک دیگری است که عامل نورانیت انسان در روز سخت قیامت می شود. 11. سخنان خوب بیش از 35 گناه، از گناهان زبانی شمرده شده است. در قبال آن بسیاری از خوبیهاست که با همین زبان و گفتار انجام می گیرد؛ سخن برای هدایت مردم، نجات آنان، تعلیم و تدریس و ... این گونه سخنان باعث داشتن یک صورت نورانی میشود. ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️آموزش قرآن به فرزند باعث رو ی پدر و مادر در قیامت است. 🔴پیامبر اکرم(ص): هرکس به فرزندش قرآن بیاموزد، آن فرزند [در روز قیامت] همراه پدر و مادرش فرا خوانده مى شود تا دو جامه بر تن آن دو بپوشند به گونه اى که چهره هاى بهشتیان از فروغشان بدرخشد. ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
🔴الهی رو م کن! 🙏 الهی نه طمع بهشت را دارم و نه نعمت های آن را... شهادت را فقط برای ملاقات با تو می خواهم... تو همه چیز هستی و همه چیز از آن توست... جان امانتی است که تو بمن سپردی و حال بعد از پستی و بلندی و فراز و نشیب های بسیار، آمده ام... الهی! آمده ام برای رفتن به قربانگاه، برای قربانی شدن... الهی؛ این جان ناقابل را برای قربانی بپذیر... الهی، رو سیاهم. رو سفیدم کن... شهیدم کن... 👤شهید ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
برنامه ی ◀️ ضرورت اطاعت خدا 🔴 و قَالَ (علیه السلام) : عَلَيْكُمْ بِطَاعَةِ مَنْ لَا تُعْذَرُونَ بِجَهَالَتِهِ [فِي جَهَالَتِهِ].  🔴 خداى را اطاعت كنيد كه در نشناختن پروردگار عذرى نداريد. 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ از چه كسى بايد اطاعت كرد؟ 📋 امام(عليه السلام) در اين كلام حكمت آميز خود اشاره به اين نكته مى كند كه از چه كسى بايد اطاعت و از چه كسى نبايد اطاعت كرد، مى فرمايد: «لازم است از كسى اطاعت كنيد كه از نشناختن او معذور نيستيد»; (عَلَيْكُمْ بِطَاعَةِ مَنْ لاَ تُعْذَرُونَ بِجَهَالَتِهِ). منظور از «آن كس» در درجه اول ذات پاك خداوند متعال و در درجه بعد رسولش پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) و جانشينان معصوم و بر حق اوست كه اطاعت از آنها اطاعت مطلقه است يعنى كسى نمى تواند بگويد چون نمى دانستم اطاعت نكردم، چرا كه بر هر كسى واجب است بخشنده نعمت ها را بشناسد; كسى كه تمام هستى ما از اوست و ما هرگز نمى توانيم بگوييم چون نمى شناختيم در برابر ترك طاعتش معذور بوديم و بعد از شناخت خداوند بايد بداند او مطابق «قاعده لطف»، رسولانى را مبعوث مى كند تا پيامش را به بندگان برسانند و راه صحيح و باطل را به آنها نشان دهند و به هنگام رحلت رسولان، اوصياى آنها را بشناسند و پيام رسولان را از آنها بگيرند. در ضمن هدف حضرت اين است كه به مردم هشدار دهد از اطاعتش سر نپيچند و بدانند هرگونه سرپيچى روز قيامت مايه سرافكندگى است و هيچ گونه عذرى از آنها قبول نخواهد شد. در تأیید این سخن، در حدیثى از امام صادق(علیه السلام)در تفسیر آیه شریفه «(فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ); بگو دلیل رسا و قاطع براى خداست (دلیلى که براى هیچ کس بهانه اى باقى نمى گذارد». فرمود: «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى یَقُولُ لِلْعَبْدِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَکُنْتَ عَالِماً فَإِنْ قَالَ نَعَمْ قَالَ لَهُ أَفَلاَ عَمِلْتَ بِمَا عَلِمْتَ وَإِنْ قَالَ کُنْتُ جَاهِلاً قَالَ لَهُ أَ فَلاَ تَعَلَّمْتَ حَتَّى تَعْمَلَ فَیَخْصِمُهُ وَذَلِکَ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ; خداوند متعال روز قیامت به بنده اش مى گوید: آیا مى دانستى؟ اگر بگوید: آرى مى فرماید: چرا به آنچه مى دانستى عمل نکردى؟ و اگر بگوید نمى دانستم به او مى گوید: چرا یاد نگرفتى که عمل کنى و به این ترتیب با او مخاصمه مى کند و این است معناى حجت بالغه». ولى امور بسیارى است که انسان بر اثر عدم شناخت، در برابر آن معذور است; مثلاً من اگر ندانم فلان غذا یا لباسى را که از بازار مسلمانان مى خرم دزدى و حرام است; غذا را بخورم و با لباس نماز بخوانم اگر فرضاً در قیامت از من سؤال کنند چرا چنین کردى مى گویم: نمى دانستم و هرگز به من نمى گویند چرا نرفتى و تحقیق و تفحص کنى و در اینجا جهل من عذر است; ولى در احکام شرع و معارف و عقائد دینى، جهل عذر نیست. بعضى دیگر از شارحان نهج البلاغه، تفسیر دیگرى براى این کلام حکمت آمیز مولا کرده و گفته اند: مفهوم آن این است که شما باید از شخص عاقلى اطاعت کنید که جهلى در افکار و اعمال او نیست که به هنگام سقوط در خطرات اعمالش، آن را عذرى براى خود بشمارید. به تعبیر دیگر از شخص عاقلى پیروى کنید که شما را به راه راست و امن و امان ببرد نه به بیراهه هایى که ناچار باشید از آن به علت نادانى اعتذار جویید. ولى به یقین تفسیر اول که مورد قبول بیشتر مفسران نهج البلاغه است صحیح تر به نظر مى رسد. از جمله امورى که گواهى به صحت معناى اول مى دهد تعبیرى است که در نسخه دعائم الاسلام آمده که مى گوید: «عَلَیْکُمْ بِطَاعَةِ مَنْ لاَ تَعْذِرُونَ فِی تَرْکِ طَاعَتِه» 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
1_669428998.mp3
3.7M
❇️ علی علیه السلام: دو کس درباره من هلاک میشوند!!! 👌 شرح 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
🤞حکمت 117 نهج البلاغه
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره يَكَادُ الْبَرْقُ يَخْطَفُ أَبْصَارَهُمْ كُلَّمَا أَضَاء لَهُم مَّشَوْاْ فِيهِ وَإِذَا أَظْلَمَ عَلَيْهِمْ قَامُواْ وَلَوْ شَاء اللّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ إِنَّ اللَّه عَلَي كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ (20) نزديك است كه برق، نور چشمانشان را بربايد. هرگاه كه (برق آسمان در آن صحراى تاريك وبارانى) براى آنان بدرخشد، در آن حركت كنند، ولى همين كه تاريكى، ايشان را فرا گرفت بايستند. واگر خداوند بخواهد، شنوايى و بينايى آنان را (از بين) مى برد، همانا خداوند بر هر چيزى تواناست. 👌 منافق در مسير حركت، متحيّر است. «أضاء... مشوا، أظلم... قاموا» 👤استاد ⏺کانال انس با 🆔 @sahife2
👆این نرم افزار را نصب کنید و از روی آن در این دوره ی تفسیر خوانی با ما همراه باشید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✔️ 22 ربیع الثانی سالروز رحلت حضرت امامزاده موسی مبرقع علیه السلام است 🔹امامزاده موسی (ع) فرزند بلافصل امام جواد(ع) و برادر تنی امام هادی (ع) است و در تاریخ از ایشان بعنوان شخصیت برجسته علمی و اثر‌گذار یاد می شود. 🔸آستان مقدس امامزاده موسی مبرقع(ع) در قم قرار دارد. ⏺کانال انس با 🆔 @sahife2
❇️ اعمال روزها و شب های 🙏 آداب ، اعمال ، ادعیه ، استعاذه ، تسبیح و نماز روز 👉🏻 1da.ir/rqjEC 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ مژده وصل تو کو کز سر جان برخیزم طایر قدسم و از دام جهان برخیزم به ولای تو که گر بنده خویشم خوانی از سر خواجگی کون و مکان برخیزم یا رب از ابر هدایت برسان بارانی پیشتر زان که چو گردی ز میان برخیزم بر سر تربت من با می و مطرب بنشین تا به بویت ز لحد رقص کنان برخیزم خیز و بالا بنما ای بت شیرین حرکات کز سر جان و جهان دست فشان برخیزم گر چه پیرم تو شبی تنگ در آغوشم کش تا سحرگه ز کنار تو جوان برخیزم روز مرگم نفسی مهلت دیدار بده تا چو ز سر جان و جهان برخیزم 🔅 برنامه ی روزانه ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ ‏ قسمت اول 🔴 قسمت عمده‏اى از « » به معرّفى شخصيّت حضرت محمّد صلى الله عليه و آله و اهداف رسالت آن حضرت اختصاص يافته است. براى احتراز از طول موضوع به قسمت‏هايى از «نهج البلاغه» اشاره مى‏رود، باشد كه بتوانيم از باب مدينه علم و زبان گوياى اسلام و معلّم معارف الهيّه به گوشه‏اى از عظمت رسول خدا صلى الله عليه و آله واقف شويم. 🔸 بعثت پيامبر إلى أنْ بَعَثَ اللّهُ سُبْحانَهُ مُحَمَّداً صلى الله عليه و آله لِإِنْجازِ عِدَتِهِ و تَمامِ نُبُوَّتِهِ، مَأْخوذاً عَلَى النَّبِيّينَ ميثاقُهُ، مَشْهُورَةً سِماتُهُ، كَريماً ميلادُهُ و أَهْلُ الْارْضِ يَوْمَئِذٍ مِلَلٌ مُتَفَرَّقَةٌ، وَأهْواءٌ مُنْتَشِرَةٌ و طَرائِقُ مُتَشَتَّتَةٌ لِلّهِ بِخَلْقِهِ، أوْ مُلْحِدٍ فِى اسْمِهِ، أوْ مُشيرٍ إلى غَيْرِهِ، فَهَداهُمْ بِهِ مِنَ الضَّلالَةِ وَأنْقَذَهُمْ بِمَكانِهِ مِنَ الْجَهالَةِ. « نهج البلاغه: خطبه 1» تا خداوند محمد صلى الله عليه و آله را براى به انجام رساندن وعده‏اش و به پايان بردن مقام نبوّت مبعوث كرد، در حالى كه قبولى رسالت او را از تمام انبيا گرفته بود، نشانه‏هايش روشن و ميلادش با عزّت و كرامت بود. در آن روزگار اهل زمين مللى پراكنده، داراى خواسته‏هايى متفاوت و روش‏هايى مختلف بودند، گروهى خدا را تشبيه به مخلوق كرده، عده‏اى در نام او از حق منحرف بوده و برخى غير او را عبادت مى‏نمودند. چنين مردمى را به وسيله پيامبر از گمراهى به هدايت رساند و به سبب شخصيّت او از چاه جهالت به در آورد. 🔸 دين پيامبر وَأشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ، أرْسَلَهُ بِالدّينِ الْمَشْهُورِ و الْعَلَمِ الْمَأْثُورِ، وَالْكِتابِ الْمَسْطُورِ، وَالنُّورِ السّاطِعِ، وَالضِّياءِ اللّامِعِ وَالْأمْرِ الصّادِعِ، إزاحَةً لِلشُّبُهاتِ و احْتِجاجاً بِالْبَيِّناتِ، وَتَحْذيراً بِالْآياتِ، وَتَخْويفاً بِالْمَثُلاتِ، وَالنّاسُ فى فِتَنٍ انْجَذَمَ فيها حَبْلُ الدّينِ، وَتَزَعْزَعَتْ سَوارِى الْيَقينِ، وَاخْتَلَفَ النَّجْرُ و تَشَتَّتَ الْأمْرُ، وَضاقَ الْمَخْرَجُ، وَعَمِىَ الْمَصْدَرُ، فَالْهُدى‏ خامِلٌ، وَالْعَمى‏ شامِلٌ، عُصِىَ الرَّحْمانُ، وَنُصِرَ الشَّيْطانُ، وَخُذِلَ الْإيمانُ. « نهج البلاغه: خطبه 2» و شهادت مى‏دهم كه محمّد بنده و رسول اوست، و او را به آئينِ مشهور، و نشانه معروف، و كتاب مسطور، و نور درخشان، و چراغ فروزان، و دستور روشن و آشكار، به سوى مردم فرستاد، تا شبهه‏هاى آنان را برطرف سازد، و با دلايل روشن بر آنان اتمام حجّت كند، و به آيات قرآن مردم را از هلاكت برحذر داشته، و از عواقب شوم معصيت بترساند، رسالت او به وقتى بود كه مردم دچار فتنه‏اى بودند، كه ريسمان دين از اثر آن گسسته، و پايه‏هاى يقين متزلزل، و اصل دين گرفتار اختلاف، و همه امور درهم ريخته بود، راه رهايى بر مردم تنگ، و مصدر هدايت پوشيده، چراغ راهنما خاموش و گمراهى نسبت به همه فراگير بود. خدا نافرمانى، و شيطان يارى مى‏شد و ايمان ورشكسته. 🔸 انذار پيامبر إنَّ اللّهَ بَعَثَ مُحَمَّداً صلى الله عليه و آله نَذيراً لِلْعالَمينَ، وَأميناً عَلَى التَّنْزيلِ، وَأنْتُمْ مَعْشَرَ الْعَرَبِ عَلى شَرِّ دينٍ وَفى شَرِّ دارٍ، مُنيخُونَ بَيْنَ حِجارَةٍ خُشْنٍ وَحَيّاتٍ صُمٍّ، تَشْرَبُونَ الْكَدِرَ، وَتَأْكُلُونَ الْجَشِبَ وَتَسْفِكُونَ دِماءَكُمْ، وَتَقْطَعُونَ أرْحامَكُمْ، الْأصْنامُ فيكُمْ مَنْصُوبَةٌ وَالْآثامُ بِكُمْ مَعْصُوبَةٌ. « نهج البلاغه: خطبه 26» خداوند محمد صلى الله عليه و آله را به عنوان بيم دهنده جهانيان و امين بر قرآن برانگيخت‏ و شما ملّت عرب در آن وقت داراى بدترين دين و در بدترين خانه بوديد، اقامت گاهتان در ميان سنگ‏هاى سخت و در بين مارهاى زهردار بود، آب تيره مى‏نوشيديد، غذاى خشن مى‏خورديد، خون يكديگر را مى‏ريختيد، قطع رحم مى‏كرديد، بتان در ميان شما نصب شده بود و گناهان به شما بسته بود. اين وضع نكبت بار زندگى عرب بود، كه بر اثر عقايد فاسده و اخلاق رذيله به آن خو داشتند، رهبر با كرامت اسلام با چه زحمتى در سايه قرآن مجيد آن وحشى‏هاى بدتر از درندگان را به صراط مستقيم كشانيد، خدا مى‏داند! 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏2، ص: 347 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2