eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.3هزار عکس
2.2هزار ویدیو
1.4هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مختصر خداوند، سرپرست مؤمنين وَ تَوَلَّنِي بِمَا تَتَوَلَّى بِهِ أَهْلَ طَاعَتِكَ وَ الزُّلْفَى لَدَيْكَ وَ الْمَكَانَةِ مِنْكَ. و مرا سرپرستى كن همانگونه كه فرمانبرانت و نزديكانت و منزلت‏دارندگانت را سرپرستى مى‏كنى. «تَوَلَّنِي»: يعنى خودت مرا سرپرستى كن و ولايت مرا به عهده گير. توجّه به بزرگى و سرپرستى خداوند متعال، از مزاياى خاصى برخوردار است. زيرا به انسان مى‏فهماند كه در برابر عظمت و بزرگى مولايش حقير است و مى‏بايست به اين عظمت الهى و حقارت خود اقرار نموده، تا به كوچكى و ذلّت خود پى برده و لوازم بزرگى او را بر خودش مترتب كند. بنده با اين اقرار مى‏خواهد بگويد كه من هيچم و چيزى از خود ندارم و از اظهار عظمت موهوم براى خويش، طلب عفو مى‏نمايم. زيرا اساس تمامى بدبختى‏ها و سركشى‏ها اين خيالات موهوم است كه انسان را به خود مشغول مى‏نمايد و نيز با اين اقرار زمينه استجابت خداوند نسبت به تقاضاهاى خويش را فراهم مى‏كند. زيرا او زمامدار و سرپرست حقيقى كمالات و ظهور آنها در بنده مى‏باشد. به گونه‏اى كه پس از اظهار آنها، از تحت تسلّط حق تعالى، بيرون نمى‏رود. قرآن كريم، سرپرست مؤمنين را خداوند دانسته كه آنان را از ظلمات و تاريكى‏ها، به سوى نور خارج مى‏كند. و كافران سرپرستى جز طاغوت ندارند كه آنها را از روشنى به سوى تاريكى مى‏كشاند. (بقره/ 257.). ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
مختصر عهد با خدا وَ تَوَحَّدْنِي بِمَا تَتَوَحَّدُ بِهِ مَنْ وَفَى بِعَهْدِكَ، وَ أَتْعَبَ نَفْسَهُ فِي ذَاتِكَ، وَ أَجْهَدَهَا فِي مَرْضَاتِكَ. و تو خود به تنهايى به من نيكى كن، همانگونه كه نيكى مى‏كنى با كسى كه به تو وفا كرده و براى تو خود را به سختى انداخته و در خوشنودى‏ات كوشيده. «عَهْد»: عبارت است از هرگونه التزام و تعهدى كه نسبت به ديگرى داده شود. «عَهْدِك»: همان عهد با خداست و منظور پيمان‏هايى است كه مردم با خدا مى‏بندند. بنابراين هر گونه عهدِ الهى و بيعت از راه ايمان و غير آن را شامل مى‏شود. چه به اين عهدها، از طريق تكاليف تشريعى (كه توسّط پيامبر صلى الله عليه وآله اعلام مى‏شود) آگاه شويم و چه از طريق تكاليف عقلى (كه توسّط عقل و هوش خدادادى به آن پى مى‏بريم). بنابراين تمامى عهدهاى كه با خداوند بسته مى‏شود را، شامل مى‏شود. چه اين عهدها خصوصى (مانند مسائل اقتصادى، زناشويى و امثال آن) باشد و چه عمومى (مانند عهدهاى ملّت‏ها و اقوام). در اين فراز امام سجاد عليه السلام از خداوند مى‏خواهد، با او همانند كسى كه به عهد و پيمان خود با خداوند وفا كرده (و حقّ تمامىِ پيمان‏هايى كه با خدا بسته، اعم از عمومى و خصوصى كه از تكاليف تشريعى و عقلى به آنها پى برده را ادا نموده)، برخورد نمايد. ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
خدايا با من آن كن كه با اهل ايمان و اطاعت مى‏كنى، آن طور عمل كن كه با اهل قرب و منزلت مى‏كنى و به آن نحو عمل كن كه با صاحبان تمكن و مرتبت مى‏فرمائى. خدايا تو خود به كار من بپرداز و به ديگرى محول مساز تو خود به تنهائى كفايت امر كسى را فرما كه وفا به عهد خود كرد و نفس خود را به تعب انداخت و در سختى قرار داد و تحمل جور و جفا كرد تا رضايت تو را به دست آورد و از تو مغفرت طلبد. ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔊شعرخوانی کرونایی حاج محمود 🎙 از تو آتیش‌ها رد شدیمو هر چی داریم از این اعتقاده تو گرفتاری اسم شمارو ما صدا می‌زنیم بی‌اراده می‌گذره این هرچقدرم  احتمالش قوی یا ضعیفه مطمئنیم ان‌شاءالله گره‌ها وا میشه با دعای صحیفه 🙏يَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَكَارِه https://b2n.ir/e08044 🖋کانال انس با 🆔 @sahife2
🎙از تو آتیش‌ها رد شدیمو هر چی داریم از این اعتقاده تو گرفتاری اسم شمارو ما صدا می‌زنیم بی‌اراده می‌گذره این بلا هرچقدرم  احتمالش قوی یا ضعیفه مطمئنیم ان‌شاءالله گره‌ها وا میشه با دعای صحیفه هرچی بیشتر مصیبت ببینیم بیشتر بوده همبستگیمون خسته می‌شیم امّا تا می‌گیم یاعلی در میره خستگیمون عشق آل‌علی مثل دارو تو رگ و ریشه و خونمونه نوکری شما اهل بیته اون دوایی که درمونمونه با نگاه شما دیر یا زود پاک از دردها سینه میشه  میشکنه این قفس رو نگاتون غصه‌هامون قرنطینه میشه از شما با دل خسته می‌خوایم درد هیچ‌کی بی درمون نباشه کم نشه سایه‌ والدینو قلب هیچ مادری خون نباشه طول کشیده زمستونو، تو باغ گل‌ها پرپر میشن دسته دسته سوز سرما گرفته زمینو گرد غم روی عالم نشسته این مگه اولین باره این خاک از توی میدون مین گذشته کم ندیدیم از این اتفاقا روزای بدتر از این گذشته تا که سرمایه‌ عشقو داریم ناامیدی لزومی نداره کار دنیا همین بوده و هست غصه و غم تمومی نداره عاشقا جز دل و جز محبّت رهنما و دلیلی ندارن اهل توحید اون‌ها که غیر از حضرت حق وکیلی ندارن عاشق اونه که تو عمق قلبش از خودش اختیاری نداره غیر از اون که دلش پیش اونه با کسی دیگه کاری نداره قدرت عشقو هرکس ندیده تو بلا روزگارش سیاهه واسه ما توی هر ابتلایی عشق آل‌علی تیکه گاهه به رضای شما راضی هستیم از چشا اشک اما نگیرید حاجت امشب ما همینه که خودتون رو از ما نگیرید 👤حاج محمود 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌 شرح 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌 شرح 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلسله مباحث علیه السلام در ◀️ برنامه روزانه يک مسلمان يک مسلمان بايد برنامه روزانه اش چنين باشد: 1ـ به کار بستن کار خير. 2ـ دوري از شر و گناه. 3ـ شکر نعمتها 4ـ پيروي از سنتهاي الهي. 5ـ پرهيز از بدعتها. 6ـ امر به معروف. 7ـ نهي از منکر. 8ـ طرفداري از مکتب اسلام. 9ـ نکوهش باطل و مبارزه با آن. 10ـ ياري حق و گرامي داشتن آن. 11ـ ارشاد و راهنمايي گمراه. 12ـ معاونت ناتوان (ياري رساندن به ناتوان). 13ـ فريادرسي مظلوم. 14ـ نهايت استفاده از وقت. 👈 بخشي از دعاي صحيفه سجاديه https://b2n.ir/sahife2_6 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
برنامه ی ◀️ ارزش و وَ قَالَ (علیه السلام): كَفَى بِالْقَنَاعَةِ مُلْكاً، وَ بِحُسْنِ الْخُلُقِ نَعِيماً. وَ سُئِلَ (علیه السلام) عَنْ قَوْلِهِ تَعَالَى "فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً"، فَقَالَ: هِيَ الْقَنَاعَةُ. علی علیه السلام فرمودند: آدمى را قناعت براى دولتمندى، و خوش خلقى براى فراوانى نعمت ها كافى است. ( از امام سؤال شد تفسير آيه، فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً چيست؟ فرمود) آن زندگى با قناعت است. ) 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ : قسمت اول 📜 امام(عليه السلام) در اين كلام نورانى به اهميت و حُسن خلق اشاره مى كند، مى فرمايد: «مُلك قناعت براى انسان كافى است و حُسن خلق به عنوان نعمت»; (كَفَى بِالْقَنَاعَةِ مُلْكاً، وَبِحُسْنِ الْخُلُقِ نَعِيماً). سپس مرحوم سيد رضى مى افزايد: «از امام(عليه السلام) از تفسير آيه (فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً) سؤال كردند فرمود: «منظور از حيات طيبه قناعت است»; (وَسُئِلَ(عليه السلام) عَنْ قَوْلِهِ تَعَالَى فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً فَقَالَ هِيَ الْقَنَاعَةُ). امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه به دو نكته مهم به زبان كنايه اشاره كرده است: نخست مُلك قناعت را براى انسان كافى مى داند، زيرا كسى كه به حد اقل زندگى قانع شود نه نيازى به خلق روزگار دارد و نه محتاج به حاجت بردن نزد اين و آن، آرامشى بر وجود او حكمفرماست و لذتى را كه او از زندگى توأم با قناعت خود مى برد هيچ سلطانى از مملكت وسيع و گسترده خود نخواهد برد و به گفته شاعر: مُلك آزادگى و گنج قناعت گنجى است كه به شمشير ميسر نشود سلطان را تعبیر به «مُلک» (مملکت و کشور) اشاره به اهمیت فوق العاده قناعت است که گویى زندگى قانعانه معادل حکمرانى بر کشورى پهناور است. همین معنا در ذیل گفتار حکیمانه 57 به تعبیر دیگرى گذشت، آنجا که فرمود: «الْقَنَاعَةُ مَالٌ لاَ یَنْفَدُ; قناعت مالى است که پایان نمى پذیرد» در خطبه و موارد دیگر نیز کلامى از امام(علیه السلام) در فضیلت قناعت ذکر شده است. در حدیث پرمعنایى از امام صادق(علیه السلام) در کتاب کافى آمده است: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ خَصَّ الاَْنْبِیَاءَ بِمَکَارِمِ الاَْخْلاَقِ فَمَنْ کَانَتْ فِیهِ فَلْیَحْمَدِ اللَّهَ عَلَى ذَلِکَ وَمَنْ لَمْ تَکُنْ فِیهِ فَلْیَتَضَرَّعْ إِلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَلْیَسْأَلْهُ إِیَّاهَا; خداى متعال پیامبر خود را به فضایل اخلاقى اختصاص داده است. کسى که آن فضایل را داشته باشد خدا را به سبب آن شکر گوید و کسى که نداشته باشد از پیشگاه خداوند متعال آن را تقاضا کند». راوى مى گوید: از امام(علیه السلام) پرسیدم آن فضایل اخلاقى چیست؟ امام(علیه السلام) فرمود: «الْوَرَعُ وَالْقَنَاعَةُ وَالصَّبْرُ وَالشُّکْرُ وَالْحِلْمُ وَالْحَیَاءُ وَالسَّخَاءُ وَالشَّجَاعَةُ وَالْغَیْرَةُ وَالْبِرُّ وَصِدْقُ الْحَدِیثِ وَأَدَاءُ الاَْمَانَةِ; تقوا و قناعت و صبر و شکیبایى و شکر و بردبارى و حیا و سخاوت و شجاعت و غیرت و نیکوکارى و راستگویى و اداى امانت. (که مجموعا دوازده صفت برجسته مى شود)». در حدیث دیگرى از همان حضرت مى خوانیم: «مَنْ قَنَعَ بِما رَزَقَهُ اللهُ فَهُوَ مِنْ أغْنَى النّاسِ; کسى که به آنچه خدا به او روزى داده قانع باشد از غنى ترین مردم است». گویا از همین احادیث بهره گرفته که در ، خود از سائلى چنین نقل مى کند که خطاب به گروهى از ثروتمندان چنین مى گفت: اى خداوندان نعمت! اگر شما را انصاف بودى و ما را قناعت رسم سؤال از جهان برخواستى. اى قناعت توانگرم گردان که براى تو هیچ نعمت نیست گنج صبر اختیار لقمان است هر که را صبر نیست حکمت نیست در تفسیر «قناعت» تعبیرات مختلفى در منابع لغت و تعبیرات بزرگان آمده که تضادى با هم ندارند: بعضى قناعت را به معناى رضایت به آنچه خدا به انسان داده تفسیر کرده اند و برخى به راضى بودن به کمتر از نیازها و عدّه اى به رضایت به حداقل زندگى و گاه گفته اند قناعت آن است که انسان در برابر آنچه خدا به او داده است خشنود باشد و بیش از آن را طلب نکند و این همان حقیقتى است که بسیارى از بارهاى زندگى را از دوش انسان بر مى دارد. این سخن را به یک حدیث قدسى که مرحوم علامه مجلسى در جلد 75 بحارالانوار آورده است پایان مى دهیم: خداوند به داود وحى فرستاد اى داود! من پنج چیز را در پنج چیز قرار دادم و مردم آن را در پنج چیز دیگر جستوجو مى کنند و به آن نمى رسند. من علم را در گرسنگى (کم خوردن) و تلاش و کوشش قرار دادم و مردم آن را در شکمبارگى و راحتى مى طلبند و به آن نمى رسند. من عزت را در طاعتم قرار دادم و آنها آن را در خدمت سلاطین جستوجو مى کنند و نمى یابند. غنا و بى نیازى را در قناعت قرار دادم و آنها آن را در فزونى مال مى طلبند و نمى یابند. رضایم را در مخالفت با نفس قرار دادم و آنها آن را در رضایت نفس جستوجو مى کنند و نمى یابند و راحتى و آسودگى را در بهشت قرار دادم و آنها آن را در دنیا مى طلبند و به آن نمى رسند. 👈ادامه دارد ... 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @
◀️ حيات طيّبه: قسمت 2 📜 دومین نکته اى را که در اینجا امام(علیه السلام) به آن اشاره فرموده همان است که آن را نعمتى مهم و با عظمت شمرده و به راستى حسن خلق هم نعمتى است در دنیا، چرا که قلوب مردم را به انسان متوجه مى سازد و همه به عنوان انسانى با فضیلت به او مى نگرند و هم مایه نجات وى در آخرت است، زیرا در حدیثى از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: «أَکْثَرُ مَا تَلِجُ بِهِ أُمَّتِىَ الْجَنَّةَ تَقْوَى اللَّهِ وَحُسْنُ الْخُلُق; بیشترین چیزى که امت من به وسیله آن وارد بهشت مى شوند پرهیزگارى و حسن خلق است» در حدیث دیگرى از همان حضرت آمده است: «مَا یُوضَعُ فِی مِیزَانِ امْرِئ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَفْضَلُ مِنْ حُسْنِ الْخُلُقِ; در ترازوى اعمال هیچ کس در قیامت چیزى بهتر از حسن خلق گذارده نمى شود» . اما جمله اخیر امام(علیه السلام) اشاره به آیه شریفه 97 سوره «نحل» است که مى فرماید: «(مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَر أَوْ أُنْثى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً); هر کس کار شایسته اى انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، در حالى که مؤمن است، به طور مسلّم او را حیات پاکیزه اى مى بخشیم». در تفسیر «حَیاةً طَیِّبَةً» مفسران تعبیرات مختلفى دارند: بعضى آن را به قناعت آن گونه که امام(علیه السلام) در اینجا تفسیر فرموده، تفسیر کرده اند و برخى به عبادت توأم با روزى حلال و یا توفیق به اطاعت فرمان خدا و روشن است که این امور با هم منافاتى ندارد و حیات طیبه همه آنها مخصوصا قناعت را شامل مى شود، زیرا قناعت، انسان را بى نیاز از مردم و آزاد از پیچ و خم هاى زندگى ثروتمندان مى سازد و فرد مى تواند آسوده خاطر و سربلند زندگى کند 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره أَمْ تُرِيدُونَ أَنْ تَسْئَلُوا رَسُولَكُمْ كَمَا سُئِلَ مُوسَى‏ مِنْ قَبْلُ وَمَنْ يَتَبَدَّلِ الكُفْرَ بِالإيمَنِ فَقَدْ ضَلَّ سَوَآءَ الْسَّبِيلِ‏ آیا بنا دارید از پیامبرتان سؤالات و درخواست‌هایى (نابجا) بكنید، آنگونه كه پیش از این، موسى (از طرف بنى‌اسرائیل) مورد سؤال قرار گرفت، و هر كس (با این بهانه‌جویى‌ها از ایمان سرباز زند و) كفر را با ایمان مبادله كند، پس قطعاً از راه مستقیم گمراه شده است. 🔴 از سؤالات ودرخواست‌هاى بى‌ جا بپرهیزید كه گاهى زمینه ‌ساز كفر است. «ام تریدون ان تسئلوا... و من یتبدل الكفر» 🔴 از عاقبت و سرانجام دیگران، عبرت بگیرید. «كما سئل موسى» ⏺کانال انس با 🆔 @sahife2
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا عجل ابرضوی او غیرها ام ذی طوی... یا بَنیّ اذهبوا فتَحسّسوا من یوسف...یوسف/۸۷ بروید دنبال یوسف بگردید... +توی کوچه های شهر ما ,خانه هایی هستند که همیشه صبح ها , جلوی درشان آب و جارو شده است.... + همه ی غروب ها و بی خبری ها و چشم به راهی ها و بغض ها و دلتنگی های عالم یک طرف غروب ها یک طرف... ✳️ سبت سلمی بصدغیها فؤادی و روحی کل یوم لی ینادی نگارا بر من بی‌دل ببخشای و واصلنی علی رغم الاعادی حبیبا در غم سودای عشقت توکلنا علی رب العباد امن انکرتنی عن عشق سلمی تزاول آن روی نهکو بوادی که همچون مت به بوتن دل و ای ره غریق العشق فی بحر الوداد به پی ماچان غرامت بسپریمن غرت یک وی روشتی از امادی غم این دل بواتت خورد ناچار و غر نه او بنی آنچت نشادی دل شد اندر چین زلفت بلیل مظلم و الله هادی 🔅 برنامه ی روزانه غزلی به سه زبان فارسی دری , عربی و شیرازی( شاید هم لری) ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
سَبَت سَلمی بصُدغیها فُؤادی و روحی کُلُّ یومٍ لی یُنادی معنی بیت: معشوق دل مرا به اسارت بُرد ازآن پس هر روزروح مرانیزصدا می زند که بیا. معشوق دلم را برده اینک قصد بردن جان نیزدارد. دین ودل بردندوقصدجان کنند الغیاث ازجورخوبان الغیاث نگارا بر من بی‌دل ببخشای وَ واصِلنی علی رغم الاَعادی معنی بیت: ای محبوب ، رحمت ومرحمتت راشامل حال ِمنِ دلداده بکن مرابه کوری چشم دشمنان از وصال خویش بهرمند کن. مراامید وصال توزنده می دارد وگرنه هردَمم ازهجرتوست بیم هلاک حبیبا درغم سودای عشقت تَوکّلنا علی ربّ ِ العِبادی معنی بیت: ای حبیب، ازفشارغم واندوهِ سودای عشق تو، ازجنون عشق تو مابه پروردگار وخالق بندگان پناه برده وسرنوشت عشق خویش رابه اوسپرده ایم. روزاوّل رفت دینم برسرزلفین تو تاچه خواهدشددراین سودا سرانجامم هنوز اَمَن اَنکَرتَنی عَن عشق سَلمی تَزاوّل آن روی نِهْکو بوادی معنی بیت: ای کسی که عشق مرابه معشوق انکارمی کنی ، تو از اول باید رخسارِنیکوی اورامی دیدی تومعذوری ، چون چهره ی زیبای اورا خوب ندیده ای عشق مراانکارمی کنی وگرنه انکار نمی کردی. مَنعم مکن زعشق وی ای مُفتی زمان معذوردارمت که تواورا ندیده‌ای که همچون مَت بِه بوتَن دل وای رَه غَریق العِشق فی بَحر الوِدادی معنی بیت: تاهمانند من دل تونیز در دریای دوستی غرق شود دل به راهِ عشق بده و درطریق عشقبازی گام بردار. آشنایان ره عشق دراین بحرعمیق غرقه گشتند ونگشتند به آب آلوده به پَی ماچان غرامت بسپریمن غَرَت یک وی رَوشتی ازاَما دی معنی بیت: اگر تو یک خطا وکاراشتباه از ما دیدی، ما به پای ماچان غرامت خواهیم داد. به پای بوسی توخواهیم افتاد. یا همانندِ صوفیان خطاکار درمحل کفش کنی خودرامجازات خواهیم کرد تاغرامت بپردازیم. به پای بوس تودست کسی رسید که او چوآستانه بدین درهمیشه سردارد غم این دل بُواتَت خوردناچار وَغَر نه اوبنی آنچت نَشادی معنی بیت: خواهی نخواهی تو باید غم دل رابخوری اگرغم دل نخوری (اگرعاشق نشوی) بناچارآنچه راکه سزاوارتونیست خواهی دید. فقط غم عشق است که نشاط بخش است و شایسته ی تو. غم روزگار(غمهای متفرقه وروزمرّگی سزاوارتونیست) عاشق شو غمخوارخویش باش و “غم ِدل” بخور تا غم روزگار رنگ بازد هرجا غم عشق باشد غمهای دیگراثرات خودرااز دست می دهند. پیوندعمربسته به موئیست هوش دار غمخوارخویش باش غم روزگارچیست؟ دلِ حافظ شداندرچین زلفت به لَیلٍ مُظِلم والله هادی معنی بیت: دل حافظ درمیان چین وشکن زلفِ سیاه تو درشب تاریک وظلمانی فرورفته است خداوندهدایتگراست وازگمراهی نجات خواهدداد. سرانجام ازتاریکی ِچین وشکن زلفت به روشنایی ِ رخسارت خواهم رسید دراین شب سیاهم گم گشت راه مقصود ازگوشه ای برون آی ای کوکب هدایت ترجمه ی ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
🔴 عبد براى رسيدن به مقام عبوديّت و به دست آوردن رشد و كمال و تأمين سعادت دنيا و آخرت و از همه مهم‏تر جلب رضا و خشنودى حق ، راهى جز دريافت مفاهيم حقيقى اسماء خداوند ندارد. ✍️ استاد حسین در ذیل شرح (شرحی بر ) آورده اند که ما آن را در این صفحه می آوریم (به توفیق الهی انشاالله) ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
در ذیل شرح بند 16 دعای چهارم صحیفه سجادیه معانی 18 🔴 46- او پديده آورنده هر مصنوع و خالق هر مخلوق و مبدع جميع بدايع عرصه هستى است. آفريده‏هايش نشان دهنده اين معنايند كه او را در هيچ امرى شبه و مانند نيست و فعلى از افعال خلق به فعل او نمى‏ماند. صنعت او آسمان‏ها و زمين، ظلمت و نور، حجر و شجر، انسان و حيوان، برّ و بحر، گوشت و استخوان، پوست و خون، عصب و عروق، اعضا و جوارح، باطن و ظاهر، غيب و شهود و ذرّه بينى و غير ذرّه بينى است، كه شرح هر يك در جاى خود، كتاب يا كتاب‏هاست. اصولًا تمام كتاب‏هايى كه در كتابخانه‏هاى بزرگ و كوچك جهان است، شرح صنعت و صنعت‏هاى اوست. عبد در رابطه با اين اسم بايد صانع بهترين عبادت و بندگى و خُلق و خوى و رفتار و كردار براساس نقش‏هاى حضرت حق باشد. عبد بايد قدرت صنع خود را در ساختن رشد و كمال خود و آنچه براى بندگان حضرت محبوب مفيد است به كار برد. خنداندن شيطان هنر نيست، هنر تجلّى دادن انواع منافع ظاهرى و باطنى از ساختمان وجود خويش است. 🔴 47- وجود مقدّس او از اشباه، انداد، اضداد، امثال، حدود، زوال، انتقال، طول، عرض، قطر، سنگينى، سبكى، رقّت، غلظت، دخول، خروج، اتّصال، جدائى، بو، مزه، رنگ، لمس، زبرى، نرمى، گرما، سرما، حركت، سكون، اجتماع، افتراق، تمكّن در مكان و ... پاك و منزّه است، چرا كه جميع اين امور مخلوق و حادث و از اوصاف ممكنات و مخلوقات و از نشانه‏هاى عجز و ناتوانى است. اينها امورى است كه نشان دهنده وجود صانع و محدث حادث است. آرى، اگر عبد بخواهد از اين صفت در حدّ خودش بهره‏مند گردد، راهش پاك شدن از تمام ناپاكى‏هاى درون و برون است. 🔴 48- او نسبت به همه چيز و همه كس عادل است و اصولًا فعل او عدل است، ظلم و جور از او نيست و هرگز از او صادر نمى‏شود. در تمام عرصه گاه هستى، هر چيزى را به جاى خودش قرار داده، و به هر موجودى مطابق ظرف و شأنش عطا و عنايت فرموده است. تماشاى حقيقت عدل، منوط به تماشاى ظاهر و باطن تمام آفرينش است و اين از عهده انسان خارج است، مگر اين كه ملكوت سماوات و ارض به اراده خود آن‏ حضرت به انسان ارائه شود تا مشاهده كند كه به حقيقت در تمام هستى هر چيزى به جاى اصلى خود قرار دارد. آنچه ما از عدل مى‏بينيم نمونه‏اى جزئى از حكومت عدل مطلق در پهناى خلقت و هستى است. شرح مسأله عدل به اين آسانى ميسّر نيست، توفيقى عظيم از جانب او لازم دارد و علمى محيط به آسمان‏ها و زمين و موجوداتى كه در اين دو ميدان در كار زندگى هستند. عبد اگر بخواهد اتّصال به مفهوم عدل پيدا كند بر او لازم است دو قوه غضب و شهوت و توابع آن دو را در سيطره حكومت عقل و دين قرار دهد؛ آنجا كه عقل و جنودش خادم شهوت و غضب است ظلم محض است. البتّه مقهوريّت غضب و شهوت در دست عقل و دين، عدل فى الجمله است و تفصيل آن به اين است كه در تمام سكنات و حركاتْ قواعد شرع مطهّر رعايت شود. عدالت در حالات به اين است كه: حالات براساس قواعد الهى نظام گيرد. عدالت در اعضا و جوارح به اين است كه: هر يك در آنجا كه شرع فرموده به كار رود. عدالت در خانه و اجتماع و اقوام و مردم به اين است كه: به حقّ هيچ يك تجاوز نشود و بلكه حقّ به خطر افتاده افراد را از خطر برهاند. عدالت ايمانى هم به اين است كه: بر تدبير و حكمت و فعل جناب حق اعتراض نشود و كار حضرت او را عين مصلحت به حساب آورد، چه اين كه موافق طبعش باشد يا مخالف. نظام حضرت محبوب را نظام احسن و نظام متقن دانسته و كار او را در منتهاى عدالت و لطف ببيند و با تمام وجود از حضرت حق بخواهد: اللّهُمَّ أرِنَا الْحَقَّ حقّاً وارْزُقْنا اتَّباعَهُ، وَأرِنَا الْباطِلَ باطِلًا وَارْزُقْنا اجْتِنابَهُ. الهى حق را آن چنانكه هست به ما بنمايان و متابعت از آن را روزيمان گردان، و باطل را آن چنانكه هست به ما نشان بده و اجتناب از آن را توفيقمان ده. آرى، صفحه هستى آيينه‏اى است كه اگر انسان با چشم سر و ديده قلب در آن بنگرد به حقّ حق جز عدل و عدالت چيزى در آن نبيند. 👈 ادامه دارد .... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 43 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
در ذیل شرح بند 16 دعای چهارم صحیفه سجادیه معانی 19 🔴 49- وجود مقدّسش از باب لطف و عنايت و آقايى، محو كننده سيّئات از پرونده تائبان و غرق شدگان در ايمان و عمل صالح است. آيات فراوانى در قرآن مجيد براين حقيقت نشاط آور دلالت دارد. عبد بايد نسبت به آزار و اشتباه برادران و خواهران مسلمانش و حتّى در مواردى نسبت به ساير مردم، مظهر اين اسم باشد؛ به اين معنا كه از ديگران چشم بپوشد و سيّئات آنان را نسبت به خود ناديده بگيرد و چون محبوبش در مقابل ستم ديگران اقدام به احسان و خوبى كند. 🔴 50- اسمى است مشتقّ از مغفرت به معناى پرده پوشى، آن جناب بر گناهان عباد پرده پوشى كند و به آبروى كسى در بين مردم لطمه نزند. غفور نشان دهنده مبالغه در پرده‏پوشى است، آنهم پرده پوشى در نهايت درجه‏اش. عبد هم بايد مفهوم اين حقيقت را از مولايش ارث داشته باشد، به اين معنا كه از بازگو كردن گناه و عيب مردم خوددارى كند و از پرده‏درى بپرهيزد، تا خدايش پرده او ندرد و عيبش در برابر ديدگان مردم نمايان نسازد. 🔴 51- آن جناب از تمام موجودات هستى بى نياز است، چرا كه ذات مقدّسش مستجمع جميع صفات كمال مى‏باشد. آن زمان كه از هستى و موجوداتش خبرى نبود چيزى كم نداشت و اين زمان كه هستى با تمام موجوداتش در تجلّى است چيزى به او اضافه نشده، او بوده و هست و خواهد بود، بدون اين كه به چيزى نياز داشته باشد. وجود مبارك او در ذات و صفات ذات از غير بى‏نياز است و از تعلّق به اغيار منزّه و پاك؛ از كمك‏گيرى از آلات و ادوات و كلّ اشيا مستغنى است. اين موجودات هستند كه به حضرتش محتاجند و براى جبرانِ فقر خود به پيشگاه لطفش نيازمند. عبد بايد بداند كه هيچ موجودى در كارگردانى حيات او جز ذات حق استقلال ندارد. عبد بايد بر غير حق تكيه نكند و نسبت به كلّ موجودات كوس غنا بزند و با زبان حال بگويد: تمام نياز من متوجه ذات غنىّ اوست و مرا جز به لطف و رحمت و كرم او چشمداشتى نيست و شما اى موجودات هستى عواملى هستيد كه به اجازه محبوبم در طريق حيات من و همه عناصر آفرينش در كاريد، نياز من و احتياج من بالاستقلال به شما نيست بلكه من با تمام هويّت و وجودم گداى حضرت اويم. 🔴 52- حضرتش فريادرس تمام فرياد خواهان و دادرس تمام دردمندان و نجات بخش تمام اميدواران و دستگير همه گرفتاران و شفابخش كلّ بيماران و آزاد كننده همه اسيران و دلگرم كننده نا اميدان است. عبد در برخورد با ياد شدگان بالا، بايد به همان صورت و سيرت باشد، كه رجوع نيازمند و دردمند و بيچاره و حاجت دار به انسان، عين عنايت و لطف حضرت حق به آدمى است و به داد شكستگان رسيدن از اخلاق خداوندى است. 🔴 53- او آفريننده هر شى‏ء و ابتدا كننده صنعت تمام اشياى هستى بدون سابقه وجود و نوآور است. عبد بايد در اعتقادات و يقينش، حضرت او را اينچنين بداند و براى چيزى از موجودات هستى هر چند همراه با قدرت باشد استقلالى فرض نكند، كه خالق و صانع و مُبدِع و مُبدِء و فاطر فقط و فقط حضرت اوست. 👈 ادامه دارد .... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏4، ص: 46 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2