#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_4
#دعا_چهارم_16
دعا برای #اصحاب_محمد
قسمت 19
شرح ادامه ی لینک زیر
https://eitaa.com/sahife2/39635
🔴 2- ترس از عظمت حق
عبد چون از طريق آيات قرآن مجيد و دعاها و روايات و مفاهيم اسماى حسنى به عرصه گاه معرفت راه پيدا كند و پس از آن به تقوا و عمل صالح آراسته شود، عظمت و مهابت حق به عنايت و لطف خود او در قلب تجلّى مىكند، در آن صورت غير او را هيچ و پوچ و ذليل و حقير و فقير و خاضع مىبيند و خويش را با فقر و مسكنت و ذلّت و حقارت در برابر عظمتى بىنهايت در بىنهايت مشاهده مىنمايد و قلبش را از شدّت حقارتِ هستى و عظمتِ هستى بخش پر از خوف از مهابت و بزرگى حضرت محبوب احساس مىنمايد. خوفى كه همكفّه عشق و ترسى كه همسنگ رغبت و محبّت است و محصولش عبادت و اطاعت عاشقانه، سيرحركت به سوى او، اميد به وصال و لقاى آن جناب و به دست آوردن خشنودى و رضايت آن حضرت است.
چون اينچنين خوف در قلب تحقّق پيدا كند، ترس از مخلوق، هر كه باشد و هر چه باشد، از حرم قلب رخت بر مىبندد و آدمى را از هر نوع اسارت آزاد ساخته در تصرّف مالك حقيقى و معبود حق مىبرد.
خوف از عذاب و ترس از تقصير در عبادت نتيجه همين خوف است. اين گونه خوف و ترس و رهبت از عظمت و مقام حق، مهار كننده هوا و هوس و مقهور كننده شياطين ظاهرى و باطنى به دست تقوا و عبادت و اخلاق و قدرت و قوّت روحى انسان است.
وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى* فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَى
و اما كسى كه از مقام و منزلت پروردگارش ترسيده و نفس را از هوا و هوس بازداشته است؛* پس بىترديد جايگاهش بهشت است.
👈 ادامه دارد ....
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج 4 ، ص: 76
دعای #چهارم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_4
#دعا_چهارم_16
دعا برای #اصحاب_محمد
قسمت 21
https://eitaa.com/sahife2/39635
🔴 3- #زهد در دنيا 1
دنيا يعنى محلّى كه بقايى براى آن نيست، چند روزى انسان در آن مهمان است و سپس به عالم آخرت كوچ مىكند، آنچه را بنا كرده يا به دست آورده بايد بگذارد و برود و آماده حساب آن در پيشگاه حضرت حق گردد.
دنيا به تعبير قرآن و روايات محلّ مسؤوليّت، جاى رشد، مركز به دست آوردن معرفت و جايگاه عبادت و طاعت و خدمت به خلق است، نه جاى ماندن و استقرار و جمع ثروت و به دست آوردن قدرت براى زور و زورگويى.
بايد در دنيا به قدر نياز از مواهب و نعمتها استفاده كرد، و از جمع ثروت و ستم و ظلم و غفلت پرهيز داشت.
زهد در دنيا به معناى بىرغبتى به معصيت و ناپاكى و امور آلوده و حرام و پرهيز از حرص و بخل و ساير رذايل اخلاقى است. زهد به معناى نخوردن و نپوشيدن و نداشتن و ازدواج نكردن و معاشرت نداشتن با خلق خدا نيست. زهد، يعنى دورى از حرام و از دست ندادن حلال و واجبات الهيّه است.
دنيادارى بر خلاف قواعد وحى به قيمت قطع رابطه با حق و دور شدن از فرهنگ انبيا و ائمّه عليهم السلام و از دست دادن آخرت است. عبد بايد به چنين چهره خطرناكى از دنيا، زهد بورزد و با تمام وجود به چنين قيافه موحشى بىرغبتى نشان دهد.
دنيايى كه انسان را از حقيقت و حق و رشد و كمال و درستى و فضيلت و اولياى الهى دور كند بايد از نظر انداخت و دست ارادت از دامن آن برچيد.
دنيايى كه انسان را با همكيشان و همنوعان و برادران و اقوام و مردم صالح به جنگ و دعوا و اختلاف و تفرقه بيندازد بايد از دست انداخت و نسبت به آن كمال بىرغبتى نشان داد و برابر او به زهد نشست.
👈 ادامه دارد ....
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج 4 ، ص: 77
دعای #چهارم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_4
#دعا_چهارم_16
دعا برای #اصحاب_محمد
قسمت 21
https://eitaa.com/sahife2/39635
🔴 3- #زهد در دنيا 2
اگر به آيات زير كه نشان دهنده چهره دنيايى است كه بايد به آن بىرغبت بود به دقّت بنگريد و به مفاهيم ملكوتى آيات با چشم دل نظر بيندازيد، نور زهد در باطن شما جلوه خواهد كرد و از آن پس آن چنان با دنيا روبرو خواهيد شد كه مولاى محبوب شما از شما خواسته است:
إِنَّمَا مَثَلُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا كَمَاءٍ أَنزَلْنَاهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الْأَرْضِ مِمَّا يَأْكُلُ النَّاسُ وَالْأَنْعَامُ حَتَّى إِذَا أَخَذَتِ الْأَرْضُ زُخْرُفَهَا وَازَّيَّنَتْ وَظَنَّ أَهْلُهَا أَنَّهُمْ قَادِرُونَ عَلَيْهَا أَتَاهَا أَمْرُنَا لَيْلًا أَوْ نَهَاراً فَجَعَلْنَاهَا حَصِيداً كَأَن لَمْ تَغْنَ بِالْأَمْسِ كَذلِكَ نُفَصِّلُ الْأَيَاتِ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ* وَاللَّهُ يَدْعُوا إِلَى دَارِ السَّلَامِ وَيَهْدِي مَن يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ
در حقيقت، داستان زندگى دنيا [در زود گذر بودن] مانند آبى است كه از آسمان نازل كرديم، پس گياهان و روييدنىهاى زمين از آنچه مردم و چهارپايان از آن مىخورند، با آن آب در آميخت [و رشد و نمو يافت] تا آن گاه كه زمين [سرسبزى و نهايت زيبايى و] زينتش را [از آن همه روييدنىهاى رنگارنگ هم چون عروس] بر خود گرفت، و اهل آن گمان كردند كه قدرت [هر نوع بهرهبردارى را] از آن [چهره زيبا و آراسته] دارند، [كه ناگهان] فرمان ما در شبى يا روزى [به صورت سرمايى سخت يا صاعقهاى آتشزا يا توفانى بنيان كن] به زمين رسيد، پس همه گياهان را به صورت گياهان خشك درو شده درآورديم كه گويى ديروز [چنين زراعتى] وجود نداشته. اينگونه نشانهها [ى قدرت خود] را براى گروهى كه مىانديشند، بيان مىكنيم.* و خدا [مردم را] به سراى سلامت و امنيت [كه بهشتِ عنبر سرشت است] دعوت مىكند و هر كه را بخواهد به راهى راست هدايت مىنمايد.
آنچه در آيه شريفه آمده، ترسيم روشن و گويايى از زندگى زودگذر و فريبنده و پر زرق و برق دنياى مادى است كه نه مقام و ثروتش قابل دوام است و نه جاى امنيّت و سلامت به معناى واقعى مىباشد.
👈 ادامه دارد ....
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج 4 ، ص: 77
دعای #چهارم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_4
#دعا_چهارم_16
دعا برای #اصحاب_محمد
قسمت 21
https://eitaa.com/sahife2/39635
🔴 3- #زهد در دنيا 3
در آيه بعد با يك جمله كوتاه اشاره به نقطه مقابل اين گونه زندگى كرده مىفرمايد:
خداوند به دارالسّلام، خانه صلح و سلامت و امنيّت دعوت مىكند، در آنجا كه نه از اين كشمكشهاى غارتگران دنياى مادى خبرى است و نه از مزاحمتهاى احمقانه ثروت اندوزان از خدا بىخبر و نه جنگ و خونريزى و استعمار و استثمار.
هرگاه زندگى در اين دنيا بر اساس فرهنگ حق بنا شود، و محصولى از عبادت رب و خدمت به خلق باشد، تبديل به دارالسّلام شده، از صورت آن مزرعه بلا ديده طوفان زده در مىآيد.
خدا هر كس را شايسته و لايق ببيند به سوى راه مستقيم، همان راهى كه به دارالسّلام و مركز امن و امان منتهى مىشود، دعوت مىكند.
وَاضْرِبْ لَهُم مَثَلَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا كَمَاءٍ أَنزَلْنَاهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الْأَرْضِ فَأَصْبَحَ هَشِيماً تَذْرُوهُ الرِّيَاحُ وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ مُقْتَدِراً* الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِينَةُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَالْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ خَيْرٌ عِندَ رَبِّكَ ثَواباً وَخَيْرٌ أَمَلًا
و زندگى دنيا را براى آنان وصف كن كه [در سرعت زوال و ناپايدارى] مانند آبى است كه آن را از آسمان نازل كنيم، پس گياه زمين به وسيله آن [به طور انبوه و در هم پيچيده] برويد، [و طراوت و سرسبزى شگفتانگيزى پديد آورد] آن گاه [در مدتى كوتاه] خشك و ريز ريز شود كه بادها آن را به هر سو پراكنده كنند؛ و خدا بر هر كارى تواناست.* مال و فرزندان، آرايش و زيور زندگى دنيا هستند، ولى اعمال شايسته پايدار نزد پروردگارت از جهت پاداش بهتر و از لحاظ اميد داشتن به آنها نيكوتر است.
براى آنها زندگى دنيا را به قطرههاى آب باران كه از آسمان نازل مىكنيم تشبيه كن.
اين قطرههاى حيات بخش بر كوه و صحرا مىريزد، دانههاى آمادهاى كه در زمينهاى مستعد نهفته است با ريزش آن جان مىگيرد و حركت تكاملى خود را آغاز مىكند.
پوست سخت و پرمقاومت دانه در برابر نرمش باران نرم مىشود و به جوانه گياه اجازه عبور مىدهد، سرانجام جوانه نورس از دل خاك سر بر مىآورد، آفتاب مىدرخشد، نسيم مىوزد، مواد غذايى زمين كمك مىكند و اين جوانه نورس با نيرو گرفتن از همه اين عوامل حيات، به رشد و نموّ خود ادامه مىدهد، آن چنان كه بعد از مدّت كوتاهى گياهان زمين سر بر سر هم مىگذارند و در هم فرو مىروند.
صفحه كوه و صحرا يك پارچه جنبش و حيات مىشود، شكوفهها و گلها و ميوهها يكى پس از ديگرى زينت بخش شاخهها مىشوند، گويى همه مىخندند، فرياد شادى مىكشند، به وجد و رقص درآمدهاند، ولى اين صحنه دلانگيز ديرى نمىپايد، بادهاى خزان شروع مىشود و گرد و غبار مرگ بر سر آنها مىپاشد، هوا به سردى مىگرايد، آبها كم مىشود و چيزى نمىگذرد كه آن گياه خرّم و سبز و خندان به شاخهها و برگهاى پژمرده و بىفروغ تبديل مىشود.
آن برگهايى كه در فصل بهار آن چنان شاخهها را چسبيده بودند كه قدرت هيچ طوفانى نمىتوانست آنها را جدا كند، آن قدر سست و بىجان مىشوند كه هر باد و نسيمى آنها را جدا كرده و با خود به هر سو مىبرد. آرى، خداوند بر هر چيزى توانا بوده و هست.
آيه بعد موقعيّت مال و ثروت و نيروى انسانى را كه دو ركن اصلى حيات دنياست در اين ميان مشخّص مىكند و مىگويد:
اموال و فرزندان، زينت حيات دنيا هستند، شكوفهها و گلهايى مىباشند كه بر شاخههاى اين درخت آشكار مىشوند، زود گذرند، كمدوامند و اگر از طريق قرار گرفتن در مسير «اللّه» رنگ جاودانگى نگيرند بسيار بىاعتبارند.
به هر حال همان گونه كه ديديم پابرجاترين اموال كه عبارت از باغ و زمين زراعتى و چشمه آب بود چگونه در چند لحظه نابود شد، در مورد فرزندان نيز گذشته از آن كه حيات و سلامتشان هميشه آسيبپذير است گاهى به صورت دشمنانى در مىآيند كه به جاى كمك بودن، مزاحم سرسختى خواهند شد.
سپس اضافه مىكند: باقيات صالحات، يعنى ارزشهاى پايدار و شايسته، نزد پروردگارت ثوابش بهتر و اميدبخشتر است.
اين باقيات صالحات عبارت است از هر فكر و انديشه صحيح كه آثار و بركاتش به همه مىرسد و نيز تمام عبادات و تقوا و خدمت به خلق و هر آنچه كه براى دنيا و آخرت انسان سود دارد.
بنابراين به چنين دنياى پرزرق و برق و پر فريب كه بسيار زودگذر و حاصلى براى انسان جز انواع گناهان و معاصى ندارد بايد با تمام وجود بىرغبت بود و چيزى جز زهد نثارش نكرد.
👈 ادامه دارد ....
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج 4 ، ص: 77
دعای #چهارم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
هدایت شده از انس با صحیفه سجادیه
#صحیفه_سجادیه_صفحه_ای
#صفحه_300
🌹 دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) "در روز #عرفه "
👌 دعای #چهل_هفت
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#صحیفه_سجادیه_بصورت_بند_به_بند
#دعا_چهل_هفت_91
دعای سیدالساجدین(ع) در روز عرفه:
🔹و نَبِّهْنِى مِنْ رَقْدَةِ الْغَافِلِينَ، وَ سِنَةِ الْمُسْرِفِينَ، وَ نَعْسَةِ الْمَخْذُولِينَ🔹
🔸و از خواب بى خبران بيدار كن واز غفلت بزهكاران و ناهوشیاری به خود رهاشدگان هشيار گردان🔸
#چهل_هفت
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح مختصر
#دعا_چهل_هفت_91
غفلت و اسراف
وَ نَبِّهْنِي مِنْ رَقْدَةِ الْغَافِلِينَ، وَ سِنَةِ الْمُسْرِفِينَ، وَ نَعْسَةِ الْمَخْذُولِينَ.
و مرا از خواب غافلان و از خوابآلودگى اسرافكاران و از چرت خوارشدگان، بيدار فرما.
«الْغَافِلِين»: تعريف غافل از جهتى مىتواند همان تعريف غفلت نيز باشد.
راغب اصفهانى در تعريف غفلت مىگويد: غفلت همان سهوى است كه به خاطر كمتوجّهى و كمهشيارى، نصيب انسان مىگردد. خداوند متعال در قرآن كريم غافل را اينگونه توصيف مىكند: (وَ لَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيراً مِّنَ الْجِنِّ وَ الْإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَّا يَفْقَهُونَ بِهَا وَ لَهُمْ أَعْيُنٌ لَّا يُبْصِرُونَ بِهَا وَ لَهُمْ أَذَانٌ لَّا يَسْمَعُونَ بِهَآ أُوْلَئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَئِكَ هُمُ الْغفِلُونَ): «به يقين گروه بسيارى از جن و انس را براى دوزخ آفريديم، آنها دلهايى دارند كه با آن حقايق را دريافت نمىكنند و چشمهايى دارند كه با آنها نمىبينند و گوشهايى دارند كه با آنها نمىشنوند، آنان همانند چهارپايان، بلكه گمراهترند. آنها همان غافل ماندگان هستند.» (اعراف/ 179.).
به عبارتى غفلت اين است كه انسان صاحب عقل و قلب باشد و در او تمام قدرت و استعدادِ لازم براى درك و فهم دنيا و آخرت و بصيرت در امور كلّى و جزيى، مادى و معنوى موجود باشد، آنگاه اين قدرت را در راه امور ناچيز هدر دهد.
حكيمى گفته: «اصل غفلت، محروميّت است». پس انسان غافل هميشه در محروميّت از فيوضات الهى و استفاده از نعمتهاى ربّانى به سر مىبرد.
«الْمُسْرِفِين»: اسراف، معانى گستردهاى دارد. گاه به زيادهروى در خوردن و آشاميدن اطلاق مىشود (اعراف/ 31.) و گاهى به انتقامگيرى و قصاصِ بيش از حد (اسراء/ 33.) و بعضى اوقات به انفاق و بذل و بخششى كه بيش از حد باشد (فرقان/ 67.) و گاهى در داورى و قضاوت كردن كه منجر به كذب و دروغ مىشود (غافر/ 28.) و نيز به اعتقاداتى كه منتهى به شكّ و ترديد مىشود (غافر/ 34.) و بعضى مواقع نيز به معنىِ برترى جويى و استكبار و استثمار است. كما اينكه قرآن فرعون را به عنوان مسرف معرفى كرده. (دخان/ 31.) و بالاخره گاه به معنى هرگونه گناه مىآيد. (زمر/ 53.) پس مسرِف كسى است كه اين گونه اسرافها از او سر مىزند.
#چهل_هفت
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#دعا_چهل_هفت_91
🙏خدایا مرا
از خواب بيخبران (آنانكه از راه حق دورى گزيده اند)
و از خواب آلودگى دورى كنندگان از حد اعتدال در كارهاشان،
و از چرت زدن خوارشدگان (آنانكه توفيق عبادت از آنها گرفته شده و به گمراهى رفته اند)
بيدار نما!!!
(چنان كن كه هميشه هشيار باشم تا هيچگاه از راه حق جدا نشده نيك بختى دنيا و آخرت را دريابم)
#چهل_هفت #فیض_الاسلام
🔹#مستند زندگی زیبا و البته تکان دهنده
شهید بزرگوار #شاهرخ_ضرغام
( #حر انقلاب اسلامی)
🙏 او از خدا خواسته بود همه گذشته اش را پاک کند. می خواست چیزی از او نماند. نه نام ، نه نشان ، نه قبر ، نه مزار و نه هیچ چیز دیگر. خدا هم دعایش را مستجاب کرد. پیکر سردار شهید شاهرخ ضرغام هرگز پیدا نشد...
🍀 https://b2n.ir/j26542
#حدیث_سرو
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_حكمت_234
◀️ صفات خوب برای #زنان
وَ قَالَ (علیه السلام): خِيَارُ خِصَالِ النِّسَاءِ، شِرَارُ خِصَالِ الرِّجَالِ؛ الزَّهْوُ وَ الْجُبْنُ وَ الْبُخْلُ؛ فَإِذَا كَانَتِ الْمَرْأَةُ مَزْهُوَّةً لَمْ تُمَكِّنْ مِنْ نَفْسِهَا، وَ إِذَا كَانَتْ بَخِيلَةً حَفِظَتْ مَالَهَا وَ مَالَ بَعْلِهَا، وَ إِذَا كَانَتْ جَبَانَةً فَرِقَتْ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ يَعْرِضُ لَهَا.
علی علیه السلام : برخی از نيكوترين خلق و خوى زنان، زشت ترين اخلاق مردان است، مانند، تكبّر، ترس، بخل، هر گاه زنى متكبّر باشد، بيگانه را به حريم خود راه نمى دهد، و اگر بخيل باشد اموال خود و شوهرش را حفظ مى كند، و چون ترسان باشد از هر چيزى كه به آبروى او زيان رساند فاصله مى گيرد.
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ تفاوت صفات مردان و زنان:
📜امام(عليه السلام) در اين كلام پربار به نكاتى از تفاوت فضايل اخلاقى در زن و مرد اشاره كرده مى فرمايد: «خصلت هاى نيك زنان، خصلت هاى بد مردان است (اين خصلت ها عبارتند از:) تكبر و ترس و بخل (زيرا) هنگامى كه زن متكبر باشد بيگانه را به خود راه نمى دهد و اگر بخيل باشد مال خود و همسرش را حفظ مى كند و اگر ترسو باشد از هر چيزى كه ممكن است به آبرو و عفت او صدمه بزند مى ترسد (و از آن فاصله مى گيرد)»; (خِيَارُ خِصَالِ النِّسَاءِ شِرَارُ خِصَالِ الرِّجَالِ: الزَّهْوُ، وَالْجُبْنُ، وَالْبُخْلُ; فَإِذَا كَانَتِ الْمَرْأَةُ مَزْهُوَّةً لَمْ تُمَكِّنْ مِنْ نَفْسِهَا، وَإِذَا كَانَتْ بَخِيلَةً حَفِظَتْ مَالَهَا وَمَالَ بَعْلِهَا، وَإِذَا كَانَتْ جَبَانَةً فَرِقَتْ مِنْ كُلِّ شَيْء يَعْرِضُ لَهَا).
«خيار» به معناى بهترين ها و «شرار» به معناى بدترين هاست. «زَهْو» به معناى تكبر و «فَرِقَت» از ريشه «فَرَقَ» بر وزن «ورق» به معناى ترس است. آنچه امام(عليه السلام) در اين كلام نورانى فرموده امورى براى حفظ عفت زن و دور نگه داشتن او از تعرض مردان آلوده و كثيف و حفظ جايگاه او در خانواده است. روشن است اگر زن در برابر مردان بيگانه تواضع و فروتنى كند ممكن است در او طمع ورزند، همچنين اگر به اصطلاح نترس باشد و به جاهاى خطرناك و يا بيابان هاى دوردست و خالى از سكنه برود و يا در شب هاى تاريك تنهايى بيرون برود و يا دعوت افراد مشكوك را براى سوار شدن به اتومبيل و مجالس مختلف آنها بپذيرد، ممكن است در معرض خطرات ناموسى قرار گيرد. اين جاست كه ترس براى او فضيلت خواهد شد و پاسدار و نگاهبان عفت اوست.
همچنين اگر زن نسبت به هزينه كردن اموال شوهر بخيل باشد مى تواند حافظ و نگاهبان ثروت او گردد; اما به عكس اگر دست بذل و بخشش او گشاده گردد ممكن است اموال شوهر و حتى اموال خودش را در مدت كوتاهى بر باد دهد و همين امر سبب اختلاف او با همسرش گردد و منجر به حوادثى شود كه بسيار ناخوشايند است.
اين صفاتِ به ظاهر مذموم جبران ضعف هايى را مى كند كه در بسيارى از زنان هست; جاذبه جنسى در برابر نامحرمان نقطه ضعفى براى او محسوب مى شود كه تكبر آن را جبران مى كند و ضعف جسمانى در برابر مهاجمان بيگانه نقطه ضعفى است كه ترس جبران كننده آن است و موقعيت آسيب پذير او در امانت دارى خانه چيزى است كه بخل آن را جبران مى كند.
بديهى است آنچه را امام(عليه السلام) در اين كلام نورانى بيان فرموده به صورت مطلق و فراگير نيست، به بيان ديگر منظور امام(عليه السلام) اين نيست كه در همه جا متكبر، يا ترسو و يا بخيل باشد، بلكه منظور مواردى است كه در صورت نداشتن اين صفات به عفت يا امانت او لطمه مى زند وگرنه زنان نبايد به بستگان، محرمان و دوستان زن خود تكبر ورزند يا از همه چيز حتى سايه خود بترسند يا در بخشش از اموال خود بخل به خرج دهند.
در حالات فاطمه زهرا(عليها السلام) مى خوانيم كه او در پايان جنگ احد به ميدان آمد و پيشانى و دهان پدر بزرگوارش را از خون شست و يا در شب زفاف پيراهن عروسى خود را به سائل بخشيد و همچنين دختر شجاعش زينب كبرى در كوفه و شام خطبه هايى خواند كه پشت دشمنان را به لرزه درآورد و پايه هاى كاخ آنها را متزلزل ساخت. نيز روشن است كه آنچه امام(عليه السلام) فرموده شامل تمام صفات فضيلت نمى شود; بسيارى از صفات برجسته است كه در زن و مرد هر دو يكسان است; مانند تقوا و پرهيزگارى و عبادات و اطاعات و امر به معروف و نهى از منكر، عشق و علاقه به علم، محبت به زيردستان و امثال آنها. اين نكته نيز قابل توجه است كه ممكن است اين صفات در زن وجود نداشته باشد كه بايد به صورتى كه در بالا آمد براى خود فراهم سازد و در پناه آنها عفت خويش را حفظ كند و از شر مردان هوس باز در امان بماند و نيز حافظ اموال خود و همسرش باشد.
مرحوم كمره اى مطابق معمول اين كلام نورانى را به نظم ترجمه كرده است:
آنچه در زن بود خجسته خصال
برشمر بدترين صفات رجال
زنِ با كبر «خودنگه دار» است
ندهد بر مراد غير مجال
چون كه باشد بخيل حفظ كند
مال خود را و شوى در هر حال
گر بترسد، به خانه پا بند است
چون هراسد ز سوى استقبال
#نهج_البلاغه_حكمت_234
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ #تفسیر_خوانی قرآن کریم
هر روز یک آیه
تفسیر نور – استاد محسن قرائتی
سوره #بقره
#بقره_113
وَقَالَتِ الْيَهُودُ لَيْسَتِ النَّصَرَى عَلَى شَىءٍ وقَالَتِ النَّصَرَى لَيْسَتِ الْيَهُودُ عَلَى شَيءٍ وَهُمْ يَتْلُونَ الْكِتَبَ كَذَلِكَ قَالَ الَّذِينَ لاَيَعْلَمُونَ مِثْلَ قَوْلِهِمْ فَاللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَمةِ فِيَما كَانُواْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ و یهودیان گفتند: مسیحیان بر حقّ نیستند، و مسیحیان گفتند: یهودیان بر حقّ نیستند، در حالى كه (هر دو گروه) آنان، كتاب آسمانى را مىخوانند! همچنین افراد نادان دیگر (همچون مشركان كه خبر از كتاب ندارند)، همانند سخن آنها را گفتند. پس خداوند در روز قیامت در آنچه اختلاف دارند، در بین آنان داورى خواهد نمود.
🔴 این آیه ترسیمى مجدّدى از سیماى متعصّبِ اهل كتاب است كه هرگروه در صدد نفى گروه دیگر است.
🔴 #تعصب بىجا و انحصارطلبى بىدلیل، ممنوع است. تحقیر و نادیده گرفتن دیگران، نشانهى استبداد و خودمحورى است. «لیست النصارى على شىء... لیست الیهود على شىء»
⏺کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
یا #امام_زمان عجل
بنَفْسی اَنْتَ اُمْنِیَّةُ شائِق یَتَمَنّی مِنْ مُؤْمِن وَمُؤْمِنَة ذَکَرا فَحَنّا
جانم فدايت،
تو آرزوي هر مشتاقي كه آرزو كند،
از مردان و زنان مؤمن
هر كه تو را ياد كرده ، از فراقت ناله كنند
✳️ صبا تو نکهت آن زلف مشک بو داری
به یادگار بمانی که بوی او داری
دلم که گوهر اسرار حسن و عشق در اوست
توان به دست تو دادن گرش نکو داری
در آن شمایل مطبوع هیچ نتوان گفت
جز این قدر که رقیبان تندخو داری
نوای بلبلت ای گل کجا پسند افتد
که گوش و هوش به مرغان هرزه گو داری
به جرعه تو سرم مست گشت نوشت باد
خود از کدام خم است این که در سبو داری
به سرکشی خود ای سرو جویبار مناز
که گر بدو رسی از شرم سر فروداری
دم از ممالک خوبی چو آفتاب زدن
تو را رسد که غلامان ماه رو داری
قبای حسن فروشی تو را برازد و بس
که همچو گل همه آیین رنگ و بو داری
ز کنج صومعه #حافظ مجوی گوهر عشق
قدم برون نه اگر میل جست و جو داری
🔅 برنامه ی روزانه #حافظ_خوانی
#حافظ_غزل_446
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
🙏بار الها
درود فرست
از امروز تا روز قيامت
از جانب خودت بر #اصحاب_محمد
#تابعان_حقيقى و #صحابه_واقعى ایشان
درودى كه به سبب چنان كنى كه
آنها فقط عبد و بنده ی تو باشند ...
#دعا_چهارم_ 16
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_4
#دعا_چهارم_16
دعا برای #اصحاب_محمد
قسمت 22
شرح ادامه ی لینک زیر
https://eitaa.com/sahife2/39635
🔴 4- #استعداد براى جهان آخرت 1
اگر به آيات قرآن مجيد دقّت كنيد، آن جا كه سخن از ايمان و عمل صالح و اخلاق حسنه و خدمت به نوع و جهاد فى سبيل اللّه و انفاق و صدقه و ساير شؤون الهى و انسانى به ميان آمده، در حقيقت سخن از بروز دادن استعداد براى سفر آخرت و توشهگيرى از دنيا جهت سعادت در آن جهان و به دست آوردن رضوان حق به ميان آمده است.
آبادى جهان آخرت در پرتو حيات طيّبه در اين جهان است، و حيات طيّبه محصول ايمان و عمل صالح مىباشد.
آمادگى براى قرار گرفتن در نعيم ابد و بهشت عنبر سرشت و جوار رحمت حضرت ربّ و قرب جناب اللّه، در سايه تقوا و عبادت و خدمت به خلق و رعايت حلال و حرام خدا ميسّر است.
در معارف اسلامى بابى تحت عنوان آمادگى براى موت آمده كه به چند روايت بسيار مهم از آن فصل اكتفا مىكنم:
قيلَ لِأميرالمُومِنين عليه السلام: مَا الْاستعدادُ لِلمَوتِ؟ قال: أداءُ الفَرائِضِ، اجْتِنابُ المَحارِم، وَالْاشتِمالُ عَلَى الْمَكارِمِ، ثمَّ لا يُبالى أوَقَعَ عَلَى الْمَوْتِ أمْ وَقَعَ الْمَوْتُ عَلَيهِ، وَاللّهِ ما يُبالِى ابْنُ أبى طالِبٍ أوَقَعَ عَلَى الْمَوْتِ أمْ وَقَعَ الْمَوتُ عَلَيهِ.
به محضر مقدّس اميرالمؤمنين عليه السلام عرضه داشتند. راه استعداد يافتن براى مرگ چيست؟ فرمود: اداى واجبات، ترك محرّمات، دارا بودن مكارم اخلاقى. چون اين سه حقيقت پرونده آدمى را تشكيل دهد، باكى نيست كه در كام مرگ افتد يا مرگ وى را بگيرد. به خدا قسم! پسر ابوطالب را از مرگ نگرانى نيست كه در دهان مرگ قرار گيرد يا مرگ وى را دريابد.
على عليه السلام در خطبه وسيله فرمود:
غائبى نزديكتر از مرگ نيست، آن كه بر پشت زمين مىرود عاقبتش زير زمين است، شب و روز از عمر مىكاهد، هر صاحب حياتى را در اين جهان غذايى است و هر دانهاى را خورندهاى است، و تو غذاى مرگى. آن كس كه قدرشناس روزگار و ايّام و شبانه روز و ساعات و لحظات عمر گرانمايه باشد از آماده شدن براى مرگ و به آغوش گرفتن هماى سعادت ابديّه غفلت نكند. ثروتمند را با ثروتش از چنگ مرگ گريزى نيست و فقر فقير مانع از انتقال او به عالم آخرت نمىباشد.
👈 ادامه دارد ....
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج 4 ، ص: 82
دعای #چهارم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_4
#دعا_چهارم_16
دعا برای #اصحاب_محمد
قسمت 22
🔴 4- #استعداد براى جهان آخرت 2
قالَ بَعْضُ الأئِمَّةِ: حاسِبُوا أنْفُسَكُمْ قَبْلَ أنْ تُحاسَبُوا، وَزِنُوا أعمالَكُمْ بِميزانِ الْحَياءِ قَبْلَ أنْ تُوزنُوا.
از بعضى از ائمّه هدايت، نقل شده: قبل از آن كه در درگاه عدل الهى به حسابتان برسند به حساب خود برسيد و كارهاى خود را به ترازوى حياى از حق بسنجيد، پيش از آن كه به ميزان دقيق قيامت بسنجند.
سلمان فارسى مىفرمايد:
سه چيز مرا به خنده آورده و سه برنامه مرا گريانده است.
سه مسألهاى كه مرا به گريه نشانده: فراق عزيزانى چون محمّد صلى الله عليه و آله و حزب او، ترس از اوضاع قيامت و ايستادن در دادگاه الهى است.
و سه برنامهاى كه مرا به خنده آورده: دنباله رو دنياست كه مرگ به دنبال اوست، غافلى كه از وى غفلت ندارند، و آن كه دهانش پر از خنده است و نمىداند خدا از او راضى است يا بر وى غضبناك مىباشد. »
عَنْ أبى عُبَيدَةَ قالَ: قُلْتُ لأبى جَعْفَرٍ عليه السلام: جُعِلْتُ فِداكَ، حَدِّثْنى بِما أنْتَفِعُ بِهِ، فَقَالَ: يا أباعُبَيْدَةَ! أكثِر ذِكْرَ الْمَوْتِ فَما أكثَرَ ذِكْرَ المَوْتِ إنْسانٌ إلّازَهَدَ فِى الدُّنْيا.
ابوعبيده به حضرت باقر عليه السلام عرضه داشت: فدايت شوم، سخنى برايم بگو كه از آن بهرهمند شوم. حضرت فرمود: زياد #ياد_مرگ كن، كه هر انسانى زياد به ياد مرگ باشد نسبت به دنيا (جمع ثروت و خورد و خوراك و شهوات و غرايز و قدرت وسطوت) بىميل مىشود.
سُئِلَ رَسُولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله: أىُّ الْمُؤمِنينَ أكْيَسُ؟ قالَ أكثَرُهُمْ ذِكْراً لِلْمَوْتِ وَأشَدُّهُمْ لَهُ اسْتِعْداداً.
از رسول خدا صلى الله عليه و آله پرسيدند: زيركترين مؤمنان كيست؟ حضرت فرمود:
آن كه بيشتر ياد موت كند و آمادگى فوقالعادهترى پيدا نمايد.
در «نهج البلاغه» آمده است.
مَنْ أكْثَرَ مِنْ ذِكْرِ الْمَوْتِ رَضِىَ مِنَ الدُّنْيا بِاليَسير.
آن كه زياد ياد مرگ است، به كم دنيا خشنود است.
به حضرت سجّاد عليه السلام عرضه داشتند: بهترين مرگى كه عبد با آن روبرو مىشود كدام است؟ فرمود:
آن است كه از بناها و خانهها و قصورش آسوده گشته باشد. گفتند: يعنى چه؟
فرمود: منظورم توبه از گناه و استقرار بر خيرات است، كه با داشتن توبه مقبول و پرونده پر از نيكى، ورود انسان بر خدا ورود محبوبانه و كريمانه است.
امام صادق عليه السلام فرمود: چون به رختخوابت رفتى، بنگر كه چه خوردى و روز گذشتهات چه به دست آوردى و بدان كه مرگت حتمى است و بازگشت تو به حق، غيرقابل ترديد است.
آن كس كه با توجّه به آيات قرآن و گفتار انبيا و امامان، براى مرگ استعداد پيدا كند به سه حقيقت ديگرى كه در پايان دعاى چهارم اشاره شده يعنى آسانى مرگ و به سلامت بيرون آمدن از آزمايشها و نجات از عذاب و ورود به بهشت الهى خواهد رسيد.
👈 ادامه دارد ....
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج 4 ، ص: 82
دعای #چهارم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
🙏بار الها
درود فرست
از امروز تا روز قيامت
از جانب خودت بر #اصحاب_محمد
#تابعان_حقيقى و #صحابه_واقعى ایشان
#دعا_چهارم_16
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_4
#دعا_چهارم_16
دعا برای #اصحاب_محمد
قسمت 23
🔴 ويژگىهاى #صحابه_واقعی
#ایمان_حقیقی 1
در هر صورت صحابى و تابعى بودن كار آسانى نيست، صحابى و تابعى و پيرو واقعى كسى است كه در حدّ قبول حضرت حق از ايمان و عمل صالح و اخلاق حسنه برخوردار باشد و در پيشگاه حق چه در دنيا و چه در آخرت، مصداق ظلم، فسق، فجور، خيانت، تعرّب بعد از هجرت، مارق، ناكث، قاسط، منافق، توبه شكن به حساب نيايد، كه صحابى و تابعى مانند ديگران از اين امور مصونيّت نداشتند و تنها آنان كه راه پرعظمت صراط مستقيم و تقوا را تا هنگام مرگ ادامه دادند از هجوم آن خطرات مصون ماندند و رضايت حق را براى خود نگاه داشتند و به عالم آخرت بردند، ولى گروهى كه بيعت شكستند و از عنوان صحابى و تابعى و پيرو به در آمدند به حكم آيات قرآن به عذاب الهى دچار شدند.
معارف الهيّه، علائم و صفات و خصوصيّاتى براى مؤمن واقعى ذكر كردهاند كه لازم است در پايان اين جلد به قسمتى از آن ويژگىها اشاره شود تا به قول قرآن مجيد خبيث را از طيّب تميز دهيد و بر خلاف حكم الهى حكم نكنيد و چون فخر رازى نگوييد كه تمام صحابه پيامبر داراى مقام عصمت بودند و هر چه انجام دادند عين حقيقت بود، «1» كه دروغى چون اين سخن در جهان علم و عقل و انديشه و انصاف نظير ندارد.
امام رضا عليه السلام از پدرانش از رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل مىكند:
الإيمانُ إقْرارٌ بِاللِّسانِ، و مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ، وَعَمَلٌ بِالأركان.
ايمان اقرار به زبان، معرفت به قلب و عمل به اعضاى جسم است.
آن كه دلش منوّر به نور شناخت خداست و معبودى جز حضرت او ندارد و زبانش مترنّم به امور ايمانى از قبيل شهادتين، نماز، امر به معروف و نهى از منكر و نصيحت و موعظه و پند، و چشم و گوش و دست و پا و شكم و شهوتش در تسخير مسائل ايمانى والهى است به حق كه مؤمن واقعى است. چنين انسانى با سير و حركتى كه در صراط مستقيم حق دارد به تدريج به صفا و لطافت و فضيلت و حقيقت آراسته مىگردد، تا جايى كه جز محبوبش چيزى در عرصه گاه حياتش نماند.
او با هيچ قيمتى حاضر نمىشود معشوقش را از دست بدهد، آزار و شكنجه و سختى و شهادت در راه دوست برايش از عسل شيرينتر شود، وجودش براى ديگران چراغ راه مىگردد و هويّت و هستيش براى عباد خدا منبع بركت مىشود.
بيداران راه دوست در حقّ چنين مؤمنى گفتهاند:
«چون اللّه بنده را شايسته مقام قرب گرداند و او را شراب لطف ابد بچشاند ظاهر و باطنش را از ريا و نفاق صاف مىكند، محبّت اغيار را در باطن وى گنجايى نماند، مشاهد لطف خفى گردد، به چشم عبرت در حقيقت كون نظاره مىكند، از مصنوع با صانع مىنگرد و از مقدور به قادر مىرسد، آن گاه از مصنوعات ملول گردد و به محبّت صانع مشغول شود، دنيا را خطر نماند، عقبى را بر خاطر او گذر نماند، غذاى او ذكر محبوب گردد، تنش در هيجان شوق معبود نازد، دل در محبّت محبوب مىگدازد، نه روى اعراض، نه سامان اعتراض.
چون بميرد حواسّ ظاهرش از دور فلك بيرون آيد، كل اعضايش از حركت طبيعيش ممتنع گردد. اين همه تغيّر، ظاهر را بود وليكن باطن از شوق و محبّت پر بود.
أمواتٌ عِندَ الْخَلْق، أحياءٌ عِنْدَ الرَّبِّ.
نزد خلايق مردگانند و نزد پروردگار، زندگان
👈 ادامه دارد ....
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج 4 ، ص: 86
دعای #چهارم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_4
#دعا_چهارم_16
دعا برای #اصحاب_محمد
قسمت 23
🔴 ويژگىهاى #صحابه_واقعی
#ایمان_حقیقی 2
در «اصول كافى»، باب
«فى أنّ الإيمانَ مَبثوتٌ لِجوارِحِ البَدَنِ كُلِّها»
و «وسائل الشيعه»
«بابُ الفُروضِ عَلَى الجوارح وَ وُجوبِ القيامِ بِها»
روايتى بسيار مهم و روشنگر از امام صادق عليه السلام نقل شده، كه لازم است تمام مرد و زن مؤمن از متن آن روايت اطلاع پيدا كنند.
فشرده و خلاصهاى از آن روايت چنين است:
ابوعمرو زبيرى مىگويد: «به حضرت صادق عليه السلام اظهار كردم: دانشورا، روشنم كن كه برترين عمل در پيشگاه خداوند چيست؟ فرمود: آنچه خدا هيچ عملى را جز با تحقّق آن نمىپذيرد.
عرضه داشتم: آن چيست؟
فرمود: پذيرش اللّه كه جز او اله و معبودى نيست.
عرضه داشتم: روشنم نمىكنيد كه اين پذيرش، قول با عمل است يا قول تنهاست؟
فرمود: اين پذيرش سرتاسر عمل است و قول گوشهاى از آن عمل.
گفتم: توضيح دهيد.
فرمود: اين پذيرش هر سه حوزه قلب و زبان و اندام (عقيده، ابلاغ و عمل) را فرا مىگيرد.
اما آنچه به عهده قلب و عقل است، پس دريافت و شناخت و شكلگيرى و رضامندى و تسليم به اين است كه جز اللّه، الهى نيست، شريكى ندارد و او را همشأن و همسر و فرزندى نيست (نفى ادّعاهاى تزويرگران تاريخ كه به نام شريك و همشأن و همسر و فرزند براى خدا، تودههاى خلق محروم را افسون داشته، حقوق انسانى آنان را تصاحب كرده و ايشان را به هر راه كه مىخواستند مىراندهاند) و اين وظيفهاى است كه خدا بر دوش انديشه و بينش نهاده است.
و اما آنچه را زبان عهدهدار شده است، پس اظهار و ابلاغ و اعلام دريافت عقل و دل است، چه خداى متعال فرمان داده است كه:
«اعلام كنيد كه اللّه خدا پروردگار ما و شماست.
در آيه ديگر مىگويد:
«آنان كه اعلام كردند كه نقشبند و نظام بخش زندگى ما خداست سپس در اين راه پايمردى كردند ...» «2» و اين تعهدى است كه خدا به دوش زبان گذاشته است و اين عمل آن است.
و اما آنچه تعهّد دستها و اندام است، پس يورش بر آنانى است كه خدا فرمان داده است كه چونان باز بر آنان تازند و همچون صاعقه بر جانشان زنند؛ چه اين ذات بارى است كه فرمان مىدهد:
فَإِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنَّاً بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاءً حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا»
پس هنگامى كه [در ميدان جنگ] با كافران روبرو شديد، گردن هايشان را به شدت بزنيد تا آن گاه كه بسيارى از آنان را با سختى و غلظت از پاى درآوريد، در اين هنگام [از دشمن اسير بگيريد و] آنان را محكم ببنديد، [پس از اسير گرفتن] يا بر آنان منت نهيد [و آزادشان كنيد]، يا از آنان [در برابر آزاد كردنشان] فديه و عوض بگيريد تا آنجا كه جنگ بارهاى سنگينش را بر زمين نهد.
يعنى حاكميّت مطلق و جهانِ شمول الهى مستقر گردد، و اين تعهّدى است كه خدا بر جسم و اندام فرض كرده است، كه سركوبى دشمن كار بازوهاست.
تا آن كه امام صادق عليه السلام فرمايد:
وَبِتَمامِ الإيمانِ دَخَلَ الْمُؤمِنُونَ الْجَنَّةَ، وَبِالنُّقْصانِ دَخَلَ الْمُفَرِّطُونَ النّارَ.
با انجام تعهّدات در هر سه مرحله دل و زبان و اندام (عقيده و ابلاغ و عمل) است كه مؤمنان وارد بهشت مىگردند، و با كوتاهى در هر يك از اين سه زمينه است كه ساده گزينان به آتش جهنّم درافتند.
آيا مىتوان گفت، صحابى اگر كوتاهى در يكى از اين سه زمينه داشته باشد از آيات عذاب مستثنى است؟
تاريخ نشان مىدهد كه عدهاى از اصحاب بر اثر پيروى از هوا از جاده صواب منحرف شدند و بر اثر كوتاهى آنان ضربههاى هولناكى به پيكر اسلام وارد آمد كه هنوز جبران نشده است! روى اين حساب چگونه مىتوان آنان را مجتهد و مصيب، داراى مقام عصمت و تقوا و از همه مهمتر مستثناى از آيات قرآن و معارف حقّه الهيّه دانست؟!
امام صادق عليه السلام از رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل كردند:
لَيْسَ الإيمانُ بِالتَّحَلّى وَلا بِالتَّمَنّى وَلكِنَّ الإيمانَ ما خَلُصَ فِى الْقَلبِ وَصَدَّقَهُ الأعْمالُ.
ايمان امورى ظاهر بدون ارتباط با قلب و آرزوى نجات در كنار اعتقاد منهاى عمل نيست، ايمان حقيقتى خالص در قلب است كه اعمال انسان آن حقيقت را تصديق كند.
👈 ادامه دارد ....
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج 4 ، ص: 88
دعای #چهارم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_4
#دعا_چهارم_16
دعا برای #اصحاب_محمد
قسمت 23
🔴 ويژگىهاى #صحابه_واقعی
#ایمان_حقیقی 3
عرفاى بزرگ شيعه در زمينه ايمان حقيقى يعنى باور داشتن حق و انبيا و ملائكه و كتب آسمانى و قيامت و عمل بر اساس ايمان و عقيده و نيز ضرر آلوده شدن به گناه مىفرمايند:
«بدان كه حق تعالى از ملكوت ارواح راهى به روح نهاده است، و از روح راهى به دل گشاده، و از دل راهى به نفس نهاده، و از نفس راهى به قالب صورت كرده، تا هر مدد و فيض كه از عالم غيب به روح رسد، از روح بدان راه به دل رسد، و از دل راهى به نفس رسد، و از نفس اثرى به قالب رسد، و از قالب عملى مناسب آن پديد آيد.
و اگر بر صورت قالب عمل ظلمانى شيطانى پديد آيد، اثر آن ظلمت به نفس رسد، و از نفس كدورتى بر دل رسد، و از دل غشاوتى به روح رسد، و نورانيّت روح را در حجاب كند، چون هاله كه گِرد ماه درآيد، به قدر آن حجاب، راه روح به عالم غيب بسته شود و از مطالعه آن عالم بازماند و مدد فيض به او كمتر رسد، و هر چند آن عمل ظلمانى بر قالب زياده شود، اثر ظلمت به روح زياده شود و حجاب او بيشتر گردد و به قدر حجاب، بينايى و گويايى و شنوايى و دانايى روح كمتر مىشود.
اما اگر مطالعه بر قانون شريعت به او نرسد- العياذ باللّه- خوف آن باشد كه سوء الخاتمه به او پيوندد و به صفت:
صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَعْقِلُونَ
كر و لال و كورند، به همين سبب [درباره حقايق] انديشه نمىكنند.
موصوف گردد، و اين جمله چون طلسمى است كه حق تعالى از جسمانى و روحانى به يكديگر بستهاند و كليد طلسم گشايى آن «شريعت» كرده.
و شريعت را ظاهرى است و باطنى، و ظاهر آن اعمال بدنى است، كه كليد طلسم گشايى صورت قالب آمده و آن كليد را پنج دندانه است:
بُنِىَ الإسْلامُ عَلى خَمْسٍ، عَلَى الصَّلاةِ وَالزَّكاةِ وَالصَّومِ وَالْحَجِّ وَالْوِلايَةِ، وَلَمْ يُنادَ بِشَىْءٍ كَما نُودِىَ بِالْوِلايَةِ.
اسلام بر پنج پايه نهاده شده: نماز، زكات، روزه، حج و ولايت، و نسبت به هيچكدام به اندازه ولايت تأكيد نشده است.
زيرا كه طلسم صورت قالب را به پنج حواس بستهاند، به كليد پنج دندانه: «بُنِىَ الإسْلامُ عَلى خَمْسٍ» توان گشود.
و باطن شريعت اعمال قلبى است و سرّى و روحى، و آن را «طريقت» خوانند، و طريقت كليد طلسم گشايى باطن انسان است تا به عالم حقيقت راه يابد.
👈 ادامه دارد ....
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج 4 ، ص: 91
دعای #چهارم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
و شريعت را فرستادند تا ميل كردن آن به مراتع بهيمى و تمتّعات حيوانى به فرمان باشد نه به طبع، زيرا كه از طبع همه ظلمت و كدورت خيزد، و از فرمان همه نور و ايمان؛ زيرا كه چون به طبع كند همه خود را بيند و حق را نبيند و اين همه ظلمت است و حجاب، و چون همه به فرمان كند، آن همه حق بيند و خود را نبيند هيچ و اين همه عين نور است و رفع حجب.
ديگر آن كه هر ظلمت و حجاب كه در قالب، به واسطه حركات طبيعى پديد آيد كه بر وفق مراد نفس رفته باشد به واسطه اوامر شرعى كه به خلاف مراد نفس مىرود و بر مىخيزد.
ديگر هر ركنى از اركان شرع او را تذكّرى از قرارگاه اول و آمدن او از آن عالم ارشاد مىكند او را به مراجعت به مقام خويش، و آن جوار ربّ العالمين است و او را در مراجعت معاونت كند، چنانكه كلمه لا اله الا اللّه او را خبر دهد از عالم وحدانيت و آن حالت كه ميان او و حضرت حق هيچ واسطه نبود؛ شوق آن عالم و ذوق آن حالت در دلش پديد آيد، آرزوى مراجعت كند، دل از اين عالم سفلى برگيرد، لذّات شهوات بهيمى بر كام جانش تلخ شود، متوجّه حضرت خداوندى گردد.» «1»
👈 ادامه دارد ....
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج 4 ، ص: 93
دعای #چهارم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2