eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.6هزار عکس
2.4هزار ویدیو
1.6هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✳️در اين جا سؤال مهمى پيش مى آيد و آن اين که : مفهوم اين گفتار امام (عليه السلام) اين است که حکميّت را با ميل و رضاى باطنى و طبق وظيفه شرعى پذيرفته است در حالى که از خطبه هاى متعدّدى در «نهج البلاغه» برمى آيد که حکميّت را بر امام (عليه السلام) تحميل کرده اند و امام (عليه السلام) از اين تحميل سخت ناراحت بود، اين دو چگونه با هم سازگار است ؟ ✳️در پاسخ اين سؤال، بايد گفت : امام هرگز مخالف مسأله حکميّت نبود، امام (عليه السلام) در واقع بر دو نکته پافشارى داشت : نخست اين که : بلند کردن قرآنها بر سر نيزه ها تنها مکر و فريب و توطئه براى جلوگيرى از پيروزى لشکر امام (عليه السلام) در آخرين لحظات و ايجاد اختلاف و نفاق در لشکر امام (عليه السلام) بود و گر نه شاميان هرگز آماده پذيرش حکميّت قرآن نبودند و به تعبير امام (عليه السلام) نه اهل دين بودند و نه اهل قرآن ديگر اين که امام (عليه السلام) با انتخاب فرد نادان و بى خبرى همچون «ابو موسى اشعرى» براى ارجاع به قرآن مخالف بود، بنابراين هيچ گونه تضادّى ميان محتواى اين خطبه، و خطبه هاى ديگر نهج البلاغه نيست. شاهد اين موضوع اين است که : فرزند برومند امام (عليه السلام) نيز در روز «عاشورا» طبق نقل مقاتل، قرآن را گرفت و بر سر گذارد و در برابر لشکر کوفه ايستاد و گفت : «يا قَوْمِ إنَّ بَيْنِي وَبَيْنَکُمْ کِتَابُ اللهِ وَسُنَّةُ جَدِّي رَسُولِ اللهِ; اى قوم : حاکم در ميان من و شما قرآن و سنّت جدّم رسول الله باشد»
📗عنوان کتاب: نجواهای عاشقانه (قطعاتی کوتاه از صحیفه سجادیه برای تعقیبات نماز) (معرفی شده در برنامه استاد صفایی بوشهری) 👤 نویسنده: استاد جواد محدثی فروشگاه کتاب سمت خدا:samtekhoda.org 💳 لینک خرید این کتاب :https://b2n.ir/f62975 🔻 شماره تلفن جهت دریافت کتابها ۰۲۵۳۷۷۴۳۷۰۵ ( ۸ صبح تا ۱۵ ) ✅ کانال فروشگاه کتاب سمت خدا در ایتا: https://eitaa.com/samtekhoda3_ketab
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره ✳️ يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّخِذُواْ الْيَهُودَ وَالنَّصَرَى‏ أَوْلِيَآءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَآءُ بَعْضٍ وَمَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَايَهْدِى الْقَوْمَ الظَّلِمِينَ‏ ✳️ اى كسانى كه ایمان آورده اید؟ یهودیان و مسیحیان را سرپرست و یاور نگیرید، (زیرا) بعضى از آنان یار و یاور بعض دیگرند و هر كس از شما كه آنان را ولىّ خود قرار دهد پس قطعاً از آنان است. همانا خداوند، قوم ستمگر را هدایت نمى كند. 👈ذكر یهود و نصارى در آیه، از باب نمونه است، وگرنه شكّى نیست كه ولایت هیچ كافرى را هم نباید پذیرفت. از آیات دیگر قرآن استفاده مى شود كه بهره گیرى از غذاهاى غیر گوشتى اهل كتاب، یا ازدواج موقّت با آنان، یا داد و ستد و زندگى مسالمت آمیز با آنان جایز است. و هیچ یك از این مسائل به معناى سلطه پذیرى آنان نیست. 👈 با نصب نرم افزار زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇 https://cafebazaar.ir/app/com.ghadeer.tafsirnour ⏺کانال انس با 🆔 @sahife2
برنامه ی وَمِنْ كلام لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ في حثّ أصحابه على القتال. اين سخن را امام عليه السلام درباره مسأله حكميّت بعد از شنيدن گفتگوى بعضى در مورد آن، بيان فرمود. *️⃣همان گونه كه در بالاآمد اين خطبه به طور كلى درباره «مسأله حكمين» بعد از جنگ «صفّين» ايراد شده است و از چند بخش تشكيل مى شود. نخست امام عليه السلام فلسفه قبول حكميّت را با استدلال به آيات قرآن بيان مى كند. در بخش ديگرى به پاسخ ايرادهاى آنها مى پردازد. و در بخش سوّم آنها را نصيحت مى كند كه دست از خلاف بردارند و براى پيكار با ظالمان شام، خود را آماده كنند و آنها را بر كوتاهى ها و مخالفت ها و بى انضباطى ها ملامت و سرزنش مى نمايد. ❇️ بخش دوم: اصحاب غیر قابل اعتماد *️⃣إنَّ أَفْضَلَ النَّاسِ عِنْدَ اللَّهِ مَنْ كَانَ الْعَمَلُ بِالْحَقِّ أَحَبَّ إِلَيْهِ وَ إِنْ نَقَصَهُ وَ كَرَثَهُ مِنَ الْبَاطِلِ وَ إِنْ جَرَّ إِلَيْهِ فَائِدَةً وَ زَادَهُ. فَأَيْنَ يُتَاهُ بِكُمْ وَ مِنْ أَيْنَ أُتِيتُمْ، اسْتَعِدُّوا لِلْمَسِيرِ إِلَى قَوْمٍ حَيَارَى عَنِ الْحَقِّ لَا يُبْصِرُونَهُ وَ مُوزَعِينَ بِالْجَوْرِ لَا يَعْدِلُونَ [عَنْهُ] بِهِ، جُفَاةٍ عَنِ الْكِتَابِ، نُكُبٍ عَنِ الطَّرِيقِ. مَا أَنْتُمْ بِوَثِيقَةٍ يُعْلَقُ بِهَا وَ لَا [زَوَافِرَ] زَوَافِرِ عِزٍّ يُعْتَصَمُ إِلَيْهَا، لَبِئْسَ [حُشَاشُ] حُشَّاشُ نَارِ الْحَرْبِ أَنْتُمْ؛ أُفٍّ لَكُمْ، لَقَدْ لَقِيتُ مِنْكُمْ بَرْحاً يَوْماً أُنَادِيكُمْ وَ يَوْماً أُنَاجِيكُمْ، فَلَا أَحْرَارُ صِدْقٍ عِنْدَ النِّدَاءِ وَ لَا إِخْوَانُ ثِقَةٍ عِنْدَ النَّجَاءِ. ✳️2. سرزنش كوفيان و گمراه: *️⃣همانا برترين مردم در پيشگاه خدا كسى است كه عمل به در نزد او دوست داشتنى تر از باشد، هر چند از قدر او بكاهد و به او زيان رساند، و باطل به او سود رساند و بر قدر او بيفزايد. مردم چرا حيران و سرگردانيد و از كجا به اينجا آورده شديد؟ آماده شويد براى حركت به سوى شاميانى كه از حق روى گرداندند و آن را نمى بينند، و به ستمگرى روى آورده حاضر به پذيرفتن عدالت نيستند، از كتاب خدا فاصله گرفتند، و از راه راست منحرف گشتند. افسوس اى كوفيان شما وسيله اى نيستيد كه بشود به آن اعتماد كرد، و نه ياوران عزيزى كه بتوان به دامن آنها چنگ زد شما بد نيروهايى در افروختن آتش جنگ هستيد، و بر شما. چقدر از دست شما ناراحتى كشيدم، يك روز آشكارا با آواز بلند شما را به جنگ مى خوانم و روز ديگر آهسته در گوش شما زمزمه دارم، نه آزاد مردان راستگويى هستيد به هنگام فراخواندن و نه برادران مطمئنّى براى راز دارى هستيد. http://farsi.balaghah.net/محمد-دشتی/ترجمه 👌 شرح این خطبه ی نورانی را (با عناوین زیر) " اینجا " بخوانید: 👇 👈 افسوس، شما مرد میدان جهاد نیستید! امام علی علیه السلام 🆔 @sahife2
🌹 دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) " آنگاه که از گناهانش آمرزش میخواست یا در طلب گذشت از عیوبش تضرع میکرد" (بند 4) https://eitaa.com/sahife2/53128 دعای صحیفه سجادیه 🙏 کانال انس با 🆔 @sahife2
‏ 2 ‏ 1 1 ✳️ سديد الدين محمد عوفى در كتاب «جوامع الحكايات» نقل مى‏كند: «تاجرى معروف و آبرودار و مورد توجّه مردم زيارت كعبه الهى كرد، جهت مخارج سفر مقدارى زر مهيا نمود و گوهرى نفيس كه قيمت آن سه هزار دينار بود با آن زر در هميانى نهاد و بر كمر بست. در منزلى از منازل راه به قصد قضاى حاجت از كاروان فاصله گرفت، هميان از ميان بگشاد و به كنارى گذاشت ومشغول قضاى حاجت شد، چون از كار خود فراغت يافت، برداشتن هميان را فراموش كرد و به راه خود ادامه داد، پس از مدتى از هميان ياد آورد به محل قضاى حاجت بازگشت ولى هميان را نيافت چون اموال ديگر در اختيار داشت و مى‏توانست ادامه سفر دهد، از گم شدن هميان غصّه‏اى به خود راه نداد. پس از اداى حج و بجا آوردن مناسك به وطن اصلى مراجعت نمود، در حالى كه در وطن انواع محنت‏ها به او حمله ور شد و كار به جايى رسيد كه جهت حلّ مشكل هر تيرى به تركش مى‏گذاشت و مى‏انداخت به خطا مى‏رفت و هر تجارت كه از راه تجربه پيش مى‏گرفت دچار خسران مى‏شد. در مدتى اندك تمام مال و منال او از دست برفت، از خوف مردم و ترس طلب كار و شرمسارى از دوستان و خلاصه شدت رنج و غم، وطن اصلى را وداع كرد و ترك شهر وديار نمود. 👈ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج‏ 7 ، ص: 289 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
‏ 2 ‏ 1 2 ✳️ او با زن و فرزند در حركت بود، نه منزلى پديد و نه مقصدى معين و نه راحله‏اى مهيا و نه زادى پيدا، همان طور در حركت بود تا به دهى رسيد، در سرايى خراب فرود آمد، فصل زمستان رنج و مشقت آنان را بيش از پيش كرد، در چنين وضعيتى همسر او دچار وضع حمل شد، به مرد گفت: آخر ترتيب كار من بساز و چراغى برافروز و به جهت من غذايى مناسب حال تهيه كن. مرد را بيش از اندكى پول نقره نبود، مى‏گويد: در آن شب تاريك برخاستم و به دكّان بقالى رفتم و او را التماس كردم تا دكّان خود را باز كرد، شرح حال بدو باز گفتم قدرى روغن و شكر به من داد، ظرف روغن و كيسه شكر به سوى منزل مى‏بردم، پايم به سنگى سخت آمد، با سر بيفتادم كاسه روغن شكست و آن روغن با گل و لاى مخلوط شد، هر ذرّه شكر به جايى ريخت، در حالى كه فرياد از نهادم برآمد از جاى برخاستم و به آواز بلند گريه سر دادم و بر خود و اين همه رنجى كه به من رسيده نوحه كردم، 👈ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج‏ 7 ، ص: 289 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
‏ 2 ‏ 1 3 ✳️ ناگهان مردى سر از پنجره خانه بيرون كرد و آواز داد: اى مرد تو را چه مى‏شود كه در اين نيمه شب به فرياد آمده‏اى و مزاحم خواب مردمان شده‏اى، گفتم: عيالم دچار وضع حمل است، دو درهمى پول نقره داشتم روغن و شكر خريدم آنهم از دستم برفت. گفت: اى مرد براى دو درهم نقره عزا لازم نيست و گريه و زارى معنا ندارد، گفتم: درد من همين نيست مرا وقتى ثروتى ونعمتى وافر بود، در حدى كه سه هزار دينار همراه گوهرى گران از دست دادم و ذرّه‏اى غصه نخوردم، اما امروز اين دو درهم براى من مالى بود و گوشه‏اى از درد مرا دوا مى‏كرد، تضرّع و زاريم و فرياد وناله‏ام بى جا نيست، در اين موقعيت جاى سرزنش نمى‏باشد. صاحب خانه مرا نزد خود دعوت كرد و گفت: وصف هميان خود را بازگوى، گفتم: اى خواجه از سر اين داستان بگذر و بيچارگان را به سخن بى معنا ميازار، خواجه گفت: اين سؤال به شوخى نمى‏كنم و قصد آزار تو را ندارم، براى من بگو در چه وقت و در كجا اين هميان از دست داده‏اى؟ 👈ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج‏ 7 ، ص: 289 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
‏ 2 ‏ 1 4 ✳️ تمام قصه زندگى خود را براى او بازگفتم، به من گفت: اكنون عيال تو كجاست، آن سراى خراب به او نشانى دادم عدّه‏اى از خدمتكاران خود را فرستاد و عيال مرا به خانه خود آورد و دستور داد به احسن صورت از زن و بچه‏ام پذيرايى كنند، سپس گفت: تو مقصدى معين ندارى اگر اين جا بمانى تو را سرمايه دهم كه به آن داد و ستد نمايى، پيشنهادش پذيرفتم مرا سيصد دينار زر مايه به كف نهاد و من آن را در خريد و فروش به كار بردم و در مدتى اندك منافع آن به پانصد دينار رسيد. تمام آن به خدمت خواجه بردم، مرا گفت: اكنون تو را ثروتى به حاصل آمد و سرمايه به دست افتاد و از محنت فقر و فاقه خلاصى يافتى و آماده‏اى تا مسئله‏اى‏ برايت بگويم، گفتم: بگو گفت: اگر آن هميان خود را ببينى بشناسى، گفتم: آرى، هميانم را آورد با تعجب ديدم مهر آن از سرش برنداشته و همچنان دست نخورده باقى مانده، به من گفت: من در همان شب تاريك خواستم هميان را به تو بازگردانم، اما چون تو را در فقر و فاقه عظيم ديدم و در شدت نگرانى ترسيدم كه تو را طاقت آن لذت و خوشحالى نباشد و خداى ناكرده رنجى به تو رسد، سيصد دينار به تو دادم تا چشمت پر شود و دستت فراخ گردد و روحيه ات آماده شود آنگاه هميان را به تو برگرداندم. من آن هميان را بگشادم و آن مال پيش او نهادم و گفتم: چندان كه خواهى بردار، گفت: اى خواجه سال‏هاست كه من به حفظ اين مبتلا بودم و اين ساعت وجود مقدس حق مرا خلاصى داد و حق به حق دار رسيد، من بر آن مرد بزرگوار دعا كردم و مال خود در تصرف آوردم و پس از اندكى به توفيق حق و گشوده شدن در رحمت دولت و اقبالم به استقبال آمد و از رنج و محنت به راحت افكند، آرى» «يَا أُنْسَ كُلِّ مُسْتَوْحِشٍ غَرِيبٍ وَ يَا فَرَجَ كُلِّ مَكْرُوبٍ كَئِيبٍ» 👈ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج‏ 7 ، ص: 289 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
دعای 🌹 دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) " آنگاه که از گناهانش آمرزش میخواست یا در طلب گذشت از عیوبش تضرع میکرد" 👈 🎙 لینک متن با ترجمه https://eitaa.com/sahife2/44714 صوتی تصویر https://www.aparat.com/v/I8FkT https://www.aparat.com/v/gU2DR صوتی http://nava.iranseda.ir/detailsAlbum/?VALID=TRUE&g=344745 https://meysammotiee.ir/media/1514 ✳️کانال انس با 🆔 @sahife2
D1737509T13056590(Web).mp3
4.26M
👈🔊 دعای صحیفه سجادیه با صدای عربی سلیس مرحوم (اینجا) ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره ✳️ فَتَرَى الَّذِينَ فِى قُلُوبِهِمْ مَّرَضٌ يُسَرِعُونَ فِيهِمْ يَقُولُونَ نَخْشَى‏ أن تُصِيبَنَا دَآئِرَةٌ فَعَسَى اللَّهُ أَن يَأْتِىَ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِّنْ عِنْدِهِ فَيُصْبِحُواْ عَلَى‏ مآ أَسَرُّواْ فِى أَنفُسِهِمْ نَدِمِينَ‏ وَيَقُولُ الَّذِينَ ءَامَنُواْ أَهَؤُلَا ءِ الَّذِينَ أَقْسَمُواْ بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَنِهِمْ إِنَّهُمْ لَمَعَكُمْ حَبِطَتْ أَعْمَلُهُمْ فَأَصْبَحُواْ خَسِرِينَ ✳️ (با آن همه توصیه به نپذیرفتن ولایت كفّار) بیماردلان را مى بینى كه در دوستى با آنان (كافران)، سبقت مى گیرند (و در توجیه كارشان) مى گویند: مى ترسیم كه حادثه اى بد برایمان پیش آید (و ما نیازمند كمك آنان باشیم) پس امید است كه خداوند، پیروزى یا امر دیگرى را از جانب خود (به نفع مسلمین) پیش آورد، آنگاه آنان از آنچه در دل پنهان داشته اند پشیمان شوند. و كسانى كه ایمان آوردند (هنگام پیروزى مسلمین و رسوایى منافقان با تعجّب، به یكدیگر) مى گویند: آیا اینان همان هایى هستند كه با تأكید، به خدا قسم مى خوردند كه ما با شماییم؟ پس (چرا كارشان به اینجا كشید؟) اعمالشان نابود شد و زیانكار شدند. 👌بیماردلان كسانى هستند كه نسبت به حقّانیّت پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله و یا برخى از معارف دینى در شك بوده و ایمانى ضعیف دارند . در مورد معناى آیه، سه احتمال وجود دارد: الف: در هنگام پیروزى مسلمین و رسوایى منافقان، مؤمنان با تعجّب مى گویند: آیا این یهود و نصارى بودند كه سوگند جدّى بر یارى كردن شما مؤمنین خوردند؟ ب: برخى از مؤمنین واقعى بعد از پیروزى به یكدیگر مى گویند: آیا این بیماردلان بودند كه با سوگند مى گفتند ما با شما هستیم و دیدید كه نبودند؟ ج: این بیماردلان كه سوگند یاد كردند ما با یهود و نصارى هستیم، آیا توانستند به شما اهل كتاب كمكى كنند؟ 👈 با نصب نرم افزار زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇 https://cafebazaar.ir/app/com.ghadeer.tafsirnour ⏺کانال انس با 🆔 @sahife2
برنامه ی وَمِنْ كلامٍ لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ لمّا عوتب على التسوية في العطا. از «ابى مخنف» چنين نقل مى کند : گروهى از شيعيان خدمت اميرمؤمنان (عليه السلام) رسيدند، عرض کردند چه مانعى دارد که اموال را بيرون آورى، و در ميان رؤسا و اشراف تقسيم کنى، و آنها را بر ما برترى بخشى (و سهم ما را به آنها دهى) تا پايه هاى حکومتت محکم شود سپس به برنامه تقسيم بالسويّه وعدالت در رعيت باز گردى ؟! امام (عليه السلام) (از اين پيشنهاد ناراحت شد و) اين خطبه را ايراد فرمود. ❇️ در تقسیم بیت المال *️⃣أَ تَأْمُرُونِّي أَنْ أَطْلُبَ النَّصْرَ بِالْجَوْرِ فِيمَنْ وُلِّيتُ عَلَيْهِ؟ وَ اللَّهِ لَا أَطُورُ بِهِ مَا سَمَرَ سَمِيرٌ وَ مَا أَمَّ نَجْمٌ فِي السَّمَاءِ نَجْماً، [وَ] لَوْ كَانَ الْمَالُ لِي لَسَوَّيْتُ بَيْنَهُمْ، فَكَيْفَ وَ إِنَّمَا الْمَالُ مَالُ اللَّهِ. [ثُمَّ قَالَ] أَلَا وَ إِنَّ إِعْطَاءَ الْمَالِ فِي غَيْرِ حَقِّهِ تَبْذِيرٌ وَ إِسْرَافٌ وَ هُوَ يَرْفَعُ صَاحِبَهُ فِي الدُّنْيَا وَ يَضَعُهُ فِي الْآخِرَةِ، وَ يُكْرِمُهُ فِي النَّاسِ وَ يُهِينُهُ عِنْدَ اللَّهِ؛ وَ لَمْ يَضَعِ امْرُؤٌ مَالَهُ فِي غَيْرِ حَقِّهِ وَ لَا عِنْدَ غَيْرِ أَهْلِهِ، إِلَّا حَرَمَهُ اللَّهُ شُكْرَهُمْ وَ كَانَ لِغَيْرِهِ وُدُّهُمْ، فَإِنْ زَلَّتْ بِهِ النَّعْلُ يَوْماً فَاحْتَاجَ إِلَى مَعُونَتِهِمْ، فَشَرُّ خَلِيلٍ وَ أَلْأَمُ خَدِين. *️⃣ آيا به من پيشنهاد مى کنيد که براى پيروزى خود، از و در حق کسانى که بر آنها و حکومت مى کنم، استمداد جويم ؟! به خدا سوگند! من گِرد چنين کارى نمى گردم مادامى که شب و روز پشت سرهم در آيند، و ستارگان آسمان در پى هم طلوع و غروب دارند! اگر اين اموال از خودم بود به يقين در ميان آنها به طور مساوى تقسيم مى کردم، تا چه رسد به اين که اين اموال، اموال خدا است» (و متعلق به بيت المال مسلمين است) آگاه باشيد! بخشيدن مال در غير موردش، تبذير و است هر چند ممکن است اين کار در سبب سربلندى کسى که آن را انجام داده است شود، ولى در ، موجب سرافکندگى وى خواهد گشت، اين کار او را (چند روزى) در ميان مردم (دنياپرست) گرامى مى دارد ولى در پيشگاه خدا به زمينش مى افکند! هيچ کس مال خويش را در غير مورد استحقاق و نزد غير اهلش قرار نداد مگر اين که سرانجام خداوند او را از سپاسگزارى آنان محروم ساخت و محبّتشان را متوجه ديگرى نمود، تا آن جا که اگر روزى پايش بلغزد و به کمک آنان نياز داشته باشد بدترين و پست ترين خواهند بود ! http://farsi.balaghah.net/محمد-دشتی/ترجمه 👌 شرح این خطبه ی نورانی را (با عناوین زیر) " اینجا " بخوانید: 👇 👈 خطبه در يك نگاه *عدالت را فداى مقام نمى کنم! *بحث مهمى درباره طرز تقسيم بيت المال 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
🌹 دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) " آنگاه که از گناهانش آمرزش میخواست یا در طلب گذشت از عیوبش تضرع میکرد" (بند 4) https://eitaa.com/sahife2/53128 دعای صحیفه سجادیه 🙏 کانال انس با 🆔 @sahife2
‏ 3 ‏ 2 1 ✳️ در منطقه نينوا، در كنار بت و بت پرستى و در ظلمات شرك و جهل، چراغ توحيد را شعله ور مى‏سازد و خطاب به مردم آن سرزمين مى‏گويد: «انديشه و تفكّر و عقل شما برتر و والاتر از آن است كه بت را بپرستيد و پيشانى‏هاى شما باقيمت‏تر از آن است كه دربرابر اين موجودات بى جان به سجده گذاريد. به خود آئيد و به واقعيت‏ها بنگريد و در موجودات فكر كنيد و به اين حقيقت‏ پى ببريد كه جهان را خالقى باشد خدا نام، وجود مقدسش فرد و بى نياز و حكيم و خبير است، شايسته شما نيست كه غير او را بپرستيد و روى به درگاه وى نياوريد. خداوند مهربان مرا براى دستگيرى شما فرستاده كه در حقّ شما لطف و رحمت آورده باشد. من شما را به سوى او راهنمايى مى‏كنم و راه او را به شما مى‏نمايانم، اى ملّت بت پرست، نادانى بر دل‏هاى شما نفوذ كرده و حال نمى‏توانيد حقايق را درك كنيد، پرده غفلت روى ديده باطن شما افتاده، به اين سبب از دقّت در واقعيت‏ها دور افتاده‏ايد. قوم از كلمات يونس كه تا آن وقت نشنيده بودند وحشت كردند، صحبت از معبودى شنيدند كه تا آن زمان او را نشناخته بودند، برآنان سخت آمد كه يك نفر از خودشان بدين صورت عليه عقايد و رسوم بى پايه آنان قيام نمايد و بگويد من از جانب جهان آفرين براى نجات شما مبعوث به رسالتم. 👈ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج‏ 7 ، ص: 292 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
‏ 3 ‏ 2 2 ✳️ مردم متعصّب نينوا به يونس گفتند، اين سخنان بى ارزش چيست؟ اين خدايى كه ما را به سوى او مى‏خوانى كيست؟ چه خبر تازه‏اى شده و چه حادثه‏اى اتفاق افتاده كه ما دست از مذهب خود برداريم و به مكتبى نو و تازه رو كنيم، تو را چه شده كه ما را به دين جديد دعوت مى‏كنى و در راه آن اين چنين خود را به زحمت مى‏اندازى؟! يونس گفت: پرده‏هاى تقليد را از چشم دل برداريد، حجاب‏هاى خرافات را از چهره عقل كنار زنيد، اندكى فكر كنيد. آيا اين بت‏هايى كه صبح و شب مورد توجّه قرار مى‏دهيد و در برآمدن حاجات خود و يا دفع شر از خودتان به آنها اعتماد مى‏كنيد، كارى از دستشان برمى آيد، يا براى شما نفعى ايجاد مى‏كنند، يا قدرت دفع ضررى را دارند، آيا اين موجودات بى جان چيزى را خلق مى‏كنند و يا مرده‏اى را زنده مى‏نمايند، يا مريضى را شفا مى‏دهند و يا گم شده‏اى را هدايت مى‏كنند؟!! آيا اگر من بخواهم به بت‏ها ضررى برسانم مى‏توانند اين ضرر را برطرف سازند، ويا اگر اراده كنم آنها را بشكنم و ريز ريز نمايم مى‏توانند از خود دفاع نمايند و موجوديت خويش را حفظ كنند؟!! در هر صورت پس از مدّت‏ها تبليغ، براى آخرين بار ملّت نينوا را مورد خطاب قرار داد: چرا از مكتبى كه شما را به سوى آن دعوت مى‏كنم روى بر مى‏گردانيد؟ اين دين به شما فرمان مى‏دهد: امور خود را اصلاح كنيد و وضع خود را بررسى كرده به داد جامعه برسيد، امر به معروف و نهى از منكر كنيد، از ظلم و ستم نفرت داشته باشيد، اين مكتب صلح و عدالت را مورد توجه قرار مى‏دهد، به شما امنيّت و اعتماد مى‏دهد، شما را وامى‏دارد كه به مستمندان و نيازمندان كمك كنيد، به بينوايان لطف داشته باشيد، گرسنگان را سير كنيد، اسيران را آزاد نماييد، اين دين شما را به كارهاى شايسته واصلاح امور و استحكام برنامه‏ها دستور مى‏دهد. 👈ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج‏ 7 ، ص: 292 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
‏ 3 ‏ 2 3 ✳️ او در تبليغ مسائل الهى پافشارى كرد، ولى ملت نادان نينوا دعوت او را پاسخ نگفتند و مطالب پوچ و ياوه تحويل آن رسول دلسوز الهى دادند، به او گفتند: تو مانند يكى از همين افراد ملّتى، ما نمى‏توانيم براى قبول دعوت تو خود را آماده كنيم و در راه تو قدم بگذاريم و گفته هايت را تصديق كنيم، دست از تبليغ خود بردار، كمتر سخن بگو، آنچه تو مى‏خواهى براى ما پاسخ آن مشكلاتى دارد و در راه اين كار موانعى موجود است. يونس فرمود: من با زبان خوش و با اخلاقى نرم و حالتى ملاطفت آميز با شما روبه‏رو شدم، به بهترين روش با شما به بحث و گفتگو نشستم، اگر گفتار من در اعماق جان شما اثر گذاشته، به هدفى كه من به آن اميدوار بوده‏ام و به ايمانى كه طالبش بودم رسيده‏ام، اما اگر مطالب من در قلب شما اثر نگذاشته، به شما اعلام خطر مى‏كنم كه عذابى سخت شما را دنبال مى‏كند و بلايى هولناك در كمين شماست، به زودى پيش درآمد عذاب را مى‏بينيد و آثار آن در برابرتان ظاهر مى‏شود. مردم گفتند: اى يونس! گوش ما به دعوت تو بدهكار نيست، ما از اين تهديدها هراس و وحشت نداريم، آن عذابى كه ما را از آن مى‏ترسانى، اگر راست مى‏گويى براى ما بياور. 👈ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج‏ 7 ، ص: 292 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
‏ 3 ‏ 2 4 ✳️ كاسه صبر آن رسول حق لبريز شد، زندگى براى او اندوهبار گشت، اميدش از اصلاح مردم نااميد شد، به حالت خشم و غضب دست از مردم شست و شهر را به امان خود گذاشت. مردم لجوج و سرسخت نينوا ايمان نياوردند، از دقت در مطالب يونس سرباز زدند، به بيانات روشن او گوش نكردند، يونس فكر كرد كه وقت تبليغات تمام است و حجت بر بندگان عاصى تمام شده است. شايد اگر تبليغات خود را ادامه مى‏داد، در ميان مردم افرادى به او ايمان مى‏آوردند، ولى آن حضرت اعتنائى به اين برنامه نكرد. از شهر دور شد تا فرمان خدا و نتيجه زحمات خود را از جانب حق ببيند. هنوز از شهر دور نشده بود كه مردم پيش درآمد عذاب را ديدند، هواى اطرافشان تغيير كرد، رنگ از چهره آنان پريد، صورتشان دگرگون شد، اضطراب آسمان قلبشان را گرفت، ترس و وحشت به اعماق وجودشان حمله ور شد، آن وقت بود كه فهميدند دعوت يونس حق بوده و اعلام خطرش جدى و بدون ترديد عذاب الهى بر آنان فرو خواهد باريد و آنچه بر سر قوم نوح و عاد و ثمود مى‏دانستند هم اكنون به جان خودشان خواهد ريخت. 👈ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج‏ 7 ، ص: 292 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
‏ 3 ‏ 2 5 ✳️ به اين فكر افتادند كه اكنون كه جاى يونس خالى است، ولى جاى خداى يونس كه خالى نيست، اگر يونس رفت خداى او كه نرفته، بايد به حضرت محبوب ايمان آورد، از گناهان گذشته از حضرت دوست عذرخواهى نمود. به همين منظور بر بالاى كوهستان‏ها و ميان درّه‏ها و بيابان‏ها رفتند و با ناله و آه و گريه و فرياد به درگاه حضرت حق شتافتند، بين مادران و اطفال، حيوانات و بچه‏هايشان جدايى ايجاد كردند و همگى با سوز دل به فرياد آمدند. صيحه مادران، ناله اطفال، فرياد پرسوز جانداران، صداى تضرّع و زارى پيران، آه سوزان جوانان از هر طرف به گوش مى‏رسيد. اكنون موقع آن شده بود كه حضرت ربّ العزه، خداوند كريم و رحيم، بال و پر رحمت خويش را بر آنان گشوده و ابرهاى عذاب خود را از آنان برطرف سازد و توبه آنان را قبول نمايد و به ناله آنان توجه فرمايد؛ زيرا در توبه و بازگشت خود بى ريا بودند و نسيم صدق و راستى از ايمانشان مى‏وزيد. حضرت حق عقاب و عذاب را از آنان برداشت، مردم با امنيّت كامل و خوشحالى تمام به شهر بازگشتند و اميدوار بودند كه يونس به آنان برگردد و رهبرى آنان را به سوى حق و حقيقت به عهده بگيرد. 👈ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج‏ 7 ، ص: 292 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
ادامه حکایت فردا انشاالله