eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
5.1هزار دنبال‌کننده
17.1هزار عکس
2.6هزار ویدیو
1.7هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
امتحانات مالى به قدرى سنگين است كه امام معصوم، حضرت على بن الحسين عليهماالسلام، به پيشگاه خداوند عرض مى‏كند: و لا تفتنى بالسعه. بار الها! با گشايش و سعه‏ مالى، مرا مورد و قرار مده.
ثعلبه بن حاطب كه از انصار بود، به اين سخت مبتلا گرديد و از عهده‏ برنيامد، زيرا بر اثر حب مال از پرداخت زكات واجب سر باز زد و خداوند درباره‏ تخلف وى آيه نازل فرمود. او در ايام تهيدستى شرفياب محضر رسول اكرم (ص) شد. به حضرت عرض كرد: از خداوند بخواهيد كه به من ثروت بدهد. حضرت فرمود: اى ثعلبه! مال قليلى كه بتوانى شكرش را ادا كنى بهتر از مال زياد است كه طاقت و تحملش را نداشته باشى. دفعه‏ ديگر باز شرفياب محضر آن حضرت شد و درخواست خويش را تكرار نمود و عرض كرد: به خدايى كه شما را براستى مبعوث نموده است، من قسم ياد مى‏كنم كه اگر خداوند به من مالى بدهد، حق هر صاحب حقى را عطا خواهم نمود. در آن موقع پيمبر گرامى اسلام (ص) در پيشگاه الهى براى او دعا كرد و درخواست مال نمود. خداوند دعاى حضرت را مستجاب كرد. ثعلبه گوسفنددارى را آغاز نمود. خداوند به مالش بركت بسيار داد و با سرعت گوسفندان افزايش يافت تا جايى كه ديگر نمى‏توانست در شهر مدينه بماند. از مدينه دور شد و در يكى از واديهاى اطراف مدينه مسكن گزيد و گوسفندان را نگاهدارى مى‏كرد. طولى نكشيد كه در آنجا نيز دچار مضيقه شد. ناچار به نقطه‏ى دوردستى رفت تا در آنجا بتواند گوسفندان را نگاهدارى كند. از طرف بارى تعالى امر گرفتن زكات صادر شد. پيمبر اكرم (ص) مامورينى به اطراف فرستاد، من جمله مامور پيغمبر نزد ثعلبه آمد. او از اداى زكات ابا كرد و بخل نمود، گفت: من نمى‏دهم. وقتى خبر اين كلام به پيمبر اكرم (ص) رسيد، فرمود: واى بر ثعلبه. سپس وحى آسمانى آمد: كسانى از مسلمانان با خداوند عهد و پيمان مى‏بندند كه اگر بارى تعالى از فضل خود به ما عطا نمود، صدقه مى‏دهيم و از بندگان صالح خواهيم بود و چون فضل الهى به آنان رسيد، بخل نمودند و از اداى وظيفه رويگردان شدند. پس از نزول آيه، بعضى از دوستان ثعلبه نزد وى رفتند، او را مورد ملامت و سرزنش قرار دادند كه چرا زكات واجب را كه امر الهى بود پرداخت ننمودى؟ درباره‏ تو و عمل ناروايت آيه نازل گرديد. ثعلبه سخت مضطرب شد، مقدارى از گوسفندان را با خود برداشت و به مدينه آمد و حضور رسول اكرم (ص) رسيد. حضرت تا او را ديد فرمود: يا ويل ثعلبه، واى بر او! ثعلبه با شرمسارى گفت: يا رسول‏الله! زكات آورده‏ام، بفرماييد از من تحويل بگيرند. حضرت فرمود: درباره ‏ات آيه آمده، آيه را كه نمى‏توان از قرآن شريف حذف نمود. به اين جهت زكات تو پذيرفته نمى‏شود و او را رد كرد. بعد از آنكه رسول اكرم (ص) از دنيا رفت، زكات را نزد ابى‏بكر برد، و بعد نزد عمر، هيچ يك از آن دو صدقه‏ او را قبول نكردند. و سرانجام با همان وزر و وبال و آلودگى به گناه از دار دنيا رفت.
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره ✳️ وَإِن يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلَا كَاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ وَإِن يَمْسَسْكَ بِخَيْرٍ فَهُوَ عَلَى‏ كُلِّ شىْ‏ءٍ قَدِيرٌ و اگر خداوند (براى و و رشد، یا كیفر اعمال) تو را با (اسباب) زیان و آسیب درگیر كند، جز خودش هیچ كس برطرف كننده آن نیست و اگر خیرى به تو برساند، پس او بر هر چیز تواناست. ✳️ وَهُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ اوست كه بر بندگان خود قاهر و مسلط است و اوست حكیم آگاه. ✍️ در آیه ى 14، ولایت و رزّاقیّت خدا مطرح بود: «ولیّاً...و هو یطعم» در آیه ى 15، قهر و قیامت الهى: «انّى اخاف...عذاب» در آیه ى 16، نجات و رحمت خدایى: «...فقد رَحِمَه» در آیه ى 17، حلّ مشكلات و رسیدن به خیرات: «فلا كاشف له الاّ هو» و در آیه 18 ، قدرت مطلقه ى خدا مطرح است: «و هو القاهر فوق عباده» 👈 با نصب نرم افزار زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇 https://cafebazaar.ir/app/com.ghadeer.tafsirnour ⏺کانال انس با 🆔 @sahife2
برنامه ی *️⃣ وَ مِنْ كَلَامٍ لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ خاطب به اهل البصرة على جهة اقتصاص الملاحم. از سخنان امام عليه السلام است كه در آن اهل بصره را مخاطب ساخته و با ، از حوادث آينده آن ها را با خبر مى سازد. 👈 این خطبه نورانی در 4 بخش می آید : ✳️ بخش چهارم: و امت اسلامی *️⃣ و قام إليه رجل فقال: يا أميرالمؤمنين، أخبرنا عن الفتنة، و هل سألتَ رسول اللّه (صلى اللّه عليه و آله) عنها؟ فقال عليه السلام: إِنَّهُ لَمَّا أَنْزَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ قَوْلَهُ: «الم- أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ» عَلِمْتُ أَنَّ الْفِتْنَةَ لَا تَنْزِلُ بِنَا وَ رَسُولُ اللَّهِ بَيْنَ أَظْهُرِنَا. فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا هَذِهِ الْفِتْنَةُ الَّتِي أَخْبَرَكَ اللَّهُ تَعَالَى بِهَا؟ فَقَالَ يَا عَلِيُّ إِنَّ أُمَّتِي سَيُفْتَنُونَ بَعْدِي. فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَوَ لَيْسَ قَدْ قُلْتَ لِي يَوْمَ أُحُدٍ حَيْثُ اسْتُشْهِدَ مَنِ اسْتُشْهِدَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ وَ حِيزَتْ عَنِّي الشَّهَادَةُ، فَشَقَّ ذَلِكَ عَلَيَّ، فَقُلْتَ لِي أَبْشِرْ، فَإِنَّ الشَّهَادَةَ مِنْ وَرَائِكَ؟ فَقَالَ لِي إِنَّ ذَلِكَ لَكَذَلِكَ، فَكَيْفَ صَبْرُكَ إِذاً؟ فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ لَيْسَ هَذَا مِنْ مَوَاطِنِ الصَّبْرِ وَ لَكِنْ مِنْ مَوَاطِنِ الْبُشْرَى وَ الشُّكْرِ. وَ قَالَ يَا عَلِيُّ إِنَّ الْقَوْمَ سَيُفْتَنُونَ بِأَمْوَالِهِمْ وَ يَمُنُّونَ بِدِينِهِمْ عَلَى رَبِّهِمْ وَ يَتَمَنَّوْنَ رَحْمَتَهُ وَ يَأْمَنُونَ سَطْوَتَهُ وَ يَسْتَحِلُّونَ حَرَامَهُ بِالشُّبُهَاتِ الْكَاذِبَةِ وَ الْأَهْوَاءِ السَّاهِيَةِ، فَيَسْتَحِلُّونَ الْخَمْرَ بِالنَّبِيذِ وَ السُّحْتَ بِالْهَدِيَّةِ وَ الرِّبَا بِالْبَيْعِ. قُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَبِأَيِّ الْمَنَازِلِ أُنْزِلُهُمْ عِنْدَ ذَلِكَ، أَبِمَنْزِلَةِ رِدَّةٍ أَمْ بِمَنْزِلَةِ فِتْنَةٍ؟ فَقَالَ بِمَنْزِلَةِ فِتْنَةٍ. ✳️ 4. خبر از ها و خويش: *️⃣ (در اينجا مردى بلند شد و گفت: اى امير المؤمنين ما را از فتنه آگاه كن، آيا نسبت به فتنه، از پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم سؤالى نفرموده اى پاسخ داد): 👈 آنگاه كه خداوند آيه 1 و 2 سوره عنكبوت را نازل كرد كه: (آيا مردم خيال مى كنند چون كه گفتند ايمان آورديم، بدون آزمايش رها مى شوند) دانستم كه تا پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در ميان ماست آزمايش نمى گرديم. پرسيدم اى رسول خدا اين فتنه و آزمايش كدام است كه خدا شما را بدان آگاهى داده است؟ فرمود: «اى على پس از من امّت اسلامى به فتنه و آزمون دچار مى گردند» گفتم اى رسول خدا مگر جز اين است كه در روز «احد» كه گروهى از مسلمانان به شهادت رسيدند و شهادت نصيب من نشد و سخت بر من گران آمد، تو به من فرمودى: اى على مژده باد تو را كه شهادت در پى تو خواهد آمد. پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به من فرمود: «همانا اين بشارت تحقّق مى پذيرد، در آن هنگام صبر تو چگونه است»؟ گفتم اى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم چنين موردى جاى صبر و شكيبايى نيست بلكه جاى مژده شنيدن و شكر گزارى است. و پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: «اى على همانا اين مردم به زودى با اموالشان دچار فتنه و آزمايش مى شوند، و در ديندارى بر خدا منّت مى گذارند، با اين حال انتظار رحمت او را دارند، و از قدرت و خشم خدا، خود را ايمن مى پندارند، حرام خدا را با شبهات دروغين، و هوسهاى غفلت زا، حلال مى كنند، «شراب» را به بهانه اينكه «آب انگور» است و رشوه را كه «هديه» است و ربا را كه «نوعى معامله» است حلال مى شمارند». گفتم اى رسول خدا: در آن زمان مردم را در چه پايه اى بدانم آيا در پايه ارتداد يا فتنه و آزمايش؟ پاسخ فرمود: «در پايه اى از فتنه و آزمايش». http://farsi.balaghah.net/محمد-دشتی/ترجمه 👌 شرح این خطبه ی نورانی را (با عناوین زیر) " اینجا " بخوانید: 👇 👈 آزمون و فتنه بزرگ! * پاسخ به چند سؤال * شهادت، افتخار است نه مصيبت * حرام خدا را با کلاه شرعى حلال مى شمرند! * رَگ، رَگ است اين آب شيرين، آب شور ( آن چه پيامبر اکرم(صلى الله عليه وآله) در مورد فتنه و آزمون بزرگ در اين حديث بيان فرموده نه تنها در عصر حکومت على(عليه السلام) که در عصر ما نيز با تمام ويژگى ها خودنمايى مى کند ....) 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
1 2 1 ✳️ صفات درونى انسان به تنهايى نمى‏تواند، ملاكى براى پاداش يا كيفر باشد؛ بلكه آن زمانى كه در لابلاى اعمال انسان خودنمايى مى‏كند، خداوند با ابزار مادى و معنوى به سراغ بندگان مى‏رود و آنچه در درون دارند در عمل آشكار كنند، استعدادها را از قوّه و خامى به فعليت و كمال برسانند و پس از آزمايش در نعمت و بلا، انسان‏ها شناخته مى‏شوند. اگر در آسايش و مشكلات نباشد؛ شكوفايى در استعداد و توانايى‏ها رخ نمى‏دهد؛ پس كارايى و شخصيت افراد در عرصه‏هاى زندگى معلوم نمى‏گردد. اميرمؤمنان على عليه السلام، بيان شگفت‏انگيز در زمينه فلسفه امتحانات الهى دارد؛ كه مى‏فرمايد: وَ انْ كانَ سُبْحانَهُ اعْلَمَ بِهِمْ مِنْ انْفُسِهِمْ وَلكِنْ لِتَظْهَرَ الْافْعالُ الَّتى‏ بِها يُسْتَحَقُّ الثَّوابُ وَ الْعِقابُ .... « » اگرچه خداوند سبحان از خود آنها به آنها آگاهتر است، ولى آزمايش براى اين است كه كارهايى كه سزاوار ثواب و اعمالى كه موجب كيفر است آشكار گردد. مردم در برابر ‏ هاى سخت خداوند به دو گروه تقسيم مى‏شوند: عدّه‏اى از عهده آزمايش ‏ها برآمده و سرافراز و پيروز مى‏گردند. عدّه‏اى از صحنه‏ هاى آزمايش برآشفته و سرافكنده و مردود مى‏شوند. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج‏ 8 ، ص: 96 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
برنامه ی *️⃣ و مِنْ خُطْبَةٍ لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ تُسَمّى الْقاصِعَةُ وَ هِيَ تَتَضَمَّنُ ذَمُ إبليسَ لَعَنَهُ اللَّهُ، عَلَى اسْتِكْبارِهِ وَ تَرْكِه السُّجُودَ لِآدَمَ عليه السلام، وَ أنَّه أوّلُ مَنْ أَظْهَرَ الْعَصَبيَّةَ وَ تَبِعَ الْحَمِيَّةَ، وَ تَحْذيرُ النَاسِ مِنْ سُلُوكِ طَريقَتِهِ. از خطبه هاى امام عليه السلام كه خطبه ناميده شده است. اين خطبه متضمن نكوهش (لعنةاللّه عليه) مى باشد به جهت تكبر ورزيدن و ترك براى آدم عليه السلام و اين كه او نخستين كسى است كه و را ظاهر ساخت و نيز امام عليه السلام در اين خطبه مردم را از پيمودن راه و رسم (و تعصب و تكبّر) بر حذر مى دارد. 👈 این خطبه نورانی در 18 بخش می آید : ✳️ بخش دوم: از کار *️⃣ و لَوْ أَرَادَ اللَّهُ أَنْ يَخْلُقَ آدَمَ مِنْ نُورٍ يَخْطَفُ الْأَبْصَارَ ضِيَاؤُهُ وَ يَبْهَرُ الْعُقُولَ رُوَاؤُهُ وَ طِيبٍ يَأْخُذُ الْأَنْفَاسَ عَرْفُهُ، لَفَعَلَ، وَ لَوْ فَعَلَ لَظَلَّتْ لَهُ الْأَعْنَاقُ خَاضِعَةً وَ لَخَفَّتِ الْبَلْوَى فِيهِ عَلَى الْمَلَائِكَةِ، وَ لَكِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ يَبْتَلِي خَلْقَهُ بِبَعْضِ مَا يَجْهَلُونَ أَصْلَهُ، تَمْيِيزاً بِالاخْتِبَارِ لَهُمْ وَ نَفْياً لِلِاسْتِكْبَارِ عَنْهُمْ وَ إِبْعَاداً لِلْخُيَلَاءِ مِنْهُمْ‏. فَاعْتَبِرُوا بِمَا كَانَ مِنْ فِعْلِ اللَّهِ بِإِبْلِيسَ إِذْ أَحْبَطَ عَمَلَهُ الطَّوِيلَ وَ جَهْدَهُ الْجَهِيدَ -وَ كَانَ قَدْ عَبَدَ اللَّهَ سِتَّةَ آلَافِ سَنَةٍ لَا يُدْرَى أَ مِنْ سِنِي الدُّنْيَا أَمْ مِنْ سِنِي الْآخِرَةِ- عَنْ كِبْرِ سَاعَةٍ وَاحِدَةٍ؛ فَمَنْ ذَا بَعْدَ إِبْلِيسَ يَسْلَمُ عَلَى اللَّهِ بِمِثْلِ مَعْصِيَتِهِ، كَلَّا مَا كَانَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ لِيُدْخِلَ الْجَنَّةَ بَشَراً بِأَمْرٍ أَخْرَجَ بِهِ مِنْهَا مَلَكاً، إِنَّ حُكْمَهُ فِي أَهْلِ السَّمَاءِ وَ أَهْلِ الْأَرْضِ لَوَاحِدٌ، وَ مَا بَيْنَ اللَّهِ وَ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ خَلْقِهِ هَوَادَةٌ فِي إِبَاحَةِ حِمًى حَرَّمَهُ عَلَى الْعَالَمِينَ. ✳️ 3. ها، درمان : *️⃣ خداوند اگر اراده مى كرد، آدم عليه السّلام را از نورى كه چشم ها را خيره كند، و زيباييش عقلها را مبهوت سازد، و عطر و پاكيزگى اش حس بويايى را تسخير كند مى آفريد، كه اگر چنين مى كرد، گردن ها در برابر آدم فروتنى مى كردند، و آزمايش فرشتگان براى سجده آدم عليه السّلام آسان بود، امّا خداوند مخلوقات خود را با امورى كه آگاهى ندارند آزمايش مى كند، تا بد و خوب تميز داده شود، و تكبّر و خودپسندى را از آنها بزدايد، و خود بزرگ بينى را از آنان دور كند. پس، از آنچه خداوند نسبت به ابليس انجام داد عبرت گيريد، زيرا اعمال فراوان و كوشش هاى مداوم او را با تكبّر از بين برد. او شش هزار سال عبادت كرد كه مشخّص مى باشد از سال هاى دنيا يا آخرت است، امّا با ساعتى تكبّر همه را نابود كرد، چگونه ممكن است پس از ابليس، فرد ديگرى همان اشتباه را تكرار كند و سالم بماند نه، هرگز خداوند هيچ گاه انسانى را براى عملى وارد بهشت نمى كند كه براى همان عمل فرشته اى را محروم سازد. فرمان خدا در آسمان و زمين يكسان است، و بين خدا و خلق، دوستى خاصّى وجود ندارد كه به خاطر آن، حرامى را كه بر جهانيان ابلاغ فرموده حلال بدارد. http://farsi.balaghah.net/محمد-دشتی/ترجمه 👌 شرح فقرات نورانی فوق را " اینجا " بخوانید * از سرنوشت ابليس عبرت بگيريد! * مسئله حبط اعمال * آيا ابليس فرشته بود؟ 🆔 @sahife2
برنامه ی *️⃣ و مِنْ خُطْبَةٍ لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ تُسَمّى الْقاصِعَةُ وَ هِيَ تَتَضَمَّنُ ذَمُ إبليسَ لَعَنَهُ اللَّهُ، عَلَى اسْتِكْبارِهِ وَ تَرْكِه السُّجُودَ لِآدَمَ عليه السلام، وَ أنَّه أوّلُ مَنْ أَظْهَرَ الْعَصَبيَّةَ وَ تَبِعَ الْحَمِيَّةَ، وَ تَحْذيرُ النَاسِ مِنْ سُلُوكِ طَريقَتِهِ. از خطبه هاى امام عليه السلام كه خطبه ناميده شده است. اين خطبه متضمن نكوهش (لعنةاللّه عليه) مى باشد به جهت تكبر ورزيدن و ترك براى آدم عليه السلام و اين كه او نخستين كسى است كه و را ظاهر ساخت و نيز امام عليه السلام در اين خطبه مردم را از پيمودن راه و رسم (و تعصب و تكبّر) بر حذر مى دارد. 👈 این خطبه نورانی در 18 بخش می آید : ✳️ بخش هفتم: تواضع و ساده زیستی پیامبران قسمت 2 ✳️ 8. فلسفه و ها : *️⃣ وقتى كه موسى بن عمران و برادرش هارون عليهما السّلام بر فرعون وارد شدند، و جامه هاى پشمين بتن، و چوب دستى در دست داشتند، و با فرعون شرط كردند كه اگر تسليم پروردگار شود، حكومت و ملكش جاودانه بماند و عزّتش برقرار باشد، فرعون گفت: «آيا از اين دو نفر تعجّب نمى كنيد كه دوام عزّت و جاودانگى حكومتم را به خواسته هاى خود ربط مى دهند در حالى كه در فقر و بيچارگى به سر مى برند اگر چنين است چرا دستبندهاى طلا به همراه ندارند». اين سخن را فرعون براى بزرگ شمردن طلا و تحقير پوشش لباسى از پشم گفت. در حالى كه اگر خداى سبحان اراده مى فرمود، به هنگام بعثت پيامبران، درهاى گنج ها، و معدن هاى جواهرات، و باغات سرسبز را به روى پيامبران مى گشود، و پرندگان آسمان و حيوانات وحشى زمين را همراه آنان به حركت در مى آورد. امّا اگر اين كار را مى كرد، آزمايش از ميان مى رفت، و پاداش و عذاب بى اثر مى شد، و بشارت ها و هشدارهاى الهى بى فايده مى بود، و بر مؤمنان اجر و پاداش امتحان شدگان واجب نمى شد، و ايمان آورندگان ثواب نيكوكاران را نمى يافتند، و واژه ها، معانى خود را از دست مى داد. در صورتى كه خداوند پيامبران را با عزم و اراده قوى، گرچه با ظاهرى ساده و فقير مبعوث كرد، با قناعتى كه دل ها و چشم ها را پر سازد، هر چند فقر و ندارى ظاهرى آنان چشم و گوش ها را خيره سازد. اگر پيامبران الهى، داراى چنان قدرتى بودند كه مخالفت با آنان امكان نمى داشت، و توانايى و عزّتى مى داشتند كه هرگز مغلوب نمى شدند، و سلطنت و حكومتى مى داشتند كه همه چشم ها به سوى آنان بود، از راه هاى دور بار سفر به سوى آنان مى بستند، اعتبار و ارزششان در ميان مردم اندك بود، و متكبّران در برابرشان سر فرود مى آوردند، و تظاهر به ايمان مى كردند، از روى ترس يا علاقه اى كه به مادّيات داشتند. در آن صورت نيّت هاى خالص يافت نمى شد، و اهداف غير الهى در ايمانشان راه مى يافت، و با انگيزه هاى گوناگون به سوى نيكى ها مى شتافتند. امّا خداى سبحان اراده فرمود كه پيروى از پيامبران، و تصديق كتب آسمانى، و فروتنى در عبادت، و تسليم در برابر فرمان خدا، و اطاعت محض فرمانبردارى، با نيّت خالص تنها براى خدا صورت پذيرد، و اهداف غير خدايى در آن راه نيابد، كه هر مقدار آزمايش و مشكلات بزرگتر باشد ثواب و پاداش نيز بزرگتر خواهد بود. http://farsi.balaghah.net/محمد-دشتی/ترجمه 👌 شرح فقرات نورانی فوق را " اینجا " بخوانید * درسى از داستان موسى بن عمران * چرا زندگى انبيا ساده بود؟ 🆔 @sahife2
https://eitaa.com/sahife2/59802 1 وَ اجْعَلْ ...َ أَقْوَى قُوَّتِكَ فِيَّ إِذَا نَصِبْتُ فرياد رسى خداوند در امتحانات‏ ✳️ چرا خداوند انسان‏ها را مورد و قرار مى‏دهد؟ در حالى كه خداوند در قرآن مى‏فرمايد: وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ و خدا به آنچه در سينه‏هاست، داناست. آرى، خداوند عالم به خفيات تمامى موجودات عالم است، او مى‏داند چه شده، چه مى‏شود و چه خواهد شد، اگر اينطور است پس چرا آزمايش؟ مگر چيزى براى خداوند مخفى مانده، مگر نياز به شناخت بيشتر دارد، نعوذ باللّه كه اينطور باشد، چون او عالم به غيب سموات و ارض است، پس بايد هدف ديگرى مورد توجه حضرت حق باشد كه نياز به آزمايش بندگان دارد. با مطالعه و بررسى آيات و روايات به اين نتيجه مى‏رسيم كه هدف مهمترى غير از شناخت، مورد عنايت خداوند مى‏باشد و آن مسئله پرورش و تربيت است. از اين رو با مشاهده آيات متعددى كه درباره آزمايش بندگان مى‏بينيم، خداوند آزمايش را به عنوان يك قانون كلى و سنت دائمى بيان مى‏كند و هدفش شكوفا كردن و پرورش دادن استعدادهاى نهفته بشر است و رسانيدن انسان‏ها به سر حد تكامل و انسانيت، آرى، بشر بايد هم چون فولادى باشد كه براى استحكام و مقاومت بيشتر، او را در كوره داغ قرار دهند تا آبديده و مقاوم شود و ناخالصى‏هاى بشر خارج شده و خالص شود كه به جز حق نبيند و به جز حق نشنود و به جز حق نگويد و به معناى واقعى عبداللّه شود. خداوند در قرآن مى‏فرمايد: وَ لِيَبْتَلِىَ اللَّهُ مَا فِى صُدُورِكُمْ وَلِيُمَحّصَ مَا فِى قُلُوبِكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ» «آل عمران 154» و [تحقّق دادن اين برنامه‏ها] به سبب اين است كه خدا آنچه را [از نيّت‏ها] در سينه‏هاى شماست [در مقام عمل‏] بيازمايد، و آنچه را [از عيوب و آلودگى‏ها] در دل‏هاى شماست، خالص و پاك گرداند؛ و خدا به آنچه در سينه‏هاست، داناست. حضرت على عليه السلام در نهج البلاغه فلسفه آزمايش خداوند را اين گونه بيان مى‏فرمايد: وَ انْ كانَ سُبْحانَهُ اعْلَمَ بِهِمْ مِنْ انْفُسِهِمْ وَلكِنْ لِتَظْهَرَ الْافْعالُ الَّتى‏ بِها يُسْتَحَقُّ الثَّوابُ وَ الْعِقابُ. « » اگر چه خداوند سبحان از خود آنها به آنها آگاهتر است، ولى آزمايش براى اين است كه كارهايى كه سزاوار ثواب و اعمالى كه موجب كيفر است آشكار گردد. در واقع خداوند مى‏خواهد به واسطه آزمايش، صفات درونى انسان را مبدل به اعمال انسانى كند كه از قوّه به فعل برسد و استعدادها شكوفا شود تا معيار ثواب و عقاب قرار گيرد. پس امتحان و آزمايش پروردگار متعال قطعى و حتمى است و جاى هيچ گونه شك و ترديدى نيست امّا آيا اين آزمايش همگانى است يا محدود به افراد يا طبقه خاصى از جامعه مى‏باشد؟ با دقت در احوالات حيات جهان هستى و بررسى جوانب خلقت آفرينش، به اين نتيجه خواهيم رسيد كه چون هدف از خلقتِ جهان، تكامل و پرورش استعدادها مى‏باشد، اين امتحان شامل تمامى مخلوقات است، حتى درختان نيز استعدادهاى نهفته خود را آشكار مى‏كنند كه ميوه مى‏دهند، پس فرقى بين موجودات نيست و همه مورد آزمايش خداوند هستند. از افرادى عادى گرفته تا پيامبران و امامان و اولياى الهى. آرى، ممكن است نوع آزمايش‏ها متفاوت باشد، نسبت به بعضى سخت يا بعضى آسان، بعضى با نعمت، بعضى با بدى و مصيبت. امّا آنچه در اين جا بيشتر بايد مورد توجه باشد اين است كه: آزمايش خداوند حتمى است و شامل تمامى افراد مى‏شود، چه كنيم كه از اين آزمايش‏ها سربلند بيرون بياييم. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏9، ص: 12 ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره ✳️ وَاعْلَمُواْ أَنَّمَآ أَمْوَ لُكُمْ وَأَوْلَدُكُمْ فِتْنَةٌ وَأَنَّ اللَّهَ عِندَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ و بدانید كه اموال و فرزندانتان آزمایشى (براى شما) هستند و البتّه نزد خداوند (براى كسانى كه از عهده ى آزمایش برآیند)، پاداشى بزرگ است. ✍️ محور بسیارى از لغزش هاى انسان و ریشه ى بسیارى از گناهان از قبیل: حرام، احتكار، دروغ، كم فروشى، ترك انفاق، ندادن خمس وزكات، حرص و كارشكنى و سوگندهاى دروغ و تضییع حقوق مردم، گریز از میدان جنگ، ترك هجرت و جهاد و...، علاقه به مال و فرزند است. پس اینها عامل و لغزشند، آن گونه كه ابولبابه را (آیه قبل) به لغزش كشید و براى حفظ مال و فرزندان خود، به همكارى با دشمن وادار كرد. كسانى كه از مدینه به ابوسفیان خبر دادند كه مسلمانان براى تصاحب كاروان تجارتى آنان نیرو بسیج كرده اند، از مهاجرانى بودند كه در مكّه مال و فرزندى داشتند. ] قرآن با تعبیرات مختلفى به بودن مال و فرزند و دل نبستن به آنها و امكان انحراف به واسطه ى آنها هشدار داده است، از جمله: الف: امكان شركت شیطان در مال و فرزند انسان. «شاركهم فى الاموال و الاولاد» ] ب: افزون خواهى در مال و فرزند و آثار منفى آن. «تكاثر فى الاموال و الاولاد» ] ج: بازدارندگى فرزند و مال از یاد خدا. «لا تلهكم أموالكم و لا أولادكم عن ذكر اللّه» ] د: نجات بخش نبودن اموال و اولاد در قیامت. «لن تغنى عنهم أموالهم و لا أولادهم» ] در آیه نكاتى به چشم مى خورد كه نشان مى دهد مال وفرزند بسیار سخت و جدّى و پیروز شدن در آن بسیار مهم است، اوّلاً آیه با جمله ى «واعلموا» آغاز شده كه هشدار است. ثانیاً كلمه ى «انّما» نشان مى دهد كه آزمایش با مال وفرزند چون و چرا ندارد و حتمى است. ثالثاً خود مال وفرزند فتنه شمرده شده اند، نه آنكه وسیله آزمایش وفتنه باشند. ] حضرت على علیه السلام فرمودند: «لایقولنّ احدكم الّلهم انّى اعوذ بك من الفتنة لانّه لیس احد الاّ و هو مشتمل على فتنة»، هیچ كس از خداوند دورى از فتنه و آزمایش را نخواهد، زیرا همه ى مردم بدون استثنا دچار آن مى شوند، بلكه دورى از لغزش و انحراف در آزمایشات را از خدا درخواست كند. آنگاه حضرت درباره ى علّت و فلسفه ى امتحان هاى الهى فرمود: تا راضى از ناراضى مشخص شود و عوامل سعادت و شقاوت هركس در اعمال او مشخص گردد. 👈 با نصب نرم افزار زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇 https://cafebazaar.ir/app/com.ghadeer.tafsirnour 🆔 @sahife2
برنامه ی *️⃣ و من كتاب له (علیه السلام) إلى معاوية: نامه امام(عليه السلام) به است. 👈 این نامه در 1 بخش می آید : ✳️ دنیا دار و ، نه دیار ماندن : أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ قَدْ جَعَلَ الدُّنْيَا لِمَا بَعْدَهَا، وَ ابْتَلَى فِيهَا أَهْلَهَا لِيَعْلَمَ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا، وَ لَسْنَا لِلدُّنْيَا خُلِقْنَا وَ لَا بِالسَّعْيِ فِيهَا أُمِرْنَا، وَ إِنَّمَا وُضِعْنَا فِيهَا لِنُبْتَلَي بِهَا؛ وَ قَدِ ابْتَلَانِي اللَّهُ بِكَ وَ ابْتَلَاكَ بِي، فَجَعَلَ أَحَدَنَا حُجَّةً عَلَى الْآخَرِ؛ فَعَدَوْتَ عَلَى [طَلَبِ] الدُّنْيَا بِتَأْوِيلِ الْقُرْآنِ [وَ طَلَبْتَنِي] فَطَلَبْتَنِي بِمَا لَمْ تَجْنِ يَدِي وَ لَا لِسَانِي، وَ [عَصَبْتَهُ] عَصَيْتَهُ أَنْتَ وَ أَهْلُ الشَّامِ بِي وَ أَلَّبَ عَالِمُكُمْ جَاهِلَكُمْ وَ قَائِمُكُمْ قَاعِدَكُمْ. فَاتَّقِ اللَّهَ فِي نَفْسِكَ وَ نَازِعِ الشَّيْطَانَ قِيَادَكَ وَ اصْرِفْ إِلَى الْآخِرَةِ وَجْهَكَ، فَهِيَ طَرِيقُنَا وَ طَرِيقُكَ؛ وَ احْذَرْ أَنْ يُصِيبَكَ اللَّهُ مِنْهُ بِعَاجِلِ قَارِعَةٍ تَمَسُّ الْأَصْلَ وَ تَقْطَعُ الدَّابِرَ، فَإِنِّي أُولِي لَكَ بِاللَّهِ أَلِيَّةً غَيْرَ فَاجِرَةٍ، لَئِنْ جَمَعَتْنِي وَ إِيَّاكَ جَوَامِعُ الْأَقْدَارِ لَا أَزَالُ بِبَاحَتِكَ "حَتَّى يَحْكُمَ اللَّهُ بَيْنَنا وَ هُوَ خَيْرُ الْحاكِمِينَ". ✳️ اندرز دادن به : *️⃣ پس از ياد خدا و درود همانا خداوند سبحان دنيا را براى آخرت قرار داده، و مردم را در دنيا به آزمايش گذاشت، تا روشن شود كدام يك نيكوكارتر است. ما را براى دنيا نيافريده اند، و تنها براى دنيا به تلاش فرمان داده نشديم، به دنيا آمديم تا در آن آزمايش گرديم. و همانا خداوند مرا به تو، و تو را با من آزمود، و يكى از ما را بر ديگرى حجّت قرار داد. تو با تفسير دروغين قرآن به دنيا روى آوردى، و چيزى از من درخواست مى كنى كه دست و زبانم هرگز به آن نيالود (قتل عثمان). تو و مردم شام، آن دروغ را ساختيد و به من تهمت زديد تا آگاهان شما مردم ناآگاه را، و ايستادگان شما زمينگير شدگان را بر ضدّ من تحريك كنند. معاويه از خدا بترس، و با شيطانى كه مهار تو را مى كشد، مبارزه كن، و به سوى آخرت كه راه من و تو است باز گرد، و بترس از خدا كه به زودى با بلايى كوبنده ريشه ات را بر كند، و نسل تو را بر اندازد. همانا براى تو به خدا سوگند مى خورم، سوگندى كه بر آن وفا دارم، اگر روزگار من و تو را در يك جا گرد آورد، هم چنان بر سر راه تو خواهم ماند: «تا خدا ميان ما داورى كند و او بهترين داوران است». http://farsi.balaghah.net/محمد-دشتی/ترجمه 👌 شرح فقرات نورانی فوق را " اینجا " بخوانید * نامه در یک نگاه: مرحوم سیّد رضى این نامه را طبق معمول به صورت گزینشى از نامه مفصل ترى آورده است. از منابع دیگر استفاده مى شود که هدف اصلى این نامه تبادل اسراى کوفه و شام بوده است و مطالبى که در آن آمده براى این بوده که معاویه بر سر عقل آید و از کیفرهاى الهى بترسد و این پیشنهاد را عملى سازد. * فراموش مکن براى چه به دنيا آمده اى 🆔 @sahife2
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره ✳️ وَهُوَ الَّذِى خَلَقَ السَّمَوَتِ وَالْأَرْضَ فِى سِتَّةِ أَيَّامٍ وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَآءِ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَلَئِنْ قُلْتَ إِنَّكُم مَّبْعُوثُونَ مِن بَعْدِ الْمَوْتِ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ اِنْ هَذَآ إِلَّا سِحْرٌ مُّبِينٌ او كسى است كه آسمان ها و زمین را در شش روز (دوران) آفرید و عرش (حكومت) او بر آب قرار داشت، تا شما را بیازماید كه كدام یك نیكوكارترید و اگر بگویى كه شما پس از مرگ زنده خواهید شد، همانا كفّار خواهند گفت: این نیست مگر سحرى آشكار. ✍️ مراد از شش روز در آیه، شش مرحله و دوران است. زیرا در ابتداى آفرینش، خورشیدى نبود تا شب و روزى باشد. كلمه ى «عَرش» به سقف و مكان مسقّف و داربست و همچنین به تختِ بلند و بزرگ پادشاهان اطلاق مى شود و گاهى به عنوان كنایه از قدرت بكار رفته است. مثلاً مى گویند: فلانى بر تخت نشست، یا آنكه فلانى را از تخت پائین كشیدند، یعنى قدرتش از بین رفت. سؤال: این آیه، هدف خلقت را آزمایش انسان مى داند، «لیَبلوَكم» ولى آیات دیگر امور دیگرى را بیان كرده اند، چگونه است؟ پاسخ: هدف ها در طول یكدیگر و به صورت مرحله اى است، چنانكه شخمِ زمین براى كشت است و كشت براى گندم و گندم براى نان و نان براى انسان. آیات قرآن میفرماید: الف: براى است. «لِیَبلوَكم» ب: آزمایش، براى جدا كردن خوبان از بدان است. «لِیمیز اللّه الخبیث من الطیّب» ج: جدا كردن خوبان از بدان، براى جزا و كیفرِ متناسب است. «لتُجزى كل نفس بما كسبت» د: جزا و كیفرِ متناسب، براى عمل به وعده بوده است. «وعداً علینا » حضرت على علیه السلام فرمود: آزمایش خداوند براى دانستن نیست، بلكه آزمایش او براى بروز عكس العمل از انسان است، تا اگر عملش خوب بود، پاداش گیرد و اگر بد بود، كیفر بیند در روایات، «احسن عملا» به «احسن عقلا و اورع عن محارم اللّه و اسرع فى طاعة اللّه» و در بعضى روایات به «ازهد فى الدنیا» تفسیر شده است، چنانكه امام صادق علیه السلام مى فرماید: حُسن عمل، یعنى عملِ همراه علم، اخلاص و تقوى، نه عمل زیاد. 👈 با لینک های زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇 https://myket.ir/app/com.irapps.tafsirenoorgh https://gharaati.ir/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D9%86%D9%88%D8%B1/ 🆔 @sahife2