eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.4هزار عکس
2.3هزار ویدیو
1.5هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹 رحمه الله وقتی که حدیث «حنین الجذع» را بیان می‌کرد، به گریه در می‌آمد و می‌گفت: " ای بندگان خدا! چوبی چنین شیفته ‌ی رسول الله صلىٰ الله علیه وسلم است به خاطر جایگاهی که رسول نزد خدا دارد، پس شما حق ‌دارترید به اینکه مشتاق دیدار آن حضرت صلىٰ الله علیه وسلم باشید." بنواخت نور مصطفى آن استن حنانه را کمتر ز چوبی نیستی حنانه شو حنانه شو 👈 از خداوند متعال می‌خواهیم که عشق به رسول اکرم صلىٰ الله علیه وسلم و خاندان مطهر ایشان را به مانند حنانه در دل‌های ما جا بدهد و ما را نیز همانند حنانه در بهشت برین جا دهد و از ثمرات و میوه‌های آن درخت نیکو ما را بی‌بهره نگرداند. 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ حکایت ترساندن شخصی زاهدی را که کم کن تا کور نشوی !!! «در عهد دخترى جوان و عابد بود که بُرَیرَه نام داشت و بسیار مى‏گریست. حسن را گفتند او را موعظت کن، چه بر چشمان او مى‏ترسیم. حسن او را گفت: چشمانت را بر تو حقى است، از خدا بترس گفت: اگر از دوزخیانم ، خدا دیده ‏ام را ببرد، و اگر از بهشتیانم ، خدا بهتر از آن دو را به من خواهد داد. حسن بگریست.» (ربیع الابرار، باب خلق و صفات و احوال آن ، ص 49) 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
◀️ خزانه دار ديگران بودن: قسمت اول 📜 امام(عليه السلام) در اين كلام كوتاه و بسيار پرمعنا اشاره به نكته اى مى كند كه غالباً مردم از آن غافلند، مى فرمايد: «اى فرزند آدم هر چه بيش از مقدار خوراك خود به دست آورى (و آن را ذخيره كنى) خزانه دار ديگران در آن خواهى بود»; (يَا ابْنَ آدَمَ مَا كَسَبْتَ فَوْقَ قُوتِكَ، فَأَنْتَ فِيهِ خَازِنٌ لِغَيْرِكَ). غالب مردم حد و اندازه اى براى به دست آوردن مال و ثروت قائل نيستند و معتقدند هر چه بيشتر بهتر; اما هنگامى كه درست دقيق مى شويم مى بينيم بهره ما از اموالمان همان است كه مصرف مى كنيم; غذايى كه مى خوريم، نوشابه اى كه مى نوشيم، لباسى كه مى پوشيم، خانه اى كه در آن زندگى مى كنيم و مركبى كه بر آن سوار مى شويم و مانند آن و در مورد بسيارى از اشخاص، اين مواد مصرفى تنها گوشه كوچكى از اموال آنها را شامل مى شود و بقيه را ذخيره مى كنند، پيوسته در حفظ آن كوشش و از آن پاسدارى مى كنند تا سرانجام به فرزندان و دامادها و ساير بستگان خود بسپارند و با دنيايى از حسرت، چشم از آنها بپوشند و با يك كفن بسيار كم ارزش وارد سراى ديگر شوند. ابن ابى الحديد در شرح نهج البلاغه خود در شرح اين كلام نورانى داستانى از « » و «عبدالله بن اهتم» نقل مى كند، مى گويد: حسن به هنگامى كه عبدالله بيمار شده بود و آخرين ساعات عمر خود را طى مى كرد به عيادت او رفت. نگاه كرد ديد عبدالله پيوسته چشمش را به صندوقى دوخته كه در گوشه اى از اتاق قرار داشت، سپس رو به حسن بصرى كرد و گفت: در اين صندوق صد هزار (درهم) است كه نه زكات آن داده شده و نه صله رحم با آن انجام گرديده است. حسن گفت: مادرت به عزايت بنشيند براى چه چيز آن را ذخيره كرده اى؟ گفت: براى ترس از حوادث زمان و مخالفت برادران و ظلم سلطان. (آرى براى تأمين زندگى آينده در موارد سخت اندوخته ام) اين را گفت و بعد از مدت كوتاهى از دنيا رفت. حسن در تشييع جنازه او شركت كرده بود. هنگامى كه او را دفن كردند دست خود را (از نهايت تأسف) به يكديگر زد و اشاره به قبر او كرد و گفت: اين كسى است كه شيطان بر او غلبه كرد، او را از حوادث زمان و ظلم سلطان و بى وفايى برادران ترساند و ودايع الهى را براى خود ذخيره كرد سپس از اين دنيا غمگين و اندوهناك بيرون رفت، نه زكات مالش را پرداخت نه صله رحم به جاى آورد. آن گاه روى به بازماندگان كرد و گفت: اى وارثان گوارا اين مال را بخوريد، اين مال حلال به دست شما افتاده مراقب باشيد وبال شما نشود، اين مال از سوى كسى است كه آن را جمع كرد و بخل ورزيد بر امواج درياها سوار شد، از بيابان هاى خشك گذشت و از طريق باطل آن را اندوخت و حق آن را نپرداخت، خودش در حياتش از آن بهره نگرفت ولى ضررهاى او بعد از وفات دامن او را خواهد گرفت. آن را گردآورى كرد و محكم آن را در صندوق نگه داشت تا روز قيامت كه روز حسرت است. (سپس به حاضران گفت:) بالاترين حسرت اين است كه مال خود را در ميزان اعمالِ غير خودت ببينى. تو بخل ورزيدى نسبت به مالى كه خدا به تو روزى كرده بود و در مسير طاعتش مصرف نكردى براى ديگرى آن را نگه دارى كردى كه او در راه رضاى خداوند آن را صرف كند. واى بر اين حسرت غير قابل جبران و رحمت از دست رفته. 👈ادامه دارد ... 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
4 🔴 حضرت اميرمؤمنان على عليه السلام در توصيف آفرينش آدم عليه السلام مى‏فرمايد: ثُمَّ بَسَطَ اللَّهُ سُبْحانَهُ لَهُ فى‏ تَوْبَتِهِ وَ لَقَّاهُ كَلِمَةَ رَحْمَتِهِ وَ وَعَدَهُ الْمَرَدَّ الى‏ جَنَّتِهِ. آن گاه خداى سبحان در توبه را به رويش گشود و كلمه رحمت را به او تلقين كرد و بازگشت به بهشت را به او وعده داد. و چون دايره رحمت را براى همه موجودات گسترانده، پس مهربانى را دوست دارد و مهربانان را هم دوست مى‏دارد و دست مهر خود را بر سر هر مهرورزى مى‏كشد. رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: إِنَّ اللَّهَ تَعالى‏ خَلَقَ مِائَةَ رَحْمَةٍ يَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الأَرْضَ، كُلُّ رَحْمَةٍ مِنْها طِباقُ ما بَيْنَ السَّماءِ وَ الأَرْضِ، فَاهْبَطَ رَحْمَةً مِنْها إِلى‏ الأَرْضِ فَبِها تَراحَمَ الخَلْقُ، وَ بِها تَعْطِفُ الوالِدَةُ عَلَى وَلَدِها وَ بِها تَشْرَبُ الطِّيرُ وَ الوُحُوشُ مِنَ الماءَ وَ بِها تَعيشُ الخَلائِقُ خداى تعالى روزى كه آسمان‏ها و زمين را آفريد، صد رحمت بيافريد كه هر رحمتى به اندازه فاصله آسمان و زمين است. پس از آن رحمت‏ها يكى به زمين فرود آمد كه به سبب آن خلايق به يكديگر ترحم مى‏كنند و مادر به فرزندش مهر مى‏ورزد و پرندگان و حيوانات آب مى‏نوشند و مردمان زندگى مى‏كنند. اگر انسان اندازه رحمت خدا را مى‏دانست به حق به آن تكيه مى‏كرد و تعجّب از اين است با اين همه رحمت چگونه محروم است؟! «به امام سجّاد عليه السلام گفتند: كه مى‏گويد: از اين كه كسى هلاك شود جاى تعجب نيست، بلكه از نجات يافته عجب است كه نجات يافته است. حضرت فرمود: من مى‏گويم از اين كه كسى نجات يافته تعجب نيست، بلكه تعجب از هلاك شده‏اى است كه چگونه با وجود رحمت گسترده خداوند هلاك گشته است به هر حال آن گونه كه سرآغاز خلقت آدم، درِ رحمت حق به سوى پذيرش آدم باز شد و در پايانش هم بايد رحمت او آدم را بهشت برد. پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در اين باره فرمود: لَنْ يَدْخُلَ الجَنَّةَ أَحَدٌ إِلَّا بِرَحْمَةِ اللَّهِ. قالُوا: وَ لا أَنْتَ قالَ: وَ لا أَنَا إِلَّا أَنْ يَتَغَمَّدَنِىَ اللَّهُ. هيچ كس به بهشت نرود مگر با رحمت خدا. عرض كردند: نه شما هم؟ فرمود: و نه من، مگر اين كه خدا مرا مشمول رحمت خود كند. 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 5 ، ص: 134 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
‏ 3 ‏ 2 ✳️ در اين كه حضرت حق در تمام امور انسان ابتداى به رحمت و عنايت فرموده، حضرت زين العابدين عليه السلام در دعاى ابوحمزه ثمالى عرض مى‏كند: «منم آن كودكى كه او را پروريدى، منم آن نادانى كه او را دانا نمودى، منم آن گمراهى كه او را راهنمايش شدى و آن افتاده‏اى كه او را بلند نمودى و آن ترسويى كه ايمنى‏اش بخشيدى و آن گرسنه‏اى كه سيرش كردى و آن تشنه‏اى كه سيرابش نمودى و آن برهنه‏اى كه پوشاندى و آن فقيرى كه توانگرش كردى و آن ناتوانى كه نيرومندش فرمودى و آن ذليلى كه عزّتش دادى و دردمندى كه به درمانش رساندى و خواهنده‏اى كه عطايش فرمودى و گنهكارى كه پرده بر گناهش پوشيدى و اندكى كه بسيارش نمودى و مستضعفى كه ياريش كردى و رانده‏اى كه در آغوشش گرفتى ...» قيلَ لِعَلِىِّ بْنِ الحسينِ عليه السلام: انَّ الْحَسَنَ الْبَصْرِىَّ قالَ: لَيْسَ الْعَجَبُ مِمَّنْ هَلَكَ كَيْفَ هَلَكَ، وَ انَّما الْعَجَبُ مِمَّنْ نَجا كَيْفَ نَجا؟ فَقالَ عليه السلام: انَا اقُولُ: لَيْسَ الْعَجَبُ مِمَّنْ نَجا كَيْفَ نَجا؟ وَ امَّا الْعَجَبُ مِمَّنْ هَلَكَ كَيْفَ هَلَكَ مَعَ سَعَةِ رَحْمَةِ اللّهِ. به حضرت زين العابدين عليه السلام عرض شد، گفت: تعجّب نيست از كسى كه هلاك شده، چگونه هلاك شده، تعجب از آن است كه نجات يافته، چگونه هماى نجات رادر آغوش گرفته؟ حضرت فرمود من مى‏گويم: از آن كه نجات يافته تعجب نيست، بلكه تعجب از كسى است كه با رحمت واسعه حق چگونه هلاك شده است؟! آيات و روايات باب عفو و رحمت در شرح دعاى سى و يكم كه در رابطه با مسئله با عظمت توبه است، با خواست حضرت محبوب خواهد آمد. دلا تا به كى از در دوست دورى گرفتار دام سراى غرورى‏ نه بر دل تو را از غم دوست دردى نه بر چهره از خاك آن كوى گردى‏ زگلزار معنى نه رنگى نه بويى در اين كه‏نه گنبد نه هائى نه هويى‏ تو را خواب غفلت گرفته است در بر چه خواب گران است اللّه اكبر چرا اين چنين عاجز و بى‏نوايى بكن جستجوئى بزن دست و پايى‏ سؤال علاج از طبيبان دين كن به ارواح آن طيبين كن‏ دو دست دعا را برآور به زارى همى گو به صد عجز و صد خواستارى‏ الهى به خورشيد اوج هدايت الهى الهى به شاه ولايت‏ الهى به زهرا الهى به سبطين كه مى‏خواندشان مصطفى قرّة العين‏ الهى به سجاد آن معدن علم الهى به باقر شه كشور حلم‏ الهى به صادق امام اعاظم الهى به اعزاز موسى كاظم‏ الهى به شاه رضا قائد دين بحق تقى خسرو ملك تمكين‏ الهى به حق نقى شاه عسكر بدان عسگرى كز ملك داشت لشگر الهى به مهدى كه سالار دين است شه پيشوايان اهل يقين است‏ كه بر حال زار بهائى عاصى سر دفتر اهل جرم و معاصى‏ كه در دام نفس و هوا اوفتاده به لهو و لعب عمر بر باد داده‏ ببخشا و از چاه حرمان برآرش به بازار محشر مكن شرمسارش‏ برون برش از خجلت روسياهى الهى، الهى، الهى، الهى‏ ( ) 👈ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج‏ 7 ، ص: 319 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
برنامه ی 11 3 ✳️ در منی مشغول موعظه مردم بود، در همان حال امام سجاد علیه السلام از آنجا عبور کرد و به وی فرمود: آیا از این وضعی که هم اکنون داری، بین خود و خدای خود راضی هستی که اگر در همین حال مرگت فرا رسد هیچ نگران نباشی؟ حسن بصری گفت: نه، راضی نیستم. حضرت فرمود: آیا به خود حدیث نفس می کنی تا تغییر وضع دهی و از این وضعی که راضی نیستی، بیرون آیی و که از آن راضی هستی، وارد شوی؟ حسن چند لحظه ای سرش را پایین انداخت، سپس گفت: من آن را خلاف واقع عرض کردم! امام علیه السلام فرمود: پس انتظار می کشی بعد از حضرت محمد صلی الله علیه و آله پیغمبری که با او سابقه رفاقت داری، بیاید؟ - نه، چنین انتظاری ندارم. - پس انتظار داری به جایی غیر از این دنیا که در آن هستی، وارد شوی تا در آنجا وظایف را انجام دهی؟ - نه جایی غیر از دنیا برای عمل سراغ ندارم. - آیا کسی را سراغ داری که ذره ای عقل داشته باشد و در عین حال در این دنیا از خودش راضی باشد؟ تو که می گویی به پیامبری جز محمد صلی الله علیه و آله امید نبسته ای و جایی غیر از همین دنیا که در آن هستی سراغ نداری که بتوانی عملی انجام دهی و از این حالی که در آن هستی، راضی نیستی، پس چرا به جای آنکه خود را نصیحت کنی، مردم را پند می دهی؟ چون حضرت از پیش حسن بصری رفت، حسن پرسید: این آقا که بود؟ گفتند: او علی بن الحسین علیه السلام بود. حسن گفت: او از خانواده علم و دانش است. پس از آن زمان، دیگر حسن بصری مردم را موعظه نکرد. 👈 ادامه دارد .... علیه السلام ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2