🔹 #حسن_بصری رحمه الله وقتی که حدیث «حنین الجذع» را بیان میکرد، به گریه در میآمد و میگفت:
" ای بندگان خدا! چوبی چنین شیفته ی رسول الله صلىٰ الله علیه وسلم است به خاطر جایگاهی که رسول نزد خدا دارد، پس شما حق دارترید به اینکه مشتاق دیدار آن حضرت صلىٰ الله علیه وسلم باشید."
بنواخت نور مصطفى آن استن حنانه را
کمتر ز چوبی نیستی حنانه شو حنانه شو
👈 از خداوند متعال میخواهیم که عشق به رسول اکرم صلىٰ الله علیه وسلم و خاندان مطهر ایشان را به مانند حنانه در دلهای ما جا بدهد و ما را نیز همانند حنانه در بهشت برین جا دهد و از ثمرات و میوههای آن درخت نیکو ما را بیبهره نگرداند.
#مثنوی_معنوی_105
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
✳️ حکایت ترساندن شخصی زاهدی را که کم #گریه کن تا کور نشوی !!!
«در عهد #حسن_بصرى دخترى جوان و عابد بود که بُرَیرَه نام داشت و بسیار مىگریست.
حسن را گفتند او را موعظت کن، چه بر چشمان او مىترسیم.
حسن او را گفت: چشمانت را بر تو حقى است، از خدا بترس
گفت:
اگر از دوزخیانم ، خدا دیده ام را ببرد،
و اگر از بهشتیانم ، خدا بهتر از آن دو را به من خواهد داد.
حسن بگریست.»
(ربیع الابرار، باب خلق و صفات و احوال آن ، ص 49)
#مثنوی_معنوی_دفتر_دوم_12
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ خزانه دار ديگران بودن:
قسمت اول
📜 امام(عليه السلام) در اين كلام كوتاه و بسيار پرمعنا اشاره به نكته اى مى كند كه غالباً مردم از آن غافلند، مى فرمايد: «اى فرزند آدم هر چه بيش از مقدار خوراك خود به دست آورى (و آن را ذخيره كنى) خزانه دار ديگران در آن خواهى بود»; (يَا ابْنَ آدَمَ مَا كَسَبْتَ فَوْقَ قُوتِكَ، فَأَنْتَ فِيهِ خَازِنٌ لِغَيْرِكَ).
غالب مردم حد و اندازه اى براى به دست آوردن مال و ثروت قائل نيستند و معتقدند هر چه بيشتر بهتر; اما هنگامى كه درست دقيق مى شويم مى بينيم بهره ما از اموالمان همان است كه مصرف مى كنيم; غذايى كه مى خوريم، نوشابه اى كه مى نوشيم، لباسى كه مى پوشيم، خانه اى كه در آن زندگى مى كنيم و مركبى كه بر آن سوار مى شويم و مانند آن و در مورد بسيارى از اشخاص، اين مواد مصرفى تنها گوشه كوچكى از اموال آنها را شامل مى شود و بقيه را ذخيره مى كنند، پيوسته در حفظ آن كوشش و از آن پاسدارى مى كنند تا سرانجام به فرزندان و دامادها و ساير بستگان خود بسپارند و با دنيايى از حسرت، چشم از آنها بپوشند و با يك كفن بسيار كم ارزش وارد سراى ديگر شوند.
ابن ابى الحديد در شرح نهج البلاغه خود در شرح اين كلام نورانى داستانى از «#حسن_بصرى » و «عبدالله بن اهتم» نقل مى كند، مى گويد: حسن به هنگامى كه عبدالله بيمار شده بود و آخرين ساعات عمر خود را طى مى كرد به عيادت او رفت. نگاه كرد ديد عبدالله پيوسته چشمش را به صندوقى دوخته كه در گوشه اى از اتاق قرار داشت، سپس رو به حسن بصرى كرد و گفت: در اين صندوق صد هزار (درهم) است كه نه زكات آن داده شده و نه صله رحم با آن انجام گرديده است. حسن گفت: مادرت به عزايت بنشيند براى چه چيز آن را ذخيره كرده اى؟ گفت: براى ترس از حوادث زمان و مخالفت برادران و ظلم سلطان. (آرى براى تأمين زندگى آينده در موارد سخت اندوخته ام) اين را گفت و بعد از مدت كوتاهى از دنيا رفت. حسن در تشييع جنازه او شركت كرده بود. هنگامى كه او را دفن كردند دست خود را (از نهايت تأسف) به يكديگر زد و اشاره به قبر او كرد و گفت: اين كسى است كه شيطان بر او غلبه كرد، او را از حوادث زمان و ظلم سلطان و بى وفايى برادران ترساند و ودايع الهى را براى خود ذخيره كرد سپس از اين دنيا غمگين و اندوهناك بيرون رفت، نه زكات مالش را پرداخت نه صله رحم به جاى آورد. آن گاه روى به بازماندگان كرد و گفت: اى وارثان گوارا اين مال را بخوريد، اين مال حلال به دست شما افتاده مراقب باشيد وبال شما نشود، اين مال از سوى كسى است كه آن را جمع كرد و بخل ورزيد بر امواج درياها سوار شد، از بيابان هاى خشك گذشت و از طريق باطل آن را اندوخت و حق آن را نپرداخت، خودش در حياتش از آن بهره نگرفت ولى ضررهاى او بعد از وفات دامن او را خواهد گرفت. آن را گردآورى كرد و محكم آن را در صندوق نگه داشت تا روز قيامت كه روز حسرت است. (سپس به حاضران گفت:) بالاترين حسرت اين است كه مال خود را در ميزان اعمالِ غير خودت ببينى. تو بخل ورزيدى نسبت به مالى كه خدا به تو روزى كرده بود و در مسير طاعتش مصرف نكردى براى ديگرى آن را نگه دارى كردى كه او در راه رضاى خداوند آن را صرف كند. واى بر اين حسرت غير قابل جبران و رحمت از دست رفته.
👈ادامه دارد ...
#نهج_البلاغه_حكمت_192
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_6
#دعا_ششم_21
#مهربانی_خدا 4
🔴 حضرت اميرمؤمنان على عليه السلام در توصيف آفرينش آدم عليه السلام مىفرمايد:
ثُمَّ بَسَطَ اللَّهُ سُبْحانَهُ لَهُ فى تَوْبَتِهِ وَ لَقَّاهُ كَلِمَةَ رَحْمَتِهِ وَ وَعَدَهُ الْمَرَدَّ الى جَنَّتِهِ.
آن گاه خداى سبحان در توبه را به رويش گشود و كلمه رحمت را به او تلقين كرد و بازگشت به بهشت را به او وعده داد.
و چون دايره رحمت را براى همه موجودات گسترانده، پس مهربانى را دوست دارد و مهربانان را هم دوست مىدارد و دست مهر خود را بر سر هر مهرورزى مىكشد.
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:
إِنَّ اللَّهَ تَعالى خَلَقَ مِائَةَ رَحْمَةٍ يَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الأَرْضَ، كُلُّ رَحْمَةٍ مِنْها طِباقُ ما بَيْنَ السَّماءِ وَ الأَرْضِ، فَاهْبَطَ رَحْمَةً مِنْها إِلى الأَرْضِ فَبِها تَراحَمَ الخَلْقُ، وَ بِها تَعْطِفُ الوالِدَةُ عَلَى وَلَدِها وَ بِها تَشْرَبُ الطِّيرُ وَ الوُحُوشُ مِنَ الماءَ وَ بِها تَعيشُ الخَلائِقُ
خداى تعالى روزى كه آسمانها و زمين را آفريد، صد رحمت بيافريد كه هر رحمتى به اندازه فاصله آسمان و زمين است. پس از آن رحمتها يكى به زمين فرود آمد كه به سبب آن خلايق به يكديگر ترحم مىكنند و مادر به فرزندش مهر مىورزد و پرندگان و حيوانات آب مىنوشند و مردمان زندگى مىكنند.
اگر انسان اندازه رحمت خدا را مىدانست به حق به آن تكيه مىكرد و تعجّب از اين است با اين همه رحمت چگونه محروم است؟!
«به امام سجّاد عليه السلام گفتند: كه #حسن_بصرى مىگويد: از اين كه كسى هلاك شود جاى تعجب نيست، بلكه از نجات يافته عجب است كه نجات يافته است. حضرت فرمود: من مىگويم از اين كه كسى نجات يافته تعجب نيست، بلكه تعجب از هلاك شدهاى است كه چگونه با وجود رحمت گسترده خداوند هلاك گشته است
به هر حال آن گونه كه سرآغاز خلقت آدم، درِ رحمت حق به سوى پذيرش آدم باز شد و در پايانش هم بايد رحمت او آدم را بهشت برد.
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در اين باره فرمود:
لَنْ يَدْخُلَ الجَنَّةَ أَحَدٌ إِلَّا بِرَحْمَةِ اللَّهِ. قالُوا: وَ لا أَنْتَ قالَ: وَ لا أَنَا إِلَّا أَنْ يَتَغَمَّدَنِىَ اللَّهُ.
هيچ كس به بهشت نرود مگر با رحمت خدا. عرض كردند: نه شما هم؟ فرمود:
و نه من، مگر اين كه خدا مرا مشمول رحمت خود كند.
👈 ادامه دارد ...
تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج 5 ، ص: 134
👌 دعای #ششم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_16
#دعای_شانزدهم_صحیفه_سجادیه
#دعا_شانزدهم_8
#صفات_حميده_حضرت_حق 3
#بخشش_و_كيفر_الهى 2
✳️ در اين كه حضرت حق در تمام امور انسان ابتداى به رحمت و عنايت فرموده، حضرت زين العابدين عليه السلام در دعاى ابوحمزه ثمالى عرض مىكند:
«منم آن كودكى كه او را پروريدى، منم آن نادانى كه او را دانا نمودى، منم آن گمراهى كه او را راهنمايش شدى و آن افتادهاى كه او را بلند نمودى و آن ترسويى كه ايمنىاش بخشيدى و آن گرسنهاى كه سيرش كردى و آن تشنهاى كه سيرابش نمودى و آن برهنهاى كه پوشاندى و آن فقيرى كه توانگرش كردى و آن ناتوانى كه نيرومندش فرمودى و آن ذليلى كه عزّتش دادى و دردمندى كه به درمانش رساندى و خواهندهاى كه عطايش فرمودى و گنهكارى كه پرده بر گناهش پوشيدى و اندكى كه بسيارش نمودى و مستضعفى كه ياريش كردى و راندهاى كه در آغوشش گرفتى ...»
قيلَ لِعَلِىِّ بْنِ الحسينِ عليه السلام: انَّ الْحَسَنَ الْبَصْرِىَّ قالَ: لَيْسَ الْعَجَبُ مِمَّنْ هَلَكَ كَيْفَ هَلَكَ، وَ انَّما الْعَجَبُ مِمَّنْ نَجا كَيْفَ نَجا؟ فَقالَ عليه السلام: انَا اقُولُ: لَيْسَ الْعَجَبُ مِمَّنْ نَجا كَيْفَ نَجا؟ وَ امَّا الْعَجَبُ مِمَّنْ هَلَكَ كَيْفَ هَلَكَ مَعَ سَعَةِ رَحْمَةِ اللّهِ.
به حضرت زين العابدين عليه السلام عرض شد، #حسن_بصرى گفت: تعجّب نيست از كسى كه هلاك شده، چگونه هلاك شده، تعجب از آن است كه نجات يافته، چگونه هماى نجات رادر آغوش گرفته؟ حضرت فرمود من مىگويم: از آن كه نجات يافته تعجب نيست، بلكه تعجب از كسى است كه با رحمت واسعه حق چگونه هلاك شده است؟!
آيات و روايات باب عفو و رحمت در شرح دعاى سى و يكم كه در رابطه با مسئله با عظمت توبه است، با خواست حضرت محبوب خواهد آمد.
دلا تا به كى از در دوست دورى
گرفتار دام سراى غرورى
نه بر دل تو را از غم دوست دردى
نه بر چهره از خاك آن كوى گردى
زگلزار معنى نه رنگى نه بويى
در اين كهنه گنبد نه هائى نه هويى
تو را خواب غفلت گرفته است در بر
چه خواب گران است اللّه اكبر
چرا اين چنين عاجز و بىنوايى
بكن جستجوئى بزن دست و پايى
سؤال علاج از طبيبان دين كن
#توسل به ارواح آن طيبين كن
دو دست دعا را برآور به زارى
همى گو به صد عجز و صد خواستارى
الهى به خورشيد اوج هدايت
الهى الهى به شاه ولايت
الهى به زهرا الهى به سبطين
كه مىخواندشان مصطفى قرّة العين
الهى به سجاد آن معدن علم
الهى به باقر شه كشور حلم
الهى به صادق امام اعاظم
الهى به اعزاز موسى كاظم
الهى به شاه رضا قائد دين
بحق تقى خسرو ملك تمكين
الهى به حق نقى شاه عسكر
بدان عسگرى كز ملك داشت لشگر
الهى به مهدى كه سالار دين است
شه پيشوايان اهل يقين است
كه بر حال زار بهائى عاصى
سر دفتر اهل جرم و معاصى
كه در دام نفس و هوا اوفتاده
به لهو و لعب عمر بر باد داده
ببخشا و از چاه حرمان برآرش
به بازار محشر مكن شرمسارش
برون برش از خجلت روسياهى
الهى، الهى، الهى، الهى
(#شيخ_بهايى )
👈ادامه دارد ...
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج 7 ، ص: 319
#شانزدهم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
برنامه ی #امام_سجاد_شناسی 11
#برخورد_با_عالمان_درباری 3
#امام_سجاد_و_حسن_بصری
✳️ #حسن_بصرى در منی مشغول موعظه مردم بود، در همان حال امام سجاد علیه السلام از آنجا عبور کرد و به وی فرمود: آیا از این وضعی که هم اکنون داری، بین خود و خدای خود راضی هستی که اگر در همین حال مرگت فرا رسد هیچ نگران نباشی؟ حسن بصری گفت: نه، راضی نیستم.
حضرت فرمود: آیا به خود حدیث نفس می کنی تا تغییر وضع دهی و از این وضعی که راضی نیستی، بیرون آیی و که از آن راضی هستی، وارد شوی؟
حسن چند لحظه ای سرش را پایین انداخت، سپس گفت: من آن را خلاف واقع عرض کردم!
امام علیه السلام فرمود: پس انتظار می کشی بعد از حضرت محمد صلی الله علیه و آله پیغمبری که با او سابقه رفاقت داری، بیاید؟
- نه، چنین انتظاری ندارم.
- پس انتظار داری به جایی غیر از این دنیا که در آن هستی، وارد شوی تا در آنجا وظایف را انجام دهی؟
- نه جایی غیر از دنیا برای عمل سراغ ندارم.
- آیا کسی را سراغ داری که ذره ای عقل داشته باشد و در عین حال در این دنیا از خودش راضی باشد؟ تو که می گویی به پیامبری جز محمد صلی الله علیه و آله امید نبسته ای و جایی غیر از همین دنیا که در آن هستی سراغ نداری که بتوانی عملی انجام دهی و از این حالی که در آن هستی، راضی نیستی، پس چرا به جای آنکه خود را نصیحت کنی، مردم را پند می دهی؟
چون حضرت از پیش حسن بصری رفت، حسن پرسید: این آقا که بود؟
گفتند: او علی بن الحسین علیه السلام بود.
حسن گفت: او از خانواده علم و دانش است. پس از آن زمان، دیگر حسن بصری مردم را موعظه نکرد.
👈 ادامه دارد ....
#امام_سجاد علیه السلام
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2