eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
5.1هزار دنبال‌کننده
16.8هزار عکس
2.5هزار ویدیو
1.7هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️طلب آمرزش براى ديگران‏ 2 🔴مردى را به نزد مأمون آوردند كه خواست او را بكشد و حضرت رضا عليه السلام در مجلس نشسته بود. مأمون گفت: اباالحسن چه مى‏گويى؟ فرمود: خداوند به نيكويى عفو تو بر عزّتت مى‏افزايد، پس او گذشت نمود. «2» بزرگى كه فرمان گذشت و بخشش مى‏دهد خدايى است كه پروردگار و آفريننده و داناست او كه چنين به نيكى از گذشتن سخن به ميان مى‏آورد، مى‏داند كه در وجود انسان و جامعه چه جاذبه و رشدى را پديد مى‏آورد و چه آثارى دارد كه برخى از بندگان با اين روش خودسازى كرده‏اند و سبب بيدارى و هدايت ديگران شده‏اند. سلوك رفتارى معصومان عليهم السلام و يارانشان گواه بر اين سيره نيك است. حكايت كرده‏اند كه: روزى مالك اشتر كه خداوند از او خشنود باد، از بازار كوفه مى‏گذشت، وى يك پيراهن و شال از كرباس بر تن داشت. جوان بازارى كه او را با آن هيبت ديد او را به مسخره گرفت و گلوله‏اى از گل و خاك به سويش پرتاب كرد و مالك به او توجّه ننمود و به راهش ادامه داد، در اين بين كسى به آن جوان گفت: واى بر تو! آيا فهميدى كه به طرف چه كسى گلوله انداختى؟ گفت: نه، گفتند: بيچاره، او مالك اشتر يار امير المؤمنين بود، آن مرد به خود لرزيد و به دنبال مالك رفت، تا از او معذرت خواهى كند، مالك وارد مسجد شد. وقتى كه ديد او وارد مسجد شده و مشغول نماز است، نمازش را كه تمام كرد، آن مرد روى پاهاى مالك افتاد و شروع به بوسيدن پاهاى مالك كرد، مالك رو به او كرد فرمود: اين چه كارى است؟ گفت: از كارى كه كرده‏ام پوزش مى‏خواهم، مالك فرمود: باكى بر تو نيست، به خدا قسم وارد مسجد نشدم مگر اين كه براى تو طلب آمرزش نمايم. زمانى كه وحشى، قاتل حمزه سيد الشهداء، عموى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله پس از ارتكاب جنايت نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله آمد و توبه نمود و اسلام آورد. حضرت با اينكه عمويش را بسيار دوست مى‏داشت، توبه‏اش را پذيرفت و با عفو و بزرگوارى گذشت كردند و فرمود: برو از جلوى ديدگان ما دور باش. هنگامى كه حرّ بن يزيد رياحى با آن همه و جسارت به خدمت امام حسين عليه السلام آمد و درخواست توبه نمود، حضرت فرمود: بله، پذيرفته است و او را به گرمى در آغوش رحمت به حضور پذيرفت تا در كاروان امام به شهادت رسيد. «3» در اين مدرسه اخلاق، بزرگان و اولياى الهى ما بسيارى از انسان‏ها را به راه راست هدايت فرموده‏اند. دعای 🔗کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
1 🔴 نماز واقعيتى ملكوتى و حقيقتى عرشى و مسئله‏اى الهى است كه از شروع حيات انسان در زمين، به صورت تكليفى واجب در جهت رشد و كمال و تربيت اين موجود برتر به او ارائه شده است. نماز گفتگوى عاشق با معشوق، محبّ با محبوب، مملوك با مالك، عبد با مولا، فقير با غنى، و ذليل با عزيز، و ميّت با زنده است. نماز عبادتى جامع، و برنامه‏اى نورانى، و روشى متين، و راه مستقيم به سوى مقصد اعلى، و وسيله قرب انسان به حق، و زمينه ساز تحصيل لقا و وصال حضرت دوست، و موجب رضايت و خشنودى وجود مقدس ربّ‏العالمين است. رسول اللّه صلى الله عليه و آله مى‏فرمايد: الصَّلاةُ مِنْ شَرائِعِ الدّينِ، وَ فِيها مَرْضاةُ الرَّبِّ عَزَّوَجَلَّ، فَهِىَ مِنْهاجُ الاْنْبِياءِ. نماز از احكام عملى دين، و مايه رضايت و خشنودى حق، و راه انبياى الهى است. و نيز آن حضرت فرموده: وَ لِيَكُنْ اكْثَرُ هَمِّكَ الصَّلاةَ، فَانَّها رَأْسُ الاْسْلامِ بَعْدَ الاْقْرارِ بِالدِّينِ. بايد قسمت عمده همّ و غمّت نماز باشد، زيرا نماز بعد از اقرار به دين خدا در رأس فرهنگ الهى است. حضرت صادق عليه السلام فرمود: احَبُّ الاْعْمالِ الَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ الصَّلاةُ، وَ هِىَ آخِرُ وَصايَا الاْنْبِياءِ محبوب‏ترين عمل در پيشگاه حضرت حق نماز است، و اين حقيقت آخرين سفارش تمام انبيا عليهم السلام به امّت‏ها بود. رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: خداوند بزرگ نور چشمم را در نماز قرار داد، و نماز را آن چنان محبوب قلب من كرد كه طعام محبوب گرسنه و آب معشوق تشنه است، گرسنه چون بخورد سير مى‏شود، تشنه چون بنوشد سيراب مى‏گردد، و من از نماز سير نمى‏شوم. حضرت صادق عليه السلام فرمود: انَّ طاعَةَ اللَّهِ خِدْمَتُهُ فِى الاْرْضِ، فَلَيْسَ شَىْ‏ءٌ مِنْ خِدْمَتِهِ يَعْدِلُ الصَّلاةَ. طاعت حق خدمت به پيشگاه او در روى زمين است، و چيزى از خدمت به او همسنگ نماز نيست. امير المؤمنين عليه السلام فرمود: أُوصِيكُمْ بِالصَّلاةِ وَ حِفْظِها، فَانَّها خَيْرُ الْعَمَلِ، وَ هِىَ عَمُودُ دينِكُمْ. به شما نماز را سفارش مى‏كنم، و وصيّتم اين است كه در حفظ آن كوشا باشيد، نماز بهترين عمل و ستون خيمه دين است. از حضرت صادق عليه السلام سؤال شد: چه عملى بعد از معرفت برترين عمل است؟ فرمود: چيزى در دين معادل نماز نيست. رسول اللّه صلى الله عليه و آله فرمود: اذا قامَ الْعَبْدُ الَى الصَّلاةِ فَكانَ هَواهُ وَ قَلْبُهُ الَى اللَّهِ تَعالَى انْصَرَفَ كَيَوْمِ وَلَدَتْهُ امُّهُ. چون عبد به نماز برخيزد و خواسته و نيّت قلبش، خدا باشد، از نماز بيرون مى‏رود مانند روزى كه از مادر متولّد شده است. حضرت باقر عليه السلام فرمود: انَّ اوَّلَ ما يُحاسَبُ بِهِ الْعَبْدُ الصَّلاةُ فَانْ قُبِلَتْ قُبِلَ ما سِواها. به حقيقت اول چيزى كه عبد به آن محاسبه مى‏شود نماز است، اگر قبول شود بقيه اعمالش از بركت قبولى نماز پذيرفته خواهد شد. حضرت رضا عليه السلام فلسفه نماز را بدين صورت بيان مى‏كنند: اقرار به مالكيت حق بر سراسر هستى و نفى غير او از تمام امور حيات، قرار گرفتن در برابر حضرت جبّار به حالت ذلّت و مسكنت و خضوع و اعتراف به تقصير و كوچكى و پستى در برابر عظمت او. درخواست درگذشتن از گناهان گذشته، و قرار دادن صورت در پنج وقت براى نشان دادن حقارت در برابر عظمت و اين‏كه اين عبد فراموشت نكرده و در مقام طغيان نيست. نماز خضوع و ذلّت و رغبت به رحمت و طلب زياد شدن دين و دنياست. نماز ترمزى در برابر گناهان، و مداومت بر ياد خدا در شب و روز، و اعلام به اين معناست كه عبد مولا و آقايش و مدبّر امورش را فراموش ننموده تا بر اثر فراموشى به طغيان و دچار شود. 👈 ادامه دارد ... تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 11 ، ص: 260 👌 دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
بايد توجه داشت كه تربيت اطفال خردسال بدان معنى نيست كه تمايلات ويرانگرى و تخريب در وجودشان محو و نابود مى‏گردد، بلكه اثر تربيت آن است كه تمايل تخريب و را در ضميرشان واپس مى‏كند و در اعماق وجودشان پنهان مى‏نمايد و هر وقت فرصت مناسبى به دست آيد تمايل واپس زده شده از ضمير باطن خارج مى‏شود، از پس پرده‏ى خفا بيرون مى‏آيد و كارهاى تخريبى را آغاز مى‏نمايد. اين مطلب دقيق علمى و روانشناسى در كلام مولى‏الموحدين آمده است: على (ع) فرموده است: شر و بدكارى در باطن تمام انسانها وجود دارد، اگر هر فردى بر آن تمايل غلبه كند همچنان در ضميرش پنهان مى‏ماند و اگر نتواند بر آن پيروز گردد ميل شر و ويرانگرى آشكار مى‏شود و او را به فعاليتهاى ناروا وادار مى‏سازد.
در اسلام براى كسى كه عمدا انسانى را به قتل مى‏رساند مجازات اعدام مقرر گرديده است. قاضى شرع در محكمه‏ى قضا تمام ابعاد جرم و شرايط قتل عمد را بررسى مى‏كند، موقعى كه قتل را مشمول قانون قصاص تشخيص داد حكم اعدام صادر مى‏كند و قاتل را براى قصاص در اختيار ولى خون قرار مى‏دهد. ممكن است كشتن قاتل براى بازماندگان مقتول موجب تسلى خاطر گردد ولى به صريح قرآن شريف جعل قانون قصاص براى حفظ حيات مردم و به منظور عبرت گرفتن اهل و عناصر ناراحت است تا فكر قتل در سر نپرورند و دست خود را به خون بيگناهان نيالايند. و لكم فى القصاص حيوه يا اولى الالباب لعلكم تتقون. اى خردمندان! حيات جامعه در قصاص است تا جنايتكاران از قانون اعدام عبرت بگيرند و از ريختن خون بيگناهان پرهيز نمايند.
32 3 ✳️ اطرافيان سلطان هم در و تجاوزهاى او نقش اساسى دارند؛ زيرا كه آنان اسباب حمايت روحى و جسمى او را در جرأت دادن بر جنايت‌ها فراهم مى‌سازند. «در مجلس امام صادق (عليه السلام) گفته شد: يا پادشاه باش يا همسايه دريا. حضرت فرمود: اين ناممكن است، درستش اين است كه نه بايد با پادشاه همسايه شد و نه با دريا؛ زيرا پادشاه تو را مى‌آزارد و دريا سيرابت نمى‌كند يعنى شاه به خاطر غرورش تو را رنج مى‌دهد و دريا هم با طوفانش نابودت مى‌سازد. به هر حال خوشى هر دو زودگذر است. صاحب كتاب جامع السعادات در باب اصلاح نفس قبل اصلاح غير، اشرف اقسام عدالت را، عدالت سلطان مى‌داند و مى‌نويسد: «پنهان نماند كه برترين و مهمترين و بالاترين صُوَر سياست‌ها و شمول آن، عدالت سلطان است و ديگر اركان عدالت وابسته و در مرتبه بعدى آن است و با ستم سلطان؛ موج‌هاى آشوب به حركت درآيد و گروه آزمايش‌ها انباشته گردد و بلاهاى زمانه فشرده شود. سختى‌هاى روزگار نو به هم رسد. كمال و ارزش را مانند سرگردان در بيابان بجويند ولى راهى براى رسيدن آن و راهنمايى و هدايت‌گرى براى نقشه آن نيابند. ميدان علم و عمل و بررسى آثار و جايگاه آن‌دو در گوشه و كنار مورد ستم قرار گيرد. پس يافت نشود كه معيار و ميزان در كسب كاميابى و خوشبختى‌ها چيست؟ .. بنابراين با دگرگونى اين نظم و نظام امور؛ طبيعت اذهان و اعمال نفوس مختل‌ مى‌گردد و انسان‌ها در برنامه‌ريزى و شكل‌گيرى كارهايشان دچار سردرگمى مى‌شوند. اين قانون طبيعى دنياست كه هر انسانى ستم‌پيشه باشد بنيان خود را سست كرده است و وسيله شكست خود را فراهم مى‌سازد. اميرمؤمنان على (عليه السلام) سرانجامِ چنين كسى را اين گونه بيان مى‌فرمايد: مَنْ جارَ فى‌ سُلْطانِهِ وَ اكْثَرَ عُدْوانَهُ، هَدَمَ اللَّهُ بُنْيانَهُ وَ هَدَّ أَرْكانَه هر كه در سلطنت خود ستم كند و دشمنى خود را بسيار سازد، خداوند پايه و ريشه او را ويران نمايد. 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج‏6، ص: 169 👌 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
41 ‏ 1 ✳️ شدت و و بزرگى نامحدود آن در ذات عمل سبب دخول در آتش است. امام على عليه السلام فرمود: وارِدُ النَّارِ مُؤبَّدُ الشَّقاءِ. آن كه به دوزخ درآيد براى هميشه بدبخت است. اعطاى آرامش و امنيت از سوى حق تعالى در قيامت، تنها در گرو ايمنى از شر نفس و ايمنى ديگران از شر نفس او در دنياست. كسى كه از نفس اماره خود در امان نيست و ديگران از بازى‏هاى نفسانى او امنيت ندارند هرگز در روز معاد به نجات دست نمى‏يابد. امروز روز عمل و شتاب در گردآورى گنجينه‏هاى ثواب و خير است. امروز مى‏توان به در خانه خدا رفت و براى آينده خود محصولى كاشت تا در روز جزا حرمان درو نكنى و حسرت نخورى. چه بسيار حضرت حق تعالى هشدار داد و فرمود: فَأَنذَرْتُكُمْ نَارًا تَلَظَّى‏* لَايَصْلهَآ إِلَّا الْأَشْقَى* الَّذِى كَذَّبَ وَ تَوَلَّى‏» «لیل 14» پس شما را از آتشى كه زبانه مى‏كشد بيم مى‏دهم.* [كه‏] جز ‏ ترين مردم در آن در نيايند.* همان كه [دين را] تكذيب كرد و از آن روى گردانيد. شقاوت به معناى فراهم آوردن اسباب كيفر و مجازات و بلاست و شقاوتمندان در دل دوزخ و انواع عذاب‏ها گرفتارند كه نتيجه اعمال و گفتار و نيّات انسان در دنياست. اين سرانجام شوم و تاريكى مطلق و سوزناك بازتاب عملكرد آدمى در زندگى است كه به دست خود آتش ساخته است. آن‏گاه خداوند مى‏فرمايد: فَأَمَّا الَّذِينَ شَقُواْ فَفِى النَّارِ لَهُمْ فِيهَا زَفِيرٌ وَ شَهِيقٌ» «هود 106 » اما تيره‏بختان [كه خود سبب تيره‏بختى خود بوده‏اند] در آتش‏اند، براى آنان در آن جا ناله‏هاى حسرت‏بار و عربده و فرياد است. 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه ، ج‏6، ص: 209 👌 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
‏‏ 2 ✳️ اگر شيطان هنگام مرگ بيايد و بگويد در صورتى كه شهادتين بگويى كتابهايت را آتش مى‏زنم و او بگويد نه آتش نزن‏ «لا الهَ الَّا اللّه‏» نمى‏گويم، چون ايمان او كتابى بوده و باور و يقين محكم نداشته و از عمرش سودى نبرده است. اينان در جهنم فرياد مى‏كشند، خدايا! ما را برگردان تا عمر از دست رفته را جبران كنيم ولى چه سود كه پند گيرنده‏اى يافت نمى‏شود تا در انديشه فردا باشد. خداوند صحنه دلخراش دوزخيان را چنين بازگو مى‏فرمايد: وَ هُمْ يَصْطَرِخُونَ فِيهَا رَبَّنَآ أَخْرِجْنَا نَعْمَلْ صلِحًا غَيْرَ الَّذِى كُنَّا نَعْمَلُ أَوَ لَمْ نُعَمّرْكُم مَّا يَتَذَكَّرُ فِيهِ مَن تَذَكَّرَ وَ جَآءَكُمُ النَّذِيرُ فَذُوقُواْ فَمَا لِلظلِمِينَ مِن نَّصِيرٍ» و آنان در آن جا شيون و فرياد مى‏زنند: پروردگارا! ما را بيرون بياور تا كار شايسته انجام دهيم غير آنچه انجام مى‏داديم. [مى‏گويم:] آيا شما را چندان عمر نداديم كه هر كس مى‏خواست در آن مقدار عمر متذكّر شود، متذكّر مى‏شد؛ و [آيا] بيم دهنده‏اى به سوى شما نيامد؟ پس بچشيد كه براى ستمكاران هيچ ياورى نيست. و هرگز بازگشتى نيست، نه فرمانى براى مرگ هميشگى و نه نجاتى از شعله‏هاى آتش و نه شفاعتى براى خلاصى از دهشت قيامت و نه عذرى ديگر ... رسول اللّه صلى الله عليه و آله در تفسيرآيه فوق مى‏فرمايد: إِذا كانَ يَوْمُ القِيامَةِ نُودِىَ أَيْنَ أَبْناءُ السِّتّينَ؟ وَ هُوَ العُمرُ الَّذى قالَ اللَّهُ تَعالى‏: أَوَ لَمْ نُعَمّرْكُم مَّا يَتَذَكَّرُ فِيهِ مَن تَذَكَّرَ» چون روز قيامت شود ندا آيد كجاييد شصت ساله‏ها؟ اين همان عمرى است كه خداى تعالى فرمود: آيا شما را آن قدر عمر نداديم كه در اين مدت پند گيرنده پند گيرد. حضرت على عليه السلام درباره فرصت‏هاى از كف رفته مى‏فرمايد: عمرى كه خداوند فرزند آدم را در آن معذور داشته، شصت سال است. يعنى خداوند تا شصت سالگى به فرزند آدم اجازه عذرخواهى مى‏دهد كه روزگار جوانى و ميانسالى هر انسان است؛ زيرا نيمه اوّل عمر آدمى به پيروى از هواى نفس در اثر غلبه شهوت و نفس مى‏گذرد، پس چون از شصت گذشت و به سن پيرى وارد شد و آتش‏ها خوابيد، بهانه‏اى براى نادانى و ناتوانى باقى نمى‏ماند. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏8، ص: 298 ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
‏ 5 ✳️ آرزوهاى آدمى از جمله عطاياى پروردگار است كه به انسان‏ها ارزانى داشته است كه مايه آبادى دنيا و ريشه تحرك و فعاليت است. آرزوى نيل به كمال؛ اهل علم را به حوزه‏هاى علمى مى‏كشاند و آرزوى سوديابى؛ مردم را به تجارت و كشاورزى وادار مى‏كند، همه اينها رحمت و لطفى براى امت اسلام است تا پويايى و كوشش داشته باشند و از بركت آن كافران و گمراهان همه بهره ببرند. آرزوهايى كه رنگ حقيقت و واقعيت‏بينى دارد؛ سرچشمه سعادت مادى و معنوى است. تمنّيات باطل و آرزوهاى خيالى كه مايه تضييع عمر و سد راه تكامل است، نه تنها رحمت نيست، بلكه از القائات شيطانى و ابزار گمراه سازى اوست. حضرت على عليه السلام مى‏فرمايد: الْامَلُ سُلْطانُ الشَّياطينِ عَلى‏ قُلُوبِ الْغافِلينَ. آرزو، غلبه شيطان‏ها بر دلهاى بى‏خبران است. البته مقصود، اميدها و آرزوهاى باطل است كه بر انسان‏ها مسلّط مى‏شود و چشم دل را كور كرده و اسباب فريب دادن انسان‏ها را فراهم مى‏كند. و همچنين صفات رذيله ديگر مانند حسدورزى و بدگمانى كه از كليدهاى و سركشى‏ است و انسان را از ياد حق غافل مى‏سازد. امام صادق عليه السلام درباره گفته خداوند متعال كه فرمود: وَ لِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبّهِ‏جَنَّتَانِ» «الرحمن 46» مى‏فرمايد: كسى كه بداند خداوند او را مى‏بيند و گفته‏هايش را مى‏شنود و از كارهاى خوب و بدى كه انجام مى‏دهد، آگاه است؛ اين عقيده جلوگير كارهاى ناپسند او مى‏شود. پس چنين كسى؛ از مقام خداوند واهمه دارد و نفس خويش را از هوس‏ها و تمنيات ناروا باز مى‏دارد. بنابراين مؤمن بايد دل را از آرزوها و بدگمانى و حسادت، پاك نگه دارد تا نعمت‏هاى خداوند آلوده به شيطنت و وسوسه‏ها نگردد. اگر چنين حالتى در كسى پديد آمد و دلش به انديشه زوال نعمت گرايش يافت، آن تمنا را متوجه دشمنان خداوند كند و تدبيرى بينديشد تا در عرصه جنگ‏هاى نفسانى غلبه يابد و شكست و نااميدى به جبهه باطل و كفر و نفاق وارد گردد و او حق را يارى نمايد. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏9، ص: 33 ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
14.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 پیش رژیم صهیونیستی نه باید بزرگنمایی شود و نه کوچک‌انگاری. باید خطای محاسباتی رژیم صهیونیستی به هم بخورد. باید قدرت و اراده و ابتکار ملت ایران و جوانان کشور را به آنان فهماند. ۱۴۰۳/۸/۶ 👤 🆔 @sahife2
‏ 2 ✳️ خداوند اگر چه شيطان را در انجام وسوسه‏هايش آزاد گذاشت، ولى انسان را در برابر او بى‏دفاع قرار نداده است، بلكه چندين سرمايه و سنگر محكم و دژ امنى در وجود او قرار داده است: 1- نيروى عقل و انديشه به او بخشيده كه مى‏تواند سد نيرومندى در مقابل وسوسه‏هاى شيطان به وجود آورد. اگر عقل به يارى وحى بر كشور جان حكومت كند نيروهاى رحمانى را به كار مى‏گمارد و همه چيز را به خوبى اداره مى‏كند. در حكومت عقل، غرايز بشر فروگذار نمى‏شود بلكه سهم هر يك از خواسته‏ها و نيازهاى او عادلانه تقسيم مى‏شوند. و آتشفشان نفس امّاره مهار مى‏شود و دشمن آرام مى‏گيرد. اگر عقل بر شهوات چيره شود جان و جسم در تعادل طبيعى حركت مى‏كنند و چنانچه هوس‏ها بر عقل پيروز شوند نعمت بزرگ الهى در نهاد انسان خفه شده و نورانيّت برترى او به تاريكى مى‏رود. 2- فطرت پاك و عشق به تكامل را درون انسان به عنوان عامل سعادت قرار داده است. اين فطرت توحيدى با شناخت و گرايش به حق، جايگاه اصلى هدايت انسان است. ما در سرشت خويش پروردگار و نظام هستى را با بينش شهودى و گرايش آگاهانه مى‏يابيم و اين بينانى اصيل و واقعى و سرمايه گران‏بهايى از جانب پروردگار حكيم است كه به جان ما اهدا نموده است. برماست كه نگذاريم با غفلت‏ها و آلودگى‏ها و غلبه شياطين راه تكامل بسته شود. 3- فرشتگان الهام بخش نيكى‏ها در وقت هجوم شيطان‏ها به يارى انسان مى‏آيند و براى تقويت روحيه او انواع بشارت‏ها و دلگرمى‏ها را به او الهام مى‏كنند. يارى فرشتگان در بسيارى از صحنه‏هاى پيكار نفس، مانند بيدار كردن نفس لَوَّامه (سرزنش گر) و نفس مُلهِمه (الهام گر) و تحريك نيروهاى فوق احساس در سطحى برتر براى درك پيام‏هاى وحى و شناخت راه از بيراهه، مانند باز شدن چشم دل براى ديدن حقيقت و گوش جان براى شنيدن كلام حق و دريچه عقل براى درك آيات هستى، نجات بخش انسان است. از سوى ديگر در روايات ما محورهايى كه امنيّت بشر را در برابر شيطان‏ به خطر مى‏اندازد و او را گرفتار شديد مى‏كند، چنين برشمرده‏اند. در اين زمينه امام على عليه السلام مى‏فرمايد: الْفِتَنُ ثَلاثٌ: حُبُّ النِّساءِ وَ هُوَ سَيْفُ الشَّيْطانِ وَ شُرْبُ الْخَمْرِ وَ هُوَ فَخُّ الشَّيْطانِ، وَ حُبُّ الدِّينارِ وَ الدِّرْهَمِ وَ هُوَ سَهْمُ الشَّيْطانِ، فَمَنْ احَبَّ النِّساءَ لَمْ‏يَنْتَفِعْ بِعَيْشِهِ وَ مَنْ أَحَبَّ الأَشْرِبَةَ حَرُمَتْ عَلَيْهِ الْجَنَّةُ وَ مَنْ أَحَبَّ الدِّينارَ وَ الدِّرْهَمَ فَهُوَ عَبْدُ الدُّنْيا. وَ قالَ عِيسَى بْنُ مَرْيَمَ عليه السلام: الدِّينارُ داءُ الدِّينِ وَ العالِمُ طَبيبُ الدِّينِ فَاذا رَأَيْتُمُ الطَّبيبَ يَجُرُّ الدَّاءَ إِلى‏ نَفْسِهِ فَاتَّهِمُوهُ وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ غَيْرُ ناصِحٍ لِغَيْرِهِ. عامل گمراه كننده سه تاست: افراط در محبت به زن كه شمشير شيطان است؛ شرابخوارى كه دام شيطان است؛ و عشق به درهم و دينار كه تير شيطان است. پس هر كه زنان را بيش از اندازه دوست داشته باشد؛ از زندگى خود سود نمى‏برد، و هر كه شراب را دوست داشته باشد، بهشت بر وى حرام است و هر كه دينار و درهم را دوست داشته باشد، دنيا را پرستش كرده است. حضرت عيسى عليه السلام فرمود: دينار بيمارى دين است و دانشمند دينى طبيب دين است؛ پس هر گاه طبيبى را ديديد كه مرض را به طرف خود مى‏كشاند، او را متهم كنيد و بدانيد كه او نمى‏تواند، نصيحت كننده ديگران باشد. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏9، ص: 233 ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
8.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✳️پشت رژیم صهیونیستی را یک جبهه‌ی پر کرده؛ یک جبهه شرارت به پشتیبانی از رژیم صهیونیستی صف‌آرایی کرده، آن‌وقت جبهه مقاومت در مقابل آن جبهه شرارت، این جبهه‌ی مقاومت ایستاده در مقابل آن جبهه‌ی شرارت. و به توفیق الهی پیروزی هم مال جبهه‌ی مقاومت است. 👤 🏷 🆔 @sahife2
‏‏ 1 ✳️ گاهى روزگار براى گروهى خوشايند و گواراست و چون به مقام و مالى انبوه دست مى‏يابند؛ از قدرت و هيبت خود به نفع هواى نفس بهره مى‏گيرند و سيل تلخى عمل و مفاسد اخلاقى را به سوى ديگران سرازير مى‏كنند. به ويژه از ابزار ترس و وحشت و تهديد و حمله نظامى هم در پيشبرد آرزوها و هوس‏هاى خود بسيار بد استفاده مى‏كنند. رسول اللّه صلى الله عليه و آله در اين زمينه مى‏فرمايد: شَرُّ النَّاسِ عِنْدَ اللَّهِ يَوْمَ الْقِيامَةِ الَّذينَ يُكْرَمُونَ إِتِّقاءَ شَرِّهِمْ. بدترين مردم نزد خداوند در روز قيامت كسى است كه مردم از ترس شرارت او به وى احترام گذارند. و نيز مى‏فرمايد: خَصْلَتانِ لَيْسَ فَوْقَهُما مِنَ الْبِرِّ شَئٌ: الْايمانُ بِاللَّهِ وَ النَّفْعُ لِعِبادِ اللَّهِ وَ خَصْلَتانِ لَيْسَ فَوْقَهُما مِنَ الْشَرِّ شَئٌ: الشِّركُ بِاللَّهِ وَ الضُّرُّ لِعِبادِ اللَّهِ. دو ويژگى است كه هيچ خوبى بالاتر از آن دو نيست: ايمان به خدا و سود رساندن به بندگان خدا. دو ويژگى است كه بالاتر از آن دو بدى وجود ندارد: شرك ورزيدن به خدا و گزند رساندن به بندگان خدا. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏9، ص: 237 ادامه دارد ... ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2