#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_5
#دعا_پنجم_1
👈 يا مَنْ لَا تَنْقَضِي عَجَائِبُ عَظَمَتِهِ
اى آن كه، شگفتىهاى عظمتش به پايان نمىرسد!
🌷 سخنان امام صادق عليه السلام با #طبيب_هندى در شگفتىهاى خلقت انسان
❇️ «راستى، چه شگفت انگيز است كه حضرت صادق عليه السلام بدون در دست داشتن ابزار امروزى كه وسيله شناخت درون و برون انسانند، در گوشه شهر مدينه براى يك طبيب هندى به شگفتى هاى خلقت انسان اشاره مى فرمايد؟!»
👤 استاد حسین #انصاریان
✔️( لطفا برای شنیدن صوتی این روایت نورانی و ذره ای از #عجايب_انسان ، روی اعداد " 1 " کلیک کنید )
👌 دعای #پنجم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_5
#دعا_پنجم_1
#عجايب_عظمت_حق
#عظمت_آفرینش
#عجايب_انسان 8
🔴 سخنان امام صادق عليه السلام با #طبيب_هندى در شگفتىهاى خلقت انسان
قسمت اول
⏺ ربيع حاجب مىگويد:
«روزى مردى هندى در مجلس منصور، در حالى كه حضرت صادق عليه السلام حضور داشت كتاب طب مىخواند. چون از قرائت مسائل طب فراغت يافت به امام صادق عليه السلام عرضه داشت:
دوست دارى از دانش خود به تو بياموزم؟ حضرت فرمود: نه، زيرا آنچه من مىدانم از دانش تو بهتر است. طبيب پرسيد: تو از طب چه مىدانى؟ فرمود: من حرارت را با سردى، و سردى را با گرمى، و رطوبت را با خشكى، و خشكى را با رطوبت درمان مىكنم، و مسأله تندرستى را به خدا وامىگذارم و براى تندرستى دستور پيامبر را به كار مىبرم كه فرموده:
«شكم خانه درد است، و پرهيز درمان هر دردى است، و تن را به آنچه خوى گرفته بايد عادت داد.»
طبيب گفت:
طب جز اين چيزى نيست.
امام فرمود: مىپندارى كه من اين دستورها را از كتابهاى بهداشتى ياد گرفتهام؟
گفت: آرى،
امام فرمود: من اينها را از خدا فرا گرفتهام. تو بگو من از جهت بهداشت داناترم يا تو؟ طبيب گفت:
بلكه من.
امام عليه السلام فرمود: اگر اينچنين است من از تو سؤالاتى مىكنم تو پاسخ بده، گفت:
بپرس.
امام فرمود: چرا در جمجمه سر چند قطعه است؟ طبيب گفت: نمىدانم.
امام فرمود: چرا موى سر بالاى آن است؟ گفت: نمىدانم. فرمود: چرا پيشانى مو ندارد؟ گفت: نمىدانم.
فرمود: چرا در پيشانى خطوط و چين است؟ گفت: نمىدانم.
پرسيد: چرا ابرو بالاى ديده است؟ گفت: ندانم.
فرمود: چرا دو چشم مانند بادام است؟ گفت: نمىدانم.
پرسيد: چرا بينى ميان آنهاست؟ گفت: ندانم.
فرمود: چرا سوراخ بينى در زير آن است؟ گفت: ندانم.
پرسيد چرا لب و سبيل بالاى دهان است؟ گفت: ندانم.
فرمود: چرا مردان ريش دارند؟ گفت: ندانم.
پرسيد: چرا دندان پيشين تيزتر است و دندان آسيا پهن است و دندان بادام شكن بلند است؟ گفت: ندانم.
پرسيد: چرا كف دستها موى ندارد؟ گفت: نمىدانم.
فرمود: چرا ناخن و موى جان ندارد؟ گفت: ندانم.
فرمود: چرا دل مانند صنوبر است؟ جواب داد: نمىدانم.
فرمود: چرا شُش دو پاره است و در جاى خود حركت كند؟ گفت: ندانم.
پرسيد: كبد چرا خميده است؟ گفت: ندانم.
پرسيد: چرا كليه چون دانه لوبياست؟ گفت: ندانم.
پرسيد: چرا دو زانو به طرف پشت خم و تا مىگردد؟ گفت: ندانم.
پرسيد: چرا گامهاى پا ميان تهى است؟ گفت: ندانم.
👈 ادامه دارد ...
تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج4، ص: 254
👌 دعای #پنجم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_5
#دعا_پنجم_1
#عجايب_عظمت_حق
#عظمت_آفرینش
#عجايب_انسان 8
🔴 سخنان امام صادق عليه السلام با #طبيب_هندى در شگفتىهاى خلقت انسان
قسمت دوم
⏺ امام فرمود: من علّت اينها را مىدانم. طبيب گفت: بيان كن.
امام فرمود: جمجمه چون ميان تهى است از چند پارچه آفريده شده، هر گاه پاره پاره نبود ويران مىشد، چون از چند پاره فراهم شده از اين رو ديرتر مىشكند. و موى بر فراز آن است چون از ريشه آن روغن به مغز مىرسد و از سر موها كه سوراخ است بخارات بيرون مىرود و سرما و گرمايى كه به مغز وارد مىشود دفع شود.
پيشانى موى ندارد براى آن كه روشنى به چشم برساند، و خط و چين آن محض آن است كه عرق و رطوبتى كه از سر فرو ريزد نگاه دارد و ديده را از آن نگاه داشته، به اندازهاى كه انسان بتواند آن را پاك كند، مانند رودخانهها كه روى زمين آبهاى آن را نگاهدارى مىكنند. دو ابرو را بالاى دو ديده نهاد تا روشنى را به اندازه بدآنهابرسانند. اى طبيب، نمىبينى آن كه نور زيادى بر وى افتد، دست خود را بالاى ديدگان خود سپر مىكند تا روشنى به اندازه به ديدهاش برسد و از زيادى آن پيشگيرى كند؟!
بينى را ميان دو چشم نهاد تا روشنايى را برابرْ ميان آنها پر كند. چشم را چون بادام ساخت تا ميل دوا در آن فرو برود و بيرون آيد، هرگاه ديده چهار گوش يا گرد بود، ميل در آن درست وارد نمىشد و دوا را به همه آن نمىرسانيد و درد آن درمان نمىگشت. سوارخ بينى را در زير آن آفريد تا فضولات مغز از آن فرو ريزد و بوى از آن بالا رود، هر گاه در بالا بود نه فضولات از آن فرود مىآمد و نه بوى را در مىيافت.
سبيل و لب را بالاى دهان آفريد تا فضولى كه از مغز فرود آيد نگاه دارد و خوراك و آشاميدنى به آن آلوده نگردد و آدمى بتواند آنها را از خويشتن دور گرداند. براى مردان محاسن آفريد تا از كشف عورت در امان باشند و مرد و زن از يكديگر جدا شوند.
👈 ادامه دارد ...
تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج4، ص: 254
👌 دعای #پنجم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_5
#دعا_پنجم_1
#عجايب_عظمت_حق
#عظمت_آفرینش
#عجايب_انسان 8
🔴 سخنان امام صادق عليه السلام با #طبيب_هندى در شگفتىهاى خلقت انسان
قسمت سوم
⏺ دندانهاى پيشين را تيز آفريد تا خاييدن و گزيدن آسان گردد، و دندانهاى كرسى را پهن آفريد براى خرد كردن و خاييدن، و دندان نيش را بلند آفريد تا دندانهاى كرسى را استوار كند چون ستونى كه در بنا به كار مىرود. دو كف دست را بى مو آفريد تا سودن بدآنها واقع گردد؛ هر گاه موى داشت آدمى آنچه را دست مىكشيد در نمىيافت. موى و ناخن را بىجان آفريد، چون بلندى آنها بد نما و بريدن آنها نيكوست؛ هر گاه جان داشتند بريدن آنها همراه با درد سخت بود.
دل را مانند تخم صنوبر ساخت چون وارونه است، سر آن را باريك قرار داد تا در ريهها در آيد و از باد زدن ريه خنك شود. كبد را خميده آفريد تا شكم را سنگين كند و همه آن به دور شكم بيفتد و آن را فشار دهد تا بخارهاى آن بيرون رود. كليه را مانند دانه لوبيا ساخت زيرا منى قطره قطره در آن مىريزد و از آن بيرون مىرود؛ هر گاه چهار گوش يا گِرد ساخته مىشد قطره اولين مىماند تا قطره دومين در آن مىريخت و آدمى از انزال لذت نمىبرد؛ چون منى از محل خود كه در فقرات پشت است به كليه فرو ريخته شود و كليه چون كرم بسته و باز مىشود و به اندك اندك چون گلولهاى كه از كمان پرت كنند، آن را به مثانه مىرساند.
تا شدن زانو را به جهت پشت سر قرار داد، تا انسان به جهت پيش روى خود راه رود، و به همين علت حركات وى ميانه است، و اگر چنين نبود در راه رفتن مىافتاد.
پا را از سمت زير و دو سوى، ميان باريك ساخت براى آن كه هر گاه همه پا بر زمين مىماند مانند آسيا سنگ گران مىشد. سنگ آسيا چون بر سر گردى خود باشد، كودكى آن را بر مىگرداند و هر گاه بر روى زمين افتد، مرد بزرگى به سختى مىتواند آن را مرتّب كند.
آن طبيب هندى گفت: اينها را از كجا آموختهاى؟ فرمود: از پدرانم و ايشان از پيامبر و او از جبرئيل امين وحى و او از پروردگار كه مصالح همه اجسام را داند.
طبيب در آن وقت مسلمان شد و گفت: تو داناترين مردم روزگارى.» «1»
راستى، چه شگفتانگيز است كه حضرت صادق عليه السلام بدون در دست داشتن ابزار امروزى كه وسيله شناخت درون و برون انسانند، در گوشه شهر مدينه براى يك طبيب هندى به شگفتىهاى خلقت انسان اشاره مىفرمايد؟!
«يا مَنْ لا تَنْقَضى عَجائبُ عَظَمَتِهِ»
(1)- الخصال: 2/ 511، حديث 3؛ بحار الأنوار: 10/ 205، باب 13، حديث 9؛ علل الشرايع: 1/ 99، باب 87، حديث 1
👈 ادامه دارد ...
تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج4، ص: 254
👌 دعای #پنجم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2