🖋 تذکرة الاولیاء شیخ عطار
ذکر #فضيل_عياض رحمة الله علیه 👇
http://video.aryanews.com/Video/83050/تذکرة-الاولیاء-شیخ-عطار-ذکر-فضیل-عیاض-رحمة-الله-علیه
@sahife2
وقت آن آمد که ما نیز راه تو زنیم
به کلمه " الآن " فکر کرده اید؟
از نظر لغوی ترکیب ساده ای دارد. الآن ترکیب شده از ال + آن ، الف و لام معرفه به اضافه کلمه " آن " یعنی همین " آن" یا لحظه ای که در آن هستیم.
یعنی همین حالا.
کمتر کسی معنای " الآن " را درک کرده و بر اساس درک این مفهوم عمل نموده است.
#فضيل_عياض که #عطار نیشابوری شرح حال او را در کتاب تذکرة الاولیاء آورده ، یکی از همان هاست که معنای " الآن " را فهمیده بود. حکایت فضیل عیاض را شنیده ایم امّا باز هم خواندنی است ، خصوصاً برخی ویژگی های فردی فضیل قابل تأمل است: ( از متون قدیمی آخر شده )
۱- نقل است که فضیل عیاض ، اوّل چنان بود که در میان بیابان مرو خیمه زده بود و پلاسی پوشیده و کلاهی پشمین بر سر نهاده و تسبیحی در گردن افکنده و یاران بسیار داشت که همه دزد و راهزن بودند. شب و روز راه می زدند و نزدیک فضیل می آوردند که مهتر ایشان بود و او میان ایشان قسمت کردی و آن چه خواستی نصیب خود برداشتی و آن را نسخه کردی و هرگز دست از نماز نداشتی و هر یاری و چاکری که نماز نکرد ، او را از نزد خود دور می کرد
( نماز خواندن شرط گزینش و استخدام راهزنان حرفه ای فضیل بود. سرکرده راهزنان را می بینید ؟!)
۲- پیوسته مروّتی و همّتی در طبع او بود ، چنان چه در قافله و کاروانی که زن بود ، به گِرد آن نمی گشت و اگر کسی سرمایه اندکی داشتی ، کالای او نمی گرفت.
( معلوم است چنین کسی راهزن موفقی از آب در نخواهد آمد!)
بالاخره پایان کار فضیل ( ما عادت کرده ایم این را پایان ماجرای فضیل بدانیم اما در حقیقت این تازه آغاز کار فضیل عیاض بود) :
یک شب کاروانی می گذشت و در میان کاروان کسی قرآن می خواند. این آیه به گوش فضیل رسید که :
" ألَم یَأنِ للّذین آمنوا أن تَخشَعَ قُلوبُهم لِذکرِالله و ما نُزِّلَ من الحقّ "
ترجمه : آیا آن لحظه فرا نرسیده تا کسانی که ایمان آورده اند دلهای شان برای یاد خدا و آن چه از حقیقت نازل شده است ، خاشع شود؟
(سوره حدید - آیه ۱۶)
و گفتی که این آیه تیری بود که بر جان او آمد گفت :
" ای فضیل ، تا کِی تو راه زنی؟
وقت آن آمد که ما نیز راه تو زنیم ."
فضیل گفت :
" گاه آن آمد و از وقت نیز گذشت!"
سراسیمه و خجل و بی قرار روی به ویرانه ای نهاد ، و در آن ویرانه ، جماعتی کاروانیان بودند. گفتند "برویم " . یکی از ایشان گفت : نتوان رفت ، فضیل در راه است " . فضیل آن بشنود گفت : " بشارت باد شما را که فضیل توبه کرد " پس، از آن جا برفت و همه روز می رفت و می گریست و خصم خشنود می کرد.
سوال قرآن بسیار روشن است : آن لحظه کی فرا می رسد که دلهای مؤمنان برای یاد خدا به خشوع بیاید؟
و جواب فضیل هم روشن است :
همین الآن ! نه فردا و نه یک لحظه دیرتر.
@sahife2
💠 پند گرفتن حتى از راهزن
📝 #فضيل_عياض پیش از آن که با شنیدن آیه اى از آیات قرآن توبه کند، راهزن بود. وى در بیابان مرو خیمه زده بود و پلاسى پوشیده و کلاه پشمین بر سر و تسبیح در گردن افکنده و یاران بسیار داشت، همه دزد و راهزن . هر مال و جنس دزدیده شده اى که نزد او مى بردند میان دوستان راهزن تقسیم مى کرد و بخشى هم خود برمى داشت. روزى کاروانى بزرگ مى آمد، در مسیر حرکتش آواز دزد شنید.
📝 ثروتمندى در میان کاروان پولى قابل توجه داشت، برگرفت و گفت: در جایى پنهان کنم تا اگر کاروان را بزنند این پول برایم بماند . به بیابان رفت ، خیمه اى دید در آن پلاس پوشى نشسته، پول به او سپرد. فضیل گفت: در خیمه رو و در گوشه اى بگذار، خواجه پول در آنجا نهاد و بازگشت. چون به کاروان رسید، دزدان راه را بر کاروان بسته و همه اموال کاروان را به دزدى تصرف کرده بودند، آن مرد قصد خیمه پلاس پوش کرد.
📝 چون آنجا رسید، دزدان را دید که مال تقسیم مى کردند. گفت : آه من مال خود را به دزدان سپرده بودم! خواست باز گردد، فضیل او را بدید و آواز داد که بیا . چون نزد فضیل آمد، فضیل گفت: چه کار دارى؟ گفت: جهت امانت آمده ام . گفت: همان جا که نهاده اى بردار ! برفت و برداشت. یاران فضیل را گفتند: ما در این کاروان هیچ زر نیافتیم و تو چندین زر باز مى دهى! فضیل گفت: او به من گمان نیکو برد و من نیز به خداى تعالى گمان نیکو مى برم، من گمان او را به راستى تحقق دادم تا باشد که خداى تعالى گمان من نیز به راستى تحقق دهد.
📎 برگرفته از کتاب عرفان اسلامی اثر استاد حسین انصاریان
🖋 کانال انس با صحیفه سجادیه
@sahife2
🔹 جایگاه #استماع #قرآن در سیر و سلوک (2 )
📋 در متون عرفانی استماع قرآن را از منظر تأثیر در احساسات شنونده، دو قسم دانستهاند:
1- سماع قرآن توسط مبتدیان؛ 2- سماع قرآن توسط منتهیان.
در نوع اول توان تحمل شنونده کمتر از استماع قرآن است و موجب میشود که وی دچار بیخودی شود؛ اما در نوع دوم که ظرف وجودی سالک موسع شده است، شنیدن قرآن وی را از حالت عادی خارج نمیکند.
علاوه بر آنچه آمد، فراغت از دنیا نیز از دیگر نتایج استماع قرآن است. این فراغت گاهی به حدی میرسد که مستمِع دچار فنای نفس میشود و میمیرد. در واقع تأثیرگذاری قرآن بر دل و جان انسان و بخصوص سالکان طریقت تا اندازهای است که همه چیز را از آنها میگیرد و آنها را به طور کامل در سکرِ سماع فرو میبرد. سرّاج شنوندگان قرآن را به دو دسته تقسیم میکند:
1- کسانی که فقط به قرآن گوش میدهند و با دل بهرهای از آن نمیبرند. 2- کسانی که به راستی قرآن را شنیده، با دل به آن گرویده و از بن جان سخن خدا را شنیدهاند.
زراره عوفی ــ از صحابه ــ از دستة دوم به شمار میرود، چون با شنیدن آیهای از قرآن نعرهای میزند و میمیرد (سرّاج، 1382: 315).
دراین باب حکایات بسیاری نقل شده است که گاهی به داستان پردازی نیز نزدیک میشود 13 چنین ماجرایی دربارۀ فرزند #فضيل_عياض مطرح شده است: «فضیل عیاض را پسرى بود على نام، از پدر مه بود در زهد و عبادت و ترس. روزى در مسجد حرام نزدیک زمزم خوانندهاى بر خواند: و یوم القیمة ترى المجرمین 14... وى بشنید، زعقهاى بزد و جان بداد» (جامی، 1375: 34). خود عرفا هم در تألیفات خود بیان کردهاند که تعداد این حکایات چندان زیاد است که نمیتوان تمام آنها را جمع آوری و ذکر کرد (همان، 316؛ هجویری، 1375: 516).
سهروردی در توضیح آیة شریفة 83 سورۀ مائده، 15 بیان میکند که سماع راستین کلام حق تنها با رفع نفسانیت و بشریت صورت میپذیرد (سهروردی، 1364: 90). در واقع سماع حق موجب میشود که سالک با رفع انانیت و صفات مذموم بشری به فنا دست پیدا کند.
سماع قرآن موجب پدیدآمدن آثاری در شنونده میشود. این آثار بر زندگی روزمرۀ وی و همچنین در حیات عرفانیاش تأثیر میگذارد. 👇
📋 yon.ir/fQYqe
👁کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
( اللهم وَ ارْزُقْنِي خَوْفَ غَمِّ الْوَعِيدِ وَ شَوْقَ _ ... ) @SAHIFE2.pdf
409.8K
#شرح #دعا_بیست_دوم_9
#شرح #دعا_بیست_دوم_10
🔹اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ ارْزُقْنِى خَوْفَ غَمِّ الْوَعِيدِ، وَ شَوْقَ ...
🔸 خدايا! بر محمد و آلش درود فرست، و ترس و اندوه و عذاب، و اشتياق پاداش وعده داده شده را روزيم فرما، تا لذّت آنچه تو را به خاطر آن مىخوانم، و دشوارى چيزى كه از آن به تو پناه مىآورم، بيابم.
خدايا! آنچه از كار دنيا و آخرتم، مرا اصلاح مىكند مىدانى؛ پس به برآوردن خواستههاى من مهربان باش.
🔴 ترس از اندوه كيفر و شوق ثواب موعود
🔴 وعدههاى عذاب در قرآن
🔴 حكايتى اندر غمِ مرگ و فرداى قيامت ( گفتار داود طائى با #فضيل_عياض ):
👌 اى فضيل هشت غم مرا از خورد و خواب و سؤال و جواب بازداشته ...:
1️⃣ غم وقت مرگ
2️⃣ غم قرار گرفتن در منزل گور
3️⃣ غم فرياد دو فرشته
4️⃣ غم نفخه صور
5️⃣ غم ورود به محشر
6️⃣ غم موقف حساب
7️⃣ غم وقت ميزان
8️⃣ غم عاقبت امر
دعا #بیستم_دوم
🖋کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
📜 #فضيل_عياض از ولايت مرو است، در اوائل جواني قطاع الطريق و سارق مسلح بود، روزي از کنار روستايي ميگذشت چشمش به دختر جوان و زيبائي افتاد جلو رفت و آهسته گفت به پدرت بگو: فضيل گفته: ترا زينت و آرايش کند و حجله ي عيشي ترتيب دهد که من در دل شب خواهم آمد، دختر آمد قصه را براي پدر نقل کرد ولوله و غوغائي به پا شد چه کنيم اگر خواسته ي فضيل تأمين نشود، تمام روستا قتل عام خواهد شد، و اگر به حرف او اعتنائي نشود قدرت مبارزه با او را نداريم، سرانجام دختر را آرايش کردند و به حجله فرستادند در انتظار آمدن فضيل ابن عياض سارق مسلح ميباشند، شب از نيمه ها گذشت فضيل وارد روستا شد از ديوار بالا رفت که وارد حجله ي دامادي شود تا بر فراز بام قرار گرفت در خانه ي همسايه کسي مشغول #نماز_شب بود در نماز شبش قرآن ميخواند تا به اين آيه رسيد
(الم يأن للذين امنوا ان تخشع قلوبهم لذکر الله)
آيا نرسيده براي آنان که ايمان آورده اند که دلهايشان خاضع و خاشع شود
به واسطه ي ياد خدا، همان ساعت توفيق جرقه زد، سويداي دل فضيل را روشن کرد و سوخت و او را به راه مستقيم راهنمائي کرد، جهالت و ناداني را از او دور کرد، با خود گفت:
وقت آن نشد که آهن دل از آتش توبه چون موم نرم شود، فرياد زد آري رسيده رسيده وقت آن، همان شب از همان جا سر در بيابان گذاشت به رباطي آمد که لحظه اي استراحت کند جماعتي از کاروانيان آن جا فرود آمده بودند نيمه شب برخاستند گفتند: حرکت کنيم تا برويم، يکي از آنان گفت صبر کنيد تا روز شود که فضيل در اين سامان است، فضيل فرياد برآورد که فضيل با شما است، کار فضيل را يک آيه ساخت.....
🆔 @sahife2
✳️ همین یک آیه کافی است
🔴 ماجرای مشهور #فضیل_عیاض را شنیدهاید که در دل شب، در آن وضعیت خاص، این آیه را تلاوت میکرد:
«أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ ءَامَنُوَّاْ أَن تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَ مَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ
آيا براى كسانى كه ايمان آوردهاند، هنگام آن نرسيده كه دلهايشان به ياد خدا و آن حقيقتى كه نازل شده، نرم [و فروتن] گردد؟ همین یک آیه کافی است که شخص را از حضیض جهنم به اوج بهشت ببرد.
پاکسازیهای قرآنی، هم دفعی و هم تدریجی است. زمینههایی را میسازد که شخص در یک لحظه به طهارتی میرسد که سعادتِ شهادت را پیدا میکند. ما نمونههای این پاکسازی لحظهای را در جنگ دیدهایم. این ایام، ایامِ کربلای پنج است، در آن عملیات در یک لحظه برخی رزمندگان به مقام طهارت میرسیدند و صفای باطن پیدا میکردند، به نحوی که دیگر یک لحظه نباید در معرض آلودگی قرار میگرفتند؛ لذا خریدارشان خدای متعال میشد و به فیض شهادت میرسیدند.
👤 استاد #حاج_علی_اکبری
#چهل_دو #دعا_چهل_دو_11
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#فرهنگ_کتاب_خوانی
📚 #کتاب #رمان
«تولد در لسآنجلس»
✍️خاطرات محمد عرب
این کتاب خاطرات کسی است که جوانی اش در لس آنجلس و گشت وگذار در حال وهوای یکی از بزرگترین شهرهای آمریکا گذشته و حالا برای تکمیل کردن مجموعه خوشیهایش راهی ریو دوژانیروی برزیل میشود تا شرکت در کارناوال رقص و موسیقی برزیلی ها هم آلبوم خاطراتش را پر کند.
اما درست در همین لحظات حضور در برزیل و در سروصدای یکی از گروه های موسیقی، جرقهای از #قرآن کریم، ذهن محمد را مثل #فضيل_عياض و #رسول_ترک تکان میدهد و با #توبه ای زیبا عاشق خدا و کلام او میشود...
👌شما میتوانید آنرا قانونی از #طاقچه دریافت کنید
https://taaghche.com/book/79073
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#فضيل_عياض كه در عصر امام صادق (علیه السلام) میزيست، از زهاد معروف زمان خويش بود و حديث ى از آن حضرت نقل نموده است.
میگويد: امام صادق (علیه السلام) به من فرمود: آيا میدان ى «شحيح» كيست؟ عرض كردم: #بخيل است.فرمود:
الشح اشد من البخل، ان البخيل يبخل بما فى يده و الشحيح يشح على ما فى ايدى الناس و على ما فى يده حتى لايرى فى ايدى الناس شيئا الا ان تمنى ان يكون له بالحل و الحرام، لا يشبع و لا ينتفع بما رزقه الله.
«شح» از «بخل» شديدتر است، بخيل به چيزى كه خود در دست دارد بخل میكند، ولى شحيح از آنچه در دست مردم است و در دست خود اوست بخل دارد، حتى در دست مردم چيزى را نمیبيند مگر آنكه تمنا میكند كه آن چيز مال او باشد، خواه از راه حلال يا حرام.هرگز سير نمیشود و از آنچه خداوند به و ى روزى نموده، منتفع نمیگردد.
حكايت شده است كه #فضيل_عياض در اوايل كار خود بين ابيورد و سرخس راهزنى میكرد.عاشق دخترى شد.شبى قرار بود نزد او برود.موقعى كه از ديوار بالا میرفت كه به خانه ى معشوقه وارد شود، از منزل #همسايه صداى تلاوت قرآن او را شنيد:
آيا هنوز وقت آن نرسيده كه دل افرادى كه ايمان آوردهاند از خدا بترسد و بیدار شوند ؟
اين آيه در اعماق وجود فضيل بن عياض اثر عميق گذارد و بلافاصله گفت:
پروردگارا! وقت آن رسيده است.از راهى كه آمده بود برگشت و به قطعه زمين غيرمعمورى كه در آن نزديك بود، رفت. اتفاقا در آن قطعه زمين چند نفر رفيق همسفر بودند، بعضى از آن رفقا گفتند حركت كنيم و بعضى گفتند تا صبح بايد اينجا بمانيم، زيرا فضيل در راه است و اموال ما را میبرد.فضيل از شنيدن اين سخن ناراحت و شرمگين شد، همان موقع از كار زشت خود #توبه كرد و به آن مسافرين براى رفتن ايمنى داد.
فضيل يكى از افرادى بود كه با شنيدن آيه ا ى از قرآن شريف متنبه شد، از #مهلت خداداد استفاده نمود و به سو ى پروردگار خويش بازگشت.
نظير فضيل در طول قرون و اعصار بسيار بودهاند كه به خود آمده، از گناهان خويش استغفار نموده و راه مرضى الهى را در پيش گرفتهاند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙 با یک آیه متحول شدم !!!
👈 📚توصیه میشود : کتاب «تولد در لسآنجلس» خاطرات محمد عرب را بخوانید : این کتاب خاطرات کسی است که جوانی اش در لس آنجلس و گشت وگذار در حال وهوای یکی از بزرگترین شهرهای آمریکا گذشته و حالا برای تکمیل کردن مجموعه خوشیهایش راهی ریو دوژانیروی برزیل میشود تا شرکت در کارناوال رقص و موسیقی برزیلی ها هم آلبوم خاطراتش را پر کند.
اما درست در همین لحظات حضور در برزیل و در سروصدای یکی از گروه های موسیقی، جرقهای از #قرآن کریم، ذهن محمد را مثل #فضيل_عياض و #رسول_ترک تکان میدهد و با #توبه ای زیبا عاشق خدا و کلام او میشود...👇
https://eitaa.com/sahife2/48050
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_22
#دعای_22_صحیفه_سجادیه
#دعا_بیست_دوم_10
#ترس_از_اندوه_كيفر_و_شوق_ثواب_موعود 4
#حکایت_غم_وقت_مرگ 1
#غم_وقت_مرگ
مقدمه
✳️ در تفسير حدائق آمده است:
#فضيل_عياض درخانه داود طائى آمد، صداى جانسوز او را از درون خانه شنيد، فضيل فرياد زد، اى داود! اگر حديث رسول خدا را كه فرمود:
لايَدْخُلُ النّارَ مَنْ بَكى مِنَ خَشْيَهِ اللّهِ تَعالى.
آن كه از خشيت الهى گريه كند وارد آتش نمىشود.
صحيح يافته اى و قطره اى از اين اشك سوزناك آتش را خاموش مىكند اين همه گريه و زارى چيست؟ آن گاه صدا زد و گفت: در به رويم باز كن تا زيارتت كنم، جواب آمد: مرا #خوف و خشيت حق از زيارت ياران بازداشته است.
زنى در همسايگى داود بود، به در منزل آمد به فضيل گفت: صبر كن تا وقت نماز برسد و او عزيمت مسجد براى نماز جماعت كند، او را آن وقت زيارت كن.
وقت نماز شد، داود به مسجد رفت، آن گاه فضيل به خانه او درآمد، كوزه شكسته اى از آب ديد كه آبش آفتاب خورده و خانه و اساسش بسيار معمولى بود!
داود از مسجد برگشت، فضيل به او گفت: اين كوزه جائى بگذار تا آبش سرد شود، گفت: آن قدر به خود اطمينان ندارم كه آب سرد ميل مرا به طرف لذّات دنيا زياد نكند!
گفت: خانه را بپرداز، گفت: عمارت دنيا را تمتّعات طبع است و همين بس مرا كه حال اسراف و زياده روى ندارم!
فضيل مىگويد: قبل از اين جلسه داود را به غايت حسن و جمال ديده بودم به اندازه اى كه در ميان مردم مشهور بود صاحب جمالتر از او كسى نيست، ولى اين بار او را زار ونزار و رنگ پريده و لاغر ديدم، به او گفتم: اين چه حال است؟
گفت: اى فضيل هشت غم مرا از خورد و خواب و سؤال و جواب بازداشته و به اين روزم انداخته است:
ادامه دارد ...
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج9، ص: 190
#بیست_دوم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2