كظم غيظ در آيين مقدس اسلام از صفات حميده و خصال پسنديده است:
رسول اكرم (ص) فرموده: از جمله راههاى محبوب براى قرب به خداوند دو جرعه است: يكى جرعهى غيظ است و آن ديگر جرعهى مصيبت. افراد باايمان جرعهى غيظ را با حلم و جرعهى مصيبت را با صبر به درون خود رد مىكنند و برون نمىافكنند.
امام باقر (ع) فرمود: هر كس غيظى را در باطن حبس كند با آنكه اگر بخواهد مىتواند آن را اظهار نمايد و شخص مورد غضب را كيفر دهد خداوند در قيامت قلب او را از ايمنى و ايمان پر مىكند.
امام صادق (ع) فرمود: هيچ بندهاى كظم غيظ نمىكند مگر آنكه خداوند به اين وسيله عز او را در دنيا و آخرت افزايش مىدهد. سپس حضرت آيهى كظم غيظ را قرائت نمود و فرمود: خداوند در مقابل غيظى كه فرونشانده است به او بهشت رحمت مىدهد.
و نيز فرموده است: هر كس غيظى را فرونشاند كه اگر بخواهد مىتواند آن را عملى نمايد خداوند در قيامت دل او را از خشنودى و رضاى خود پر مىكند.
آنقدر كظم غيظ، مهم و گرانقدر است كه امام سجاد (ع) مىفرمود: موجب شگفتى من است مردى كه حلم و بردباريش موقع غضب، او را دريابد و باعث كظم غيظش گردد.
اگر كسى به افراد كريم النفس و بزرگوار بد كند طبق دستور اولياى اسلام او را مىبخشند و مشمول عفو خود قرار مىدهند ولى اين دستور در جايى قابل اجراست كه بدكننده لايق عفو و اغماض باشد.
اما اگر چشم پوشى از بدى او موجب گستاخى و تجريش مىشود و زيانهاى تازهاى به بار مىآورد بايد مورد تعقيبش قرار داد و اين مطلب در #رساله_حقوق امام سجاد (ع) تصريح شده است.
و اما حق من ساءك فان تعفو عنه و ان علمت ان العفو يضر انتصرت.
حق كسى كه به شما بد كرده اين است كه او را ببخشى و عفوش نمايى. اما اگر دانستى كه عفو او زيانبار است، با استنصار از قانون و قاضى و مردم، مجازاتش مىنمايى.
فرونشاندن هيجان درونى به معناى عفو و اغماض از كسى كه با عمل نارواى خود موجب خشم شما گرديده نيست بلكه مقصود اين است كه خشم درونى خود را برون نيفكنى و خود به اعمال غضب و انتقامجويى دست نزنى، چه ممكن است در خلال عمل مرتكب گناهان بزرگ شوى و دچار ندامت و افسوس گردى.
اما پس از واپس زدن هيجان باطنى و كظم غيظ، فكر كن، اگر كسى كه به شما آزار داده قابل عفو است، او را ببخش و اگر شايستهى عفو نيست، از راه قانون مجازاتش كن نه با اعمال غضب و انتقامجويى
ممكن است كسانى با وسوسه ى خود، شخص برافروخته را از كظم غيظ بازدارند و به وى بگويند: سكوت و خاموشى شما موجب ذلت و خوارى است.
براى اينكه خود را از آن وضع موهن برهانى لازم است غيظت را برون افكنى و از كسى كه آزارت داده و به خشمت آورده انتقام بگيرى نه اينكه او را به حال خودش واگذارى و خود را تحقير نمايى.
اين وسوسه مىتواند سد راه كظم غيظ شود، او را از فرونشاندن هيجان درونى بازدارد، و به اعمال غضب و انتقامجويى وادارش نمايد، مگر آنكه خودش شخص فهميده و دانايى باشد، به سخن وسوسهگران اعتنا نكند، و خويشتن را در آتش انتقام نيفكند، يا آنكه با فرد انديشمند و خيرخواهى دوست باشد، آن عالم، مصلحت او را تذكر دهد و به كظم غيظ تشويقش نمايد و از دست زدن به كارهاى خطرناك منعش كند و اگر هيچ يك از اين دو نباشد، بعيد نيست كه وسوسه ى افراد نادان او را به پرتگاه سوق دهد و به گناه آلودهاش نمايد.
در زمان ائمه ى معصومين عليهمالسلام اين قبيل وسوسهها كم و بيش از ناحيهى افراد نادان القا مىشد و دوستداران اهلبيت براى تشخيص وظيفه، مطلب را با حجت خدا به ميان مىگذاردند و امام با يك جمله آنان را راهنمايى مىنمود و مصلحتش را خاطرنشان مىساخت.
مردى به امام صادق (ع) عرض كرد: بين من و خانوادهاى بر سر موضوعى منازعه روى داده، من مىخواهم نزاع را ترك گويم، اما به من گفته مىشود كه ترك نزاع براى تو ذلت است. امام (ع) با عبارتى كوتاه فرمود: ذليل ظالم است، يعنى به وسوسهها اعتنا نكن و به نزاع و درگيرى خاتمه ده.
امام سجاد (ع) پس از درخواست حليه ى صالحين و زينت متقين از بسط عدل سخن مىگويد و سپس عرض مىكند:
و كظم الغيظ ...
بار الها ! موفقم بدار كه فوران غيظ را فرونشانم و شعلههاى سوزان غضب را خاموش كنم.
درخواست كظم غيظ پس از گسترش عدل از اين نظر است كه اعمال خشم مىتواند اساس عدل را متزلزل كند و انسان عادل را به گناه و تجاوز وادار سازد
و كظم غيظ موجب تسكين غضب و مصونيت عدل و سالم ماندن عادل از ناپاكى و گناه مىگردد.
امام سجاد (ع) امام معصوم، حجت خداوند، و آگاه به تمام دقايق قرآن شريف و تعاليم دينى الهى است. كسانى كه از آموزشهاى امام در بسط عدل بهره برده و تربيت شدهاند اگر در موقعى دچار خشم شوند امامى كه خود در حد اعلى از مزيت كظم غيظ برخوردار است مىتواند آنان را به فرونشاندن خشم درون امر كند و اگر نادانهايى بخواهند وسوسه كنند و شخص خشمگين را به انتقامجويى وادارند و بگويند: سكوتت مايهى ذلت است،
امام با منطقى عالمانه و مستدل سخن مىگويد، خشمگين را قانع مىكند و از برون افكندن غيظ مصونش مىدارد. اگر شخص برافروخته و غضبآلود موقع كظم غيظ و فرونشاندن هيجان باطنى در دسترس امام نباشد تا به او تذكر لازم را بدهد و غيظش را تسكين بخشد و در نتيجه، خشم درونى وى برون افتد، درگيرى آغاز گردد، و شعله هاى غضب و انتقامجويى زبانه كشد،
امام (ع) در اين مرحله نيز از خداوند درخواست توفيق مىكند تا بتواند آتش مشتعل غضب را خاموش كند و هر چه زودتر به آن صحنه ى خطرناك پايان بخشد.
خاموش كردن شعله هاى غضب از كظم غيظ به مراتب مشكلتر است زيرا در موقع شدت غضب، طرفين درگير خود را از ياد مىبرند، عقلشان سخت تيره مىشود، خير و صلاح خود را نمىفهمند و گفتههاى خيرخواهان و صلاح انديشان را نمىشنوند.
على (ع) فرموده: غضب شديد منطق را تغيير مىدهد، ارتباط مواد حجت را با هم قطع مىكند و موجب پراكندگى فهم و فكر مىگردد.
اوس و خزرج دو قبيلهى بزرگ مدينه بودند و در عصر جاهليت همواره با يكديگر اختلاف و نزاع داشتند و گاهى به روى هم شمشير مىكشيدند و كار به قتل و خونريزى منتهى مىشد. پيمبر بزرگ اسلام صلى الله عليه و آله به نبوت مبعوث گرديد، آيين الهى خود را عرضه نمود و مردم را به دين خدا دعوت كرد، هر دو قبيله آن را پذيرا شدند، به رسول اكرم (ص) ايمان آوردند، و از برادرى و محبت دينى برخوردار گرديدند و در كنار هم با كمال صفا و صميميت زيست مىنمودند. ولى اين پيوند دوستى براى يهوديهاى مدينه سنگين و گران بود و از آن رنج مىبردند. روزى يكى از سالخوردگان يهود به نام شاس بن قيس در جمعى از اصحاب رسول گرامى از اوس و خزرج گذر كرد و ديد آنان در يك مجلس، گرد هم نشسته و در كمال صميميت و برادرى با يكدگر سخن مىگويند. او مىدانست كه اين دو قبيله در جاهليت با هم دشمن بودند و از اينكه امروز در پرتو اسلام اينچنين با هم مانوس و مهرباناند سخت ناراحت و خشمگين شد. با خود گفت كه اين دوستى و محبت براى ما غير قابل تحمل است. به جوانى از يهود كه همراهش بود دستور داد برود و در مجلس آنان شركت كند و روز بغاث را به ياد آنان بياورد و بعضى از اشعار آن روز را در مجلس بخواند. بغاث روزى است كه پيش از اسلام قبيلههاى اوس و خزرج در آن روز به جان هم افتادند و جنگ سختى كردند و تلفات سنگينى دادند. جوان يهودى وارد مجلس شد، از روز بغاث سخن گفت و طبق دستور، ماموريت خود را انجام داد. يادآورى آن روز خاطرات گذشته را بيدار كرد و آتش خشم اوس و خزرج را مشتعل نمود، به هيجان آمدند، در همان مجلس، نزاع درگرفت تا جايى كه بعضى از افراد دو قبيله با يكديگر گلاويز شدند، يكى گفت: ما حاضريم صحنهى بغاث را تكرار كنيم، ديگرى گفت: ما نيز حاضريم. فورا تصميم گرفتند. فريادهاى مسلح شويد ! مسلح شويد ! به هم آميخت و سرزمين حره به عنوان نبردگاه معين شد و هر دو گروه به راه افتادند. خبر اين تصميم در شهر پيچيد و افراد هر قبيله با سرعت به جمعيت خود مىپيوستند و رفتهرفته زمينهى زد و خورد سخت و خونينى آماده مىشد. جريان امر به اطلاع رسول اكرم (ص) رسيد. حضرت به معيت جمعى از اصحاب كه در حضورش بودند حركت كرد و خيلى زود خود را به آنان رساند.
فرمود: اى مسلمانان ! آيا به كشاكش دوران جاهليت گراييدهايد با آنكه من در ميان شما هستم. پس از آنكه خداوند شما را به دين اسلام هدايت كرد، موجبات عز و عظمتتان را فراهم آورد، پيوندهاى جاهليت را از شما بريد، از كفر نجاتتان داد و بين شما ايجاد الفت و محبت كرد ؟ آيا مىخواهيد روشهاى جاهليت را در پيش گيريد و به كفرى كه قبلا گرفتار آن بوديد برگرديد ؟
سخنان رسول اكرم (ص) آنان را به خود آورد و دانستند كه اين افكار شيطانى نقشهى خائنانهاى است كه دشمن آنان طرح كرده است. شمشيرها را به زمين افكندند، دست محبت به گردن هم انداختند، اشك ريختند، اظهار ندامت نمودند، مراتب اطاعت خود را به رسول اكرم (ص) اظهار داشتند و در معيت آن حضرت از نيمه راه حره برگشتند و خداوند با لطف خود آتش فتنهى شاس بن قيس را خاموش كرد.
اگر خبر هيجان اوس و خزرج در آغاز گفتگوى بغاث به رسول اكرم (ص) مىرسيد حضرت همان موقع در جمع آنان شركت مىكرد، با سخنان نافذ خويش غيظشان را فرومىنشاند و نمىگذاشت با هم گلاويز شوند و مسلح گردند، ولى خبر اين قضيه موقعى به پيمبر رسيد كه هر دو قبيله سلاح برداشته و راه حره را كه براى زد و خورد گزيده بودند طى مىكردند و در واقع نايرهى غضب زبانه كشيده بود و اگر پيشواى اسلام نمىرسيد عدهاى كشته يا مجروح مىشدند و در آتش خشم مىسوختند. خوشبختانه پيمبر گرامى در لحظات نهايى و پيش از وقوع خطر در محل حضور يافت و اوس و خزرج را از سيهروزى و بدبختى نجات داد، آنان كه براى زد و خورد به حره مىرفتند اگر بر اثر تربيت و تعليم پيشواى اسلام به مقام عدل نايل شده بودند با اعمال غضب و كشتن و مجروح ساختن يكديگر جامهى پرافتخار عدل از برشان بيرون مىشد و لباس ننگين ظلم جايگزين آن مىگرديد.
خلاصه، فرمودهى امام سجاد (ع) در اين قسمت از دعاى «مكارمالاخلاق»
ابتدا از كظم غيظ نام برده و مىخواهد به پيشگاه خداوند عرض كند:
بار الها! اگر كسانى بر اثر گسترش تعاليم اسلام و بسط عدل از اخلاق حميده و سجاياى انسانى برخوردار گرديدند و به مقام رفيع عدالت نايل آمدند در صورتى كه دچار هيجان درونى و غيظ باطنى گرديدند و در معرض گناه واقع شدند مرا موفق بدار كه آنان را دريابم و موجبات كسب فيضشان را فراهم آورم و نگذارم خشم باطنشان ظاهر شود، به آتشى سوزان مبدل گردد، و ناپاكى و گناه به بار آورد.
امام (ع) پس از كظم غيظ از اطفاى نايره (#خاموش_كردن_فتنه ) اسم برده و مىخواهد در پيشگاه خدا عرض كند:
بار الها! اگر هيجان باطنى آنان از حد كظم غيظ بگذرد و خشم درون برون افتد و غضب همانند آتش فروزان گردد موفقم بدار كه آن آتش را خاموش كنم پيش از آنكه دامنگير افراد شود و حوادثى تلخ و گناهآلود به بار آورد.
دعاى «مكارمالاخلاق» صحيفه ى سجاديه از نظر پرورش سجاياى انسانى كتاب تربيت است،
اگر ما اين دعاى شريف را تنها به عنوان دعا بخوانيم البته از اجر خواندن دعا و ذكر بارىتعالى بهرهمند خواهيم شد
اما اگر آن را علاوه بر قصد دعا و ذكر الهى به عنوان دستور انسانسازى و فراگرفتن تعاليم اسلام بخوانيم و روى هر يك از جملاتش دقت كنيم و تصميم بگيريم خويشتن را بر وفق آن بسازيم قطعا علاوه بر اجر دعا از پاداش مهمتر از آن يعنى فراگرفتن دين الهى و تعلم مكارم اخلاق نيز بهرهمند خواهيم بود.
كسى كه بر اثر غضب دچار هيجان درونى شده، اگر غيظش برون افتد و مشتعل گردد آتش فساد روشن مىشود،
همچنين كسى كه خشمش آشكار گرديده و شعلهور شده است اگر خاموش نشود مىتواند براى خودش و دگران مصائب سنگين به بار آورد.
شايسته است افراد باايمان و دوستداران اهلبيت عليهمالسلام از دعاى شريف «مكارمالاخلاق» درس بگيرند،
از امام سجاد (ع) پيروى كنند و انسان افروخته را يارى دهند،
در مرحلهى اول غيظش را در ضميرش فرونشانند و با هر وسيلهى ممكن از بروز آن جلوگيرى كنند،
در مرحلهى دوم موجباتى فراهم آورند كه آتش غضبش خاموش شود تا خودش و بستگان و اطرافيانش از خطر رهايى يابند.
خدمت به چنين انسانى همانند آب دادن به تشنهاى است در بيابان سوزان كه اگر به او نرسند و آبش ندهند عطش به حياتش خاتمه خواهد داد.
✳️گسترش عدالت و فرو نشاندن آتشافروزی در فضای جامعه
✅غالباً وقتی گفته میشود تقوا، پرهیزگاری، ذهن انسان میرود به رعایت ظواهر شرع و محرمات و واجباتی که دم دست ماست؛ نماز بخوانیم، وجوهات شرعیمان را بدهیم، روزه بگیریم، دروغ نگوئیم. البته اینها مهم است، همهاش مهم است؛
لیکن تقوا ابعاد دیگری هم دارد که غالباً ما از اینها غفلت میکنیم.
در دعای شریف #مکارم_اخلاق یک فقرهای در توضیح این ابعاد دیگر هست: «اللّهم صلّ علی محمّد و اله و حلّنی بحلیة الصّالحین و البسنی زینة المتّقین»؛
از خدای متعال درخواست میکند که پروردگارا! مرا با زیور صالحان زیور بده و با لباس پرهیزگاران ملبس کن.
خوب، این لباس پرهیزگاران چیست؟
آن وقت این شرح جالب است:
«فی بسط العدل»؛ لباس پرهیزگاران در گستردن عدالت، «و کظم الغیظ»؛ در فرو بردن خشم،
«و اطفاء النّائرة»؛ در فرو نشاندن آتش؛ آتشهائی که بین افراد جامعه برمیافروزند. اینها تقواست.
که در دعای شریف مکارمالاخلاق - دعای #بیستم صحیفهی مبارکه ی سجادیه - به آن اشاره شده است.
این دعا، بسیار دعای مهمی است.
من عقیده ام این است که همه، بخصوص کارگزاران، باید این دعا را بخوانند و در مضامینش دقت کنند؛ تعلیمدهنده است.
ببینید، اینها همه، مسائل امروز ماست.
گستردن عدالت، عدالت قضائی، عدالت اقتصادی، عدالت در گزینشها، عدالت در تقسیم منابع و فرصتهای کشور بین گروهها، عدالت جغرافیائی، اینها مسائل خیلی مهمی است؛ اینها همه نیازهای ماست. گستردن عدالت، بالاترین رقمهای تقواست؛ این از یک نماز خوب، از یک روزهی روز گرم تابستان بالاتر است. روایتی است که فرمود: هر امیری - امیر یعنی همهی شماها؛ هر کسی یک دستگاهی دارد که در آن فرمان میراند، حکم او در آنجا نافذ است - که روزی را به عدالت حکم کند، مثل این است که هفتاد سال عبادت کرده؛
اینها خیلی مسائل مهمی است؛ اهمیت عدالت را، رفتار عدالتآمیز را به ما نشان میدهد.
فرو بردن خشم در مقابل دوستان.
بحث اینجا دوستان است. البته در مقابل دشمنان باید غیظ داشت؛ «و یذهب غیظ قلوبهم».
در مقابل آن دشمنی که با هویت شما، با موجودیت شما مخالف است، آنجا خشم میشود خشم مقدس؛ آن اشکالی ندارد.
نه، در جمع مؤمنین، در بین افرادی که مأمور به رفتار مسلمانی با آنها هستیم، خشم و حالت عصبانیت نباید باشد.
خشم به انسان ضرر میزند. تصمیمگیری با خشم مضر است،
حرف زدن با خشم مضر است، کار کردن با خشم مضر است،
غالباً دچار غلط و اشتباه است؛ این چیزی است که ماها متأسفانه خیلی ابتلاء پیدا میکنیم.
جلوگیری از این خشم، خشمی که موجب انحراف میشود، موجب خطای در فکر و عمل میشود، یکی از موارد تقواست؛
«و کظم الغیظ»
کار دیگر، «اطفاء النّائرة». بعضیها آتشافروزیهای سیاسی و جناحی میکنند. عدهای کأنه برای این کار مأموریت دارند. من میبینم در داخل کشور خودمان که یک عدهای میخواهند اصلاً عناصر گوناگون را، جناحهای مختلف را، افرادی از هر یک از جناحها را به جان هم بیندازند و اختلاف ایجاد کنند؛ کأنه اصلاً از آتشافروزی خوششان میآید؛ این خلاف تقواست.
تقوا این است : «اطفاء النّائرة». همچنان که در یک محیط مادی و فضای مادی، شما یک آتشافروزی را اطفاء میکنید، باید در فضای انسانی و معنوی و اخلاقی هم آتشسوزیها را مهار و اطفاء کنید.
۱۳۸۹/۰۵/۲۷
👤#مقام_معظم_رهبری
بیانات در دیدار کارگزاران نظام ( اینجا 👈🎙 بشنوید )
#دعا_بیستم_10
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
🙏 السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ فاطِمَةَ وَخَدِيجَةَ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ وَلِيِّ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا أُخْتَ وَلِيِّ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا عَمَّةَ وَلِيِّ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ ....
🌹 یک غزل از مرحوم فیض کاشانی رحمت الله علیه
در سالروز ورد حضرت قاطمه معصومه علیها سلام به قم
✳️ خطاب به ایشان همراه زمرمه ی زیارتنامه ایشان،
میگوییم خانم ! همانگونه که دست خیلی از بزرگانی مان
همچون #بهجت ها #مرعشی ها #دولابی ها #طباطبایی ها #کشمیری ها #خمینی ها
را گرفتید تا به دوست واصل شدند ، دست ما افتادگان را هم بگیرند :
👈 سرکرده ایم پا به ره جستجوی دوست
کو رهبری که راه نماید بکوی دوست
از بی نشان نشان ندهد غیر بی نشان
خود بی نشان شویم پی جستجوی دوست
با پای او مگر بسپاریم راه او
ورنه بخویشتن نتوان شد بکوی دوست
هر چند میرویم بجائی نمیرسیم
کو جذبه عنایتی از لطف خوی دوست
بوئی زکوی دوست گر آید بسوی ما
در یکنفس زخویش توان شد بسوی دوست
(#چهل) چل سال راه رفتی و در گام اولی
ای #فیض هیچ شرم نداری زروی دوست
تا چند مست باشی تو از باده هوس
یک جرعه هم بنوش زجام و سبوی دوست
#فیض_خوانی #فیض_کاشانی ضرت #فاطمه_معصومه (سلام الله)
#فیض_کاشانی_غزل_151
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
🌺 ۲۳ ربیع الاول سالروز ورود ضرت #فاطمه_معصومه (سلام الله) به قم گرامی باد.
👈 لطفا با ذکر #صلوات خالصانه ای به آن بانوی بزرگ روی اعداد زیر کلیک کنید :
" 1 2 3 4 5 "
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#فرهنگ_کتاب_خوانی
📚#کتاب متن و صوت
«به سپیدی یک رویا»
یک #رمان جذاب در ارتباط با بخشی از زندگی و سفر حضرت #فاطمه_معصومه (سلام الله) از زبان ندیمه ایشان (سلطان) در 12 فصل (شش ساعت صوت)
🎙 شنیدن این کتاب تجربه ای متفاوت و لذت بخش در کتابهای مذهبی و تاریخی خواهد بود.
شما میتوانید آن را از #طاقچه قانونی دریافت کنید
https://taaghche.com/audiobook/65766
https://taaghche.com/book/115563
#کتاب_فاطمه_معصومه علیها سلام
🆔 @sahife2
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_حكمت_414
#صبر در سختیها ، نشانه بزرگی
وَ فِي خَبَرٍ آخَرَ أَنَّهُ (عليه السلام) قَالَ لِلْأَشْعَثِ بْنِ قَيْسٍ مُعَزِّياً عَنِ ابْنٍ لَهُ:
إِنْ صَبَرْتَ صَبْرَ الْأَكَارِمِ، وَ إِلَّا سَلَوْتَ سُلُوَّ الْبَهَائِم.
حضرت علی که درود خدا بر او (اشعث بن قيس را در مرگ فرزندش اينگونه #تسليت داد ) :
اگر به مانند شكيبايى بزرگواران شكيبايى نمودى چه خوب، و گر نه چون فراموشى چهار پايان فراموش خواهى كرد.
👌 شرح این حکمت نورانی را در لینک زیر بخوانید:
👈 (دو راهى مصائب ! )
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ #تفسیر_خوانی قرآن کریم
هر روز یک آیه
تفسیر نور – استاد محسن قرائتی
سوره #آل_عمران
#آل_عمران_28
لا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَفِرِينَ أَوْلِيَآءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَ لِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِى شَىءْ إِلَّآ أَنْ تَتَّقُواْ مِنْهُمْ تُقَةً وَ يُحَذِّرُكُمْ اللَّهُ نَفْسَهُ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ
نباید اهل ایمان، بجاى مؤمنان، كافران را دوست و سرپرست خود برگزینند و هر كس چنین كند نزد خدا هیچ ارزشى ندارد، مگر آنكه از كفّار پروا و تقیّه كنید (وبه خاطر هدفهاى مهم تر، موقّتاً با آنها مدارا كنید) و خداوند شما را از (نافرمانى) خود هشدار مىدهد و بازگشت (شما) به سوى خداوند است.
👈 با نصب نرم افزار زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇
https://cafebazaar.ir/app/com.ghadeer.tafsirnour
⏺کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_8
#دعای_هشتم_صحیفه_سجادیه
دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) در پناه بردن به خدا :
«1» اللَّهُمَّ إِنِّى أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَيَجَانِ الْحِرْصِ وَ سَوْرَةِ الْغَضَبِ وَ غَلَبَةِ الْحَسَدِ وَ ضَعْفِ الصَّبْرِ وَ قِلَّةِ الْقَنَاعَةِ وَ شَكَاسَةِ الْخُلْقِ وَ إِلْحَاحِ الشَّهْوَةِ وَ مَلَكَةِ الْحَمِيَّةِ
خدايا! به تو پناه مىآوريم، از توفان حرص و تندى و شدّت #خشم و #غضب ، و چيرگى حسد و ناتوانى صبر، و كمى قناعت و ناسازگارى اخلاق، و پافشارى و سماجت شهوت و صفت تعصّب.
دعای #هشتم
#دعا_هشتم_1
#شدت_غضب
#افراط_تفريط_غضب
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_8
#دعای_هشتم_صحیفه_سجادیه
#دعا_هشتم_1
#44_مسأله_دعای_هشتم 2
#شدت_غضب 4
#افراط_تفريط_غضب 1
✳️ تفريط و دريغ ورزيدن بى مورد از اعمال #غضب، نمايانگر ضعف و ناتوانى اين نيرو است و مسلّماً چنين حالتى را نمىتوان حالت مطلوبى در آدمى برشمرد بلكه بايد آن را حالتى نكوهيده تلقّى كرد.
يكى از بزرگان فرموده:
«كسى كه بايد به مورد و بجا دچار و خواهان خشم گردد ولى او را خشم نگيرد حيوانى بيش نيست»
زيرا فقدان نيروى غضب را بايد يكى از كمبودهاى روانى انسان به شمار آورد، چون خداوند متعال مىفرمايد:
أشِدّاءُ عَلَى الْكُفّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ» «فتح 29»
بر كافران سرسخت و در ميان خودشان با يكديگر مهربانند.
يا ايُّهَا النَّبِىُّ جاهِدِ الْكُفّارَ وَ الْمُنافِقينَ وَاغْلُظْ عَلَيْهِمْ» «تحریم9»
اى پيامبر! با كافران و منافقان جنگ كن و بر آنان سخت بگير.
👈 ادامه دارد ...
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج 5 ، ص: 368
👌 #دعای_هشتم_صحیفه_سجادیه
#هشتم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_8
#دعای_هشتم_صحیفه_سجادیه
#دعا_هشتم_1
#44_مسأله_دعای_هشتم 2
#شدت_غضب 4
#افراط_تفريط_غضب 2
✳️ اما افراط و زياده روى در غضب عبارت از پافراتر نهادن از حدّ و حالتى عصبى است كه آدمى را از عقل و حكمت و دين بيرون مىبرد و در نتيجه براى انسان بينش و نظر و انديشه و قدرتِ حسن انتخاب در رابطه با اعمال و رفتارش باقى نمىماند و حالت سبعيّت و درندگى بر انسان مسلّط مىگردد، حالتى كه بايد آن را نيرويى در نفس امّاره برشمرد كه بازده آن گرايش به تشفّى و انتقام است.
برخى از نابخردان، افراط و فزون گرايى در غضب را شجاعت و مردانگى به شمار آورده و آن را بسان حالتى ستوده چهره مىبخشند.
گاهى يكى از همين سبك مغزان مىگويد:
«من درباره هيچ فردى حاضر به صبر و خويشتن دارى نيستم و در برابر هيچ كس تحمّل نمىكنم»، اين سخن نابخردانه مفهومش اين است كه اين فرد بينوا فاقد عقل و حلم و بردبارى و حكمت و دانايى و هشيارى است.
پارهاى از مردم تحت تأثير چنين داعيههاى فاسد و فسادآموز واقع مىشوند و طبع و سرشت خشم روايى بر روان آنها تسلط مىيابد و در جرگه چنين نادانانى در دامن زدن به آتش غضب جا خوش كرده و در رده آنان قرار مىگيرند و هر چند كه آنها را اندرز مىدهند نمىخواهند در خويشتن نيرو و حسّ انعطافى بهم رسانده و گوش شنوايى داشته باشند، چون در حال فقدان بينايى و هشيارى در برابر هر موعظه و نصيحتى موضع گرفتهاند و بلكه به عكس در برابر نصيحت و اندرز ديگران آتش غضب آنها پر لهيبتر مىگردد و دنيا در برابر ديدگانشان تيره و تاريك مىشود و آنگاه كه به خود مراجعه مىكنند و خويشتن را نيز به داورى مىگيرند براى خاموش كردن اين آتش سعادت سوز و شقاوت ساز، توانى در خود نمىيابند؛ زيرا نور عقل در روان آنان رو به خاموشى مىگذارد، لذا پيرامون وجود خود را نمىتوانند بيابند و سرانجام مسير يك جانور سرگردان را در پيش مىگيرند.
👈 ادامه دارد ...
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج 5 ، ص: 368
👌 #دعای_هشتم_صحیفه_سجادیه
#هشتم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_8
#دعای_هشتم_صحیفه_سجادیه
#دعا_هشتم_1
#44_مسأله_دعای_هشتم 2
#شدت_غضب 4
#افراط_تفريط_غضب 3
✳️ رسول بزرگوار اسلام صلى الله عليه و آله فرمود:
در حال خشم و إعمال غضب، دوده متراكم و تيرهاى به طرف مغز آدمى اوج مىگيرد و بر معادن و سرمايههاى انديشه او مستولى مىگردد و بلكه احياناً اين دودهها به مراكز حسّى نيز سرايت مىكند و چشمان آدمى در حال خشم تيره شده و رو به سياهى مىگذارد. در چنين حالتى است كه انسان همچون فرد نابينا جايى را نمىبيند. «1» گاهى آتش غضب آن چنان در وجود آدمى پايگاهى فراهم مىآورد كه فرد نمىتواند نه از درون و نه از بيرون، اين آتش سعادت سوز را خاموش سازد و اين آتش سوزى همچنان پيشروى مىكند تا گوهر گرانبهاى وجود آدمى را در زير فشار لهيب خود بسوزاند و به خاكستر تبديل كرده و نابودى شخصيت او را فراهم سازد.
و احياناً بر اثر شدت خشم، مايه حيات قلب انسان مىخشكد و آدمى از شدت خشم و كينه دچار مرگ زودرس مىگردد و سكته و مرگ ناگهانى او در مىرسد، چون خطر يك كشتى كه در دريايى ژرفناك و گرفتار طوفان حركت مىكند از خطر حالت روانى فرد كه مالامال از خشم و كينه است كمتر است؛ زيرا ناخدايان كشتى در نجات اين مركبى كه گرفتار تلاطم است مىكوشند، ولى در حالت غضب، قلب انسان، ناخداى كشتى وجود و شخصيت روانى اوست، بديهى است كه اين ناخدا در حال خشم روايى نيرويى است فرسوده و از كار افتاده كه تراكم تيرگىهاى خشم، بصيرت آن را از كار انداخته و نابينايش ساخته است. چنين قلبى كه خارهاى خشم در چشم بصيرت او خليده نمىتواند چارهسازى كند.
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:
ألا إنّ الْغَضَبَ جَمْرَةٌ تُوقَدُ فى جَوْفِ ابْنِ آدَمَ، ألا تَرَوْنَ إلى حُمْرَةِ عَيْنِهِ وَ انْتِفاخِ أوْداجِهِ؟ فَإذا وَجَدَ أحَدُكُمْ شَيْئاً مِنْ ذلِكَ فَالأْرْضَ الأْرْضَ. ألا إنَّ خَيْرَ الرِّجالِ مَنْ كانَ بَطىءَ الْغَضَبِ، سَريعَ الرِّضا، وَ شَرَّ الرَّجُلِ مَنْ كانَ سَريعَ الْغَضَبِ، بَطىءَ الرِّضا
به هوش باشيد كه غضب پاره آتش و گدازهاى است كه در قلب آدم برافروخته مىگردد، براى پى بردن به چنين حقيقت به سرخى چشمان و برجستگى رگهاى چنبره گردن آدم خشمگين بنگريد. اگر كسى خود را در چنين حالت بيابد بر زمين نشيند. بدانيد كه بهترين مردم كسانى هستند كه دچار غضب زودرس نمىگردند، در خشم روايى گامشان كُنْد و آهسته است، ولى در رضا و خشنودى پيشتاز و سريع هستند. و بدترين مردم آنانند كه به سرعت خشم مىگيرند و به كندى تن به رضا و خوشحالى مىدهند.
كسى به ملك رضا خشمگين نمىباشد
در اين رياض گل آتشين نمىباشد
ز خنده گل صبح اين دقيقه روشن شد
كه عيش جز نفس واپسين نمىباشد
دراز دستى ما كرد كار بر ما تنگ
وگرنه جامه بىآستين نمىباشد
به هر طرف نگرى دور باش برق بلاست
به گرد خرمن ما خوشه چين نمىباشد
ز سرافرازى ما اين قَدَر تعجّب نيست
هميشه دانه به زير زمين نمىباشد
تمام مهر و سراپا محبّتم #صائب
به عالمى كه منم خشم و كين نمىباشد
👈 ادامه دارد ...
✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج 5 ، ص: 368
👌 #دعای_هشتم_صحیفه_سجادیه
#هشتم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
👈🎙 صوتی تصویری با صدای : حاج حسین #غریب
دعای #هشتم
#دعای_هشتم_صحیفه_سجادیه
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2