eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.6هزار عکس
2.4هزار ویدیو
1.6هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
كظم غيظ در آيين مقدس اسلام از صفات حميده و خصال پسنديده است: رسول اكرم (ص) فرموده: از جمله راههاى محبوب براى قرب به خداوند دو جرعه است: يكى جرعه‏ى غيظ است و آن ديگر جرعه‏ى مصيبت. افراد باايمان جرعه‏ى غيظ را با حلم و جرعه‏ى مصيبت را با صبر به درون خود رد مى‏كنند و برون نمى‏افكنند. امام باقر (ع) فرمود: هر كس غيظى را در باطن حبس كند با آنكه اگر بخواهد مى‏تواند آن را اظهار نمايد و شخص مورد غضب را كيفر دهد خداوند در قيامت قلب او را از ايمنى و ايمان پر مى‏كند. امام صادق (ع) فرمود: هيچ بنده‏اى كظم غيظ نمى‏كند مگر آنكه خداوند به اين وسيله عز او را در دنيا و آخرت افزايش مى‏دهد. سپس حضرت آيه‏ى كظم غيظ را قرائت نمود و فرمود: خداوند در مقابل غيظى كه فرونشانده است به او بهشت رحمت مى‏دهد. و نيز فرموده است: هر كس غيظى را فرونشاند كه اگر بخواهد مى‏تواند آن را عملى نمايد خداوند در قيامت دل او را از خشنودى و رضاى خود پر مى‏كند. آنقدر كظم غيظ، مهم و گرانقدر است كه امام سجاد (ع) مى‏فرمود: موجب شگفتى من است مردى كه حلم و بردباريش موقع غضب، او را دريابد و باعث كظم غيظش گردد.
اگر كسى به افراد كريم النفس و بزرگوار بد كند طبق دستور اولياى اسلام او را مى‏بخشند و مشمول عفو خود قرار مى‏دهند ولى اين دستور در جايى قابل اجراست كه بدكننده لايق عفو و اغماض باشد. اما اگر چشم پوشى از بدى او موجب گستاخى و تجريش مى‏شود و زيانهاى تازه‏اى به بار مى‏آورد بايد مورد تعقيبش قرار داد و اين مطلب در امام سجاد (ع) تصريح شده است. و اما حق من ساءك فان تعفو عنه و ان علمت ان العفو يضر انتصرت. حق كسى كه به شما بد كرده اين است كه او را ببخشى و عفوش نمايى. اما اگر دانستى كه عفو او زيانبار است، با استنصار از قانون و قاضى و مردم، مجازاتش مى‏نمايى.
فرونشاندن هيجان درونى به معناى عفو و اغماض از كسى كه با عمل نارواى خود موجب خشم شما گرديده نيست بلكه مقصود اين است كه خشم درونى خود را برون نيفكنى و خود به اعمال غضب و انتقامجويى دست نزنى، چه ممكن است در خلال عمل مرتكب گناهان بزرگ شوى و دچار ندامت و افسوس گردى. اما پس از واپس زدن هيجان باطنى و كظم غيظ، فكر كن، اگر كسى كه به شما آزار داده قابل عفو است، او را ببخش و اگر شايسته‏ى عفو نيست، از راه قانون مجازاتش كن نه با اعمال غضب و انتقامجويى
ممكن است كسانى با وسوسه ‏ى خود، شخص برافروخته را از كظم غيظ بازدارند و به وى بگويند: سكوت و خاموشى شما موجب ذلت و خوارى است. براى اينكه خود را از آن وضع موهن برهانى لازم است غيظت را برون افكنى و از كسى كه آزارت داده و به خشمت آورده انتقام بگيرى نه اينكه او را به حال خودش واگذارى و خود را تحقير نمايى. اين وسوسه مى‏تواند سد راه كظم غيظ شود، او را از فرونشاندن هيجان درونى بازدارد، و به اعمال غضب و انتقامجويى وادارش نمايد، مگر آنكه خودش شخص فهميده و دانايى باشد، به سخن وسوسه‏گران اعتنا نكند، و خويشتن را در آتش انتقام نيفكند، يا آنكه با فرد انديشمند و خيرخواهى دوست باشد، آن عالم، مصلحت او را تذكر دهد و به كظم غيظ تشويقش نمايد و از دست زدن به كارهاى خطرناك منعش كند و اگر هيچ يك از اين دو نباشد، بعيد نيست كه وسوسه ‏ى افراد نادان او را به پرتگاه سوق دهد و به گناه آلوده‏اش نمايد. در زمان ائمه ‏ى معصومين عليهم‏السلام اين قبيل وسوسه‏ها كم و بيش از ناحيه‏ى افراد نادان القا مى‏شد و دوستداران اهل‏بيت براى تشخيص وظيفه، مطلب را با حجت خدا به ميان مى‏گذاردند و امام با يك جمله آنان را راهنمايى مى‏نمود و مصلحتش را خاطرنشان مى‏ساخت. مردى به امام صادق (ع) عرض كرد: بين من و خانواده‏اى بر سر موضوعى منازعه روى داده، من مى‏خواهم نزاع را ترك گويم، اما به من گفته مى‏شود كه ترك نزاع براى تو ذلت است. امام (ع) با عبارتى كوتاه فرمود: ذليل ظالم است، يعنى به وسوسه‏ها اعتنا نكن و به نزاع و درگيرى خاتمه ده.
امام سجاد (ع) پس از درخواست حليه‏ ى صالحين و زينت متقين از بسط عدل سخن مى‏گويد و سپس عرض مى‏كند: و كظم الغيظ ... بار الها ! موفقم بدار كه فوران غيظ را فرونشانم و شعله‏هاى سوزان غضب را خاموش كنم. درخواست كظم غيظ پس از گسترش عدل از اين نظر است كه اعمال خشم مى‏تواند اساس عدل را متزلزل كند و انسان عادل را به گناه و تجاوز وادار سازد و كظم غيظ موجب تسكين غضب و مصونيت عدل و سالم ماندن عادل از ناپاكى و گناه مى‏گردد.
امام سجاد (ع) امام معصوم، حجت خداوند، و آگاه به تمام دقايق قرآن شريف و تعاليم دينى الهى است. كسانى كه از آموزشهاى امام در بسط عدل بهره برده و تربيت شده‏اند اگر در موقعى دچار خشم شوند امامى كه خود در حد اعلى از مزيت كظم غيظ برخوردار است مى‏تواند آنان را به فرونشاندن خشم درون امر كند و اگر نادانهايى بخواهند وسوسه كنند و شخص خشمگين را به انتقامجويى وادارند و بگويند: سكوتت مايه‏ى ذلت است، امام با منطقى عالمانه و مستدل سخن مى‏گويد، خشمگين را قانع مى‏كند و از برون افكندن غيظ مصونش مى‏دارد. اگر شخص برافروخته و غضب‏آلود موقع كظم غيظ و فرونشاندن هيجان باطنى در دسترس امام نباشد تا به او تذكر لازم را بدهد و غيظش را تسكين بخشد و در نتيجه، خشم درونى وى برون افتد، درگيرى آغاز گردد، و شعله‏ هاى غضب و انتقامجويى زبانه كشد، امام (ع) در اين مرحله نيز از خداوند درخواست توفيق مى‏كند تا بتواند آتش مشتعل غضب را خاموش كند و هر چه زودتر به آن صحنه ى خطرناك پايان بخشد.
خاموش كردن شعله ‏هاى غضب از كظم غيظ به مراتب مشكلتر است زيرا در موقع شدت غضب، طرفين درگير خود را از ياد مى‏برند، عقلشان سخت تيره مى‏شود، خير و صلاح خود را نمى‏فهمند و گفته‏هاى خيرخواهان و صلاح ‏انديشان را نمى‏شنوند. على (ع) فرموده: غضب شديد منطق را تغيير مى‏دهد، ارتباط مواد حجت را با هم قطع مى‏كند و موجب پراكندگى فهم و فكر مى‏گردد. اوس و خزرج دو قبيله‏ى بزرگ مدينه بودند و در عصر جاهليت همواره با يكديگر اختلاف و نزاع داشتند و گاهى به روى هم شمشير مى‏كشيدند و كار به قتل و خونريزى منتهى مى‏شد. پيمبر بزرگ اسلام صلى الله عليه و آله به نبوت مبعوث گرديد، آيين الهى خود را عرضه نمود و مردم را به دين خدا دعوت كرد، هر دو قبيله آن را پذيرا شدند، به رسول اكرم (ص) ايمان آوردند، و از برادرى و محبت دينى برخوردار گرديدند و در كنار هم با كمال صفا و صميميت زيست مى‏نمودند. ولى اين پيوند دوستى براى يهوديهاى مدينه سنگين و گران بود و از آن رنج مى‏بردند. روزى يكى از سالخوردگان يهود به نام شاس بن قيس در جمعى از اصحاب رسول گرامى از اوس و خزرج گذر كرد و ديد آنان در يك مجلس، گرد هم نشسته و در كمال صميميت و برادرى با يكدگر سخن مى‏گويند. او مى‏دانست كه اين دو قبيله در جاهليت با هم دشمن بودند و از اينكه امروز در پرتو اسلام اينچنين با هم مانوس و مهربان‏اند سخت ناراحت و خشمگين شد. با خود گفت كه اين دوستى و محبت براى ما غير قابل تحمل است. به جوانى از يهود كه همراهش بود دستور داد برود و در مجلس آنان شركت كند و روز بغاث را به ياد آنان بياورد و بعضى از اشعار آن روز را در مجلس بخواند. بغاث روزى است كه پيش از اسلام قبيله‏هاى اوس و خزرج در آن روز به جان هم افتادند و جنگ سختى كردند و تلفات سنگينى دادند. جوان يهودى وارد مجلس شد، از روز بغاث سخن گفت و طبق دستور، ماموريت خود را انجام داد. يادآورى آن روز خاطرات گذشته را بيدار كرد و آتش خشم اوس و خزرج را مشتعل نمود، به هيجان آمدند، در همان مجلس، نزاع درگرفت تا جايى كه بعضى از افراد دو قبيله با يكديگر گلاويز شدند، يكى گفت: ما حاضريم صحنه‏ى بغاث را تكرار كنيم، ديگرى گفت: ما نيز حاضريم. فورا تصميم گرفتند. فريادهاى مسلح شويد ! مسلح شويد ! به هم آميخت و سرزمين حره به عنوان نبردگاه معين شد و هر دو گروه به راه افتادند. خبر اين تصميم در شهر پيچيد و افراد هر قبيله با سرعت به جمعيت خود مى‏پيوستند و رفته‏رفته زمينه‏ى زد و خورد سخت و خونينى آماده مى‏شد. جريان امر به اطلاع رسول اكرم (ص) رسيد. حضرت به معيت جمعى از اصحاب كه در حضورش بودند حركت كرد و خيلى زود خود را به آنان رساند. فرمود: اى مسلمانان ! آيا به كشاكش دوران جاهليت گراييده‏ايد با آنكه من در ميان شما هستم. پس از آنكه خداوند شما را به دين اسلام هدايت كرد، موجبات عز و عظمتتان را فراهم آورد، پيوندهاى جاهليت را از شما بريد، از كفر نجاتتان داد و بين شما ايجاد الفت و محبت كرد ؟ آيا مى‏خواهيد روشهاى جاهليت را در پيش گيريد و به كفرى كه قبلا گرفتار آن بوديد برگرديد ؟ سخنان رسول اكرم (ص) آنان را به خود آورد و دانستند كه اين افكار شيطانى نقشه‏ى خائنانه‏اى است كه دشمن آنان طرح كرده است. شمشيرها را به زمين افكندند، دست محبت به گردن هم انداختند، اشك ريختند، اظهار ندامت نمودند، مراتب اطاعت خود را به رسول اكرم (ص) اظهار داشتند و در معيت آن حضرت از نيمه راه حره برگشتند و خداوند با لطف خود آتش فتنه‏ى شاس بن قيس را خاموش كرد. اگر خبر هيجان اوس و خزرج در آغاز گفتگوى بغاث به رسول اكرم (ص) مى‏رسيد حضرت همان موقع در جمع آنان شركت مى‏كرد، با سخنان نافذ خويش غيظشان را فرومى‏نشاند و نمى‏گذاشت با هم گلاويز شوند و مسلح گردند، ولى خبر اين قضيه موقعى به پيمبر رسيد كه هر دو قبيله سلاح برداشته و راه حره را كه براى زد و خورد گزيده بودند طى مى‏كردند و در واقع نايره‏ى غضب زبانه كشيده بود و اگر پيشواى اسلام نمى‏رسيد عده‏اى كشته يا مجروح مى‏شدند و در آتش خشم مى‏سوختند. خوشبختانه پيمبر گرامى در لحظات نهايى و پيش از وقوع خطر در محل حضور يافت و اوس و خزرج را از سيه‏روزى و بدبختى نجات داد، آنان كه براى زد و خورد به حره مى‏رفتند اگر بر اثر تربيت و تعليم پيشواى اسلام به مقام عدل نايل شده بودند با اعمال غضب و كشتن و مجروح ساختن يكديگر جامه‏ى پرافتخار عدل از برشان بيرون مى‏شد و لباس ننگين ظلم جايگزين آن مى‏گرديد.
خلاصه، فرموده‏ى امام سجاد (ع) در اين قسمت از دعاى «مكارم‏الاخلاق» ابتدا از كظم غيظ نام برده و مى‏خواهد به پيشگاه خداوند عرض كند: بار الها! اگر كسانى بر اثر گسترش تعاليم اسلام و بسط عدل از اخلاق حميده و سجاياى انسانى برخوردار گرديدند و به مقام رفيع عدالت نايل آمدند در صورتى كه دچار هيجان درونى و غيظ باطنى گرديدند و در معرض گناه واقع شدند مرا موفق بدار كه آنان را دريابم و موجبات كسب فيضشان را فراهم آورم و نگذارم خشم باطنشان ظاهر شود، به آتشى سوزان مبدل گردد، و ناپاكى و گناه به بار آورد.
امام (ع) پس از كظم غيظ از اطفاى نايره ( ) اسم برده و مى‏خواهد در پيشگاه خدا عرض كند: بار الها! اگر هيجان باطنى آنان از حد كظم غيظ بگذرد و خشم درون برون افتد و غضب همانند آتش فروزان گردد موفقم بدار كه آن آتش را خاموش كنم پيش از آنكه دامنگير افراد شود و حوادثى تلخ و گناه‏آلود به بار آورد.
دعاى «مكارم‏الاخلاق» صحيفه‏ ى سجاديه از نظر پرورش سجاياى انسانى كتاب تربيت است، اگر ما اين دعاى شريف را تنها به عنوان دعا بخوانيم البته از اجر خواندن دعا و ذكر بارى‏تعالى بهره‏مند خواهيم شد اما اگر آن را علاوه بر قصد دعا و ذكر الهى به عنوان دستور انسان‏سازى و فراگرفتن تعاليم اسلام بخوانيم و روى هر يك از جملاتش دقت كنيم و تصميم بگيريم خويشتن را بر وفق آن بسازيم قطعا علاوه بر اجر دعا از پاداش مهمتر از آن يعنى فراگرفتن دين الهى و تعلم مكارم اخلاق نيز بهره‏مند خواهيم بود. كسى كه بر اثر غضب دچار هيجان درونى شده، اگر غيظش برون افتد و مشتعل گردد آتش فساد روشن مى‏شود، همچنين كسى كه خشمش آشكار گرديده و شعله‏ور شده است اگر خاموش نشود مى‏تواند براى خودش و دگران مصائب سنگين به بار آورد. شايسته است افراد باايمان و دوستداران اهل‏بيت عليهم‏السلام از دعاى شريف «مكارم‏الاخلاق» درس بگيرند، از امام سجاد (ع) پيروى كنند و انسان افروخته را يارى دهند، در مرحله‏ى اول غيظش را در ضميرش فرونشانند و با هر وسيله‏ى ممكن از بروز آن جلوگيرى كنند، در مرحله‏ى دوم موجباتى فراهم آورند كه آتش غضبش خاموش شود تا خودش و بستگان و اطرافيانش از خطر رهايى يابند. خدمت به چنين انسانى همانند آب دادن به تشنه‏اى است در بيابان سوزان كه اگر به او نرسند و آبش ندهند عطش به حياتش خاتمه خواهد داد.
✳️گسترش عدالت و فرو نشاندن آتش‌افروزی در فضای جامعه ✅غالباً وقتی گفته میشود تقوا، پرهیزگاری، ذهن انسان میرود به رعایت ظواهر شرع و محرمات و واجباتی که دم دست ماست؛ نماز بخوانیم، وجوهات شرعی‌مان را بدهیم، روزه بگیریم، دروغ نگوئیم. البته اینها مهم است، همه‌اش مهم است؛ لیکن تقوا ابعاد دیگری هم دارد که غالباً ما از اینها غفلت میکنیم. در دعای شریف یک فقره‌ای در توضیح این ابعاد دیگر هست: «اللّهم صلّ علی محمّد و اله و حلّنی بحلیة الصّالحین و البسنی زینة المتّقین»؛ از خدای متعال درخواست میکند که پروردگارا! مرا با زیور صالحان زیور بده و با لباس پرهیزگاران ملبس کن. خوب، این لباس پرهیزگاران چیست؟ آن وقت این شرح جالب است: «فی بسط العدل»؛ لباس پرهیزگاران در گستردن عدالت، «و کظم الغیظ»؛ در فرو بردن خشم، «و اطفاء النّائرة»؛ در فرو نشاندن آتش؛ آتشهائی که بین افراد جامعه برمی‌افروزند. اینها تقواست. که در دعای شریف مکارم‌الاخلاق - دعای صحیفه‌ی مبارکه‌ ی سجادیه - به آن اشاره شده است. این دعا، بسیار دعای مهمی است. من عقیده‌ ام این است که همه، بخصوص کارگزاران، باید این دعا را بخوانند و در مضامینش دقت کنند؛ تعلیم‌دهنده است. ببینید، اینها همه، مسائل امروز ماست. گستردن عدالت، عدالت قضائی، عدالت اقتصادی، عدالت در گزینشها، عدالت در تقسیم منابع و فرصتهای کشور بین گروه‌ها، عدالت جغرافیائی، اینها مسائل خیلی مهمی است؛ اینها همه نیازهای ماست. گستردن عدالت، بالاترین رقمهای تقواست؛ این از یک نماز خوب، از یک روزه‌ی روز گرم تابستان بالاتر است. روایتی است که فرمود: هر امیری - امیر یعنی همه‌ی شماها؛ هر کسی یک دستگاهی دارد که در آن فرمان میراند، حکم او در آنجا نافذ است - که روزی را به عدالت حکم کند، مثل این است که هفتاد سال عبادت کرده؛ اینها خیلی مسائل مهمی است؛ اهمیت عدالت را، رفتار عدالت‌آمیز را به ما نشان میدهد. فرو بردن خشم در مقابل دوستان. بحث اینجا دوستان است. البته در مقابل دشمنان باید غیظ داشت؛ «و یذهب غیظ قلوبهم». در مقابل آن دشمنی که با هویت شما، با موجودیت شما مخالف است، آنجا خشم میشود خشم مقدس؛ آن اشکالی ندارد. نه، در جمع مؤمنین، در بین افرادی که مأمور به رفتار مسلمانی با آنها هستیم، خشم و حالت عصبانیت نباید باشد. خشم به انسان ضرر میزند. تصمیم‌گیری با خشم مضر است، حرف زدن با خشم مضر است، کار کردن با خشم مضر است، غالباً دچار غلط و اشتباه است؛ این چیزی است که ماها متأسفانه خیلی ابتلاء پیدا میکنیم. جلوگیری از این خشم، خشمی که موجب انحراف میشود، موجب خطای در فکر و عمل میشود، یکی از موارد تقواست؛ «و کظم الغیظ» کار دیگر، «اطفاء النّائرة». بعضی‌ها آتش‌افروزی‌های سیاسی و جناحی میکنند. عده‌ای کأنه برای این کار مأموریت دارند. من می‌بینم در داخل کشور خودمان که یک عده‌ای میخواهند اصلاً عناصر گوناگون را، جناحهای مختلف را، افرادی از هر یک از جناحها را به جان هم بیندازند و اختلاف ایجاد کنند؛ کأنه اصلاً از آتش‌افروزی خوششان می‌آید؛ این خلاف تقواست. تقوا این است : «اطفاء النّائرة». همچنان که در یک محیط مادی و فضای مادی، شما یک آتش‌افروزی را اطفاء میکنید، باید در فضای انسانی و معنوی و اخلاقی هم آتش‌سوزی‌ها را مهار و اطفاء کنید. ۱۳۸۹/۰۵/۲۷ 👤 بیانات در دیدار کارگزاران نظام ( اینجا 👈🎙 بشنوید ) 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
با تشکر از همه دوستان مشارکت کننده در بحث امروز (برداشت من)( نویسنده - خواننده و نشر دهنده این کلام نورانی ) اجرتان با صاحب این کتاب با عظمت امام سجاد علیه السلام
🙏 السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ فاطِمَةَ وَخَدِيجَةَ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ وَلِيِّ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا أُخْتَ وَلِيِّ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا عَمَّةَ وَلِيِّ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ .... 🌹 یک غزل از مرحوم فیض کاشانی رحمت الله علیه در سالروز ورد حضرت قاطمه معصومه علیها سلام به قم ✳️ خطاب به ایشان همراه زمرمه ی زیارتنامه ایشان، میگوییم خانم ! همانگونه که دست خیلی از بزرگانی مان همچون ها ها ها ها ها ها را گرفتید تا به دوست واصل شدند ، دست ما افتادگان را هم بگیرند : 👈 سرکرده ایم پا به ره جستجوی دوست کو رهبری که راه نماید بکوی دوست از بی نشان نشان ندهد غیر بی نشان خود بی نشان شویم پی جستجوی دوست با پای او مگر بسپاریم راه او ورنه بخویشتن نتوان شد بکوی دوست هر چند میرویم بجائی نمیرسیم کو جذبه عنایتی از لطف خوی دوست بوئی زکوی دوست گر آید بسوی ما در یکنفس زخویش توان شد بسوی دوست () چل سال راه رفتی و در گام اولی ای هیچ شرم نداری زروی دوست تا چند مست باشی تو از باده هوس یک جرعه هم بنوش زجام و سبوی دوست ضرت (سلام الله) ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
🌺 ۲۳ ربیع الاول سالروز ورود ضرت (سلام الله) به قم گرامی باد. 👈 لطفا با ذکر خالصانه ای به آن بانوی بزرگ روی اعداد زیر کلیک کنید : " 1 2 3 4 5 " ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
📚 متن و صوت «به سپیدی یک رویا» یک جذاب در ارتباط با بخشی از زندگی و سفر حضرت (سلام الله) از زبان ندیمه ایشان (سلطان) در 12 فصل (شش ساعت صوت) 🎙 شنیدن این کتاب تجربه ‌ای متفاوت و لذت بخش در کتاب‌های مذهبی و تاریخی خواهد بود. شما میتوانید آن را از قانونی دریافت کنید https://taaghche.com/audiobook/65766 https://taaghche.com/book/115563 علیها سلام 🆔 @sahife2
برنامه ی در سختیها ، نشانه بزرگی وَ فِي خَبَرٍ آخَرَ أَنَّهُ (عليه السلام) قَالَ لِلْأَشْعَثِ بْنِ قَيْسٍ مُعَزِّياً عَنِ ابْنٍ لَهُ: إِنْ صَبَرْتَ صَبْرَ الْأَكَارِمِ، وَ إِلَّا سَلَوْتَ سُلُوَّ الْبَهَائِم. حضرت علی که درود خدا بر او (اشعث بن قيس را در مرگ فرزندش اينگونه داد ) : اگر به مانند شكيبايى بزرگواران شكيبايى نمودى چه خوب، و گر نه چون فراموشى چهار پايان فراموش خواهى كرد. 👌 شرح این حکمت نورانی را در لینک زیر بخوانید: 👈 (دو راهى مصائب ! ) 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره لا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَفِرِينَ أَوْلِيَآءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَ لِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِى شَى‏ءْ إِلَّآ أَنْ تَتَّقُواْ مِنْهُمْ تُقَةً وَ يُحَذِّرُكُمْ اللَّهُ نَفْسَهُ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ نباید اهل ایمان، بجاى مؤمنان، كافران را دوست و سرپرست خود برگزینند و هر كس چنین كند نزد خدا هیچ ارزشى ندارد، مگر آنكه از كفّار پروا و تقیّه كنید (وبه خاطر هدف‌هاى مهم ‌تر، موقّتاً با آنها مدارا كنید) و خداوند شما را از (نافرمانى) خود هشدار مى‌دهد و بازگشت (شما) به سوى خداوند است. 👈 با نصب نرم افزار زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇 https://cafebazaar.ir/app/com.ghadeer.tafsirnour ⏺کانال انس با 🆔 @sahife2
دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) در پناه بردن به خدا : «1» اللَّهُمَّ إِنِّى أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَيَجَانِ الْحِرْصِ وَ سَوْرَةِ الْغَضَبِ وَ غَلَبَةِ الْحَسَدِ وَ ضَعْفِ الصَّبْرِ وَ قِلَّةِ الْقَنَاعَةِ وَ شَكَاسَةِ الْخُلْقِ وَ إِلْحَاحِ الشَّهْوَةِ وَ مَلَكَةِ الْحَمِيَّةِ خدايا! به تو پناه مى‏آوريم، از توفان حرص و تندى و شدّت و ، و چيرگى حسد و ناتوانى صبر، و كمى قناعت و ناسازگارى اخلاق، و پافشارى و سماجت شهوت و صفت تعصّب. دعای 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
2 4 ‏ 1 ✳️ تفريط و دريغ ورزيدن بى مورد از اعمال ، نمايانگر ضعف و ناتوانى اين نيرو است و مسلّماً چنين حالتى را نمى‏توان حالت مطلوبى در آدمى برشمرد بلكه بايد آن را حالتى نكوهيده تلقّى كرد. يكى از بزرگان فرموده: «كسى كه بايد به مورد و بجا دچار و خواهان خشم گردد ولى او را خشم نگيرد حيوانى بيش نيست» زيرا فقدان نيروى غضب را بايد يكى از كمبودهاى روانى انسان به شمار آورد، چون خداوند متعال مى‏فرمايد: أشِدّاءُ عَلَى الْكُفّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ» «فتح 29» بر كافران سرسخت و در ميان خودشان با يكديگر مهربانند. يا ايُّهَا النَّبِىُّ جاهِدِ الْكُفّارَ وَ الْمُنافِقينَ وَاغْلُظْ عَلَيْهِمْ» «تحریم9» اى پيامبر! با كافران و منافقان جنگ كن و بر آنان سخت بگير. 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 5 ، ص: 368 👌 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
2 4 ‏ 2 ✳️ اما افراط و زياده روى در غضب عبارت از پافراتر نهادن از حدّ و حالتى عصبى است كه آدمى را از عقل و حكمت و دين بيرون مى‏برد و در نتيجه براى انسان بينش و نظر و انديشه و قدرتِ حسن انتخاب در رابطه با اعمال و رفتارش باقى نمى‏ماند و حالت سبعيّت و درندگى بر انسان مسلّط مى‏گردد، حالتى كه بايد آن را نيرويى در نفس امّاره برشمرد كه بازده آن گرايش به تشفّى و انتقام است. برخى از نابخردان، افراط و فزون گرايى در غضب را شجاعت و مردانگى به شمار آورده و آن را بسان حالتى ستوده چهره مى‏بخشند. گاهى يكى از همين سبك مغزان مى‏گويد: «من درباره هيچ فردى حاضر به صبر و خويشتن دارى نيستم و در برابر هيچ كس تحمّل نمى‏كنم»، اين سخن نابخردانه مفهومش اين است كه اين فرد بينوا فاقد عقل و حلم و بردبارى و حكمت و دانايى و هشيارى است. پاره‏اى از مردم تحت تأثير چنين داعيه‏هاى فاسد و فسادآموز واقع مى‏شوند و طبع و سرشت خشم روايى بر روان آنها تسلط مى‏يابد و در جرگه چنين نادانانى در دامن زدن به آتش غضب جا خوش كرده و در رده آنان قرار مى‏گيرند و هر چند كه آنها را اندرز مى‏دهند نمى‏خواهند در خويشتن نيرو و حسّ انعطافى بهم رسانده و گوش شنوايى داشته باشند، چون در حال فقدان بينايى و هشيارى در برابر هر موعظه و نصيحتى موضع گرفته‏اند و بلكه به عكس در برابر نصيحت و اندرز ديگران آتش غضب آنها پر لهيب‏تر مى‏گردد و دنيا در برابر ديدگانشان تيره و تاريك مى‏شود و آن‏گاه كه به خود مراجعه مى‏كنند و خويشتن را نيز به داورى مى‏گيرند براى خاموش كردن اين آتش سعادت سوز و شقاوت ساز، توانى در خود نمى‏يابند؛ زيرا نور عقل در روان آنان رو به خاموشى مى‏گذارد، لذا پيرامون وجود خود را نمى‏توانند بيابند و سرانجام مسير يك جانور سرگردان را در پيش مى‏گيرند. 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 5 ، ص: 368 👌 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
2 4 ‏ 3 ✳️ رسول بزرگوار اسلام صلى الله عليه و آله فرمود: در حال خشم و إعمال غضب، دوده متراكم و تيره‏اى به طرف مغز آدمى اوج مى‏گيرد و بر معادن و سرمايه‏هاى انديشه او مستولى مى‏گردد و بلكه احياناً اين دوده‏ها به مراكز حسّى نيز سرايت مى‏كند و چشمان آدمى در حال خشم تيره شده و رو به سياهى مى‏گذارد. در چنين حالتى است كه انسان همچون فرد نابينا جايى را نمى‏بيند. «1» گاهى آتش غضب آن چنان در وجود آدمى پايگاهى فراهم مى‏آورد كه فرد نمى‏تواند نه از درون و نه از بيرون، اين آتش سعادت سوز را خاموش سازد و اين آتش سوزى همچنان پيشروى مى‏كند تا گوهر گران‏بهاى وجود آدمى را در زير فشار لهيب خود بسوزاند و به خاكستر تبديل كرده و نابودى شخصيت او را فراهم سازد. و احياناً بر اثر شدت خشم، مايه حيات قلب انسان مى‏خشكد و آدمى از شدت خشم و كينه دچار مرگ زودرس مى‏گردد و سكته و مرگ ناگهانى او در مى‏رسد، چون خطر يك كشتى كه در دريايى ژرفناك و گرفتار طوفان حركت مى‏كند از خطر حالت روانى فرد كه مالامال از خشم و كينه است كمتر است؛ زيرا ناخدايان كشتى در نجات اين مركبى كه گرفتار تلاطم است مى‏كوشند، ولى در حالت غضب، قلب انسان، ناخداى كشتى وجود و شخصيت روانى اوست، بديهى است كه اين ناخدا در حال خشم روايى نيرويى است فرسوده و از كار افتاده كه تراكم تيرگى‏هاى خشم، بصيرت آن را از كار انداخته و نابينايش ساخته است. چنين قلبى كه خارهاى خشم در چشم بصيرت او خليده نمى‏تواند چاره‏سازى كند. رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: ألا إنّ الْغَضَبَ جَمْرَةٌ تُوقَدُ فى جَوْفِ ابْنِ آدَمَ، ألا تَرَوْنَ إلى حُمْرَةِ عَيْنِهِ وَ انْتِفاخِ أوْداجِهِ؟ فَإذا وَجَدَ أحَدُكُمْ شَيْئاً مِنْ ذلِكَ فَالأْرْضَ الأْرْضَ. ألا إنَّ خَيْرَ الرِّجالِ مَنْ كانَ بَطى‏ءَ الْغَضَبِ، سَريعَ الرِّضا، وَ شَرَّ الرَّجُلِ مَنْ كانَ سَريعَ الْغَضَبِ، بَطى‏ءَ الرِّضا به هوش باشيد كه غضب پاره آتش و گدازه‏اى است كه در قلب آدم برافروخته مى‏گردد، براى پى بردن به چنين حقيقت به سرخى چشمان و برجستگى رگهاى چنبره گردن آدم خشمگين بنگريد. اگر كسى خود را در چنين حالت بيابد بر زمين نشيند. بدانيد كه بهترين مردم كسانى هستند كه دچار غضب زودرس نمى‏گردند، در خشم روايى گامشان كُنْد و آهسته است، ولى در رضا و خشنودى پيشتاز و سريع هستند. و بدترين مردم آنانند كه به سرعت خشم مى‏گيرند و به كندى تن به رضا و خوشحالى مى‏دهند. كسى به ملك رضا خشمگين نمى‏باشد در اين رياض گل آتشين نمى‏باشد ز خنده گل صبح اين دقيقه روشن شد كه عيش جز نفس واپسين نمى‏باشد دراز دستى ما كرد كار بر ما تنگ وگرنه جامه بى‏آستين نمى‏باشد به هر طرف نگرى دور باش برق بلاست به گرد خرمن ما خوشه چين نمى‏باشد ز سرافرازى ما اين قَدَر تعجّب نيست هميشه دانه به زير زمين نمى‏باشد تمام مهر و سراپا محبّتم به عالمى كه منم خشم و كين نمى‏باشد 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏ 5 ، ص: 368 👌 ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
👈🎙 صوتی تصویری با صدای : حاج حسین دعای ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2