eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.7هزار عکس
2.4هزار ویدیو
1.6هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ ای سرو ناز حسن که خوش می‌روی به ناز عشاق را به ناز تو هر لحظه صد نیاز فرخنده باد طلعت خوبت که در ازل ببریده‌اند بر قد سروت قبای ناز آن را که بوی عنبر زلف تو آرزوست چون عود گو بر آتش سودا بسوز و ساز پروانه را ز شمع بود سوز دل ولی بی شمع عارض تو دلم را بود گداز صوفی که بی تو توبه ز می کرده بود دوش بشکست عهد چون در میخانه دید باز از طعنه رقیب نگردد عیار من چون زر اگر برند مرا در دهان گاز دل کز طواف کعبه کویت وقوف یافت از شوق آن حریم ندارد سر حجاز هر دم به خون دیده چه حاجت وضو چو نیست بی طاق ابروی تو نماز مرا جواز چون باده باز بر سر خم رفت کف زنان که دوش از لب ساقی شنید راز 🔅 برنامه ی روزانه ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ حکایت قِصّهٔ زنده شُدنِ استخوان ‌ها به دُعایِ عیسی عَلَیْهِ السَّلام !!! (این قسمت به علت طولانی بودن در چند بخش تنظیم گردیده و بمرور می آید) بخش 2 🌺 ای میسر کرده بر ما در جهان سخره و بیگار ما را وا رهان طعمه بنموده بما وان بوده شست آنچنان بنما بما آن را که هست گفت آن شیر ای مسیحا این شکار بود خالص از برای اعتبار گر مرا روزی بدی اندر جهان خود چه کارستی مرا با مردگان این سزای آنک یابد آب صاف همچو خر در جو بمیزد از گزاف گر بداند قیمت آن جوی خر او به جای پا نهد در جوی سر او بیابد آنچنان پیغامبری میر آبی زندگانی‌پروری چون نمیرد پیش او کز امر کن ای امیر آب ما را زنده کن هین سگ نفس ترا زنده مخواه کو عدو جان تست از دیرگاه خاک بر سر استخوانی را که آن مانع این سگ بود از صید جان سگ نه‌ای بر استخوان چون عاشقی دیوچه‌ وار از چه بر خون عاشقی برنامه ی - قسمت 2 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
انس با صحیفه سجادیه
✳️ حکایت قِصّهٔ زنده شُدنِ استخوان ‌ها به دُعایِ عیسی عَلَیْهِ السَّلام !!! (این قسمت به علت طولان
🌺 ای میسر کرده بر ما در جهان سخره و بیگار ما را وا رهان 🔴آن چنان بنما: برگرفته است از حدیث «اللَّهُمَّ أرِنِى الدُّنیا کَما تُرِیها صالِحِى عِبادَکَ: خدایا دنیا را آن چنان به من بنما که بندگان صالح خود را مى‏نمایانى.» و عبارتى دیگر هست: «اللَّهُمَّ أرِنَا الدُّنیا کَما هِى.» و نیز با این حدیث مناسب است که «إنَّ داوُد قالَ یا رَبِّ أرِنِى الحَقّ کَما هُوَ عِندَکَ حَتّى أقضِىَ بهِ» خدایا، ما را از این بى‏هوده کاریها که بدان خو گرفته‏ایم، دام را دانه و قلاّب را طعمه انگاشته‏ایم وارهان و ما را به خود وامگذار و دنیا را چنان که هست و حقیقت آن است به ما نشان ده. 🙏ای خدایی که کارهای دشوار را برای ما در جهان آسان کرده‏ای! ما را از کارهای بی‏فایده نجات ده. چه بسا آن چه به نظر ما شکار می‏نماید و خیال می‏کنیم که به طعمه ‌هایی دست یازیده‌ایم در واقع دام است. خداوندا! هر چیزی را آن‌گونه که هست به ما نشان بده. 👈شیر خشمگین گفت: ای مسیح، این شخص را که کشتم و خوردمش، این کار فقط برای عبرت مردم بود. اگر در این جهان روزی و نصیبی برای من بود با مردگان چه کار داشتم، اگر من در دنیا نصیب داشتم که در میان اموات نمی‏‏خوابیدم. مولانا می‏گوید: این است سزای کسی که آب زلال را می‌یابد، اما از روی نادانی مانند الاغ در آن ادرار می‌کند. اگر الاغ ارزش آن چشمه را می‌دانست، مسلّماً به جای پا نهادن‌ در جوی، سر می‏نهاد. اگر آن ابله چنان پیامبری یابد که فرمانروای آب حیات و زندگی‌بخش باشد، چرا در برابر آن پیامبر جان نبازد و نگوید: ای فرمانروای آب حیات! ما را به فرمان حق‌ زنده کن. او با پیامبری ملاقات کرده بود که می‏توانست به جان‌ها آب حیات طیبه بخشد، ولی از سرِ نادانی از آن حضرت تنها می‏خواهد اجسام و ابدان را حیات ببخشد. به‌هوش باش و سگ نفس خود را زنده مخواه که او از زمان‌های پیشین و ادوار دیرین، دشمن جان و روح تو بوده است. نفس که منبع تمام علایق مادی و این جهانی است به سگ تشبیه شده است. مولانا به این حدیث نبوی نظر دارد: «اعدی عدوّک نفسک التی بین جنبیک». معنای ابیات پایانی این است که تمام همّ و غمّ انسان‌های آزمند و دنیاپرست، تیمار تن و پروردن بدن است و به دنبال صید معانی و کسب معالی نمی‏‏باشند. مولانا می‏گوید: اگر واقعاً سگ نیستی، پس چرا شیفتهْ استخوانی و چرا مانند زالو به مکیدن خون، حریص و آزمندی. قسمت 2 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از انس با صحیفه سجادیه
دعای 🌹 دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) " در نگریستن به و شنیدن صدای " ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
دعای سیدالساجدین(ع ) در نگریستن به و شنیدن صدای : 🔹اللَّهُمَّ وَ إِنْ كُنْتَ بَعَثْتَهَا نِقْمَةً وَ أَرْسَلْتَهَا سَخْطَةً فَإِنَّا نَسْتَجِيرُكَ مِنْ غَضَبِكَ، وَ نَبْتَهِلُ إِلَيْكَ فِى سُؤَالِ عَفْوِكَ، فَمِلْ بِالْغَضَبِ إِلَى الْمُشْرِكِينَ، وَ أَدِرْ رَحَى نَقِمَتِكَ عَلَى الْمُلْحِدِينَ🔹 🔸خدايا! اگر آن را براى انتقام و عذاب برانگيخته، و به خشم فرستاده اى، ما از خشم تو پناه به تو ميبريم، و به لابه و زارى از تو مى خواهيم از ما درگذرى، و اين بلا را سوى مشركان فرستى و آسياى عذاب را بر ملحدان بگردانى🔸 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✳️اين را مى‏دانيم كه ممكن است اسباب بلا و عقوبت بر فرد يا جمعى آماده شده باشد ولى آنها مى‏توانند به وسيله‏ى و آن را برطرف كنند به همين جهت چنين عرضه مى‏دارد: 🔴 (بار خداوندا اگر اين ابرها را به عنوان عقوبت برانگيخته‏اى، و براى انجام ماموريت سخط و غضبت گسيل داشته‏اى، ما از خشم و غضبت به خودت پناه مى‏بريم) (اللهم و ان كنت بعثتها نقمه، و ارسلتها سخطه فانا نستجيرك من غضبك). 🔴 (و در پيشگاه تو براى درخواست عفوت به زارى مى‏نشينيم) (و نبتهل اليك فى سوال عفوك). 🔴 ما را مورد لطف خود قرار ده و خشم و غضب را به سوى مشركان متوجه ساز (فمل بالغضب الى المشركين). 🔴 (و آسياى عقوبتت را بر ملحدان به چرخش درآور) (و ادر رحى نقمتك على الملحدين). 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
⚫️ قسمت 1 مرحوم آقای یکی از پیر غلامان امام حسین علیه السلام می باشد. ایشان یکی از ذاکران و مدّاحان فاضل و خوش سابقه آذربایجانی هاست که این افتخار را دارد که بیش از نیم قرن برای ارباب و مولایش امام حسین علیه السلام نوحه خوانی و مرثیه سرایی نموده است. آقای حاج اصغر زاهدی علاوه بر مدّاحی و نوحه خوانی، اشعار و نوحه های بسیار زیبا و آتشینی را نیز سروده است. آقای حاج اصغر زاهدی می گفت: «هیئت زنجیر زنان تبریز مقیم مرکز در سال 1361 قمری تأسیس گردیده است. بنیانگذار و سرپرست این هیئت استاد و سرور گرامی من جناب آقای حاج عباسقلی علیخانلو معروف به حاج قلی زنجیر زن می باشد که حقّ به سزایی در گردن من از نظر استادی وتربیتی دارند. این هیئت که قبلاً در عصرهای جمعه دایر می شد، هم اکنون در صبح های جمعه برقرار می گردد که الحمدللَّه من هم از همان ابتدا افتخار نوحه خوانی و خدمتگزاری به خادمان و عزاداران و زنجیر زنان این هیئت را داشته ام. مرحوم حاج رسول نیز گاهی در آن هیئت شرکت می کرد که در یک جلسه ای که آن مرحوم حضور داشت، ما طبق معمول بعد از مقداری توسل به پیشگاه سرور شهیدان برای زنجیر زدن آماده شدیم. روضه توسل نیز قتلگاهِ اول بود. در هنگام زنجیر زدن معمولاً من وردِ زنجیر را می خواندم که با اعتذار از ادبا وفضلا واهل فهم، من آن روز یکی از اشعار وسروده های خودم را می خواندم که نقص وایراد وضعف آن از نظر مضمون و بُعد ادبی آشکار است. من فقط قصدم عرض ارادت به ساحت مقدس آقا اباعبداللَّه الحسین علیه السلام بود و بس. مطلعِ آن اشعار این بود: آغلاما یالوارما منّت چکمه دشمندن باجی عجز قیلما شمر شومه اَل گُتور مندن باجی (این بیت زبان حال حضرت امام حسین علیه السلام خطاب به خواهرش حضرت زینب - سلام اللَّه علیها در قتلگاه است که می فرماید: ای خواهرم! دیگر گریه نکن، التماس هم نکن و منّتِ این دشمنان را نکش. ای خواهرم! عجز و انابه ات را بر این شمرِ شوم - لعنه اللَّه علیه - اظهار نکن و دیگر مرا رها کن و از من دست بردار.) سپس طبق روال، مجلس را به مرحوم کربلایی رحیم ششگلانی که در زنجیر زنی از شایسته ترین میاندارها بود تحویل دادم. 👈 ادامه دارد ... 🙏لطفا با ما خواننده ی این سلسله نوشته ها باشید 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
⚫️ قسمت 2 وقتی زنجیر زنی تمام شد دوباره برای روضه خوانی و عزاداری بر زمین نشستیم و مداحان حاضر در مجلس شروع به خواندن کردند که ناگهان مرحوم حاج رسول با حالی که مثل همیشه پیدا می کرد با صدای بلند (تقریباً قریب به این مضامین) قسم خورد و گفت: «به حق حضرت زهراعلیها السلام امروز در این مجلس دو نفر تأیید شدند و حضرت زهراعلیها السلام به آن دو جایزه داد یکی اصغر زاهدی و دیگری کربلایی رحیم.» من در همان لحظه تا شنیدم که حاج رسول با آن قاطعیت برای اثبات حرفش قسم و سوگند یاد کرد بسیار ناراحت و دلگیر شدم. چون هرگز انتظار نداشتم که آدمی همچون حاج رسول همانند بعضی ها به این شکل قسم بخورد. یعنی در واقع من میخکوب شدم که یا خدا! چرا این حاج رسول با آن صفا و اخلاصی که دارد این چنین بی پروا قسم خورد؟ ما که از پشت پرده و باطن خبر نداریم! به هر حال آن حالی را که داشتم از دست دادم و تاریکی خاطری بیش از حد در خود احساس کردم و تصمیم گرفتم بعد از تمام شدنِ مجلس بلافاصله به صورت خصوصی به حاج رسول اعتراض کنم و به او تذکر بدهم که چرا با این جرأت و صراحت قسم و سوگند ذکر کرد؟! ولی شرایط به هم خورد و بی تابی های حاج رسول این اجازه را به من نداد و من تصمیم گرفتم بعداً در اولین فرصت و در اولین ملاقات با دلایلی حساب شده و لازم اعتراض و تذکّرم را به او برسانم. امّا قبل از اینکه دوباره با حاج رسول رو به رو شوم، خداوند یک چیزهایی را به من نشان داد ویک مسئله ای را به من حالی کرد که به ناچار تصمیمم را به کلّی عوض کرد. اول اینکه من همان شب در خواب دیدم در یک مکانی در حال قدم زدن هستم. در ابتدا آن مکان برای من ناآشنا و غریب بود و من نمی دانستم در کجا قدم می زنم. ناگاه متوجه شدم چند متر جلوتر یک آقای سیدی بر روی زمین افتاده است. من با عجله به سوی آن سید دویدم و خواستم به ایشان کمک کنم. امّا در همان لحظه ای که می خواستم زیر بغل های آن بزرگوار را بگیرم و ایشان را از زمین بلند کنم، آن بزرگوار یک نگاهی به من انداخت که من به یک باره متوجه شدم که این سید، حضرت ابا عبداللَّه الحسین علیه السلام است و این مکان نیز قتلگاهِ آن حضرت می باشد! سپس به محض اینکه فهمیدم و متوجه شدم که در قتلگاه و در کنار حضرت امام حسین علیه السلام قرار دارم، بلافاصله بدون هیچ اراده و اختیاری به گریه و زاری بسیار شدیدی افتادم و بر روی زمین نشستم و شروع به خواندن همان اشعار و نوحه هایی را که خود سروده بودم و در عصرِ جمعه برای زنجیر زنها و حاج رسول خوانده بودم نمودم. آغلاما یالوارما منّت چکمه دشمندن باجی عجز قیلما شمر شومه اَل گُتور مندن باجی 👈 ادامه دارد ... 🙏لطفا با ما خواننده ی این سلسله نوشته ها باشید 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
⚫️ قسمت 3 من همان طوری که این نوحه ها را همراه با گریه و اشک در قتلگاه و در حضور آقا اباعبداللَّه الحسین علیه السلام می خواندم نمی دانم خودم و یا توسط اعضای خانواده از خواب بیدار شدم! و عجیب تر اینکه در فردای آن شب یعنی در صبحِ روز شنبه زمانی که با عجله و شتاب به سوی محل کارم در حرکت بودم، ناگاه یک پیر مردی با محاسن و ریش های سفید از رو به رو به طرف من آمد و در حالی که گریه می کرد دست های مرا گرفت و تندتند می گفت: منّت چکمه، منّت چکمه... من در وسط خیابان متحیر و مبهوت مانده بودم که خدایا این پیرمرد کیست و چرا با من این جوری می کند؟! آن پیرمرد هیچ حرف دیگری هم نمی زد و فقط همان جمله را تکرار می کرد و قطره های اشک نیز از چشم هایش سرازیر شده بود. منّت چکمه منّت چکمه... (منّت نکش، منّت نکش...) کم کم بعضی از عابرانی که از آن جا رد می شدند کنجکاو شده بودند و به ما نگاه می کردند. من هم هر چه به آن پیرمرد می گفتم: چی شده پدر جان؟ چه می خواهی؟ آرام باش مردم دارند جمع می شوند... هیچ فایده ای نداشت و او همچنان گریه می کرد و آن کلمات را تکرار می کرد. عاقبت بعد از دقایقی آن پیرمرد را به شکلی آرام کردم و او گفت: مگر شما دیروز این شعر و نوحه را در جلسه زنجیر زنی نمی خواندی؟ من تازه متوجه شده و فهمیده بودم که او چه می گوید. آن پیرمرد قسمتی از آن شعر و نوحه دیروز را داشت تکرار می کرد. آغلاما یالوارما منّت چکمه دشمندن باجی سپس آن پیرمرد یک خواب و رؤیایی را که برای من بسیار شگفت و پر راز و رمز بود تعریف نمود. آن پیرمرد می گفت: من دیشب در خواب و رؤیا مشاهده کردم شما در قتلگاه در کنار حضرت سید الشهداءعلیه السلام در حال خواندن همین نوحه ها هستی و زمانی که شما داشتی این اشعار و نوحه ها را می خواندی، آقا اباعبداللَّه الحسین علیه السلام یک نگاه خاص و تأیید آمیزی به شما داشتند! وقتی آن پیرمرد خوابش را تعریف می کرد من فوری به یاد خوابی که خودم در شب گذشته دیده بودم افتادم. خیلی عجیب و شگفت انگیز بود. زیرا آن پیرمرد به طور دقیق همان خوابی را دیده بود که من خودم دیشب در خواب دیده بودم! و من با توجه به مشاهده این دو خوابِ کاملاً شبیه به هم تردیدی در انگیزه ام حاصل شد و از گلایه و اعتراض به حاج رسول منصرف شدم.» 👈 ادامه دارد ... 🙏لطفا با ما خواننده ی این سلسله نوشته ها باشید 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
⚫️ قسمت 4 جناب آقای در رابطه با این خاطره اش دو تذکر را هم گوشزد می کرد که به رسمِ امانت باید به آنها اشاره شود. اول اینکه آقای زاهدی می گفت: «باید توجه داشت که اگر چه ان شاءاللَّه این خواب ها از خواب های صادقه باشند ولی در هر صورت این خوابها هیچ گونه سند وحجّت قطعی برای ما نمی تواند داشته باشد و وظیفه ما در چنین رؤیاهایی فقط خوشحالی وحمل بر خیر کردن است و البته ان شاءاللَّه که خداوند به ما توفیق بدهد تا از این رؤیاها و خواب های خوشحال کننده و امید بخش زیاد ببینیم.» دوم اینکه آقای حاج اصغر زاهدی می گفت: «من با توجه به سلیقه ای که الآن دارم، مطلعِ آن شعر را یعنی جمله «منت چکمه» به معنای منّت نکش را هر چند که فقط به عنوان زبان حال می باشد ولی باز هم آن را معقول نمی دانم و فکر می کنم که در شأن حضرت زینب (سلام اللَّه علیها) نیست که حضرت به ایشان بفرماید: منت چکمه... ومن فقط به خاطر آن دو رؤیا و خوابی که دیده شده بود حمل برخیر کرده ام و این شعر را نگاه داشته ام.» و نکته دیگری که می بایست در اینجا تذکر داده شود این است که رسول ترک به هیچ وجه اهلِ قسم و سوگند نبوده است بلکه بر عکس، از سوگندهای غیر ضروری بسیار عصبانی و ناراحت می شده است. آقای حاج حمید واحدی می گفت: اگر کسی در مقابلِ حاج رسول به امام حسین علیه السلام قسم می خورد او به شدت عصبانی می شد. او به اندازه ای ناراحت و غضبناک می شد که فکر می کردی شاید می خواهد آن فردی را که سوگند بی مورد خورده است تکّه تکّه کند. حاج رسول در این مواقع با ناراحتی می گفت: چرا شماها برای یک چیزهای بی ارزش اسم امام حسین علیه السلام را بر زبان جاری می کنید؟ 🙏لطفا با ما خواننده ی این سلسله نوشته ها باشید 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
♻️قسمتی از نهج البلاغه 🔅وَ إِيَّاكُمْ وَ الْفُرْقَةَ، فَإِنَّ الشَّاذَّ مِنَ النَّاسِ لِلشَّيْطَانِ كَمَا أَنَّ الشَّاذَّ مِنَ الْغَنَمِ لِلذِّئْبِ. أَلَا مَنْ دَعَا إِلَى هَذَا الشِّعَارِ فَاقْتُلُوهُ، وَ لَوْ كَانَ تَحْتَ عِمَامَتِي هَذِهِ.  🔅از پراکندگى بپرهیزید، که انسان تنها بهره شیطان است آنگونه که گوسفند تنها طعمه گرگ خواهد بود، آگاه باشید هر کس که مردم را به این شعار «تفرقه و جدایى» دعوت کند او را بکشید هر چند که زیر عمامه من باشد .!!!!! 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
❇️ و سنّی آمریکایی دو لبه یک قیچی 🔸 امروز دو اراده در این منطقه با یکدیگر در تعارضند: یک اراده، اراده‌ی وحدت است؛ یک اراده، اراده‌ی تفرقه است. اراده‌ی وحدت، متعلّق به مؤمنین است؛ فریاد اتّحاد و اجتماع مسلمین از حنجره‌های بااخلاص بلند است و مسلمانها را دعوت میکنند به اینکه به مشترکاتشان توجّه بکنند؛ اگر این[طور] بشود و اگر این وحدت اتّفاق بیفتد، وضعی که امروز مسلمانها دارند دیگر به این شکل نخواهد بود و مسلمان عزّت پیدا خواهد کرد. امروز شما ملاحظه کنید از منتهاالیه شرق آسیا در میانمار مسلمان‌کشی هست، تا غرب آفریقا در نیجریه و امثال اینها؛ همه‌جا مسلمانها [کشته میشوند]؛ حالا یک‌جا به دست بودایی کشته میشوند، یک‌جا به‌ دست بوکوحرام و داعش و امثال اینها کشته میشوند. یک عدّه‌ای هم در این آتشها میدمند؛ شیعه‌ی انگلیسی و سنّی آمریکایی مثل هم هستند؛ همه، دولبه‌ی یک قیچی هستند؛ سعیشان این است که مسلمانها را به جان هم بیندازند؛ این پیام اراده‌ی تفرقه است که اراده‌ی شیطانی است؛ امّا پیام وحدت این است که اینها از این اختلافات عبور بکنند، در کنار هم قرار بگیرند، با هم کار کنند. 👤 🙏کانال 🆔 @sahife2
مجموعه 26 در محضر حاج اسماعیل دولابی ✳️ تفرقه بد چیزی است، از آن بپرهیزید و به یگانگی ( و ) روی آورید .. 👤 حاج اسماعیل 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
1 ✳️ روز همه بنشینند، دو سه تا زیارت مهم روز اربعین وارد است؛ را مردم بنشینند بخوانند، با حال و با توجه، و پیش امام حسین شکوه کنند، بگویند یا سیدالشهدا! ما دلمان میخواست بیاییم، نشد، وضع این جوری است؛ تا یک نظری بکنند، یک کمکی بکنند. 👤 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
43.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✳️ را مردم بنشینند بخوانند، با حال و با توجه... التماس دعا 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
❤️ ها دلم است آقا! برای سلامتی ات زمزمه میکنم .... 🔹اللّهُمّ صَلّ عَلَي مُحَمّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَلْبِسْنِي عَافِيَتَكَ، خدايا! بر محمد و آلش درود فرست، و عافيتت را بر من بپوشان، وَ جَلّلْنِي عَافِيَتَكَ، وَ حَصّنّي بِعَافِيَتِكَ، و سراپايم را به عافيتت فراگير، و به عافيتت محفوظم دار، وَ أَكْرِمْنِي بِعَافِيَتِكَ، وَ أَغْنِنِي بِعَافِيَتِكَ، و به عافيتت گراميم دار، و به عافيتت بي‏ نيازم كن، وَ تَصَدّقْ عَلَيّ بِعَافِيَتِكَ، وَ هَبْ لِي عَافِيَتَكَ وَ أَفْرِشْنِي عَافِيَتَكَ، و به عافيتت بر من صدقه ده، و عافيتت را به من ببخش، و عافيتت را بر من بگستران، وَ أَصْلِحْ لِي عَافِيَتَكَ، وَ لَا تُفَرّقْ بَيْنِي وَ بَيْنَ عَافِيَتِكَ فِي الدّنْيَا وَ الْآخِرَةِ. و عافيتت را برايم شايسته گردان، و در دنيا و آخرت بين من و عافيتت جدايي مينداز 👌بخشی از دعای 🖋 کانال انس با صحیفه سجادیه @sahife2