eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
1.6هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️آموزش قرآن به فرزند باعث رو ی پدر و مادر در قیامت است. 🔴پیامبر اکرم(ص): هرکس به فرزندش قرآن بیاموزد، آن فرزند [در روز قیامت] همراه پدر و مادرش فرا خوانده مى شود تا دو جامه بر تن آن دو بپوشند به گونه اى که چهره هاى بهشتیان از فروغشان بدرخشد. ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
🔴الهی رو م کن! 🙏 الهی نه طمع بهشت را دارم و نه نعمت های آن را... شهادت را فقط برای ملاقات با تو می خواهم... تو همه چیز هستی و همه چیز از آن توست... جان امانتی است که تو بمن سپردی و حال بعد از پستی و بلندی و فراز و نشیب های بسیار، آمده ام... الهی! آمده ام برای رفتن به قربانگاه، برای قربانی شدن... الهی؛ این جان ناقابل را برای قربانی بپذیر... الهی، رو سیاهم. رو سفیدم کن... شهیدم کن... 👤شهید ◀️کانال انس با 🆔 @sahife2
برنامه ی ◀️ ضرورت اطاعت خدا 🔴 و قَالَ (علیه السلام) : عَلَيْكُمْ بِطَاعَةِ مَنْ لَا تُعْذَرُونَ بِجَهَالَتِهِ [فِي جَهَالَتِهِ].  🔴 خداى را اطاعت كنيد كه در نشناختن پروردگار عذرى نداريد. 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ از چه كسى بايد اطاعت كرد؟ 📋 امام(عليه السلام) در اين كلام حكمت آميز خود اشاره به اين نكته مى كند كه از چه كسى بايد اطاعت و از چه كسى نبايد اطاعت كرد، مى فرمايد: «لازم است از كسى اطاعت كنيد كه از نشناختن او معذور نيستيد»; (عَلَيْكُمْ بِطَاعَةِ مَنْ لاَ تُعْذَرُونَ بِجَهَالَتِهِ). منظور از «آن كس» در درجه اول ذات پاك خداوند متعال و در درجه بعد رسولش پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) و جانشينان معصوم و بر حق اوست كه اطاعت از آنها اطاعت مطلقه است يعنى كسى نمى تواند بگويد چون نمى دانستم اطاعت نكردم، چرا كه بر هر كسى واجب است بخشنده نعمت ها را بشناسد; كسى كه تمام هستى ما از اوست و ما هرگز نمى توانيم بگوييم چون نمى شناختيم در برابر ترك طاعتش معذور بوديم و بعد از شناخت خداوند بايد بداند او مطابق «قاعده لطف»، رسولانى را مبعوث مى كند تا پيامش را به بندگان برسانند و راه صحيح و باطل را به آنها نشان دهند و به هنگام رحلت رسولان، اوصياى آنها را بشناسند و پيام رسولان را از آنها بگيرند. در ضمن هدف حضرت اين است كه به مردم هشدار دهد از اطاعتش سر نپيچند و بدانند هرگونه سرپيچى روز قيامت مايه سرافكندگى است و هيچ گونه عذرى از آنها قبول نخواهد شد. در تأیید این سخن، در حدیثى از امام صادق(علیه السلام)در تفسیر آیه شریفه «(فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ); بگو دلیل رسا و قاطع براى خداست (دلیلى که براى هیچ کس بهانه اى باقى نمى گذارد». فرمود: «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى یَقُولُ لِلْعَبْدِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَکُنْتَ عَالِماً فَإِنْ قَالَ نَعَمْ قَالَ لَهُ أَفَلاَ عَمِلْتَ بِمَا عَلِمْتَ وَإِنْ قَالَ کُنْتُ جَاهِلاً قَالَ لَهُ أَ فَلاَ تَعَلَّمْتَ حَتَّى تَعْمَلَ فَیَخْصِمُهُ وَذَلِکَ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ; خداوند متعال روز قیامت به بنده اش مى گوید: آیا مى دانستى؟ اگر بگوید: آرى مى فرماید: چرا به آنچه مى دانستى عمل نکردى؟ و اگر بگوید نمى دانستم به او مى گوید: چرا یاد نگرفتى که عمل کنى و به این ترتیب با او مخاصمه مى کند و این است معناى حجت بالغه». ولى امور بسیارى است که انسان بر اثر عدم شناخت، در برابر آن معذور است; مثلاً من اگر ندانم فلان غذا یا لباسى را که از بازار مسلمانان مى خرم دزدى و حرام است; غذا را بخورم و با لباس نماز بخوانم اگر فرضاً در قیامت از من سؤال کنند چرا چنین کردى مى گویم: نمى دانستم و هرگز به من نمى گویند چرا نرفتى و تحقیق و تفحص کنى و در اینجا جهل من عذر است; ولى در احکام شرع و معارف و عقائد دینى، جهل عذر نیست. بعضى دیگر از شارحان نهج البلاغه، تفسیر دیگرى براى این کلام حکمت آمیز مولا کرده و گفته اند: مفهوم آن این است که شما باید از شخص عاقلى اطاعت کنید که جهلى در افکار و اعمال او نیست که به هنگام سقوط در خطرات اعمالش، آن را عذرى براى خود بشمارید. به تعبیر دیگر از شخص عاقلى پیروى کنید که شما را به راه راست و امن و امان ببرد نه به بیراهه هایى که ناچار باشید از آن به علت نادانى اعتذار جویید. ولى به یقین تفسیر اول که مورد قبول بیشتر مفسران نهج البلاغه است صحیح تر به نظر مى رسد. از جمله امورى که گواهى به صحت معناى اول مى دهد تعبیرى است که در نسخه دعائم الاسلام آمده که مى گوید: «عَلَیْکُمْ بِطَاعَةِ مَنْ لاَ تَعْذِرُونَ فِی تَرْکِ طَاعَتِه» 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
1_669428998.mp3
3.7M
❇️ علی علیه السلام: دو کس درباره من هلاک میشوند!!! 👌 شرح 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره يَكَادُ الْبَرْقُ يَخْطَفُ أَبْصَارَهُمْ كُلَّمَا أَضَاء لَهُم مَّشَوْاْ فِيهِ وَإِذَا أَظْلَمَ عَلَيْهِمْ قَامُواْ وَلَوْ شَاء اللّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ إِنَّ اللَّه عَلَي كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ (20) نزديك است كه برق، نور چشمانشان را بربايد. هرگاه كه (برق آسمان در آن صحراى تاريك وبارانى) براى آنان بدرخشد، در آن حركت كنند، ولى همين كه تاريكى، ايشان را فرا گرفت بايستند. واگر خداوند بخواهد، شنوايى و بينايى آنان را (از بين) مى برد، همانا خداوند بر هر چيزى تواناست. 👌 منافق در مسير حركت، متحيّر است. «أضاء... مشوا، أظلم... قاموا» 👤استاد ⏺کانال انس با 🆔 @sahife2
انس با صحیفه سجادیه
👆این نرم افزار را نصب کنید و از روی آن در این دوره ی تفسیر خوانی با ما همراه باشید
👆این نرم افزار را نصب کنید و از روی آن در این دوره ی تفسیر خوانی با ما همراه باشید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✔️ 22 ربیع الثانی سالروز رحلت حضرت امامزاده موسی مبرقع علیه السلام است 🔹امامزاده موسی (ع) فرزند بلافصل امام جواد(ع) و برادر تنی امام هادی (ع) است و در تاریخ از ایشان بعنوان شخصیت برجسته علمی و اثر‌گذار یاد می شود. 🔸آستان مقدس امامزاده موسی مبرقع(ع) در قم قرار دارد. ⏺کانال انس با 🆔 @sahife2
❇️ اعمال روزها و شب های 🙏 آداب ، اعمال ، ادعیه ، استعاذه ، تسبیح و نماز روز 👉🏻 1da.ir/rqjEC 🙏کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ مژده وصل تو کو کز سر جان برخیزم طایر قدسم و از دام جهان برخیزم به ولای تو که گر بنده خویشم خوانی از سر خواجگی کون و مکان برخیزم یا رب از ابر هدایت برسان بارانی پیشتر زان که چو گردی ز میان برخیزم بر سر تربت من با می و مطرب بنشین تا به بویت ز لحد رقص کنان برخیزم خیز و بالا بنما ای بت شیرین حرکات کز سر جان و جهان دست فشان برخیزم گر چه پیرم تو شبی تنگ در آغوشم کش تا سحرگه ز کنار تو جوان برخیزم روز مرگم نفسی مهلت دیدار بده تا چو ز سر جان و جهان برخیزم 🔅 برنامه ی روزانه ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ ‏ قسمت اول 🔴 قسمت عمده‏اى از « » به معرّفى شخصيّت حضرت محمّد صلى الله عليه و آله و اهداف رسالت آن حضرت اختصاص يافته است. براى احتراز از طول موضوع به قسمت‏هايى از «نهج البلاغه» اشاره مى‏رود، باشد كه بتوانيم از باب مدينه علم و زبان گوياى اسلام و معلّم معارف الهيّه به گوشه‏اى از عظمت رسول خدا صلى الله عليه و آله واقف شويم. 🔸 بعثت پيامبر إلى أنْ بَعَثَ اللّهُ سُبْحانَهُ مُحَمَّداً صلى الله عليه و آله لِإِنْجازِ عِدَتِهِ و تَمامِ نُبُوَّتِهِ، مَأْخوذاً عَلَى النَّبِيّينَ ميثاقُهُ، مَشْهُورَةً سِماتُهُ، كَريماً ميلادُهُ و أَهْلُ الْارْضِ يَوْمَئِذٍ مِلَلٌ مُتَفَرَّقَةٌ، وَأهْواءٌ مُنْتَشِرَةٌ و طَرائِقُ مُتَشَتَّتَةٌ لِلّهِ بِخَلْقِهِ، أوْ مُلْحِدٍ فِى اسْمِهِ، أوْ مُشيرٍ إلى غَيْرِهِ، فَهَداهُمْ بِهِ مِنَ الضَّلالَةِ وَأنْقَذَهُمْ بِمَكانِهِ مِنَ الْجَهالَةِ. « نهج البلاغه: خطبه 1» تا خداوند محمد صلى الله عليه و آله را براى به انجام رساندن وعده‏اش و به پايان بردن مقام نبوّت مبعوث كرد، در حالى كه قبولى رسالت او را از تمام انبيا گرفته بود، نشانه‏هايش روشن و ميلادش با عزّت و كرامت بود. در آن روزگار اهل زمين مللى پراكنده، داراى خواسته‏هايى متفاوت و روش‏هايى مختلف بودند، گروهى خدا را تشبيه به مخلوق كرده، عده‏اى در نام او از حق منحرف بوده و برخى غير او را عبادت مى‏نمودند. چنين مردمى را به وسيله پيامبر از گمراهى به هدايت رساند و به سبب شخصيّت او از چاه جهالت به در آورد. 🔸 دين پيامبر وَأشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ، أرْسَلَهُ بِالدّينِ الْمَشْهُورِ و الْعَلَمِ الْمَأْثُورِ، وَالْكِتابِ الْمَسْطُورِ، وَالنُّورِ السّاطِعِ، وَالضِّياءِ اللّامِعِ وَالْأمْرِ الصّادِعِ، إزاحَةً لِلشُّبُهاتِ و احْتِجاجاً بِالْبَيِّناتِ، وَتَحْذيراً بِالْآياتِ، وَتَخْويفاً بِالْمَثُلاتِ، وَالنّاسُ فى فِتَنٍ انْجَذَمَ فيها حَبْلُ الدّينِ، وَتَزَعْزَعَتْ سَوارِى الْيَقينِ، وَاخْتَلَفَ النَّجْرُ و تَشَتَّتَ الْأمْرُ، وَضاقَ الْمَخْرَجُ، وَعَمِىَ الْمَصْدَرُ، فَالْهُدى‏ خامِلٌ، وَالْعَمى‏ شامِلٌ، عُصِىَ الرَّحْمانُ، وَنُصِرَ الشَّيْطانُ، وَخُذِلَ الْإيمانُ. « نهج البلاغه: خطبه 2» و شهادت مى‏دهم كه محمّد بنده و رسول اوست، و او را به آئينِ مشهور، و نشانه معروف، و كتاب مسطور، و نور درخشان، و چراغ فروزان، و دستور روشن و آشكار، به سوى مردم فرستاد، تا شبهه‏هاى آنان را برطرف سازد، و با دلايل روشن بر آنان اتمام حجّت كند، و به آيات قرآن مردم را از هلاكت برحذر داشته، و از عواقب شوم معصيت بترساند، رسالت او به وقتى بود كه مردم دچار فتنه‏اى بودند، كه ريسمان دين از اثر آن گسسته، و پايه‏هاى يقين متزلزل، و اصل دين گرفتار اختلاف، و همه امور درهم ريخته بود، راه رهايى بر مردم تنگ، و مصدر هدايت پوشيده، چراغ راهنما خاموش و گمراهى نسبت به همه فراگير بود. خدا نافرمانى، و شيطان يارى مى‏شد و ايمان ورشكسته. 🔸 انذار پيامبر إنَّ اللّهَ بَعَثَ مُحَمَّداً صلى الله عليه و آله نَذيراً لِلْعالَمينَ، وَأميناً عَلَى التَّنْزيلِ، وَأنْتُمْ مَعْشَرَ الْعَرَبِ عَلى شَرِّ دينٍ وَفى شَرِّ دارٍ، مُنيخُونَ بَيْنَ حِجارَةٍ خُشْنٍ وَحَيّاتٍ صُمٍّ، تَشْرَبُونَ الْكَدِرَ، وَتَأْكُلُونَ الْجَشِبَ وَتَسْفِكُونَ دِماءَكُمْ، وَتَقْطَعُونَ أرْحامَكُمْ، الْأصْنامُ فيكُمْ مَنْصُوبَةٌ وَالْآثامُ بِكُمْ مَعْصُوبَةٌ. « نهج البلاغه: خطبه 26» خداوند محمد صلى الله عليه و آله را به عنوان بيم دهنده جهانيان و امين بر قرآن برانگيخت‏ و شما ملّت عرب در آن وقت داراى بدترين دين و در بدترين خانه بوديد، اقامت گاهتان در ميان سنگ‏هاى سخت و در بين مارهاى زهردار بود، آب تيره مى‏نوشيديد، غذاى خشن مى‏خورديد، خون يكديگر را مى‏ريختيد، قطع رحم مى‏كرديد، بتان در ميان شما نصب شده بود و گناهان به شما بسته بود. اين وضع نكبت بار زندگى عرب بود، كه بر اثر عقايد فاسده و اخلاق رذيله به آن خو داشتند، رهبر با كرامت اسلام با چه زحمتى در سايه قرآن مجيد آن وحشى‏هاى بدتر از درندگان را به صراط مستقيم كشانيد، خدا مى‏داند! 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏2، ص: 347 دعای ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
✳️ ‏ قسمت 2 🔸 بعثت پيامبر بر عرب جاهلى‏ إنَّ اللّهَ سُبْحانَهُ بَعَثَ مُحَمَّداً صلى الله عليه و آله وَلَيْسَ أحَدٌ مِنَ الْعَرَبِ يَقْرَأُ كِتاباً، لايَدَّعى نَبُوَّةً، فَساقَ النّاسَ حَتّى بَوَّأَهُمْ مَحَلَّتُهُمْ و بَلَّغَهُمْ مَنْجاتَهُمْ، فَاسْتَقامَتْ قَناتُهُمْ وَاطْمَأَنَّتْ صَفاتُهُمْ. « نهج البلاغه: خطبه 33» خداوند سبحان محمّد صلى الله عليه و آله را به نبوت برانگيخت، در حالى كه احدى از عرب كتابخوان نبود و ادّعاى نبوّت نداشت. آن حضرت ايشان را رهبرى كرد تا در محل اصلى آدميّت مستقر ساخت و به زندگى نجات‏بخش رساند، تا كجى‏هاى آنان استقامت يافت و احوال متزلزل آنان آرام گرديد. 🔸 دنياى زمان رسالت پيامبر أرْسَلَهُ عَلى‏ حينِ فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ وَطُولِ هَجْعَةٍ مِنَ الْامَمِ وَاعْتِزامٍ مِنَ الْفِتَنِ، وَانْتِشارٍ مِنَ الْامُورِ و تَلَظٍّ مِنَ الْحُرُوبِ وَالدُّنْيا كاسِفَةُ النُّورِ، ظاهِرَةُ الْغُرُورِ، عَلى‏ حينِ اصْفِرارٍ مِنْ وَرَقِها، وَإياسٍ مِنْ ثَمَرِها و اغْوِرارٍ مِنْ مائِها، قَدْ دَرَسَتْ مَنارُ الْهُدى‏ وَظَهَرَتْ أعْلامُ الرَّدى‏، فَهِىَ مُتَجَهَّمَةٌ لِأهْلِها، عابِسَةٌ فى وَجْهِ طالِبها، ثَمَرُهَا الْفِتْنَةُ و طَعامُهَا الْجيفَةُ، وَشِعارُهَا الْخَوْفُ وَدِثارُهَا السَّيْفُ. « نهج البلاغه: خطبه 88 » پيامبر را در زمانى فرستاد كه رشته رسالت منقطع و خواب غفلت ملّت‏ها طولانى و فتنه‏ها جدّى و امور حيات از هم گسيخته و آتش جنگ‏ها شعله‏ور بود. نور دنيا در كسوف و دنيا با ظهور چهره فريبنده در حال خودنمايى، برگ‏هاى درخت زندگى زرد، نوميدى از بارور شدن شجره حيات بر دل‏ها چيره و آب زندگى فروكش كرده بود. زمانى كه نشانه‏هاى هدايت كهنه، علائم گمراهى نمايان بود. دنيا به اهلش روى زشت نموده و نسبت به خواهنده‏اش عبوس بود. ميوه‏اش فتنه، غذايش مردار، جامه زيرش ترس و جامه رويش شمشير بود. 🔸 شجره نبوت‏ حَتَّى أَفْضَتْ كَرامَةُ اللَّهِ سُبْحانَهُ الى‏ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله فَأَخْرَجَهُ مِنْ أَفْضَلِ المَعادِنِ‏ مَنْبَتاً وَاعَزِّ الارُوماتِ مَغْرِساً مِنَ الشَّجَرَةِ الّتى صَدَعَ مِنْها أنْبِياءَهُ و انْتَخَبَ مِنْها امَناءَهُ. عِتْرَتُهُ خَيْرُ الْعِتَرِ و اسْرَتُهُ خَيْرُ الْاسَرِ، وَ شَجَرَتُهُ خَيْرُالشَّجَرِ، نَبَتَتْ فى حَرَمٍ و بَسَقَتْ فى كَرَمٍ، لَها فُروعٌ طِوالٌ و ثَمَرَةٌ لا تُنالُ، فَهُوَ إمامُ مَنِ اتَّقى‏ و بَصيرَةُ مَنِ اهْتَدى‏، سِراجٌ لَمَعَ ضَوْؤُهُ و شِهابٌ سَطَعَ نُورُهُ و زَنْدٌ بَرَقَ لَمْعُهُ، سِيرَتُهُ الْقَصْدُ و سُنَّتُهُ الرُّشْدُ و كَلامُهُ الْفَصْلُ و حُكْمُهُ الْعَدْلُ؛ أرْسَلَهُ عَلى حينِ فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ و هَفْوَةٍ عَنْ الْعَمَلِ و غَباوَةٍ مِنَ الْامَمِ. « نهج البلاغه: خطبه 93» تا آن كه كرامت خداوند سبحان منتهى به محمد صلى الله عليه و آله شد، او را از برترين معادن روياند و در عزيزترين سرزمين‏ها كاشت، از همان درختى كه پيامبرانش را از آن آشكار كرد و امناى خود را از آن انتخاب نمود. عترتش بهترين عترت‏هاست و دودمانش بهترين دودمان‏ها و شجره‏اش بهترين شجره‏ها، شجره‏اى كه در حرم روييده و در عرصه كرامت و مجد به رشد رسيده، شجره‏اى كه شاخه‏هايى بلند دارد و ميوه‏هايى دور از دسترس. از اين رو او امام تقواپيشگان و وسيله بصيرت هدايت يافتگان است. چراغى است درخشان و ستاره‏اى فروزان و آتش‏گيره‏اى با شعله‏هاى زبانه‏دار. روشش اعتدال، طريقه‏اش رشد، كلامش جداكننده حق از باطل و حُكمش عدل است. خداوند او را در فاصله‏اى كه بين آمدن پيامبران رخ داده بود برانگيخت، زمانى كه مردم از عمل نيك روى برتافته و ملت‏ها غرق جهالت بودند. 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏2، ص: 347 دعای 🆔 @sahife2
✳️ ‏‏ قسمت 3 🔸 دعوت به حكمت و موعظه حسنه‏ بَعَثَهُ وَالنّاسُ ضُلّالٌ فى حَيْرَةٍ و خابِطُونَ فى فِتْنَةٍ، قَدِ اسْتَهْوَتْهُمُ الْأهْواءُ، وَاسْتَزَلَّتْهُمُ الْكِبْرِياءُ وَاسْتَخَفَّتْهُمُ الْجاهِلِيَّةُ الْجَهْلاءُ، حَيارى‏ فى زِلْزالٍ مِنَ الْأمْرِ وَبَلاءٍ مِنَ الْجَهْلِ، فَبالَغَ صلى الله عليه و آله فِى النَّصيحَةِ و مَضى‏ عَلَى الطَّريقَةِ وَدَعا إلى الْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ. « نهج البلاغه: خطبه 94» خداوند پيامبر را هنگامى فرستاد كه مردم در وادى گمراهى حيران بودند، در فتنه كوركورانه مى‏رفتند، هواهاى نفسانى عقل و خرد را از آنان ربوده، كبر و خودپسندى آنان را دچار لغزش كرده و جاهليت تاريك، سبكسر و بى‏اعتبارشان نموده بود. در كارها ناآرام و سرگردان و ملتى گرفتار نادانى بودند. رسول حق صلى الله عليه و آله خيرخواهى را نسبت به آنها به نهايت رساند، به راه حق حركت كرد و آنان را به حكمت و موعظه حسنه دعوت فرمود. 🔸 بركات پيامبر مُسْتَقَرُّهُ خَيْرُ مُسْتَقَرٍّ، وَمَنْبِتُهُ أَشْرَفُ مَنْبِتٍ، فى مَعادِنِ الْكَرامَةِ وَمَماهِدِ السَّلامَةِ، قَدْ صُرِفَتْ نَحْوَهُ أفْئِدَةُ الْابْرارِ وَثُنِيَتْ إلَيْهِ أزِمَّةُ الْأبصارِ، دَفَنَ اللّهُ بِهِ الضَّغائِنَ وَأطْفَأَ بِهِ النَّوائِرَ، ألَّفَ بِهِ إخْواناً، وَفَرَّقَ بِهِ أقْراناً، أعَزَّ بِهِ‏ الذِّلَّةَ، وَأذَلَّ بِهِ الْعِزَّةَ، كَلامُهُ بَيانٌ، وَصَمْتُهُ لِسانٌ. « نهج البلاغه: خطبه 95» قرارگاهش بهترين قرارگاه و محل روييدنش شريف‏ترين محل است، در معادن بزرگوارى و گهواره‏هاى سلامت، قلب خوبان شيفته او شد و توجه ديده‏ها به جانب او گشت. خداوند به بركت او كينه‏ها را دفن كرد و آتش دشمنى‏ها را خاموش نمود. مردم را به دست او با هم (به خاطر) ايمان برادر ساخت و نزديكان را (به خاطر كفر) از هم دور كرد. به وسيله او ذليل را عزيز و عزيز بى‏جهت را ذليل گرداند. كلامش روشن كننده حق و سكوتش زبان گويا بود. 🔸 پيامبر، راه نجات بشر أمّا بَعْدُ فَإنَّ اللّهَ سَبْحانَهُ بَعَثَ مُحَمَّداً صلى الله عليه و آله وَلَيْسَ أحَدٌ مِنَ الْعَرَبِ يَقْرَأُ كِتاباً، وَلايَدَّعى نُبُوَّةً وَلا وَحْياً، فَقاتَلَ بِمَنْ أطاعَهُ مَنْ عَصاهُ، يَسُوقُهُمْ إلى‏ مَنْجاتِهِمْ، وَيُبادِرُبِهِمُ السّاعَةَ أنْ تَنْزِلَ بِهِمْ، يَحْسِرُ الْحَسيرُ، وَيَقِفُ الْكَسيرُ، فَيُقيمُ عَلَيْهِ حَتّى يُلْحِقَهُ غايَتَهُ، إلّا هالِكاً لا خَيْرَ فيهِ، حَتّى أراهُمْ مَنْجاتَهُمْ، وَبَوَّأَهُمْ مَحَلَّتَهُمْ، فَاسْتَدارَتْ رَحاهُمْ، وَاسْتَقامَتْ قَناتُهُمْ. « نهج البلاغه: خطبه 103» پس از حمد خداوند پيامبر صلى الله عليه و آله را برانگيخت در حالى كه احدى از عرب نبود كه كتابى بخواند و نه دعوى پيامبرى و نزول وحى كند. پس با آنان كه نافرمان بودند به همراهى مطيعانش جنگيد، عاصيان را به سوى نجات سوق مى‏داد و براى رهانيدن مردم از گمراهى پيش از آن كه مرگشان فرا رسد پيشدستى مى‏نمود. بر سر راه مانده و از پاى درآمده اقامت مى‏كرد تا او را به مقصدش برساند، مگر هلاك شونده‏اى كه خيرى در او نبود. تا آن جا ايستاد كه راه نجات را به آنان نشان داد و در جايگاه انسانيشان جاى داد، تا آسياى حياتشان به كار افتاد و امورشان استوار شد. 🔸 بشارت و انذار پيامبر حَتّى بَعَثَ اللّهُ مُحَمَّداً صلى الله عليه و آله شَهيداً وَبَشيراً وَنَذيراً، خَيْرَ الْبَرِيَّةِ طِفْلًا، وَأنْجَبَها كَهْلًا وَأطْهَرَ الْمُطَهَّرينَ شيمَةً وَأجْوَدَ الْمُسْتَمْطَرينَ ديمَةً. « نهج البلاغه: خطبه 104» تا اين كه خداوند محمّد صلى الله عليه و آله را گواه و بشارت دهنده و ترساننده برانگيخت. در كودكى بهترين مردم، در بزرگسالى نجيب‏ترين انسان، در اخلاق پاك‏ترين پاكان و دوام جود و سخايش از همه بيشتر بود. 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏2، ص: 347 دعای 🆔 @sahife2
✳️ ‏‏ قسمت 4 🔸 پيامبر امين‏ حَتّى أوْرى‏ قَبَساً لِقابِسٍ وَأنارَ عَلَماً لِحابِسٍ، فَهُوَ أمينُكَ الْمَأْمُونُ وَشَهيدُكَ يَوْمَ الدّينِ، وَبَعيثُكَ نِعْمَةً وَرَسُولُكَ بِالْحَقِّ رَحْمَةً. « نهج البلاغه: خطبه 105» تا آن كه پيامبر شعله‏اى براى خواستار نور برافروخت و نشانه‏اى براى وامانده در گمراهى روشن ساخت. خداوند! او امين و مورد اعتماد تو و گواه حضرتت در قيامت و نعمتى است كه با رسالت فرستادى و رحمتى است كه به حق گسيل داشتى. 🔸 چشمه حكمت‏ اخْتارَهُ مِنْ شَجَرَةِ الْأنْبياءِ و مِشْكاةِ الضّياءِ وَذُؤابَةِ الْعَلْياءِ وَسُرَّة الْبَطْحاءِ، مَصابيحِ الظُّلْمَةِ وَيَنابيعِ الْحِكْمَةِ. « نهج البلاغه: خطبه 107» او را از شجره انبيا و از چراغدان نور و از مرتبت بلند و از مركز سرزمين بطحا و از چراغ‏هاى برافروخته در ظلمت و چشمه‏هاى حكمت، اختيار نمود. 🔸طبابت پيامبر طَبيبٌ دَوّارٌ بِطِبِّهِ، قَدْ أَحْكَمَ مَراهِمَهُ و أحْمى مَواسِمَهُ، يَضَعُ مِنْ ذلِكَ حَيْثُ الْحاجَةُ إلَيْهِ، مِنْ قُلُوبٍ عُمْىٍ و آذانٍ صُمٍّ و ألْسِنَةٍ بُكْمٍ، مُتَتَبِّعٌ بِدَوائِهِ مَواضِعَ الْغَفْلَةِ و مَواطِنَ الْحَيْرَةِ، لَمْ يَسْتَضيئُوا بِأضْواءِ الْحِكْمَةِ وَلَمْ يَقْدَحُوا بِزِنادِ الْعُلُومِ الثّاقِبَةِ، فَهُمْ فى ذلِكَ كَالْأنْعامِ السّائِمَةِ و الصُّخُورِ الْقاسِيَةِ. « نهج البلاغه: خطبه 107» طبيبى است كه همراه با طبّش در ميان مردم مى‏گردد، مرهم‏هايش را محكم و آماده ساخته و ابزارهايش را براى سوزاندن زخمها داغ نموده، تا هر جا لازم باشد: در زمينه دل‏هاى كور و گوش‏هاى كر و زبان‏هاى لال به كار گيرد. دارو به دست به دنبال علاج بيمارى‏هاى غفلت و دردهاى حيرت است. اين بيماران وجود خود را از انوار حكمت روشن ننموده و با آتش زنه دانشى درخشان، شعله نيفروخته‏اند. از اين بابت به مانند چهارپايان چرنده و سنگ‏هاى سخت‏اند. 🔸 بى‏ارزشى دنيا در نزد پيامبر قَدْ حَقَّرَ الدُّنْيا وَصَغَّرَها وَأهَوَنَ بِها و هَوَّنَها و عَلِمَ أنَّ اللَّهَ زَواها عَنْهُ‏ اخْتِياراً وَبَسَطَها لِغَيْرِهِ احْتِقاراً، فَأعْرَضَ عَنِ الدُّنْيا بِقَلْبِهِ و أماتَ ذِكْرَها عَنْ نَفْسِهِ، وَأحَبَّ أنْ تَغيبَ زينَتُها عَنْ عَيْنِهِ، لِكَيْلا يَتَّخِذَ مِنْها رِياشاً، أوْ يَرْجُوَ فيها مُقاماً. بَلَّغَ عَنْ رَبِّه مُعْذِراً و نَصَحَ لِامَّتِهِ مُنْذِراً و دَعا إلَى الْجَنَّةِ مُبَشِّراً وَ خَوْفاً مِنَ النّارِ مُحَذِّراً. « نهج البلاغه: خطبه 108» رسول حق دنيا را حقير و كوچك شمرد و پستش دانست و نزد ديگران خوار نمود، مى‏دانست كه خداوند با اختيار خود دنيا را از او دور كرد و به خاطر حقارتش آن را براى ديگران گشاده ساخت. پس او با قلبش از دنيا روى گرداند و يادش را از باطن خود ميراند و عاشق غايب شدن زينتش از مقابل خود بود، تا از آن لباس آرايشى برنگيرد، يا اقامت در آن را هوس ننمايد. در رساندن احكام از جانب خدا براى قطع عذر مردم كوشيد و براى مردم با ترساندن از عذاب خيرخواهى نمود و با مژده‏هايى كه داد، به بهشت دعوت فرمود و با تهديدهايى كه كرد از آتش ترساند. 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏2، ص: 347 دعای 🆔 @sahife2
✳️ ‏ قسمت 5 🔸 دعوت كننده به حق و گواه بر خلق‏ أرْسَلَهُ داعِياً إلَى الْحَقِّ، وَشاهِداً عَلَى الْخَلْقِ، فَبَلَّغَ رِسالاتِ رَبِّهِ غَيْرَ وانٍ وَلا مُقَصِّرٍ، جَاهَدَ فِى اللّهِ أعْداءَهُ غَيْرَ واهِنٍ وَلا مُعذِّرٍ، إمامُ مَنِ اتَّقى‏ و بَصَرُ مَنِ اهْتَدى‏. « نهج البلاغه: خطبه 115» خداوند پيامبر را دعوت كننده به سوى حق و گواه بر خلق فرستاد. آن حضرت بدون سستى و كوتاهى تمام احكام پروردگارش را به مردم رساند و بدون ضعف و عذر تراشى با دشمنان خدا جنگيد. وى پيشواى اهل تقوا و ديده اهل هدايت بود. 🔸 مبارزه با بت‏پرستى و اطاعت شيطان‏ فَبَعَثَ اللَّهُ مُحَمَّداً صلى الله عليه و آله بِالْحَقِّ لِيُخْرِجَ عِبادَهُ مِنْ عِبادَةِ الْأوْثانِ إلى‏ عِبادَتِهِ وَمِنْ طاعَةِ الشَّيْطانِ إلى‏ طاعَتِهِ، بِقُرْآنٍ قَدْ بَيَّنَهُ وَأحْكَمَهُ، لِيَعْلَمَ الْعِبادُ رَبَّهُمْ إذْ جَهِلُوهُ و لِيُقِرُّوا بِهِ بَعْدَ إذْ جَحَدُوهُ وَلِيُثْبِتُوهُ بَعْدَ إذْ أنْكَرُوهُ. « نهج البلاغه: خطبه 147» خداوند محمّد صلى الله عليه و آله را به حق برانگيخت تا بندگانش را از حلقه پرستش بت‏ها درآورده به مدار عبادت خود وارد كند و از طاعت شيطان نجات داده به گردونه اطاعت خود بياورد، به وسيله قرآنى كه معنايش را روشن و بنيانش را استوار كرد، تا بندگان خداى خود را بعد از جهل به او بشناسند و پس از انكار (زبانى) او به وجودش اقرار نمايند. و پس از انكار (قلبى) او وجودش را ثابت بدانند. 🔸 رسالت پيامبر با نور قرآن‏ أرْسَلَهُ عَلى‏ حينِ فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ و طُولِ هَجْعَةٍ مِنَ الْامَمِ وَانْتِقاضٍ مِنَ الْمُبْرَمِ، فَجاءَهُمْ بِتَصْديقِ الَّذى بَيْنَ يَدَيْهِ وَالنُّورِ الْمُقْتَدى‏ بِهِ، ذلِكَ الْقُرْآنُ فَاسْتَنْطِقُوهُ، وَلَنْ يَنْطِقَ، وَلكِنْ اخْبِرُكُمْ عَنْهُ: ألا إنَّ فيهِ عِلْمَ مايَأْتى وَالْحَديثَ عَنِ الْماضى، وَدَواءَ دائِكُمْ وَنَظْمَ مابَيْنَكُمْ. « نهج البلاغه: خطبه 157» او را در عصرى به رسالت برانگيخت كه خالى از پيامبران بود و خواب گران ملل جهان طولانى شده بود و رشته محكم دين گسيخته بود. پس او با كتابى كه تصديق كننده حقايق كتب آسمانى بود و نورى كه بايد از آن پيروى شود به‏ جانب مردم آمد. آن نور قرآن است، آن را به سخن آريد ولى هرگز سخن نمى‏گويد، امّا من شما را از آن خبر مى‏دهم: آگاه باشيد كه: دانش آنچه مى‏آيد و خبر آنچه كه در جهان گذشت و درمان دردهاى شما و مقرّرات نظم دهنده زندگيتان در اين كتاب است. 👈 ادامه دارد ... ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏2، ص: 347 دعای 🆔 @sahife2
✳️ ‏ قسمت 6 🔸 پيامبر در دنيا و آخرت‏ فَإنَّ اللّهَ جَعَلَ مُحَمَّداً صلى الله عليه و آله عَلَماً لِلسّاعَةِ وَمُبَشِّراً بِالْجَنَّةِ، وَمُنْذِراً بِالْعُقُوبَةِ. خَرَجَ مِنَ الدُّنْيا خَميصاً وَوَرَدَ الْآخِرَةَ سَليماً. « نهج البلاغه: خطبه 159» خداوند محمّد صلى الله عليه و آله را نشانه قيامت و بشارت دهنده به بهشت و ترساننده از عقوبت قرار داد. او با شكم گرسنه از دنيا رفت و با سلامت همه جانبه وارد آخرت شد. 🔸 ولادت و بعثت و هجرت پيامبر ابْتَعَثَهُ بِالنُّورِ الْمُضئِ، وَالبُرْهانِ الْجَلِىِّ، وَالْمِنْهاجِ الْبادِى و الْكِتابِ الْهادِى. اسْرَتُهُ خَيْرُ اسْرَةٍ و شَجَرَتُهُ خَيْرُ شَجَرَةٍ، أغْصانُها مُعْتَدِلَةٌ وَثِمارُها مُتَهَدِّلَةٌ، مَوْلِدُهُ بِمَكَّةَ، هِجْرَتُهُ بِطَيْبَةَ، عَلا بِها ذِكْرُهُ وَامْتَدَّ مِنْها صَوْتُهُ. أرْسَلَهُ بِحُجَّةٍ كافِيَةٍ وَمَوْعِظَةٍ شافِيَةٍ وَدَعْوَةٍ مُتَلافِيَةٍ، أظْهَرَ بِهِ الشَّرايِعَ الْمَجْهولَةَ وَقَمَعَ بِهِ الْبِدَعَ الْمَدْخُولَةَ وَبَيَّنَ بِهِ الْأحْكامَ الْمَفْصُولةَ. « نهج البلاغه: خطبه 160» پيامبرش را با نورى درخشان و دليلى روشن و راهى آشكار و كتابى هدايت‏ كننده برانگيخت. خاندانش بهترين خاندان و شجره وجودش بهترين شجره است، شجره‏اى كه شاخه‏هايش معتدل و ميوه هايش در دسترس است. جايگاه ولادتش مكّه و هجرتش مدينه طيبّه بود، در مدينه نامش پرآوازه شد و صدايش از آن جا به همه جا رسيد. خداوند او را با دليل كافى و پندى شفابخش و دعوتى كه مردم را از گمراهى‏ها برهاند فرستاد. دستورهاى ناشناخته دين را به وسيله او آشكار نمود و بدعت‏هاى نادرست را در هم كوبيد و احكامى را كه هم اكنون نزد ما معلوم است بيان داشت. 🔸امين وحى و آخرين پيامبر أمينُ وَحْيِهِ، وَخاتَمُ رُسُلِهِ، وَبَشيرُ رَحْمَتِهِ، وَنَذيرُ نِقْمَتِهِ. « نهج البلاغه: خطبه 172» رسول خدا امين وحى و آخرين فرستادگان و بشارت دهنده به رحمت و بيم دهنده از عذاب او بود. 🔸 وسيله كرامت امت‏ ثُمَّ إنَّ اللّهَ سُبْحانَهُ بَعَثَ مُحَمَّداً صلى الله عليه و آله بِالْحَقِّ حينَ دَنا مِنَ الدُّنْيا الْانْقطاعُ، وَأقْبَلَ مِنَ الْآخِرَةِ الْاطّلاعُ و أظْلَمَتْ بَهْجَتُها بَعْدَ إشْراقٍ و قامَتْ بِأهْلِها عَلى‏ ساقٍ و خَشُنَ مِنْها مِهادٌ و أزِفَ مِنْها قِيادٌ، فِى انْقِطاعٍ مِنْ مُدَّتِها و اقْتِرابٍ مِنْ أشْراطِها و تَصَرُّمٍ مِنْ أهْلِها و انْفصامٍ مِنْ حَلْقَتِها و انْتِشارٍ مِنْ سَبَبِها و عَفاءٍ مِنْ أعلامِها، وَ تَكَشُّفٍ مِنْ عَوْراتِها و قِصَرٍ مِنْ طُولِها. جَعَلَهُ اللّهُ سُبْحانَهُ بَلاغاً لِرِسالَتِهِ وَكَرامَةً لِامَّتِهِ وَرَبيعاً لِاهْلِ زَمانِهِ وَرِفْعَةً لِأعْوانِهِ‏ وَشَرَفاً لِأنْصارِهِ. « نهج البلاغه: خطبه 189» آن‏گاه خداوند محمّد صلى الله عليه و آله را به حق برانگيخت وقتى كه دنيا به سپرى شدن نزديك شده و آخرت روى آورده و سرسبزى دنيا پس از روشنى تاريك و اهلش را در مشقّت قرار داده بود، آن زمان كه بستر دنيا ناهموار و آماده نابودى و نيستى بود. زمانش رو به پايان و نشانه‏هاى زوالش نزديك شده بود، آن زمان كه اهل دنيا رو به نابودى و حلقه‏اش رو به شكسته شدن و ريسمانش رو به پاره شدن و نشانه هايش رو به كهنه شدن و عيب هايش رو به مكشوف شدن و درازى مدّتش رو به كوتاه شدن مى‏رفت. خداوند پاك آن حضرت را تبليغ كننده رسالت و وسيله كرامت امّت و بهار اهل زمان و بلندى مرتبت ياران و شرف هواخواهان خود قرار داد. 🔸 غلبه بر گردنكشان‏ أرْسَلَهُ بِالضِّياءِ و قَدَّمَهُ فِى الْاصْطِفاءِ، فَرَتَقَ بِهِ الْمَفاتِقَ و ساوَرَ بِهِ الْمُغالِبَ، وَذَلَّلَ بِهِ الصُّعُوبَةَ و سَهَّلَ بِهِ الْحُزونَةَ، حَتّى‏ سَرَّحَ الضَّلالَ عَنْ يَمينٍ و شِمالٍ. « نهج البلاغه: خطبه 204» او را با نور فرستاد، در برگزيدگى بر همگان پيشى داد، رخنه‏ها را به وسيله او به هم بست و به وجود او بر گردنكشان پيروز شد، به او مشكل را آسان و ناهموارى را هموار ساخت، تا جبهه گمراهى را از راست و چپ دور گردانيد. ✍️ تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج‏2، ص: 347 دعای 🆔 @sahife2
یا رسول الله صل الله علیه و آله صبر و شکیبایى زیباست ولى نه درباره تو و جزع و بى تابى زشت است اما نه بر فراق تو. مصیبت وفات تو بسیار سنگین و هر مصیبتى پیش از تو و بعد از تو در برابر آن کوچک و حقیر است. ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
NN6_Makaremolakhlagh70_(Rezayate_abd)_lobolmizan[H].mp3
9.08M
✳️دعای 🔹 استاد اصغر ✔️ جلسه 70 👌 رضایت عبد از رب و رضایت رب از عبد ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2