eitaa logo
انس با صحیفه سجادیه
4.9هزار دنبال‌کننده
16.6هزار عکس
2.4هزار ویدیو
1.6هزار فایل
من به شما عزیزان توصیه میکنم با صحیفه سجادیه انس بگیرید! کتاب بسیار عظیمی است! پراز نغمه های معنوی است! مقام معظم رهبری Sahifeh Sajjadieh در اینستاگرام https://www.instagram.com/sahife2/ ادمین کانال @yas2463
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد من و ساقی به هم تازیم و بنیادش براندازیم شراب ارغوانی را گلاب اندر قدح ریزیم نسیم عطرگردان را شِکَر در مجمر اندازیم چو در دست است رودی خوش بزن مطرب سرودی خوش که دست افشان غزل خوانیم و پاکوبان سر اندازیم صبا خاک وجود ما بدان عالی جناب انداز بود کان شاه خوبان را نظر بر منظر اندازیم یکی از عقل می‌لافد یکی طامات می‌بافد بیا کاین داوری‌ها را به پیش داور اندازیم بهشت عدن اگر خواهی بیا با ما به میخانه که از پای خمت روزی به حوض کوثر اندازیم سخندانیّ و خوشخوانی نمی‌ورزند در شیراز بیا که تا خود را به ملکی دیگر اندازیم 🔅 برنامه ی روزانه “که از پای خمت روزی به حوض کوثر اندازیم.” به نظر می رسد اشاره به سوره کوثر وحدیث پیامبر (صل الله) در خصوص حضرت ( ) داشته باشد. پای خم یعنی اسلام وعشق به خدا واهل بیت طاهرین (ع) که عاقبت به خیری وحوض موثر را را در قیامت به دنبال دارد. ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
صبا ! خاک وجود ما بـدان عالی جناب انداز بـُوَد کآن شاه خوبان را نظر بر منظر اندازیم “صـبـا” : بادِملایم وروح پروری که بشارت دهنده است. بعضی ها معتقدند از زیرِ عرش می‌وزد و از عرش(آسمان) برفرش(خاکیان) پـیـام می‌آورد. نسیمِ صبحگاهی ، باد خنکی که از شمالِ شرقی می‌وزد ، “باد صبا” در ادبیات ما جنبه‌یِ اساطیری پیدا کرده ، در کوی معشوق رفت آمد دارد و پیام رسانِ عاشق و معشوق است . “خـاکِ وجودِما” : منظور این است که وجودِ ما درمقابلِ وجودمعشوق بی ارزش است وهمانندِ خاک وگرد وغباراست.چون خاک را باد راحت تر را جا به جا می‌کند،”وجود” رابه خاک تشبیه کرده تادرخواستی که دارد{انداختنِ خاکِ وجود برآستانِ بارگاهِ جانان} امکانپذیرترگردد. “جـنـاب” : پـیـشـگـاه ، درگـاه ممکن است منظورشاعر از “خاکِ وجودِ ما” ازتبدیل به خاک شدنِ بدن پس از مرگ باشد،درآنصورت می‌خواهد بـگـویـد : ما که وقتی زنـده بـودیـم به وصال نـرسیـدیم لا اقل پس از مرگ، خاک ما را به کوی معشوق بـرسـان تابهره مندگردیم. “بـُـوَد” : بـاشـد ، به ایـن امـیـد “شاه خوبان” : سلطانِ زیـبـارویـان، معشوق “مـَنـظـَر” : دو معنی دارد : ۱- اسم مکان است به معنی محلِّ نگاه کردن ، پـنـجـره ، روزنه . ۲- استعاره از : “چـهره” و ظاهر شخص ، ۱- :به این امید که بتوانیم از پنجره‌ی آن بارگاه بلند مرتبه معشوق را تماشا کنیم. ۲- : به این امید که بـتـوانـیم در آن بارگاهِ بلند مرتبه ، چهره‌یِ زیبایِ معشوق را ببینیم. ۳- : به این امید که بـتـوانـیـم در آن بـارگاه بلند مرتـبـه نـظـر معشوق را به سوی خود جلب کنیم. حافظ چوره به کنگره یِ کاخ وصل نیست باخاکِ آستانه یِ این دربسربریم ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
طرح هفته 8 از عبارات نورانی 👌صفحه ی ویژه اعضا در روزهای ✳️ عبارت " 🙏 اللَّهُمَّ وَفِّرْ بِلُطْفِكَ نِيَّتِي ، وَ صَحِّحْ بِمَا عِنْدَكَ يَقِينِي ، وَ اسْتَصْلِحْ بِقُدْرَتِكَ مَا فَسَدَ مِنِّي . .بار خدايا، نيتم را به لطف خود كامل و خالص گردان، و يقينم را بدانگونه كه دانى به راه صحت بر، و تباهى كارم را به قدرتت اصلاح كن 🔸 دعای 👈 نظرات، دل نوشته ها و حرفهای صمیمانه ی شما درخصوص عبارت فوق که از هم اکنون برای ما ارسال شود، با اسم خودتان (البته درصورت صلاحدید خودتان) در این قسمت بارگذاری میشود ◀️ انشاالله سعی کنید در این طرح به عشق امام سجاد علیه السلام و انس بیشتر با این کتاب نورانی ولو درحد یک خط!! مشارکت فرمایید 👌 ادمین 👇 @yas2463 ◀️ کانال انس با 🆔 @sahife2
با تشکر از مرادی بار خدايا نيت مرا به لطف (توفيق) خود كامل گردان (بس براى تو بوده به غرض ديگرى آلوده نباشد) و باورم را به رحمت خويش پابرجا نما (به طورى كه شك در آن راه نيابد) و به قدرت و توانائيت آنچه از من از دست رفته اصلاح فرما (از كيفر آن بگذر) فیض الاسلام
با تشکر از یوسفی عزیز O God, complete my intention through Thy gentleness, rectify my certainty through what is with Thee, and set right what is corrupt in me through Thy power!
با تشکر از ن شمس الدین عزیز بند دوم از دعای بیستم،تاکید بند اول است به جهت اهمیت موضوع. عمل نیک ،ثمره نیت ویقین کامل است. وفر به معنای اکمل است.یعنی بالطف خود(کامل ترین) احسن نیت راعطا بفرما. بماعندک=فضل خداوند.بافضل خودت یقین مرا کامل فرما. وبا قدرت خود، فسادوتباهی نفسم را به صلاح تبدیل نما. نتیجه اینکه:اصلاح نفس ،احسن اعمال و مقدمات آن ، فقط بافضل خدا نصیب انسان می شود. من که باشم که برآن خاطر عاطر گذرم لطف ها می کنی ای خاک درت تاج سرم دلبرا بنده نوازیت که آموخت بگو که من این ظن به رقیبان تو هرگز نبرم
با تشکر از رحمتی و نقل شعر محمد حسین سلطانی کجوری الهى آنچه خواهم كن تو شد را رسان بر سايه‏ى الطاف خود را و بر اين نيت پاكم گشايش دهى توفيق تا بر تو ستايش يقينم را به نسبت بر عقيدت بيارايى به زيبايى و صحت بر آنچه دستخوش شد در تباهى ز رفتار و ز كردار و مناهى به اصلاح خودت آور تو ما را مگردان بى‏نصيبم كردگارا
با تشکر از سالمی گرامی بعضى از افعال در لغت عرب هم به معناى لازم به كار برده مى‏شود و هم به معناى متعدى، از آن جمله، فعل «وفر» است. گاهى مى‏گويند «وفر الشى‏ء» يعنى «تم و كمل»: فلان چيز به حد كمال و تمام خود رسيد، و گاهى مى‏گويند «وفرته» اى «اتممته و اكملته»، يعنى فلان چيز را تتميم و تكميل نمودم. اين كلمه در دعاى حضرت سجاد (ع) به معناى متعدى آمده و امام از پيشگاه الهى درخواست مى‏نمايد كه: پروردگارا! نيت مرا به لطف خود تام و كامل بفرما. اما كلمه‏ى «وفر» به معنايى ديگر هم آمده است و آن معنى «صيانت و محافظت» است. در كتب لغت، مى‏گويند «وفر عرضه»: فلانى عرض و آبرو و شرف او را از خطر، مصون و محفوظ داشت و حراست نمود. در اينجا كه امام سجاد (ع) كلمه‏ى «وفر» را آورده و از خداوند درخواست عنايت نموده، ممكن است مراد امام تكميل و تتميم نيت باشد چنانكه ممكن است مراد حضرتش حفاظت و صيانت نيت باشد.
با تشکر از محسن كلمه‏ى «لطف» داراى دو معناى متناسب است: يكى معناى «رفق و مدارا» و آن ديگر، معناى «رقيق و دقيق» است. امام (ع) گويى مى‏خواهد در پيشگاه الهى عرض كند: پروردگارا! عنايت بفرما و نيت مرا تتميم و تكميل بنما، اما با رفق و مدارا، نه اينكه مرا در مضيقه و رنج قرار دهى. يك معناى دگرش اين است: پروردگارا! نيت مرا كامل گردان، يعنى با يك تصرف صحيح و دقيق و پنهانى در وجود من آن هدف مقدس يعنى تتميم و تكميل نيت را تعليم بنما و به من عطا بفرما. اولين نشانه‏ى تكميل و تتميم نيت، آن حالت مقدس خلوص و پاكى است كه در ضمير يك مرد الهى به وجود مى‏آيد، هر قدر آن نيت خالصتر باشد از كمال بيشتر برخوردار و مستفيد است.
با تشکر از جوادیان گرامی در حديث، از حضرت على بن الحسين عليهماالسلام آمده است كه آن حضرت مى‏فرمود: ميل ندارم خدا را براى مقصود و منظور منفعت و نيل به بهشت سعادت بندگى كنم، همچنين ميل ندارم خدا را از ترس عذاب و عقاب ذات اقدس الهى عبادت كنم تا مانند بردگان باشم. در اين موقع، قيل فلم تعبده؟ به آن حضرت عرض شد: پس شما خدا را به چه انگيزه‏اى عبادت مى‏كنيد؟ قال: لما هو اهله باياديه على و انعامه. من خدا را براى اينكه او سزاوار و شايسته‏ى بندگى و پرستش است عبادت مى‏كنم، براى نعمتهايى كه به من داده و مرا مشمول فيضهاى گوناگون خود فرموده است. عبادتى اينچنين، بهترين و عاليترين عبادات است و نيت عبادت به اين كيفيت نيت كامل و تمام است، همان نيتى كه امام سجاد از خدا خواسته و گفته است: به لطف خود و به رافت و رحمت خود نيت مرا تتميم و تكميل بفرما.
امام صادق (ع) فرموده: كسى كه نيت صادقانه و پاك دارد صاحب قلب سليم است زيرا سالم ماندن قلب از خاطرات زشت و انديشه‏هاى ناروا به اين است كه نيت ما در جميع شئون براى خدا باشد و در كتاب مقدس قرآن آمده كه در قيامت، مال و اولاد به آدمى نفعى نمى‏رسانند، تنها قلب سليم است كه مى‏تواند موجب نجات انسانها شود و آنان را از خطرات و عذاب بزرگ قيامت رهايى بخشد.
با تشکر از مصطفوی عزیز يكى ديگر از آثار تماميت و كمال نيت اين است كه افراد با ايمان تمناى همكارى و هميارى با مجاهدين راه خدا را و همچنين تمنى و هميارى با نيكوكاران را در ضمير داشته باشند ولى بر اثر ناتوانى يا بيمارى نتوانند عملا آنان را يارى نمايند. چنين نيت مقدسى صاحبش را از پاداش الهى بهره‏مند مى‏سازد و بدون اينكه تحمل رنج و زحمتى كرده باشد از اجر باريتعالى برخوردار مى‏گردد. رسول اكرم فرمود: ما در مدينه كسانى را ترك گفته‏ايم، هم اكنون هيچ واديى را نمى‏پيماييم و از هيچ بلندى بالا نمى‏رويم و از هيچ پستى پايين نمى‏رويم الا آنكه آنان با ما هستند. عرض شد يا رسول الله: چگونه با ما هستند با آنكه حضور ندارند؟ فرمود: به نيتهايى كه در دل آنان است ما را همراهى مى‏كنند. فرمود آنان با نيتهاى خود با ما هستند، يعنى در منزل مريضند ولى در نيت خود آرزومندند كه با ما باشند و خداوند اجرى نظير پاداشى كه به مجاهدين همراه يكديگر عنايت مى‏نمايد به آنان عطا مى‏فرمايد. على (ع) مى‏فرمايد: پس از آنكه خداوند على (ع) را بر اصحاب جمل پيروز نمود، يكى از دوستان و اصحاب آن حضرت گفت: دوست داشتم كه فلان برادرم در اينجا مى‏بود و ناظر پيروزى شما و يارى خداوند به شما مى‏شد. حضرت در پاسخ فرمود: آيا دوست تو به ما متمايل است و نيت پيروزى ما را دارد؟ گفت بلى. حضرت فرمود: او با اين نيتى كه دارد همانند ديگر اصحابمان شاهد و حاضر در اين معركه بوده و در جنگ جمل شركت داشته است، نه فقط دوست شما بلكه كسانى هم اكنون در اصلاب پدران و در ارحام مادران‏اند و به دنيا نيامده‏اند اما پس از ولادت و رسيدن به سرحد بلوغ، قضاياى جمل را مى‏شنوند و در دل آرزو مى‏كنند كه ايكاش ما هم در ركاب اميرالمومنين مى‏بوديم و اداى وظيفه مى‏نموديم، خداوند، آنان را نيز از اجر اصحاب من و همانند پاداش آنان برخوردار مى‏نمايد. رسول اكرم مى‏فرمود: هر كس به رختخواب خود برود و در نيتش اين باشد كه به موقع برخيزد و اين سنت بزرگ الهى را برپا دارد اما چشم او بر او غلبه كرد و خواب او را فرو برد تا صبح شد، رسول اكرم مى‏فرمود كه در نامه‏ى عمل چنين انسانى نيتش نوشته مى‏شود و همانند كسى كه نافله‏ى شب خوانده اجر دارد، و به علاوه فرمود: خواب او با اين نيت ثواب صدقه‏اى دارد كه پروردگار به او عنايت مى‏نمايد. يكى ديگر از آثار تتميم و تكميل نيت آن است كه خداوند آدمى را به نسبت كمال نيتى كه در ضمير دارد نسبت به امور سعادت‏بخش و مفيد مويد و موفق مى‏دارد. كسى كه از خداوند درخواست مى‏كند كه مرا در تحصيل علم و فراگرفتن دانش موفق بدار، توفيق باريتعالى به او متناسب با نيت و تصميمى است كه در تحصيل عمل دارد، آن كس كه نيتش در تحصيل، تام و كامل است از توفيق بزرگ باريتعالى برخوردار مى‏گردد و آن كس كه فاقد چنين تصميمى است موفقيتش در تحصيل علم به تناسب همان نيت محدود و ناتمام است. على (ع) فرموده است: خداوند، عطيه‏ى توفيق را به مقدار نيت به صاحب آن عنايت مى‏فرمايد. و همچنين فرموده است: كسى كه نيت خوب دارد توفيق پروردگار مددكار او خواهد بود. امام صادق (ع) مى‏فرمايد: مقدار يارى خداوند بر بندگان بر وفق مقدار نيات آنان است، كسى كه نيت صحيح و كامل دارد يارى خداوند هم نسبت به او كامل خواهد بود، اما كسى كه نيت كوتاه دارد يارى پروردگار هم براى او كم و كوتاه مى‏باشد و نسبت اين كوتاهى يارى خداوند به نسبت كوتاهيى است كه خود آن بنده در نيت خويشتن انجام داده است. يكى ديگر از آثار تكميل و تتميم نيت، بهره‏مندى صاحب آن از پاداشهاى وسيع و گسترده‏ى حضرت باريتعالى است. امام سجاد (ع) اين موفقيت عظيم را در دعاى صحيفه‏ى سجاديه از پيشگاه الهى درخواست نموده است. مى‏گويد: اللهم فصل على محمد و آله و اجعل همسات قلوبنا و حركات اعضائنا و لمحات اعيننا و لهجات السنتنا فى موجبات ثوابك حتى لا تفوتنا حسنه نستحق بها جزاءك و لا تبقى لنا سيئه نستوجب بها عقابك. بار الها! بر محمد و آلش درود بفرست و آنچنان كن كه خاطرات دلهاى ما، حركات اعضاى ما، چشم برهم زدنهاى ما، و گفته‏هاى زبانهاى ما در امورى به جريان افتد كه مايه‏ى جلب رحمت و پاداش تو باشد، چنانكه هيچ كار خوبى كه مايه‏ى استحقاق اجر و پاداش توست از ما فوت نشود و هيچ گناهى كه مستوجب عقاب توست براى ما باقى نماند. نيت پاك و كاملى اينچنين مى‏تواند انسان را در جميع جهات ظاهر و باطن پاك و منزه دارد و او را از آلوده شدن به اعمال زشت و انديشه‏هاى ناروا مصون و محفوظ نمايد.
با تشکر از ج ح گرامی از این جمله‏ى اول كلام امام سجاد (ع) می فهمیم تتميم نيت مى‏تواند افراد را در دنيا از خطرات و كارهاى ناصواب مصون دارد و در قيامت موجب رستگارى و نجات آنان گردد. در روايات خاطرنشان گرديده كه بعضى از تمايلات درونى از قبيل حرص و طمع يا پاره‏اى از اعمال برونى مانند جدل نمودن در بحثهاى دينى يا آميزش زياد با دنياپرستان موجب تضعيف يقين مى‏گردد و اولياى گرامى اسلام پيروان خود را از آنها برحذر داشته‏اند و در اينجا به يك روايت فقط اشاره مى‏شود: على (ع) مى‏فرمايد: مخلوط شدن و همنشينى كردن زياد با اهل دنيا چهره‏ى دين را تيره مى‏كند و موجب تضعيف يقين مى‏گردد.
با تشکر از مرادخانی و استصلح بقدرتك ما فسد منى. بار الها! هر چه در وجود من از وضع صحيح و مستقيمش خارج شده و به فساد گراييده است، توبه قدرت لايزال خود آنرا اصلاح فرما. «استصلاح» در مقابل «استفساد» است. استصلاح به معناى خواستن صلاح و اصلاح است و استفساد همت گماردن در افساد و از پى فساد رفتن است. امام سجاد (ع) در اين جمله‏ى دعا، گويى مى‏خواهد عرض كند: بار الها! مرا هرگز به خودم وامگذار و همواره عنايت و تفضل تو در جميع شئون مادى و معنوى شامل حال من باشد. اين عبارت كوتاه مى‏تواند تمام اوضاع و احوال نامتعادل جسم و جان را دربر گيرد و همه‏ى آنها را شامل شود، از قبيل ناتوانى بدن، ضعف اعصاب، كم يا زياد شدن فشار خون، ناموزونى ضربان قلب، پريشان فكرى، اضطراب روان، و به طور خلاصه تمامى آنچه نظير آنهاست مشمول كلمه‏ى فساد است و امام (ع) اصلاح همه‏ى آنها را از پيشگاه خداوند بزرگ درخواست مى‏نمايد. توجه به حضرت باريتعالى براى رفع مفاسد و بلايا و اعاده‏ى نعمتها و عطاياى الهى مخصوص ائمه‏ى طاهرين عليهم‏السلام نيست، بلكه تمام مردم بايد رفتارى اينچنين داشته باشند و همانند پيشوايان بزرگ دينى در حل مشكلات و برطرف ساختن مصائب از خداوند استمداد نمايند. على (ع) در اين باره فرموده است: و لو ان الناس حين تنزل بهم النقم و تزول عنهم النعم فزعوا الى ربهم بصدق من نياتهم و وله من قلوبهم لرد عليهم كل شارد و اصلح لهم كل فاسد. على (ع) فرموده: اگر مردم در موقعى كه نقمت بر آنان وارد مى‏شود و نعمت از دستشان مى‏رود متوجه خدا شوند و با صدق نيت و از صميم قلب او را بخوانند خداوند نعمتهاى از دست رفته را به آنان بر مى‏گرداند و همه‏ى مفاسدشان را اصلاح مى‏نمايد. اگر پروردگار عنايت فرمايد و دعاى دعاكنندگان را در اصلاح مفاسد اجابت كند فسادهاى واقعى از ميان مى‏رود و صلاح و سعادت جايگزين آنها مى‏گردد، زيرا خداوند به تمامى حقايق واقف است و صلاح و فساد واقعى را مى‏داند. اما اگر بشر بخواهد اين مهم را به عهده بگيرد، فساد را براندازد و صلاح را به جاى آن برقرار نمايد هميشه و همه جا به انجام اين كار موفق نمى‏شود زيرا ممكن است در پاره‏اى از مواقع هواى نفس يا نارسايى علم، او را از درك واقع بازدارد، فساد در نظرش صلاح جلوه كند، جامعه را به مسير باطل سوق دهد و موجبات بدبختى آنان را فراهم آورد.
با تشکر از خانم مشهدی دنياى امروز در مورد زنان به اين انحراف گراييد و هم اكنون از عوارض آن رنج مى‏برد. گردانندگان كشورهاى غرب تصور كردند كه آزادى بيش از حد به زنان دادن بر وفق مصلحت اجتماع است، به اين كار ناروا دست زدند، بر اثر آن، بى‏عفتى شايع شد، بيماريهاى آميزشى گسترش يافت، باعث تيره‏روزى و اختلاف خانواده‏ها گرديد و مردم را به صور مختلف گرفتار نمود. بعضى از انسانها در مواقعى صلاح و فساد واقعى را مى‏شناسد و حقيقت را درك مى‏كنند ولى بر اثر سوء نيت و اطاعت از هوى و تمايلات نفسانى حقيقت را وارونه جلوه مى‏دهند، صلاح را فساد و فساد را صلاح مى‏خوانند و موجب تحير مردم و احيانا گمراهى آنان مى‏گردند. منافقين صدر اسلام چنين بودند و براى آنكه نگذارند تعاليم الهى گسترش يابد به اين قبيل اعمال دست مى‏زدند و خداوند در قرآن شريف درباره‏ى اينان فرموده: و اذا قيل لهم لا تفسدوا فى الارض قالوا انما نحن مصلحون. الا انهم هم المفسدون و لكن لا يشعرون. وقتى به منافقين گفته مى‏شد: در زمين افساد منماييد مى‏گفتند ما اصلاح طلبيم. خداوند فرموده است كه اينان مفسدند اما نمى‏فهمند.
با تشکر از رحت الله گرامی امروزه در بعضى از جوامع بشرى بيش و كم منافقينى هستند كه جريان صحيح و اوضاع مفيد و ثمربخش را بر وفق تمايل شخصى و هواى نفس خود نمى‏دانند، براى اينكه آن را متوقف نمايند و جريان را از كار بيندازند افساد مى‏كنند، سمپاشى مى‏نمايند و كارهاى نادرست خود را اصلاح مى‏خوانند. گاهى انسانهاى شريف و بزرگوار به فساد واقعى افراد مفسد واقف‏اند و مى‏دانند كه وجود آنان در جامعه تا چه حد مضر و مايه‏ى بدبختى است. اين گروه جز با زبان قاطع شمشير اصلاح نمى‏شوند و اگر انسانهاى شريف بخواهند آنان را اصلاح كنند بايد خود به تندروى و فساد عمل گرايش يابند. از اين رو از اصلاح آنان چشم مى‏پوشند و خوددارى مى‏كنند، اما آنان را به تسلط افراد ظالم و به آينده‏ى خطرناك و تيره‏اى كه در پيش دارند تهديد مى‏نمايند. على (ع) موقعى كه از رفتار نادرست مردم كوفه و سستيهاى آنان در امر جهاد سخت آزرده‏خاطر گرديد، به آنان فرمود: آيا مى‏خواهيد با شمشيرم شما را بزنم و به حياتتان خاتمه دهم؟ من از نيتتان آگاهم و مى‏دانم كه چه چيز شما را از كجروى و اعوجاج باز مى‏دارد ولى هرگز صلاح شما را به فساد خود معامله نمى‏كنم بلكه آگاهتان مى‏سازم كه بر اثر روش نادرستى كه در پيش گرفته‏ايد خداوند قومى را بر شما مسلط خواهد نمود كه انتقام مرا از شما بگيرد، در نتيجه نه از دنيا بهره‏مند مى‏شويد و نه به آخرت مرضى خداوند راه مى‏يابيد. پس كوبيده و مطرود باشيد اى جهنميها! نتيجه آنكه امام سجاد (ع) در این جمله عرض مى‏كند: و استصلح بقدرتك ما فسد منى بار الها! آنچه در جسم و جان من به فساد گراييده و از راه مستقيم خود خارج شده است تو با قدرت لايزال خود آنرا اصلاح فرما. پيروان امام سجاد (ع) بايد اين روش سعادت بخش را از آن حضرت بياموزند و همه روزه اين مهم را از خدا بخواهند و عرض كنند: و استصلح بقدرتك ما فسد منى بار الها! تو به تمام عيوب و نقائص برون و درون من واقف و آگاهى، تفضل فرما و با قدرت خود آن عيوب را اصلاح كن و مرا از آن نقائص نجات بخش.
با تشکر از جمالی نزاد عزیز ناگفته نماند كه اصلاح مفاسد و عيوب شخصى يا نوعى را از خدا خواستن و در پيشگاه او دعا نمودن موجب رفع تكليف دينى از مسلمانان نمى‏شود و مسئوليت آنان را برطرف نمى‏نمايد. اسلام، پيروان خود را موظف نموده است كه در اصلاح مفاسد يكديگر بكوشند و با زبانى نرم، عيوب موجود در افراد را به يكديگر تذكر دهند و از اين راه زمينه‏ى سعادت و رستگارى جامعه را فراهم آورند. رسول اكرم فرموده: مومن براى برادر خويش همانند آيينه است، عيوب و بديهاى او را تذكر مى‏دهد و لكه‏هاى اخلاقى وى را برطرف مى‏سازد. در آيين مقدس اسلام تا بدان درجه به رفع عيوب و نقائص اهميت داده شده و اولياى گرامى اسلام در اين باره تاكيد نموده‏اند كه خوددارى از انجام اين وظيفه نوعى خيانت تلقى شده است. امام صادق (ع) فرموده: كسى كه برادرش را در وضعى ببيند كه آن را ناپسند مى‏داند و با آنكه قدرت اصلاح آن را دارد به او تذكر ندهد به وى خيانت نموده است.
با تشکر از همه دوستان مشارکت کننده در بحث امروز (برداشت من)( نویسنده - خواننده و نشر دهنده این کلام نورانی ) اجرتان با صاحب این کتاب با عظمت امام سجاد علیه السلام
برنامه ی ◀️ ، عامل ذلت 🔴 و قَالَ (علیه السلام) : الطَّمَعُ رِقٌّ مُؤَبَّدٌ. طمع ورزى، بردگى هميشگى است. 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ بردگى جاويدان! قسمت اول امام(عليه السلام) در اين كلام نورانى به آثار زيان بار طمع اشاره كرده مى فرمايد: «طمع بردگى جاويدان است»; (اَلطَّمَعُ رِقٌّ مُؤَبَّدٌ). حقيقت طمع، علاقه شديد به امور مادى است كه در دست ديگران است و شخص طماع براى رسيدن به آن هر گونه خضوع و ذلت را مى پذيرد و به همين دليل همچون برده اى است در برابر كسى كه طمع از او دارد و طماع غالباً اين صفت رذيله را با خود حفظ مى كند از همين رو امام(عليه السلام) آن را نوعى بردگى ابدى شمرده است. افراد طمع كار انسان هاى ضعيف، زبون، دون همت و فاقد شخصيت اند و چون اعتماد به نفس ندارند سعى مى كنند از طريق وابستگى به ديگران به مقصود خود برسند. در مقابل اين صفت رذيله فضيلتى است كه از آن به عنوان «يأس عَمّا في أيدِى النّاسِ; قطع اميد از آنچه در دست ديگران است» تعبير شده و به بيان ديگر قناعت به آنچه خود دارد. در احاديث اسلامى به اين موضوع اشاره شده است. در مورد اصل طمع مرحوم کلینى بابى در جلد دوم کافى عنوان کرده و احادیث نابى در ذیل آن آورده است; از جمله از امام باقر(علیه السلام) نقل مى کند که فرمود: «بِئْسَ الْعَبْدُ عَبْدٌ لَهُ طَمَعٌ یَقُودُهُ وَبِئْسَ الْعَبْدُ عَبْدُ لَهُ رَغْبَةٌ تُذِلُّهُ; چه بد انسانى است آن کس که طمعى دارد که وى را به هر سو مى کشاند و چه بد انسانى است کسى که علاقه به چیزى دارد که سبب ذلت او مى شود» در مورد قطع امید از آنچه در دست مردم است امام على بن الحسین(علیهما السلام) مى فرماید: «رَأَیْتُ الْخَیْرَ کُلَّهُ قَدِ اجْتَمَعَ فی قَطْعِ الطَّمَعِ عَمّا فی أیْدِى النَّاسِ; تمام خوبى ها را در قطع امید از آنچه در دست مردم است دیدم». حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم در جواب این سؤال که چه چیز ایمان را در قلب راسخ و ثابت مى دارد مى فرماید: «الْوَرَعُ» (تقوا و پرهیزگارى) و در پاسخ این پرسش که چه چیز ایمان را از قلب انسان خارج مى کند مى فرماید: «الطَّمَعُ». شخص طماع در واقع نه اعتمادى به خدا دارد و نه ایمان درستى به رزاقیت او به همین دلیل دست نیاز به سوى این و آن دراز مى کند. از این فراتر حدیثى است که از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نقل شده و مى فرماید: «الطَّمَعُ یُذْهِبُ الْحِکْمَةَ مِنْ قُلُوبِ الْعُلَماءِ; طمع علم و دانش را از دل هاى دانشمندان دور مى سازد». دلیل آن این است که علم و دانش نیاز به حریت فکر و آزادمنشى دارد در حالى که شخص طماع چون اسیر خواسته هاى خویش است نمى تواند درست بیندیشد و چه بسا براى رسیدن به مقصود خود کارهاى خلاف ارباب قدرت و مقام را توجیه کند و به بیان دیگر، طمع نوعى مستى و تخدیر فکر مى آورد و به طمّاع اجازه نمى دهد درست بیندیشد. ادامه دارد ... 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
◀️ بردگى جاويدان! قسمت 2 براى این که بدانیم «طمع» کار انسان را به چه جایى مى رساند کافى است تاریخ طمع کاران را مطالعه و بررسى کنیم. «اشعب» یکى از طمع کاران معروف عرب است که در میان آنها به صورت ضرب المثل در آمده است. در حالات او نوشته اند: «روزى شخصى را دید که مشغول بافتن زنبیلى است به او گفت خواهش مى کنم آن را بزرگ تر بباف گفت به تو چه مربوط است؟ گفت شاید روزى صاحب آن بخواهد براى من هدیه اى بفرستد و بیشتر در این زنبیل جاى بگیرد. نیز درباره او گفته اند: از اشعب طمع کارتر سگ او بود، زیرا روزى عکس ماه را در وسط چاهى دید خیال کرد گرده نانى است براى به چنگ آوردن آن خود را در چاه پرت کرد و مرد. ابن ابى الحدید قبل از نقل این دو داستان در شرح نهج البلاغه این شعر پرمعنا را نقل کرده است: تَعَفَّفْ وَعِشْ حُرّاً ولا تَکُ طامِعاً فَما قَطَعَ الاْعْناقُ إلاَّ المَطامِعُ این سخن را با حدیثى از پیغمبر اکرم پایان مى دهیم: یکى از یاران آن حضرت به نام «ابو ایوب خالد بن زید» خدمتش رسیده عرض کرد: اى رسول خدا! اندرزى به من ده; اندرزى کوتاه تا بتوانم آن را حفظ کنم (و به آن عمل نمایم) پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) فرمود: «أُوصیکَ بِخَمْس بِالْیَأسِ عَمّا فی أیْدِى النّاسِ فَإِنَّهُ الْغِنى وَإیّاکَ وَالطَّمَعَ فَإِنَّهُ الْفَقْرُ الْحاضِرُ وَصَلِّ صَلاةَ مُوَدِّع وَإیّاکَ وَما یُعْتَذَرُ مِنْهُ وَأحِبَّ لاِخیکَ ما تُحِبُّ لِنَفْسِکَ; پنج چیز را به تو سفارش مى کنم: از آنچه در دست مردم است مأیوس باش و صرف نظر کن که این همان بى نیازى حقیقى است و از طمع بپرهیز که فقر و تنگدستى حاضر است و نمازى را که مى خوانى آنچنان بخوان که گویى آخرین نماز توست و مى خواهى با دنیا وداع کنى و از کارهایى که ناچار مى شوى از آن عذرخواهى کنى بپرهیز و آنچه براى خود دوست دارى براى برادر مسلمانت نیز دوست بدار» 🖋کانال انس با صحیفه سجادیه 🆔 @sahife2
❇️ قرآن کریم هر روز یک آیه تفسیر نور – استاد محسن قرائتی سوره و وَإِذْ وَ عَدْنَا مُوسَى أَرْبَعِينَ لَيْلَةً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِن بَعْدِهِ وَ أَنتُمْ ظَلِمُونَ‏ و (به خاطر بیاورید) هنگامى كه با موسى چهل شب وعده گذاردیم وشما پس از (آمدن) او (به میقات،) گوساله را (معبود خود) گرفتید، در حالى كه ستمكار بودید. 🔴 در شب وبه دور از مردم، داراى آثار خاصّى است. «اربعین لیلة» 👤استاد ⏺کانال انس با 🆔 @sahife2