#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_7
#دعای_هفتم_صحیفه_سجادیه
#دعا_هفتم_1
#سختی_ها 3
#سختی_ها_قرآن 3
✳️ الَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ
آيا سينهات را [به نورى از سوى خود] گشاده نكرديم؟
سختى و سنگينى توانفرساى برنامههايى كه بر دوش جانت بود، با لطف خاصّ خود از تو برداشتيم، آن سختىها و مصايب و بارهاى سنگينى كه حتى براى تو كه عظيمترين روح و قلب را دارى كمرشكن بود.
ياد و نامت را بالا برديم، چون همه اصول معارف عالى ايمانى و فضايل و شريعت انسانى و حق و عدل و خير در شخصيّت و دعوت آن حضرت تحقّق و تمثّل يافت، ياد و نمودار اينها ياد او مىباشد.
هر كس و در هر زمان، حق و عدلى را متذكّر شود و نمونه روشن آن را بجويد، در راه و روش و گفتار و تعاليمش نمونه برتر آن را مىيابد.
هر حكيم و عارفى كه در اسرار و مبادى و غايات آفرينش بينش يابد، در وحى و تعاليم او، برتر از آن را مىنگرد. هر قانون شناس و قانونگذارى بخواهد نظامات و روابط حقوقى بشر را بشناسد، در شريعت محمّدى اصول عميق و پايدار آنها را مىيابد.
نام و ياد او مانند خورشيد و ماه در افق و مدار بلندى است كه بر همه كس و در هر زمان و فراخور استعدادها مىتابد و تيرگى اوهام و انديشهها و انحرافهاى بشرى نمىتواند آن را از تابندگى بازدارد يا بيالايد.
آواى گواهى به رسالتش با شهادت به توحيد خداوند جهان، پيوسته و در قرون متمادى و مفاصل حيات و آفاق مختلف، بلند است و با همه دشمنىها و تيرگىها روز به روز وسعت بيشتر مىيابد.
مگر نور نبوّتش در اندك زمانى نخست جزيرةالعرب تاريك، آنگاه شرق و غرب و جنوب و شمال را روشن نكرد و شعاع آن قلوب پراكنده را بهم نپيوست و از #اندلس تا هند نام محمّد صلى الله عليه و آله و تعاليم او بر نام و تعاليم ساكنان اين سرزمينها برترى نيافت؟!
آيا آن بلند آوازىِ يتيم عيالمند و بى پناه و درس نخوانده و در ميان مردمى جاهل و بيابانگرد و گمراه، آنهم با اين سرعت، جز به يارى خداوند و لطف و قهر او بود؟
آيا تاريخ مىتواند نمونهاى از اين رفعت و سرعت نشان مىدهد»؟
وَ رَفَعْنالَكَ ذِكْرَكَ
و آوازهات را برايت بلند نكرديم.
و اين معناى واضح و روشن گرهگشايى حضرت حق از مشكلات و مكاره است كه:
فَإنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً* إنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً
پس بىترديد با دشوارى آسانى است.* [آرى] بىترديد با دشوارى آسانى است.
«وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً* وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لايَحْتَسِبُ وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إنَّ اللَّهَ بالِغُ أمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَىْءٍ قَدْراً
و هر كه از خدا پروا كند، خدا براى او راه بيرون شدن [از مشكلات و تنگناها را] قرار مىدهد.* و او را از جايى كه گمان نمىبرد روزى مىدهد، و كسى كه بر خدا توكل كند، خدا برايش كافى است، [و] خدا فرمان و خواستهاش را [به هر كس كه بخواهد] مىرساند؛ يقيناً براى هر چيزى اندازهاى قرار داده است.
👈 ادامه دارد ...
تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج 5 ، ص: 160
👌 #دعای_هفتم_صحیفه_سجادیه
#هفتم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
👌 #دعای_هفتم_صحیفه_سجادیه
👈 متن و صوت
👈صوتی تصویری با صدای دلنشین : علی #فانی
دعای #هفتم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
🌹 یک غزل از مرحوم فیض کاشانی در #روز_بیست_سه_محرم : در آرزوی زیارت حضرت ارباب در روز #اربعین در سرزمین نورانی #کربلا :
👈 خمار گشت مرا ساقیا شراب کجاست
نکرد چارهٔ این درد دُرد ناب کجاست
شکیب و صبر مفرما نماند صبر و شکیب
مزن زتاب و توان دم توان و تاب کجاست
چو نام او شنوم دل در اضطراب آید
دلست مضطرب آن جان اضطراب کجاست
شباب عمر بود وصل یار و هجران شیب
زشیب هجر بجان آمدم شباب کجاست
دلم گرفت درین خاکدان تیره و تنک
کجاست روزنه این باب حجره را و کجاست
گرفت لشکر غم ملک دل بیا مطرب
نی و کمانچه چه شد عود کور باب کجاست
بیار #فیض بخوان از کتاب خود غزلی
مگر دلم بگشاید بیا کتاب کجاست
#فیض_خوانی #فیض_کاشانی
#فیض_کاشانی_غزل_106
#ماه_محرم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#چله_ی_زیارت_عاشورا_غیرمعروفه 13
▪️ زیارت عاشورای معروفه همان زیارتی معروف و مشهوری است كه برای زیارت امام حسین(ع) در روز عاشورا وارد شده .
زیارت عاشورای غیر معروفه با زیارت معروفه متداوله در اجر و ثواب شریك است بدون مشقت گفتن صد مرتبه لعن و صد مرتبه سلام ( یعنی در این زیارت غیر معروفه دیگر صد مرتبه لعن و صد مرتبه سلام كه در زیارت عاشورای معروفه وارد شده، وجود ندارد) و این برای آنانكه شغل مهمی دارند فوزی است عظیم.
▪️به نیابت از آقا و مولایمان امام زمان علیه السلام با هم #زیارت_عاشورا_غیرمعروفه را چهل روز زمزمه میکنیم :👇
♦️🔊📜 السَّلامُ عَلَیكَ یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیكَ یا ابْنَ الْبَشِیرِ النَّذِیرِ وَ ابْنَ سَیدِ الْوَصِیینَ .....
👈 نرم افزار زیارت
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#فرهنگ_کتاب_خوانی
📚#کتاب
شرح #دعای_هفتم_صحیفه_سجادیه
👈شما میتوانید آن را از #طاقچه دریافت کنید👇
https://taaghche.com/book/92709
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_حكمت_373
#مراتب_نهى_منکر
وَ رَوَى ابْنُ جَرِيرٍ الطَّبَرِيُّ فِي تَارِيخِهِ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي لَيْلَى الْفَقِيهِ -وَ كَانَ مِمَّنْ خَرَجَ لِقِتَالِ الْحَجَّاجِ مَعَ ابْنِ الْأَشْعَثِ-، أَنَّهُ قَالَ فِيمَا كَانَ يَحُضُّ بِهِ النَّاسَ عَلَى الْجِهَادِ إِنِّي سَمِعْتُ عَلِيّاً -رَفَعَ اللَّهُ دَرَجَتَهُ فِي الصَّالِحِينَ وَ أَثَابَهُ ثَوَابَ الشُّهَدَاءِ وَ الصِّدِّيقِينَ- يَقُولُ يَوْمَ لَقِينَا أَهْلَ الشَّامِ:
أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ، إِنَّهُ مَنْ رَأَى عُدْوَاناً يُعْمَلُ بِهِ وَ مُنْكَراً يُدْعَى إِلَيْهِ، فَأَنْكَرَهُ بِقَلْبِهِ، فَقَدْ سَلِمَ وَ بَرِئَ، وَ مَنْ أَنْكَرَهُ بِلِسَانِهِ فَقَدْ أُجِرَ وَ هُوَ أَفْضَلُ مِنْ صَاحِبِهِ، وَ مَنْ أَنْكَرَهُ بِالسَّيْفِ، لِتَكُونَ كَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيَا وَ كَلِمَةُ الظَّالِمِينَ هِيَ السُّفْلَى، فَذَلِكَ الَّذِي أَصَابَ سَبِيلَ الْهُدَى وَ قَامَ عَلَى الطَّرِيقِ وَ نَوَّرَ فِي قَلْبِهِ الْيَقِينُ.
(ابن جرير طبرى در تاريخ خود از عبد الرحمن بن ابى ليلى فقيه نقل كرد، كه براى مبارزه با حجّاج به كمك ابن اشعث برخاست، براى تشويق مردم گفت من از على عليه السّلام «كه خداوند درجاتش را در ميان صالحان بالا برد، و ثواب شهيدان و صدّيقان به او عطا فرمايد» در حالى كه با شاميان رو برو شديم شنيدم كه فرمودند):
اى مؤمنان» هر كس تجاوزى را بنگرد، و شاهد دعوت به منكرى باشد، و در دل آن را انكار كند خود را از آلودگى سالم داشته است، و هر كس با زبان آن را انكار كند پاداش آن داده خواهد شد، و از اوّلى برتر است، و آن كس كه با شمشير به انكار بر خيزد تا كلام خدا بلند و گفتار ستمگران پست گردد، او را رستگارى را يافته و نور يقين در دلش تابيده.
_____________________________________________
(1). عبد الرّحمان، پدرش از اصحاب رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است، و از پيامبر حديث نقل كرده، و در ركاب امام على عليه السّلام در جنگ جمل حضور داشت، عبد الرّحمان بر ضد عبد الملك مروان با همدستى ابن أشعث قيام كرد و در واقعه «دير جماجم» در سال 83 هجرى كشته شد.
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ #مراتب_نهى_منکر 1
⏺ سيد رضى در مقدّمه اين حكمت چنين مى گويد: «محمّد بن جرير طبرى (مورخ معروف) در تاريخ خود از عبدالرحمن بن ابى ليلى، فقيه معروف ـ كه از كسانى كه براى پيكار عليه حجاج همراه ابن اشعث خروج كرد ـ نقل كرده كه مى گويد: در سخنانى كه حجاج براى تشويق مردم ايراد كرد چنين گفت كه در روزى كه با شاميان روبرو بوديم من از على(عليه السلام) كه خداوند درجاتش را در ميان صالحان برتر نمايد و ثواب شهيدان و صديقان را به او عنايت كند شنيدم كه چنين فرمود»; (وَرَوَى ابْنُ جَرِير الطَّبَرِيُّ فِي تَارِيخِهِ عَنْ عَبْدِالرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي لَيْلَى الْفَقِيهِ وَكَانَ مِمَّنْ خَرَجَ لِقِتَالِ الْحَجَّاجِ مَعَ ابْنِ الاَْشْعَثِ أَنَّهُ قَالَ فِيمَا كَانَ يَحُضُّ بِهِ النَّاسَ عَلَى الْجِهَادِ إِنِّي سَمِعْتُ عَلِيّاً رَفَعَ اللَّهُ دَرَجَتَهُ فِي الصَّالِحِينَ وَأَثَابَهُ ثَوَابَ الشُّهَدَاءِ وَالصِّدِّيقِينَ يَقُولُ يَوْمَ لَقِينَا أَهْلَ الشَّامِ). «اى مؤمنان! هركس ظلم و ستمى را مشاهده كند كه در حال انجام است يا كار زشت و منكرى را ببيند كه مردم را به سوى آن فرامى خوانند اگر تنها با قلبش آن را انكار كند راه سلامت را برگزيده و گناهى بر او نيست (به شرط اين كه بيشتر از آن در توان نداشته باشد)»; «أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ، إِنَّهُ مَنْ رَأَى عُدْوَاناً يُعْمَلُ بِهِ وَ مُنْكَراً يُدْعَى إِلَيْهِ، فَأَنْكَرَهُ بِقَلْبِهِ فَقَدْ سَلِمَ وَ بَرِىءَ).
امام(عليه السلام) مراحل سه گانه اى را براى مبارزه با ظلم ظالم و نهى از منكر بيان فرموده كه نخستين مرحله آن، انكار با قلب و بيزارى از آن در دل است. البته اگر بيش از اين در توان شخص نباشد اين مقدار بر او واجب است و خداوند از او مى پذيرد ولى امام(عليه السلام) پاداشى براى آن ذكر نكرده است شايد به اين دليل كه كارى از او سر نزده تنها آلوده گناه نشده و رضايت به گناه نداده است.
سپس امام(عليه السلام) به سراغ مرحله دوم مى رود و مى فرمايد: «و آن كس كه با زبان و بيان به مبارزه برخيزد و آن را انكار كند پاداش الهى خواهد داشت و مقامش از گروه نخست، برتر است»; (وَ مَنْ أَنْكَرَهُ بِلِسَانِهِ فَقَدْ أُجِرَ، وَ هُوَ أَفْضَلُ مِنْ صَاحِبِهِ).
روشن است كه اين اجر و پاداش و برترى مقام در صورتى است كه توانى نداشته باشد كه عملاً با ظلم ظالم و منكرات گنهكاران مبارزه كند و اين دومين مرحله نهى از منكر است كه فقها نيز در كتب فقهى خود در كتاب الامر بالمعروف و النهى عن المنكر ذكر كرده اند.
👈 ادامه دارد .....
#نهج_البلاغه_حكمت_373
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ #مراتب_نهى_منکر 2
⏺ سپس امام(عليه السلام) به سراغ برترين و بالاترين و آخرين مرحله نهى از منكر و مبارزه با فساد رفته، مى فرمايد: «اما آن كس كه با شمشير براى بالا بردن نام خدا و سرنگونى ظالمان به انكار برخيزد او كسى است كه به راه هدايت راه يافته و بر جاده حقيقى گام نهاده و نور يقين در قلبش تابيده است»; (وَ مَنْ أَنْكَرَهُ بِالسَّيْفِ لِتَكُونَ كَلِمَةُ اللّهِ هِىَ الْعَلْيَا وَ كَلِمَةُ الظَّالِمينَ هِيَ السُّفْلَى، فَذَلِكَ الَّذِي أَصَابَ سَبِيلَ الْهُدَى، وَ قَامَ عَلَى الطَّرِيقِ وَ نَوَّرَ فِي قَلْبِهِ الْيَقِينُ).
تعبير به «من انكره بالسيف» به معناى تكيه بر قدرت است و «سيف» به معناى شمشير موضوعيتى ندارد. جمله «لتكون كلمة الله...» بيان كننده اين حقيقت است كه براى پيشبرد اهداف مقدس الهى و برچيدن بساط ظلم بايد از قدرت و قوت استفاده كرد. ممكن است انكار زبانى تأثيرات محدودى داشته باشد ولى آنچه مى تواند بساط ظلم ظالمان را برچيند و عدل و داد را جايگزين سازد همان تكيه بر قدرت است. از اين جا لزوم تشكيل حكومت اسلامى براى تحقق بخشيدن به اهداف اسلام استفاده مى شود و اين موضوع را با چشم خود در تشكيل نظام جمهورى اسلامى مشاهده كرديم. قبل از آن در مساجد و مجالس مختلف مذهبى سخن از احكام و برنامه هاى اسلامى، بسيار بود كتاب هاى فراوانى در اين زمينه نوشته شد ولى تأثير آن ها محدود بود. آنچه توانست به حكومت ظالمان و خودكامگان پايان دهد و به اجراى احكام اسلامى در سطح گسترده كمك كند قيام عمومى مردم و تكيه بر قدرت جماهير بود. تعبير به «فذلك الذى اصاب ...» با توجه به مفهوم حصر كه از آن استفاده مى شود اشاره به اين است كه جز از اين راه نمى توان در طريق هدايت، به معناى وسيع كلمه، گام نهاد. تعبير به «نوّر فى قلبه اليقين» اشاره به اين است كه نور يقين و ايمان در چنان محيطى كه پاك از ظلم و عدوان است بر دل ها مى تابد. كلام نورانى 374 كه بعد از اين خواهد آمد نيز توضيح بيشترى براى اين كلام محسوب مى شود.
👈 ادامه دارد .....
#نهج_البلاغه_حكمت_373
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
◀️ #مراتب_نهى_منکر 3
⏺ در نامه معروفى كه امام حسين سيدالشهدا(عليه السلام) براى اهل كوفه نوشت مضمونى ديده مى شود كه در پاره اى از جهات به آنچه در كلام مولى آمده، شبيه است. مرحوم علامه مجلسى در بحارالانوار چنين نقل مى كند: امام(عليه السلام) در نامه اى به اشراف اهل كوفه چنين مرقوم داشت: «أَمَّا بَعْدُ فَقَدْ عَلِمْتُمْ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ(صلى الله عليه وآله) قَدْ قَالَ فِى حَياتِهِ مَنْ رَأَى سُلْطَاناً جَائِراً مُسْتَحِلاًّ لِحُرُمِ اللَّهِ نَاكِثاً لِعَهْدِ اللَّهِ مُخَالِفاً لِسُنَّةِ رَسُولِ اللَّهِ يعْمَلُ فِى عِبَادِ اللَّهِ بِالاِْثْمِ وَ الْعُدْوَانِ ثُمَّ لَمْ يغَيرْ بِقَوْل وَ لاَ فِعْل كَانَ حَقِيقاً عَلَى اللَّهِ أَنْ يدْخِلَهُ مَدْخَلَهُ وَ قَدْ عَلِمْتُمْ أَنَّ هَؤُلاَءِ الْقَوْمَ قَدْ لَزِمُوا طَاعَةَ الشَّيطَانِ وَتَوَلَّوْا عَنْ طَاعَةِ الرَّحْمَنِ وَ أَظْهَرُوا الْفَسَادَ وَ عَطَّلُوا الْحُدُودَ وَ اسْتَأْثَرُوا بِالْفَىءِ وَأَحَلُّوا حَرَامَ اللَّهِ وَ حَرَّمُوا حَلاَلَهُ وَ إِنِّى أَحَقُّ بِهَذَا الاَْمْرِ لِقَرَابَتِى مِنْ رَسُولِ اللَّهِ(صلى الله عليه وآله); اما بعد از حمد و ثناى الهى; شما مى دانيد كه رسول خدا(صلى الله عليه وآله) در زمان حيات خود فرمود: كسى كه سلطان ظالمى را ببيند كه حرام خدا را حلال شمرده، پيمان الهى را شكسته، به مخالفت سنت رسول الله(صلى الله عليه وآله) برخاسته و در ميان بندگان خدا به گناه و ظلم مشغول است سپس با گفتار و عمل خود با او مخالفت نكند سزاوار است كه خداوند او را به سرنوشت همان ظالم گرفتار سازد و شما به خوبى مى دانيد كه اين جمعيت (بنى اميه) اصرار بر اطاعت شيطان دارند و از اطاعت رحمن سر باز زده اند، مفاسد را آشكار ساخته و حدود الهى را تعطيل نموده اند و بر بيت المال مسلمين چنگ انداخته و حرام خدا را حلال شمرده اند و من از همه به اين امر (قيام بر ضد آنان) به سبب قرابت و خويشاوندى با رسول خدا(صلى الله عليه وآله) سزاوارترم».
از كلام طبرى استفاده مى شود كه امام(عليه السلام) بار ديگر اين سخن را به صورت خطبه در سرزمين بيضه در مقابل حر بن يزيد رياحى و لشكرش كه براى جلوگيرى از حركت امام(عليه السلام) آمده بودند بيان فرمود.
#نهج_البلاغه_حكمت_373
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ #تفسیر_خوانی قرآن کریم
هر روز یک آیه
تفسیر نور – استاد محسن قرائتی
سوره #بقره
#بقره_270
وَمَآ أَنْفَقْتُمْ مِنْ نَفَقَةٍ أَوْ نَذَرْتُمْ مِّن نَذْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُهُ وَ مَا لِلظَّلِمِينَ مِنْ أَنْصَارٍ
وهر مالى را كه انفاق كردهاید، یا نذرى را كه نذر كردهاید، پس قطعاً خداوند آن را مىداند وبراى ستمگران هیچ یاورى نیست.
«1- حال كه خداوند از انفاق ما با خبر است، پس بهترین مال را با والاترین اهداف خرج كنیم. «ما انفقتم... فان اللّه یعلمه»
2- انفاق، مخصوص ثروتمندان واموال زیاد نیست، مال كم را نیز انفاق كنید. «من نفقة» گاهى یك برگ زرد پائیزى، كشتى چندین مورچه در حوض مىشود.
3- ایمان به اینكه خداوند مىداند، بهترین دلگرمى براى انفاق وعمل به تعهّدات ونذرهاست. «فان اللّه یعلمه»
4- تشویق و هشدار، در كنار هم عامل رشد است. جمله «فانّ اللّه یعلمه» عامل تشویق، و جمله «ما للظالمین من انصار» هشدار است.
5 - وفاى به نذر، واجب و ترك آن ظلم است. «نذرتم... ما للظالمین»
6- ظلم به خود، راه توبه و كفّاره دارد، ولى در ظلمى كه به محرومان به خاطر ترك انفاق مىشود، ظالم هیچ یاورى ندارد. «وما للظالمین من انصار»
7- شفاعت، شامل حال افراد بخیل نمىشود. «وما للظالمین من انصار»
8 - اگر انگیزه بخل، استمداد و یارى خواستن از مال ومردم باشد، بدانید هرگاه قهر خداوند بیاید، نه مال و نه مردم كارآیى ندارند. «ماللظالمین من انصار»
9- جرم، با جریمه باید متناسب باشد. كسى كه در دنیا با انفاق، یار دیگران نیست، در آخرت هم دیگران یاور او نخواهند بود. «ما للظالمین من انصار»
👈 با نصب نرم افزار زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇
https://cafebazaar.ir/app/com.ghadeer.tafsirnour
⏺کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_7
#دعای_هفتم_صحیفه_سجادیه
دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) در هنگام #سختی :
«1» يَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَكَارِهِ
وَ يَا مَنْ يُفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ
وَ يَا مَنْ يُلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ إِلَى رَوْحِ الْفَرَجِ
اى آن كه گرههاى امور رنج آور، به وسيله او گشوده مىشود،
و اى آن كه تندى و تيزى #سختی_ها، به عنايت او فرو مىنشيند،
و اى آن كه بيرون آمدن از تنگى و فشار، و قرار گرفتن در راحتى گشايش، و رهايى از غم و اندوه، از او خواسته مىشود.
دعای #هفتم
#دعا_هفتم_1
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_7
#دعای_هفتم_صحیفه_سجادیه
#دعا_هفتم_1
#سختی_ها 3
#سختی_ها_قرآن 4
✳️ در کتاب عبهر العاشقين صفحه 51 آمده : «نمونه اين آيات در قرآن مجيد فراوان است، فقط دل اميدوار و قلب بيدار مىخواهد كه بر اين آيات تكيه كند و يقين نمايد كه حضرت دوست، حلّال تمام مشكلات است و بداند كه هيچ صاحب بليّت از خفاياى لطف بارى تعالى در كشف بليّات نبايد نوميد باشد و در نظرش دستگيرى زمرهاى كه پايمال حوادث باشند در اعادت نعمت و ازالت شدت، عجيب نيايد.
آنان كه عاشق جمالند در راه وصال، از شدّت و حدّت و از مصيبت و محنت كه از عوارض اين طريق و قطعيات اين مسير است نهراسند بلكه مكاره را بر جان بخرند و در راه محبوب بر شدايد حوصله كنند، تا گره كار به دست يار وفادار باز شود و معشوق در برابر ديدگان قلب عاشق چهره نمايد ... كه نصيب عاشقان در عشق جز غم نيست، غمشان وصول است و در اين وصول جز آتش و نم نيست.
زيركان ديوانهاند، آشنايان بيگانهاند، مجنونان هشيارند، سينه بر روح گوا دارند، دل و جان را در عشق معشوق براى فنا دارند، مرغان قفس شكنند، باغبانان گُل بدنند، رهروان بىبرگند، زندگان بىمرگند، سفرشان جز حقيقت نيست، سرمه ديدهشان جز خاك كوى شريعت نيست. حرّان رهينند، سيّارگان سماوات يقينند، جان حرّشان بنده عشق است، زانكه مرغ روحشان قفس جسم بشكست.
در باغ عشق را به سر پيش شوند، دُرّ درياى عشق را به جان خويش شوند، ويران كنان سراى طبيعتند، بيخودان راه حقيقتند، رخش دلشان جز بار محبت نكشد، لُبّ جانشان جز شراب الفت نچشد، عشوه خران بى مقصود و استادان بىمزدورند، در ره عشق از افسردگى دورند.
نازكان دلخوشند، مَهرويان كَشند، شربتشان جز خون جگر نباشد، زانكه ابر عشق جز اشك غم در دل ايشان نباشد.
شب ايشان همه روز است، روز ايشان همه نوروز است، به طريق خيال دزدان خانه جانانند، چه كنند كه جز دزدى نمىدانند، طرّاران يار فريبند، جز در كوچه يار از دست غم نگريزند، سِحر نمايان هندند.
خُلقشان جوانمردى است، طريقشان پارسايى و مردى است، در محل طاعت تواضع كنند، اوليا را به حضرت به شفاعت برند.
مىسوزند و مىسازند، مىدانند و مىباشند، ترنّم نواى دردشان، سماعِ خوشِ مزمار مُزيل گَردشان، به شهرود عشق نواى آشفته زنند؛ زيرا كه بلبل دردشان در عشق واله و جان بوالعجبشان به روى يار مايل است.
در راه جانان جان و دل بگدازند، تا كار جدايى براندازند، در كوچه يار مناجاتى باشند، در صومعه زهّاد خراباتى باشند، هر چند گويى نشنوند و در عشقِ يار يك دم نغنوند، ملوكان زمانه را پيش ايشان قدم نيست؛ زيرا كه عشق ايشان از ملك دو جهان كم نيست.
در طلب مشهود ازل خونهاى ديده بريزند، چرخ جز بار عشق ايشان نكشد، دهر در مجلس دردشان جز شربت غم نچشد، چون بگريند ابر بگريد، چون بنالند كوه بنالد، كاينات در ميزان عشقشان سبكسار است.
آوه كنانِ غمزدهاند، مصيبت زدگان دلشدهاند، خوردنشان مدد جان است، خفتنشان منهاج ايمان است.»
« ألَيْسَ اللَّهُ بِكافٍ عَبْدَهُ»
آيا خدا براى بندهاش [در همه امور] كافى نيست؟
آيا خداوندى كه مستجمع جميع صفات كمال است، كفايت كننده عبد از جميع شرور و مكاره نيست؟
عجيب اين است كه حضرت حق با علم به اين كه اگر گروهى را از مكاره و شدايد برهاند در وقت راحت به غفلت دچار آيند و دست به معصيت زنند باز به دعا و درخواست آنان توجه نمايد و بلا و مكاره را از آنان بگرداند.
صاحب اثر «فرج بعد از شدّت» مىنويسد:
و هيچ دليلى بر اعانت فريادخواهان و دستگيرى پرگناهان و رهانيدن درماندگان بيش از آن نيست كه در آيات قرآن كريم خود اعلام مىكند از حال جمعى كه به ضرورت به نصرت او اعتصام نمودند و علم او بدان شامل بود كه چون آن بليّت مكشوف و آن بند مرفوع گرديد، جز به كفران نعمت و ناسپاسى و حق ناشناسى مشغول نباشند و معهذا چون استغاثت بدو كردند دستگيرى نمود و چون استعانت از او خواستند نصرت فرمود، چنانكه چند جايگه در تنزيل، بيان آن فرموده است .
👈 ادامه دارد ...
تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج 5 ، ص: 160
👌 #دعای_هفتم_صحیفه_سجادیه
#هفتم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_7
#دعای_هفتم_صحیفه_سجادیه
#دعا_هفتم_1
#سختی_ها 3
#سختی_ها_قرآن 5
✳️ وَ اذا مَسَّ الإْنْسانَ الضُّرُّ دَعانا لِجَنْبِهِ أوْقاعِداً أوْقائِماً فَلَمّا كَشَفْنا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ كَأنْ لَمْ يَدْعُنا إلى ضُرٍّ مَسَّهُ كَذلِكَ زُيِّنَ لِلْمُسْرِفينَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ
و چون انسان را گزند و آسيبى رسد، ما را [در همه حالات] به پهلو خوابيده يا نشسته يا ايستاده [به يارى] مىخواند، پس زمانى كه گزند و آسيبش را برطرف كنيم، آن چنان به راه ناسپاسى و گناه مىرود كه گويى هرگز ما را براى برطرف كردن گزند و آسيبى كه به او رسيده [به يارى] نخوانده است!! اين گونه براى اسراف كاران اعمالى كه همواره انجام مىدادند، آراسته شده [تا جايى كه زشتى اعمالشان را نمىفهمند.
آرى، اين معنى را بدكاران هم مىدانند كه جز حضرت اللَّه كسى را قدرت بر حل مشكلات و گشودن گرهها نيست.
شاعرى عرب زبان در اين زمينه چه زيبا سروده:
تَمَسَّكْ بِحَبْلِ اللَّهِ وَ اقْرَأْ كَلامَهُ أَلَيْس بِكافٍ عَبْدَهُ اللَّهُ وَحْدَهُ إذا كُنْتَ تَخْشى مِحْنَةً فَاعْتَصِمْ بِهِ هُوَ اللَّهُ بِالإْفْضالِ يَعْصِمُ عَبْدَهُ
به ريسمان حضرت اللَّه چنگ بزن و گفتار جنابش را در قرآن بخوان كه فرموده: آيا خداوند به تنهايى براى كفايت بندهاش از تمام شرور و مكاره كافى نيست؟
به هنگامى كه از محنت و درد و غم و رنج و مصيبت بترسى، به حضرت او پناه ببر و به دامن عنايت او چنگ بزن كه وجود مقدس حق با فضل و عنايتش بنده خود را پناه مىدهد و از آفات و بليّات حفظش مىنمايد.
قُلْ مَنْ يُنَجّيكُمْ مِنْ ظُلُماتِ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ تَدْعُونَهُ تَضَرُّعاً وَ خُفْيَةً لَئِنْ أنْجينا مِنْ هذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنالشّاكِرينَ* قُلِ اللَّهُ يُنْجيكُمْ مِنْها وَ مِنْ كُلِّ كَرْبٍ ثُمَّ أنْتُمْ تُشْرِكُونَ
بگو: چه كسى شما را از تاريكىهاىِ خشكى و دريا نجات مىدهد؟ در حالى كه او را [براى نجات خود] از روى فروتنى و زارى و مخفيانه به كمك مىطلبيد؛ [و مىگوييد] كه اگر ما را از اين [تنگناها و مهلكهها] نجات دهد، بىترديد از سپاسگزاران خواهيم بود.* بگو: خدا شما را از آن [سختىها] و از هر اندوهى نجات مىدهد، باز شما به او شرك مىورزيد [و به ناسپاسى مىگراييد.
أمَّنْ يُجيبُ الْمُضْطَرَّ إذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ وَ يَجْعَلُكُمْ خُلَفاءَ الأْرْضِ ءَإلهٌ مَعَ اللَّهِ قَليلًا ما تَذَكَّرونَ
[آيا آن شريكان انتخابى شما بهترند] يا آن كه وقتى درماندهاى او را بخواند اجابت مىكند و آسيب و گرفتاريش را دفع مىنمايد، و شما را جانشينان [ديگران در روى] زمين قرار مىدهد؟ آيا با خدا معبودى ديگر هست [كه شريك در قدرت و ربوبيت او باشد؟!] اندكى متذكّر و هوشيار مىشوند.
وَ ذَاالنُّونِ إذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ أنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنادى فِى الظُّلُماتِ أنْ لا إلهَ إلّا أنْتَ سُبْحانَكَ إنّى كُنْتُ مِنَ الظّالِمينَ* فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِى الْمُؤْمِنينَ
و صاحب ماهى [حضرت يونس] را [ياد كن] زمانى كه خشمناك [از ميان قومش] رفت و گمان كرد كه ما [زندگى را] بر او تنگ نخواهيم گرفت، پس در تاريكىها [ى شب، زير آب، و دل ماهى] ندا داد كه معبودى جز تو نيست تو از هر عيب و نقصى منزّهى، همانا من از ستمكارانم.* پس ندايش را اجابت كرديم و از اندوه نجاتش داديم؛ و اين گونه مؤمنان را نجات مىدهيم.
👈 ادامه دارد ...
تفسير و شرح صحيفه سجاديه، ج 5 ، ص: 160
👌 #دعای_هفتم_صحیفه_سجادیه
#هفتم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
👌 #دعای_هفتم_صحیفه_سجادیه
👈 متن
👈صوتی تصویری با صدای : حاج محمود کریمی
دعای #هفتم
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
🌹 یک غزل بسیار زیبای دیگر از مرحوم فیض کاشانی در #روز_بیست_چهارم_محرم :
👈 دل که ویران اوست آباد است
جان چو غمناک از او بود شاد است
موبمو خویش را بدو بندم
هر که در بند اوست آزاد است
این سعادت بسعی می نشود
غم او روزی خداداد است
در خرابی بود عمارت دل
خانهٔ دل زعشق آباد است
عشق استاد کار خانهٔ ماست
کوشش از ما زعشق ارشاد است
هیچ کاری نمیکنیم بخود
همه او میکند که استاد است
کار کن کار و گفتگو بگذار
#فیض بنیاد حرف برباد است
#فیض_خوانی #فیض_کاشانی
#فیض_کاشانی_غزل_107
#ماه_محرم
◀️ کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#چله_ی_زیارت_عاشورا_غیرمعروفه 14
▪️ زیارت عاشورای معروفه همان زیارتی معروف و مشهوری است كه برای زیارت امام حسین(ع) در روز عاشورا وارد شده .
زیارت عاشورای غیر معروفه با زیارت معروفه متداوله در اجر و ثواب شریك است بدون مشقت گفتن صد مرتبه لعن و صد مرتبه سلام ( یعنی در این زیارت غیر معروفه دیگر صد مرتبه لعن و صد مرتبه سلام كه در زیارت عاشورای معروفه وارد شده، وجود ندارد) و این برای آنانكه شغل مهمی دارند فوزی است عظیم.
▪️به نیابت از آقا و مولایمان امام زمان علیه السلام با هم #زیارت_عاشورا_غیرمعروفه را چهل روز زمزمه میکنیم :👇
♦️🔊📜 السَّلامُ عَلَیكَ یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیكَ یا ابْنَ الْبَشِیرِ النَّذِیرِ وَ ابْنَ سَیدِ الْوَصِیینَ .....
👈 نرم افزار زیارت
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2