از بعضى روايات استفاده مىشود كه عمل معروف از نظر خدمت مالى اهميت بسيار دارد زيرا خدمات مالى بيش از ساير معروفها مردم را زير پوشش خود مىگيرد و موجبات رفاه آنان را در زندگى فراهم مىآورد، به علاوه، معروفهاى مالى مىتواند موازنه ى اقتصادى را در جامعه برقرار نمايد و مسلمين را از خطر اقتصاد ناسالم و عدم تعادل زندگى مصون و محفوظ دارد، و در اين باره روايت جالبى از امام باقر (ع) رسيده كه به عرض شنوندگان محترم مىرساند:
امام باقر (ع) فرموده: بقاى مسلمين و بقاى اسلام در اين است كه گردش اموال نزد كسانى باشد كه حق را در مورد مال مىشناسند و به معروف عمل مىكنند و از عوامل فناى مسلمين و فناى اسلام آن است كه پول در دست كسانى گردش كند كه حق آن را نمىشناسند و عمل به معروف نمىنمايند.
اگر ثروتمندان در جامعهى اسلامى حق واجب مال را بشناسند و آن را ادا كنند به علاوه، در راه معروف از پرداخت مال مضايقه ننمايند، براى بيماران تهيدست درمانگاه مجانى، و براى محصلين بىبضاعت و كودكانى كه از خانواده ى فقيرند مدرسه ى رايگان بسازند، و ديگر اعمال خيرى از اين قبيل، اسلام و مسلمين در اين جامعه مىماند، اما اگر حق واجب را ادا نكنند و از معروف سر باز زنند، با اين عمل مىتوانند زمينه ى فناى اسلام و مسلمين را فراهم آورند.
مردى به نام عمار در عصر امام صادق (ع) تمكن زياد داشت. حضرت به وى فرمود: آيا تو صاحب مال بسيارى؟ عرض كرد: بلى. فرمود: زكات واجب را مىپردازى؟ عرض كرد: بلى. فرمود: مال معلوم را به سائل و غير سائل پرداخت مىكنى؟ عرض كرد: بلى. فرمود: ارحام و اقربايت را صله مىنمايى؟ عرض كرد: بلى. آيا به برادران دينيت مىرسى؟ عرض كرد: بلى. حضرت فرمود: اى عمار! مال، فانى مىشود، بدن مىپوسد، عمل باقى مىماند، و حاكم و قاضى زنده است و نمىميرد. آنچه را كه پيشتر از خود فرستادى از تو سبقت نمىگيرد و آنچه را كه بعد از خودت به جاى گذاردى به تو ملحق نمىشود.
امام سجاد (ع) در قسمت اول درخواست خود به پيشگاه خداوند عرض مىكند:
و افشاء العارفه:
بار الها! موفقم بدار كه اعمال خوب و كارهاى خير اهل معروف را در جامعه شايع نمايم و آنان را به اين خصلت پسنديده معرفى كنم.
نشر خوبيهاى مردم از صفات خداوند است و اگر انسانى به اين صفت متصف گردد به « خدا » تشبه يافته و متخلق به يكى از خلقيات خدایی شده است.
خوبيهاى فرد خير را نشر دادن و عمل معروفش را به اين و آن گفتن و او را به بزرگوارى و فضيلت ياد كردن
از طرفى در كارهاى معروفى كه انجام مىدهد دلگرم مىشود و ممكن است در آتيه به كارهاى خير بزرگترى اقدام نمايد
و از طرف ديگر، افشاى عارفه مىتواند ساير مردم بى تفاوت را در عمل معروف تشويق كند و آنان را به راه خير و نيكوكارى سوق دهد.
امام سجاد (ع) افشاى عارفه را در زمينه ى عدل اجتماعى و پس از درخواست خاموش كردن آتش غضب و اصلاح ذاتالبين از پيشگاه خدا درخواست نموده است
زيرا افشاى معروف اهل خير و معرفى آنان به خدمتگزارى خلق موجب تحسين و تمجيد مردم مىشود و هر انسانى به كشش حب ذات علاقه دارد تحسين مردم را دربارهى خود حفظ كند و همواره مورد تكريم و احترام باشد و براى نيل به اين هدف بايد از معصيت و ناپاكى اجتناب نمايد زيرا مىداند كه آلوده شدن به گناه او را در جامعه كوچك و حقير مىنمايد و محبوبيت اجتماعيش را از بين مىبرد.
على (ع) فرموده: كسى كه به كرامت و بزرگوارى خويش علاقه دارد از محرمات و گناهان اجتناب مىنمايد.
يكى از فوايد افشاى عارفه و نشر خوبيهاى اهل خير بازداشتن آنان از گناهان است و اين خود از عوامل ابقاى عدل در جامعه است.
ممكن است بسيارى از مردم بنا به تمايل دگردوستى، در باطن علاقمند به انجام معروف و دوستدار خدمت به خلق باشند
ولى در طول زندگى به اين كار شريف موفق نشوند زيرا دوست داشتن معروف به تنهايى براى نيل به آن كافى نيست، بايد تمام شرايطش مهيا گردد تا فرد علاقمند به آن دست يابد و بتواند به خواستهى درونى خويش جامهى تحقق بپوشاند.
امام صادق (ع) فرموده: اينطور نيست كه هر كس دوستدار معروف باشد بتواند آن را عملى نمايد، اينطور نيست كه هر كس رغبت به معروف دارد قدرت آن را نيز داشته باشد، اينطور نيست كه هر كس قادر به عمل معروف است به وى اذن انجام آن داده شود، پس اگر در موردى رغبت و قدرت و اذن مجتمع شد در اين موقع براى طالب معروف و براى كسى كه معروف براى وى طلب شده سعادت كامل و تمام به دست آمده است.
اگر شخص محترمى با خانواده و فرزندان خويش به سفر مىرفت و خودش راننده بود، ماشين در بيابان عيبى پيدا كرد و متوقف شد، چون اطلاع فنى نداشت در بيابان ماند. طولى نكشيد ماشين دگرى رسيد، توقف نمود، شخص محترمى پياده شد كه بداند آن ماشين يا مسافرينش چرا متوقف شده است، وقتى متوجه عيب ماشين شد به رانندهى خود كه تخصص فنى داشت دستور داد پياده شود و عيب ماشين را برطرف نمايد. آقاى محترم يك ساعت در بيابان توقف نمود تا ماشين درست شد و هر دو با هم حركت كردند.
آن كس كه ماشينش خراب شده بود بايد عمل معروف و كار نجات بخش آقايى را كه يك ساعت توقف نموده بود در همه جا و به همه بگويد و آن معروف را افشا نمايد و خاطرنشان كند كه اگر آن آقاى محترم توقف نمىكرد، ما وضع دشوارى مىداشتيم و شايد با خطر مواجه مىشديم،
اما آقايى كه توقف نموده و آن معروف را انجام داده است نبايد سخنى بگويد و اظهار كند: «اگر من توقف نمىكردم چنين و چنان مىشد»
و اين دستور انسانى و اخلاقى، مدلول حديث كوتاهى از مولاى متقيان است:
عن على عليهالسلام قال: اذا صنع اليك معروف فانشره و اذا صنعت معروفا فاستره.
على (ع) فرموده: اگر كسى دربارهى تو معروفى را انجام داد آن را نشر بده و شايع كن و اگر خودت دربارهى دگرى معروفى را انجام دادى آن را پنهان دار و به زبان نياور.
امام سجاد (ع) به پيشگاه خداوند عرض مىكند:
و افشاء العارفه: بار الها! موفقم بدار كه اعمال معروف دگران را افشا نمايم و خوبيهاى آنان را بين مردم نشر دهم.
و ستر العائبه: پروردگارا! موفقم بدار كه عيبهاى مردم را مستور دارم و آنها را با كسى در ميان نگذارم.
پنهان داشتن عيبهاى مردم مانند آشكار ساختن خوبيهاى آنان از صفات بارىتعالى است.
افراد علاقمند به كرامت نفس بايد تمرين كنند و خويشتن را به اين دو خلق انسانى متخلق نمايند و به اين دو صفت عالى متصف سازند.
بشر به طور فطرى علاقمند به كمال است، ميل دارد از نظر ساختمان طبيعى و همچنين از نظر گفتار و رفتار اجتماعى منزه و مبرا از هر عيب و نقصى باشد.
اگر در وى عيب مادرزادى وجود دارد يا در طول زندگى بر اثر رويدادى دچار نقص عضوى گرديده است تا جايى كه بتواند مىكوشد آن نقص را پنهان دارد و نگذارد ديگران متوجه آن عيب شوند،
همچنين اگر در گفتار و رفتارش به پارهاى از سيئات اخلاقى و اعمال ناپسند مبتلا شده و دچار عيب اجتماعى گرديده نمىخواهد مردم به آن عيب واقف شوند و حتىالمقدور در پنهان داشتن آن كوشش مىنمايد،
اگر كسى از عيبش آگاهى يافت و آن را به اين و آن گفت سخت ناراحت مىشود، به گوينده اعتراض مىكند، با تندى به وى سخن مىگويد، و ممكن است كارشان به درگيرى منتهى شود.
تمام انسانها به تمايل فطرى علاقه دارند عيوب طبيعى و نقائص اكتسابى آنان برملا نشود و مردم از آنها آگاهى نيابند.
اسلام در مقام قانونگذارى، اين تمايل فطرى را مورد كمال توجه قرار داده و نشر عيوب مسلمانان را تحت عناوين مختلف، مثل غيبت، پردهدرى، ايذاى مسلمان، و ديگر عناوينى از اين قبيل ممنوع ساخته است،
روايات زيادى از اولياى اسلام دربارهى فوايد ستر عيوب مردم و زيانهاى افشاى عيوب آنان رسيده است:
رسول اكرم (ص) فرموده است: كسى كه مىداند برادرش آلوده به گناهى است و آن را بپوشاند، خداوند او را در قيامت مىپوشاند.
و نيز فرموده است: كسى كه بر ضرر برادرش چيزى را بگويد و مقصودش از گفتن، اين باشد كه او را در جامعه زشت كند، مردانگيش را درهم بشكند تا از نظر مردم سقوط نمايد، خداوند او را از ولايت خود خارج مىكند و به ولايت شيطانش مىفرستد و شيطان هم او را نمىپذيرد.
امام صادق (ع) از قول حضرت مسيح ابن مريم (ع) نقل نموده كه فرمود: به عيوب مردم مانند مالكين عبيد نگاه نكنيد بلكه عيوب و نقائص خود را با چشم بردگى بنگريد. مردم دو گروهاند، بعضى مبتلا به بيمارى گناهاناند و بعضى در عافيت و سلامت. بيماران گناه را مورد ترحم قرار دهى و خداوند را در مقابل نعمت عافيت شكرگزار باشى.
مردى به حضرت رسول اكرم (ص) عرض كرد كه دوست دارم خداوند عيوب مرا بپوشاند، چكنم؟ حضرت فرمود: عيوب برادرانت را بپوشان، خداوند عيوب تو را مىپوشاند.
امام صادق (ع) فرموده: كسى كه از گناه و لغزش مومنى آگاه گردد و آن را افشا كند، به مردم بگويد، و مكتوم ندارد، و به جبران افشا كردن گناه براى او استغفار ننمايد، افشاكننده نزد بارىتعالى مانند عامل گناه است و معصيتى را كه افشا نموده است به حساب او گذارده مىشود.
از اين چند حديث روشن میشود كه ستر عيوب و مكتوم داشتن سيئات مردم از نظر معنوى داراى اجر بزرگ و فوايد ارزندهاى است و پردهدرى و افشاى عيوب آنان نيز زيانهاى دنيوى و اخروى بزرگ در بر دارد ولى مهمتر از افشاى سيئات دگران،
شخص مسلمانى به نام دين خدا با كسى طرح دوستى بريزد ولى هدفش اين باشد كه لغزشها و گناهان او را بشمارد و به ذهن بسپارد تا موقعى كه بخواهد آنها را بگويد و مايه ى رسوايى وى گردد، و اين عمل به مراتب بدتر و مذمومتر از افشاى عيوب و سيئات است و بىگمان بايد گفت اين فرد، گرفتار يكى از بزرگترين بيماريهاى روحى و معنوى است و اگر علاقمند به سعادت خويش باشد بايد هر چه زودتر خود را درمان كند و از اين بدبختى و بلا رهايى يابد.
امام باقر (ع) فرموده: نزديكترين بنده، به كفر و بىايمانى آن است كه شخص متدين به نام دين با فرد دگرى دوست شود براى آنكه لغزشهاى او را در ايام دوستى احصا نمايد تا روزى با شمردن و به رخ كشيدن آنها وى را مورد ملامت و سرزنش قرار دهد.
رسول اكرم (ص) فرموده: اى كسانى كه به زبان اسلام آوردهايد و قلبتان تسليم نشده است! از پى لغزشهاى مسلمانان نرويد، چه آن كس كه در اين راه قدم بردارد خداوند لغزشهاى او را پى مىگيرد و كسى كه خداوند از پى لغزشهاى وى باشد او را مفتضح و رسوا مىكند.
'پيگيرى از عيوب و نقائص مردم و وقوف به سيئات اخلاق و اعمال آنان به قدرى ناپسند و مذموم است كه على عليهالسلام در «عهدنامهى مالك اشتر» آن را خاطرنشان نموده، مالك را از آن برحذر داشته و تذكرات لازم را در اين باره به استاندار مصر داده است:
و ليكن ابعد رعيتك منك و اشناهم عندك اطلبهم لمعائب الناس فان فى الناس عيوبا الوالى احق من سترها، فلا تكشفن عما غاب عنك منها فانما عليك تطهير ما ظهر لك و الله يحكم على ما غاب عنك فاستر العوره ما استطعت يستر الله ما تحب ستره من رعيتك.
البته بايد دورترين مردم حوزهى ماموريتت از تو و مبغوضترين آنان نزد تو كسانى باشند كه بيشتر در جستجوى معايب دگراناند، چه آنكه در مردم عيوبى وجود دارد كه والى شايستهترين فرد در اخفاى آنهاست، پس در مقام كشف عيوبى كه از تو پوشيده است مباش، آنچه بر عهدهى توست پاك كردن عيبهايى است كه بر آنها واقف شدهاى و خداوند حكم مىكند نسبت به آنچه كه بر تو پنهان مانده است تا جايى كه مىتوانى اسرار مردم را بپوشان، خداوند هم آن را كه مىخواهى از مردم مستور و پنهان باشد مىپوشاند.
امام سجاد (ع) در اين قطعه از دعاى «مكارمالاخلاق» براى حفظ عدل در محيط اجتماع به پيشگاه الهى عرض نموده است:
و افشاء العارفه و ستر العائبه:
پروردگارا! موفقم بدار تا خوبيهاى اهل معروف را افشا نمايم و عيب كسانى را كه به آن مبتلا هستند مستور دارم.
خوبيهاى اهل معروف را نشر دادن در روان آنان اثر مىگذارد و براى آنكه حسن شهرت خود را در جامعه از دست ندهند پيرامون گناه نمىگردند و اجتناب از گناه به هر نسبت كه باشد در حفظ عدل اجتماعى موثر است.
ستر عيوب و نقائص نيز همانند نشر خوبيها در حفظ عدل اجتماعى اثر مىگذارد، چه اگر عيب مبتلايان به عيوب و نقائص از پرده بيرون افتد و كسانى از آن آگاه شوند و به اين و آن بگويند و نشر دهند شخص صاحب عيب برافروخته مىشود، به دفاع از خود برمىخيزد و ممكن است در خلال دفاع، دروغ بگويد، بىگناهى را متهم نمايد و به وى نسبت ناروايى بدهد و رفتهرفته گناه گسترش يابد و هر قدر شعاع گناه بسط پيدا مىكند قطعا به عدل اجتماعى آسيب مىرساند.
امام سجاد (ع) فرموده است: كسى كه مردم را به صفت بدى كه در آنان وجود دارد نسبت دهد آنان، در مقابل، به نسبتدهنده چيزى را منتسب مىنمايند كه در وى وجود ندارد.
نشر عيوب و سيئات گناهكار اگر ادامه پيدا كند و همگانى شود، حس كند كه ديگر براى او در جامعه آبرويى نمانده است در اين موقع شرم گناهكار به كلى از ميان مىرود، پردهى حيايش دريده مىشود و بر اثر اين احساس عملا به هر معصيتى دست مىزند و باك ندارد كه مردم او را در حال ارتكاب هر گناهى مشاهده كنند. وجود چنين عنصرى در جامعه ضرر بسيار دارد و به عدل اجتماعى آسيب بزرگ مىرساند. على (ع) از قول لقمان فرموده:
بدترين خلق كسى است كه باك ندارد از اينكه مردم او را در حال گناه ببينند.
🔴حاج آقا رحیم #ارباب که چند سال آخر عمر مبتلا به نابینایی و بعضی امراض جسمانی شده بود- در سحرگاه عید غدیر خم ساعت 4 بعد از نصف شب جمعه هیجدهم ذی الحجه 1396ق/19 آذر ماه 1355ش در خانه شخصی خود در اصفهان وفات نمود. پیکر پاکش توسط انبوهی از شیفتگان و ارادتمندانش تشییع و در جنب تکیه ملک (گلستان شهدا اصفهان )– مدفن استادش #آخوند_کاشی - به خاک سپرده شد. ...رحمت الله علیه ( اینجا )
◀️کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
برنامه ی #نهج_البلاغه_خوانی
#نهج_البلاغه_حكمت_424
نقش #عقل و #حلم در #اصلاح انسان
وَ قَالَ (عليه السلام): الْحِلْمُ غِطَاءٌ سَاتِرٌ، وَ الْعَقْلُ حُسَامٌ قَاطِعٌ؛ فَاسْتُرْ خَلَلَ خُلُقِكَ بِحِلْمِكَ، وَ قَاتِلْ هَوَاكَ بِعَقْلِكَ.
حضرت علی که درود خدا بر او باد ، فرمود:
بردبارى پرده اى است پوشاننده،
و عقل شمشيرى است برّان،
پس كمبودهاى اخلاقى خود را با بردبارى بپوشان،
و هواى #نفس خود را با شمشير عقل بكش.
👌 شرح این حکمت نورانی را در لینک زیر بخوانید: 👇
👈 (نقش حلم و عقل !)
🖋کانال انس با صحیفه سجادیه
🆔 @sahife2
❇️ #تفسیر_خوانی قرآن کریم
هر روز یک آیه
تفسیر نور – استاد محسن قرائتی
سوره #آل_عمران
#آل_عمران_38
هُنَالِكَ دَعَا زَكَرِيَّا رَبَّهُ قَالَ رَبِّ هَبْ لِى مِنْ لَّدُنكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الْدُّعَآءِ
در این هنگام زكریّا (كه این همه كرامت و مائده آسمانى را دید) پروردگارش را خواند و گفت: پروردگارا! از جانب خود نسلى پاك و پسندیده به من عطا كن كه همانا تو شنونده دعائى.
درخواست فرزند ونسل پاك، سنّت و روش انبیاست. «هب لى... ذرّیة طیّبة»
👈 با نصب نرم افزار زیر با ما در این دوره ی تفسیر خوانی همراه شوید 👇
https://cafebazaar.ir/app/com.ghadeer.tafsirnour
⏺کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2
#شرح_صحیفه_سجادیه_انصاریان_دعا_8
#دعای_هشتم_صحیفه_سجادیه
دعای سیدالساجدین (علیه السلام ) در پناه بردن به خدا :
«1» اللَّهُمَّ إِنِّى أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَيَجَانِ الْحِرْصِ وَ سَوْرَةِ الْغَضَبِ وَ غَلَبَةِ الْحَسَدِ وَ ضَعْفِ الصَّبْرِ وَ قِلَّةِ الْقَنَاعَةِ وَ شَكَاسَةِ الْخُلْقِ وَ إِلْحَاحِ الشَّهْوَةِ وَ مَلَكَةِ الْحَمِيَّةِ
خدايا! به تو پناه مىآوريم، از توفان حرص و تندى و شدّت خشم و غضب ، و چيرگى #حسد و ناتوانى صبر، و كمى قناعت و ناسازگارى اخلاق، و پافشارى و سماجت شهوت و صفت تعصّب.
دعای #هشتم
#دعا_هشتم_1
#چيرگى_حسد
🙏کانال انس با #صحیفه_سجادیه
🆔 @sahife2