eitaa logo
سجده بر خاک
280 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
265 ویدیو
2 فایل
﷽ بیاد معلم شهید جواد مغفرتی با هدف نشر سیره شهدا و معارف اسلامی شادی ارواح مطهر شهدای عزیزمان صلوات ارتباط با مدیر : @ya_roghayeh63 💢 اینستاگرام 💢 https://www.instagram.com/seyed.morteza.bameshki63
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از سجده بر خاک
shahid_avini_zendegi_zibast_amma_shahadat_www_shiabooks_ir_.mp3
1.17M
🔺🔺🔺️ 🚩 زندگی زیباست اما... شهادت از آن زیباتر است... با نوای عرشی سید شهیدان اهل قلم شهید سیدمرتضی آوینی 💠 @sajdeh63
🚩 امام علی علیه السلام: هر گاه سخنی از شخصی سر زد و تو میتوانی برای آن توجیه خوبی بیابی، به آن گمان بد مبر 📚نهج البلاغه حکمت ۳۶۰ 💠 @sajdeh63
🚩 حیدر، عضو شورای روستا و بانی امور خیریه شده بود. برای لوله کشی آب روستا از مردم پولی جمع کرده بود و بعد از تمام شدن کار، ده تومان از آن باقی مانده بود. وقتی می خواست به جبهه برود، تصمیم گرفت آن ده تومان را به مردم پس بدهد. خنديدم و گفتم: " آخه این پول چه ارزشی داره که بخوای پس بدی؟ " با متانت خاصی گفت: "مال مردم از مردمه و استفاده اون در غیر جایی که مردم گفتند حرومه، پس باید به مردم برگرده. درست مثل خون می مونه، خون نجسه، چه یه بشکه باشه چه یه قطره." 💠 @sajdeh63
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚩 هر آنچه از خدا میخواهید با واسطه، از شهدا، در نماز اول وقت طلب کنید. 💠 @sajdeh63
🚩 مسئولیت شرکت تعاونی روستا را به عهده داشت. یک بار که پودر رختشویی مان تمام شده بود، رفتم تا از شرکت یک پودر بردارم. تا متوجه کارم شد با ناراحتی گفت: "حق نداریم بیشتر از سهم مان از شرکت برداریم." 💠 @sajdeh63
🚩 اول آبان سالروز شهـادت خلبـان نابغه‌ای که به دستور صدام پیکرش به دو نیـم شد... 💠 @sajdeh63
سجده بر خاک
🚩 اول آبان سالروز شهـادت خلبـان نابغه‌ای که به دستور صدام پیکرش به دو نیـم شد... #خلبان_شهید_سیدع
🚩 جوان ترین استاد خلبان نیروی هوایی ارتش ایران، دلاورمردی که شهادتش حکایت عجیبی دارد.... ▫️این شهید بزرگوار در ۲۵ سالگی استاد خلبان جنگنده F5 و در ۲۷ سالگی با درجه سرگردی جزو افسران ارشد نیروی هوایی ارتش ایران شد. سرلشکر خلبان عباس بابایی و سرلشکر خلبان مصطفی اردستانی از شاگردان تحت آموزش او بوده‌اند. ▫️در جریان دفاع مقدس و بمباران مواضع دشمن، اکثر تلمبه خانه‌ها و نیروگاههای برق عراق را از کار انداخته و طرح‌های عملیاتی وی هم سبب شده بود صادرات نفت عراق به صفر برسد. از این رو صدام جنایتکار به خون این شهید تشنه بود. ▫️سرگرد اقبالی در ۱ آبان ۱۳۵۹ در یک مأموریت برون‌مرزی به عنوان سرگروه با هدف بمباران یکی از سایت‌ های رادار عازم شهر موصل شد . دو فروند هواپیمای F5 پس از رسیدن به منطقه و عدم مشاهده هدف اول برای بمباران پادگان العقره در حوالی پایگاه هوایی کرکوک به عنوان هـدف دوم ، تغییر مسیر دادند. پس از بمبـاران این پادگان ، در راه بازگشت هواپیمای او مورد اصابت موشک قرار گرفت و در ۳۰ کیلومتری شرق موصل پس از اجکت سقوط کرد. ▫️پس از سقوط هواپیمای او و دستگیری استاد خلبان اقبالی، به دستور صدام و به دلیل ضربات مرگباری که این خلبان به نیروهای عراقی وارد آورده بود توسط یگانهای بعثی در محل استقرار نیروها، با طناب به دو جیپ بسته شده و بدنش را به دو نیـم کرده آنگاه نیمی را در گورستان محافظیه شهر نینـوا و نیمه ‌ی دیگر آن را در قبرستان زبیر شهر موصل به خاک سپردند. ▫️پس از ۲۲ سال و با پیگیری کمیته جستجوی اسرا و مفقودین و کمیته بین‌المللی صلیب سرخ، در پنجم مرداد سال ۸۱ بازمانده پیکر سید علی اقبالی دوگاهه به ایران بازگشت و در قطعه شهدای بهشت زهرا به خاک سپرده شد. 🌺" روحش شاد با ذکر صلوات "🌺 💠 @sajdeh63
🚩 هر کدام از شما یک شهــید را دوست خود بگیرد و سیره عملی و سبک زندگـی او را بکار ببندید ببینید چطــور رنگ و بوی شهدا را به خود می‌گیرید و خدا به شما عنایت می‌کند. 💠 @sajdeh63
🚩 مادر شهید صدرزاده در دیداری که با رهبر معظم انقلاب اسلامی داشتند از نذر حضرت عباس علیه السلام روایت کرد و گفت: مصطفی تقریبا ۳ سالش بود که در روز تاسوعا در روضه نشسته بودم که مصطفی جلو در با موتور تصادف کرد و گفتند که از دنیا رفته است. من همینطور که جلوی کتیبه های حضرت عباس علیه السلام نشسته بودم، گفتم یا حضرت ابوالفضل فرزندم را نذرتان کردم، نگهش دارید تا سرباز شما باشد. مصطفی در آن حادثه که قبل از اذان ظهر روز تاسوعا پیش آمده بود، زنده ماند و سالها بعد در روز تاسوعای سال ۹۴ دقایقی قبل از اذان ظهر به شهادت رسید. 💠 @sajdeh63
📢 هر روز یک صفحه قرآن بخوانیم 🔹 امروز؛ صفحه دویست و دو قرآن کریم سوره مبارکه التوبه 💠 @sajdeh63
🚩 مادرم موقع خواستگاری برای مصطفی شرط گذاشته بود که " این دختر صبح که از خواب بلند میشه باید یه لیوان شیر و قهوه جلوش بذاری و... خلاصه زندگی با این دختر برات سخته " اما خدا می داند که مصطفی تا وقتی که شهید شد، با اینکه خودش قهوه نمی خورد همیشه برای من قهوه درست می‌کرد. میگفتم: واسه چی این کار رو میکنی؟ راضی به زحمتت نیستم. میگفت: من به مادرت قول دادم که این کارها رو انجام بدم. همین عشق و محبت هایش را می دیدم که احساس می کردم رنگ خدایی به زندگیمان داده. 📚 افلاکیان، ج ۴ ص ۷ 💠 @sajdeh63