💠 حضرت محمد صلیالله علیه و آله:
🔹 في ذِكرِ صِفاتِ المُؤمِنِ: لا يَقبَلُ الباطِلَ مِن صَديقِهِ ، و لا يَرُدُّ الحَقَّ مِن عَدُوِّهِ .
🔸 در بیان صفات مومن: باطل را [حتّى] از دوستش نمىپذيرد و حق را [حتّى] از دشمنش انکار نمىكند.
📗 بحار الأنوار، ج ۶۷، ص ۳۱۰
#حدیث
➰➰➰🌺🌱🌼➰➰➰
@saleheinmaryam313114🌺
➰➰➰➰🌺🌱🌼➰➰➰
اللّھمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرج
💠امیرالمومنین علی (عليه السلام) :
🔸️لكُلِّ شَيءٍ زَكاةٌ وَ زَكاةُ العَقلِ احتِمالُ الجُهّالِ.
🔹️براى هر چيز زكاتى است و زكات خِرَد، تحمّل نادانان است.
📖 غرر الحكم، ح ۷۳۰۱
#حدیث
#عقل
➰➰➰🌺🌱🌼➰➰➰
@saleheinmaryam313114🌺
➰➰➰➰🌺🌱🌼➰➰➰
اللّھمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرج
🍁🍁🍃🍁🍁🍃🍁🍁🍃
#سوره_نساء ــ #آیه ۶۰
أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِمَآ أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَآ أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحَاكَمُوٓا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوٓا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ وَيُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُضِلَّهُمْ ضَلَالًا بَعِيدًا
آیا درباره كسانی كه گمان میكنند به آنچه بر تو و پیش از تو نازل شده ایمان آوردهاند، تأمّل و اندیشه نكردی، كه میخواهند [در موارد نزاع و اختلافشان] داوری و محاكمه نزد طاغوت برند؟ [همان حاكمان ستمكار و قاضیان رشوهخواری كه جز به باطل حكم نمیرانند،] در حالی كه فرمان یافتهاند به طاغوت كفر ورزند، و شیطان [با سوق دادنشان به محاكم طاغوت] میخواهد آنان را به گمراهی دوری [كه هرگز به رحمت خدا دست نیابند] دچار كند.
🍁🍁🍃🍁🍁🍃🍁🍁🍃
#تفسیر_قرآن
#سوره_نساء_آیه_شصت
🍁🍁🍃🍁🍁🍃🍁🍁🍃
💢(آيه ٦٠) #شأن_نزول:
💢يكى از يهوديان مدينه با يكى از مسلمانان منافق اختلافى داشت، بنا گذاشتند يك نفر را به عنوان داور در ميان خود انتخاب كنند، مرد يهودى چون به عدالت و بىنظرى پيامبر اسلام «صلّى اللّه عليه و آله» اطمينان داشت گفت: من به داورى پيامبر شما راضيم. ولى مرد منافق يكى از بزرگان يهود به نام «كعب بن اشرف» را انتخاب كرد و به اين ترتيب با داورى پيامبر اسلام «صلّى اللّه عليه و آله» مخالفت كرد. آيۀ شريفه نازل شد و چنين افرادى را شديداً سرزنش كرد.
🍁🍁🍃🍁🍁🍃🍁🍁🍃
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سوره_نساء_آیه_شصت
🍁🍁🍃🍁🍁🍃🍁🍁🍃
#تفسير: حكومت طاغوت:
💢اين آيه در واقع مكمّل آيۀ قبل است، زيرا در آنجا، مؤمنان را به اطاعت فرمان خدا و پيامبر و اولو الأمر و به داورى طلبيدن كتاب و سنّت دعوت نمود و اين آيه از اطاعت و پيروى و داورى طاغوت، نهى مىنمايد.
💢 قرآن مسلمانانى را كه براى داورى به نزد حكّام جور مىرفتند ملامت مىكند، مىگويد: «آيا نديدى كسانى را كه گمان مىكنند به آنچه (از كتب آسمانى) بر تو و بر پيشينيان نازل شده ايمان آوردهاند ولى مىخواهند طاغوت و حكّام باطل را به داورى بطلبند با اين كه به آنها دستور داده شده به طاغوت كافر شوند» (أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِما أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحاكَمُوا إِلَى الطّاغُوتِ وَ قَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ) .
💢سپس اضافه مىكند: «مراجعه به طاغوت يك دام شيطانى است و شيطان مىخواهد آنان را گمراه كند و به بيراهههاى دوردستى بيفكند» (وَ يُرِيدُ الشَّيْطانُ أَنْ يُضِلَّهُمْ ضَلالاً بَعِيداً) .
🍁🍁🍃🍁🍁🍃🍁🍁🍃
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سوره_نساء_آیه_شصت
➰➰➰🌺🌱🌼➰➰➰
@saleheinmaryam313114🌺
➰➰➰➰🌺🌱🌼➰➰➰
اللّھمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرج
#جرعه_ای_از_نهج_البلاغه
#حکمت_های_نهج_البلاغه
حکمت162
با کمى دقت معلوم مى شود که آثار قابل ملاحظه اى مى تواند داشته باشد از جمله:
۱. عدم توانایى طرف مقابل بر تحمل آن سرّ; همان گونه که در مورد ائمه هدى(علیهم السلام) و مطالب مربوط به مقامات آنها یا معارف خاص الهى در احادیث دیده مى شود و همان گونه که در داستان خضر و موسى در قرآن مجید آمده که خضر ـ آن مرد الهى ـ به موسى گفت: «تو توانایى تحمل بعضى از کارهاى مرا ندارى».
۲. گاه مکتوم بودن سرّ به نفع مردم است; مثل این که شب قدر به صورت سرّى در آمده و سبب مى شود که مردم در لیالى مختلف به امید درک شب قدر به در خانه خدا بروند و یا پنهان بودن زمان عصر ظهور تا قیام قیامت که سبب آمادگى مداوم مردم مى شود و همچنین مکتوم بودن پایان زندگى انسان ها.
۳. گاه مى شود افشاى سرّ سبب سوء استفاده دشمن مى گردد و کارى که ممکن است به سادگى انجام گیرد بسیار پیچیده و پرهزینه مى شود همان گونه که در مورد مستور ماندن زمان حرکت لشگر اسلام براى فتح مکه در تاریخ اسلام ثبت شده است.
۴. گاه افشاى سرّ سبب برانگیخته شدن حسادت ها مى گردد و براى پرهیز از آن چاره اى جز پوشانیدن آن نیست. همان طور که در حدیثى از رسول اکرم(صلى الله علیه وآله)مى خوانیم: «اسْتَعِینُوا عَلَى أُمُورِکُمْ بِالْکِتْمَانِ فَإِنَّ کُلَّ ذِی نِعْمَه مَحْسُودٌ».
۵. پرهیز از توقعات بیجا; گاه مى شود اگر مردم از امکانات فرد خاصى، با خبر شوند توقعات بیجا و بیش از حد از او داشته باشند و او را در تنگنا قرار دهند به همین دلیل سرّ خود را مى پوشانند.
۶. پرهیز از کارشکنى ها; گاه مى شود انسان براى کار مثبتى نقشه کشیده و اگر آن را فاش کند گروهى به هر دلیل مشغول کارشکنى مى شوند، از این رو چاره اى جز کتمان آن سرّ نیست تا زمانى که به ثمر برسد و خود را نشان دهد.
۷. پرهیز از آبروریزى افراد; بسیار مى شود اسرارى نزد انسان است که اگر بازگو کند آبروى افراد آبرومندى که زمانى گرفتار لغزشى شده اند مى ریزد و یا سبب شماتت دشمن نسبت به خود انسان مى شود، زیرا مصیبتى به انسان رسیده که اگر آن را مکتوم دارد یک مصیبت است و اگر آشکار کند مصیبت شماتت دشمنان به آن افزوده مى شود، همان گونه که شاعر مى گوید: مگوى اندوه خویش با دشمنان *** که لا حول گویند شادى کنان
۸ . پرهیز از ریاکارى; گاه انسان خدماتى به افرادى کرده که اگر آن را افشا کند بیم ریاکارى دارد. در این صورت، سرّ را مکتوم مى دارد که به اخلاص خویش کمک کند.
۹. پرهیز از کارهاى عجولانه; گاه انسان سرّى دارد که اگر عجله در افشاى آن کند ممکن است به نتیجه نرسد ولى هر گاه براى مطالعه و تحقیق بیشتر آن را مکتوم دارد و در فضاى آرامى به نتیجه برساند به نفع اوست.
۱۰. پرهیز از وحشت افراد کم ظرفیت; بسا حوادث تلخى ممکن است براى جامعه اى در پیش باشد که اگر مسئولین آن را فاش کنند، بسیارى از افراد وحشت زده مى شوند از این رو آن را مکتوم مى دارند تا آرامشى در کار باشد و یا شخصى مبتلا به بیمارى خطرناکى شده، طبیب آن را به او نمى گوید تا آرامش خود را از دست ندهد.
از اینجا روشن مى شود این که امام(علیه السلام) در این گفتار حکیمانه مى فرماید: «هر کس سرّ خود را بپوشاند اختیارش به دست اوست» تا چه اندازه داراى فلسفه هاى گوناگون و مثبت است.
➰➰➰🌺🌱🌼➰➰➰
@saleheinmaryam313114🌺
➰➰➰➰🌺🌱🌼➰➰➰
اللّھمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرج
شرح دعای سی و پنجم صحیفه سجادیه فراز اول و دوم
الْحَمْدُلِلَّهِ رِضًى بِحُكْمِ اللَّهِ،شَهِدْتُ أَنَّ اللَّهَ قَسَمَ مَعَايِشَ عِبَادِهِ بِالْعَدْلِ،وَأَخَذَعَلَى جَمِيعِ خَلْقِهِ بِالْفَضْلِ
خدا را ستایش،به خاطر خشنودی به حکم تقدیرخدا نسبت به تمام موجودات؛گواهی میدهم که خدا آنچه را وسیله زندگی و معاش است،بین بندگانش به عدالت تقسیم کرد؛و نسبت به تمام بندگانش راه احسان پیش گرفت.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ،وَلَاتَفْتِنِّي بِمَا أَعْطَيْتَهُمْ،وَلَاتَفْتِنْهُمْ بِمَا مَنَعْتَنِي فَأَحْسُدَ خَلْقَكَ،وَأَغْمَطَ حُكْمَكَ
خدایا!برمحمّد و آل محمد درود فرست و مرا به آنچه به بندگانت عطا کردی امتحان مکن و ایشان را به آنچه از من منع کردهای میازمای؛تابه بندگانت حسد ورزم و حکم و فرمانت را سبک انگارم.
رضا به قضا و قدر و حكم الهى در همه امور
زمانى كه بنده از طريق آيات قرآن و روايات و انديشه در نظام هستى و واقعيتهاى آفرينش به وجود مقدس حضرت حق معرفت پيدا كرد، اين معنا براى او همچون خورشيد وسط روز روشن مىشود كه به وجود آمدنش در اين صحنه با عظمت خلقت و شكل و قيافهاش، و آنچه به عنوان روزى از طريق حلال و از مسير پاك برايش مقدر شده، و حكم حضرت محبوب در تمام زمينههاى حيات اعم از مادى و معنوى به مصلحت و خير و سعادت او جارى گشته، و اندازهگيرىهاى امور نسبت به او به اراده ازليّه و ابديّه او در حالى كه بر وفق رحمت و لطف است حاكم گشته، به مقام رضاى از دوست مىرسد، و نسبت به وضع خود در آن حدودى كه مربوط به حضرت معبود است كمال خوشحالى و انبساط و شادى و نشاط و رضا را از ذات قلب و سويداى دل لمس مىكند.
عبد وقتى به اين معنا معرفت پيدا كند كه آنچه در دار وجود است تجلّى علم و عدل و حكمت و رحمت و ربوبيّت و لطف و كرامت است؛ چرا به اين همه واقعيّت رضا ندهد؟
بنده وقتى خود را محصول اراده او حس كند، و پدر و مادر خويش را جلوه عنايت او بداند، و دنيا را سفره خانه لطف دوست مشاهده كند، و كم و زياد امور مادّى را از طريق مشروع عين عنايت او ببيند چرابه داده حق رضا ندهد، و گره در چهره بيندازد؟!
عبد وقتى خود را مملوك مولايش بداند، و مولايش را وجودى بى نهايت در بى نهايت لطف و رحمت مشاهده كند، و بداند كه در كلّ خانه هستى احدى همچون حضرت حق علاقه به عبد ندارد، و كسى مانند او مصلحت انديش بنده نيست، و وجودى همانند او خير دنيا و آخرت و سعادت امروز و فرداى او را نمىخواهد، در هر شأن و مقامى كه باشد، چه در ناز و نعمت و چه در بلا و طوفان، چه در خوشى و عافيت و چه در مرض و رنج، و چه در وسعت رزق و چه در تنگى رزق، در عين رضا و خشنودى، به محضر مبارك محبوب عرضه مىدارد:
حقيقت رضا
رضاى عبد از حق به اين است كه اختيار خويش از ميانه بردارد، يعنى راضى به هر چه خداى عزّ و جلّ در حق او انجام دهد؛ باشد چه امرى كه محبوب بنده است مانند بسط رزق و سلامت جسم، و چه امرى كه مكروه عبد است مانند امر به انفاق و شركت در جهاد و تحمل رنج و بلا در راه او.
از رسول بزرگوار اسلام(ص) روايت شده:
اول مطلبى كه خداوند در لوح به قلم قدرت نوشت اين بود: همانا من پروردگار عالمم، جز من معبودى نيست، هر كس به قضا و حكم من رضا ندهد، و نعمتهايم را شكر نكند، و بر بلا و آزمايشهايم صبر ننمايد، پس خدائى غير من را طلب كند.(۱)
آرى، برابر اين روايت عرشى و جملات ملكوتى، هر كس خدا را بخواهد بايد به داده او راضى باشد، و بر نعمتش شكر كند. و بر بلايش صبر نمايد.
اينكه اول حقيقتى كه بر لوح نقش مىبندد رضا به قضاست؛ دليل بر عظمت اين مسئله و رفعت اين حقيقت و بلندى جايگاه اين مقام است.
اضطراب نسبت به كرده حق، و ناخشنودى از قضا و حكم او چه در امور مادى و چه در امور معنوى نشان نزاع عبد با مولاست، و نزاع عبد با مولا دليل بر دورى عبد از مولا و عدم معرفت بنده به حضرت حق است.
بنده بايدبداندكه نسبت به مصالح خويش و علل سعادت وسلامت خودجاهل است،و آنكه درحق او قضا وقدر مادى و معنوى دارد علم بىنهايت در بىنهايت است،وجاهل را نسزدكه با عالم،بدون منطق و دليل،به منازعت برخيزد،كه منازعه عبدبامولابه عصيان ومعصيت كشد،و عصيان و معصيت،عبد را از نظر رحمت حق بيندازد
آن كه راضى به كرده حق درباره خويش است،تجلّى گاه معرفت و بصيرت است،وبا حضرت محبوب داراى معيّت مىباشد،و چون اهل معرفت و داراى مقام معيّت است درراه رضاى او بلاى هر دو عالم تحمل كند،واندكى باك به خود راه ندهد.
آنكه اختيارخويش براختيار مولاانتخاب كند، ازمقام معرفت ومعيت دور است وآن چنان مبتلاى به ضعف نفس و ناتوانى روح،كه در راه حضرت دوست طاقت و تحمّل ذرهاى بلا و رضا به داده او ندارد!
ادامه در پست بعدی
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
#صحیفه_سجادیه
#شرح_دعای_سی_پنجم_فراز_اول_دوم
➰➰➰🌺🌱🌼➰➰➰
@saleheinmaryam313114🌺
➰➰➰➰🌺🌱🌼➰➰➰
اللّھمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرج
رضا به اين است كه آنچه ازدوست مىرسد نيكوبينى؛چنانكه امام حسين (ع)وقتى كه درگودال قتلگاه بابدن مجروح و درشدت تشنگى افتاده بود،ودرمقابل خود۷۱بدن قطعه قطعه مىديدكه هريك از اولياى خاص الهى بودند،وباگوش خويش صداى ضجه وناله اهل بيت را مىشنيد،صورت به خاك گذاشت واز صميم قلب با شورى عاشقانه به درگاه دوست چنين زمزمه كرد: آنچه ازجانب توبه من رسيده،چنان نيكو وزيبامىبينم كه نسبت به آن دركمال خشنودى ورضايم،وبرامتحانت صابر ودر برابر امرت تسليم،كه مرامعبودى و محبوب و معشوقى جزتو نيست!(۲)
وچنانكه خواهر باكرامتش در پاسخ زاده مرجانه به وقتى كه از آن حضرت پرسيد كار خدا را با خاندانت چگونه ديدى؟
فرمود:جز زيبائى چيزى نديدهام!(۳)
مقام رضا در قرآن
﴿رَضِىَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ اولئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلَآ إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ همالمفلحون﴾«4»خدا ازآنان خشنود است وآنان هم از خدا خشنودند.اينان حزب خدا هستند،آگاه باش كه بىترديدحزب خدا همان رستگارانند.
﴿رَضِىَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوْا عَنْهُ ذلِكَ لِمَنْ خَشِىَ رَبَّهُ﴾«5»خدا از آنان خشنود است و آنان هم از خدا خشنودند؛اين[پاداش]براى كسى است كه از پروردگارش بترسد.
مقام رضا در روايات
حضرت امام زينالعابدين(ع) مىفرمايد:
كسى كه برحسن اختيارى كه ازجانب حق نسبت به او صورت گرفته تكيه كندتمناى حالى غيرازحالى كه حق براى وى خواسته نمىكند.(۶)
حضرت علی(ع)مىفرمايد:رضاى از حق چه دوست و همنشين خوبى است.(۷)
حضرت صادق(ع)مىفرمايد:سرآغازطاعت خداوند رضا به كرده حق است در آنچه كه عبدآن را دوست دارديا ازآن ناراحت است.۸
حضرت زينالعابدين(ع)فرمود:راضى بودن به قضاى ناخوشايند خداوند، از بالاترين درجات يقين است.(۹)
حضرت امام باقر(ع)در تفسير آيه۶۵سوره نساء میفرماید:به پروردگارت سوگندكه آنان مؤمن حقيقى نخواهندبود،مگرآنكه تو رادرآنچه ميان خود نزاع واختلاف دارندبه داورى بپذيرند.
مىفرمايد:منظور تسليم ورضا و قناعت به قضاى الهى است.«11»
رسول حق(ص)مىفرمايد:از جبرئيل معناى رضا را پرسيدم گفت:راضى بر آقا و مولاى خودخشم نمىگيردچه دنيا از چجانب مولا به اوبرسدچه نرسد،وصاحب مقام رضابه عمل اندك براى خودش خشنود نيست۱۲
حضرت صادق(ع)مىفرمايد:داناترين مردم به حضرت معبود خشنودترين آنان به قضاى الهى است.(۱۳)
امام على(ع)مىفرمايد:ريشه رضا اطمينان نيكوداشتن به حضرت حق است.(۱۴)
ونيز مىفرمايد:رضا ميوه يقين است.(۱۵)
رسول اللّه(ص)فرمود:درقلب ازحضرت حق نسبت به تمام امورى كه براى شماخواسته خشنودباشيدتابه ثواب او در روز فقر و تنگدستى دست يابيد.(۱۶)
امام على(ع)فرمود:هر كس راضى به قضا نباشد،ناسپاسى وارد دينش شده است۱۷
مقام رضا در نزد عرفا
بعضى ازعرفا،رضاى از حق را به اين میدانند كه اگرمولا عبد راجاودانه درجهنم جاى دهد چون خواست اوست به اين خواسته راضیتر باشدازرضاى كسى كه به بهشت رفته است!
رضاى از حق،آرامش قلب است دربرابر مسئوليتهائى كه حق به عبد واگذار كرده اين آرامش باعث تسليم اعضا و جوارح به احكام مولاست.
رضا خشنودى دل است به تلخى قضا،كه در فضاى اين رضا،عبدبلارا نعمت بيندو نعمت را از منعم،پس ديده از نعمت بردارد و به ديدار منعم خوشحال و شاد وراضى گردد.
رضااين است كه به اين معنايقين جزمى پيداكندكه حضرت محبوب براى من اختيار نكردمگرآنچه بهتر و نيكوتر است،يعنى تصرف مالك كه حضرت حق است در مملوك كه عبد مىباشدتصرفى حكيمانه و عالمانه و عاشقانه است،وبر وى هيچ اعتراضى نيست.
رضااين است كه عبد اين معنى را لمس كندكه حق تعالى ايمان را كه اصل همه خوبىهاست به من عنايت فرموده،بنابراين آنچه بامن كند چيزى جزامتحان ومحكم كردن پاى ايمان،ورساندن من به مقام قرب نيست،واين جز شادى خشنودى ندارد.
وقتى رضابه حكم حق درقلب عبدتجلى کرد وآيات قرآن و روايات راباعقل و انديشه لمس نمود،جائى براى پريشانى دل نسبت به آنچه از عنايات مادى حق در دست ديگران است نمىماند،ومقام رضا و توجه به اين حقيقت كه تقسيم روزى بر اساس عدل است،محلى براى رشك وحسد نسبت به مردم نمىگذارد،وموقفى براى خوارشمردن قضا وقدر الهى بجا نمىماند.
پی نوشت ها:
۱.فيض القدير:4/ 617
۲.موسوعة الامام على بن ابى طالب(ع)فى الكتاب والسنة والتاريخ7/ 248
۳.اللهوف:۱۶۰
۴.مجادله(58):22 ۵.بيّنه(98):8
۶.تحف العقول:234 ۷.تحف العقول:202
۸.بحارالأنوار:68/ 139،باب63،حديث 28
۹.بحارالأنوار:68/ 152،باب63،حديث60
۱۰.نساء(4):65
۱۱. المحاسن:1/ 271،باب37،حديث364
۱۲.معانى الاخبار:261،حديث1
۱۳. وسائل الشيعة:3/251،باب75،ح3546
۱۴.غررالحكم:198،حديث3927
۱۵.غرر الحكم:103،حديث1823
۱۶.بحارالأنوار:79/ 143،باب18،ذيل حديث 26
۱۷.غرر الحكم:103،حديث 181
ادامه دارد...
#صحیفه_سجادیه
#شرح_دعای_سی_پنجم_فراز_اول_دوم
➰➰➰🌺🌱🌼➰➰➰
@saleheinmaryam313114🌺
➰➰➰➰🌺🌱🌼➰➰➰
اللّھمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرج
80.PDF
36.44M
فایل کتاب مسئله حجاب
#پی_دی_اف_مسابقه
حوزه مقاومت بسیج حضرت مریم (س) برگزار می کند
مسابقه کتابخوانی فقط فقط ویژه بسیجیان حوزه مقاومت بسیج حضرت مریم (س) شهرستان زنجان
مهلت ارسال پاسخ تا ۱۹ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲
لطفا پاسخ های صحیح خود را با توجه به متن کتاب که به پیوست بارگزاری شده است به آیدی زیر ارسال نمایید.
@yazeinab3131114
#مسابقه
#پویش_کتابخوانی
#هفته_عقیدتی
➰➰➰🌺🌱🌼➰➰➰
@saleheinmaryam313114🌺
➰➰➰➰🌺🌱🌼➰➰➰
اللّھمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرج