بسم الله
#احرام_حج #اسرار_حج #باطن_حج
معارف زیارت #بیت_الله_الحرام و #لقاء_الامام (۱)
🔸
🕋 امام سجاد (علیه السلام) در راستاي نظر به باطن مناسک حج از شبلي مي پرسند:
آيا به «ميقات» فرود آمدي و جامه هاي دوخته را از تن درآوردي و غسل کردي؟
- شبلي گفت: آري.
امام (علیه السلام) فرمود: آن گاه که به ميقات فرود آمدي و جامه هايت را درآورده و «غسل احرام» کردي و خواستي «لباس احرام» بپوشي آيا چنين نيت کردي که «لباس گناه» را نيز از خويشتن دورگرداني و «جامه اطاعت خداوند» را در برکني؟
- شبلي گفت: نه!
امام(علیه السلام) فرمود: آن هنگام که جامه هاي دوخته را از تن بيرون مي آوردي، آيا قصد کردي که از ريا و نفاق و امور شبهه ناک نيز به درآيي؟
- شبلي گفت: نه!
امام (علیه السلام) فرمود: هنگامي که آلودگي هاي بدن خويش را با غسل مي زدودي، آيا در اين انديشه بودي که خويشتن را نيز از رذيلت ها و گناهان بشويي؟
- شبلي گفت: نه!
امام (علیه السلام) فرمود: پس، نه به ميقات فرود آمده اي و نه از لباس دوخته جدا شده اي و نه غسل کرده اي! (چون شبلی با انجام ظاهر اعمال نظر به باطن آن ها نداشته است).
🌐 منبع:
آيتالله جوادي، صهباي حج، ص ۴ ـ ۳۴۳.
🔸
@Salehy @Salehi786
بسم الله
رابطه #حج و #امام
#احرام_حج #اسرار_حج #باطن_حج
معارف زیارت #بیت_الله_الحرام و #لقاء_الامام (۲)
🔸
🕋 امام باقر (عليه السلام) در توضیح آیۀ «قَدَّرْنا فِيهَا السَّيْرَ سِيرُوا فِيها لَيالِيَ وَ أَيَّاماً آمِنِينَ» (سبأ، ۱۸) میفرماید:
«ذلِكَ مَنْ خَرَجَ مِنْ بَيْتِهِ بِزَادٍ وَ رَاحِلَةٍ وَ كِرَاءٍ حَلَالٍ يَرُومُ هَذَا الْبَيْتَ عَارِفاً بِحَقِّنَا يَهْوَانَا قَلْبُهُ كَمَا قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ : "فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ" وَ لَمْ يَعْنِ الْبَيْتَ فَيَقُولَ إِلَيْهِ فَنَحْنُ وَ اللَّهِ دَعْوَةُ إِبْرَاهِيمَ (ع) الَّتِي مَنْ هَوَانَا قَلْبُهُ قُبِلَتْ حَجَّتُهُ وَ إِلَّا فَلَا»
🔻(اين آيه در حق كسى است كه با توشه و مركب و كرايه حلال به قصد زيارت كعبه از خانهاش بیرون آيد، درحالیکه حق ما را میشناسد و قلب او مشتاق ماست؛ همانگونه که خدا عزوجل [از قول ابراهیم.ع] فرموده: «پس دلهای گروهی از مردم را بهسوی آنان علاقهمند و متمایل کن». مقصود زيارت كعبه نبود، وگرنه میفرمود: «اليه» (بهسوی آن). پس به خدا سوگند که ماييم دعاى ابراهيم (عليه السلام) كه هر كه دلش مشتاق ما گردد، حج او پذيرفته است، و اگر چنین نشود، حجش مقبول نیست).
🔸 از امام صادق نیز روایت شده که فرمودند: «خداوند دلهای مردم را بهسوی ما متمایل کرده است».
🔻 در زیارت جامعه کبیره نیز میخوانیم: «مَنْ أَرَادَ اللَّهَ بَدَأَ بِكُمْ وَ مَنْ وَحَّدَهُ قَبِلَ عَنْكُمْ وَ مَنْ قَصَدَهُ تَوَجَّهَ بِكُمْ»
(هركه آهنگ خدا كند، بهوسيله شما آغاز میكند و هركه او را به يكتايى پرستد، طريق توحيدش را از شما مىپذيرد و هركه قصد حق كند، به شما توجه مینمايد).
🔻امام باقر (علیه السلام) در روایتی دیگر میفرماید: «تَمَامُ الْحَجِ لِقَاءُ الامَامِ» (اکمال حج، دیدار امام است). در دوران غیبت نیز، امام عصر (ارواحنا فداه) در آنجا حضور دارد، اما از دیدگان آلودۀ ما پنهان است؛ بنابراین در هنگام بهجاآوردن اعمال حج، نیّت کنیم که خدایا، در تمام این اعمال، شوق دارم که به لقای امام برسم، تا او دستم را بگیرد و بهسوی تو آورد.
🔻روزی امام باقر (علیه السلام) به مردمی که گرد کعبه طواف میکردند نگاه کردند و فرمودند: در دوران جاهلیت نیز همینطور طواف میکردند [و طواف اینان مزیتی بر طواف جاهلیت ندارد] اما به اینها امر شده که گرد کعبه طواف کنند و سپس بهسوی ما آیند و ولایت و مودتشان را به ما اعلام کنند و یاری خود را به ما عرضه نمایند»
(نماز پشت مقام ابراهیم بعد طواف، اشاره به اقتدا به امام است).
یعنی اگر کسی پس از طواف، به محضر امام نرسد، حقیقت حج برای او محقق نمیشود.
🔻 در روایتی دیگر، ابوحمزه ثمالی از امام باقر (علیهالسلام) نقل کرده که ایشان فرمود:
«إِنَّمَا أُمِرُوا أَنْ يَطُوفُوا بِهَذِهِ الْأَحْجَارِ ثُمَّ يَأْتُونَا فَيُعْلِمُونَا وَلَايَتَهُم»
(مردم امر شدهاند که به دور این سنگها (کعبه) طواف کنند و پس از آن بهسوی ما بیایند و ولایتداشتنِ خود را به ما اعلام کنند). یعنی اعلام کنند که ما مطیع شما هستیم. چنین حجی است که با حج مردم جاهلیت تفاوت دارد. این آمدن به حج، بهمعنای بیعت با امام (عليه السلام) است و توحید را محقق مینماید. هنگامی که به ما امر میکنند که پس از طواف، به محضر امام برویم، به این معناست که امام حضور دارد. اگر انسان، حج را پیمانی دوباره با امام زمانش ببیند، با شوق بسیار عازم این سفر میشود و برکات بیشتری نصیب خود مینماید.
🔸 ابنعباس نیز درباره آیۀ "فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ" از پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) روایت میکند که فرمودند:
«هِيَ قُلُوبُ شِيعَتِنَا تَهْوِي إِلَى مَحَبَّتِنَا»
(منظور دلهای شیعیان ماست که بهسوی محبت ما متمایلند).
🙏بنابراین در هنگام ظهور حضرت ولیعصر (ارواحنا فداه) و ندای ملکوتی آن حضرت، حقیقت حج و عرضه نصرت آشکار، و این بیعت محقق میشود. کسانی که از قبل، خود را آماده بیعت کردهاند، بهسرعت به محضر ایشان میرسند.
🌐 منبع:
صحبت های #استاد_عابدینی در برنامه سمت خدا، سیره تربیتی حضرت ابراهیم (عليه السلام)
🔸
@Salehi786 @SalehiBooks
هوالحکیم🌷محمّدحسین صالحی
🔸عن فاطمة الزهرا (سلام الله علیها): «لقد قال رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم) : " مَثَلُ الْإِمَا
بسم الله
🔸رابطه #حج و #امن_بودن در پرتو #مقام_ولایت
#استاد_عابدینی
#احرام_حج #اسرار_حج #باطن_حج
معارف زیارت #بیت_الله_الحرام و #لقاء_الامام (۳)
🔸
🕋 خدای سبحان در قرآن مجید میفرماید:
«وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَ أَمْنًا وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقَامِ إِبْرَاهِيمَ مُصَلًّى وَ عَهِدْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَ إِسْمَاعِيلَ أَنْ طَهِّرَا بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَ الْعَاكِفِينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ» (بقره، ۱۲۵)
«و [یاد کنید] هنگامی که ما این خانه [کعبه] را برای همه مردم، محل گردهمایی و جای امن و امان قرار دادیم؛ و [فرمان دادیم:] از مقام ابراهیم، جایگاهی برای نماز انتخاب کنید. و به ابراهیم و اسماعیل سفارش کردیم که خانهام را برای طوافکنندگان و اعتکافکنندگان و رکوعکنندگان و سجدهگزاران [از هر آلودگی ظاهری و باطنی] پاکیزه کنید».
🔻 کلمه «مَثَابَة» بهمعنای محل رجوع است. درحقیقت، انسانها از مقام «عندالله» هبوط کردهاند و پایین آمدهاند و برای بازگشت به آن مقام رفیع، باید از مسیر بیتالله الحرام به آن مقصود برسند. بههمیندلیل، برخی این تعبیر را آوردهاند که «مَثَابَة» بهمعنای بازگشت به فطرت است؛ روایاتی که میفرمایند: «وقتی کسی به حج میرود و برمیگردد، گناهانش میریزند، و مانند روزی است که از مادر متولد شده است» میتواند ناظر به همین معنا باشد؛ یعنی به فطرت خود بازگشته و از غفلتها و کثرتها دور شده است. (ثوابالاعمال، ص۴٨)
🔸
🕋 کعبه برای «توحید محض فطری» پایهگذاری شد.
خداوند در قرآن کریم میفرماید: «وَ إِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِيمَ مَكَانَ الْبَيْتِ أَنْ لَا تُشْرِكْ بِي شَيْئًا وَ طَهِّرْ بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَ الْقَائِمِينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ» (حج، ۲۶)
«و [یاد کن] هنگامی را که جای خانه [کعبه] را برای ابراهیم آماده کردیم، [و از او پیمان گرفتیم] که هیچچیز را شریک من قرار مده، و خانهام را برای طوافکنندگان و قیامکنندگان و رکوعکنندگان و سجدهکنندگان، پاک و پاکیزه گردان»؛
🔻یعنی پس از مشخصشدن مکان کعبه، مهمترین مسئله این است که ابراهیم (علیه السلام) با طهارت کامل اینجا را بنا کند. یعنی برای اینکه این مکان، خانه توحید باشد، هم در جا یابی و هم در بنا و هم در کسی که میخواهد طواف بر آن بکند و هم در مناسکی که بر آن است، نباید هیچ مرتبهای از مراتب شرک در وجود ابراهیم خلیل (علیه السلام) باشد.
البته ابراهیم(ع) از مخلَصین بود و از این مراتب عبور کرده بود؛ اما معنای «أَنْ لَا تُشْرِكْ بِي شَيْئًا» این است که هیچ شرکی نباید بهسمت تو بیاید؛ زیرا شرک، قرین نجاست است و مراتب شرک و نجاست، در مقابل مراتب توحید و طهارت قرار دارند. قرآن میفرماید: «إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ» (توبه، ۲۸) «جز این نیست که مشرکان، ناپاکند».
🔻 اگر انسان بهسمت نماز میرود، درحقیقت، بهسمت طهارت و توحید میرود و از نجاست و شرک دور میشود؛ بههمیندلیل، هم برای نماز و هم طواف کعبه باید وضو گرفت، تا طهارت ظاهری نیز رعایت شود. در اینجا میفهمیم که خدای سبحان چقدر در احکامش ملاطفت کرده و ما را از راه محسوس بهسوی توحید عمیق میکشاند.
[در ابتدای احرام حج نیز خداوند متعال با امر بر تلبیه واجب نموده که از شرک دوری بجوییم و در اجابت دعوت الهی در دعوت ابراهیم (ع) میان مردم بگوییم «لبیک، اللهم لبیک، لبیک لا شریک لک لبیک، ...»، و با این لبیک بر توحید و دوری از شرک به احرام حج درآییم.]
[به بیان قرآن «إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيم» (لقمان، ۱۳) «همانا شرک، به تاکید، ظلمی عظیم است»، پس کسی که طهارت کامل از تمام مراتب شرک بیابد، از تمام مراتب ظلم پاک شده، و هم خودش در امان الهی و مقام امن قرار گرفته، و هم انسانها در ارتباط با او احساس امنیت و آرامش میکنند]
🔻 کعبه میتواند بیشترین اثر را در وجود مشرکان بگذارد، و آنان را از شرک جلی خارج نماید؛ چراکه بهتصریح قرآن: «مَثَابَةً لِلنَّاسِ» است؛ یعنی محل رجوع برای تمام مردم است، نهفقط مؤمنان. البته کعبه برای مؤمنان اثر دیگری دارد و آن این است که مراتب شرک خفی را از وجودشان خارج میکند و مراتب توحیدی را در آنان ایجاد کرده، تقویت مینماید.
🔻 پس در آیه، کلمه «لِلنَّاسِ» به این نکته اشاره دارد که کعبه برای تمام مردم، هم محل رجوع است و هم نفع دارد و هم امنیت.
اما آیا این امنیت، امنیت تکوینی است یا تشریعی؟
قطعاً «امینت تشریعی» است؛ یعنی خداوند آنجا را امن قرار داده و اگر کسی به آنجا پناهنده شد، کسی حق ندارد به او تعرض نماید. مگر اینکه جزو استثناها باشد؛ مثلاً پیمانهایی را شکسته باشد، یا خودش تعدیهایی کرده باشد. خداوند دستور تشریعی در محرمات حج داده که حتی «امنیت حیوانات و گیاهان» آنجا نیز مورد تعرض قرار نگیرد.
بسم الله
#شمس_جمال_علی(علیه السلام) در #کعبه
#احرام_حج #اسرار_حج #باطن_حج
معارف زیارت #بیت_الله_الحرام و #لقاء_الامام (۴)
🔸
🌷صبح ازل دمید. رحمت حق نازل گردید.
کعبه را اولین زمین در محل خلقت آدم کرد، و در روز #دحو_الارض از آب بالا نمود.
انسان از اعلا علیین پای در اسفل السافلین زد.
🌷 روحِ مفطور به «توحید محض» از مقام سجدهگاه ملائک هبوط کرد، و توجه انسان از عالم فوق عرش نزول کرد تا به دامنِ بدنِ زمینی اش رسید و زمین را آغاز زندگی دید.
🌷 روح، همان خلیفهی خدا از عالم قدس -که محو ذات لایتناهی الهی بود- به جعل الهی پایگاه خلافتش در زمین قرار گرفت، تا آن مقام نامتناهی و منیع را در تمام گسترهی هستی از عالی ترین تا پایین ترین، از عرش تا فرش، آشکار کند.
🌷 ما آمدیم آنگاه که دو سر حلقه هستی را بههم پیوستیم، و زندگی را در زمینِ خاکی از محل «توحید محض الهی» در کعبه، با نگاه به زندگی آسمانی در جذبهی اسماءالهی در چهار رکن توحیدی کعبه آغاز کردیم.
🕋 رجوع هر روز ما در هر نمازی که رو به کعبه ایم، رو به آغازِ پاک زندگی آسمانی ما در زمین است. تازه شدن با برگشت به فطرتِ بکر و ناب و خالصِ آغازین ماست. حالِ آن نوزادیست که در آغاز تولدش، بکر و تازه در زمین هم محو جمال خداست.
🕋 و نه فقط در نماز های واجب و مستحب روی به آغازِ خویش در کعبه ایم، که ما این قبلهی بازگشت به ذاتِ پاکِ خویش را در هر لحظه ای جستجو میکنیم. هر جایی که مینشینیم دوست داریم رو به قبله باشیم و کعبه را ببینیم؛ حتی در سفرهی غذایمان هم روی به قبله ایم، و در هنگام خواب هم در جهتِ قبله آرام میگیریم و صورتمان را رو به قبله می کنیم تا روحمان متوجه بازگشت به خدایش باشد.
🕋 ما از کعبه رحمت خدا را یافته ایم. خداوندِ رحمان و رحیم، هم زمینِ خاکیِ کعبه را، به رحمانیّت، محل تسکین و مسکن آغازینِ ما در نزول به زمین نمود، و هم آسمانِ عرشی کعبه را، به رحیمیّت، محل تسکین و مسکن روحانی ما در صعود به سوی خویش قرار داد.
🕋 ما رو به سوی کعبه میرویم و خدای را در حقیقت عِلویِ کعبه ملاقات می کنیم. پس به هنگام احتضار هم گامهای ما رو به سوی کعبه خواهد بود، و به هنگام بازگشتِ بدنمان به خاک هم رویِ صورتمان رو به سوی قبله می شود، تا روحِ ما هم مقصد خویش را در حریمِ آسمانِ عرشی کعبه بیابد، و رو به سوی عالیترین جایگاهش در همان مقام نامتناهی نزد «ذات علیّ اعلی» صعود نماید.
🕋 ای انسانِ آسمانی، کعبه را سکوی پرواز به سوی حقیقتِ عالیِ خویش ببین، که اگر قدسیان مولودِ کعبه را به اسمِ اعظم الهی «علی» نامیدند میخواستند عالیترین انسانِ آسمانی را در نقطهی قبله آشکار کنند تا تمام ما رو به سوی او آسمانی زیستن در زمین را تجربه کنیم و همه ما خویشتن را در مدار علی (علیه السلام) به اعلی علیّین متصل نماییم.
🕋 کعبه را که از نگاه آسمان ببینی نقطهای است در مرکز میان حلقه های دایره طواف کنندگان.
همه در گردش بر این مرکز دایره هستی رو به سوی نقطه آغاز و پایانِ خویش میکنند و با لسانِ حقیقتِ نقطهی کعبه در زبان مولا علی (علیه السلام) میگویند: "خویشتن را از خدا و به سوی خدا میبینیم"، که «إِنّا لِلّهِ وَ إِنّا إِلَيْهِ راجِعُون».
[ اشاره به شأن نزول آیه در (۱) ]
🕋 مولا علی (علیه السلام) هم نقطهی اولینِ وجود ماست، و هم نقطهی آخرین و کمالِ نامتناهی ماست.
هم نقطهی ظاهرِ کعبه است و کعبه برای ظهور او در زمین است، که کعبه مظهر است و او ظاهر. و هم نقطهی باطن کعبه است برای هدایت ما به سوی باطن هستی.
(سیر به باطن از کعبه به بیت المعمور در آسمان چهارم، و از آن به ارکان عرش الهی، و از آن به ارکان توحید در عالم اسماءالله، و از آن به مقام عندالله).
🕋 مولا علی (علیه السلام) نقطهی تحت حرف "باء" در «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحِيمِ» سوره حمد است، که در آن مقام، هم اول و آغاز از "رحمن" است، و هم آخر و انجام به "رحیم" است، و هم ظاهر به ولایت «اسم أعظم الله» است، و هم باطن به نقطهی آشکار کنندهی این حروف و اسماء است.
مولا علی (علیه السلام) تجلّیِ خدای اول و آخر و ظاهر و باطن است.
🕋 مولا علی (علیه السلام) شمسِ حقیقتِ کعبهایست که همه آغازمان از او بوده و صعودمان با اوست و رو به سوی اوست.
مولا علی (علیه السلام) قبلهی قلوبِ انسانهای آسمانی است. او نوری است که باطنِ شریعتِ آسمانی را آشکار کرده است.
مولا علی (علیه السلام) باطن کعبه است و باطنِ نمازِ رو به سوی کعبه است.
مولا علی (علیه السلام) باطنِ محمد است (صلی الله علیه و آله).
مولا علی (علیه السلام)، همان «امام مبین» (یس،۱۲) و «کتاب مبین» (انعام،۵۹) و «نور مبین» (نساء،۱۷۴) و «نور و کتاب مبین» (مائده،۱۵) است.
مولا علی (علیه السلام) معجزهی نبیّ خاتم محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله) و قرآنِ مجسّمِ اوست.