eitaa logo
هوالحکیم🌷محمّدحسین صالحی
1.2هزار دنبال‌کننده
990 عکس
369 ویدیو
205 فایل
﷽💫طلبه ای ساده محضر اساتیدعظیم القدر @abedini ⚡لیسانس نرم افزار ⚡ارشد مهندسیIT با پایان نامه برگزیده کشوری درجشنواره علامه حلی ⚡دکترای عرفان اسلامی ⚡ zil.ink/salehi786 💠پاسخها @Salehi786 📲نرم‌افزار @SalehiApps ✅تدریس @Shia_erfan 🔶خصوصی @mSalehi
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله 🔸رابطه و در پرتو معارف زیارت و (۳) 🔸 🕋 خدای سبحان در قرآن مجید می‌فرماید: «وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَ أَمْنًا وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقَامِ إِبْرَاهِيمَ مُصَلًّى وَ عَهِدْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَ إِسْمَاعِيلَ أَنْ طَهِّرَا بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَ الْعَاكِفِينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ» (بقره، ۱۲۵) «و [یاد کنید] هنگامی که ما این خانه [کعبه] را برای همه مردم، محل گردهمایی و جای امن و امان قرار دادیم؛ و [فرمان دادیم:] از مقام ابراهیم، جایگاهی برای نماز انتخاب کنید. و به ابراهیم و اسماعیل سفارش کردیم که خانه‌ام را برای طواف‌کنندگان و اعتکاف‌کنندگان و رکوع‌کنندگان و سجده‌گزاران [از هر آلودگی ظاهری و باطنی] پاکیزه کنید». 🔻 کلمه «مَثَابَة» به‌معنای محل رجوع است. درحقیقت، انسان‌ها از مقام «عندالله» هبوط کرده‌اند و پایین آمده‌اند و برای بازگشت به آن مقام رفیع، باید از مسیر بیت‌الله‌ الحرام به آن مقصود برسند. به‌همین‌دلیل، برخی این تعبیر را آورده‌اند که «مَثَابَة» به‌معنای بازگشت به فطرت است؛ روایاتی که می‌فرمایند: «وقتی کسی به حج می‌رود و برمی‌گردد، گناهانش می‌ریزند، و مانند روزی است که از مادر متولد شده است» می‌تواند ناظر به ‌همین‌ معنا باشد؛ یعنی به فطرت خود بازگشته و از غفلت‌ها و کثرت‌ها دور شده است. (ثواب‌الاعمال، ص۴٨) 🔸 🕋 کعبه برای «توحید محض فطری» پایه‌گذاری شد. خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «وَ إِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِيمَ مَكَانَ الْبَيْتِ أَنْ لَا تُشْرِكْ بِي شَيْئًا وَ طَهِّرْ بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَ الْقَائِمِينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ» (حج، ۲۶) «و [یاد کن] هنگامی را که جای خانه [کعبه] را برای ابراهیم آماده کردیم، [و از او پیمان گرفتیم] که هیچ‌چیز را شریک من قرار مده، و خانه‌ام را برای طواف‌کنندگان و قیام‌کنندگان و رکوع‌کنندگان و سجده‌کنندگان، پاک و پاکیزه گردان»؛ 🔻یعنی پس از مشخص‌شدن مکان کعبه، مهم‌ترین مسئله این است که ابراهیم (علیه السلام) با طهارت کامل اینجا را بنا کند. یعنی برای اینکه این مکان، خانه توحید باشد، هم در جا یابی و هم در بنا و هم در کسی که می‌خواهد طواف بر آن بکند و هم در مناسکی که بر آن است، نباید هیچ مرتبه‌ای از مراتب شرک در وجود ابراهیم خلیل (علیه السلام) باشد. البته ابراهیم(ع) از مخلَصین بود و از این مراتب عبور کرده بود؛ اما معنای «أَنْ لَا تُشْرِكْ بِي شَيْئًا» این است که هیچ شرکی نباید به‌سمت تو بیاید؛ زیرا شرک، قرین نجاست است و مراتب شرک و نجاست، در مقابل مراتب توحید و طهارت قرار دارند. قرآن می‌فرماید: «إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ» (توبه، ۲۸) «جز این نیست که مشرکان، ناپاکند». 🔻 اگر انسان به‌سمت نماز می‌رود، درحقیقت، به‌سمت طهارت و توحید می‌رود و از نجاست و شرک دور می‌شود؛ به‌همین‌دلیل، هم برای نماز و هم طواف کعبه باید وضو گرفت، تا طهارت ظاهری نیز رعایت شود. در اینجا می‌فهمیم که خدای سبحان چقدر در احکامش ملاطفت کرده و ما را از راه محسوس به‌سوی توحید عمیق می‌کشاند. [در ابتدای احرام حج نیز خداوند متعال با امر بر تلبیه واجب نموده که از شرک دوری بجوییم و در اجابت دعوت الهی در دعوت ابراهیم (ع) میان مردم بگوییم «لبیک، اللهم لبیک، لبیک لا شریک لک لبیک، ...»، و با این لبیک بر توحید و دوری از شرک به احرام حج درآییم.] [به بیان قرآن «إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيم» (لقمان، ۱۳) «همانا شرک، به تاکید، ظلمی عظیم است»، پس کسی که طهارت کامل از تمام مراتب شرک بیابد، از تمام مراتب ظلم پاک شده، و هم خودش در امان الهی و مقام امن قرار گرفته، و هم انسان‌ها در ارتباط با او احساس امنیت و آرامش می‌کنند] 🔻 کعبه می‌تواند بیشترین اثر را در وجود مشرکان بگذارد، و آنان را از شرک جلی خارج نماید؛ چراکه به‌تصریح قرآن: «مَثَابَةً لِلنَّاسِ» است؛ یعنی محل رجوع برای تمام مردم است، نه‌فقط مؤمنان. البته کعبه برای مؤمنان اثر دیگری دارد و آن این است که مراتب شرک خفی را از وجودشان خارج می‌کند و مراتب توحیدی را در آنان ایجاد کرده، تقویت می‌نماید. 🔻 پس در آیه، کلمه «لِلنَّاسِ» به این نکته اشاره دارد که کعبه برای تمام مردم، هم محل رجوع است و هم نفع دارد و هم امنیت. اما آیا این امنیت، امنیت تکوینی است یا تشریعی؟ قطعاً «امینت تشریعی» است؛ یعنی خداوند آنجا را امن قرار داده و اگر کسی به آنجا پناهنده شد، کسی حق ندارد به او تعرض نماید. مگر اینکه جزو استثناها باشد؛ مثلاً پیمان‌هایی را شکسته باشد، یا خودش تعدی‌هایی کرده باشد. خداوند دستور تشریعی در محرمات حج داده که حتی «امنیت حیوانات و گیاهان» آنجا نیز مورد تعرض قرار نگیرد.
📌 در بالا بردن است، که با تصرف در و سعی در اصلاح و اخلاص آن، قدرت و سرعت سلوک افزایش می‌یابد. T.me/JelvehNoorAlavi 🔸 🔈 مطالبی پیرامون نوعی توجه خاص در نماز شب، با ورود به حریم خالص توحیدی ، در پاسخ کانال کاربران : اصل مطلب eitaa.com/salehi786/105 تکمله eitaa.com/salehi786/303 🔸 @Salehi786
🔸 «آبشار هستی ز نقطه‌ی چشم علی»؛ اسراری از مولا امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) 🔻درضمن اشارتی از ، از آثار علامه حسن‌زاده آملی، رجب بن محمد حافظ بُرسی، ملاجلال الدین دوانی، و... 🔻و بیان توضیحاتی کاربردی در علم الاسماء از این بنده (صالحی). 👌متن یادداشت در ٧ پست پی‌درپی 👇 ✅ eitaa.com/salehy/1106 ایتا ✅ t.me/salehi786/4505 تلگرام
بسم الله 🔸 اشاراتی از 🔸 اسراری از مولا امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) ⭕️ گزیده ای از یکی از عناوین کتاب «انسان و قرآن» آملی، بهمراه اضافاتی توضیحی از بنده (صالحی). ✅ آبشار هستی ز نقطه‌ی چشم علی 🔸 ▫️١ 🔸علامه حسن زاده آملی (حفظه الله): 🔻بدان كه فواتح سور قرآن يعنى همان حروف مقطّعه، پس از حذف مكرّرات از آنها، چهارده حرف باقى مانند، كه در اين تركيب «صراط على حق نمسكه» جمع شده است. و آنها را، در اصطلاح علماى عدد، حروف نوارنيه دانند؛ و حرف دیگر غیر آنها را حروف ظلمانيه خوانند؛ و به تعداد این حروف، یعنی چهارده عدد بودن این حروف نورانى را اشاره به سرّ قرآن دانند، كه قرآن ظاهر و تمام و واضح نشد مگر به هياكل نوريه چهارده نفر، كه اهل بيت عصمت و طهارت و وحی ‏اند (علیهم السلام)، و در كلمه مباركه طه جمع‏ اند (ط9 +ه5 = 14)، و از اين حروف مطالبى استنباط می‏كنند. 🔻در ميان حروف مقطّعه الف قطب حروف است و براى ذات اقدس حق است. دل گفت مرا علم لدنّى هوست / تعليمم كن اگر تو را دسترست‏ گفتم كه الف، گفت دگر، گفتم هيچ / در خانه اگر كسست يك حرف بسست حافظ شيرين سخن گويد: نيست بر لوح دلم جز الف قامت يار / چه كنم حرف دگر ياد نداد استادم‏ 🔻و از اين جهت كه در حروف نورانى الف حرف ذات متعاليه حق است، گفته‏ اند الف مقوّم حروف، و حروف مقوّم آيات، و آيات مقوّم سور، و سور مقوّم كتاب است؛ چه كتاب تكوينى و چه كتاب تدوينى. و اين «الف»، كه حرف ذات متعاليه حق است، اول چيزى كه تالى اوست حرف «باء» است، كه حرف صادر نخستين‏ عقل اول است‏. 🔻«باء» واسطه فيض حق است كه همه وجودات و فيوضات به اذن بارى- تعالى- از وى ظاهر شده است؛ چنانكه روايت مروى از رسول اللّه (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) را نقل كرده‏ ايم كه: «ظهرت الموجودات من باء بسم اللّه الرّحمن الرّحيم». 🔻و بعبارة اخرى الف صورت وجود باطن عامّ مطلق است، و باء صورت وجود ظاهر متّعين مضاف؛ لذا عارف نامور، شيخ ابو مدين، گفته است: "ما رايت شيئا الّا و رايت الباء مكتوبة عليه"، هیچ شیئی را ندیدم الا اینکه حرف باء را مکتوب بر آن شئ دیدم. 🔻پس «باء» تعيّن اول است (پس از ذات)، كه «باء»، اول مراتب امكان است؛ و آن نور حقيقت محمّدى است، چنانكه خاتم فرمود: «اول ما خلق اللّه نورى المسمى بالرّحيم». اولین مخلوق خدا نور من بود که اين نور را رحيم ناميد. براى اينكه «رحمن» افاضه کننده‌ی وجود و كمال است بر كل هستی، به حسب آنچه حكمتش اقتضا می‏كند و قوابل می‏پذيرند، بر وجه بدايت. و «رحيم» افاضه کننده‌ی كمال معنوى مخصوص به نوع انسانى است، به حسب نهايت. 🔻پس حقيقت محمديه (در باء) ذات با تعيّن اول است. بنابراين، وى اسم اعظم و او را اسماء حسنى است، كه مجموع عالم، صورت اوست. 🔻الف، كه صورت وجود باطن عامّ مطلق است، حرف باء، كه حرف صادر نخستين است، از آن متعيّن نمی‏شود مگر به نقطه؛ و به اين نقطه، عابد، كه انسان است (در باء)، از معبود، كه حق است (در الف)، تميّز يافته است؛ و تركيب (نقطه و خط) در باء آمده است، و فرد على الاطلاق الف است. [باء ترکیب دارد، و] «كلّ ممكنٍ زوج تركيبى». و اين [باء] اولين تركيب است كه در عالم امكان قدم نهاده است، و حادث از قديم تميز يافته است‏. 🔻این تعیّن «باء»، حقیقت انسان كامل است که تعيّن اول است، و این تعیّن محقق نيست مگر به سبب نقطه ای که زیر باء است، و موجب تمایز یافتن باء از الف است، یعنی نقطه ی تعيّنيّه وجوديه اضافيه مسمّى به امكان و حدوث كه تحت وجود باء است. نخستين آيتش عقل كل آمد / كه در وى همچو باء بسمل آمد 🔻لذا تعين را- كه نقطه بائيه تميزيّه اعنى نقطه امكانيه حدوثيه است و متفرع بر ذات اصيل وجود در الف است، و بعد از اوست- تعبير به تحت فرمود كه انا النقطة تحت الباء. پس، نقطه يعنى موجود متعيّن تالى الف، كه همان عقل اول و صورت انسان كامل است. و هر كه بدين نقطه وجوديه اطلاع يافت، به جميع حقايق و اسرار و به همه كتب سماوى دست يافت؛ چنانكه نبى (صلّى الله عليه و آله و سلّم) بدان اطلاع يافت و در شب معراج فرمود: 💫عُلِّمتُ علوم الاولين و الآخرين؛ تعلیم داده شدم به علوم اولین تا آخرین. 💫و نيز فرمود: «اوتيتُ جوامع الكلم»، و وصى بدان اطلاع يافت و فرمود: «انا النقطة تحت الباء». و قال: «سلونى عما تحت العرش». لذا از اين نقطه به نبىّ و ولىّ نيز تعبير میكنند، و این «نقطه» مرکز دایره امکان است. اى مركز دائره امكان وى زبده عالم كون و مكان‏ تو شاه جواهر ناسوتى خورشيد مظاهر لاهوتى‏ 🔻این حقیقت، اولين نقطه است كه وجود مطلق بدان تعيّن يافت؛ و وجود مضاف ناميده شد چون نقطه باء كه اولين نقطه است كه الف در مظاهر حروفى بدان متعين شده و باء ناميده شده است. يكى از اسامى اين حقيقت كليه «هباء» است، از اين‏ جهت كه ماده موجودات ممكنه است. 👇👇👇
🔸 «آبشار هستی ز نقطه‌ی چشم علی»؛ اسراری از مولا امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) 🔻درضمن اشارتی از ، از آثار علامه حسن‌زاده آملی، رجب بن محمد حافظ بُرسی، ملاجلال الدین دوانی، و... 🔻و بیان توضیحاتی کاربردی در علم الاسماء از این بنده (صالحی). 👌متن یادداشت در ٧ پست پی‌درپی 👇 ✅ eitaa.com/salehy/1106 ایتا ✅ t.me/salehi786/4505 تلگرام
بسم الله 🌷 در غدیر 🔸 «رابطه توحید و ولایت» 🔰 *اقرار به حقیقت امام، شاخص اقرار به تمامیّت الهی* 🔸 ▫️١ 🔸در اعمال روز عید غدیر، از امام صادق (علیه السلام) دو رکعت نماز به‌همراه دعایی بعد از آن، وارد شده، که ثوابش معادل صدهزار حج و صد هزار عمره است. hadith.inoor.ir/hadith/284132 🔻یعنی ٢۰۰ هزار بار طواف دور خانه خدا (کعبه معظمه) و انجام اعمال حج، برابر با این یک نماز و دعا در است! 🔸در این نماز و دعا *تمرکز بر و است* 📌دو رکعت: هر رکعت بعد حمد 10 بار سوره توحید (شناسنامه توحید قرآن)، 10 بار سوره قدر (شناسنامه مقام ولایت)، و 10 بار آیت‌الکرسی خوانده می‌شود hadith.inoor.ir/hadith/353196 دعای بعد نماز:ربنا اننا سمعنا منادیا ینادی للایمان👇 b2n.ir/DoaGhadir 🔹 🔻تعبیر به شناسنامه توحید و ولایت برای این دو سوره👇 ⚡ جاء في حدیث المعراج عن الباقر (علیه السلام) أنَّهُ قال: لَمَّا عُرِجَ بِالنَّبِي (صلی الله علیه و آله) و عَلَّمَهُ اللهُ سُبحَانَهُ الأذَانَ و الإقَامَةَ و الصَّلاَةَ فَلَمَّا صَلَّى أَمَرَهُ سُبحَانَهُ أَن يَقرَأَ فِي الرَّكعَةِ الْأُولَى بِالحَمدِ *و اَلتَّوحِيدِ و قال لَهُ هَذَا نِسبَتِي* و في اَلثَّانِيَةِ بِالحَمدِ *و سُورَةِ اَلقَدرِ و قال يا مُحَمَّدُ هَذِهِ نِسبَتُكَ و نِسبَةُ أَهلِ بَيتِكَ إِلَى يَومِ القِيَامَة* noo.rs/0T0hh 🔸 🔸همچنین در دعای بعد نماز عید غدیر هم دائماً *تمرکز بر اقرار به توحید الهی و اقرار به ولایت اهل البیت (علیهم السلام) است*، مثلا می‌فرمایند: ⚡... اللَّهُمَّ إِنِّي أُشهِدُكَ...بِأَنَّكَ أَنتَ اللهُ لا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ...و أَشهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبدُكَ و رَسُولُكَ و أَشهَدُ أَنَّ أَمِيرَالمُؤمنينَ عَبدُكَ و مَولَانَا ⚡...شَاهِداً بِالإِخلَاصِ لَكَ و الوَحدَانِيَّةَ و الرُّبُوبِيَّةِ بِأَنَّكَ أَنتَ اللهُ لا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ و أَنَّ مُحَمَّداً عَبدُكَ و رَسُولُكَ و أَنَّ عَلِيّاً أَمِيرُالمُؤمنين ⚡...و مَنَنتَ عَلَينَا بِشَهَادَةِ الإِخلَاصِ و بِوَلَايَةِ أَولِيَائِكَ الْهُدَاة ⚡... شَهِدنا بِمَنِّكَ وَ لُطفِكَ بِأَنَّكَ أَنتَ اللهُ لا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ رَبُّنَا و مُحَمَّدٌ عَبدُكَ و رَسُولُكَ نَبِيُّنَا و عَلِيٌّ أَمِيرُالمُؤمنينَ عَبدُكَ الَّذي أَنعَمتَ بِهِ عَلَينَا 🔸 🔻در مطالب فوق، دائماً توجه به توحید و ولایت درکنار هم مورد اقرار عقیدتی قرار گرفته است؛ حال سوالی که ممکن است پیش بیاید اینست که آیا توحید الهی و ولایت امام دو امر متفاوت در دو حوزه عقیدتی جدای از هم‌اند، یا اینکه باهم پیوندی حقیقی و عمیق دارند؟ 🔸برای پاسخ، به تعبیری دقیق و عمیق در همین دعای غدیر توجه می‌کنیم: ⚡در یکی از بندهای دعا اشاره به مضمون آیه ولایت در قرآن دارد: فَقُلتَ و قَولُكَ الحَقُّ: «اَليَومَ أَكمَلتُ لَكُم دِينَكُم و أَتمَمتُ عَلَيكُم نِعمَتِي و رَضِيتُ لَكُمُ الإِسلامَ ديناً» (مائده،٣) در دعا، کنار اکمال دین بودن ولایت، و اتمام نعمت بودن آن، قبلش امام صادق (ع) اشاره به رمز و رازی بزرگ در سِرّ ارتباط توحید و ولایت می‌نمایند؛ (که شاید بهمین جهت اسرار بودنش این عبارت خاص در قرآن درکنار تعابیر اکمال دین و اتمام نعمت بیان نشده). امام در دعا می‌فرمایند: ⚡...و جَعَلتَهُ وَلِيَّكَ *«وَ الْإِقرَارَ بِوَلَايَتِهِ تَمَامَ وَحدَانِيَّتِكَ»* و كمالَ دِينِكَ و تمامَ نِعمَتِكَ علی جَمِيعِ خَلقِكَ و بَرِيَّتِك... 🔻خدایا تو او (امام علی علیه السلام) را ولىّ خود قرار دادى، و *«همانا اقرار به ولايت او، تمامیت وحدانيت توست»*، و آن كمال دين تو و تمام نعمت تو بر همۀ مخلوقات و آفريدگان توست،... 🔸 🔻یعنی، اقرار به ولایت امام و حقیقت نوری‌اش، عامل تمامیّت یافتن عقیده به توحید الهی بوده، و حقیقت نوری و شخصیت قدسی امام با امامتش به نصب الهی، حقیقت نوری و عینی تمام‌کننده برای باور به وحدانیت الهی شمرده شده است. یعنی، *«ولایت»* فصل اخیر تمامیت‌بخش بر حقیقت عینی *«توحید»* بیان شده است. 🔸 🔸برای فهم بیشتر این مطلب، به آیات و روایات ذیل توجه می‌کنیم که همین مضمون را بیان فرموده‌اند: ⚡ قال الصادق (ع): إِنَّ اللهَ تبارک و تعالی *«واحِدٌ مُتَوَحِّدٌ بالوَحدَانِيَّةِ مُتَفَرِّدٌ بِأَمرِهِ»*، *«فَخَلَقَ خَلقاً فَفَرَّدَهُم لِذلكَ الأَمرِ فَنَحنُ هُم»،*... noo.rs/iLbQU 🔸 ⚡ و ما *أَمرُنا* إِلّا *واحِدَةٌ* (قمر،۵٠) ⚡ و *جَعَلناهُم أَئِمَّةً يَهدونَ بِأَمرِنا* و أَوحَينا إِلَيهِم فِعلَ الخَيرات (انبیاء،٧٣) ⚡ و *جَعَلنا مِنهُم أَئِمَّةً يَهدونَ بِأَمرِنا* لَمّا صَبَروا (سجده،٢۴) ⚡ و کذلک أَوحَينا إِليكَ *روحاً مِن أَمرِنا* (شوری،۵٢) 🔸 ⚡قال الرضا (ع): *أَمرُ الإِمَامَةِ مِن تَمَامِ الدِّينِ ... اَلإِمَامُ وَاحِدُ دَهرِهِ لاَ يُدَانِيهِ أَحَدٌ* noo.rs/JreI1 🔸 👇👇
بسم الله 🔸نوری از تشعشعاتِ حقیقتِ نوری 🔸 🔸روایت شده که جبرئیل (علیه السلام) نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله) نشسته بود که مولا امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) بر ایشان وارد شد، در این‌هنگام جبرئیل برای مولا قیام کرد. 🔻پیامبر(ص) به جبرئیل فرمود: چرا برای این مرد جوان قیام می‌کنی؟ جبرئیل گفت: این مرد حق تعلیم و معلمی بر من دارد. پس حضرت(ص) گفت: «ای جبرئیل آن تعلیم چگونه بود؟» 🔻جبرئیل گفت: ⚡لمّا خلقني الله تعالى سألني: «من أنت؟ وما اسمك؟ ومن أنا؟ وما اسمي؟» فتحيّرت في ردّ الجواب، وبقيت ساكتا، ثمّ حضر هذا الشابّ في عالم الأنوار، وعلّمني الجواب، فقال هذا قل: 💥«أنت الربّ الجليل، وأنا العبد الذليل، واسمي جبرئيل»؛ ولهذا قمت إجلالا له وعظّمته. 🔻 هنگامی که خداوند متعال مرا آفرید، از من پرسید: «تو کیستی؟ و اسمت چیست؟ و من کیستم؟ و نامم چیست؟» پس من در جواب‌دادن متحیّر ماندم و سکوت کردم، آنگاه این جوان در عالم انوار آمد و جواب را به من آموخت و گفت چنین بگو: 💥«تویی خدا و رب پرجلالت و بزرگ، و منم بنده‌ی خوار و ذلیل، و نامم هست جبرئیل». برای همین بود که به احترام جلالت او قیام کردم و تعظیمش نمودم. 🔻حضرت رسول(ص) فرمودند: جبرئیل تو چند سال داری؟ او گفت: خداوند ستاره ای دارد که هر ٣۰هزار سال یک بار از عرش الهی طلوع می‌کند و من هم تاکنون ٣۰هزار بار طلوع نور آن ستاره را دیده‌ام (یعنی بیش از ۹۰۰ میلیون سال). 🔻رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به او فرمود: «اگر آن ستاره را دوباره می‌دیدی، آن را می‌شناختی؟» گفت: «چگونه آن را نشناسم؟! (که بارها او را دیده‌ام)» 💥دراین‌هنگام حضرت پیامبر(ص) به مولا امیرالمؤمنین(ع) فرمود: «ای علی! «خذ العمامة من جبهتك»، عمامه‌ات را از پیشانی خود بردار!»، چون مولا عمامه‌اش را برداشت و جبرئیل آن را دید، آن ستاره‌ی درخشان را بر پیشانی مولا علی (علیه السلام) مشاهده نمود. 🔸 📌منبع: کتاب «البراهين القاطعة في شرح تجريد العقائد الساطعة، ج٣ ص٣١١ و ٣١٢»، به نقل از «الانوار النعمانیه، ج١ ص١۵». 🌐 https://ablibrary.net/#/reading/booklist/8367/312متن عربی حدیث 🌐 eitaa.com/salehi786/2129 🔸 دانلود کتاب اندروید از کتابخانه اهل بیت علیهم السلام. 🔸 @Salehy
🔸احساس می‌کنم به دعای فوق (از دعای افتتاح) بیشتر از هر زمانی نیاز داریم که با این👆دعا و به درگاه الهی، خدا را بحق بخوانیم و بخواهیم: 🙏خدایا! این تشتت و پریشانی و پراکندگی و گسستگی جبهه‌ی مؤمنان را بحق امام زمان‌مان (علیه السلام) وحدت بخش، و بین قلوب ما جمع کن، تا با ائتلاف قلب‌ها حول «قلب امام زمان♥ارواحنا فداه» بتوانیم به پیش‌برد جامعه‌ی انقلابی‌مان بسوی ظهور مولایمان حرکت کنیم🙏 💥 اَللَّهُمَّ الْمُمْ بِهِ شَعَثَنَا، وَ اشْعَبْ بِهِ صَدْعَنَا ، وَ ارْتُقْ بِهِ فَتْقَنَا، وَ كَثِّرْ بِهِ قِلَّتَنَا ⚡خدايا، پريشاني ما را به ياري او جمع كن، و پراكندگي ما را به او وحدت بخش، و گسستگي ما را با او پيوند ده، و کمیِ ما را به او زياد فرما 🌐 hadith.inoor.ir/hadith/371137 🔹 🔻این دعا را در این ساعات و روزهای حساس، بصورت بخوانیم و خدا را در این ایام غدیر بحق قسم دهیم که همه ما را از این تشتت موجود در جبهه انقلاب نجات‌مان دهد. 🔸 @Salehi786 @Salehy
بسم الله 🔸 «علیّ» اسم اعظم الهی (٢) 🔸 جامع الاحادیث https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/436699 نشانی: مدینة معاجز الأئمة الإثنی عشر و دلائل الحجج علی البشر ج ۱، ص ۴۳۱ معصوم: امیرالمؤمنین (علیه السلام) 🔻البرسي: عن عمّار بن ياسر، قال: أتيت مولاي يوما فرأى في وجهي كآبة، فقال: ما لك ؟ فقلت: دين أتى مطالب به. 🔻فأشار إلى حجر ملقى و قال: خذ هذا و اقض منه دينك. 🔻فقال [عمّار] : إنّه لحجر. 🔻فقال له أميرالمؤمنين (عليه السلام): ⚡ «ادعُ اللّه بي يحول لك ذهبا». 🔻قال عمّار: فدعوت باسمه، فصار الحجر ذهبا. 🔻 فقال لي: خذ منه حاجتك. فقلتُ: و كيف تلين؟ 🔻فقال: يا ضعيف اليقين! ⚡ادعُ اللّه بي حتى تلين فانّ باسمي ألان اللّه الحديد لداود. قال عمّار: فدعوتُ [ اللّه ] باسمه، فلان، فأخذتُ منه حاجتي، 🔻ثمّ قال: ادع الله باسمي [حتى] يصير باقيه حجرا كما كان . 🔸 ✅ ترجمه: 🔸[ حافظ رجب برسی (در کتاب مشارق) نقل می‌کند از عمار یاسر که: ] 🔻عمار یاسر (رضوان‌الله علیه) گفت: روزی خدمت مولایم علی آمدم. حضرت در چهره‌ام غمی دید، فرمود: چه شده؟ گفتم: یا علی، طلبکاری دارم که مطالبه پول خود را میکند. پس حضرت اشاره نمود به سنگی و فرمود این سنگ را بردار و قرض خود را پس‌بده. گفتم: یا علی این فقط یک سنگ است (چگونه بدهی و دَیْن خود را با سنگ ادا نمایم) ؟ 🔻حضرت فرمود: «ادع اللّه بي يحول لك ذهبا»، ⚡«خدا را به حقیقت من بخوان تا این سنگ را برایت طلا نماید». 🔻پس من به اسم حضرت دعا نمودم و آن سنگ سریع طلا شد. 🔻حضرت فرمود: هرقدر از این سنگِ طلاشده را که احتیاج داری جدا کن و بگیر برای پرداخت بدهی‌ات. گفتم: چگونه این سنگ طلا نرم می‌شود (که بقدر حاجتم ازش بگیرم)؟ 🔻حضرت فرمود: ای ضعیفُ الیقین! ⚡[به همان روش قبلی که گفتم باز هم] به‌حق اسم من خدا را بخوان تا این طلا را نرم گرداند؛ چون همانا به اسم من خداوند متعال، سختی آهن را برای داود نبی (علیه السلام) نرم گردانید. (که در قرآن فرمود: «وَأَلَنَّا لَهُ الْحَدِيدَ» - سبأ، آیه ۱۰) 🔻پس عمار گفت: من دعا کردم به اسم آن حضرت، دفعةً آن طلا نرم شد و بقدر حاجتم از آن طلا گرفتم. 🔻سپس حضرت فرمود : حال مجددا باز هم به اسم من دعا کن تا خدا این تتمه باقی مانده از طلا را (که حاجتت به آن نیست) مبدل به سنگ گرداند چنانکه بود. پس دعا کردم و سنگ شد. 🔸 🔖 متن از ترجمه‌ی فارسی کتاب «مشارق انوار الیقین فی حقائق اسرار امیرالمؤمنین علیه السلام»، ص٣٩۶و ٣٩٧ 🔻اثر حافظ رجب بُرسی، ترجمه‌ی ملاصادق یزدی، انتشارات علمی 🌐 https://eitaa.com/shia_erfan/483 PDF 🔹 🔈 همه عالم بزم وصال توست (رفتم چو من از میان تو را دانستم) 🌐 https://eitaa.com/salehy/3866 🔸 @Salehi786 @Salehy