eitaa logo
سلمان رئوفی
5.5هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
329 ویدیو
187 فایل
🔆قال رسول‌الله ص: ان هذا الدين متین 🔆کانال‌سلمان‌رئوفی 🔆مکتب شناسی فقهی، عرفان شیعی ،سیره ائمه ع ،علوم انسانی، فرهنگ و سیاست راه ارتباط @srsr1359 🔆صوت دروس در کانال سروش @salmanraoufi سایت boohoos.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
11 👈👈این مباحث تدریس هم شده که بسیار مطالب بیشتری در تدریس گفته شد، برای دریافت بهتر مطالب، صوتهای تدریس را گوش کنید. ⏪ مباحث مطرح شده نهایی نیست و مقاله احتیاج به ویرایش دارد 🔅🔅🔅 ⏪ 2- تفسیر جمعی از عرض ذاتی به اینکه : عرض ذاتی آن چیزیست که عارض بر شیء یا حمل بر آن میشود بعد از فراغ از ثبوت آن که این تفسیر باعث مشکل شدن تطبیق قاعده بر بسیاری از بحثهای علوم شده . ایشان میفرمایند بعد از تصحیح این دو نقطه میتوان گفت که برای هر علمی موضوعیست که بحوث آن علم را حول محور واحدی سوق میدهد . ▪ سپس ایشان به تعاریف و اشکالات و پاسخهایی که در تفسیر عرض ذاتی آمده میپردازد در ابتدا به تفسیر خاصی که محقق عراقی از عرض ذاتی داده و با همه اصولیون و حکما مخالفت کرده میپردازد و نظر ایشان را مطرح میکند سپس سه اشکال به ایشان وارد میکند و در اشکال سوم میفرماید : بین شیء و آنچه عارض آن میشود دو نسبت وجود دارد ✅ 1- نسبت محلیت که منظور از آن اینستکه شیء محل و موضوع برای عَرَض باشد ✅ 2- نسبت منشئیت که منظور از آن این استکه شیء سبب برای وجود عَرَض باشد و این دو نسبت گاهی متطابق و گاهی مفارقند مثلا آتش برای حرارت هم محل است هم منشاء در حالیکه برای آب فقط محل است و اگر مجاورت را محل حرارت فرض کنیم آتش فقط برای حرارت منشاء است . ▪ بعد میفرمایند چون محقق عراقی ذاتیت عروض را به این تفسیر کرده که معروض حقیقتا محل برای عَرَض باشد در کیفیت تطبیق چنین معنایی برای عارض بواسطه امر مساوی آنطور که در کلمات حکما آمده متحیر شده اند در حالیکه منظور حکما از عرض ذاتی به منشئیت آن بوده نه محلیت آن . سپس به توضیح دو اقسام واسطه در عرض ذاتی میپردازند و در آخر عارض شدن بواسطه امر مباین را توجیه میکنند و به اشتباه اصولیون در تفسیر عروض به محلیت اشاره میکنند و میفرمایند : ▪ آنها ( اصولیون ) بعد از اینکه عروض را به محلیت تفسیر کردند مساوات و اعم و اخص بودن را به لحاظ عالم صدق و اتحاد خارجی در نظر گرفتند در نتیجه صورت تباین واسطه از ذی الواسطه در وجود خارجی شامل تعریف نشد پس آن را به قسمی از اقسام عرض غریب اضافه کردند . اما بعد از آنکه واضح شد که منظور از عروض منشئیه حقیقیست نه محل بودن همچنین واضح شد که : منظور از مساوات و اعمیت و اخصیت آن چیزیست که به حسب مورد خارجی منشا باشد فرقی نمیکند که با موضوع متحد در وجود باشد یا نه ، چرا که منشئیت و در پی آمدن فرقی نمیکند که منشا متحد در وجود با ناشی باشد یا مباین با آن و بر این اساس عارض بواسطه امر مباین قسم جدیدی برای عرض غریب نیست بلکه اگر واسطه در پی اش نفس موضوع باشد عرض ذاتیست و گرنه عرض غریب است . ▪ ملاحظه میکنید که فهم اشتباه محقق عراقی و تفسیر اشتباه اصولیون از عَرَض ذاتی باعث شده که شهید صدر چندین صفحه را به تصحیح این مطلب اختصاص دهند و همچنین تصریح کنند که موضوع داشتن یک علم که امری ارتکازی است بواسطه دو اشتباه که یکی از آنها مربوط به فهم اشتباه از عرض ذاتی میشود که نکته ای فلسفی است مورد شک قرار گرفته 8. 📝 پی نوشت: 8.(بحوث فی علم الاصول ص37 تا ص49 ). ⏪ ادامه در پست های بعدی... @salmanraoofi
12 👈👈این مباحث تدریس هم شده که بسیار مطالب بیشتری در تدریس گفته شد، برای دریافت بهتر مطالب، صوتهای تدریس را گوش کنید. ⏪ مباحث مطرح شده نهایی نیست و مقاله احتیاج به ویرایش دارد 🔅🔅🔅 ▪ لذا باید گفت این طرز تحصیل فلسفه و برخورد با مسائل آن باعث شده خلط و پیچش عجیبی در مباحث بوجود آید و وقت زیادی برای اثبات و نقض این قواعد گرفته شود حتی میتوان گفت که این سنخ دخالت اصولیون در مباحث فلسفی باعث شده شاهد فلسفه ای مختص به علم اصول باشیم چرا که قواعد فلسفی را در غیر جایگاه خود استفاده میکنند و برای اثبات جریان آنها به فلسفه پردازی و استدلالات فلسفی روی آورده اند و این خود یکی از مسائلیست که باعث شده تورم و آماس در مباحث اصولی بوجود آید . ▪ اشکال علمی ورود فلسفه به علم اصول : هر علمی فضای علمی خاص خود را دارد و سنخ تحلیلات خاص خود را میطلبد اصولا عدم تداخل سنخ تحلیلات یک علم در علم دیگر از نشانه های سلامت ذوق یک عالم است تحلیل علمی این مطلب از کارهای مشکلیست که بیانی واضح و تحلیلی دقیق میطلبد آنچه در این زمینه به ذهن میرسد این است که : 🔹 مباحث این علم در ابتدا مربوط به مباحث الفاظ است که این مباحث قطعا عرفی و عقلائی است و سنخ تحلیلات فلسفی با سنخ تحلیلت عرفی عقلائی متفاوت بوده و نگاه فلاسفه به مباحث الفاظ از زاویه فلسفی است نه از زاویه عقلائی و عرفی به عنوان مثال نگاه اندکاک لفظ در معنی باعث شده تا عده ای استعمال یک لفظ در چند معنی را محال بدانند اما با نگاه و تحلیل عقلائی و عرفی این امر نه تنها ممکن است بلکه واقع شده و همانطور که مشهور است لفظ (عین) چندین معنای مختلف دارد . به عبارت علمی و دقیقتر باید گفت ملا ک صدق قضایای اصولی در اینجا با ملاک صدق قضایای فلسفی متفاوت است و سنخ تحلیل نیز تفاوت دارد. 🔹 نوع دیگر مباحث که در اصول مطرح است مباحث ملازمات عقلیست چرا که گاهی عقل حکم به ملازمه بین یکی از احکام خود با احکام شرع میکند که به مباحث مستقلات و غیر مستقلات عقلی تقسیم میشود آنچه حجت است مستقلات است که نوعا باز گشت به حسن عدل و قبح ظلم میکند در این مباحث هم صرفا آنچه عقل میفهمد حجت است و تحلیلات فلسفی اگر هم حکمی در زمینه عدل باری تعالی داشته باشد از این زاویه است که آنچه به ظاهر ظلم دیده میشود ظلم نیست بلکه در نظام احسن این عالم اصولا ظلمی وجود نداشته و امور عدمی ظلم یا نقص محسوب نمیشود و لذا زاویه بحث وجود یا عدم وجود ظلم است نه حکم فقهی ملازم با حسن عدل یا قبح ظلم علاوه بر اینکه حسن عدل و قبح ظلم به مباحث کلامی بیشتر شبیه است تا فلسفه . ▪ به بیان دیگر در این مباحث زاویه بحث اصولی و فلسفی متفاوت است . 🔹 مباحث دیگر علم اصول شامل اصول عملیه است که این مباحث هم چه عقل به آنها حکم کند چه شرع ، فلسفه ارتباطی به این مباحث پیدا نمیکند چرا که اگر عقل حکم کند فهم فلسفی و غیر فلسفی دخالتی ندارد و حجت است البته در مباحث فلسفی به تحلیل نظام عالم می پردازند تا تحلیل مبانی و نظام تشریع و در علم کلام بیشتر به مبانی نظام تشریع پرداخته میشود تا در فلسفه و اگر شرع حکم کند از احادیث فهمیده میشود که این فهم هم باید عرفی باشد نه فلسفی . 🔹 به بیان دیگر هیچ سنخیت و تطابقی در اهداف علم اصول و فلسفه در این بحث دیده نمیشود و در این مباحث هیچ ارتباطی با هم ندارند ⏪ ادامه در پست های بعدی... @salmanraoofi
8 🔅🔅🔅 📚 1- فی السرائر عَنْ حُذَيْفَةَ بْنِ الْيَمَانِ قَالَ: « نَظَرَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِلَى زَيْدِ بْنِ حَارِثَةَ فَقَالَ الْمَقْتُولُ فِي اللَّهِ وَ الْمَصْلُوبُ فِي أُمَّتِي وَ الْمَظْلُومُ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي سَمِيُّ هَذَا وَ أَشَارَ بِيَدِهِ إِلَى زَيْدِ بْنِ حَارِثَةَ فَقَالَ ادْنُ مِنِّي يَا زَيْدُ زَادَكَ اسْمُكَ عِنْدِي حُبّاً فَأَنْتَ سَمِيُّ الْحَبِيبِ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي‏ .12» ▪ در سرائر از حذيفة بن يمان آمده ؛ پيامبر اكرم نگاهى به زيد بن حارثه‏ نموده فرمود همنام اين است اشاره بزيد كرد كسى كه در راه خدا كشته مى‏شود و بدار آويخته‏ ميگردد و مظلوم از خانواده من است. آنگاه بزيد بن حارثه فرمود بيا پيش من اين نام باعث محبت بيشترى از تو در دل من شد تو هم نام حبيب و دوست خانواده منى 13. 🔅🔅🔅 📚 2- في كتاب الفتن بإسناده : « أنّ أمير المؤمنين صلوات اللّه عليه وقف بالكوفة في الموضع الذي صلب فيه زيد بن علي، فبكى حتى اخضلّت‏ لحيته، و بكى الناس لبكائه، فقيل له: يا أمير المؤمنين ممّ بكاؤك؟ فقد أبكيت أصحابك، فقال: «أبكي إنّ رجلا من ولدي يصلب في هذا الموضع لا أرى فيه حسّه‏ من رضي أن ينظر إلى عورته .» ▪ سلیلی در کتاب فتن با اسنادش آورده : همانا امیرالمومنین صلوات الله علیه در کوفه در جایی که زید بن علی به صلیب کشیده شد ایستاد پس گریه کرد تا ریشش از گریه خیس شد ، و مردم به خاطر گریه ایشان گریه کردند ، پس به آن حضرت گفتند : ای امیر المومنین گریه شما از چیست ؟ به تحقیق که اصحابت را به گریه انداختی ، پس فرمود : گریه می¬کنم همانا مردی از پسرانم در این جا به صلیب کشیده می¬شود هر که راضی شود که به عورتش نگاه کند نمی-بینم در او رحم باشد. 📝 پی نوشت: 12.. السرائر الحاوي لتحرير الفتاوي (و المستطرفات) / ج‏3 / 638 . 13. این روایت و روایات بعدی در مورد زید و کسانی¬که که علیه دولتهای ظالم قیام کرده¬اند است که با توجه به دفاع ضمنی ائمه از آنان دلالت دارد که قیام و انقلاب علیه دولتهای ظالم جایز بلکه تحقیقا ادای حق جهاد است طبق آیه ای که امام علیه السلام به آن اشاره کرده¬اند. 14. التشريف بالمنن في التعريف بالفتن / 244 / الباب 31 . ⏪ ادامه در پست های بعدی... @salmanraoofi
13 👈👈این مباحث تدریس هم شده که بسیار مطالب بیشتری در تدریس گفته شد، برای دریافت بهتر مطالب، صوتهای تدریس را گوش کنید. ⏪ مباحث مطرح شده نهایی نیست و مقاله احتیاج به ویرایش دارد 🔅🔅🔅 ▪ مطلب دیگر اینکه مباحث فلسفه به سه نوع اساسی بازگشت میکند ⏪ 1) طبیعیات : بعضی از این مباحث صحیح و بعضی هم صحت و سقمشان قابل تحقیق است و بدون شک با رشد علوم طبیعی ثابت شده که بعضی از مباحث فلسفی مردود است به هر حال صحت یا عدم صحت آنها ارتباط و دخالتی در مباحث اصولی ندارد. ⏪ 2) مباحث معقولات ثانیه: مثل مواد ثلاث ،علت ومعلول و مقولات عشر این مباحث حاصل تجریدات عقلی و تحلیلات فلسفی مختص به فلاسفه اسلامیست و سنخ این تحلیلات هم با علم اصول تناسبی ندارد چرا که بحث رابطه علت و معلول در تکوین با تشریع متفاوت است و احکام علوم اعتباری با علوم تکوینی متفاوت لذا در احکام طهارت و نجاست با آسان گیری خاصی از شارع مواجه میشویم حال آنکه شارع دست از نجاست آنها هم بر نداشته مثل جواز نماز خواندن با لباسی که کمتر از یک درهم به خون آغشته است . ⏪ 3) مباحث الاهیات به معنی الاخص : این مباحث مرتبط با مبدا و معاد است در این مباحث هم فلسفه از زاویه اثبات فلسفی ، مبانی فلسفی این مسائل ، کیفیت ، مراحل و چگونگی این مسائل به آنها می پردازد و از این جهت که این مباحث پایه چه قوانینی در تشریع قرار میگیرند مسائل را بررسی نمیکند لذا زاویه تحلیلات فلسفی باز متفاوت است . ✅ نتیجه: مسائل مباحث اصولی و سنخ تحلیل آنها و همچنین مسائل مباحث فلسفی و سنخ تحلیل آنها و همینطور اهداف و زوایای مباحث فلسفی و مباحث اصولی تناسب و تشابهی با هم ندارند و لذا همانطور که ذوق سلیم اقتضا میکند برهان علمی هم اقتضا دارد که قواعد و سنخ تحلیلات فلسفی و مسائل و سنخ تحلیلات اصولی را از هم جدا کنیم تا علم اصول راه صحیح و علمی خود را طی کند . ⏪ ادامه در پست های بعدی... @salmanraoofi
14 👈👈این مباحث تدریس هم شده که بسیار مطالب بیشتری در تدریس گفته شد، برای دریافت بهتر مطالب، صوتهای تدریس را گوش کنید. ⏪ مباحث مطرح شده نهایی نیست و مقاله احتیاج به ویرایش دارد 🔅🔅🔅 ✅ 2)علم منطق : بحث از احتیاج و عدم احتیاج به منطق در مباحث بعض بزرگانی که به علوم مقدماتی اجتهاد پرداخته اند به چشم می آید اما نوع دیگری از منطق که به تازگی در دنیا مورد توجه بسیار قرار گرفته و تاثیر این نوع منطق در اجتهاد فقیه مبحث جالب و تاثیر گذاریست که مورد غفلت قرار گرفته لذا در این مبحث به این نکته خواهیم پرداخت . ▪ منطقی که در حوزهای علمیه رواج دارد منطق ارسطوئیست این منطق به گزاره های ارائه شده را به دو قسم صحیح و غلط تقسیم میکند و به بیان دیگر نگاهی رایانه ای و صفرُ و یکی به مسائل دارد اما در حدود هفتاد سال اخیر منطق دیگری به مباحث علمی جهان توسط یک محقق ایرانی وارد شد که به منطق فازی معروف است در نگاه این منطق گزاره ها به صحیح و غلط تقسیم نمیشوند بلکه به طور نسبی به آنها نگاه میشود و مثل معروف این منطق در مورد گزاره ها این است که بین سفید و سیاه خاکستری وجود دارد این نگاه گرچه در مورد علوم طبیعی مثل شیمی کاربرد پیدا کرده ولی در فضای علوم نقلی هم بسیار راه گشاست به طور مثال گر چه احادیث یا صحیحند یا ضعیف اما درجه صحت و ضعف آنها نیز متفاوت است و ضعف بعضی از احادیث را میتوان با قرائن دیگری جبران کرد این روش در بین بعضی فقها رائج بوده و هست اما با ورود علمیِ منطق این نوع مباحث میتوانیم مبانی این روش فقاهتی را متقن تر و مستدل تر ارائه کنیم . ▪ نکته دیگر این که فضای کاربردی این منطق بسیار وسیع است و شامل علم اصول و فقه و رجال هم میشود به عنوان مثال امروزه بحثی در مباحث اصولی وارد شده که آیا تجمع ظنون حجت است یا نه ؟ با این منطق حجیت ظنون متراکم که به حد ظن متآخم به علم یا به تعبیر دیگر اطمینان برسد اثبات میشود چرا که همه حجج در یک رتبه از حجیت قرار ندارند بلکه حجیت امری مقول به تشکیک است . ▪ در روشهای فقه الحدیثی به اصطلاحی که گذشت و نیز نگاههای رجالی بعضی فقها چنین سیره ای داشته اند یکی از محققین در زمینه وثوق به روایت و روش فقه الحدیثی و روش رجالی آیة الله بروجردی چنین نوشته است : یاد آوری این نکته لازم است که بنای اولیه سید در اصل پذیرش روایات بر مناقشه سندی نبود ، زیرا مبنای وی این بود که روایت را با جمع شواهد و قراین بپذیرد ؛ یعنی روایاتی که وثوق به صدور آنها از معصومان پیدا میکرد ، اگرچه صحیح – به اصطلاح متاخران – نمی بود و در روایاتی که به صدور آنها وثوق حاصل نمیکرد – اگر چه تمام رجال سند آن ثقه بودند – درنگ می نمود . ▪ با این حساب ، بررسی سندی و رجالی از نظر وی تنها برای این نبود که با دست یابی به صحت اصطلاحی متاخران روایت را معتبر بداند و بدون آن روایت را ساقط کند ، بلکه از نظر وی همه این تلاشها در کنار قراین دیگر بایست راهی به وثوق به صدور می گشود . بنا بر این ، دقت در اسناد و احوال راویان در بررسی های روایی وی جایگاهی بلند در قرینه سازی داشت . این بود که صرف وثاقت راوی خصوصیتی نداشت ، بلکه تامل تام در مجموع متن و سند میتوانست موجب وثوق به صدور شود . آنچه او میکرد – از جمله تلاش برای اثبات وثاقت راوی – کوششی برای دست یابی به این اطمینان بود . برای همین ، نظر وی را در مورد هیچ یک از مواردی که در روشهای رجالی متاخران اماره وثاقت شمرده میشودیا از این حیث فاقد اعتبار است ، نمیتوان به طور مکانیکی اعلام کرد . چرا که راه وی در ارزیابی روایت دیگر گونه است و بنا بر این بحث در اینکه آیا کدام مورد واقعا اماره توثیق اند بی ثمر است . از دید وی هر یک از این موارد تا حدی میتواند شاهد صدور روایت باشد و شکی نیست که قدر و ارج آن چه اماره وثاقت بودنش نزد دیگران محل بحث است ، در تلاش قرینه یابی وی یکسان نیست . ⏪ ادامه در پست های بعدی... @salmanraoofi
9 🔅🔅🔅 📚 11- فی كشف الغمة ؛ قَالَ الصَّادِقُ ع لِأَبِي وَلَّادٍ الْكَاهِلِيِّ : « رَأَيْتَ عَمِّي زَيْداً قَالَ نَعَمْ رَأَيْتُهُ مَصْلُوباً وَ رَأَيْتُ النَّاسَ بَيْنَ شَامِتٍ حَنِقٍ وَ بَيْنَ مَحْزُونٍ مُحْتَرِقٍ فَقَالَ‏ أَمَّا الْبَاكِي فَمَعَهُ فِي الْجَنَّةِ وَ أَمَّا الشَّامِتُ فَشَرِيكٌ فِي دَمِهِ‏ .15» ▪ در کشف الغمه آمده آن حضرت أبى ولاد كاهلى‏ را فرمود كه: عموی من زيد را ديدى كه بردار بود؟ گفت: بله ديدم كه بردار بود و مردمان را ديدم بعضى او را شماتت مي¬كردند و خوشحال بودند و بعضى گريان و حزن داشتند ، فرمود كه: گريندگان با او در بهشت خواهند بود، و شماتت‏ كنندگان شريكند در خون او. 📝 پی نوشت: 15.بحار الأنوار ؛ ج‏46 ؛ ص193. ⏪ ادامه در پست های بعدی... @salmanraoofi
10 🔅🔅🔅 📚 12- فی البحار باسناده ِ عَنْ عُمَيْرِ بْنِ الْمُتَوَكِّلِ بْنِ هَارُونَ الْبَجَلِيِّ عَنْ أَبِيهِ الْمُتَوَكِّلِ بْنِ هَارُونَ قَالَ: « لَقِيتُ يَحْيَى بْنَ زَيْدٍ بَعْدَ قَتْلِ أَبِيهِ وَ هُوَ مُتَوَجِّهٌ إِلَى خُرَاسَانَ فَمَا رَأَيْتُ مِثْلَهُ رَجُلًا فِي عَقْلِهِ وَ فَضْلِهِ فَسَأَلْتُهُ عَنْ أَبِيهِ فَقَالَ إِنَّهُ قُتِلَ وَ صُلِبَ بِالْكُنَاسَةِ ثُمَّ بَكَى وَ بَكَيْتُ حَتَّى غُشِيَ عَلَيْهِ فَلَمَّا سَكَنَ قُلْتُ لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ وَ مَا الَّذِي أَخْرَجَهُ إِلَى قِتَالِ هَذَا الطَّاغِي وَ قَدْ عَلِمَ مِنْ أَهْلِ الْكُوفَةِ مَا عَلِمَ فَقَالَ نَعَمْ لَقَدْ سَأَلْتُهُ عَنْ ذَلِكَ فَقَالَ سَمِعْتُ أَبِي ع يُحَدِّثُ عَنْ أَبِيهِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ ع قَالَ وَضَعَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَدَهُ عَلَى صُلْبِي فَقَالَ يَا حُسَيْنُ يَخْرُجُ مِنْ صُلْبِكَ رَجُلٌ يُقَالُ لَهُ زَيْدٌ يُقْتَلُ شَهِيداً فَإِذَا كَانَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَتَخَطَّى هُوَ وَ أَصْحَابُهُ رِقَابَ النَّاسِ وَ يَدْخُلُ الْجَنَّةَ فَأَحْبَبْتُ أَنْ أَكُونَ كَمَا وَصَفَنِي رَسُولُ اللَّهِ ص ثُمَّ قَالَ رَحِمَ اللَّهُ أَبِي زَيْداً كَانَ وَ اللَّهِ أَحَدَ الْمُتَعَبِّدِينَ قَائِمٌ لَيْلَهُ صَائِمٌ نَهَارَهُ يُجَاهِدُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَقَّ جِهَادِهِ فَقُلْتُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ هَكَذَا يَكُونُ الْإِمَامُ بِهَذِهِ الصِّفَةِ فَقَالَ يَا عَبْدَ اللَّهِ إِنَّ أَبِي لَمْ يَكُنْ بِإِمَامٍ وَ لَكِنْ مِنْ سَادَاتِ الْكِرَامِ وَ زُهَّادِهِمْ وَ كَانَ مِنَ الْمُجَاهِدِينَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ قُلْتُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَمَا إِنَّ أَبَاكَ قَدِ ادَّعَى الْإِمَامَةَ وَ خَرَجَ مُجَاهِداً فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ قَدْ جَاءَ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص فِيمَنِ ادَّعَى الْإِمَامَةَ كَاذِباً فَقَالَ مَهْ يَا عَبْدَ اللَّهِ إِنَّ أَبِي ع كَانَ أَعْقَلَ مِنْ أَنْ يَدَّعِيَ مَا لَيْسَ لَهُ بِحَقٍّ وَ إِنَّمَا قَالَ أَدْعُوكُمْ إِلَى الرِّضَا مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ عَنَى بِذَلِكَ عَمِّي جَعْفَراً قُلْتُ فَهُوَ الْيَوْمَ صَاحِبُ‏ الْأَمْرِ قَالَ نَعَمْ هُوَ أَفْقَهُ بَنِي هَاشِمٍ‏ .16» ▪️ در بحار از متوكل بن هارون نقل شده ميگويد : پس از شهادت زيد پسرش يحيى را موقعى كه متوجه خراسان بود ديدم مردى بسيار شايسته از نظر عقل و دانش بود از پدرش پرسيدم گفت او را كشتند و در زباله دان كوفه به دار آويختند ، چنان شروع به گريه كرد كه من هم گريه‏ام گرفت بالاخره غش كرد. 🔹 پس از به هوش آمدن گفتم يا ابن رسول الله چه چيز باعث خروج پدرت شد؟ با اينكه به تجربه مردم كوفه‏ را شناخته بود. يحيى گفت من هم از پدرم همين سؤال را كردم گفت من از پدرم شنيده ‏ام كه او از پدرش حسين‏ بن على عليه السلام نقل مي¬كرد كه پيامبر دستش را روى پشت حضرت حسين قرار داده فرمود از نژاد تو مردى به وجود مى‏ آيد به نام زيد كه او را شهيد مي¬كنند روز قيامت او و دوستانش از روى شانه ‏هاى مردم مي¬گذرند و داخل بهشت ميشوند پدرم فرمود خواستم همان طور كه پيامبر مرا توصيف نموده باشم. آنگاه يحيى گفت: خدا پدرم را رحمت كند يكى از پارسايان بود شبها شب زنده دار و روزها روزه داشت به واقع در راه خدا جنگ كرد. گفتم اين صفاتى كه گفتى صفات امام است. فرمود نه پدرم امام نبود ولى از سادات بزرگ و پارسايان و پيكاركنندگان اين خانواده بود. 🔹 از پيغمبر نقل شده كسانى كه امامت را به ناحق ادعا كنند چگونه اشخاصى هستند پدرم بزرگوارتر از آن بود كه به ناحق ادعاى چيزى را بكند او مي¬گفت شما را دعوت مي¬كنم به نفع پسنديده‏ترين شخص از خانواده پيامبر منظورش عمويم حضرت صادق عليه السلام بود. گفتم امروز او امام است. گفت آرى بخدا قسم او فقيه‏ترين فرد بنى هاشم است. 📝 پی نوشت: 16.بحار الأنوار ؛ ج‏46 ؛ ص199 و ص200. ⏪ ادامه در پست های بعدی... @salmanraoofi
هدایت شده از مناهج 🇵🇸🇮🇷
🌀 توضیحات آیت‌الله شب زنده دار از روند بررسی صلاحیت نامزدهای مجلس پرونده‌های کثیر، وقت محدود 🔹 مساله انتخابات، مشکلات فراوانی دارد. یکی از مشکلات مهمش این است که قانون انتخابات، قانون پر مشکلی است. ان‌شاءالله مجلس آتی بتواند با قوانین بهتری که وضع می‌کند این مشکلات را کمتر کند. عده فراوانی از سراسر کشور ثبت نام کردند؛ در یک مدت محدود همه اینها باید بررسی شود. در این 14 روز اعضای محترمی که آنجا بودند حقیقتا شبانه روز نداشتند. همین دیروز جناب کدخدایی شنیدم گفتند 45 دقیقه من توانستم بخوابم. 🔹 این پرونده های کثیر (برخی پرونده ها خیلی قطور است؛ برخی چند جلد است) و افراد مختلف، به ملاحظه و بررسی احتیاج دارد. اینها وقت فراوانی می‌خواهد. بنظرم روند انتخابات حداقل باید باشد که به مرور بتوان اینها را بررسی کرد. خیلی از این عدم احرازها در اثر این است که احتیاج به یک منابعی دارد در یک مدت اندک -ولو خیلی زحمت کشیده شده است- گاهی مواردی که شبهه ناک است باز اگر وقت بود تک تک افرادی را که شبهه ای درباره آنها هست را فراخوان می‌کردیم و می‌آمدند توضیح می‌دادند شاید نتیجه فرق می‌کرد؛ اما فرصت چنین اموری نیست. البته آقایانی که الان نماینده مجلس هستند را تک تک خواستند و با آنها صحبت کردیم و مطالبشان را گفتند و با ایشان مصاحبه شد. حتی برخی از ایشان را نه یک بار بلکه چند بار [خواستیم]. اما آحاد کسانی که ثبت نام کردند و آمدند چنین فرصتی نبود. تفسیر عدم احراز 🔹 بنابراین اگر عزیزی خورده است هم خودش باید بداند هم مردم بدانند -اینکه برخی ناراحتند که آبروی ما می‌رود- نه این «آبرو رفتن» نیست؛ معنایش عدم شناخت [شورای نگهبان] است. یک دُرّی گاهی هست که ما نشناخته ایم. یک بزرگواری است که گاهی ما نشناخته ایم. معنای عدم احراز این نیست که آن فرد واقعا صلاحیت ندارد؛ حتی این فرد شاید از آنهایی که شناخته‌ایم بالاتر باشد. معنای اینکه کسی قبول نشده است این نیست که حتما صلاحیت ندارد شاید صلاحیت داشته و شرایط بگونه‌ای بوده که ما نتوانسته‌ایم احراز کنیم. وظیفه ما احراز است. شرایط حداقلی، مشکل قانون انتخابات 🔹 البته این شرایطی که برای داوطلب‌ها گذاشته شده است واقعا شرایط اندکی است. خدمت رهبری دام ظله هم عرض کردم ایشان هم تصدیق فرمودند که این مقدار شرایطی که گذاشته شده است که التزام به اسلام را قبول داشته باشد و التزام عملی داشته باشد، فوق لیسانس هم داشته باشد تابعیت ایران هم داشته باشد! آیا این برای [نمایندگی] مجلس کفایت می‌کند؟ بینش سیاسی نمی‌خواهد؟ اطلاع از امور نمی‌خواهد؟! اینها شرط نشده است ما هم عده‌ای که تایید کردیم را یقین داشتیم به درد مجلس نمی‌خورند؛ اما چاره‌ای نیست. وقتی قانون گفته است این مقدار؛ تخطی از قانون که نمی‌توانیم بکنیم. حقیقتا شرایط، شرایطی کافی نیست؛ کسی که می‌خواهد به مجلس برود اطلاعات وسیعی باید داشته باشد؛ شناخت درستی از امور مختلف داشته باشد. 📌 ادامه در پست بعد 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻 http://eitaa.com/joinchat/3159949328Ce4657829f7
هدایت شده از مناهج 🇵🇸🇮🇷
🌀 توضیحات آیت‌الله شب زنده دار از روند بررسی صلاحیت نامزدهای مجلس بدفهمی بند اول ماده ۲۸ قانون انتخابات 🔹 مساله دیگری که هم شما عزیزان هم افراد مختلف باید اطلاع داشته باشند: این [مشکل] هم از بد تنظیم شدن این بند قانونی است. در ماده 28 قانون انتخابات مجلس بند اول [آمده است]: اعتقاد و التزام عملی به اسلام. برای برخی افراد، بیّنه قائم شده یا شواهدی بوده است که التزام به اسلام ندارند؛ مثلا یک خانمی است بی حجاب است. [در توضیح رد صلاحیتش] نوشته شده شما رد شدید به دلیل بند 1 ماده 28. اینها [در اعتراض] نوشتند: «ما مسلمان هستیم؛ شیعه هستیم؛ اشهد ان لا اله الا الله؛ چه حرفی به ما می‌زنید». مقصود که قسمت اولش (اعتقاد به اسلام) این نیست؛ البته آنهایی که [دلیل رد صلاحیت‌ها را] می‌نویسند با دقت بهتری باید بنویسند و بنویسند بخش دوم از بند اول ماده 28؛ یعنی [فقدان] التزام عملی. حالا من با بعضی از این افراد خودم تماس می‌گرفتم و توضیح می‌دادم که نمی‌خواهیم بگوییم شما مسلمان نیستید؛ یعنی مشکلاتی که دارید بی حجاب هستید خلاف شرع است یا فلان کار را کردید که در پرونده شما هست این خلاف شرع بوده است. نه اینکه دین ندارید و مسلمان نیستید و اعتقاد به ائمه ندارید. یک مورد هم برنخوردم کافری آمده باشد ثبت نام کرده باشد. سایر ادیان پذیرفته شده هم قانون خودشان را دارند. در مورد احدی هم قضاوت نمی‌کنیم؛ دادگاه باید قضاوت کند. چون آیین دادرسی است و اینجا فقط شرایط بررسی می‌شود. شورای نگهبان، نگاه جناحی ندارد 🔹 مطلب دیگری هم که شما بدانید: بیننا و بین الله اصلا و ابدا گروه‌ها، جناح‌های مختلف در نظر ما نبوده است. اینکه این از جناح راست است؛ چپ است؛ اصولگراست یا اصلاح‌طلب، اینها اصلا دخالتی نداشته است؛ واقعا شرایط، مد نظر ما بوده است. التزام عملی به اسلام بوده است؛ ابراز وفاداری به قانون اساسی بوده است. ابراز وفاداری به ولایت فقیه بوده است. اینها قانون است و ما باید کنیم که افراد این شرایط را دارند. از هر گروهی که می‌خواهند باشند. چیزهایی که بعضا در رسانه‌ها گفته می‌شود یا افراد می‌گویند خلاف است. مسائلی که متاسفانه برخی در مجلس بودند [گفتند] با پول می‌شود رای درست کرد؛ 4 میلیارد و 2 میلیارد!! اینها تهمت‌هایی است که زده می‌شود. 📅 ۱۳ بهمن ۱۳۹۸ بیانات ابتدای درس خارج فقه 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻 http://eitaa.com/joinchat/3159949328Ce4657829f7
🔅🔅🔅 📚 13- فی البحار عن جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع‏ : « رَحِمَ اللَّهُ عَمِّي زَيْداً لَوْ ظَفِرَ لَوَفَى إِنَّمَا دَعَا إِلَى الرِّضَا مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنَا الرِّضَا.17 » ▪ در بحار از امام صادق علیه السلام آمده :« خداوند عمویم زید را رحمت کند اگر پیروز می¬شد حتما به وعده¬اش وفا می¬کرد همانا او به رضایت از آل محمد فرا خواند و من همان فرد مورد رضایت هستم .» 🔅🔅🔅 📚 14- فی البحار روى الصدوق باسناده قال: حدثنا ابن أبي عبدون عن أبيه، في حديث عن الرضا عليه السّلام عن أبيه موسى بن جعفر، أنه سمع أباه جعفر بن محمّد عليه السّلام يقول: رحم اللّه عمي زيدا إنه دعا إلى الرضا من‏ آل‏ محمّد، و لو ظفر لوفى بما دعا إليه، و لقد استشارني في خروجه، فقلت: يا عم إن رضيت أن تكون المقتول المصلوب بالكناسة فشأنك فولّى، فلما ولّى قال جعفر بن محمّد عليه السّلام: ويل لمن سمع واعيته فلم يجبه‏ .18» ▪ خداوند عمویم زید را رحمت کند همانا او به رضایت از آل محمد فرا خواند و اگر پیروز می-شد حتما به وعده¬اش وفا می¬کرد و او با من در خروجش مشورت کرد پس به او گفتم ای عمو اگر راضی هستی کشته شده و به صلیب کشیده شده در زباله دان کوفه باشی پس خود دانی و او رفت ، هنگامی که رفت جعفر بن محمد فرمود: وای بر کسی¬که صدای فریاد او را بشنود و او را جواب ندهد . 📝 پی نوشت: 17.بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏46 ؛ ص199. 18.بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏46 ؛ ص199. ⏪ ادامه در پست های بعدی... @salmanraoofi
15 👈👈این مباحث تدریس هم شده که بسیار مطالب بیشتری در تدریس گفته شد، برای دریافت بهتر مطالب، صوتهای تدریس را گوش کنید. ⏪ مباحث مطرح شده نهایی نیست و مقاله احتیاج به ویرایش دارد 🔅🔅🔅 ▪ ایشان در ادامه مطالب خود در این زمینه بعد از توضیح ضابطه توثیق خاص و عام در رجال میگوید : پاره ای از این موارد یا شرایطِ برخی از آنها [ توثیق خاص و عام ] شدیدا محل نقض و ابرام است . سید بروجردی به اکثر این موارد به چشم اماره وثاقت مینگرد ، اما در نگاه وی ارزش و اعتبار آنها در اطمینان بخشی به صدور یکسان نیست . در مکتب رجالی سید ، برخورد ریاضی گونه دو حالته با آنچه رجالیان در اماره وثاقت بونش بحث کرده اند ، جایی ندارد و این گونه نیست که هر مورد یا صد رد صد معتبر ویا به طور کلی از اعتبار ساقط باشد حتی آن گاه که موردی پذیرفته میشود و در توثیق و تضعیف به آن تمسک میشود قیود و شرایط در میزان وثوق آوری آن به شدت موثر است . ▪ تصریح به نکات ذیل : ⏪ 1- « تامل تام در مجموع متن و سند میتوانست موجب وثوق به صدور شود » ، ⏪ 2- « نظر وی را در مورد هیچ یک از مواردی که در روشهای رجالی متاخران اماره وثاقت شمرده میشودیا از این حیث فاقد اعتبار است ، نمیتوان به طور مکانیکی اعلام کرد چرا که راه وی در ارزیابی روایت دیگر گونه است » ⏪ 3- « اما در نگاه وی ارزش و اعتبار آنها در اطمینان بخشی به صدور یکسان نیست . در مکتب رجالی سید ، برخورد ریاضی گونه دو حالته با آنچه رجالیان در اماره وثاقت بونش بحث کرده اند ، جایی ندارد و این گونه نیست که هر مورد یا صد رد صد معتبر ویا به طور کلی از اعتبار ساقط باشد حتی آن گاه که موردی پذیرفته میشود و در توثیق و تضعیف به آن تمسک میشود قیود و شرایط در میزان وثوق آوری آن به شدت موثر است 9» ▪ ما را به این نکته رهنمون میشود که روش علمی ایشان برپایه منطق ارسطوئی نبوده است و منطق علمی ایشان منطقی ریاضی نبوده است بلکه روشی چند جانبه و جامع بوده و به عبارت دیگر بر پایه منطقی فازی بوده است. ▪ همینطور در فقه مسئله ای که با یک دلیل اثبات نشود با تجمع ادله ای که هر کدام به تنهایی حجت نیستند به حد افتا میرسد به نظر نگارنده مکتب فقهی صاحب جواهر این گونه است ایشان معمولا یک مطلب را با شهرت فهم فقهای دیگر سیره و به طور خلاصه با چند دلیل که هرکدام به تنهایی اطمینان آور نیستند تمام میکنند . ▪ در رجال نیز گرچه یک راوی توثیق نشده باشد اما با نگاه به روایات او و مسائل رجالی دیگر میتواند به حد توثیق برسد لذا تنها راه توثیق تصریح کتب رجال به وثاقت فرد نیست. 🔹 به نظر نگارنده ورود این منطق در فضای علمی حوزه میتواند به طریق علمی ، دقیق و مستدل به روانی و پویایی و واقع گرایی بیشتر علوم نقلی حوزه منجر شده و علوم نقلی را از حالت ریاضی به حالت واقعی و روان این علوم برگرداند. 📝 پی نوشت: 9.( مکتب اجتهادی آیة الله بروجردی فصل سوم مکتب رجالی ص256و 257 ) ⏪ ادامه در پست های بعدی... @salmanraoofi
1_48237200.mp3
13.05M
🔅سخنرانی صریح و شجاعانه‌ی حجت الاسلام پناهیان به مناسبت دهه فجر در قم 🔅حکم بنی صدر خائن چه بود ؟ 🔅حکم کسی که نفوذی است و ارزش اموال مردم را یک سوم کم کرده چیست؟ 🔅حکم کسی که عامدانه و آگاهانه درصدد ناراضی کردن جامعه است چیست ؟ 🔆🔆🔆احکام طهارت و نجاست را همه می دانند احکام مبارزه با طواغیت را در منبرها شرح دهید 🔅تفاوت کاپیتولاسیون و پالرمو و قراردادهای ننگین امروزی چیست؟ 🔅چرا فقها ساکتند؟؟؟ @salmanraoofi
هدایت شده از سلمان رئوفی
باسمه تعالی طلابی که دنبال اجتهاد هستند و دنبال بهتر فهمیدن مکاسب شیخ انصاری حتما جلسات مکتب شناسی را گوش کنند این مباحث ادامه دارد و در کانال بارگزاری خواهد شد 🔻🔻🔻🔻🔻 🔆لینک دروس مکتب شناسی فقهی شیخ انصاری ره 🔆🔆کلیات بحث مکتب شناسی فقهی 1⃣معانی و اطلاقات مکتب شناسی فقهی و معنای مختار 2⃣معانی و اطلاقات مکتب فقهی و معنای مختار مکتب فقهی 3⃣تفاوت مکتب شناسی فقهی و ١/ اجتهاد و استنباط ٢/ بحث مهندسی استنباط ٣/ مکتب شناسی اصولی 4⃣نکته ای در عدم خلط ١/ روش تحقیق، ٢/ روش طرح بحث ٣/ روش تدریس در تشخیص مکتب فقهی 5⃣نکته ای در تعامل و تاثیر روش تدریس و روش تحقیق با مکتب فقهی 6⃣اقسام مکتب شناسی فقهی 7⃣مدلهای ممکن در مکتب شناسی فقهی 8⃣عوامل پیدایش مکاتب فقهی و علل کم بودن مکاتب فقهی 9⃣نگاهی به پیشینه مکتب شناسی فقهی 0⃣1⃣مبانی نامگذاری مکتب شناسی فقهی 1⃣1⃣فواید مکتب شناسی فقهی 🔆🔆مباحث مکتب شناسی فقهی 🔆یک: مباحث مربوط به موضوع شناسی 1⃣روش ما در مکتب شناسی فقهی شیخ اعظم انصاری ره 2⃣امور کلی که مکتب شیخ ممکن است تحت تاثیر آنها باشد 3⃣روش شیخ در ورود به مباحث ١/ عبادات ٢/ معاملات 4⃣بررسی مبانی موضوع شناسی شیخ انصاری 5⃣نحوه طرح بحث در موضوع شناسی ١/موضوعات صرفه ٢/ مستنبطه لغوی ٣/ مستنبطه شرعی 6⃣کارهای شیخ اعظم ره هنگام موضوع شناسی 7⃣روشهای شیخ اعظم ره برای تعیین موضوع 8⃣نکات مستفاد از کارهای شیخ اعظم ره 🔆دو: مراحل و مباحث حکم شناسی 1⃣اثبات حجیت مصداقی 2⃣استظهار 3⃣استدلال 4⃣تعادل و تراجیح 5⃣فقه الاقوال 6⃣ذوق فقهی 7⃣تعامل منابع فقهی؛ عقل قرآن و سنت در مکتب شیخ اعظم ره 8⃣تعامل فقه و اصول در مکتب شیخ اعظم ره 🔆مطالب پایانی نقاط قوت و ضعف مکتب شیخ اعظم ره 🔻🔻🔻🔻🔻 جلسه ۱ مکتب شناسی https://eitaa.com/salmanraoofi/27 جلسه ۲ https://eitaa.com/salmanraoofi/29 جلسه ۳ https://eitaa.com/salmanraoofi/32 جلسه ۴ https://eitaa.com/salmanraoofi/34 جلسه ۵ https://eitaa.com/salmanraoofi/35 جلسه ۶ https://eitaa.com/salmanraoofi/36 جلسه ۷ https://eitaa.com/salmanraoofi/37 جلسه ۸ https://eitaa.com/salmanraoofi/38 جلسه ۹ https://eitaa.com/salmanraoofi/39 جلسه ۱۰ https://eitaa.com/salmanraoofi/44 جلسه ۱۱ https://eitaa.com/salmanraoofi/51 جلسه ۱۲ https://eitaa.com/salmanraoofi/55 جلسه ۱۳ https://eitaa.com/salmanraoofi/56 جلسه ۱۴ https://eitaa.com/salmanraoofi/57 جلسه ۱۵ https://eitaa.com/salmanraoofi/152 جلسه ۱۶ https://eitaa.com/salmanraoofi/157 جلسه ۱۷ https://eitaa.com/salmanraoofi/159 جلسه ۱۸ https://eitaa.com/salmanraoofi/161 جلسه ۱۹ https://eitaa.com/salmanraoofi/162 جلسه ۲۰ https://eitaa.com/salmanraoofi/1210 جلسه ۲۱ https://eitaa.com/salmanraoofi/1211 جلسه ۲۲ https://eitaa.com/salmanraoofi/1319 جلسه ۲۳ https://eitaa.com/salmanraoofi/1334 جلسه ۲۴ https://eitaa.com/salmanraoofi/1339 جلسه ۲۵ https://eitaa.com/salmanraoofi/1340 جلسه ۲۶ https://eitaa.com/salmanraoofi/1341 جلسه ۲۷ https://eitaa.com/salmanraoofi/1349 جلسه ۲۸ https://eitaa.com/salmanraoofi/1350 جلسه ۲۹ https://eitaa.com/salmanraoofi/2170 جلسه ۳۰ https://eitaa.com/salmanraoofi/2171 جلسه ۳۱ https://eitaa.com/salmanraoofi/2172 جلسه ۳۲ https://eitaa.com/salmanraoofi/2833 جلسه ۳۳ https://eitaa.com/salmanraoofi/6938 جلسه ۳۴ https://eitaa.com/salmanraoofi/2887 جلسه ۳۵ https://eitaa.com/salmanraoofi/2941 جلسه ۳۶ https://eitaa.com/salmanraoofi/4874 جلسه ۳۷ https://eitaa.com/salmanraoofi/4875 جلسه ۳۸ https://eitaa.com/salmanraoofi/5896 جلسه ۳۹ https://eitaa.com/salmanraoofi/5965 @salmanraoofi
همزمان با ایام الله دهه مبارکه فجر انقلاب 🇮🇷🇮🇷نشست علمی بصیرتی🇮🇷🇮🇷 ◀️با موضوع: ارزشهای انقلابی، بایسته های بصیرتی 💠با حضور فقیه مجاهد آیت اله سیفی مازندرانی ⏰زمان: چهارشنبه۱۶بهمن۹۸ بعد از نماز عشا (به همراه پرسش و پاسخ) حضور اساتید و طلاب معظم را ارج می نهیم. 💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠 بسیج مسجد امام حسن عسکری(ع)پردیسان ┅═✧❁🌷فِقه فَعّال🌷❁✧═┅ http://eitaa.com/joinchat/352321569Cf34ac82714
هدایت شده از الگوی پیشرفت اسلامی
🌷 بررسی انتقادی دیدگاه ها و نظریات جریانهای تحول خواه حوزوی: https://eitaa.com/joinchat/3365142563Ccec7187426
16 👈👈این مباحث تدریس هم شده که بسیار مطالب بیشتری در تدریس گفته شد، برای دریافت بهتر مطالب، صوتهای تدریس را گوش کنید. ⏪ مباحث مطرح شده نهایی نیست و مقاله احتیاج به ویرایش دارد 🔅🔅🔅 ✅ 3) علم کلام : ▪ از آنجا که علم اصول و کلام جز علوم نیمه عقلی محسوب میشوند لذا در مجالی جدا گانه به این علوم پرداختیم و آنها را از علوم عقلی و نقلی جدا کردیم . 🔹 گرچه در کتب قدمای اصحاب بحث از لزوم علم کلام و دانستن مباحث آن مورد کنکاش قرار گرفته اما اکنون در میان فقها و اصولیون کسی منکر این نکته نیست که بعضی مباحث کلامی مثل عدم تحریف قرآن که به تبع حجیت کتاب و حجیت ظواهر را در پی دارد لازم است اما مباحث کلام جدید و تاثیر آن در فلسفه فقه از مباحثیست که به آن پرداخته نشده در این مجال به طرح این نکات خواهیم پرداخت . ▪ صاحب نظران اقوال متفاوتی در لزوم تحصیل علم کلام ارائه کرده اند. ⬅ قول اول: عده ای قائل به لزوم تحصیل علم کلام شده اند. ⬅ قول دوم: عده ای قائل به لزوم تحصیل علم کلام همراه بادلائل تفصیلی شده اند ؛ بدین معنی که دلائل مباحث کلامی را بداند و بتواند بر مباحث کلامی برهان اقامه کند. ⬅ قول سوم : عدم لزوم تحصیل علم کلام ؛ چراکه شناخت خداوند متعال و ائمه از شروط ایمان است. 🔹 ما فارغ از این اقوال به علل و موارد احتیاج فقیه به علم کلام میپردازیم و نکات راه گشای استنباط و اجتهاد را در این قسمت متذکر میشویم فقیه در علم کلام در واقع باید به مبانی تشریع احکام بپردازد و از این زاویه مباحث کلامی را کند و کاو کند و سعی کند مباحث فقهی و اصولی خویش را بر پایه مبانی کلامی مستفاد از آیات و روایات بر پا کند و در جاهای مناسب این علوم را به هم گره بزند تا فهم دقیقتر و منظومه ای منظمتر و سامانه بهتری در استنباط داشته باشد . ▪ احتیاج فقیه به علم کلام در پنج مورد روشن میشود : ⏪ اول: قواعد عقلی کلامی : حسن و قبح عقلی و حسن عدل و قبح ظلم ، لزوم شکر منعم ، قاعده لطف ، قبح تکلیف بما لا یطاق و قبح عقاب بدون بیان و قواعدی از این قبیل از قواعد عقلی کلامی هستنند که بسیاری از مباحث فقهی و اصولی مبتنی بر این قواعد هستند. به عنوان مثال برای وجوب عقلی امر به معروف و نهی از منکر 10 و برای حجیت اجماع و قبح عقاب بلا بیان 11 و برای مشروطیت برائت به فحص 12 به قاعده لطف استناد شده است . ⏪ دوم: بعض صفات خداوند متعال : بعضی مباحث فقه و اصول به بعضی صفات خداوند متعال ارتباط پیدا میکند مثلا لزوم قانونگذاری از جانب خداوند متعال و تفسیر نسخ در احکام ،همچنین بطلان عول 13 به علم حضرت حق رجوع میکند و با توجه به این صفت مباحث فوق را باید سامان داد. ⏪ سوم: عصمت پیامبر صلی الله علیه وآله و بعضی صفات او : بعنوان مثال رد احادیث سهو النبی با استناد به عصمت مطلق ایشان ممکن است. همچنین از شئون ایشان که از روایات استفاده میشود قانون گذاریست مثلا از روایات استفاده میشود ایشان تمام نمازهای دو رکعتی را چهار رکعتی کردند البته این شأن غیر از اعمال ولایت از جانب ایشان در موارد خاص و مناصب حکومتی ایشان است. 📝 پی نوشت: 10.(الاقتصاد شیخ طوسی ص236 و روضه البهیةج2ص410) 11.(تبیان شیخ طوسی ج6ص458) 12.(تهذیب الاصول امام خمینی ج2ص435) 13.(وسائل الشیعه ج26 ص75) ⏪ ادامه در پست های بعدی... @salmanraoofi
📝 پی نوشت: 19. بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏46 ؛ ص174 و ص: 175 . 20. . مولف ریاض الابرار سید نعمت الله جزائری ذیل این روایت می¬گوید ؛ أقول: يستفاد من هذا الحديث أنّ كلّ من خرج من آل محمّد صلّى اللّه عليه و اله لم يكن مبطلا لأنّه ما كان يعتقد أنّه منصوص على إمامته و ما كان يدعو إلى غير دين اللّه و لا يضلّ أحدا بل كان مقصده دفع خلفاء الجور عن الخلافة في الحقيقة فكلّهم إمّا طالب الإمامة لأهلها كزيد أو طالب الخلافة ليعمل بأحكام اللّه كغيره. و منهم زيد بن موسى فإنّه لمّا خرج بالبصرة أوّل ما بدا به إحراق دور بني العبّاس من أهل الجور و معيني الظالمين لكنّه عليه السّلام اتّقى المأمون في إظهار بعض الكلمات، لأنّ من كلامه عليه السّلام استشعر المأمون لنفسه إنّه غير مبطل في أمر الخلافة لأنّه لم يدّع النصّ عليه لكنّه ما لحظ أنّه خارج بقوله عليه السّلام: و يضلّ عن سبيل اللّه. رياض ال أبرار في مناقب الأئمة الأطهار / ج‏2 / 72 / فيه حقية كل من خرج من آل محمد عليهم السلام. ⏪ ادامه در پست های بعدی... @salmanraoofi
🔅🔅🔅 📚 15- فی عيون أخبار الرضا عليه السلام باسناده عَنِ ابْنِ أَبِي عُبْدُونٍ عَنْ أَبِيهِ قَالَ: لَمَّا حُمِلَ زَيْدُ بْنُ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ إِلَى الْمَأْمُونِ وَ قَدْ كَانَ خَرَجَ بِالْبَصْرَةِ وَ أَحْرَقَ دُورَ وُلْدِ الْعَبَّاسِ وَهَبَ الْمَأْمُونُ جُرْمَهُ لِأَخِيهِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا ع وَ قَالَ لَهُ يَا أَبَا الْحَسَنِ لَئِنْ خَرَجَ أَخُوكَ وَ فَعَلَ مَا فَعَلَ لَقَدْ خَرَجَ قَبْلَهُ زَيْدُ بْنُ عَلِيٍّ فَقُتِلَ وَ لَوْ لَا مَكَانُكَ مِنِّي لَقَتَلْتُهُ فَلَيْسَ مَا أَتَاهُ بِصَغِيرٍ فَقَالَ الرِّضَا ع يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ- لَا تَقِسْ أَخِي زَيْداً إِلَى زَيْدِ بْنِ عَلِيٍّ ع فَإِنَّهُ كَانَ مِنْ عُلَمَاءِ آلِ مُحَمَّدٍ غَضِبَ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَجَاهَدَ أَعْدَاءَهُ حَتَّى قُتِلَ فِي سَبِيلِهِ وَ لَقَدْ حَدَّثَنِي أَبِي مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ ع أَنَّهُ سَمِعَ أَبَاهُ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ يَقُولُ رَحِمَ اللَّهُ عَمِّي زَيْداً إِنَّهُ دَعَا إِلَى الرِّضَا مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ وَ لَوْ ظَفِرَ لَوَفَى بِمَا دَعَا إِلَيْهِ وَ قَدِ اسْتَشَارَنِي فِي خُرُوجِهِ فَقُلْتُ لَهُ يَا عَمِّ إِنْ رَضِيتَ أَنْ تَكُونَ الْمَقْتُولَ الْمَصْلُوبَ بِالْكُنَاسَةِ فَشَأْنَكَ فَلَمَّا وَلَّى قَالَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ وَيْلٌ لِمَنْ سَمِعَ وَاعِيَتُهُ فَلَمْ يُجِبْهُ فَقَالَ الْمَأْمُونُ يَا أَبَا الْحَسَنِ أَ لَيْسَ قَدْ جَاءَ فِيمَنِ ادَّعَى الْإِمَامَةَ بِغَيْرِ حَقِّهَا مَا جَاءَ فَقَالَ الرِّضَا ع‏ إِنَّ زَيْدَ بْنَ عَلِيٍّ ع لَمْ يَدَّعِ مَا لَيْسَ لَهُ بِحَقٍّ وَ إِنَّهُ كَانَ أَتْقَى لِلَّهِ مِنْ ذَاكَ إِنَّهُ قَالَ أَدْعُوكُمْ إِلَى الرِّضَا مِنْ‏ آلِ‏ مُحَمَّدٍ وَ إِنَّمَا جَاءَ مَا جَاءَ فِيمَنْ يَدَّعِي أَنَّ اللَّهَ نَصَّ عَلَيْهِ ثُمَّ يَدْعُو إِلَى غَيْرِ دِينِ اللَّهِ وَ يَضِلُّ عَنْ سَبِيلِهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ كَانَ زَيْدٌ وَ اللَّهِ مِمَّنْ خُوطِبَ بِهَذِهِ الْآيَةِ « وَ جاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ هُوَ اجْتَباكُمْ»‏ 19» ▪ در عيون اخبار الرضا ابن ابى عبدون از پدرش نقل كرده كه وقتى زيد بن موسى بن جعفر را پيش مامون آوردند كه در بصره قيام كرده بود و خانه‏هاى بنى عباس را آتش زده بود مامون او را به على بن موسى الرضا بخشيد. گفت آقا اگر برادرت خروج كرد و آن كارها را نمود قبل از او زيد بن على بن الحسين نيز قيام كرد و كشته شد اگر به واسطه تو نبود او را مي¬كشتم چون كار او از کار زيد بن على بن الحسين كمتر نبود. حضرت رضا فرمود يا امير المؤمنين برادرم را با زيد بن على بن الحسين مقايسه مكن زيد از علماى آل محمّد بود براى خدا خشم گرفت و با دشمنان خدا جنگيد تا در راه او كشته شد پدرم موسى بن جعفر فرمود : از پدرش حضرت صادق شنيد كه مي¬فرمود : خدا رحمت كند عمويم زيد را مردم را دعوت كرد به تسليم شدن در مقابل پيشواى خدا از آل محمّد اگر پيروز مي¬شد به وعده خود وفا ميكرد، با من در مورد قيام خود مشورت كرد گفتم عموجان اگر مايلى كشته شوى و بدار آويخته گردى در كنار زباله دان كوفه مانعى ندارد. پس از رفتن او امام صادق فرمود : واى بر كسى كه صدای استمداد او را بشنود و جوابش را ندهد. مامون گفت يا ابا الحسن مگر در باره كسى كه ادعاى امامت كند بدون استحقاق آن روايات وارد نشده حضرت رضا فرمود : زيد بن على ادعاى ناحق نكرد او پرهيزگارتر از اين نسبتها بود مي¬گفت شما را دعوت مي¬كنم به تسليم در برابر پيشواى آل محمّد آن روايات مربوط به كسى است كه با نداشتن علم و شايستگى ادعاى امامت كند و مردم را دعوت به غير دين خدا نمايد و از راه منحرف كند بخدا قسم زيد كسى بود كه اين آيه شامل او ميشد «وَ جاهِدُوا فِي‏ اللَّهِ‏ حَقَ‏ جِهادِهِ‏ هُوَ اجْتَباكُمْ»‏ و در راه خداوند چنانكه سزاوار است جهاد كنيد اوست که شما را برگزید.20 »
هدایت شده از KHAMENEI.IR
دیدار اعضای شورای‌عالی حوزه‌های علمیه رهبر انقلاب: صیانت از شور انقلابی و طلاب جوان یک ضرورت است حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (دوشنبه) در دیدار اعضای شورای‌عالی حوزه‌های علمیه بر برنامه‌ریزی برای شناسایی و به‌کارگیری استعدادهای برتر فکری از میان طلاب جوان تأکید کردند. رهبر انقلاب اسلامی در این دیدار، نقش شورای عالی حوزه‌های علمیه در سیاستگذاری برای تربیت معلمان و مربیان دینی در جامعه را بسیار مهم و حیاتی دانستند و با قدردانی از زحمات اعضای این شورا و مدیریت حوزه، افزودند: حد و مرز وظایف شورای‌عالی و مدیریت حوزه یعنی تفاوت بین سیاستگذاری و اجرا باید هر چه مشخص‌تر باشد تا بازده کار چند برابر شود. حضرت آیت الله خامنه‌ای هدف از انقلاب اسلامی و جان‌فشانی و فداکاریهای امام بزرگوار در به ثمر رساندن این نهضت را تحقق حاکمیت و شریعت اسلامی خواندند و گفتند: دشمن برای شناسایی نقاط مؤثر انقلاب و ضربه زدن به مبانی اساسی آن برنامه دارد و از جمله مقاصد آنها حوزه‌های علمیه است. صیانت از شور انقلابی و طلاب جوان با توجه به آنچه امام راحل در اواخر حیات مبارکشان بیان فرمودند (منشور روحانیت) یک ضرورت است. ایشان با تأکید بر شناسایی استعدادها و ظرفیتهای پنهان فکری در طلاب جوان، افزودند: در بخشهای گوناگون کشور، بعضاً کارهای بزرگ و ابتکارات شگفت‌انگیزی به‌دست جوانان انجام می‌شود و در بخش حوزه و طلبگی نیز یقیناً چنین استعدادهایی وجود دارند که باید شناسایی و در حلقه‌های فکری به‌کار گرفته شوند و از آنها مسئولیت خواسته شود. رهبر انقلاب اسلامی همچنین با برشمردن نمونه‌هایی از حضور علمای بزرگ و تراز اول سابق در شهرهای مختلف کشور، افزودند: مقوله هجرت طلاب به شهرها برای رونق دادن به امور دینی و تربیتی آن مناطق کار بسیار خوب و لازمی است و باید به‌گونه‌ای برنامه‌ریزی شود که شهرهای مختلف از حضور عالمان دین خالی نشود.
هدایت شده از خانه طلاب جوان
📕 نشریه (صاحب امتیاز: خانه طلاب جوان) منتشر شد... 📒 ویژه نامه اولین سالروز صدور بیانیه 🗂 با پرونده هایی در مورد تبیین و راهکارهای بیانیه گام دوم 🎙 با آثار و گفتگوهایی: 📝 از حضرات آیات: مصباح یزدی شب زنده دار اعرافی میرباقری عابدی 📝 و حجج اسلام: رهدار فلاح شیروانی قمی وکیلی قنبریان عزت زمانی فرحانی بغدادی مهدیان متولی امامی 📝 و آقایان: پروفسورگلشنی دکتر منوچهر محمدی استاد طاهرزاده مهدی جمشیدی 💳 با تخفیف ویژه جهت طلاب و نهادهای حوزوی 📱توزیع: برای تهیه نشریه با شماره 09157172810 تماس حاصل فرمایید یا به آیدی @pasdare_Enghelab در پیام رسان ایتا پیامک ارسال نمایید. 📲 شیوه های نشریه خط: 1⃣ ارسال مشخصات به سامانه پیام کوتاه 30008777110114 2⃣ تماس با تلفن 02532603677 3⃣ مراجعه به سایت www.khanetolab.ir و تکمیل فرم ثبت نام 📚📚 خانه طلاب جوان 🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/2731802626C6597703c2f
💠 حوزه علمیه و چالش تحول... 🔘 در حوزه‌های علمیه کم نیستند افراد و گروه‌هایی که داعیه‌دار تحول بوده و راهکارهایی را نیز برای تغییر وضعیت موجود (در حوزه‌های مختلف) به وضعیت مطلوب ارائه می‌دهند . . . اما متاسفانه تا کنون فضایی برای تخاطب مستقیم بین این جریان‌ها که قابل ارزیابی و مقایسه برای مخاطبین باشد نبوده و یا به برنامه‌هایی مقطعی بسنده شده است. ♦️ اکنون فضا و بستری فراهم شده تا پرسش‌های بنیادین و اساسی و حتی تخصصی خود را از این افراد و گروه‌ها بپرسیم و پاسخ‌های آنان را با یکدیگر مقاسیه کنیم تا امکان ارزیابی و تشخیص مدل تحولی کارآمد برای ما فراهم‌تر گردد. ✔️ لذا از شما دعوت می‌کنیم تا در گروه "مباحثه پرسش‌های تحول" عضو شده و ضمن ارائه پرسش‌های خود، پاسخ های جریان‌های تحول خواه را شنیده و به بررسی و نقد آنان بپردازید. عضویت در گروه از طریق لینک زیر 👇 🌐 https://eitaa.com/joinchat/3365142563Ccec7187426 @salmanraoofi
سلمان رئوفی
💠 حوزه علمیه و چالش تحول... 🔘 در حوزه‌های علمیه کم نیستند افراد و گروه‌هایی که داعیه‌دار تحول بوده
باسمه تعالی به زودی به سوالات بزرگواران درباره تحول در حوزه علمیه پاسخ خواهم گفت از دوستانی که چنین گروهی را راه اندازی کردند و بنده را برای پاسخگویی به سوالات دوستان دعوت کردند متشکرم سلمان رئوفی ۱۳۹۸/۱۱/۱۶ @salmanraoofi
17 👈👈این مباحث تدریس هم شده که بسیار مطالب بیشتری در تدریس گفته شد، برای دریافت بهتر مطالب، صوتهای تدریس را گوش کنید. ⏪ مباحث مطرح شده نهایی نیست و مقاله احتیاج به ویرایش دارد 🔅🔅🔅 ▪ از شئون دیگر وجودی حضرت رسول صل الله علیه و آله که اگر بررسی کلامی شود برای حل معضل بعضی روایات راه گشا خواهد بود این استکه حب و بغض ایشان از اراده الهی نشات گرفته و بعضا آنچه ایشان منع کرده اند به دلیل بغض شدید الهی بوده که در بغض ایشان ظهور و بروز پیدا کرده است مثلا در بعضی روایات ، از بعضی خوردنیهای حرام به (کره النبی صل الله علیه و آله ) تعبیر شده و بعضی گمان کرده اند که این خوردنیها مکروهند و مسئله مورد نقض و ابرام بین علما واقع شده در حالیکه اگر این مطلب کلامی که حب و بغض پیامبر صل الله علیه و آله از حب و بغض الهی نشات میگیرد، مورد کنکاش و دقت قرار گرفته بود باور اینکه این کراهت ایشان میتواند از بغض شدید الهی نشات گرفته و دلیل بر حرمت باشد امر سختی نبود ومعضل تعبیر روایات به (کره) به راحتی قابل حل بود. ⏪ چهارم: عصمت ائمه علیهم السلام و شئون ایشان : این مبحث نیز از مباحث تاثیر گذار در مباحث فقهیست و به نظر نویسنده مبحث ولایت فقیه به این بحث رجوع میکند چرا که در واقع بحث ولایت فقیه بحث از مناصب تفویض شده امام علیهم السلام به فقیه است همچنین حدود اختیارات امام علیه السلام ، ملکیت طولی یا عرضی ایشان نسبت به اشیا ، و نشات گرفتن حب و بغض ائمه علیهم السلام از حب وبغض الهی و مباحث بسیار دیگری از این قبیل از مباحث تاثیر گذار در فقه و اصول خواهد بود . ⏪ پنجم : از مباحث بسیار مهم ، بعضی مباحث کلامی است که مرتبط با فلسفه فقه است که به نظر نویسنده از اهم احتیاجات فقیه برای اجتهاد چنین مباحثیست از این نوع مباحث میتوان به مباحث ذیل اشاره کرد ✅ 1-جامعیت شریعت و جاودانگی آن ، ✅ 2- تعبدی بودن روشهای استنباط و عدم آن که باید در فلسفه فقه مطرح شود ✅ 3- آیا دین لزوما نظامهای سیاسی اقتصادی فرهنگی و... دارد یا اینکه قواعد کلی از جانب شریعت ارائه شده و نظامهای اقتصادی سیاسی و... باید با این قواعد همخوانی داشته باشد و شکل نظامها به گونه ای باشد که این قواعد اجرا شوند نه اینکه زیر پا گذاشته شوند لذا شکل و نظام خاصی مورد نظر شارع نیست مگر اینکه این نظامها به نفی قواعد منجر شود مثل حکومت سلطان جائر که به نفی عدل و احکام دین می انجامد . ✅ 4- از مباحث مهم دیگر در این مجال بحث روح شریعت و احکامی که از این طریق اثبات میشود بعنوان مثال نظام پادشاهی باروح شریعت سازگار نیست ، همچنین بعضی محققین برای لزوم مرد بودن مجتهد به این دلیل استناد کرده اند. 🔸 این دست از مباحث که رنگ کلامی دارند اما جایگاه طرح آنها در مباحث فلسفه فقه میباشد در نگاه کلان فقیه به فقه و شریعت بسیار موثرند و در نظام استنباطی فرد و باز شدن ذهن و افق دید فقیه در فقه ، بسیار تاثیر گذار خواهند بود و به نظر میرسد یکی از راههای صحیح دقیقد و علمی رهایی از جمود بر نص همین راه است . ⏪ ششم: بعضی مباحث متفرقه که مرتبط با بعضی موضوعات فقهی میشوند مثل بحث غلو و ضابطه آن که ثمره اش در نجاست غلات ظاهر میشود همچنین بحث اراده و طلب و بحث وحدت وجود بنابر کلامی بودن آنها . 🔸 بنابر این فقیه باید در مباحث الاهیات متبحر و نسبت به شئون پیامبر و ائمه علیهم السلام متضلع و در مباحث عقلی کلامی محقق و با روح شریعت اسلامی آشنا باشد تا بتواند مباحث فقهی و اصولی را به خوبی به مباحث کلامی گره بزند و رابطه نظام مندی بین کلام و فقه و اصول خویش برقرار سازد و در استنباط خویش و حل مسائل مستحدثه از مباحث کلامی به خوبی بهره ببرد. ⏪ ادامه در پست های بعدی... @salmanraoofi
🔅🔅🔅 📚 16- فی دلائل الامامه باسناده عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ رَاشِدٍ، عَنْ أَبِيهِ، قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(عَلَيْهِ السَّلَامُ) فَقَالَ: يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ، إِنَّ حَكِيمَ‏ بْنَ عَبَّاسٍ‏ الْكَلْبِيَ‏ يُنْشِدُ النَّاسَ بِالْكُوفَةِ هِجَاءَكُمْ. فَقَالَ: هَلْ عَلِقْتَ‏ مِنْهُ بِشَيْ‏ءٍ؟ قَالَ: بَلَى. فَأَنْشَدَهُ: صَلَبْنَا لَكُمْ زَيْداً عَلَى جِذْعِ نَخْلَةٍ وَ لَمْ نَرَ مَهْدِيّاً عَلَى الْجِذْعِ يُصْلَبُ‏ وَ قِسْتُمْ بِعُثْمَانَ عَلِيّاً سَفَاهَةً وَ عُثْمَانُ خَيْرٌ مِنْ عَلِيٍّ وَ أَطْيَبُ‏ فَرَفَعَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) يَدَيْهِ إِلَى السَّمَاءِ وَ هُمَا يَنْتَفِضَانِ رَعْدَةً، فَقَالَ: اللَّهُمَّ إِنْ كَانَ كَاذِباً فَسَلِّطْ عَلَيْهِ كَلْباً مِنْ كِلَابِكَ. قَالَ‏: فَخَرَجَ حَكِيمٌ مِنَ الْكُوفَةِ فَأَدْلَجَ‏ ، فَلَقِيَهُ الْأَسَدُ فَأَكَلَهُ، فَجَاءُوا بِالْبَشِيرِ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) وَ هُوَ فِي مَسْجِدِ رَسُولِ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) فَأَخْبَرَهُ بِذَلِكَ فَخَرَّ لِلَّهِ سَاجِداً، وَ قَالَ: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي صَدَقَنَا وَعْدَهُ 21.» ▪ در دلائل الامامه با اسنادش از محمّد بن راشد از پدرش كه مردى نزد امام ششم عليه السّلام آمد و گفت: حكيم‏ بن عباس‏ كلبى‏ در كوفه براى مردم هجو شما را مي¬سرايد، فرمود: چيزى از آن را بر گرفتى؟ گفت: آرى و برايش خواند : بر دار زديم زيد شما را بر تنه درخت خرما و نديديم كه يك مهدى بر تنه خرما بدار رود شما عثمان را با على سنجيديد از بي خردى و عثمان بهتر از على است و پاكتر است پس امام ششم دو دست لرزان خود را به آسمان بر آورد و گفت : بار خدايا اگر دروغگو است سگت را بر او مسلط كن، گويد: حكيم از كوفه بیرون آمد و شب راه رفت و شيرى به او برخورد و او را دريد و خورد، و مژده او را در مسجد رسول خدا براى امام عليه السّلام آوردند و او به سجده افتاد و گفت: سپاس خدا را كه به وعده خود وفا كرد ما را. 📝 پی نوشت: 21. . دلائل الإمامة ؛ ص253. ⏪ ادامه در پست های بعدی... @salmanraoofi
هدایت شده از روزنه
💥پاسخ صریح ‏رهبر انقلاب به سخنان نسنجیده حسن روحانی در مورد انتخابات: 🔻وقتی شما به می گویید این و یا اینکه انتخابات نیست است، مردم دلسرد می شوند. چگونه است که انتخابات وقتی به نفع شما است صحیح و متقن است اما وقتی به نفع شما نیست ‎ خراب است. @rozaneebefarda